فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
توان مندسازی زنان سرپرست خانوار فقیر با توجه به رشد فزاینده آمار آن ها در سال های اخیر تبدیل به چالشی مهم در ایران شده است. در بین تجربه های متعددی که در این راستا صورت گرفته است، توجه به کارآفرینی به طور عام و کارآفرینی اجتماعی به طور خاص در حال افزایش است. این پژوهش پیرامون بررسی یکی از این تجارب و با هدف تبیین شرایط لازم برای موفقیت چنین تجاربی انجام شده است. روش انجام پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بوده است. داده های مورد نیاز نیز عمدتاً از طریق بحث های گروهی متمرکز و مصاحبه های انفرادی نیمه ساختار یافته با نیروهای ذی نفع در سازمان شامل مدیران، کارشناسان و کارآفرینان گردآوری شده است. پس از پیمودن مراحل سه گانه کدگذاری مطابق الگوی پیشنهادی اشتروس و کوربین، پدیده مرکزی تحقیق با عنوان «توان مندسازی مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی به مثابه یک رویکرد سازمانی» شناسایی و مدل پارادایمی متناظر با آن تدوین شد. پدیده مذکور در زمینه ای مشتمل بر ویژگی های نظام مدیریتی کشور، به ویژه سازوکارهای رایج برای حمایت از اقشار آسیب پذیر و نیز خصوصیات فضای کسب و کار در کلان شهر تهران رخ داده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد مدیریت تحوّل خواه، نیروی انسانی توان مند، ساختار سازمانی انعطاف پذیر، حاکمیت اخلاق حرفه ای و روحیه کارآفرینی مهم ترین شرایط علّی مؤثر بر پدیده مذکور هستند. همچنین، سه پیامد اصلی رخداد پدیده مورد اشاره توان مندسازی مقتصدانه، توان مندسازی باثبات و توان مندسازی متقابل بوده است.
مظاهر مجازی کهن نمونه مادرمثالی در افسانه های کرمان با تکیه بر آرای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
313 - 326
حوزه های تخصصی:
براساس نظریه های یونگ، «ناخودآگاه جمعی» ذخیره ای است ارزشمند و برجای مانده از نخستین نیاکان بشر که نزد همه اقوام ملل و مذاهب مشترک است و مضامینی هماهنگ دارد. ناخودآگاه جمعی مهم ترین و تأثیرگذارترین محتویاتی را شامل می شود که شخص در زندگی خود با آن ها مواجه می شود. یکی از محتویات برجسته و تأثیرگذار ناخودآگاه جمعی «کهن نمونه مادرمثالی» است که در صورت های واقعی مجازی و با ماهیتی مثبت و منفی نمایان می شود. در پژوهش حاضر، ضمن اشاره به چیستیِ نقد کهن نمونه ای، کهن نمونه مادرمثالی تشریح و در ادامه مظاهر مجازی آن مانند: اشیا، حیوانات و طبیعت و همچنین نمودهای مثبت و منفی آن در کتاب فرهنگ مردم کرمان بررسی می شود. پس از بررسی شواهد استخراج شده و فراوانی کاربرد هریک از مظاهر، مشخص شد که افسانه های کرمان از نظر مظاهر مجازی و نمودهای مثبت و منفی کهن نمونه های مادرمثالی غنی است و با نظریه های یونگ مطابقت دارد.
اثربخشی خدمات ارائه شده توسط سازمان بهزیستی بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت اثربخشی خدمات ارائه شده توسط سازمان بهزیستی بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار است. توانمندسازی نیز به عنوان یک روش مهم در برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش آماری توصیفی پیمایشی می باشد. خدمات سازمان بهزیستی متغیر مستقل و توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی به عنوان متغیر وابسته معرفی شده اند. به صورت تصادفی سه مرکز، با 80 نفر از افرادی که خدمات بهزیستی را به مدت 2 سال دریافت کرده بودند، به عنوان گروه تجربی انتخاب و هشتاد نفر از زنان سرپرست خانواری که برای دریافت خدمات توسط سازمان بهزیستی ثبت نام کرده اند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند؛ بنابراین، 160 پرسشنامه توسط زنان در هر دو گروه تکمیل گردید. در این پژوهش آلفای کرونباخ 90 درصد می باشد که اعتبار را نشان می دهد و جهت تحلیل داده ها از آزمونهای T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و MANOVA استفاده شده است. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین خدمات ارائه شده و توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زنان سرپرست خانوار وجود دارد. ارائه خدمات به زنان سرپرست خانوار به مدت دو سال در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زن سرپرست خانوار نقش بسزائی داشته است.
سیمای زن در آیینة شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه شخصیت های برجستة تاریخی، اعم از علمی و ادبی، دربارة زنان از مسائلی است که توجه عموم محققان، به ویژه پژوهش گران حوزة زنان، را به خود جلب کرده است. هدف مقالة حاضر، دست یابی به نگرش حافظ شیرازی دربارة زنان است. به این منظور، نگارنده با استفاده از روش های هرمنوتیک به این مهم پرداخته و آن گاه یافته هایش را با نظریات و تفسیرهای حافظ پژوهان در این زمینه مقایسه کرده است.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت از مهمترین مولفه های اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی هر جامعه ای است که با توجه به حوزه مطالعات جامعه شناختی این مولفه برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی لازم است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه عواملی است که موجب ایجاد و ارتقاء امنیت اجتماعی زنان در کلانشهر مشهد می گردد. چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی از آراء و رهیافت های نظری (قدرت محور، هویت محور، فمینیستی، نظریه فضای دفاع قابل شهری و.....) است. این پژوهش در سال 1392 براساس روش پیمایشی در بین زنان 20 تا 64 ساله، با حجم نمونه391 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده وخوشه ای درمناطق شهری مشهد و با ابزارپرسشنامه محقق ساخته انجام شد. متغیرهای، حمایت اجتماعی، نگرش فرد به خود، امنیت اقتصادی، نگرش به پوشش، مقاومت اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و برنامه ریزی و طراحی شهری به عنوان عواملی بودند که رابطه آنها با متغیر وابسته امنیت اجتماعی سنجیده شد. درنهایت با استفاده از رگرسیون خطی چندمتغیره می توان نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، نگرش به پوشش، طراحی و برنامه ریزی شهری، نگرش فرد به خود و امنیت اقتصادی با امنیت اجتماعی رابطه معنادار دارد. هم چنین برای مقایسه میزان امنیت اجتماعی در بین زنان شهر مشهد با توجه به منطقه محل سکونت، ابتدا جامعه آماری را به دو گروه تقسیم کردیم: گروه اول زنانی هستند که در مناطق بالا شهر و گروه دوم زنانی که در مناطق پایین شهر مشهد سکونت داشته اند؛ سپس از آزمونT برای مقایسه و تفاوت سطح معناداری بین این دو گروه استفاده کردیم. طبق نتایج بین مناطق محل سکونت زنان و امنیت اجتماعی آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید. به طور کلی میزان امنیت اجتماعی زنان در شهر مشهد، در سطح متوسط (2/58%) به دست آمد. تاثیر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته در مدل تحلیل مسیر نشان داد که رسانه های جمعی بیش ترین اثر را امنیت اجتماعی گذاشته است. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادهای کاربردی را برای ارتقاء سطح امنیت اجتماعی زنان بیان کرده ایم.
تعارضات زناشویی پس از مهاجرت و موانع اجتماعی رفتار کمک خواهی از دیدگاه زنان مهاجر ایرانی ساکن استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پویائی های خانوادگی و چالش هایی است که در روابط همسرانه زنان ایرانی پس از مهاجرت به استرالیا دیده می شود. به منظور انجام پژوهش روش تحقیق کیفی به شیوه قوم نگاری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مشاهده میدانی، مصاحبه عمیق و گفتگوهای غیر رسمی بود. به منظور مشاهده مستقیم تعاملات جامعه ایرانی با جامعه استرالیا و بررسی عوامل احتمالی اثر گذار در سیستم خانواده ایرانی، مشاهده میدانی به مدت دو سال و نیم در ملبورن انجام گرفت. هم چنین 21 مصاحبه عمیق باز پاسخ با زنان ایرانی و 11 مصاحبه با افراد آشنا به امور مهاجرین در دستگاه های دولتی و غیر دولتی استرالیا و هم چنین افراد آشنا با جامعه ایرانی انجام شد. مصاحبه های رسمی ضبط شده و توسط پژوهشگر پیاده و همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مصاحبه ها با گفتگوهای غیر رسمی و مصاحبه های پیگیرانه جهت رفع ابهامات و یا اضافه نمودن موارد جدید همراه بود. کلیه داده ها با استفاده از نرم افزار NVivo مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی چون تعارض بر سر حقوق زنان و نقش های جنسیتی و تفاوت فرهنگ پذیری منجر به بروز تعارضات زناشویی می شود. هم چنین کاهش روابط و منابع حمایتی اجتماعی مانعی برای کمک گرفتن جهت حل تعارضات پاسخ دهندگان بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش در زمینه کمک رسانی به زوجین مهاجر و آگاه سازی افراد متمایل به مهاجرت مفید خواهد بود.
«مطالعه برخی عوامل جریان مدرنیته مؤثّر بر گرایش زنان به طلاق» (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اجتماعی در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات عدیده ای روبه رو کرده است که در نتیجه آن، خانواده ها بیش تر در معرض از هم پاشیدگی قرار گرفته اند. لذا مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از دیدگاه های نظری و توجّه ویژه به آسیب پذیری خانواده در پی جریان مدرنیته، برخی تأثیرات این جریان را بر گرایش زنان متأهل شهر زنجان به طلاق، که نشان دهنده میزان تمایل زنان برای جدا شدن از همسرشان است، در ابعاد رفتاری، عاطفی و شناختی بررسی نماید . روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی است که به صورت مقطعی در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، جمعیّت زنان مناطق سه گانه شهر زنجان است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده است. نهایت امر این که داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. بررسی ها نشان داد که؛ بین فردگرایی و ابعاد آن، بعد اوّل رشد عقلانیّت (انتخاب آزادانه) و مجموع این سازه و نیز بعد اوّل و سوّم متغیّر تغییر هنجارهای جامعه (نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و تغییر نگرش های افراد نسبت به روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) با گرایش به طلاق و ابعاد آن، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
بررسی مفهوم هویت زنانه در ویدئوآرت با رویکرد روانکاوی لاکان (مطالعه ای بر آثار پیپیلوتی ریست)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
157 - 170
حوزه های تخصصی:
یکی از نمودهای هویت زنان در جامعه، هویت جنسی آنان است که همواره در مطالعات زنان بازنگری شده است. پژوهش حاضر در نظر دارد هویت زنانه را با رویکرد روانکاوی لاکان، در ویدئو آرت بررسی کند. ویدئو آرت رسانه هنری ای است که در کشاکش نظریه های زیبایی شناسانه ای که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده بود، با ابداع دوربین ویدئویی قابل حمل در دهه شصت میلادی متولد شد. ویدئو در تقابل با زبان نحوی و شیوه بیانی متعارف سینما و تلویزیون بوده و ازاین رو، رویکرد مسلط بر این رسانه ها را به چالش کشیده است. با گسترش هنرهای اجرایی در دو دهه اخیر، در بسیاری از نمونه های ویدئوآرت مسئله هویت جنسی با نگاهی زن محور مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، آثار ویدئویی مرتبط با این موضوع بررسی شده و از میان هنرمندان فعالِ این عرصه، آثار پیپیلوتی ریست تحلیل شده است. از خلال تحلیل و تفسیری که براساس نظریه لاکان انجام شد، این نتیجه به دست آمد که این هنرمند هنگام پرداختن به مسئله هویت زنانه در جامعه با زبان زنانه سخن گفته و ساختارهای نمایش مسلط مردانه را فرو ریخته است.
بررسی فرهنگ حجاب و عفاف و نگرش به آن در بین دانش جویان دختر دانشگاه های استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش بنیادی پژوهش، جست وجوی عوامل مرتبط و مؤثر با فرهنگ حجاب و عفاف و نگرش به آن و هم چنین بررسی و ارزیابی وضعیت حجاب و عفاف در میان دانش جویان دختر دانشگاه های استان ایلام است. خروجی آزمون ها و تفسیر آن ها نشان می دهد که در آزمون فرض نورمالیتی، مقدار احتمال به دست آمده برای متغیرها بیش تر از 05/0 است؛ بدین معنی فرض نرمال بودن توزیع متغیرها رد نشده و استفاده از آزمون های پارامتری مجاز است. نتایج نشان دهندة مقدار احتمال =001/005/0 نشان می دهد میان متغیر حجاب و بررسی فرهنگی هم بستگی معناداری وجود ندارد؛ به این معنا که تجربة گذشتة فرد در حجاب وی نقشی ایفا نمی کند. مقدار احتمال=421/0>05/0 هم گویای این مسئله است که بین متغیر حجاب و رابطة والدین و فرزند هم بستگی معناداری وجود ندارد
سنجش سهم علمی زنان دانشگاهی رشته علوم اجتماعی (با تاکید بر عضویت در گروه های علمی و نشریات علمی -پژوهشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
93 - 112
حوزه های تخصصی:
تفاوت های جنسیتی در تولید علم، امروزه به طور فزاینده ای، مورد توجه جامعه شناسان علم قرار گرفته است. آگاهی از وضعیت اولویت های علم، فناوری، و منابع انسانی مبتنی بر جنس، از عوامل تعیین کننده در سیاست گذاری های علم و موفقیت برنامه ها خواهد بود. مطالعه حاضر با هدف بررسی جایگاه و سهم زنان در گروه های علمی و نشریات علمی پژوهشی علوم اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از روش کمّی از نوع تحلیل ثانویه استفاده کرده است. در این راستا، با مراجعه به بایگانی 18 نشریه علمی پژوهشی علوم اجتماعی در فاصله سال های 1388 1392 و انتخاب تصادفی یک شماره از هر سال در مجموع 89 جلد از نشریات مذکور جهت تحلیل انتخاب شدند. نتایج نشان داد از میان نشریات بررسی شده، زنان فقط در 4 مجله (22درصد) مدیر مسئول و در 5 مجله (28 درصد) مسئولیت سردبیری را بر عهده داشته اند. همچنین، 47 نفر (21درصد) از کل هیئت تحریریه نشریات (224 نفر) زن بودند. از مجموع 685 مقاله چاپ شده در کل نشریات منتخب، زنان در 19درصد مقالات نویسنده اول و در 23درصد مقالات نویسنده دوم بوده اند. همچنین، فقط 4درصد کل مقالات را زنان به صورت انفرادی نوشته اند و فقط 7 / 6درصد مقالات به صورت هم نویسی بین زنان بوده است. میزان کلی مشارکت زنان در تولید ایده ها و تألیف مقالات معادل 42درصد کل مقالات است که نشان می دهد با وجود پایین بودن حضور زنان در موارد ذکر شده، زنان نقش تعیین کننده ای در تولیدات علمی داشته اند. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود نابرابری جنسیتی در گروه های علمی و نشریات علمی پژوهشی علوم اجتماعی و ناکافی بودن سیاست گذاری در درون نهاد علم در این حوزه است.
عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر شکاف نسلی جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناخت عوامل تاثیر گذار بر ایجاد شکاف نسلی و دستیابی به یک الگوی نظری تحلیلی می باشد که با استفاده از نظریه های مرتبط،عوامل مهم و اثرگذار مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق با طرح پرسش هایی، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. نمونه مورد مطالعه 586 نفر از جوانان بین 20 تا 25 سال ساکن در شهر تهران می باشند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که مبتنی بر طیف لیکرت طراحی شده است. در این مقاله به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و برای آزمون مدل نظری تحقیق از نرم افزار لیزرل[1] استفاده شده است. نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی رابطه آماری مستقیم و معکوس بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته حکایت دارد. به عبارت دیگر رابطه معنی داری بین شاخص های اجتماعی و فرهنگی شامل سبک زندگی، موقعیت محل سکونت، معاشرت با گروه همسالان، پایگاه اجتماعی والدین، دسترسی به وسایل ارتباط جمعی، نظام آموزشی با متغیر وابسته شکاف نسلی وجود دارد. هم چنین نتایج الگوسازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته است،که با توجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد مدل های ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر درآمده و یا مدل ساختاری شده با داده های تجربی دارند.
رابطه ای رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی در زنان با پنج عامل شخصیتی کاستا و مک کری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی در زنان با پنج عامل شخصیتی کاستا و مک کری بود. پژوهش از نوع همبستگی و نمونه شامل 320 دانشجویان زن دانشگاه پیام نور مرکز بوکان بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی با پنج عامل شخصیتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین ویژگی های روان آزرده گرایی و رفتار جامعه پسند زنان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. هم چنین بین ویژگی برون گرایی و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. هم چنین بین ویژگی گشودگی (یا بازبودن نسبت به تجربه) و رفتار جامعه پسند رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین ویژگی موافق بودن و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. و بین ویژگی با وجدان بودن و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین رفتار اجتماعی مطلوب و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. هم چنین بین مولفه های رفتاراجتماعی مطلوب (رفتارهای اجتماعی مطلوب ناشناس، رفتارهای اجتماعی نوعدوستانه، رفتارهای اجتماعی هیجانی و رفتارهای اجتماعی بحرانی با رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد تنها مولفه رفتارهای متابعت آمیز با رفتار جامعه پسند معنادار نیست. نتایج پژوهش نشان داد که گرایش های مطلوب اجتماعی و ویژگی های شخصیتی می توانند رفتار جامعه پسندی را پیش بینی کنند.
نیمرخ سلامت روان در زنان مجرد و متاهل 30 تا 45 ساله شاغل در دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: افزایش سن ازدواج دختران از زمره تحولاتی است که در نتیجه تغییرات کلان در سطح جامعه حادث شده است. پدیده افزایش سن و در ادامه بروز تجرد در دختران باعث نابسامانی هایی چون آسیب های روانی می شود. این تحقیق با هدف مقایسه نیمرخ آسیب های روانی دختران مجرد با زنان متاهل انجام شده است. برای این منظور240 نفر از زنان مجرد و متاهل30 تا 45ساله شاغل در معاونت های بهداشتی ودرمانی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب وپرسشنامه SCl90-R راتکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS وروش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل شد. یافته ها نش نشانگر این است بین دو گروه مورد مطالعه در مولفه افسردگی (05/0P< و969/6 =F) و نیز در مولفه حساسیت در روابط متقابل (05/ و993/7 =F) تفاوت معنادار وجود دارد. در مقایسه میانگین های بین دو گروه مجرد و متأهل، میانگین افسردگی در گروه مجردها نسبت به گروه متأهل بیشتر است (گروه مجرد07/1وگروه متاهل81/0) و نیز میانگین حساسیت در روابط متقابل در گروه مجرد نسبت به گروه متأهل بیشتر است (گروه مجرد91/0وگروه متاهل 67/0)، ولی در سایر مولفه های آسیب روانی در دو گروه تفاوت معنادار وجود ندارد. این تحقیق به طور معنی دار مشکلات روانی از جمله افسردگی و حساسیت در روابط متقابل در دختران مجرد را نشان داد که این امر ضرورت توجه روان شناسان و مشاوران خانواده و سایر متولیان مسائل خانواده را به این آسیب ها خاطر نشان می سازد.
تجربه زیسته زنان در ازدواج زودهنگام .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کرده اند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق می شود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد.
12 زن که در کودکی ازدواج کرده اند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات آن ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاری جمع آوری و بازنویسی گردید و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
از تدوین مصاحبه های انجام شده، دوازده مضمون استخراج شد. نتایج نشان داد کهازدواج زودهنگام می تواند یک عامل مثبت در بروز خشونت خانگی و ترک تحصیل دختران باشد. ازدواج کودک از منظر روابط زناشویی می تواند یکی از مصادیق آزار جنسی کودکان نیز باشد. اکثریت زنان کودک همسر، کودک مادر هم هستند. ازدواج زودهنگام اغلب باعث استثمار کار زن ازجمله کار خانگی، روستایی یا اشتغال خارج از منزل می شود. فقر و عوامل اقتصادی، فرهنگ خانوادگی، محلی و قومی و ترس از بی آبرویی مهم ترین عوامل رخداد ازدواج زودهنگام در نمونه مورد مطالعه بوده است.
مضمون های استخراج شده مشخص نمود که زنان در ازدواج زودهنگام با مشکلات متعددی روبرو هستند. به نظر می رسد که رشد اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده عمل کند ولی به تنهایی کافی نیست و این امر مستلزم تغییر نگرش ها، فرایندها، فرهنگ و قانون است.
کلیشه های جنسیّتی و سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطة کلیشه های جنسیّتی موردپذیرش زنان و مردان و سلامت اجتماعی آن ها انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش های توصیفی- علی بود. جامعه آماری آن زنان و مردان 18 - 29 ساله شهر تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه پژوهش 384 نفر بود و با شیوه نمونه گیری خوشه ای پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. تقویت تعاریفی که مردان از خود بر اساس کلیشه های جنسیّتی داشته اند به ارزش گذاری مثبت آن ها از کارایی خود در جامعه منجر شده است، چرا که کلیشه های جنسیّتی مردانه با تعاریف مثبت و تأیید آن ها در جامعه همراه بوده است و در مقابل زنان هستند که تقویت کلیشه های منفی درباره خودشان، آن ها را از حضوری فعال و مثبت در جامعه بازمی دارد. در خصوص رابطة کلیشه های جنسیّتی و ابعاد سلامت اجتماعی باید گفت زنان و مردان نتایج متفاوتی داشته اند؛ چراکه بین کلیشه های جنسیّتی و پذیرش اجتماعی زنان رابطة معنادار و مستقیم وجود داشته است، این در حالی است که درباره مردان، رابطة بین کلیشه های جنسیّتی و یکپارچگی، انطباق و شکوفایی اجتماعی معنادار و مستقیم بوده است.بر اساس نتایج پژوهش حاضر، تقویت کلیشه های جنسیّتی مثبت، عمدتاً در مردان، حس مفید بودن در جامعه را افزایش می دهد و از سوی دیگر تقویت کلیشه های جنسیّتی منفی در زنانی که سطح تحصیلات پایینی دارند، به کاهش خصوصیات مثبتی برای رشد و تعالی فردی و اجتماعی آن ها منجر شده است.
رابطه انگیزش تحصیلی و انگیزه پیشرفت با محیط آموزشی دانشجویان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
95-107
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه انگیزش تحصیلی و انگیزه پیشرفت با محیط آموزشی دانشجویان دانشکده سما دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. نمونه این پژوهش شامل 135 نفر از دانشجویان بودند که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع همبستگی و ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه انگیزش تحصیلی دانشجویان (AMS)، پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی گیزلی (GAMS) و آزمون ارتباط با محیط دانشگاه (UCEQ). نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که بین انگیزه پیشرفت تحصیلی با محیط آموزشی و بین انگیزش تحصیلی با محیط آموزشی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که انگیزه پیشرفت تحصیلی بهترین پیش بینی کننده، ارتباط دانشجو با محیط آموزشی است.
مسایل فرزندان طلاق در ایران و مداخلات مربوطه: فراتحلیل مقالات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد طلاق در سال های اخیر به افزایش تعداد فرزندان طلاق انجامیده است. فرزندانی که مسائل و مشکلاتشان از دید بسیاری پنهان مانده است. جدایی والدین بی شک برای اکثر فرزندان، پدیده ای سهمگین به شمار می آید. تحقیقات صورت گرفته در این مورد نشان می دهد که این کودکان در طول زندگی خود با آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی مواجه اند.
در این پژوهش، که به روش فراتحلیل انجام گرفته است، پژوهش های داخلی مربوط به حوزه ی فرزندان طلاق- که در مجلات علمی پژوهشی داخلی به چاپ رسیده اند- مورد تحلیل قرار گرفته، و نهایتاً 20 مقاله بدست آمده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پژوهش های داخلی عمدتاً به سلامت روان و زیر مقیاس های آن توجه کرده و در نتیجه نشان می دهند که وضعیت فرزندان طلاق در مقایسه با فرزندان یتیم و عادی نامطلوب تر است. همچنین برخی از این پژوهش ها نیز نشان دهنده تاثیر مثبت برنامه های مداخله ای، بر وضعیت فرزندان طلاق است. سرانجام اینکه، آنچه در این مطالعات مورد غفلت واقع شده، بررسی آسیب های اجتماعی است که فرزندان طلاق را تهدید می کند.
پیش بینی اعتماد بین فردی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان بیرجند بر اساس جو عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی اعتماد بین فردی دانش آموزان دختر متوسطه ی شهرستان بیرجند بر اساس جو عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی آنها در سال تحصیلی 94-93 است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری - تحصیلی آن شامل کلیه ی دانش آموزان دختر متوسطه ی نظری شهرستان بیرجند به تعداد 4654 نفر است که با توجه به حجم جامعه و بر مبنای استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 355 نفر با آلفای 0/05 برآورد شد. نمونه مورد بررسی به شیوه ی خوشه ای انتخاب و مطالعه شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد جو عاطفی خانواده قادر به پیش بینی اعتماد بین فردی دانش آموزان (P<0/05) و جو عاطفی پدر قادر به پیش بینی اعتماد بین فردی، قابلیت اعتماد و وفاداری از خرده مقیاس های اعتماد بین فردی است (P<0/01). همچنین بین جهت گیری مذهبی بیرونی با پیش بینی پذیری از خرده مقیاس های اعتماد بین فردی رابطه ی معناداری وجود دارد (P<0/05). با توجه به نتایج پژوهش و رابطه ی جو عاطفی خانواده و جو عاطفی پدر با اعتماد بین فردی و خرده مقیاس های آن و همچنین رابطه ی جهت گیری مذهبی بیرونی با پیش بینی پذیری، انجام کارگاه ها و دوره های آموزشی به وسیله ی مسئولان و مشاوران مدارس برای خانواده ها به منظور بهبود اعتماد بین فردی دانش آموزان دختر ضروری می نماید.
مشارکت سیاسی زنان در ایران و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، جلوه های مشارکت سیاسی و عوامل موثر بر آن را در بین زنان ایران با استناد به تحلیل ثانوی نتایج طرح پیمایشی ""بررسی علل افزایش قبولی دختران در کنکور سراسری با تاکید بر پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن[1]"" در سال 1384 واکاوی نموده است. نتایج حاکی از آن است که میانگین مشارکت سیاسی در هر دو گروه زنان دارای تحصیلات دانشگاهی و شاغل و زنان بدون تحصیل دانشگاهی و غیر شاغل بسیار کم می باشد. برازش خوب مدل نظری بویژه در بین گروه زنان شاغل و دانشگاهی حاکی از آن است که مشارکت سیاسی زنان این گروه بیش از همه تابع سطح آگاهی های سیاسی و نگرش آنان به سیاست است و نگرش به سیاست به عنوان متغیر واسطه ای تابع سطح آگاهی های سیاسی، احساس نابرابری جنسیتی در حوزه سیاست، اعتماد به نهادهای حکومتی و مسئولین کشور و در مرتبه آخر متاثر از سرمایه اجتماعی و بویژه فعالیت های انجمنی است. می توان اذعان داشت که توانمندسازی و کاهش انسداد اجتماعی در بحث توسعه، که ترکیبی از سه مولفه آگاهی، توان تصمیم گیری و سازماندهی است اگر به حوزه مشارکت سیاسی زنان تعمیم داده شود، مستلزم افزایش آگاهی سیاسی، افزایش توان تصمیم گیری سیاسی و سازماندهی سیاسی زنان است. لذا افزایش تحصیلات، ورود به عرصه اشتغال و افزایش بسترهای روابط انجمنی می تواند در افزایش مشارکت سیاسی زنان تاثیرگذار باشد.