فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال گرایی در زنان با آسیب فرهنگی اختلال بدشکلی بدن مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی استان مازندران بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی استان مازندران (شهر های آمل، بابل، ساری و قائم شهر) بود. حجم نمونه 330 نفر بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رضایت از تصویر تن سوئوتو و گارسیا (2002)، پرسشنامه طرح واره جنسی اندرسون و سیروانوسکی (1994)، پرسشنامه تیپ شخصیتی کاستا و مک کری (1992)، پرسشنامه نگرش به خوردن کانر و همکارانش (1979) و پرسشنامه کمال گرایی تری شورت و همکاران (1995) بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار SPSS22 و Amos23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین طرحواره های جنسی و تصویر تن در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین بین تیپ شخصیتی و تصویر تن در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. بین نگرش به خوردن و تصویر تن نیز در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. در کل نتایج نشان داد که تصویر تن با همه متغیرهای مورد بررسی ارتباط معناداری دارد و از آن جا که ظاهر انسان بخشی از شخصیت و هویت فرد را تشکیل می دهد و در موقعیت های فرهنگی و اجتماعی نمایان می شود نارضایتی از آن عامل خطر برای بسیاری از اختلالات را فراهم می کند.
شناسایی چالش ها و فرصت های اقتصاد دیجیتال در توسعه کسب وکارهای خانگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
780 - 806
حوزه های تخصصی:
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را به سوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیده چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازمان دهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصت ها و چالش های اقتصاد دیجیتال در مشاغل روستایی حائز اهمیت است. این پژوهش با این هدف به شیوه توصیفی، از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران و صاحبان مشاغل روستایی هستند که از بین آن ها دوازده نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در این مطالعه مشارکت کردند. میزان پایایی تحلیل مصاحبه ۷۹ درصد است. برای تأمین روایی پژوهش نیز نمونه آماری از افرادی انتخاب شدند که از دانش و تخصص لازم در بستر پژوهش برخوردار باشند. همچنین مداخله محققان در تحقیق به حداقل برسد و نیز نتیجه کدگذاری به تعدادی از خبرگان ارجاع و تأیید نهایی آن ها در خصوص چارچوب استخراجی اخذ شود. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم در قالب دو مضمون اصلی فرصت ها و چالش ها است که فرصت ها با پنج مضمون شامل قابلیت شبکه سازی، همگرایی فناوری با اهداف اقتصادی، مشتری محوری جهانی، ارزش آفرینی شغلی، تاب آوری مشاغل و چالش ها در قالب پنج مضمون شامل شکاف های فرایندی دیجیتال، ایجاد اقتصاد سیاه برای مشاغل روستایی، اثرات نامطلوب اجتماعی، جنبه های فرهنگی، مخاطرات فناورانه و فرصت ها دسته بندی شده اند.
تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی با میانجی گری مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
173 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی بامیانجی گری مدیریت تعارض درمعلمان بود. پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی از نوع همبستگی ومعادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه درسال1401بود. جهت انتخاب حجم نمونه براساس فرمول کوکران ازمدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه به طور نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامه های رضایت زناشویی (MHS) ناتانو و همکاران(1973)، پرسشنامه مدیریت تعارض انریچ (1982)، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) ادوارز و همکاران(1987) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسماروزن-گراندون(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان دادضرایب همبستگی بین حل تعارض، رضایت زناشویی و پایداری زناشویی با نمره کل ویژگی های زناشویی به ترتیب برابر 309/0، 452/0 و 707/0 بوده که در سطح 01/0>P معنی دار است. در نتیجه می توان گفت که مدیریت تعارض به عنوان میانجی گر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی براساس خصایص زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند هدف درمانی مشاوران خانواده قرار گیرند.
تحلیل وضعیت مهارت های زندگی شهروندان تهرانی با تأکید بر جنسیت (مقایسه مهارت های زنان و مردان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت مهارت های زندگی شهروندان تهرانی به تفکیک مهارت های 18گانه زندگی و با تأکید بر مقایسه مهارت های زنان و مردان، طراحی و اجرا شده است .پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان ساکن شهر تهران است. پرسشنامه های پژوهش از طریقgoogle form بین یک نمونه 396 نفری توزیع شد. یافته های پژوهش نشان داد، به ترتیب بهترین وضعیت مهارت در شهروندان تهرانی، در روابط بین فردی (سطح جمعی) ، نحوه گردآوری اطلاعات ، مهارت مشارکت همگانی (با میانگین های 71/3، 61/3 و 60/3) بوده، در صورتی که مهارت درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، مهارت های مربوط به ارتباط های انسانی، مهارت تفکر خلاق (با میانگین های 26/3، 04/3 و 49/2) در وضعیت پایین تری قرار داشته و در مجموع، وضعیت کلی مهارت های زندگی شهروندان تهرانی با میانگین 33/3 کمی بیش از حد متوسط است. در زمینه مقایسه و بررسی تفاوت مهارت های شهروندان زن و مرد، نتایج آزمونT نشان می دهد، در مهارت حل مسئله، مهارت مشارکت همگانی، تفکر انتقادی، درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، شرکت در فعالیت هایی که منافع را بهبود می بخشند، مهارت های مربوط به رعایت و به کارگیری نکات ایمنی، وضعیت زنان و مردان متفاوت است (05/0 sig < ). زنان در مهارت حل مسئله و مهارت مشارکت همگانی، وضعیت بهتری داشته ولی در درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، شرکت در فعالیت هایی که منافع را بهبود می بخشند و مهارت های مربوط به رعایت و به کارگیری نکات ایمنی، مردان نسبت به زنان در موقعیت بالاتری قرار دارند.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتقال به دوره ی والدگری غالباً با شور و نشاط و لذت فراوانی همراه است، اما این مرحله تغییرات زیادی را به دنبال دارد که می تواند کارکردهای فردی و زوجی را تحت تاثیر قرار دهد. از یک طرف تولد فرزند نشان دهنده ی تحقق رویای والدین است، از طرف دیگر می تواند به معنای تجربه لحظات دشوار و آزار دهنده ای باشد که در نتیجه تقاضاهای مراقبت و یادگیری بی پایان و سازمان دهی های مجددِ لازم به عنوان یک فرد، همسر، عضو خانواده و حرفه ای (شغلی)، حاصل شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول بوده که در سال 1399 به مراکز مشاوره شهرستان بهبهان مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش، 20 زوج بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و بر اساس نقطه برش پرسشنامه رضایت زناشویی کانزاس (شوم و همکاران، 1986) انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) گمارده شدند. از هر دو گروه، پیش آزمونی برای تعیین وضعیت همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی، طی 6 جلسه 90 دقیقه ای برنامه زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند را به صورت زوجی دریافت کردند. پس از گذشت یک ماه و نیم بعد از اتمام درمان، آزمون پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه همدلی زناشویی (جولیف و فارینگتون، 2006) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت (شِیفر و السون، 1981) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که در متغیرهای همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی، افزایش معناداری در نمرات پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش رخ داده است. این تفاوت با در نظر گرفتن سطح 05/0 >p معنادار می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که از جمله رویکردهای مؤثر برای کاهش مشکلات و ناهماهنگی های زناشویی ناشی از زایش نخستین فرزند، رویکرد زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند است که می توان از این رویکرد به عنوان یک الگوی درمانی و نیز یک الگوی آموزشی به منظور پیشگیری از تعمیق تعارضات و نیز بهبود روابط زوج ها در قالب درمان های زوجی و یا کارگاه های آموزشی بهره گرفت
مقایسه انواع کمال گرایی با ویژگی های شخصیتی در فرزندان با و بدون والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است ثبات یا ناپایداریش بر اعضای خانواده و جامعه اثر می گذارد و فروپاشی این واحد کوچک تاثیر عمیقی بر فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع کمال گرایی با ویژگی های شخصیتی در دانش آموزان خانواده های طلاق و سایر دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیلی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دو گروه از فرزندان طلاق و سایر فرزندان ساکن شهر گرگان در سال 1400-1399 بودند که 200 دانش آموز (100 فرزند طلاق و 100 فرزند دیگر) به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه برای شرکت در پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه کمالگرایی (فراست) و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (نئو) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش های توصیفی و روش همبستگی پیرسون بود. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه از فرزندان طلاق و سایر فرزندان در خرده مقیاس های نگرانی از اشتباهات، انتظارات والدین، انتقادگری والدین، روان رنجور خویی تفاوت معناداری وجود داشت. اما در باوجدان بودن، دلپذیر بودن و برونگرایی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج حاکی از بالا بودن نمرات روان رنجورخویی و کمال گرایی در فرزندان طلاق در مقایسه با سایر فرزندان بود. استلزامات نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
شناسایی مفهوم و مؤلفه های قلمروهای شبه خصوصی در ارتباط با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزه های تخصصی:
رفتارهای قلمروی یکی از رفتارهای مهم و تأثیرگذار در ارتباط با محیط و استفاده از آن محسوب می شوند. لذا تطابق این رفتارها با فضا می تواند به افزایش کیفیت محیط و استفاده بهتر از آن منجر شود. پژوهش حاضر در راستای مطالعه رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی، در پی شناسایی مفهومی با عنوان «قلمروهای شبه خصوصی» و دستیابی به ویژگی های آن است که مطابق با پیش فرض پژوهش، سازگار با رفتار قلمروی زنان بوده و با ترجیحات فضایی آنان در عرصه های عمومی هم راستاست. پس از مطالعات کتابخانه ای و تبیین ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی به روش کیفی و ابزار مصاحبه و گفت و گوهای زمینه ای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. در واقع به منظور تبیین مفهوم قلمرو شبه خصوصی و شاخص های آن، نظرات زنان با ویژگی های مختلف در ارتباط با ترجیحات فضایی و رفتار قلمروی آنان در فضاهای عمومی جمع آوری شده و تحلیل کیفی یافته ها به صورت کدگذاری و در بستر نرم افزار Atlas.ti8 انجام گرفته است. بر این اساس، با شناخت رفتار قلمروی زنان، مفهوم «قلمرو شبه خصوصی» به صورت قلمرویی نه کاملاً خصوصی و نه عمومی تعریف شده است، که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن ویژگی هایی نزدیک به قلمروهای خصوصی و شباهت بیشتر به آنان، عمومیت کمتری را دارد. این قلمروها ویژگی هایی دارند از قبیل خلوت و دنج بودن نسبی، جداسازی نسبی فضا با حد و مرزهای بصری و غیر بصری، کاهش میزان دسترسی به فضا نسبت به قلمرو عمومی و غیره که در تطابق با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی است و شرایط مورد نیاز برای حضورشان را در فضا فراهم می کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
97 - 112
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر مینودشت انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان متاهل آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی اداره بهزیستی شهر مینودشت در بازه زمانی آبان ماه الی آذر سال 1401 بودند، از جامعه پژوهش تعداد 30 زن به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای، درمان مبتنی بر شفقت بر اساس پروتکل تیرچ و همکاران (2014) قرار گرفت. دوره پیگیری پس از گذشت سه ماه از اتمام پس آزمون انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983)، کیفیت زندگی وار و همکاران (1993) و درد مزمن مک گیل (1975) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی (763/14F=، 000/0P<)، کیفیت زندگی (852/13F=، 000/0>P) و درد مزمن (626/455F=، 000/0>P) زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر بود و این نتایج تا دوره پیگیری ماندگار بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر شفقت با ایجاد فضای همدلانه و مهربانی با خود بر افزایش صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و کاهش درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی تأثیر دارد.
بررسی مضامین تربیتی و روان شناسی لالایی های زنان در فرهنگ منطقه جویم فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
113 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مضامین تربیتی و روان شناسی لالایی های زنان در فرهنگ منطقه جویم فارس بود.جامعه پژوهش شامل کلیه زنان منطقه جویم بود. نمونه پژوهش 23 نفر از زنان مسن (سن بیش از 50 سال) از جامعه مذکور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. برای گردآوری داده ها از روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شد. در ابتدا، مفاهیم تربیتی و روان شناختی لالایی های مرتبط با فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفت. سپس به مضامین لالایی های زنان منطقه جویم پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: براساس روان شناسی کودک، لالایی ها فقط برای به خواب بردن نوزادان نیست، بلکه لالایی ها بر پیشرفت و میزان رشد کودک، افزایش روابط محبت آمیز بین والدین و کودک در بین خانواده ها تاثیر دارد. استفاده از لالایی ها بر رفع نگرانی ها، درمان اختلالات روانی و بهدشت روانی مادران اثرگذار است. از منظر روان شناختی لالایی ها از لحاظ روانی، عاطفی و عقلانی موقعیتی را فراهم می کنند که درآن مادر امید و آرزوهایش را بیان می کند. هم چنین در منطقه کهن جویم ، لالایی ها برای زنان فقط آوازی که کودک را با آن بخوابانند نیست بلکه لالایی ها مانند رسانه ای هستند که زنان به وسیله آن خواسته ها، آرزوها، دعا ها، نفرین ها و اعتراضات خود را بیان می کنند. در واقع لالایی ها علاوه بر کارکرد آشکار که آوازی مادرانه برای خواباندن کودک است، کارکرد پنهانی هم دارند. لالایی های. منطقه جویم سرشار از وجه عاطفی و احساسی مادرانه اند که این موضوع در سطوح مختلف لالایی ها نمایان است.
بررسی جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری می باشد. جامعه پژوهش کلیه متون مرتبط با جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری بود. نمونه پژوهش مباحث زن در اسلام و تمدن غرب، بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری بود. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش مطالعه اسنادی وکتابخانه ای و به صورت فیش برداری از منابع مکتوب منظومه فکری مقام معظم رهبری و روان شناسی جمع آوری شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خانواده یکی از مهم ترین نهادها در جامعه است که قوی ترین پایه های تربیت روحی و فکری انسان در این کانون بنا نهاده می شود. در چنین نهادی زن محور خانواده است که دستگاه های تبلیغاتی و سیاسی فرهنگ غرب می خواهند منزلت و جایگاه او را خدشه دار کنند. از دیدگاه مقام معظم رهبری در تمدن و فرهنگ غربی تمام توجه به مسئله جنسی و وجه زنانگی زن است و بُعد انسانی و منزلت زن نادیده گرفته شده است. در فرهنگ غرب از زن تحت عنوان آزادی سوءاستفاده شده که این عین اسارت و اهانت به جنس زن است، برخلاف دین اسلام که زن را تکریم کرده و زن بودن را مایه افتخار و مباهات می داند. بنابراین نگاه اسلام، و به تبع آن، مقام معظم رهبری به زن، نگاهی جامع است که هم ارزش های الهی و هم منطق انسانی، در آن لحاظ شده است.
خودکارآمدی ورزشی زنان مبتنی بر حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی (متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
157 - 172
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زن، در طول تاریخ فرصت کافی پیدا نکرده تا شایستگی خود را برای مشارکت فعّال در ورزش به اثبات برساند. هدف از این تحقیق تدوین الگویی برای خودکارآمدی ورزشی مبتنی بر حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی در زنان بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بوده و از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زنان ورزشکار متأهل و یا حداقل یک بار ازدواج کرده شهر تهران بود که نمونه مورد مطالعه به حجم 384 نفر(طبق فرمول کوکران) با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برآورد شد. در این پژوهش از پرسشنامه های خودکارآمدی ورزشی کرل و همکاران(2007)، حمایت اجتماعی فیلیپس(1986)، وضعیت اجتماعی-اقتصادی قدرت نما(1392) و انگیزه مشارکت ورزشی هونگ یونگ لین(2010) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS/18 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی اثر مستقیم بر متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی در زنان ورزشکار دارند. امّا متغیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی اثر مستقیم بر خودکارآمدی ورزشی در زنان ورزشکار ندارد. نتیجه گیری: بر اساس مدل ذکر شده جامعه و دولت، در راستای حمایت همه جانبه باید از طریق فرهنگسراهای شهرداری، پارک ها، فضاهای سبز و کلوپ های ورزشی شرایطی را فراهم کنند که زنان جامعه با هر درآمد و جایگاه اجتماعی بتوانند به فعالیت های بدنی و شناخت ظرفیّت های خود بپردازند.
واکاوی نقش تربیتی زنان در محیط خانواده از منظر فرهنگ اسلامی با تأکید بر دیدگاه امامین انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
95 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تربیتی زنان در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی با تاکید بر دیدگاه امامین انقلاب بود. جامعه پژوهش، کلیه سخنرانی ها و کتب امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و متون تربیتی از منظر فرهنگ اسلامی بود. نمونه پژوهش شامل سخنرانی ها و کتب امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و مطالب مرتبط با نقش تربیتی زنان در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی_تحلیلی بود. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به صورت فیش برداری استفاده شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد در فرهنگ اسلامی، خانواده نقش حیاتی در اصلاح جامعه و سامان بخشی به اندیشه و روان افراد دارد و در بین اعضای خانواده، زنان نقش برجسته ای داشته و با ایفای نقش همسری و مادری تاثیر بسزایی در تربیت اعضای خانواده دارند. هم چنین مشخص شد از منظر امامین انقلاب نقش تربیتی زنان در خانواده بنابر وظیفه همسری و مادری به دو بخش کلی نقش تربیتی و هدایت گر زنان در قبال همسران و فرزندان تقسیم می شود و زنان می توانند در خانواده تاثیر بسیار شایانی از طریق تربیت دینی، معنوی، اخلاقی و عاطفی همسر و فرزندان خود داشته باشند. بنابراین، از دیدگاه روان شناسی تربیتی، در بستر فرهنگ اسلامی و طبق نظرات امامین انقلاب، برای داشتن خانواده سالم و تربیت اعضای خانواده، باید به نقش تربیتی زنان در خانواده توجه ویژه ای شود تا بتوان از این طریق به بالندگی انسان ها و جامعه کمک شود.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
975 - 998
حوزه های تخصصی:
تحلیل رابطه جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب می شود تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد به خصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک می کند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده، بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل است. جست وجوها به صورت دستی و بر مبنای کلیدواژه های «فضاهای شهری، زنان» صورت گرفته است و برای کلیدواژه های فرعی نیز عبارت های «پارک، فضای عمومی، فضاهای تک جنسیتی» جایگزین همراه کلیدواژه اول است. بازه زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در منابع فارسی و سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی است. همچنین از نرم افزار SPSS برای انجام دادن آزمون های فراتحلیل استفاده شده که درنتیجه آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید شده است. برای سنجش پایگاه های علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرم افزار وس ویور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که ابعاد اصلی آن؛ شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری است. جایگاه پژوهش های حوزه طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.
زنان سالمند و تجربۀ طرد اجتماعی (مورد مطالعه: زنان ساکن سرای سالمندان در شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
999 - 1027
حوزه های تخصصی:
تلاش این پژوهش مطالعه کیفی تجارب زیسته زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرم آباد است. برای نیل به این هدف، از نظریه زمینه ای استفاده شده تا علل، شرایط مداخله گر و پیامدهای تجربه طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند به شیوه ای ژرف نگرانه واکاوی شود. سوژه ها به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق و فرزانگان شهر خرم-آباد انتخاب شده اند و با آن ها مصاحبه عمیق فردی انجام شده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها بیانگر آن است که نابرخورداری زنان از پایگاه اقتصادیِ مستقل (نداشتن پشتوانه مالی و ازدست دادن توان کار)، افول همبستگی های سنتی در خانواده (زوال اقتدار مادرانگی، شکاف نسلی و رشد فردگرایی) و دگردیسی سبک های زندگی (تغییر نوع و چیدمان وسایل خانگی، تغییر معنای کار خانگی و سیطره مناسبات جنسیتی) اصلی ترین شرایطی اند که خانواده ها در بستر آن ها تصمیم می گیرند زنان سالمند را به سرای سالمندان تحویل بدهند. این شرایط علی، به موازات تداوم سکونت و زیست زنان در سرای سالمندان، به میانجی برخی شرایط مداخله گر به عوامل شکل دهنده تجربه طردشدگی زنان سالمند بدل می شوند. بدبینی مفرط (کاهش اعتماد به جامعه، حالت شکنندگی درونی) و احساس تنهایی (حسرت روابط گذشته، احساس فراموش شدگی) دو مورد از مهم ترین شرایط مداخله گری هستند که مجرای اثرگذاری شرایط علی بوده و زنان سالمند را به تدریج در وضعیتی ذهنی روانی فرو می برند که پیامدهایی اساسی برای آن ها و تأثیر عمیقی بر شخصیت شان دارد. بدین معنا که در پی اثرگذاری این دو نوع شرایط آن چه در سرای سالمندان عاید زنان می شود احساس کنده شدن از جهان زندگی و افتادن در فرایند مرگ تدریحی است.
طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متأهل بر اساس اختلال بد شکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
65 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد به آرایش و عوامل مرتبط با آن، تا کنون شناسایی نشده و مجهول مانده است؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متأهل براساس اختلال بدشکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی انجام شد.
روش : روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. نمونه آماری تحقیق شامل 200 نفر (18 تا 50 سال) از مراجعه کنندگان به سالن های آرایشی شهرستان میاندوآب در سال 1401 بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به آرایش اسمیت و همکاران ، مقیاس اختلال بدشکلی بدن ربیعی و همکاران، مقیاس عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز و مقیاس هوش بدنی اندرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون سوبل و بوت استراپ در بستر نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: اثر مستقیم هوش بدنی (44/0-)، عزت نفس جنسی (36/0-) و اختلال بدشکلی بدن (45/0) در برآورد اعتیاد به آرایش معنی دار به دست آمد. اثر غیرمستقیم اختلال بدشکلی بدن (14/3=t-value) و عزت نفس جنسی (81/2-=t-value) با نقش واسطه ای هوش بدنی بر میزان اعتیاد به آرایش معنی دار مشاهده شد که در مجموع 41 درصد از واریانس اعتیاد به آرایش از طریق متغیرهای مدل تبیین شدند. با توجه به نقش متغیرهای مطالعه در تبیین مدل ساختاری اعتیاد به آرایش، به نظر می رسد با تقویت عزت نفس جنسی و هوش بدنی و با کاهش علایم اختلال بدشکلی می توان اعتیاد زنان را نسبت به آرایش بهبود داد.
ارتباط نظری و تجربی بین نابرابری جنسیتی و هنجارهای اجتماعی (یک مطالعه تطبیقی-کمّی در کشورهای در حال توسعه، 2019- 1980)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
81 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف: بین نابرابری های جنسیتی (به عنوان یکی از اَشکال نابرابری های بیرونی) و هنجارهای اجتماعی، نوعی رابطه علّی دوجانبه وجود دارد که هریک می توانند بنا به ویژگی ها و مکانیسم های زیر بنایی خود موجب تحدید یا تقویت آثار مخرب یکدیگر شوند. بر همین اساس نویسنده پس از شناسایی مکانیسم های رابطه متقابل بین هنجارهای اجتماعی و نابرابری های جنسیتی، در پی انطباق تجربی آن ها با یافته های پژوهش برآمد.
روش : در پژوهش حاضر بر اساس روش تطبیقی- طولی، از داده های ثانویه برای 100 کشور در حال توسعه جهان از سال 1980 تا 2019 استفاده شد. زمان پژوهش به دو گام زمانی مجزا تقسیم گردید: (1999-1980 ) و( 2019-2000). تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهند که نابرابری جنسیتی چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم (از طریق تأثیر بر خشونت انتشاری) بر پایبندی افراد به پیروی و اجرای هنجارهای اجتماعی، اثر کاهنده ای دارد؛ از سوی دیگر نیز هنجارهای اجتماعی این اثر کاهنده را به طور مستقیم بر نابرابری جنسیتی می گذارند؛ در عین حالی که در ایدئولوژی «استبداد شایستگی» و طبیعی جلوه دادن نابرابری بین زنان و مردان [طی نوعی سوگیری خاص گرایانه]، به توجیه و مشروعیت بخشی هرچه بیش تر نابرابری جنسیتی کمک می کنند. با این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هنجارهای اجتماعی و نابرابری های اجتماعی، اثری دوگانه بر یکدیگر دارند و این بستگی به شرایط و ویژگی های بنیادی آن ها و شدت شان در جامعه دارد.
بررسی پدیداری موانع و تسهیل کننده های مداخلات مددکاری اجتماعی در راستای رضایت جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول یک زندگی زناشویی قرار دارند و سازگاری در روابط جنسی و تناسب و تعادل در مقدار تمایل جنسی در زن و مرد از مهمترین علل خوشبختی و موفقیت زندگی زناشویی و نشاط و سلامت زوجین است. با توجه به نقش تأثیر گذار مددکاران اجتماعی در این حوزه، شناخت چالش های پیش رو در ارائه ی مداخلات تخصصی مددکاری اجتماعی هدف این مطالعه محسوب می شود. این تحقیق کیفی به شیوه ی تحلیل محتوا در استان های تهران و لرستان در سال 1397 انجام گرفت، روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند و سپس براساس داده ها تا زمان اشباع نظری با 21 مشارکت کننده ادامه یافت. داده ها به روش مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که چالش های ارائه ی خدمات مددکاری اجتماعی منتهی به رضایت جنسی زوجین را می توان در دو دسته ی موانع و بازدارنده ها و تسهیل کننده های ارائه ی خدمات طبقه بندی نمود. توجه ویژه ی سیاستگذران و مدیران برای برنامه ریزی در جهت تقویت پشتوانه ها و رفع موانع خدمت می تواند گام مؤثری در بهبود ارائه ی خدمات مددکاری اجتماعی ارائه شده به خانواده ها در زمینه ی مسائل جنسی باشد.
فراترکیب مطالعات حجاب در ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
143 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، فراترکیب مطالعات کیفی مرتبط با حجاب درایران بعد از انقلاب اسلامی است. قلمرو مطالعاتی پژوهش، جستجوی تعداد 811 منبع طی سال های 1357 تا 1399 در دو سایت "پرتال جامع علوم انسانی" و "پایگاه علمی جهاد دانشگاهی" بوده که درمرحله اول، 76 منبع و در مرحله دوم و نهایی 53 منبع بر اساس تطابق محتوا و کیفیت منابع و نیز اعتبار(باورپذیری) و اعتماد(اطمینان پذیری) یافته ها، گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. در نتایج پژوهش، دو مضمون کلی «حجاب سنتی» و «حجاب مدرن» استخراج شد. در حجاب سنتی، ویژگی حجاب، کارکرد حجاب، راهکارهای تقویت حجاب، استدلالهای پشتیبان برآمده از آموزه های دینی، علل گرایش به حجاب، نحوه مواجهه با عدم رعایت حجاب در راستای تقویت تمایل به حجاب، پیامدهای بدحجابی و نحوه تصویرسازی آن در سایت های داخلی در مقابل حجاب مدرن با ابتنا بر محورهای معنابخشی چون معنای حجاب، شکل حجاب، گونه های حجاب، استدلالهای پشتیبان (نظری و تاریخی)، علل و زمینه های بدحجابی و نحوه مواجهه با آن، وضعیت حجاب و چگونگی تصویرسازی حجاب در سایت های خارجی، در دو سر یک طیف قرار گرفت. در پیوند با این مقولات، شبکه معنایی متفاوتی به تصویر کشیده شد که در پرتو روابط موجود میان سطوح مختلف آن ها «الگوی مفهومی حجاب» انتزاع شد.
بازتاب تغییر ذهنیت عامه نسبت به زن در سازمان فضایی مسکنِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
19 - 68
حوزه های تخصصی:
اهمیت خانه نه تنها به عنوان سرپناه بلکه محیطی برای شکل گیری فعالیت های اجتماعی به منظور تأمین نیازهای مادی و غیرمادی بر کسی پوشیده نیست. در این میان زنان به عنوان عضوی از خانواده که در خانه زندگی می کنند باعث پدید آمدن تغییراتی در سازمان فضایی مسکن شده اند. جنس این تغییر به گونه ای است که نمود ظاهری و پنهانی خود را در فضاهای مسکن به همراه دارد. تأثیر تغییر جایگاه زنان در جامعه و نگرش نسبت به آن ها در سازمان فضایی مسکن، مسئله-ای است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. روند این پژوهش به صورت اکتشافی می باشد، که با شناخت و دوره بندی و تحلیل آنها با ماهیتی کیفی به تبیین یافته ها پرداخته است. سنجش مؤلفه های سازمان فضایی مسکن بر روی هر یک از گونه بندی های مسکن، نشان از تغییرات زیاد همسو با نگرش و ذهنیت مردم عامه نسبت به زنان دارد. نتایج نشان می دهند که با حرکت از مسکن تاریخی به سوی مسکن معاصر، شاهد 1- تغییر موقعیت یک فضا در سازماندهی فضایی مسکن، 2- حذف یا اضافه شدن فضاها در سازماندهی فضایی، 3- ترکیب یک فضا با فضاهایی دیگر و 4- تغییر در کالبد فضا و نوع ارتباط با فضاهای پیرامون در بخش های برجسته سازمان فضایی مسکن هستیم.
تحلیلی بر مؤلفه های اقتصادی مؤثر بر میزان ازدواج و طلاق با تأکید بر مشارکت اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مؤلفه های اقتصادی با میزان ازدواج و طلاق به روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی که امکان تحلیل کوتاه مدت و بلندمدت را فراهم می آورد، انجام شد. همچنین تحلیل مقایسه ای مؤلفه های اقتصادی مشترک و توأمان مؤثر بر ازدواج و طلاق نیز ارائه گردید. داده های پژوهش از کلیه اطلاعات و آمار مکتوب مربوط به اقتصاد ایران در سال های 1362 تا 1399 جمع آوری شد. نتایج تحلیل بلندمدت داده ها نشان داد که میزان بیکاری به طور مستقیم، و ضریب جینی به طور معکوس با میزان طلاق رابطه معنادار دارد. متغیرهای مشارکت اقتصادی زنان، رشد درآمد سرانه، شهرنشینی و رشد اجاره مسکن رابطه معناداری با میزان طلاق در بلندمدت ندارد. همچنین متغیرهای شهرنشینی، مشارکت اقتصادی زنان و رشد درآمد سرانه به طورمستقیم، و متغیرهای ضریب جینی، رشد اجاره مسکن و نرخ بیکاری به طور معکوس، با میزان ازدواج در بلندمدت رابطه معکوس دارد. نتیجه قابل توجه درباره مشارکت اقتصادی زنان این بود که با افزایش میزان مشارکت اقتصادی زنان، میزان ازدواج ها در کشور افزوده شده و این متغیر، تأثیر معناداری بر میزان طلاق در کشور نداشته است.