فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵٬۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصاء چالش های فقهی- حقوقی ناباروری و تأثیر آن بر روابط زوجین به روش تحلیل مضمون انجام شد. اطلاعات پژوهش بااستفاده از مصاحبه نیمه ساخاریافته جمع آوری گردید. بدین منظور 19 نفر از خبرگان حوزه فقه، حقوق و خانواده که با نمونه گیری هدفمند انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری داده ها مصاحبه شدند. داده های به دست آمده بااستفاده از نرم افزار مکس کیودی ای در سه مرحله کدگذری و تحلیل شد که 37 مقوله از آن استخراج گردید. این مقولات عبارتند از: چالش های فقهی (10 مقوله)، چالش های حقوقی (9 مقوله)، مهم ترین چالش های فقهی و حقوقی (8 مقوله)، اثرات منفی ناباروری بر روابط زوجین (4 مقوله) و تأثیر چالش های فقهی و حقوقی بر روابط زوجین (۶ مقوله). یافته ها نشان داد مهم ترین مسائل فقهی و حقوقی که خانواده های نابارور با آن مواجه اند عبارتند از: عدم پایبندی زوجین به تعهدات زناشویی، عدم حمایت کافی قانون در سوء معاشرت همسر و اطرافیان، اختلاف نظر فقها در جواز یا حرمت تلقیح مصنوعی، سکوت قانونگذار و نقص قانون درباره روش های نوین باروری، بی توجهی برخی از افراد به مسائل فقهی. این چالش ها سبب سردرگمی زوجین شده و بر روابط ایشان تأثیر دارد.
الگوهای تعامل زناشویی افراد تمایزنایافته: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود تفاوت در تعاملات زوجی به واسطه ویژگی های درون فردی و بین فردی زوج ها است . شناسایی الگوهای تعاملی زوج ها در بستر تمایز نایافتگی هدف اصلی پژوهش حاضر است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و طرح پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان شامل 11 زن و 7 مرد بودند که نمرات تمایزیافتگی آنها یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین و اضطراب آنان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و روش ملاک محور انجام شد و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. همچنین، به منظور پوشش دادن ملاک های ورود از مقیاس تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر و پرسشنامه سلامت عمومی استفاده گردید. مصاحبه ها طبق رویکرد هفت مرحله ای دیکلمن مورد کدگذاری و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، منجر به شناسایی تعداد 118 کد اولیه شد که بر اساس شباهت معنایی، در 14 زیرطبقه قرار گرفت. سپس مفاهیم مرتبط با هم در 5 طبقه اصلی دسته بندی شدند که عبارتند از: 1- الگوهای تعاملی منفعل ساز 2- الگوهای تعاملی خصمانه 3- الگوهای تعاملی کنترل گرانه 4- الگوهای تعاملی مبتنی بر سلب مسئولیت 5- الگوهای مبتنی بر عدم درک دیدگاه مقابل. این پژوهش بر نقش تمایزیافتگی در الگوهای تعامل زناشویی تاکید می کند. به علاوه نتایج نشان دهنده وجود الگوهای مخرب تعامل زناشویی در افراد نامتمایز می باشد.
تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری با فقدان پدر: در فرزندان شاهد و غیر شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری فقدان پدر در فرزندان شاهد و غیرشاهد بود .پژوهش حاضر به روش کیفی پدیدارشناسی بر روی 17 دختر25 تا 35 ساله بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف صورت گرفت. از میان نمونه تحقیق، تعداد 9 نفر شاهد و 8 نفر غیر شاهد بوده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید و تجزیه و تحلیل دادهها به روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی بود. نتایج حاصل از مصاحبه در مورد نحوه سازگاری در قالب 3 مولفه اصلی نشان داد: نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینه ی سازگاریهای موثر؛ روی آوردن به مذهب، برقراری ارتباط با دیگران، جایگزین کردن، همانندسازی با ارزشها، درک حضور پدر در زندگی، احساس امنیت عاطفی، مشکل گشایی برنامهریزی شده، دفاع جراتمندانه از ارزش ها و فرزندان غیر شاهد؛ روی آوردن به مذهب، برقراری رابطه با دیگران، جایگزین کردن و مشکل گشایی برنامهریزی شده بوده است. نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینه ی سازش های منفعلانه؛ انتظار و امید منفعلانه اما نحوه سازگاری منفعلانه فرزندان غیر شاهد؛ پذیرش شرایط و مهار احساسات بوده است. مکانیزمهای سازشهای غیرموثر در فرزندان شاهد انکار و گریه اما در فرزندان غیر شاهد تنها گریه بوده است. سازگاری با فقدان پدر در فرزندان شاهد راحت تر از سازگاری فرزندان غیرشاهد است و از دلایل آن می توان به ارزش والای نوع مرگ در راه خدا نام برد که سبب می شود که این نوع مرگ را بپذیرند و نسبت به خود (به عنوان فرزند شهید) نگرش مثبت داشته باشند.کلیدواژهها: سازگاری، فقدان، پدر، شاهد، فرزندان
بررسی و تحلیل تعارض قاعده لزوم معاشرت به معروف با الزامات فقهی -حقوقی در حوزه روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله باورهای اجتماعی در حوزه خانواده این است که در روابط زوجین باید آداب و رسوم، عرفیات و اخلاق حاکم باشد و با منطق شرعی و قانونی نمی توان و نباید به مسائل روابط زوجین وارد شد. براین اساس، برخی چندان موافق با الزامات شرعی و قانونی در حوزه روابط زوجین نیستند و معتقدند قرآن کریم نیز با احاله امر به عرف این اندیشه را تأیید کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تعارض قاعده لزوم معاشرت به معروف با الزامات فقهی -حقوقی در حوزه روابط زوجین به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب فقهی در حوزه روابط زوجین در خانواده مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد که هم در استنباط احکام فقهی روابط زوجین و هم نظام قانونگذاری باید قاعده معاشرت به معروف مورد توجه قرار گیرد. همچنین این نتیجه حاصل شد که الزامات فقهی و حقوقی به تنها با قاعده معاشرت به معروف در تعارض نیست، بلکه یکی از ضمانت اجراهای قاعده لزوم معاشرت به معروف است.
زن و زنانگی در انجیل توماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
141 - 159
حوزه های تخصصی:
جایگاه زن و نقش آن در عرصه اجتماعی و تأثیرگذاری عواملی مانند فرهنگ و دین بر آن همواره مدنظر محققان حوزه زنان بوده است. در این تحقیق، جایگاه زن و زنانگی در انجیل توماس را بررسی کردیم؛ انجیلی که نوشته ای غیررسمی و یکی از متون یافت شده در کتابخانه نجع حمادی است و با وجود حجم کم آن از بدو کشف شدن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صدر مسیحیت بوده است. در ضمن این پژوهش، مروری بر نگاه ادیان، به ویژه مسیحیت رسمی و پدران کلیسا به زن داشتیم و گفته های انجیل توماس در این زمینه را به روش توصیفی-تحلیلی بررسی کردیم. نتیجه این تحقیق نشان می دهد این متن غیررسمی برخلاف متون رسمی مسیحیت، جایگاه بالاتری را برای زنان رقم زده است و نقش مؤثرتری برای ایشان مدنظر دارد. براساس این پژوهش از منظر انجیل توماس برای رسیدن به رستگاری و ملکوت باید از زنانگی و مردانگی گذشت و به وحدت و تجرد رسید؛ زیرا دیدگاه معرفتی و الهیاتی این متن مقدس ایجاب می کند به روحانیت و معنویت فرد توجه داشته باشد، نه جنسیت او.
مرور نظام مند مطالعات عدالت جنسیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت جنسیتی مفهومی نامتعین است که در مکاتب مختلف معنای خاصی به خود می گیرد و در رویکرد اسلامی معنایی تناسبی و در رویکرد فمینیستی معنایی تساوی گرایانه دارد. در عصر حاضر روز به روز بر تعداد پژوهش هایی که با رویکردهای مختلف به موضوع عدالت جنسیتی می پردازند افزوده می شود و همین مسئله اهمیت ارزیابی، تلخیص و جمع بندی این پژوهش ها را آشکار می کند. مطالعه حاضر با روش مرور نظام مند به ارزیابی 26 مقاله علمی- پژوهشی حول عدالت جنسیتی، در بازه زمانی 1395 تا 1400 پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که 09/59 درصد پرسش های پژوهش ها جنبه اجتماعی داشتند. هم چنین عوامل اجتماعی چون «کلیشه های جنسیتی»، «ایدئولوژی مردسالار»، «ساختار اجتماعی و سازمانی مردانه» و «شهرسازی مردانه» با 81/61 درصد، بیشترین نقش را در ایجاد نابرابری جنسیتی داشتند. به علاوه تبعیض جنسیتی سبب بروز پیامدهای اجتماعی و روانی چون «بازتولید ساختار اجتماعی نابرابر»، «احساس محرومیت» و «کاهش انگیزه شغلی و تحصیلی» گردیده است. 15/95 درصد پژوهش های تحت مطالعه معنای تساوی گرایانه از عدالت جنسیتی را مفروض گرفته -بودند.
تجربۀ زیسته کودک- زنان ازدواج کرده در حوزه هنجارهای اجتماعی و ازدواج زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
124 - 157
حوزه های تخصصی:
The main purpose of this study is a qualitative study of women's lived experiences of social norms and early marriage in Khuzestan province. The participants of the present study are 24 women who had early marriages in different parts of Khuzestan province. In this research, snowball sampling method has been used to select the items. Their experiences were collected and rewritten through in-depth semi-structured interviews and sentences and phrases were analyzed using the Colaizzi method. In this study, after extracting important sentences and words from the text of the interviews, 452 initial codes were extracted, which were placed in 14 main axes according to the purpose and question of the research. Also, to confirm and validate the findings, the method of reviewing and monitoring the participants, the researcher's self-review in the process of collecting and analyzing data and recording all their mental assumptions beforehand and not considering them in the process of analyzing, reviewing and re-coding interviews were used by two other researchers. . The findings of the study indicate that the lived experience of women was revealed in fourteen themes.
مقایسۀ دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسۀ آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
327 - 351
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی می پردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو فرهنگ مسیحی و اسلامی از اهداف این پژوهش است. این مطالعه، تطبیقی است و گردآوری داده ها با کاوش در اسناد و آثار کتابخانه ای و گنجینه های هنری صورت گرفته است. گرچه در متن قرآن کریم، نه تنها تقصیر وسوسه آدم و ایوب به گردن همسرانشان نیست، بلکه تعابیر بسیار روشنی وجود دارد که به صراحت تمام این اتهام را رد می نماید اما از سویی دیگر، برخی از داستان های عهدینی در داستان حوا و همسر ایوب بعضا در منابع حدیثی و تفسیری اسلامی نیز دیده می شوند. اما مساله بازنمایی وسوسه آدم توسط حوا و شماتت ایوب توسط همسرش رحمه در هنر مسیحی به وضوح و با بسامد قابل توجهی مشهود است ولی در نقاشی های اسلامی مساله اینگونه نیست؛ در باب وسوسه آدم از سوی حوا و پیامدهای آن مانند اخراج شان از بهشت، نقاشی های اسلامی صراحت کمتری در مقصر دانستن حوا دارند و بعضا شانیت برابری با آدم به او بخشیده اند و در نگاره های مربوط به داستان ایوب نیز اثری حاکی از وسوسه این پیامبر از سوی زنش و یا شماتت شدن از سوی او یافت نشد.
مشوق ها و مصدع های رعایت حجاب از نگاه دختران مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
293 - 322
حوزه های تخصصی:
باتوجه به ضرورت شناسایی عوامل مؤثر بر رعایت و یا عدم رعایت حجاب و تلاش برای تقویت پیشران ها و مرتفع نمودن چالش های این مسئله، مطالعه حاضر، به واکاوی نگاه دختران مقطع ابتدایی، در خصوص دلایل انتخاب یا عدم انتخاب امر حجاب پرداخته است. مشارکت کنندگان که 150 دانش آموز 8 الی 12 ساله از شش استان کشور بودند، به روش پدیدارشناختی توصیفی و نمونه گیری هدفمند از نوع «باحداکثر تنوع»، مورد مصاحبه های نیمه سازمان یافته هدایت شده قرار گرفتند. عبارت های بیان شده از سوی آنان، در قالب 1025 مفهوم، 54 مقوله و 10 مضمون قرار گرفت. با بررسی دیدگاه های مشارکت کنندگان، یافته ها در دو محور اصلی «مشوق های رعایت حجاب» و «مصدع های رعایت حجاب» جای گذاری شد. پنج مضمون استنباط شده در محور اول، شامل «قوت اعتقادی»، «قوت الگویی اخلاقی»، «قوت روانی هیجانی»، «آگاهیِ اجتماعی» و «استواری و بالندگی» بود و پنج مضمون «ضعف فردی انگیزشی»، «میل به خودنمایی»، «ضعف اعتقادی»، «ضعف دانشی بینشی» و «تهدیدات خانوادگی اجتماعی» نیز، مصدع هایی بودند که در محور دوم طبقه بندی شدند.
واکاوی معنایی برساخت هویت زنان در گردشگری (مورد مطالعه: زنان شاغل در اقامتگاه های بوم گردی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
82 - 53
حوزه های تخصصی:
هویت، منشأ و کانون ارزش های یک فرد را نشان می دهد. افراد با عضویت در گروه های اجتماعی مختلف به تعریف هویت اجتماعی خود می پردازند. زنان به عنوان بخش بزرگی از نیروی کار در صنعت گردشگری، با عضویت در گروه های مختلف و فعالیت در بستر جدید گردشگری که گاهی در تقابل با ارزش های سنتی آنان است، در معرض تغییر و تحولات هویتی قرار می گیرند. هدف اصلی این پژوهش، ارائه تحلیل شبکه مضمونی برساخت هویتی زنان شاغل در گردشگری و به طور خاص زنان شاغل در اقامتگاه های بوم گردی استان کرمان است. در این پژوهش، از روش شناسی کیفی مردم نگاری استفاده شده است. بیست نفر از زنان شاغل در این اقامتگاه ها از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه مضامین اتراید-استرلینگ استفاده شد. در فرایند شش مرحله ای تحلیل، 88 کد اولیه به 33 مضمون بنیادین، 13 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر «سیر گذار هویتی زنان از وابستگی سنتی به استقلال مدرن در بستر گردشگری» تقلیل یافتند. تحلیل شبکه مضامین حاکی از آن است که تجربه فرصت های جدید از طریق توسعه گردشگری در کنار تجارب زیسته مطلوب و نامطلوب گذشته و اکنون زنان و همچنین فعالیت در بستر اجتماعی فرهنگی موجود، به برساخت هویتی در ابعاد مختلف منجر می شود. این فرایندهای هویتی حاصل تعامل زنان با دنیای بی پایان گردشگری و ابعاد مختلف مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن است؛ زنانی که تا پیش از ورود به دنیای گردشگری درگیر مسائل فردی در حوزه نهاد خانواده بوده اند.
بررسی اقتصادی کالای حجاب با استفاده از الگوی ADIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
273 - 255
حوزه های تخصصی:
لباس پوشیدن و تهیه پوشش مناسب یکی از شاخص ها و برتری های انسان است. از آنجا که بانوان، نقشی اساسی در روابط مختلف هر جامعه ایفا می کنند و تمامی برنامه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با عملکرد و پشتیبانی آنان به نتیجه مطلوب خواهد رسید، انتخاب نوع پوشش آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجا که حجاب در دین اسلام و کشور ایران به عنوان یک کشور اسلامی جایگاه ویژه ای دارد و علاوه بر آن اثرات بسزای اقتصادی و فرهنگی در زندگی فردی و اجتماعی دارد، این مطالعه با استفاده از داده های دوره زمانی 1369-1399 الگوی سیستم تقاضای تقریباً ایدئال (ADIS) را برای چهار نوع کالای حجاب شامل چادر مشکی، چادر نخی، مانتو، روسری و شال در ایران با استفاده از روش پانل دیتا به صورت تک معادله ای و سیستمی برآورد می کند. بررسی ها نشان می دهد با توجه به معیار خوبی برازش، قدرت توضیح دهندگی مدل سیستمی بیشتر از تک معادله ای است. درنهایت براساس نتایج، با افزایش درآمد مردم، تمایل آن ها به سوی کالای حجاب باکیفیت تر می رود که این موجب افزایش سهم مخارج کالاهای حجاب می شود. با مقایسه کشش ها در هردو برآورد می توان به این نتیجه رسید که سهم مخارج کالای روسری و مقنعه به تغییرات درآمد حساس تر است.
درک پدیدارشناسانه از زیست جهان دختران مرزنشین در مواجهه با وضعیت فارغ التحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
381 - 406
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، درک پدیدارشناسانه از زیست جهان دختران مرزنشین از مواجهه با وضعیت فارغ التحصیلی است. برای این منظور، تجربیات دختران فارغ التحصیل مناطق مرزی مطالعه شد تا تعین چندگانه موقعیت فرودست مرزنشینی، جنسیتی و آموزشی آن ها تحلیل شود. برای تحقق این امر، به تجربه زیسته دختران فارغ التحصیل دانشگاه های دولتی در چهار بعد بدن زیسته، زمان زیسته، فضای زیسته و روابط انسانی زیسته پرداخته شد. از رویکرد هرمنوتیک و روش شناسی ماکس وان مانن برای تفسیر و تحلیل تجربیات سی نفر در رشته های مختلف دانشگاه های دولتی مناطق روستایی و شهری مرزی شهرستان های مریوان، سروآباد و بانه استفاده شد. نتایج نشان داد درک مصاحبه شوندگان از بدنشان، حکایت از بدن فرسوده درحال تحلیل دارد که ورود به آموزش عالی و موقعیت مرزنشینی را مسبب آن می دانند. دختران زمان را به صورت استرس و همراه با رنج اجتماعی زیست می کنند و فضای مرز برای آن ها بعد از فارغ التحصیلی، به صورت فضای ناامن و بی ثباتی درک می شود که نشان از تجربه وضعیت استثنایی موقعیت آن ها در مرز است. آن ها همچنین روابط انسانی را متناقض تفسیر می کنند که حاکی از گسست از روابط قبل و بعد از فارغ التحصیلی شان دارد؛ روابطی که ناپایدار و به صورت انقطاعی تجربه می شود؛ بنابراین آن ها اگرچه نتوانسته اند با فارغ التحصیلی، موقعیت خود را تغییر دهند، درک عمیقی از آن را پیدا کرده اند که بیانگر نقد جدی به نقش آموزش عالی در تغییر زنان در مناطق مرزی است.
مطالعه پدیدارشناسی روایت زنان عضو هیات علمی از توازن کار و زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربیات زیسته زنان عضو هیأت علمی در فرآیند توازن کار و زندگی انجام شده و در سپهر فلسفی تفسیرگرایی، با رویکرد کیفی، و با استفاده از روش پدیدارشناسی طراحی شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند و مشارکت کنندگان در پژوهش ۱۶ عضو هیأت علمی زن از دانشگاه های خوارزمی، الزهراء (س)، خواجه نصیر (استان تهران)، دانشگاه قم (استان قم) و دانشگاه ایلام (استان ایلام)، مجرد و متأهل، از رشته ها و گروه های متفاوت فنی، علوم پایه، هنر و علوم انسانی، در سطوح مربی، استادیار و دانشیار، با راهبرد نمونه گزینی هدفمند در دسترس انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد روایت زنان عضو هیأت علمی مشارکت کننده در پژوهش از آن چه در فر آیند توازن کار و زندگی تجربه کرده اند را می توان در شش مقوله اصلی «سبک زندگی زنان عضو هیأت علمی»، «دشواری های فر آیند جذب»، «مشوق ها»، «موانع تجربه شده توازن کار و زندگی»، «راهبردهای تجربه شده توازن کار و زندگی» و «پیشنهادهایی برای توازن» دسته بندی کرد. نهایت آن که به نظر می رسد نهاد دانشگاه به دگردیسی نوینی برای پذیرش حضور زنان و همراهی با آنان به عنوان نیروهای حرفه ای نیاز دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری خانواده کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری خانواده های کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی ایران بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام گرفت. نمونه موردپژوهش، هفت زوج از خانواده کارکنان شاغل در کشتی نفت کش در دریاهای آزاد خلیج فارس و عمان در سال 1399 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی کلایزی انجام شد. یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر پایداری این خانواده ها در قالب 3 مضمون اصلی «عوامل فردی» (شامل مضامین فرعی توانمندی روانشناختی، اخلاق مداری و مشغولیت معنادار)؛ «عوامل زوجی»، (شامل مضامین فرعی عشق ورزی، حمایتگری، مشارکت مسئولانه، حل تعارض سازنده و اتخاذ نگرش سازنده نسبت به رابطه)؛ و «عوامل فرازوجی» که نشانگر منابع خانوادگی برون خانوادگی است می باشد. نتایج نشان می دهد که تاکید بر ویژگیهای خاص خانواده پایدار در قالب مختصات فرهنگ ایرانی – اسلامی که بر جمع گرایی اعتدالی، مقابله های معنوی – مذهبی، حمایت های اجتماعی، ایثار و از خودگذشتگی و دوری از فردگرایی اومانیستی تاکیده می نماید از شاخصه های بارز ثبات ازدواج می باشد. درنتیجه پیشنهاد می گردد از یافته های پژوهش حاضر در برنامه ریزی ها و اقدامات پیشگیرانه و مداخله ای جهت استحکام این خانواده ها مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی تجربیات زیسته دختران دانشجو از دخترانگی (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 113
حوزه های تخصصی:
ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت شده می تواند در کنش های اجتماعی و تربیتی افراد نقش مهمی داشته باشد. این مقاله به بررسی تجربیات زیسته دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان از دخترانگی می پردازد. روش پژوهش، کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. نمونه های مورد بررسی 22 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان هستند. تعداد نمونه ها براساس اصل اشباع نظری تعیین شد. جمع آوری داده ها نیز به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانشجویان از دخترانگی کدگذاری و مقوله بندی شدند. پس از کدگذاری، شش مقوله و سه مضمون اصلی استخراج شدند. مضامین اصلی استخراج شده شامل ویژگی های دخترانگی، مسائل دخترانگی و عاملیت دخترانگی است. بررسی تجربیات زیسته دختران نشان می دهد اگرچه نمونه های بررسی شده برخی از ویژگی های احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید می کنند، روایت های دانشجویان از دخترانگی نشان می دهد آن ها به دلیل دختربودن با محدودیت ها و محرومیت هایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آن ها در زندگی اجتماعی و روزمره احساس بی عدالتی و تبعیض می کنند. دانشجویان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد ناراضی اند و خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.
شبکه های مجازی و گسست زندگی زناشویی: مطالعه کیفی تجربه زیسته زنان مطلقه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
445 - 479
حوزه های تخصصی:
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهم پاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاق ها و نابسامانی ها در روابط زوجین، شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل نقش آفرینی می کنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکه های اجتماعی مجازی از دید زنان مطلقه شهر ایلام است. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است. رویکرد پژوهش کیفی است و راهبرد پژوهش از نوع پدیدارشناسی است. از تحلیل تماتیک و همچنین چارچوب براون و کلارک برای تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی زنان 22 تا 37 ساله مطلقه شهر ایلام است که از مدت طلاقشان 5 تا 7 سال گذشته است و تجربه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی را در طول شبانه روز بین 5 تا 10 ساعت داشته اند. سوژه های مورد مطالعه برمبنای نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه تا مرحله اشباع نظری 15 نفر برآورد شد. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. نتایج نشان داد تحول و گسست زندگی زناشویی از دید زنان مطلقه در قالب مضمون های اصلی شامل «ایجاد پیله های تنهایی»، «انفصال از شبکه های خویشاوندی»، «آسیب های فردی»، «ساختارشکنی»، «ابزار ناکارآمدی خانواده»، «نمایش مصرف» و «شبکه های مجازی به مثابه استحاله نظام ارزشی» قابل تحلیل و بررسی است.
رتبه بندی عوامل اثرگذار بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار با استفاده از تکنیک AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
517 - 540
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور به ویژه زنان است. زنان به عنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در اداره خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبه بندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار است. روش تحقیق توصیفی–پیمایشی و جامعه آماری آن شامل 13 تن از زنان متأهل شاغل و خانه دار شهرستان مهرستان است که دارای حداقل پنج سال سابقه خانه داری یا اشتغال و حداقل مدرک کارشناسی در رشته جامعه شناسی هستند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و نرخ ناسازگاری کوچک تر از 1/0 در سطح بالا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار Expert choice انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد از بین شش عامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانه دار شهرستان مهرستان، رابطه اجتماعی مهم ترین عامل است. در ادامه، امنیت اجتماعی در رتبه دوم، حمایت اجتماعی در رتبه سوم، منزلت اجتماعی در رتبه چهارم، سرمایه فرهنگی در رتبه پنجم و سلامت عمومی در رتبه ششم عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانه دار قرار گرفتند؛ بنابراین، کیفیت پیوندهای اجتماعی در افزایش سلامت اجتماعی و از طرف دیگر در کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار نقش اساسی دارد.
فراتحلیل متغیرهای روان شناختی همبسته با عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حجاب و عفاف به عنوان یک پدیده فردی- اجتماعی، با متغیرهای روانی و اجتماعی در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر فراتحلیل متغیرهای روان شناختی همبسته با حجاب و عفاف در دو دهه 1377 تا 1397 است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها توصیفی است و در اجرای آن از دو روش مرور نظام مند و فراتحلیل استفاده شد. برای تحلیل آماری داده ها از نرم افزار فراتحلیل جامع (CMA2) استفاده گردید. جامعه در این پژوهش، مدارک منتشرشده در بانک های اطلاعاتی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، بانک اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مجلات تخصصی نور و پایگاه سیویلیکا بود. تعداد 22 مدرک براساس ملاک های ورود و خروج و تأیید دو ارزیاب بر اساس مقیاس نیوکاسل- اتاوا وارد فراتحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد میانگین اندازه اثر کلی مطالعات در حوزه عوامل روان شناختی برای مدل اثرات ثابت برابر 4/0 و مدل اثرات تصادفی 337/0 می باشد که هر دو در سطح 001/0 معنادار است. میانگین اندازه اثر کلی مطالعات در حوزه پیامدهای روان شناختی برای مدل اثرات ثابت برابر 333/0 و مدل اثرات تصادفی 359/0 می باشد که اولی در سطح 001/0 و دومی در سطح 04/0 معنادار است. درنتیجه، عوامل روان شناختی از جمله سازه های روانی و ویژگی های شخصیتی درون زاد فرد و ویژگی های برون زاد حاصل از تربیت خانوادگی که در درجات و ضرایب مختلف در افراد نمایان می شود بر وضعیت حجاب و عفاف تأثیرگذار است. همچنین حجاب و عفاف بر برخی مؤلفه های روان شناختی مانند سلامت روان، آرامش و امنیت روانی و اجتماعی تأثیرگذار است.
عوامل موثر بر فرزندآوری با تاکید بر شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل موثر بر گرایش به فرزندآوری با تاکید بر شبکه های اجتماعی مجازی است. جامعه آماری، زوج های تک فرزند و یا بی فرزند منطقه چهار شهر تهران است که برحسب اشباع نظری و نمونه گیری هدفمند از 15 زوج، مصاحبه به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از راهبرد کیفی نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. جهت اعتبارسنجی از کدگذاری شخص ثالث استفاده شد تا از درستی کدگذاری و سلیقه ای نبودن درک محقق از مضمون مصاحبه ها اطمینان حاصل شود. بر مبنای نتایج، مدل پژوهش در چارچوب شش مقوله؛ شرایط علی شامل شرایط بد اقتصادی، شکل گیری فرهنگ های جدید و ناپایداری سیاسی، شرایط زمینه ای دربرگیرنده فشارهای رسانه ای، باورها و گرایش های عمومی، چشم وهم چشمی ها، غلبه و هجمه اینفلوئنسر های مجازی، شرایط میانجی یا مداخله گر شامل افزایش توقعات خانواده ها، دشواری تأمین هزینه های کودک، ترس از مسئولیت، نگرانی بابت ثبات کشور و اخبار نگران کننده، مقوله محوری شامل ترس از مسئولیت، راهبردها شامل حضور مثبت در فضای مجازی، تبلیغ فرزندآوری در این فضا، ارائه الگوهای خوب در فضای مجازی، تسهیل وضعیت اقتصادی، برگزاری جلسات تحلیلی در این فضا، پیامدها شامل کاهش ترس زوجین جوان، ایجاد لذت فرزند داشتن و فرزند آوری، افزایش گرایش به ازدواج و به حاشیه راندن صفحات معاند می باشد. بر مبنای نتایج پژوهش، هر چه حضور در فضای مجازی در راستای احیای سلامت جامعه و جمعیت کشور بالاتر باشدُ بیشتر شاهد ایجاد لذت فرزند داشتن و فرزند آوری در بین زوج های جوان و افزایش گرایش به ازدواج هستیم.
مطالعۀ تطبیقی نقوش لباس بانوان در شهرستان میناب و سفال کلپورگان بلوچستان مبتنی بر رویکرد پیش متنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
301 - 325
حوزه های تخصصی:
همجواری سیاسی و جغرافیایی دو استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان در ایجاد اشتراکات فرهنگی آنها موثر می باشد، از جمله این اشتراکات، شباهت های موجود بین نقوش سفالینه های کلپورگان با نقوش لباس بانوان میناب است که خود مستلزم بررسی و پژوهشی مستقل است، لذا محور اصلی این پژوهش، بررسی پیش متن ها و نیز وجوه اشتراک و افتراق نقوش به کار رفته در دو صنعت هنری مذکور می باشد. پرسش های این مقاله عبارت است از اینکه پیش متن نقوش لباس بانوان میناب و سفال کلپورگان چیست و نقاط تشابه و تمایز بین آن ها چه می باشد؟ این تحقیق از نوع کیفی، به روش توصیفی - تحلیلی و دارای مبانی نظری مبتنی بر رویکرد بینامتنیت است. اطلاعات آن بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که کاربرد پیش متن های مشترک چون طبیعت، باورهای قومی و ذوق بانوان در ایجاد اشتراکاتی بین نقوش سفال کلپورگان و نقوش لباس بانوان میناب، نقشی کلیدی بر عهده داشته، این وجوه مشترک هم در کاربرد فنون بصری چون تکرار، تقارن و تعادل مشهود است و هم در ساختار طراحی نقوش که مشتمل بر سه نوع گیاهی، حیوانی و هندسی است، به ویژه کاربرد وسیع نقوش هندسی که در سفالینه ها عمدتاً در قالب اشکال دایره و لوزی جلوه گر شده و در نقوش لباس بانوان در شکل مثلث دیده می شود. وجود این مشترکات در کنار اندک تمایزها منجر به پیدایش وجوه مشترک در فرهنگ و هنرهای دیگر مناطق مذکور شده و بالطبع در تقویت ارزش های فرهنگی آن ها موثر بوده است.