فاطمه جعفری نعیمی

فاطمه جعفری نعیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

کاوش کیفیت مقصد در میان ذهنیت زنان حاشیه نشین مهاجر شهر یزد، یک مطالعه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان مهاجر مقصد مهاجرتی هزینه و فایده مطلوبیت شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف: تغییر همیشه اصل اساسی زندگی بشر بوده است. قلب جامعه مدرن، تغییر و ارتباط است. فرایند توسعه، تغییر در مبدأها و مقاصد را تسهیل کرده است. مهاجرت یکی از پیامدهای اصلی این وضعیت است. دراین میان، زنان در سال های اخیر هر چه بیشتر به گردونه مهاجرت وارد شده اند و مهاجرت ها سمت و سوی زنانه به خود گرفته است. نظریه های کلاسیک رابطه ای خطی از دافعه تا جاذبه را ترسیم می کردند ؛ اما به نظر می رسد ارزیابی از مقصد و زندگی از دید یک زن مهاجر، پیچیدگی های خاص خود را دارا است. درواقع هدف پژوهش حاضر واکاوی این فرآیند بوده است.روش: با استفاده از روش نظریه زمینه ای سیستماتیک، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است.یافته ها: بر پایه یافته های پژوهش؛ 384 مفهوم، 77 مقوله فرعی، 14 مقوله اصلی و در نهایت مقوله مرکزی دل ربایی مقصد استخراج گردید. به طورکلی نتایج نشان داد که زندگی در شهرهای کوچک و در حال توسعه مطلوبیت بیشتری برای زنان مهاجر دارد. آنها در این شهرها مطلوبیت بیشتری به لحاظ شغلی، حفظ امنیت و ... پیدا می کنند. فرآیندی که در شهرهای بزرگ تا حد زیادی رنگ می بازد و مطلوبیت خود را از دست می دهد؛ اما این ارزیابی هیچوقت دائمی نیست و زن مهاجر به طور پیوسته در مورد واقعیت های زندگی خود بازاندیشی می کند. در نتیجه با توجه به این امر که تصمیم به مهاجرت بر اساس هزینه-فایده بوده و هیچ بستری دارای مطلوبیت کامل نیست، برای دستیابی به درک عمیق و دیدی وسیع تر در حوزه مهاجرت زنان به ویژه شرایط زندگی در مقصد و میزان مطلوبیت یا آسیب حاصل از مهاجرت برای زنان، تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
۲.

از معنویت تا عقلانیت، کاوش مسیرهای سازگاری و بقای زنان مهاجر حاشیه نشین در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حاشیه نشینی زنان شهر یزد کنش سازگاری و بقامحور مهاجرت داخلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
بقا مهم ترین دغدغه بشر در طول تاریخ بوده است. تحرک مکانی (مهاجرت) یکی از راهکارهای انسان برای دستیابی به بقا بوده است. در فرایند مهاجرت، اولین و مهم ترین کنش مهاجران، به ویژه مهاجران فرودست،کنش های بقا و سازگاری محور با جامعه مقصد است. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی چگونگی کنش های بقامحور در میان زنان مهاجر حاشیه نشین شهر یزد است. روش پژوهش کیفی است و در آن، از رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شده است. مشارکت کنندگان 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور با مدت اقامت بیش از دو سال بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است. یافته ها نشان داد شکاف نسلی و سیاست گذاری های نامناسب در مبدأهای مهاجرتی با ایجاد تغییرات گسترده به صورت پیوند بقا به مادیات، زنان را وادار به کنش عقلانی و اتخاذ مهاجرت به عنوان راهبردی عملی برای دستیابی و حفظ بقا می کند. این مسیر غالباً عقلانی، همراه با اندازه گیری و محاسبه و با محوریت پول است. اما در فرایند دوام و بقا در مقصد، زنان نیازمند مشوق هایی فراتر از پول هستند. هرچند مسیر اصلی سرتاسر محاسبه است، معنویت در زنان با کارکرد امیدزایی و التیام بخشی به آسیب های روانی، سازگاری زنان مهاجر را افزایش می دهد و پشتوانه ای برای ایستادگی و تلاش آنان برای تضمین و تسهیل بقا را فراهم می کند.
۳.

کاوشی زمینه مند از برهمکنش هویت و مهاجرت در بین زنان مهاجر در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان مهاجر مبدأ و مقصد مهاجرت گذار هویتی مطالعه کیفی شهریزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
تغییرات هویتی و چگونگی این تغییرات، از مسائل مهم در مسیر مهاجرت است. پژوهش حاضر، کاوشی زمینه مند از برهمکنش هویت و مهاجرت در بین زنان مهاجر است. روش پژوهش، کیفی و از نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها به شیوه کدکذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. برپایه یافته ها، چگونگی واکنش های هویتی زنان مهاجر و نیز تجربه پیامدهای آن در بستر جامعه در حال گذار مقصد، متأثر از عواملی چون سطح دسترسی به امکانات و سطح تبعیض های جنسیتی در جامعه مبدأ تفاوت می پذیرد. زنان مهاجر از مبدأهای پیشرو، با داشتن هویت قوی فردی-اجتماعی و سطح مهارتی مناسب با پاسخ به تقاضای شغلی سطح بالای شهر یزد به جایگاه مطلوب اجتماعی دست می یابند. برعکس، زنان مهاجر از مبدأهایی با فرهنگ ایستا و محرومیت وسیع، بدون پشتوانه مهارتی لازم، به بازاندیشی در هویت فردی-اجتماعی دست می زنند. در نتیجه شهر در حال گذار یزد، بستر بسیار مناسب اجتماعی- شغلی برای زنان مهاجر از مبدأهای پیشرو و چالش های هویتی، اجتماعی و اقتصادی فراوان برای زنان مهاجر از مبدأهای ایستا به همراه دارد.  
۴.

ناپایداری پایدار؛ روایتی زنانه از موج های مهاجرتی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهاجرت داخلی مناطق مهاجرپذیر و مهاجرفرست ناکارآمدی سیاست ها روایت زنانه شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۴۹
اهداف: کشور ایران در چند دهه اخیر مهاجرت های داخلی گسترده ای را تجربه کرده و این روند مهاجرتی در بعد بین استانی همچنان در حال افزایش است. این مهاجرت ها با چالش های وسیعی در مناطق کشور همراه بوده است. از این رو پژوهش حاضر به دنبال روایتی زنانه از موج های مهاجرتی است. موج هایی که به واسطه ناپایداری دوسویه در مناطق مهاجرفرست و مهاجرپذیر شکل می گیرند. روش مطالعه: روش پژوهش حاضر، کیفی و از رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدکذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر از وجود ناپایداری پایدار در چرخه مهاجرت داخلی کشور خبر می دهد. بسترهای مهاجرفرست بر اثر ناکارآمدی سیاست های منطقه ای با ناپایداری گسترده روبه رو بوده که زمینه ساز مهاجرت های وسیع گروهی از این مناطق شده است. از سوی دیگر ناکارآمدی سیاست ها در مناطق مهاجرپذیر در جذب درست و متناسب جمعیت مهاجر سبب برهم خوردن تعادل بین جمعیت و منابع شده و بسترهای این مناطق نیز با ناپایداری های شدید در ابعاد گوناگون مواجه کرده است. نتیجه گیری: عدم توجه به ناپایداری برخاسته از مهاجرت های کنترل نشده و فقدان مداخله به هنگام و مناسب دولت سبب شگل گیری موج جدید مهاجرت از مناطق مهاجرپذیر می شود و این مناطق را به بسترهای جدید مهاجرفرست تبدیل می کند که در این مسیر اولویت با افراد با سرمایه های انسانی و اقتصادی بیشتر جهت حرکت به سوی کلان شهرهای توسعه یافته تر است. از این رو این مسیر نیازمند رصد دقیق تر و مدیریت و سیاست گذاری کارآمدتر است.
۵.

مهاجرت و مسئله ذره ای شدن، مطالعه ای کیفی در میان زنان مهاجر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان مهاجر مهاجرت شخصی سازی ذره ای شدن شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۸
مسئله پیوندیابی در بین مهاجران، همیشه مهم بوده است. سازگاری مهاجران در جامعه میزبان، منوط به کیفیت پیوندیابی آنهاست؛ اما مهاجرانی که وارد مقصد می شوند، تا حد زیادی به جای پیوند با جامعه میزبان، به سمت ذره ای شدن (اتمیزه شدن) گرایش می یابند و معمولاً در حواشی اسیر می شوند. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی چگونگی فرآیند ذره ای شدن زنان مهاجر بوده است. روش پژوهش، کیفی و از نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. نتایج نشان داد آغاز فرآیند ذره ای شدن زنان مهاجر، خودخواسته و در راستای واماندگی آنان در زادگاه، در ابعاد مختلف از جمله رنج های فزاینده پایدار، زیست بحرانی در زادگاه و گسست اعتماد بر اثر شرایط بی ثبات کننده مبدأ رخ می دهد. آنان در فرآیند شرایط سخت یاد شده به نوعی واگرایی از مبدأ می رسند و برای بازسازی دوباره زندگی و شخصی سازی آن در جهت آرامش و بهره وری بیشتر، به بازتعریف شبکه اجتماعی خود در پیوند با مقصد دست می زنند. از سوی دیگر، زنان مهاجر با ورود به مقصد و مواجهه با عواملی چون ناپذیرش گری فرهنگی شهر جدید، چرخه ناتوانی اقتصادی و سبک زندگی انزواطلب شهری، ناخواسته مجبور می شوند ارتباطات خود را سود محور کنند. نتیجه روند طی شده، خلاصه شدن روابط آنان در دایره ای از روابط اجتماعی تعریف شده، سودمند و مطمئن است که بر حسب شرایط سیال وار تجدید، بسط یا تحدید می شود.
۶.

برهمکنش فرهنگ و تجرد: واکاوی ابعاد فردی و اجتماعی- فرهنگی طولانی شدن دوران تجرد دختران در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دختران تجرد زنانگی بازمانده زیست نامتعین ایده آل گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۴۶
تغییرات اجتماعی در خانواده ایرانی، به برساخت های اجتماعی متفاوت و از جمله طولانی شدن دوره تجرد دختران انجامیده است. تجربه ی تجرد در نسل ها و سنین مختلف متفاوت است. با توجه به افزایش دختران مجرد در جامعه، هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی تجرد در میان دختران بالای 35 سال در شهر یزد می باشد. تحقیق حاضر، مطالعه ای کیفی است که در سال 1402 انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 15 دختر مجرد بالای 35 سال در شهر یزد  بوده اند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها به روش تحلیل مضمونی واکاوی و نقشه مضمونی آن ارائه گردید. یافته ها نشان داد که بیشتر مشارکت کنندگان شرایط فعلی خود را غیررضایت بخش می دانند و با نوعی سخت زیستی تجرد مواجه اند. ته نشست های فرهنگی و اجتماعی نسبت به دختران مجرد از یک سو و محدودیت های فردیِ مشارکت کنندگان از سوی دیگر، رفاه ذهنی، روانی و اجتماعی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. مضامین برساخت شده تحقیق عبارتند از: پذیرش اجتماعی تجرد، ابرشکاف های هنجاری، تبعیض و فشار، ایده آل گرایی و زیستِ نامتعین. مضمون هسته، زنانگی بازمانده است که به معنای یک امر بالقوه اما ناکام است. تحقیق حاضر ابعاد فردی و اجتماعی تجرد دختران دهه شصت و قبل از آن را در بستر مذکور واکاوی نموده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان