فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
285 - 308
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد برنامه ها و سیاست های اجرا شده برای حل مشکل مسکن شهری، می تواند در بردارنده تجاربی روشن از آثار و پیامدهای سیاست های اجرا شده و نیز معیاری برای ارزیابی امکان سنجی سیاست های جدید باشد. هدف از مقاله حاضر سنجش عملکرد تأمین مسکن طی دو برنامه چهارم و پنجم توسعه در نقاط شهری استان های کشور می باشد. برای این منظور، امتیاز عملکرد 13 شاخص مسکن شهری، در استان های کشور طی سال های 1385 سال شروع برنامه چهارم، 1390 سال پایان برنامه چهارم و 1395 سال پایان برنامه پنجم محاسبه می گردد. در ابتدا شاخص ها از روش بهترین-بدترین (BWM) وزن دهی و سپس برای رتبه بندی و سطح بندی از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. نتایج به دست آمده از امتیاز عملکرد مسکن شهری استان های کشور نشان می دهد طی دوره برنامه چهارم وضعیت عملکرد مسکن شهری بهبود یافته است. اما در دوره برنامه پنجم از لحاظ آماری بهبودی حاصل نشده است. هم چنین در بین شاخص های مورد بررسی، شاخص دسترسی به مسکن مهم ترین شاخص می باشد. می توان گفت علیرغم موفقیت نسبی در سیاست های اجراشده در بخش مسکن از لحاظ کالبدی، اما افزایش قیمت مسکن نسبت به درآمد خانوارها، این موفقیت را بی اثر کرده است. از این رو ضروری است با سیاست گذاری های مناسب، برنامه های اجرایی و عملیاتی از برنامه های پنج ساله توسعه تا بودجه ریزی سنواتی در حوزه مسکن اجرایی گردد.
نهادی شدن مؤسسات رتبه بندی اعتباری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تدوین چارچوبی برای نهادی شدن موسسه های رتبه بندی اعتباری در ایران با در نظر گرفتنِ مولفه های نهادی و شرایط اجتماعی و اقتصادی است.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش انجام این پژوهش به صورت کیفی-تحلیلی و در قالب پارادایم تفسیری است که از نظر راهبرد داده بنیاد است. برای گردآوری داده ها، ترکیبی از اطلاعات کتابخانه ای و مصاحبه، و برای انتخاب نمونه از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شده است. یافته ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی در شش دسته عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، و پیامدها جمع بندی شده و مدل اصلی پژوهش را تشکیل داده اند.
یافته ها: بر اساس داده های پژوهش، فرهنگ حاکم بر نهاد (استقلال و بی طرفی، رفتار حرفه ای، و نظارت دقیق) و کسب مشروعیت (از طریق اعتمادسازی، تخصص، و ثبات و استمرار فعالیت) از مهم ترین مولفه های نهادی شدن هستند. تضاد منافع از مهم ترین چالش های پیشا روی این نهاد است که راهکار آن نظارت دقیق و رویکرد خودنظارتی است.
ارزش/ اصالت: سهم دانش افزایی پژوهش حاضر این است که با تلفیق نظریه های نهادی و سازمانی، مدلی را برای نهادی شدن موسسه های رتبه بندی اعتباری ارائه می کند که نتایج آن بر کارایی و اثربخشی موسسه های رتبه بندی وبازار سرمایه اثر دارد.
پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: پیشنهاد می شود نهادهای نظارتی استانداردهای سطح بالا را در زمینه رعایت رفتار حرفه ای و تعیین دقیق مصادیق تضاد منافع تعیین کنند و مشوق فرهنگ خودنظارتی در شرکت های رتبه بندی باشند.
مدلسازی و تحلیل سناریو عوامل پذیرش اینترنت اشیا در زنجیره تامین کسب وکارهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرآیند مدیریت و توسعه دوره ۳۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۶)
105 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی، مدلسازی و تحلیل سناریو عوامل پذیرش اینترنت اشیا در زنجیره تامین کسب وکارهای ایران است.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است که جامعه آماری آن در هر دو مرحله خبرگان و شیوه نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی بوده است. در مرحله یکم، شناسایی عوامل پذیرش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. در مرحله دوم، با رویکرد نقشه شناختی فازی، عوامل پذیرش مدلسازی و تحلیل سناریو شدند.
یافته ها: نتایج مرحله یکم بیانگر 58 عامل پذیرش اینترنت اشیاست که در قالب 17 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی دسته بندی شدند. نتایج مرحله دوم نشان داد که مضمون تخصص با بیش ترین درجه اثرگذاری نسبت به سایر مضامین در اولویت قرار دارد و پس از آن مضمون آمادگی فناوری بیش ترین اثرگذاری را دارد. همچنین، همپوشانی سناریوهای رو به جلو و رو به عقب نیز بیانگر اهمیت مضامین تخصص و آمادگی فناوری است.
ارزش/ اصالت پژوهش: از آن جایی که درکی از عوامل موثر بر پذیرش اینترنت اشیا در سطح زنجیره تامین کسب وکارهای ایران وجود ندارد، این پژوهش با شناسایی، مدلسازی و تحلیل سناریو این عوامل، در راستای پوشش خلأ موجود به ادبیات این حوزه کمک کرده است.
پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: تغییر سیاست های جذب و استخدام به منظور شناسایی افراد شایسته و همچنین، بهره گیری از ابزار آموزشِ ضمن خدمت و داشتن نقشه راه فناوری از مهم ترین راهبردهای زنجیره تامین به منظور ارتقای تخصص و آمادگی سازمانی است که لازم است مورد توجه جدی قرار بگیرد.
بررسی تأثیر سبک رهبری فروتن بر شکل گیری خلاقیت کارکنان شهرداری تهران با نقش میانجی قرارداد روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
59 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر رهبری فروتن بر خلاقیت کارکنان با نقش میانجی قرارداد روان شناختی می باشد. این تحقیق از منظر هدف یک تحقیق کاربردی و از منظر نحوه گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان و کارکنان شهرداری منطقه ۵ و ۶ شهر تهران به تعداد ۲۱۰ نفر می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران ۱۳۲ نفر بر اساس نمونه گیری طبقه ای از نوع تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه با طیف لیکرت پنج درجه ای و تحلیل مدل با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS انجام شده است. یافته های این پژوهش حاکی از وجود تأثیر مثبت و معنی دار سبک رهبری فروتن بر خلاقیت کارکنان و قرارداد روان شناختی دارد. همچنین قرارداد روان شناختی، تأثیر سبک رهبری فروتن بر خلاقیت کارکنان را میانجی گری می کند.
تأثیر بازاریابی دیجیتال بر قصد خرید: اثر تعدیل کننده ارزش ویژه برند (مطالعه موردی: مشتریان شرکت فرساد ماشین" تولید کننده ماشین آلات صنایع چوب")
حوزه های تخصصی:
امروزه کسب و کارها جهت شناخت، درک و تحقق نیازهای مشتریان و همچنین بهره گیری از ایده های آنها و در نهایت ارائه بهترین محصولات( کالا و خدمات ) و بهبود مستمر عملکرد خود به شدت نیازمند برقراری ارتباط آسان، موثر و بلند مدت با مشتریان خود می باشند. با توجه به رشد اینترنت و افزایش کاربران فضای دیجیتال، یکی از موثرترین ابزارها برای برقراری این نوع ارتباطات، استفاده از بازاریابی دیجیتال می باشد.فضای دیجیتال و امکانات و ابزار های وابسته به آن به سرعت اکوسیستم کسب و کارها را دگرگون کرده است. هدف از تحقیق حاضر برررسی تاثیر بازاریابی دیجیتال بر نیت خرید با نقش تعدیلگری ارزش ویژه برند صورت گرفته است.روش تحقیق حاضر کاربردی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مشتریان یک شرکت تولید کننده ماشین آلات صنایع چوب می باشد، روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود می باشد که تعداد نمونه 384 نفر است. برای سنجش متغیر بازاریابی دیجیتال، نیت خرید و ارزش ویژه برند از پرسشنامه ماهر و محمد(2022) استفاده شده است .جهت آزمون فرضیه ها، روش معادلات ساختاری و آزمون تحلیل حداقل مربعات جزئی بکار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بازاریابی دیجیتال بر نیت خرید با نقش تعدیلگری ارزش ویژه برند تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی تاثیر کیفیت خدمات بر بازدید مجدد، قصد خرید مجدد و تبلیغات شفاهی با توجه به نقش میانجی اعتماد و رضایتمندی مشتریان در خرید آنلاین لوازم بهداشتی و آرایشی (مطالعه موردی: سایت لوازم آرایشی ماهلند)
منبع:
مدیریت بازرگانی و علم اطلاعات سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر کیفیت خدمات بر بازدید مجدد، قصد خرید مجدد و تبلیغات شفاهی با توجه به نقش میانجی اعتماد و رضایتمندی مشتریان در خرید آنلاین لوازم بهداشتی و آرایشی (مطالعه موردی: سایت لوازم آرایشی ماهلند) بوده است. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و از نوع کاربردی بوده است؛ ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه می باشد که روایی آن به تائید خبرگان بازاریابی شرکت لوازم آرایشی ماهلند و پایایی آن نیز بیشتر از 0.7 و مورد تائید بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه مشتریان خرید آنلاین لوازم آرایشی و بهداشتی سایت ماهلند می باشد که تجربه خرید آنلاین لوازم آرایشی و بهداشتی داشته اند که چون جزء جوامع نامحدود بشمار می آیند، محقق مجبور به نمونه گیری می باشد و نمونه در این تحقیق بر مبنای جدول کرجسی-مورگان، 384 نفر می باشد که تعداد 420 پرسشنامه با روش نمونه گیری در دسترس توزیع گردید و تعداد 384 پرسشنامه کامل جمع آوری شد؛ تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق با توجه به تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری و بهره گیری از نرم افزار لیزرل نسخه 8.80 انجام شده است و نتایج نشان از تاثیر کیفیت خدمات بر رضایتمندی مشتریان و اعتماد مشتریان، تائید تاثیر رضایتمندی مشتریان بر قصد خرید مجدد، تائید تاثیر رضایتمندی مشتریان بر بازدید مجدد و در نهایت تائید تاثیر اعتماد مشتریان بر قصد خرید مجدد، تبلیغات شفاهی و بازدید مجدد در سایت لوازم آرایشی ماهلند داشته اند، در صورتی که رضایتمندی مشتریان بر تبلیغات شفاهی سایت لوازم آرایشی ماهلند تاثیر نداشته است
بررسی تاثیر رسانه های اجتماعی، کسب دانش از آن و نقش تعدیل کننده قابلیت استراتژیک رسانه های اجتماعی بر نوآوری برند مورد مطالعه شرکت های تولید کننده تجهیزات الکترونیک در شهرک صنعتی شمس آباد
منبع:
مدیریت بازرگانی و علم اطلاعات سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
18 - 35
حوزه های تخصصی:
رسانه های اجتماعی امروزه بخش جدایی ناپذیری از تجارت هستند و به صورت روز افزون بر اهمیت آنها افزوده می شود و شرکت ها به راحتی قادر به فعالیت در خارج از این رسانه ها نیستند، کسب دانش از این رسانه ها سازمان ها را قادر می سازد تا تعاملات بهتری با مشتریان داشته باشند، سازمان ها برای بقا نیاز به نوآوری دارند و از آن به عنوان مزیت رقابتی بهره می برند. قابلیت استراتژیک رسانه های اجتماعی به عنوان یک متغیر تعدیل گر بین کسب دانش و نوآوری برند عمل می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر رسانه های اجتماعی و کسب دانش از آن و نقش تعدیل کننده قابلیت استراتژیک رسانه های اجتماعی برنوآوری برند می باشد. جامعه آماری شامل 333 نمونه است. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده اند و برای ارزیابی پرسشنامه ها از طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است و پایایی پرسشنامه برای هر یک از مولفه ها از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت و به منظور روایی پرسشنامه از نظرات خبرگان، برای بررسی فرضیه ها از آزمون اسپیرمن و برای تحلیل استنباطی داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزارSPSS و Lisrel انجام شده است، در بررسی فرضیه اول مشخص گردید که رسانه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنا داری بر نوآوری برند دارند. در بررسی فرضیه دوم مشخص گردید که کسب دانش از رسانه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنا داری بر نوآوری برند دارد، در فرضیه سوم مشخص شد قابلیت استراتژیک رسانه های اجتماعی به طور مثبت رابطه بین کسب دانش از رسانه های اجتماعی و نوآوری برند را تعدیل می کند. طبق نتایج بدست آمده از این پژوهش رسانه های اجتماعی و کسب دانش از این رسانه ها با نقش تعدیل گر قابلیت استراتژیک سازمان ها را قادر می سازد تا نوآوری برند خود را بهبود دهند.
بررسی تأثیر کمیته حسابرسی بر ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی و خلق ارزش برای سهامداران
منبع:
مدیریت بازرگانی و علم اطلاعات سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
56 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کمیته حسابرسی بر ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی و خلق ارزش برای سهامداران میباشد. از جهت روش استنتاج، این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی میباشد. تحقیق توصیفی آنچه را که هست بدون دخل و تصرف توصیف و تفسیر میکند. این نوع از تحقیق شامل جمعآوری اطالعات بهمنظور آزمونفرضیه یا پاسخ به سؤاالت مربوط به وضعیت فعلی موضوع موردمطالعه میباشد. برای این مهم جامعه آماری تحقیق، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 8811 -8831( 1 سال( است که شرایط الزم را داشته باشد. بنا به محدودیتهای تعریفشده در تحقیق شرکتهای حائز شرایط 821 شرکت و 361 سال- مشاهده جمعآوری گردید. پس از جمعآوری اطالعات دادهها و ارقام با برنامه ایویوز تحلیل شد؛ نتیجه آزمون فرضیه اول پژوهش نشان داد کیفیت گزارشگری مالی بر خلق ارزش سهامداران تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین استقلالکمیته حسابرسی و تخصص اعضای کمیته حسابرسی بر ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی و خلق ارزش سهامداران اثر تقویت کننده دارد.
تأثیر سرمایه اجتماعی مدیریتی بر ریسک ورشکستگی با تاکید بر مالکان نهادی منفعل (مطالعه موردی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)
منبع:
مدیریت بازرگانی و علم اطلاعات سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
88 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی مدیریتی بر ریسک ورشکستگی با تاکید بر مالکان نهادی منفعل می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 145 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1395 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در Excel محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز و از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی مدیریتی و مالکان نهادی منفعل بر ریسک ورشکستگی تاثیر مستقیم و معناداری دارند. همچنین، مالکان نهادی منفعل بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی مدیریتی و ریسک ورشکستگی تاثیر مستقیم و معناداری دارد. به عبارت دیگر، تعامل سرمایه اجتماعی مدیریتی و مالکان نهادی منفعل و افزایش آنها منجر به افزایش ریسک ورشکستگی شرکت ها می گردد.
طراحی مدل پارادایم صلاحیت فرهنگی مدیران شعب بانک های دولتی (مورد مطالعه: بانک ملی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۱
83 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل صلاحیت فرهنگی مدیران شعب بانک های دولتی است.جامعه آماری: بخش کیفی شامل کلیه خبرگان آکادمیک و سازمانی بانک های ملی ایران است که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و اصل اشباع 20 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جامعه آماری بخش کمی، شامل 390 کارکنان بانک ملی می باشد که با استفاده از محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.روش انجام پژوهش: روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی-کاربردی و برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری بود و در بخش کمی برای پاسخ به سؤال های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای، مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزارهای SPSS-v21 و smartPLS استفاده شد.یافته و نتیجه پژوهش: نتایج نشان داد صلاحیت فرهنگی شامل سه مولفه صلاحیت شناختی، صلاحیت عاطفی و صلاحیت رفتاری است. همچنین عوامل اثرگذار بر صلاحیت فرهنگی شامل سه مولفه ویژگی های جمعیت شناختی، ویژگی های شخصیتی و عوامل ارتباطی است. در نهایت نیز پیامدهای مدل در سه سطح کارکنان، مدیران و سازمان ارائه شد. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه نشان داد تمامی مولفه ها به جز پیامدهای سازمان در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
تجربه زیسته فرماندهان از عوامل مؤثر بر آموزش مهارتی در مراکز آموزش مرزبانی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
35 - 64
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش های مهارتی مجموعه ای از آموزش هایی است که منجر به ایجاد خزانه مهارتی در ذهن و نظام رفتاری فردِ تحت آموزش می شود و وی را آماده کنش گری و تأثیر عمیق در محیط کاری می کند. این پژوهش با هدف بازنمایی تجربه زیسته فرماندهان از عوامل مؤثر بر آموزش مهارتی در مراکز آموزش مرزبانی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شد.روش: تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده ها و شیوه اجرا، از نوع پژوهش های کیفی از نوع پدیدارشناسی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مشارکت کنندگان در تحقیق، 12 نفر از فرماندهان، مدیران و خبرگان مراکز آموزش مرزبانی تا رسیدن به اشباع نظری و به صورت نمونه گیری هدفمند بوده است. برای اطمینان از روایی درونی و بیرونی نتایج پژوهش چهار ملاک توصیه شده توسط گوبا و لینکلن مورد ارزشیابی قرار گرفت و تأیید شد. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر آموزش مهارتی دارای 65 مفهوم پایه، یازده مفهوم سازمان دهنده و چهار مفهوم فراگیر شامل شایستگی حرفه ای مدرسان، ویژگی های فراگیران، شرایط آموزشی و عوامل سازمانی است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای اجرای موفقیت آمیز آموزش های مهارتی و اثربخش و توانمند نمودن فراگیران مراکز آموزش بهتر است فرماندهان مرزبانی براساس مؤلفه های بومی شناسایی شده، زیرساخت های موردنیاز را برای اجرایی نمودن آموزش های مهارتی تهیه و با مدیریت صحیح مورداستفاده قرار دهند.
بررسی رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و رفتارهای منصفانه بر جذب و حفظ مشتریان کسب وکارهای اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
577 - 601
حوزه های تخصصی:
هدف: رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی، از مباحث ضروری در کسب وکارهای جدید است. رهبری اخلاقی از طریق روابط بین فردی و اقدام های شخصی سازنده، می کوشد که با ترویج اخلاقیات و ارتباطات دوطرفه، قدرت تصمیم گیری را در کسب کارها تقویت کند. مسئولیت پذیری بخش مهمی از توجه کسب وکار به منفعت جامعه است و رفتارهای منصفانه، رفتار اخلاقی در کسب وکار محسوب می شود. کسب وکارهای اشتراکی به دلیل ماهیت غیرحضوری و فروش مجازی محصولات و ارائه متنوع و ارزان قیمت آن ها، از طریق به اشتراک گذاری در محیط اینترنت با استقبال مشتریان مواجه شده اند. این پژوهش در راستای بررسی تأثیر رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و رفتارهای منصفانه بر جذب و حفظ مشتریان در کسب و کارهای اشتراکی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت داده ها، کمّی است. جامعه آماری آن، کلیه مصرف کنندگان کالا، خدمات و ایده ها در کسب و کارهای اشتراکیِ شهر تهران بود. ابزار سنجش متغیرها، پرسش نامه محقق ساخته و مشتمل بر 15 سؤال بود که در مقیاس لیکرت پنج گزینه ای تنظیم شد. روایی سؤال های پرسش نامه را استادان گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم بررسی کردند. برای بررسی پایایی پرسش نامه نیز، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 83/0 به دست آمد. مقدار این ضریب، قابلیت اعتماد (پایایی) ابزار و نیز هم بستگی مثبت بین سؤال های پرسش نامه را نشان می دهد. شرط اصلی تحویل پرسش نامه به پاسخ دهندگان این بود که در یک سال گذشته، دست کم یک بار از کالا و خدمات کسب وکارهای اشتراکی استفاده کرده باشند. با توجه به بزرگ بودن حجم جامعه، از طریق فرمول کوکران برای جوامع نامعین، حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. پرسش نامه به صورت کاملاً تصادفی بین پاسخ دهندگان توزیع شد. برای آزمون فرضیه های اصلی پژوهش، از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. دلیل استفاده از معادلات ساختاری، بررسی هم زمان معادلات رگرسیون و روابط علت ومعلولی بوده است. برای سنجش میزان سازگاری الگوی پیشنهادی و داده ها، برازش مدل انجام گرفت. همچنین برای آمار توصیفی، از آماره های میانگین، انحراف معیار و... استفاده شد.
یافته ها: از میان مجموع 9 فرضیه پیشنهادی، 3 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی تأیید شد. همچنین، نقش میانجی متغیر رضایت و قصد خرید نیز به تأیید رسید. نتایج آزمون توصیفی نشان می دهد که متغیرهای پژوهش در سطح مطلوبی قرار داشتند و با توجه به شاخص های برازش مدل، می توان ارزیابی مناسبی از مدل ساختاری پژوهش انجام داد.
نتیجه گیری: رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و اِعمال رفتارهای منصفانه، بر جذب و حفظ مشتریان در کسب و کارهای اشتراکی تأثیر معناداری دارند. رفتارهای اخلاقی در کسب وکارهای اشتراکی، از طریق متغیرهای میانجی رضایت و قصد خرید بر جذب و حفظ مشتریان نیز تأثیرگذار است. با توجه به نتایج پژوهش، در زمینه تحقیقات و به کارگیری مؤلفه های اخلاقی برای جذب و حفظ مشتریان، در پایان مقاله پیشنهادهایی ارائه شده است.
مدل بومی تصویر برند در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
602 - 621
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی تصویر برند، در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی است و با رویکرد اکتشافی، مبتنی بر روش شناسی کیفی اجرا شده است. جامعه آماری آن، خبرگان حاضر در صنایع لبنی ایران بودند که حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و آشنایی با صنایع لبنی، دو شرط همکاری آن ها در پژوهش بود. از طریق روش هدفمند قضاوتی، 20 نفر برای نمونه آماری انتخاب شد. برای گردآوری داده ها، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه، به روش محتوایی و پایایی آن با اجرای روش بازآزمون (89/0) به تأیید رسید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیان انجام گرفت که مشتمل بر مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. تک تک اجزای پارادایم کدگذاری و تشریح شد و در نهایت، الگوی تصویر برند در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی ترسیم و نظریه ای مبتنی بر 13 قضیه حکمی خلق شد.
یافته ها: مبتنی بر یافته ها، مدل پارادایمی احصا شده، دربرگیرنده شرایط علّی (شامل قابلیت های برند)، مقوله محوری (عملکرد برند)، بسترسازها (نوآوری برند)، شرایط زمینه ای (تعدیلگران برند)، راهبردها (جهت گیری برند) و پیامدها (ارزش آفرینی برند و تصویر برند) بود که در نهایت، روابط بین مقوله ها در مدل انتخابی نظریه پردازی شد.
نتیجه گیری: نتایج روشن ساخت که به منظور ایجاد تصویر مثبت از برند در صنعت یادشده، می بایست قابلیت های برند، اعم از قابلیت های بازاریابی و سازمانی، توسعه داده شود که خود زمینه ارتقای نوآوری برند و تعیین جهت گیری آن را فراهم می آورد و عملکرد برند را توسعه می دهد. علاوه بر این، ارتقای عملکرد برند، ارزش آفرینی برند را به دنبال دارد که در نهایت، به ایجاد تصویر مثبتی از برند منجر خواهد شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی تأثیرگذار بر مدل پارادایمی پژوهش، «قابلیت های برند» است که خود به دو بخش «قابلیت های بازاریابی» و «قابلیت های سازمانی» دسته بندی می شود. قابلیت های بازاریابی شناسایی شده عبارت اند از: وضعیت برند و سهم بازار، آمیخته های بازاریابی، خدمات بازاریابی اینترنتی، شهرت برند و داشتن شعار تبلیغاتی خاص. قابلیت های سازمانی نیز عبارت اند از: تسهیلات حمل ونقل سریع، پشتیبانی قوی (مدیریتی، مالی، انسانی و اطلاعاتی) برند، داشتن مزیت رقابتی پایدار، زنجیره تأمین قوی و ایجاد زنجیره ارزش پایدار. از سوی دیگر، مقوله مرکزی مدل پژوهش، عملکرد برند بود که به سه حوزه طبقه بندی شد: 1. عملکرد مرتبط با مشتری؛ 2. عملکرد اجتماعی برند؛ 3. عملکرد شرکتی برند. در این پژوهش بر «نوآوری برند»، به عنوان بستری برای توسعه دهندگان عملکرد برند تأکید شده است که نوآوری بازار و نوآوری در فرایندها را شامل می شود. از سوی دیگر، جهت گیری برند، به عنوان استراتژی ارتقای خلق ارزش و تصویر برند در نظر گرفته شد که شامل جهت گیری رقابتی و جهت گیری محصول/ خدمت است.
چالش های کشورداری ما: آیا می توان ظرفیت همآوردی را تقویت کرد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن سردبیر: کیفیت نظام کشورداری هر حکومتی ضامن موفقیت هر کشوری است. تعامل سازنده ساحت حکمرانی، مدیریت و عملیات در شبکه اداره کشور از قبل خط مشی ها، راهبردها و رویه رمز این موفقیت است. ایران اسلامی مانند سایر کشورها در مسیر این موفقیت با چالش های بزرگی روبه رو است. فهم این چالش ها و راهکارهای تقویت قابلیت کشورداری در کشور می تواند برای جامعه علمی و عملی کشور مفید باشد. هدف این نوشتار تحقق این مهم است.
طراحی مدل تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار در شرایط عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب برنامه های استراتژیک پیش بینی آینده را به کمک روش های متعدد مفروض می دارند و یک برنامه ایستا با استفاده از آینده واحد را مبتنی بر برون یابی روندها توسعه می دهند که نتایج قابل قبولی را در یک مجموعه کوچک از آینده های محتمل ارائه می دهد. در حالی که اگر آینده متفاوت از آینده های مفروض باشد، امکان شکست برنامه وجود دارد. علاوه بر عدم اطمینان بالا در پیش بینی آینده، به طور عمده شرایط برنامه ریزی نیز در طول زمان تغییر می کند. برای فایق آمدن بر این مسئله، پژوهش حاضر به دنبال طراحی مدلی برای تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار است تا ضمن ارائه عملکردی رضایت بخش در آینده چندگانه متفاوت (استواری)، هم زمان با دریافت اطلاعات با شرایط جدید انطباق پیدا کند. مبانی پژوهش حاضر تفسیری، رویکرد آن کیفی و از نظر جهت گیری یک پژوهش توسعه ای- کاربردی است. در این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب به بررسی ادبیات حوزه تدوین استراتژی در شرایط عدم اطمینان پرداخته شده است. بر این اساس، پس از بررسی ادبیات پژوهش تعداد 39 مفهوم (تم) و 10 مقوله استخراج شد. در نهایت با استفاده از مقوله ها و مفاهیم شناسایی شده و استفاده از ادبیات پژوهش، مدل نهایی تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار در شرایط عدم اطمینان طراحی شد.
مدل یابی معادات ساختاری رابطه آموزش ضمن خدمت با توانمندسازی مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با نقش میانجی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
99 - 120
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف مدل یابی نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه بین آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد. از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 560 نفر از مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده اند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی- طبقه ای به ازای 62 سوال پرسشنامه، هر سوال 5 نفر، مجموعاً 310 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شد. ابزار پژوهش از پرسشنامه آموزش ضمن خدمت سیار(1393)، پرسشنامه مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999) و پرسشنامه توانمندسازی مدیران اسپریتزر (1995) استفاده گردید که در طیف لیکرت تنظیم شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق رگرسیون خطی، تحلیل مسیر و روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای spss 26 و Smart Pls 4 انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که رابطه آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی مدیران مثبت و معنادار بود و همچنین نقش میانجی مدیریت دانش بر رابطه آموزش ضمن خدمت و توانندسازی مدیران نیز مستقیم و معنادار بود به گونه ای که با افزایش مدیریت دانش، تاثیر آموزش ضمن خدمت بر توانمندسازی مدیران افزایش و با کاهش مدیریت دانش میزان این تاثیر کاهش پیدا می کند.
ارائه چارچوب تأمین مالی جمعی در صنعت فیلم سازی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نرخ شکست و فقدان گرایش سرمایه گذاران به پروژه های تأمین مالی جمعی در ایران زیاد است. یکی از مهم ترین دلایل شکست این پروژه ها، فقدان چارچوب مناسب تأمین مالی جمعی است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، ارائه چارچوب تأمین مالی جمعی در صنعت فیلم سازی جمهوری اسلامی ایران است.روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه است که به طور کلی شامل 45 مقاله می شود. شیوه تحلیل داده ها براساس کدگذاری باز است.یافته ها: چارچوب تأمین مالی جمعی مستخرج از پژوهش حاضر در برگیرنده سه مرحله قبل، حین و پسا سرمایه گذاری است. مرحله قبل سرمایه گذاری در برگیرنده عوامل مربوط به فرهنگ، صنعت فیلم سازی، اجتماعی، اقتصادی، محیط قانونی و حمایتی، زیرساخت فناورانه و امکان سنجی اجرای طرح است. مرحله حین سرمایه گذاری در برگیرنده عوامل مربوط به پلتفرم و سایت های ارائه دهنده خدمات، مدیریت ریسک، توسعه و بهبود ارتباطات و بانک اطلاعاتی سرمایه گذاران است. مرحله پسا سرمایه گذاری نیز شامل کنترل و نگهداشت سرمایه گذاران می شود.
ارائه مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
91 - 132
حوزه های تخصصی:
امروزه فضای رقابتی شدیدی بین سازمان ها حاکم است و پویایی فناوری و پیچیدگی های محیطی نیز باعث شده است تا سازمان ها برای بقاء در این محیط رقابتی به فکر تمایز و ایجاد ویژگی هایی برای محصولات خود باشند تا بتوانند از رقبا پیشی گرفته و بدنبال راه هایی برای کسب سود هرچه بیشتر باشند، یکی از مواردی که در این راستا مورد استفاده قرار می گیرد، بحث برندسازی است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات جهت شناسایی مقوله ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار است. برای بررسی روایی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بهره گرفته شد. در این پژوهش جهت ارائه مدل تحقیق از رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین استفاده شده است، که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های برندسازی محصولات فناورانه و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش مدل برندسازی محصولات فناورانه بر اساس سه محور معماری برند، جایگاه برند و اعتماد به برند ارائه شده است.
طرحواره نظری بازاریابی جوامع دور از وطن با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
125 - 160
حوزه های تخصصی:
بازاریابی جوامع دور از وطن (جداو) لفظی مصطلح در پژوهش های بازاریابی بین الملل ولی فاقد طرحواره شناختی برای ایجاد همگرایی در کاربست مصداقی و تفسیر معنایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی یک طرحواره نظری برای بازاریابی جداو با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کابردی با رویکرد روش شناختی کیفی است. جامعه آماری شامل پژوهش های حوزه بازاریابی جداو، روش نمونه گیری از نوع قضاوتی و حجم نمونه 47 است. تحلیل داده های پژوهش متناسب با صورت بندی فراترکیب هون شامل فرآیند تلخیص و کدگذاری داده ها، تحلیل در سطح موردی، ترکیب در سطح میان مطالعه ای و نظریه سازی است. بر اساس یافته های پژوهش طرحواره نظری بازاریابی جداو دارای 76 مفهوم، 21 زیرمقوله و 5 مقوله است. پنج مقوله شامل سیمای جداو، سیمای کشور خاستگاه، فرآیند بازاریابی جداو، پسایندهای بازاریابی جداو برای برندها و پسایندهای بازاریابی جداو برای کشور خاستگاه است. اگرچه مصداق های بازاریابی جداو اغلب برندهای کشور خاستگاه است ولی تفسیرهای معنایی آن تحت تأثیر سیمای جداو و سیمای کشور خاستگاه است. همچنین پسایندهای بازاریابی جداو در دو سطح برند های کشور خاستگاه و کشور خاستگاه است.
ارائه الگوی نوین مدیریتی فراملیتی سردار سلیمانی در سیستم های پیچیده و آشوبناک بین المللی (تحلیل فراترکیبِ تفسیری - کیفی دومین همایش بین المللی گام دوم انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی نوین مدیریتی فراملیتی سردار سلیمانی در سیستم های پیچیده و آشوبناک بین المللی با تحلیل فراترکیبِ تفسیری-کیفی پژوهشهای ارائه شده در «دومین همایش بین المللی گام دوم انقلاب اسلامی: مکتب شهید سلیمانی» بود. روش: به منظور ارائه الگو مطابق با روش فراترکیب کیفی، که یکی از انواع روشهای فرامطالعه است، پس از جستجوی اولیه و پالایش منابع موضوعی(مرتبط با موضوع)، از 59 منبع اولیه یافت شده، تعداد 44 مقاله انتخاب و بررسی شد. یافته ها: در پژوهش حاضر 47 کد شناسایی شد. بعد از پالایش و دسته بندی مجدد کدهای اولیه، ابعاد الگوی نوین مدیریتی فراملیتی سردار سلیمانی در سیستم های پیچیده و آشوبناک بین المللی بر اساس ارزشهای فرهنگی دارای شش بعد شد. در بین ابعاد مدل، بعد شخصیتی 305 و بعد مدیریتی 128 ارجاع، بیشترین ارجاعات را به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن فراوانی به عنوان ملاک اهمیت، می توان استنباط کرد که در بین ابعاد مدل، بعد شخصیتی و بعد مدیریتی، حائز بیشترین اهمیت است. در بین مقوله های الگو، مقوله اخلاقی و اعتقادی و در بین کدها، کد ولایتمداری، جهادگر و دلسوزی، حائز بیشترین اهمیت است. سپس یافته ها و مدل با روش دلفی اعتبارسنجی شد. انتظار می رود مدل این پژوهش در زمینه مدیریت، به ویژه در فاز بین المللی، راهگشای مدیران در جوامع اسلامی باشد.