فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارزیابی نتایج و یافته های یازده پروژه تحقیقاتی است که با عنوان مشترک «مسئله شناسی پیشرفت و امنیت استان» انجام شده است. این پروژه ها در فاصله سال های 1397 تا 1399 در یازده استان انجام یافته است. به لحاظ روش شناسی، تمام این مطالعات از روش مصاحبه عمیق، ماتریس تأثیر متقابل و بررسی اسناد مانند سند آمایش سرزمین استان بهره گرفته و روش تجزیه و تحلیل آنها مبتنی بر راهبرد پژوهش کیفی تحلیل ساختاری بوده است. در این مقاله جهت بررسی یافته های این تحقیقات از روش تحلیل کیفی فراترکیب استفاده شده و نتیجه مطالعه حاضر بیانگر این است به طور میانگین استان ها هر کدام دارای 74 مسئله اصلی بوده اند و از این تعداد، هر مطالعه ده مسئله اصلی را به عنوان «مسائل کلیدی» و «تأثیرگذارترین عوامل» معرفی کرده اند. نگاهی مقایسه ای به ده مسئله نخست کلیدی استان ها بیانگر این است که نزدیک به 63درصد مسائل نخست استان ها مشترک بوده که در این میان مسئله «ناکارامدی نظام مدیریت استان»، چالش مشترک بیش از 90درصد استان ها می باشد.
الگوی مستشاری امنیتی ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
227 - 259
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفهوم «مستشاری امنیتی» به عنوان یک رویکرد بدیع در ادبیات بومی معرفی و مبانی نظری آن بررسی شده است. دغدغه اصلی پژوهشگر، یافتن الگوواره و چارچوب مشخصی برای مأموریت مستشاری امنیتی است که بدین منظور رویکرد ایالات متحده آمریکا برای ارائه کمک های مستشاری امنیتی به کشورهای هم پیمان بر اساس اسناد و منابع موجود مورد بحث قرار گرفته است. این پژوهش به روش تحلیل مضمون انجام شده و عناصر و اجزای تشکیل دهنده الگو، بر اساس مضامین شناسایی شده در منابع، بازشناسی شده اند. مطالعه موردی الگوی مستشاری ایالات متحده نشان می دهد که هدف گذاری، ایجاد یکپارچگی اقدامات و تقسیم وظایف مشخص میان نهادهای سه گانه اصلی در ارائه کمک های مستشاری امنیتی (وزارت امورخارجه، وزارت دفاع و سازمان یو اس اید)؛ تبیین بخش امنیت یا جامعه هدف کشور دریافت کننده کمک ها و همچنین سطح بندی این کمک ها جزو مؤلفه های اصلی الگوی آمریکایی مستشاری امنیتی هستند.
دیپلماسی سلامت چین در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چین ازجمله کشورهای فعال در حوزه دیپلماسی سلامت است. این دیپلماسی در دوران پساکرونا با جدیت بیشتری دنبال شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که «دیپلماسی سلامت چین دارای چه اهداف، انگیزه ها، و کارکردهایی است؟ فرضیه پژوهش، انگیزه چین را سیاسی اقتصادی، هدف آن را کسب قدرت نرم و کارکرد آن را اقتصادی سیاسی بیان می کند. در راستای بررسی فرضیه یادشده از روش کیفی با رویکرد تحلیلی تبیینی استفاده شده است. داده های پژوهش نیز به شیوه کتابخانه ای و از منابع الکترونیک گرد آوری شده است. برپایه یافته های پژوهش، دیپلماسی سلامت چین، برخلاف دوران جنگ سرد، دیگر متأثر از مسائل ایدئولوژیک نیست و این کشور بیشتر انگیزه های اقتصادی سیاسی را دنبال می کند. پکن در طول سه دهه اخیر، به ویژه پس از گسترش بیماری کرونا در جهان کوشیده است از دیپلماسی سلامت برای ارتقای قدرت نرم خود در جهان بهره ببرد. غفلت امریکا و اروپا از قاره افریقا و نیازهای پزشکی کشورهای آن، موجب شده است تا چین، دیپلماسی سلامت خود را در بسیاری از کشورهای افریقایی گسترش دهد. نیاز این کشورها به تجهیزات مراقبتی و پیشگیرانه در جریان شیوع کرونا و نیز تهیه واکسن در سال 2021 فرصت های بی بدیلی را برای پکن فراهم کردند.
پیامدهای سیاسی گسترش بنگاه های اقتصادی زودبازده در ایران؛ مطالعه موردی دولت نهم جمهوری اسلامی ایران (1384 تا 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روشی کیفی و انجام تحلیل تماتیک (مضمونی) به دنبال تحلیل رفتار سیاسی افراد یک واحد اجتماعی در واکنش به رفتار اقتصادی دولت است. دولت ها بعنوان نهادهایی تأثیرگذار با افراد، خانواده ها و جامعه ارتباط برقرار می کنند. هر راهبردی از سوی این واحدهای سیاسی، متضمن پاسخ از طرف دیگر حوزه های بیرونی است. افراد جامعه معمولاً به رفتار دولت ها بخصوص در حوزه اقتصادی واکنش نشان می دهند. بویژه اگر این دخالت دولت، واجد دلالت های هنجارین مانند عدالت باشد. اساساً فعالیت های اقتصادی دولت ها با هدف بسط عدالت است. دولت نهم فعالیت گسترش بنگاه های زودبازده را به منظور گسترش عدالت انجام داد. طبق یافته ها ضریب جینی در مناطقی که منابع مالی هدایت شده اند، کاهش پیدا می کند. دولت نهم در شروع کار خود سعی در توجه بیشتر به مناطق روستایی داشت. با توجه به کاهش ضریب جینی و افزایش احساس برابری در این مناطق، نوعی کنش سیاسی در قالب اجتماع سازی و بسیج سیاسی رخ داد که بعنوان سرمای ه ای اجتماعی برای دولت نمایان شد. این بازنمایی بویژه در انتخابات ریاست جمهوری دولت دهم بعنوان ماحصل این اجتماع سازی و ارتقای سرمایه اجتماعی بعنوان پیامد سیاسی گسترش بنگاه های کوچک در مناطق روستایی شناسایی شده است.
برون سپاری سرکوب دولتی در ایران (1357-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
1 - 31
حوزه های تخصصی:
حکومت پهلوی دوم علاوه بر نهادهای دولتی و رسمی مانند شهربانی، ژاندارمری و ساواک از شبه نظامیان نیز برای سرکوب مخالفان خود استفاده می کرد و این بکارگیری بازیگران غیردولتی مسلح در سرتاسر این دوره (1320-1357) تداوم داشته است. در واقع زور و خشونت که می بایست در انحصار دولت و نیروهای رسمی دولتی باشد، به بازیگران غیردولتی نیز سپرده می شد. تحقیقات آکادمیک پیشین نقش چنین نیروهای غیررسمی/ نیمه رسمی را در عرصه سیاست و نظامی گری دولت نادیده گرفته اند و یا تداوم این گروه ها در این دوره، مسئله آنها نبوده است. هدف تحقیق پیش رو این است که چرایی تداوم و بقای شبه نظامیان حامی حکومت در عصر پهلوی دوم را واکاوی نماید. به منظور تبیین این موضوع، دیدگاه های برخی از صاحبنظران حوزه شبه نظامیان و بازیگران خشن غیردولتی بعنوان فرضیه های تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق، تبیین تاریخی از نوع کارکردی و روش گردآوری داده ها، تلفیقی از کتابخانه ای، اسنادی، میدانی است. این تحقیق ضمن شناسایی سازمان های شبه نظامی عصر پهلوی دوم، با بررسی و تحلیل عملکرد آنها نشان می دهد که در فراز و فرود بحران های سیاسی و امنیتی مختلفی که حکومت پهلوی دوم از آغاز تا پایان با آن درگیر بود، بتدریج برخی مزایای نیروهای شبه نظامی نسبت به نظامیان رسمی و دولتی نیز دخیل بوده اند. این مزایا شامل هزینه پایین در نگهداری و آموزش آنها، کارآمدی بهتر در کسب اطلاعات محلی، توانایی در کمک به تقویت مشروعیت حکومت و قابلیت انکار کردن مسئولیت شبه نظامیان از سوی حکومت بود. بنابراین شاه که در مقاطع مختلف مانند رشد اتحادیه های کارگری، بحران آذربایجان، قدرت گیری حزب توده و جبهه ملی، بسط اقتدارگرایی، تثبیت خودکامگی و سرانجام اعتراضات سراسری در انقلاب اسلامی از این مزایا بهره مند شد، از آنها بعنوان نیروهای مکمل نظامیان استفاده کرد.
نهاد حامی پروری و سقوط دولت پهلوی دوم در چهارچوب رویکرد نهادگرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
88 - 120
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات بنیادین پیش روی سیاست گذاری های نهادی در کشورهای در حال توسعه وجود نهادهای بهره کش همچون رانت ناکارامد، فرهنگ خویشاوندگزینی و عدم شفافیت فرآیندهای اجرایی است. پژوهش با تمرکز بر مفهوم نهاد حامی پروری در چارچوب نهادگرایی جدید، دنبال آشکار کردن شاخص ها و پیامدهای این نهاد در نظام پهلوی دوم است. وضع مفهوم نهاد حامی پروری و در نظر گرفتن سیاست های حامی پرورانه در قالب رویکرد نهادگرایی جدید، از نوآوری های این پژوهش است. نهاد حامی پروری بعنوان نهادی بهره کش فرض شده است که منجر به تکوین چرخه رذیلت می شود. اساس فرضیه اصلی و در واقع هدف پژوهش، تحلیل نهاد حامی پروری بعنوان یکی از علل اصلی اعتمادزدایی از حاکمیت و کاهش سرمایه اجتماعی پهلوی دوم و در نهایت سقوط آن می باشد. به سخنی دیگر بی اعتمادی اجتماعی بعنوان پیامد نهاد حامی پروری موجب فراافتادن پهلوی دوم در نوعی دام اجتماعی شد که فرجام آن سقوط نظام سیاسی بود. دام اجتماعی در اینجا به معنی گزینش رویه های سودجویانه از سوی بازیگران اجتماعی و نظام سیاسی است که شاید به ظاهر و در ابتدا سودآور به نظر بیاید اما در نهایت به آسیب و ضرر اجتماعی مختوم می گردد.
Rouhani Foreign Policy and International Crisis Management (JCPOA and U.S Domestic Factors )
حوزه های تخصصی:
Iran's Regional Role and Russia-US Rivalry in West Asia
حوزه های تخصصی:
رویکردهای احزاب اسلامی اقلیم کردستان عراق: فرصت ها و تهدیدهای پیشاروی ایران
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
129 - 149
حوزه های تخصصی:
هم جواری اقلیم کردستان عراق با ایران و همچنین تحوّلات سیاسی-امنیتی منطقه غرب آسیا توجّه هر چه بیشتر جمهوری اسلامی ایران را به این اقلیم معطوف نموده است. ماهیت اسلامی نظام حکومتی ایران و ارتباط با برخی نهضت ها و گروه های اسلامی در قالب روابط با گروه های فروملّی، موجب برجسته شدن نقش و کنش گری احزاب اسلامی کردستان شده است. مؤلّفه هایی همچون نقش احزاب اسلامی در ساختار سیاسی اقلیم کردستان، تعداد کرسی های آن ها در مجلس محلّی و همچنین عمیق بودن ریشه ها و گرایش های مذهبی اسلامی در بین عموم مردم این منطقه، ضرورت برقراری رابطه با این احزاب را مطرح می سازد؛ امّا در این میان نگرانی به سبب رابطه گروه های اسلامی اقلیم با اخوان المسلمین و همچنین نسبت فکری و سلیقه ای با گروه های سلفی و تکفیری امکان همکاری جمهوری اسلامی ایران با آن ها را تحت الشّعاع قرار می دهد؛ از این رو بررسی رویکردهای این احزاب به گروه های رقیب و متخاصم جمهوری اسلامی ایران همچون گروه های سلفی و تکفیری و همچنین تحلیل نوع نگاهشان به جمهوری اسلامی ایران می تواند هم زمان به شناسایی تهدیدها و فرصت های ناشی از آن ها برای نظام سیاسی ایران منجر شود. نوشتار پیش رو رویکردهای سیاسی احزاب اسلامی را در اقلیم کردستان عراق و فرصت ها و تهدیدات فراروی ایران را بررسی کرده است و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مواضع رسمی و غیر رسمی این احزاب و همچنین مصاحبه با برخی از اعضای برجسته سه حزب اسلامی کردستان شامل جنبش اسلامی و اتّحاد اسلامی و جماعت عدالت (اسلامی) به صورت ترکیبی و روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مفاهیم و چارچوب نظری مکتب کپنهاگ نگارش یافته است. نتایج برآمده از تحلیل کنش های گفتاری، رویکرد به امنیتی دیدن مسائل و همچنین فرایند تهدیدزایی ازسوی احزاب اسلامی اقلیم کردستان عراق در چارچوب مکتب کپنهاگ نشان گر این است که درصورت تقویت این احزاب، فرصت ها و تهدیدهای توأمان امنیتی پیشاروی جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرد و تنگنا (معمّابودگی) امنیتی در این حوزه، وجود راهکارها و راهبردهایی به منظور کاهش تهدیدها برای ایران ضروری می نماید.
تکمیل چرخش سیاسی و بازاندیشی در مطالعات توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دهه نود میلادی چرخشی سیاسی موسوم به «اقتصاد سیاسی» در مطالعات توسعه قابل مشاهده است. هدف اصلی این چرخش، توجّه به مؤلّفه های سیاسی و ویژگی های خاصّ هر جامعه بود؛ امّا با گذشت زمان مشخّص می شود که این رویکرد جدید در این زمینه موفق نبوده است. به طور خاص این چرخش چندان به مسئله تغییر و چگونگی تحقّق و تداوم آن به عنوان مهم ترین مسئله توسعه نمی پردازد؛ بنابراین بسیاری از پرسش ها در این زمینه بی پاسخ مانده است. بر این اساس، نوشتار پیش رو به شیوه ای کیفی و با گردآوری داده ها از راه مطالعه اسنادی و بررسی نظریات و ادبیات موجود در پی پاسخ به چرایی این ناکامی و چگونگی تکمیل این چرخش سیاسی است. فرضیه برای پاسخ به پرسش مطرح شده این است که «تمرکز رویکرد اقتصاد سیاسی بر طراحی مناسب نهادها و انگیزه ها، از یک رویکرد فنّی برآمده است که روند دشوار سیاسی تنظیم آن ها را نادیده می گیرد. تأکید بر نقش کارگزار، قدرت، ایده و به طور کلی یک تحلیل سیاسی عمیق تر برای تبیین تغییر، می تواند چارچوب نظری لازم برای توجّه به رهبری توسعه گرا و تکمیل این چرخش را فراهم آورد». یافته های پژوهش نشان می دهند که استفاده از نظریات جدید در قالب فاز سوم نهادگرایی در مطالعات توسعه می تواند زمینه ها و ابزار لازم برای توجّه به نقش متغیّرهای سیاسی درزمینة توسعه و به ویژه نقش کارگزاری و کارنهادی و سیاسی را فراهم آورد.
بررسی اثر تحریم بر رابطه تجاری ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل برخورداری از منابع طبیعی فراوان به ویژه نفت، اهمیت به سزایی در آسیای غربی دارد؛ همچنین با توجّه به اهمیت اقتصادی کشور فرانسه به عنوان یکی از قدرت های اتحادیه اروپا، روابط تجاری با این کشور اروپایی در ابعاد مختلفی مانند اشتغال، امنیت و تخصص در تولید از اهمیت فراوان برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة تجاری ایران و فرانسه، در دو حالت وجود تحریم و بدون وجود تحریم در بازة زمانی ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۰ است. برای این منظور، با تأکید بر قانون جاذبه، عوامل مؤثّر بر تجارت دوجانبه دو کشور ایران و فرانسه به یکدیگر بررسی می شود. نتایج آزمون هم انباشتگی جوهانسون، وجود رابطة تعادلی بلندمدّت بین متغیّر های مدل را در دو حالت وجود یا عدم وجود تحریم در اقتصاد ایران تأیید کرد. افزون بر این، نتایج برآورد مدل با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی (OLS)، نشان داد که تولید ناخالص داخلی دو کشور ایران و فرانسه اثری مثبت و معنی دار بر حجم تجارت دوجانبة دو کشور به یکدیگر دارد؛ همچنین، جمعیت فرانسه اثر مستقیم و جمعیت ایران اثر معکوسی بر صادرات دو کشور به یکدیگر دارند؛ اگرچه رشد جمعیت در تجارت بین الملل مهم است؛ امّا به نظر می رسد این اثرات خیلی قابل توجّه نبوده است. به علاوه، نتایج برآورد مدل در حالت وجود تحریم، بیانگر اثر معکوس تحریم های بین الملل با رشد صادرات دو کشور به یکدیگر است که این اثرات در بلندمدّت تأیید می شوند. وجود تحریم ها، صادرات دو کشور ایران و فرانسه به یکدیگر را به میزان 0/0133 درصد کاهش می دهد.
واکاوی ریشه های اقتصادی-سیاسی کودتا 28 مرداد 1332 در بستر روابط با قدرت های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودتای 28 مرداد جزو نقاطی از تاریخ معاصر ایران است که در آن عوامل اقتصادی و عوامل سیاسی مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است؛ امّا تاریخی بودن این رویداد مانع از آن شده که برهمکنش میان علل اقتصادی و سیاسی، به طور منسجم بررسی شود. برای جبران این کاستی، نوشتار پیش رو می کوشد علت های اقتصادی - سیاسی بروز کودتای 28 مرداد در بستر ارتباط این پدیده با اثرگذاری قدرت های جهانی از قبیل بریتانیا، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی را بررسی کند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی و در چارچوب نظریه حامی-پیرو و نظریة وابستگی نو-استعماری به واکاوی ریشه های خارجی کودتای 28 مرداد پرداخته است. در ابتدا اهمیت اقتصادی نفت ایران برای بریتانیا بررسی، سپس ریشه های سیاسی کودتای 28 مرداد با تمرکز بر انگیزه های دولت های بریتانیا و ایالات متحده پی گرفته می شود. انگیزه اصلی مشارکت بریتانیا در کودتا، جلوگیری از زوال امپراتوری و انگیزه ایالات متحده، جلوگیری از اعمال نفوذ شوروی بر منطقه خلیج فارس تشخیص داده می شود. درنهایت این نتیجه حاصل می آید که اهمیت نفت ایران برای اقتصاد بریتانیا کمتر از آن بوده که یکی از عوامل خارجی کودتا باشد و انگیزه های سیاسی بریتانیا و ایالات متحده خود بر اهمیت اقتصادی - سیاسی نفت به عنوان یک کالای استراتژیک بوده استوار است. نوآوری جستار پیش رو، تمییز میان اهمیت اقتصادی نفت ایران و اهمیت نفت کشورهای نفت خیز خاورمیانه در بروز کودتای 28 مرداد است.
Trust in Modern Medical Institution: The Perspective of COVID-19 Patients in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۶, Issue ۳, summer ۲۰۲۲
499 - 537
حوزه های تخصصی:
With the COVID-19 outbreak, it appears that social research to better understand how people react to epidemics, particularly this one, is a necessity. A lesser-known societal feature of COVID-19 is the trust of Corona patients in modern medical institution. The current study addresses this issue. This study drew on institutional trust theories, most notably Giddens' theory of abstract systems trust. In this study, the qualitative method was applied. Thematic analysis is a qualitative research method which was used. Braun and Clarke's thematic analysis was employed to analyze the data. The statistical population for this study is comprised of Covid-19 patients who have been infected with the virus between the Covid-19 virus outbreak in Iran and September 2020, and 21 of them were chosen through a purposive sampling method. Semi-structured interviews were conducted with these patients. According to the research findings, Corona patients' opinions can be classified into three categories: 'medical science and expertise', 'hospital environment,' and 'medical staff,' with each category containing sources of trust and distrust. The article delves deeper into sub-themes and other details. Among the COVID-19 patients who have been interviewed, there appears to be a boost in public trust in medical personnel. While these patients' trust in medical science and expertise, as well as in the hospital environment, has eroded.
Pilgrimage and Conflict Resolution: The Case of Interpersonal Contact between Iranians and Iraqis in the Arbaeen Walk(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۶, Issue ۳, summer ۲۰۲۲
539 - 565
حوزه های تخصصی:
Given the history of conflict between Iran-Iraq (1980-1988), the present paper investigates whether interpersonal contact between Iranians and Iraqis, through religious tourism, has assisted in changing the perception of the Iranians toward the Iraqis. To this aim, the researcher chooses the Arbaeen Pilgrimage—the world’s largest annual gathering in Karbala—and the interaction of the Iranians with Iraqis as its case study. To observe the cultural contact of foot pilgrims to Karbala, the researcher traveled to Iraq in 2019 for five days to participate in a 78 km. walk from Najaf to Karbala. The paper uses semi-structured face-to-face interview as research method. To account for diverse demographic characteristics of pilgrims, potential participants were approached randomly. Overall, 24 interviews with 14 female and 10 male Iranian pilgrims were conducted. Participants comprised Iranian people aged 14 to 57. Each interview lasted from 20-35 minutes. The paper uses integrated threat theory and Contact Theory to analyze the data. It will be argued that under Gordon Allport four optimal conditions-- i.e., a.) equal status; b.) common goals; c.) intergroup cooperation, and d.) support of social and institutional authorities-- intergroup contact between Iranians and Iraqis has helped in reducing prejudice, while diminishing old hostilities.
راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای مواجهه و بهره گیری از دیپلماسی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
563 - 596
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، با فراگیر شدن هوش مصنوعی و پیدایش تدریجی نسلی نوظهور از دیپلماسی با عنوان «دیپلماسی هوش مصنوعی» شاهد آن هستیم که نه تنها قدرت های بزرگ، بلکه رقبا و دشمنان منطقه ای ایران نیز گام های مؤثری در این زمینه برداشته اند. چنین شرایطی برای ایران تهدیدی جدی به حساب می آید و البته فرصت هایی را نیز در خود نهفته دارد. پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که «چه راهبردهایی برای مواجهه فعال ایران با دیپلماسی هوش مصنوعی وجود دارد؟». در این پژوهش محققان با استفاده از مصاحبه عمقی، روش سوات و ماتریس اسپیس به گردآوری داده ها و تحلیل آنها پرداخته اند. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که با توجه به مقدورات و محذورات ایران، مجموعه راهبردهای محافظه کارانه، بهتر می توانند زمینه نقش آفرینی فعالانه ایران در حوزه دیپلماسی هوش مصنوعی و تأمین منافع و امنیت ملی را فراهم آورند.
رسانه ها و تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
359 - 376
حوزه های تخصصی:
با عنایت به نقش فزاینده قدرت نرم در سیاست بین الملل، شناسایی منابع مؤثر در قدرت نرم، به مثابه دغدغه اصلی بسیاری از کشورها مطرح است. در این پژوهش با توجه به تنوع و تعدد رسانه ها، محققان به طرح این پرسش پرداخته اند که تأثیر رسانه ها بر ابعاد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران به چه میزان است؟ نویسندگان با استفاده از روش پیمایشی به ارائه پاسخ همت گمارده اند. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید حوزه علوم سیاسی و علوم ارتباطات دانشگاه های در سال 1400 شهر تهران است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمره کسب شده برای مؤلفه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بالاتر از حد متوسط و برای مؤلفه علمی در حد متوسط است. این بدان معناست که رسانه ها در تقویت قدرت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تأثیر زیاد و در تقویت قدرت علمی تأثیر متوسطی داشته اند. همچنین تفاوت معناداری بین نقش رسانه های سنتی و رسانه های ترکیبی سنتی و نوین در تقویت ابعاد قدرت نرم وجود دارد.
بررسی مقایسه ای رویکرد دولت های جمهوری اسلامی ایران پیرامون پرونده هسته ای (1397- 1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
1 - 36
حوزه های تخصصی:
بدون شک پرونده هسته ای ، مهم ترین موضوع سیاست خارجی دولت های جمهوری اسلامی ایران در سه دهه ی گذشته است که سیاست داخلی و خارجی آن ها را تحت تأثیر قرار داده و در این میان بازیگران خارجی به ویژه قدرت های بزرگ درروند شکل گیری و تبدیل بعد فنی- حقوقی آن به پرونده ای سیاسی- امنیتی، نقشی بی بدیل و اساسی داشته اند که تاکنون آثار و پیامدهای گوناگونی به دنبال داشته است که کنکاش پیرامون روند شکل گیری و بررسی زوایای مختلف این پرونده از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و مقاله حاضر بر آن است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و کاربست نظریه گفتمان به این سؤال اصلی پاسخ دهد که الگوی رفتاری حاکم بر سیاست خارجی دولت های جمهوری اسلامی ایران در موضوع هسته ای کدم اند و چه آثار و پیامدهایی به دنبال داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد ایجاد مدیریت واحد در پرونده هسته ای (در دوره اول)، تبدیل موضوع هسته ای به گفتمانی عمومی و مقابله با زیاده خواهی کشورهای غربی (در دوره دوم)، افشای چهره ایالات متحده و کاهش سطح اعتماد عمومی به این کشور (در دوره سوم) مهم ترین نقاط قوت وهم چنین انفعال در برابر شورای حکام و تهدیدات کشورهای غربی (در دوره اول)، سوءاستفاده کشورهای غربی از گفتمان احمدی نژاد (در دوره دوم)، گره زدن مسائل اقتصادی با پرونده هسته ای و تفسیرهای متفاوت از برجام (در دوره سوم) از مهم ترین نقاط ضعف دولت های جمهوری اسلامی ایران در پرونده هسته ای می باشد.
بررسی نسبت جایگاه شورای نگهبان با ولایت فقیه بر اساس نظریه سیاسی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
56 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی ما در این پژوهش بررسی نسبت جایگاه شورای نگهبان با ولایت فقیه است. نظام حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران از یک طرف برآمده از انقلاب اسلامی ماهیتی مکتبی و مبتنی بر مبانی فکری و اعتقادی مذهب تشیع دارد؛ و از سوی دیگر، مبانی دمکراسی و نقش تعیین کننده مردم در انتخاب، بر همین اساس، نهادها، ساختارها و تأسیسات این نظام، ضمن انطباق بر ضوابط مربوط به شکل نظام سیاسی، لزوماً بایستی با قواعد و مقررات تعیین کننده محتوای نظام نیز سازگار باشند. نویسندگان در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش هستند که نسبت جایگاه شورای نگهبان با ولایت فقیه بر اساس نظریه سیاسی اسلام به چه صورت است؟ این مقاله، نشان می دهد؛ که چگونه ضوابط تعیین مقامات حکومتی در نظریه سیاسی اسلام، در نظام حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران بروز و ظهور پیدا کرده است.
نقش نیروهای شیعی در سیاست عراق پس از صدام (تأکید بر دوره نوری المالکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
156 - 172
حوزه های تخصصی:
عراق کشوری مهم در همسایگی ایران، دارای اقوام و قومیت های متعددی است. اکثر جمعیت آن شیعه می باشند که به دلیل تسلط «حزب بعث» هیچ گاه نتوانستند به ایفای نقش در این کشور بپردازند و امور کشور همواره در دست سنی های منطقه بوده است. پس از سقوط صدام توسط نیروهای آمریکایی شاهد تغییرات اساسی در این کشور بوده ایم. از جمله این موراد جایگاه و موقعیت گروه های مختلف در بافت تصمیم گیری در عراق است. هر چند فرقه گرایی همچنان در این کشور مهم ترین عامل نا آرامی در کشور به حساب می آید؛ اما با توجه به اینکه نیروهای سابق دیگر قدرت را در دست نداشته اند، زمینه های حضور شیعیان در این کشور فراهم شد. با توجه به درک این موراد و تغییر اوضاع، این مقاله در نظر دارد به این سؤال پاسخ دهد، سقوط صدام چه نقشی در وضعیت قدرت یابی شیعیان در عراق در دوره نوری المالکی داشته است؟ فرض بر این است که سقوط صدام موجب خروج شیعیان از انزوا، پررنگ شدن نقش مرجعیت و هدایت شیعیان عراق در امور کشور، حضور در احزاب مهم کشور و در دست گرفتن مهم ترین پست های حکومتی، نقش آفرینی در نیروی امنیتی کشور در قالب حشدالشعبی شده است. مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با از طریق گرداوری منابع کتابخانه ای سعی دارد فرضیات ارائه شده را مورد واکاوی قرار دهد.
تقابل هویتی و ایدئولوژیکی عربستان سعودی و ایران در مطالعه یمن
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
63 - 79
حوزه های تخصصی:
عربستان و ایران ، از دیرباز به عنوان دو رقیب اصلی در منطقه ی خاورمیانه شناخته می شوند . اما در طی سال های گذشته روابط میان این دو کشور بسیار پیچیده و ابعاد نوینی به خود گرفته است . در این میان ، یکی از موضوعاتی که در سال های گذشته روابط میان این دو کشور را تیره و تار ساخته است ، تحولات درونی یمن می باشد . بنابراین ، هدف نوشتار حاضر ، تقابل هویتی و ایدئولوژیکی عربستان سعودی و ایران در مطالعه یمن می باشد. نویسنده بدنبال پاسخ به این پرسش اساسی بوده است که عربستان و ایران چگونه در تحولات یمن نقش ایفا کرده اند ؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مطرح می شود این است که عربستان و ایران از طریق عوامل هویتی ، در تحولات یمن نقش ایفا کرده اند که این امر منجر به چالش بین دو کشور شده است . با توجه به هویت سنی و وهابی عربستان و نگرانی این کشور از گسترش تشیع و تقویت نفوذ ایران در منطقه ی خلیج فارس و در نهایت کل خاورمیانه ، می توان تقابل عربستان و ایران در یمن را بر اساس رویکرد سازه انگاری تبیین کرد