فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
خیزش های عربی از دسامبر2011 تقریبا به طور کامل نظم امنیتی و بازیگران اصلی در منطقه را دچار تحولات سیاسی و نظامی کرد. حضور مستقیم روسیه به عنوان یک قدرت فرامنطقه ای در سوریه یکی از مهمترین تغییرهای استراتژیک در خاورمیانه را ایجاد کرده است. روسیه بعد از پیوسته سازی کریمه به خاک خود در سال 2014، در سال 2015 با دخالت نظامی در سوریه در یک نزاع ژئوپلیتیک با آمریکا قرار گرفته است. مسکو همچنین سیاست تقویت رابطه خود با متحدان سنتی آمریکا در منطقه از جمله اسرائیل، عربستان و ترکیه را نیز مدنظر قرار داده است. رقابت مسکو و واشنگتن درحالی به خاورمیانه کشیده شده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال حفظ و تقویت خود در بی نظمی ناشی از بهار عربی است. با توجه به سیاست های کلی ایران در منطقه، تهران روابط خود با روسیه را افزایش داده است. این رابطه در «حفظ بشار اسد در قدرت» به همپوشانی منافع رسیده است. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی روابط ایران، روسیه و امریکا را یک چرخه به هم پیوسته در نظر گرفته و تاثیر رقابت روسیه و آمریکا را برجایگاه منطقه ای ایران بررسی می کند. این مقاله با حمایت مالی مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران تهیه شده است.
تغییر رویکرد در سیاست خارجی ترکیه: از اتحادیه اروپا به خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیه از جمله کشورهای درحال توسعه و نوظهور است که از جهات اقتصادی و سیاسی در بین کشورهای منطقه و پیرامون موفق ظاهر گشته است. موقعیت جغرافیایی این کشور در همجواری با اروپا و خاورمیانه موجب گشته نسبت به هردو منطقه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متقابل داشته باشد.مسیر رشدو توسعه ترکیه به گونه ای بود که این کشور در پی دستیابی به استانداردهای سیاسی، اقتصادی، رفتاری و ارزشی اروپایی بود و طی سالیان گذشته همواره متقاضی پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. این درحالی است که امروزه شاهد آن هستیم که ترکیه مسیر دیگری را برگزیده است و با اعتنا و توجه کمتر به استانداردهای اروپایی،سعی دارد خودرا یک کنشگر فعال درخاورمیانه و شمال آفریقا بنمایاند. مقاله حاضر به دنبال چیستی این تغییر رویکرد ترکیه در فاصله سالهای 2000 تا 2020 است و این فرضیه رابا روش توصیفی-تحلیلی به آزمون می گذارد که سیاست رهبران ترکیه بر این اساس است که باتوجه به وجود قدرت های بزرگ و تاثیرگذار در اتحادیه اروپا، ترکیه در بهترین شکل می توانست یک بازیگر درجه دوم در اروپا باشد،اما این قابلیت های ترکیه در خاورمیانه می تواند این کشور را به مهمترین بازیگر عمده و تاثیرگذار در سطح اول منطقه بشناساند ولذا در یک انتخاب استراتژیک ترکیه مسیر دوم رابرگزیده است.
رقابت های اسلام سیاسی و سکولاریسم در دوران جمهوریت ترکیه با تأکید بر دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه در سال های 1990 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: گفتمان های سیاسی نقش بسزایی درتدوین وشکل گیری رقابت ها،تعاملات و نزاع های سیاسی در کشورهای مختلف برعهده دارند. این تأثیرگذاری به ویژه در کشورهای متکثر و سرشار از گفتمان های سیاسی و فرهنگی بسیار قابل توجه است. ترکیه یکی از این کشورهای مهم و تأثیرگذار درمنطقه خاورمیانه است که در دوره ای طولانی شاهد رقابت های گفتمانی متعددی بوده که همچنان نیز ادامه دارد. در همین راستا به نظر می رسد بررسی سیر تعامل و تقابل های گفتمانی در این کشور در قالب همکاری ومنازعه، پژوهشی مفید وضروری به حساب آید. هدف:پژوهش حاضر درصدد است تا بابهره گیری از روش گفتمانی لاکلائو و موف به بررسی نزاع ها و همکاری های گفتمانی در ترکیه از سال های 1990 تا 2016 بپردازد. نتیجه گیری:بدین ترتیب می توان گفتمان های اسلام گرا،سکولارها (کمالیست ها و لائیک ها) وهمچنین خرده گفتمان هایی نظیر کردها را ازجمله مهم ترین گفتمان های فعال درصحنه سیاسی این کشور به شمار روند.این بررسی به ویژه از زمانی برای پژوهش حاضر حائزاهمیت است که گفتمان اسلام گرایی در دهه90 نیزتوانست خود را به طورجدی در صحنه سیاسی ترکیه نشان دهد وحتی در دوره ای به گفتمان هژمونیک تبدیل شود. به علاوه قدرت گرفتن حزب عدالت وتوسعه به عنوان حزبی اعتدال گرا و متمایل به گفتمان اسلام گرایان شکل وماهیت نزاع ها وهمکاری های گفتمانی را در این کشور پیچیده تر کرده است. روش: دراین پژوهش قصد براین است که باروش توصیفی–تحلیلی و ابزارگردآوری مطالب ازنوع روش کتابخانه ای، به بررسی رقابت های اسلام سیاسی وسکولاریسم درترکیه پرداخته شود.
تبارشناسی گروه ها و سازمان های تروریستی در خاورمیانه؛ مطالعه موردی القاعده و داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد واکاوی در صدد بررسی منشاء پیدایش گروه ها و سازمان ها تروریستی است. القاعده و داعش به عنوان بزرگترین گروه های تروریستی در خاورمیانه به عنوان موردهای مطالعاتی در این پژوهش انتخاب شدند. از آنجاییکه پدیده های مورد بررسی در جهان مدرن را نمی توان پدیده هایی ناگهانی و دفعی تصور کرد، براین اساس، این پژوهش قائل به فرآیند تکاملی این گروه ها و سازمان ها در بستر تاریخ است. با این نگرش، در پاسخ به سوال اصلی پژوهش که عبارت است از؛ دلایل و ریشه های شکل گیری گروه ها و سازمان های تروریستی در خاورمیانه چه هستند؟، نظریه تبارشناسی میشل فوکو به عنوان چارچوب نظری این پژوهش انتخاب شده است. فرضیه اصلی این پژوهش این است که گروه ها و سازمان های تروریستی حاضر در جهان مدرن دارای عقبه فکری و تاریخی هستند که از منظر تبارشناسی قابل بررسی هستند. این پژوهش تلاش کرده است تا با گردآوری منابع معتبر و متنوع بر ادبیات موجود در این حوزه بیفزاید. این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای است.
دولت توسعه گرای لولا داسیلوا (2011-2003)و شاخص توسعه انسانی در برزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برزیل به عنوان بزرگترین کشور امریکای لاتین و پنجمین کشور وسیع جهان،کمتر از نیمی از وسعت امریکای جنوبی را به خود اختصاص داده است. اقتصاد برزیل در سال های اخیر با رشد و توسعه قابل توجهی مواجه بوده و در سال 2017 به هشتمین اقتصاد برتر جهان تبدیل شده است.اگر چه پس از جنگ جهانی دوم و طی حضور دولت های مختلف روند نسبی توسعه در برزیل وجود داشته اما در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن لولا داسیلوا، توسعه در این کشور با تحولی اساسی مواجه شده و این کشور توانسته است بر بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه خود مانند فقر،سطح پایین سواد،شکاف طبقاتی،بیکاری و...فائق آید. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی بدنبال پاسخ به این سوال است که دولت توسعه گرای لولا داسیلوا چه تاثیری بر شاخص توسعه انسانی در برزیل داشته است؟ در این مقاله با استفاده از داده ها مختلف آماری مشخص می گردد که لولا داسیلوا با ایجاد یک دولت توسعه گرا و اتخاذ سیاست های راهبردی مانند برنامه کمک هزینه خانواده،برنامه مبارزه با گرسنگی،برنامه رشد پرشتاب توانست در دوران ریاست جمهوری هشت ساله خود شاخص توسعه انسانی در برزیل را به میزان مشهودی ارتقا دهد.
تحلیل گفتمان دفاعیه علی سلمان، دبیرکل جمعیت الوفاق بحرین، در دادگاه آل خلیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت بحرین پس از انقلاب 14 فوریه سال 2011، به بهانه های مختلف رهبران عمدتاً شیعی را بازداشت کرد. یکی از این افراد شیخ علی سلمان، دبیرکل جمعیت الوفاق است. وی باوجود همراهی با نظام در روند گفتگوها و برآورده ساختن خواسته نظام بحرین در آرام سازی این جنبش درنهایت توسط آل خلیفه بازداشت گردید و در دادگاه به دفاع از خود پرداخت. شناخت گفتمان حاکم بردفاعیات شیخ علی سلمان به عنوان دریچه ای برای آشنایی با یکی از گفتمان های سیاسی بحرین، هدف این پژوهش است. این مقاله درصدد تبیین و تحلیل دفاعیه شیخ علی سلمان در دادگاه بحرین و پاسخگویی به این سؤال است که مولفه های گفتمانی حاکم بر دفاعیه علی سلمان، در دادگاه حکومت بحرین چیست؟ یافته های این مقاله که با استفاده از روش تفسیری و تحلیل گفتمان ون دایک تدوین شده؛ نشان دهنده نوعی گفتمان میانه رو و اصلاح طلب (در مقابلِ گفتمان انقلابی) در دفاعیه سلمان است. از میان متغیرهای کیفی بیان گردیده در تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک، علی سلمان از واژگان، نقل وقول، حسن تعبیر و قطب بندی، بیشترین استفاده را کرده است. فرضیه این پژوهش از این قبیل است که نظام آل خلیفه اصلاح ناپذیر نبوده و همواره سعی دارد با دادن وعده های بی اساس به مردم بحرین آنان را از جنبش دور سازد.
Russia's Strategy Toward Nagorno-Karabakh and Georgia (2008-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The South Caucasus region is experiencing crises that have continued for many years. Russia's war with Georgia in 2008 and the Armenian-Azerbaijani conflict over the Nagorno-Karabakh region after the collapse of the Soviet Union (1991) changed the security order in the South Caucasus. Russia has interests as a global player in the South Caucasus region and Kremlin considers it's near abroad as its backyard and exclusive sphere of influence. This article uses a descriptive-analytical method as well as the theory of regional security of Barry Buzan to answer the question of what is Russia's security strategy towards the South Caucasus region. The main hypothesis emphasizes that Russia's strategy in the South Caucasus region is to prevent securitization of the region against its economic and political interests, as well as prevent the influence and presence of NATO, in the region. The results show that in tensions with Georgia, Russia seeks to prevent Western interference and urges them to recognize the separation of Abkhazia and South Ossetia from Georgia. On the other hand, Russia's foreign policy in the face of the Nagorno-Karabakh crisis is to maintain a balance between the two parties involved, Armenia and Azerbaijan, to cooperate with both countries, and to resolve the Nagorno-Karabakh conflict by a political solution, not a military one. The purpose of this article is to examine Russia's security strategy in the South Caucasus, with a particular focus on Georgia and the Nagorno-Karabakh crisis from the beginning of the crisis until 2020. And then it offers specific reasons for the confrontation between Russia and the West, as well as Iran's role in regional security issues.
Science Diplomacy of Iran in Eastern Europe: The Case of Medical Science of the University of Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Foreign policy is implemented in the international environment with special and various tools; one of those tools witha prominent role in diplomacy. However, along with traditional diplomacy, with the emergence of new actors after the Cold War and the entry into the age of communication and technology, diplomacy took new forms. One type of diplomacy that has received more attention in recent years is science diplomacy. So far, scientific diplomacy in the world and especially in Iran has not been fully and sufficiently studied and the interest in this issue is more related to the development in recent years. Additionally, due to its less attractive scientific aspect in the world compared to many other countries, Iran should strengthen its international scientific cooperation networks. So, this article focuses on this issue and the main question is how the Islamic Republic of Iran performed in the application of science diplomacy in the field of medical sciences with Eastern Europe between 1991 and 2018. The hypothesis of this research is: The performance of the Islamic Republic of Iran in various dimensions of science diplomacy including memorandums of understanding and agreements, collaboration desks, international meetings and visits, summer schools, international seminars and congresses, visiting professors, and joint articles towards the Eastern European region from 1991 to 2018 has been increasing. The present study is applied research with the experimental scientific method and hypothesis- deductive research strategy and the review of these activities based on the indicators of science diplomacy shows that during the years 1991 to 2018, these activities have increased significantly in most of the proposed indicators.
Iranian-Indian Relations: Transportation Factor(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The emergence of future powers is one of the most important features of the contemporary international system. The collapse of the Soviet Union and a new wave of globalization of the economy and the movement of Russia and China towards a market economy in the early 1990s forced governments around the world to reconsider their foreign policies. At this time, India was experiencing the worst economy of its time. The demonstration of the inefficiency of state socialism made New Delhi think for a change. In the present study, by using the explanatory-analytical method, we seek to answer the question "How and with what methods and tools does India pursue its strategy towards becoming a world power?" The proposed hypothesis for the question is that “India seeks to achieve the position of a global superpower by special emphasis on domestic strategies and relying on a pragmatic foreign policy." Therefore, due to the increasing importance of emerging powers during the transition of the international system, the analysis and examination of characteristics, perspectives and global effects of their empowerment can deepen our understanding of the evolvinginternational system.
بازی تاج وتختِ کرونا؛ آموزه ای برای سیاست ورزی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کروناویروس، به شتاب پدیدار گشت، بسیارپُردامنه بر زیست جمعی بشر، کارساز شد و جهان را بر آستانه ی آشوب/دگردیسیِ ژرف نهاد. با کروناویروس، نشانه های یک جهانِ درحالِ دگرش و «درمرزافتاده»، آشکار شده و بزنگاهِ دگرسانی پدیدار آمده است. دنیای سیاست نیز، از دگردیسی ها و فرگشت های برآمده از کرونا، برخوردار شده است. نگارنده، با پذیرشِ پیش انگاره های سه گانه ی (دوکسا/اپیستمه ی افلاطون، دانشمند/سیاستمدارِ وبر و پایان دموکراسیِ رانسیمن) و با بهره گیری از رویکرد انتقادی و رهیافت «تاریخِ اکنون» به همراهِ روش تبیینِ «چرا - باید» کوشش کرده است تا این انگاره را پدیدار و پایا سازد که سیاست ورزیِ برپایه ی زمامداران (دموکراتیک یا اقتدارگرا) همآوردانی نوین یافته است که استوار بر اپیستمه هایی با سرشت و گوهرِ غیرسیاسی اند. کروناویروس، سیاست ورزی جاافتاده بر شالوده ی «دوگانه های اقتدارگرایی/دموکراتیک» را برهم زده و نیروهای تازه ای را به گستره ی سیاست کشانده است که پیش ازاین، داو و خواسته ای در سیاست ورزی نداشتند. اکنون با کرونا، گونه ی تازه ای از حکومت گری به نامِ «دموکراسی اپیستوکراتیک» یا «اقتدارگرایی اپیستوکراتیک»، درحالِ ریخت گرفتن است. سیاست در ایرانِ آینده نیز، جدای از آموخته های آزمونِ جهانی شده ی کروناویروس نیست.
بررسی و شناسایی دستور کار آینده دیپلماسی زیست محیطی ایران در دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلاف نظر پنج کشور ساحلی دریای خزر در مورد شیوه تقسیم این قلمرو آبی، سبب شده است که بسیاری از مشکلات مربوط به آن از جمله بحران های زیست محیطی همچنان نادیده گرفته شوند؛ بحران هایی که تأثیرهای منفی بسیاری بر زندگی و اقتصاد مردم ساکن در نواحی ساحلی این دریا برجای گذاشته اند. از سوی دیگر، برخلاف اینکه این دولت ها حاضر نیستند از دعواهای حاکمیتی خود در تعارض یادشده دست بکشند، مسائل زیست محیطی در حوزه سیاست کم ارزش شده اند و دولت ها حساسیت کمتری نسبت به همکاری در این زمینه از خود نشان می دهند. بنابراین مشکلات زیست محیطی دریای خزر می تواند دلیلی برای شروع همکاری ها میان دولت های ساحلی، گسترش آن ها به سایر حوزه ها و در نتیجه تشدید همگرایی میان این دولت ها باشد. بنابراین در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که ایران می تواند چه مشکلات نااندیشیده ای را در دستور کار دیپلماسی زیست محیطی خود با کشورهای حاشیه خزر بگنجاند و بدین وسیله به همگرایی با این کشورها شدت بخشد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، ابتدا مقدمه نظری و روش شناختی لازم را بیان می کنیم. سپس با استفاده از روش دلفی، هجده گروه از مشکلات زیست محیطی دریای خزر از دیدگاه صاحب نظران را شناسایی و عملکرد دیپلماسی زیست محیطی ایران در این دریا را از دیدگاه آن ها بررسی می کنیم. نتایج نشان داد که آن ها دوازده راهکار برای حل مشکلات باقیمانده یا تداوم یافته دارند. در آخر نیز با توجه به این راهکارها، دستور کاری دیپلماتیک، مشتمل بر پنج محور اصلی برای آینده دیپلماسی زیست محیطی ایران در دریای خزر را بیان می کنیم.
مؤلفه ها و موانع رویکرد ژئوکالچر ایران در قبال ابتکار کمربند و راه چین در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابتکار کمربند و راه چین به عنوان بزرگ ترین و جسورانه ترین طرح در سیاست خارجی این کشور همچون گامی بلند به سوی ابراز وجود و کنارگذاشتن سیاست خارجی محتاطانه برجای مانده از دوران دنگ شیائوپینگ تلقی می شود که پیامدهای آن می تواند در گستره جهانی احساس شود. با این حال، در بعد منطقه ای به نظر می رسد که آسیای مرکزی از مناطقی است که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و همسایگی با مناطق غربی چین که مورد توجه و سرمایه گذاری فزاینده دولت چین قرار گرفته اند از این سیاست بیشترین اثر را می پذیرد. با توجه به اینکه ماهیت اصلی راهبرد چین، توسعه راه های ارتباطی و انتقالی است که فرصتی تاریخی برای مشارکت فعال در آن با هدف گسترش تبادل اندیشه و فرهنگ در کنار انتقال کالا فراهم می شود، این پرسش مطرح می شود که بهترین و کارآمدترین رویکرد سیاست منطقه ای ایران در آسیای مرکزی با توجه به ابتکار کمربند و راه و پیامدهای منطقه ای آن چه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش با اتکا بر نظریه سازه انگاری و به ویژه تأثیر این نظریه در حوزه منطقه گرایی نوین، رویکرد مبتنی بر ایران فرهنگی به عنوان بهترین سیاست معرفی می شود که در مقایسه با رویکردهای رقیب از مزیت نسبی مناسبی برای کشور برخوردار است. در این نوشتار، میان سه رویکرد ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر در سیاست منطقه ای ایران در آسیای مرکزی بررسی مقایسه ای کوتاهی انجام می دهیم. همچنین موانع رویکرد ژئوکالچر ایران را بررسی می کنیم.
چگونگی رابطه خود / دیگری در ایران سده اخیر: با کاربست الگوی باختین و رهیافت شانتال موف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده یکی از مهمترین مسائلی که ذهن روشنفکران و اندیشمندان ایرانی را از سال ها پیش از مشروطه تاکنون به خود مشغول ساخته است، مواجهه "ما" با "دیگری" می باشد. مقاله حاضر، در پی طرح این مسئله است که مبحث "خود جمعی" یا درک بودن ما "درکنار" یا "در برابر" دیگری"، از نظرگاه میخائیل باختین چگونه صورت بندی می شود؟ بدین منظور، برای فهم و تفسیر کیفیات رابطه خود با دیگری، تلاش داریم با کالبدشکافی گزاره های مندرج در اندیشه باختین و با استعانت از رهیافت شانتال موف در خصوص امر سیاسی، این فرضیه را مورد آزمون قرار دهیم که علی رغم تلاش هایی که اندیشمندان و رجال سیاسی این دوران در خصوص فهم و شناخت غیر" (به مثابه تجدد) طی دوران معاصر داشته اند، نوع مواجهه "ما" با "دیگری" در خصوص مبحث هویت و گفتمان توسعه ، در نهایت منجر به تقویت گفتمانی مونولوگ -تخاصمی از سوی حاکمیت ها گردیده و گفتگومندی(دیالوگ) با "غیر"در برخی دوره ها به صورت بسیارضعیف و شکننده تحقق یافته است. به نظر می رسد مفهوم دیالوجیسم باختینی همراه با زبان سیاسی موف، قابلیت توضیح و استفاده برای انسداد گفت و گو در جامعه امروز ایران را در خصوص سویه های این رویارویی دارند.
امنیت به مثابه «مملکت داری معطوف به آسایش»؛تأملی بر رساله قاجاری «راه نجات»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۸)
213 - 219
حوزه های تخصصی:
رساله «راه نجات» در سال ۱۲۸۶ ش، یعنی یک سال پس از انقلاب مشروطیت توسط مرتضی قلی خان هدایت ملقب به صنیع الدوله نوشته شده است. در آن دوران ایران دارای ارتش منظم و ملی نبود. وظیفه حفظ و حراست ارضی و مرزی کشور به وسیله افراد و تفنگ داران عشایر و اقوام مرزی انجام می شد. نیروی نظامی و مسلح برای تأمین امنیت راه های داخلی وجود نداشت و تجار نمی توانستند کالاهای خود را از شهری به شهر دیگر با امنیت جابه جا کنند. راه های ارتباطی بین ولایات و شهرهای کشور نیز وجود نداشت. مردم ایران در آن زمان بی سواد بودند و فقط ۲ درصد مردم سواد خواندن و نوشتن داشتند. تعداد افرادی که تحصیلات دانشگاهی را در غرب گذرانده بودند، به یک صد تن نمی رسید. در آن شرایط، رساله راه نجات کوششی بود از سوی صنیع الدوله برای تبیین مهم ترین مسئله آن زمان ایران که به زعم وی، مسئله امنیت بود. نوشتار حاضر به تبیین مفهوم امنیت از منظر یکی از رجال عصر مشروطه و از طریق بازخوانی رساله راه نجات می پردازد. این بازخوانی، بخشی از تاریخ مفهوم امنیت در ذهن و ضمیر ایرانیان را نیز بازنمایی می کند
روابط ایران و چین: گذار از مثلث رمانتیک به پیوند پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله روند تحول در روابط ایران و چین، پس از خروج آمریکا از برجام را بررسی کرده است.. پرسش کلیدی مقاله این است که خروج آمریکا از برجام و تغییر پارادایم مسلط بر روابط چین و ایالات متحده چه تأثیراتی بر روابط ایران و چین گذاشته است؟ فرضیه موردبررسی برای پاسخ به این پرسش عبارت از این است که" با خروج آمریکا از برجام و تغییر پارادایم مسلط بر روابط چین و ایالات متحده، الگوی حاکم بر روابط ایران و چین به مثلث پیوند پایدار تغییریافته است." پژوهش حاضر با روش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی-تاریخی صورت پذیرفته است. بر مبنای یافته های مقاله، دوره جدیدی در روابط ایران و چین آغازشده است. دوره ای که دو بازیگر تجدیدنظرطلب به طور هم زمان تحت فشار قدرت مسلط قرارگرفته اند. فشارهای توأمان ایالات متحده ، زمینه را برای تغییر در الگوی حاکم بر رابط ایران و چین در قالب گذار از مثلث رمانتیک به مثلث پایدار فراهم آورده است.
عوامل تاثیر گذار بر روابط ج.ا.ایران و ج.آذربایجان از سال 1992 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1990 و استقلال کشورهای قفقاز جنوبی باعث تحولی در منطقه و سیاست های کشورهای همسایه این منطقه شد. یکی از این کشورهایی که توانست استقلال خود را از اتحادیه جماهیر شوروی به دست آورد، آذربایجان بود که به دلیل داشتن منابع انرژی فراوان به خصوص نفت و گاز دارای اهمیت به سزایی در بین کشورهای منطقه قفقاز می باشد. از همین رو ج.ا. ایران نیز با توجه به پیوندهای تاریخی، قومی،فرهنگی، مذهبی و همسایگی که با آذربایجان دارند، تلاش کرد که روابط خود را با این کشور افزایش دهد. با این حال این کشور برای به دست آوردن اهداف و منافع اش در آذربایجان و ایجاد روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و انرژی با مسائل و مشکلاتی روبه رو بوده است که ما در این مقاله در پی بررسی این مشکلات و موانع پیش پای ج.ا.ایران برآمدیم. از این رو سوال اصلی مقاله این است که « عوامل تاثیر گذار بر سیاست خارجی و دست آوردهای ایران در آذربایجان بین سال های 1991 تا 2017 کدام اند و چه تاثیری بر روابط دو کشور گذاشته است؟» به علاوه ما در این مقاله از چارچوب نظری نوواقع گرایی به بررسی سیاست خارجی ایران و عوامل موثر بر آن می پردازیم.
بررسی بازتاب انقلاب اسلامی بر کشور آرژانتین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
۱۷۷-۲۰۰
حوزه های تخصصی:
انقلاب ها در تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها تأثیرگذار هستند. انقلاب اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و به عنوان منبع تحولات اجتماعی و سیاسی کشورهای دور و نزدیک به شمار می رود. آنچه در این پژوهش به عنوان سؤال اصلی دنبال می شود، آن است که انقلاب اسلامی ایران موجب چه تحولاتی (نوآوری فکری و فیزیکی) در آرژانیتن شده است؟ فرضیه پژوهش نیز به این شکل تعریف شده است که انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف، تأثیراتی هم بر مسلمانان و هم بر پیروان سایر مذاهب و نیز نحله های سیاسی آرژانتین گذاشته است. همچنین یافته های پژوهش حاضر در چارچوب نظریه پخش و مبتنی بر 9 محور: مبدأ، مقصد، زمان، موضوع، محیط، انواع، مجاری، موانع و دستاوردهای پخش با عنایت به تقویت موقعیت اجتماعی و سیاسی مسلمانان، و تمایل اقلیت های اجتماعی و سایر نحله های سیاسی به ج. ا. ایران در آرژانتین سامان یافته است.
مطالعه تطبیقی نظریه جک گلدستون با انقلاب اسلامی ایران و تحولات سیاسی یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
۲۰۱-۲۲۲
حوزه های تخصصی:
نظریه جک گلدستون[1] به عنوان تئوری نسل چهارم انقلاب ها، در انقلاب اسلامی ایران و تحولات سیاسی یمن مورد مطالعه واقع شده است. نظریه مذکور انقلاب اسلامی را علت تولد نسل چهارم نظریه انقلاب ها می داند. رهبری، آرمان و ایدئولوژی، فرهنگ و باورها و شبکه ارتباطی و شخصیت ها از شالوده و اساس این نظریه است؛ که از این رهیافت استخراج شده است. براساس یافته ها و نتایج مقاله به نظر می رسد مدل نظری گلدستون به علت عبور از عوامل تاریخ طبیعی، عمومی و ساختاری در نتیجه تکامل نظریه ها از یک سو، و از سوی دیگر توجه به زمینه های معنوی، شبکه مردمی و حضور رهبری را از عوامل و بسترهای شکل گیری انقلاب و رخداد سیاسی مهم قلمداد می کند. مصادیق و نمونه های عینی بررسی شده در کشور ایران و یمن، این فرضیه را تأیید می کند. [1]. Jack Goldstone.
تحلیل خط مشی گذاری در نظام سلامت بر اساس الگوی چارچوب ائتلاف مدافع (مطالعه موردی طرح تحول نظام سلامت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه تلاش شده با استفاده از الگوی «چارچوب ائتلاف مدافع»، تغییر و شکل گیری خط مشی طرح تحول نظام سلامت مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور از دو روش کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شده است. برای انتخاب مصاحبه شوندگان از روش گلوله برفی و در مقام تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه، روش تحلیل تم استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از کارشناسان و خبرگان نظام سلامت، نشان دهنده توانایی چارچوب ائتلاف مدافع در توضیح فرآیند تغییر خط مشی نظام سلامت بوده و بر این اساس، می توان چهار مرحله در شکل گیری طرح تحول را به صورت زیر تبیین کرد: 1. اتفاق نظر و اجماع ملی؛ 2. تغییر ائتلاف حاکم 3. پیدایش گرو ه های مخالف؛ 4. انتخاب راهبرد مواجهه و تحقق خط مشی. همچنین، بر اساس این چارچوب 5 طبقه بازیگران و ائتلاف ها، باورها و مسائل، شرایط و رویدادهای بیرونی و درونی، تغییر و یادگیری مذاکره ای، منابع و محدودیت ها شناسایی شد.
ایران و چندجانبه گرایی راهبردی مبتنی بر دیپلماسی علم: مطالعه ی تطبیقی حضور ایران، ترکیه، عربستان و مالزی در سازمان های بین المللی علم و فناوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۹
121 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی بهره برداری کشورهای اسلامی ایران، ترکیه، عربستان و مالزی از سازمان های بین المللی حوزه ی علم و فناوری و ظرفیت ها و فرصت های مغفول مانده ی ایران در این حوزه است. در این راستا ابتدا مهم ترین سازمان های بین المللی در حوزه علم و فناوری، در بُعد منطقه ای و جهانی، شناسایی شده و میزان حضور و بهره برداری کشورهای مذکور با ایران مقایسه گردید. در این نوشتار مصاحبه و تحلیل نظرات خبرگان حوزه علم و فناوری نشان می دهد هرچند به لحاظ کمّی حضور ایران در فرآیندهای چندجانبه بین المللی این حوزه سطح قابل قبولی دارد، اما به لحاظ کیفی مطلوب نیست. مهم ترین دلیل این امر، کمبود نیروی انسانی دارای مهارت در حوزه ی همکاری های بین المللی علم و فناوری و سطح پایین دانش تخصصی فعالان این حوزه است. عضویت ایران در نهادهای بین المللی غالباً به صورت غیرمتمرکز بوده و نمایندگان ایرانی از حضور یک دیگر اطلاع ندارند و نمی توانند از تجارب و ظرفیت های موجود حداکثر استفاده را ببرند. ناهماهنگی و عدم هم سویی نمایندگان حاضر در این سازمان ها بسیار جدی است. از چالش های اصلی حضور نمایندگان در نهادهای بین المللی می توان به مواردی هم چون: تعامل با سازمان های اصلی متولی ازجمله وزارت امور خارجه، عدم جدیت سایر سازمان ها در تعاملات خود، عدم شفافیت قوانین داخلی و عدم اشراف بر قوانین و حقوق بین المللی اشاره کرد.