فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
روشنفکرى از جنبه فکرى بر دو خصیصه «خودآگاهى» و «عقل نقاد» بنا نهاده مىشود. از جنبه اجتماعى، پدیده روشنفکرى در غرب، در رویارویى با دین، فئودالیته و سلطنت شکل گرفت؛ ولى در ایران چنین تقابلهایى وجود نداشت و از این رو مقولهاى به نام «روشنفکرى دینى» به وجود آمد. روشنفکران دینى با وجوه اجتماعى و اقتصادى دین کاملاً مواجهه انتقادى دارند. روشنفکران در اروپا عامل بهوجود آوردن تحولات جدید بودند؛ ولى روشنفکرى در جامعه ما محصول برخورد ما با فرهنگ، تمدن و سیاست فرنگى است.
توسعه و هویت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر فرآیند توسعه بر هویت فرهنگی، از موضوعاتی است که در مبحث توسعه در جمهوری اسلامی ایران، نیازمند بررسی بیشتری است. این در حالی است که هویت به عنوان عامل کنترل کننده توسعه، تضمین کننده پایداری فرهنگی بوده و می تواند موجبات پیشرفت را فراهم کند.
نگارنده، ضمن اشاره به فرآیند توسعه در جمهوری اسلامی ایران و تاثیر پذیری برنامه های توسعه از الگو های بیرونی، این گونه استدلال می کند که بهره گیری از الگو های بیرونی ناهمگون با مقتضیات فرهنگی جامعه ایران، موجب شده تا در فرآیند توسعه، چالش های هویتی بدون حلی، شکل گرفته و باقی بماند
جنگ رسانه ها، علل، اهداف و راه حلها
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن: نظرورزی در رهیافتهای روابط بین الملل و اقتصاد سیاسی بین الملل
منبع:
راهبرد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
ریشه های بهار عربی و دومینوی فروپاشی رژیم های عرب (تعیین کنندگی عوامل کوتاه مدت و نقش مدیریت سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۱
1 - 26
حوزه های تخصصی:
در جریان «بهار عربی» موج خیزش های مردمی جهان عرب را درنوردید. در اثر این قیام ها، چهار حکومت عربی (تونس، مصر، لیبی و یمن) سرنگون شدند؛ سه حکومت (بحرین، اردن و تا حدی عربستان) با مشکلات جدی روبه رو شدند و یک حکومت (سوریه) دستخوش جنگ داخلی گشت. بقیه ی دولت های عربی باثبات به نظر می رسند. پرسش این مقاله آن است که چرا برخی از این خیزش ها موفق به سرنگونی رژیم های حاکم شدند، در حالی که سایرین ناکام ماندند. این پژوهش بر آن است در عین حال که عوامل بلندمدتی ریشه بروز این انقلاب ها بوده اند که در جریان بهار عربی به شکل بحران های غیرمنتظره خود را آشکار ساختند، اما آن چه نقش تعیین کننده در سرنگونی برخی رژیم ها و بقای برخی دیگر را ایفا کرد، ترکیب عوامل کوتاه مدت بودند. برای رسیدن به این پاسخ ، عوامل دخیل در بروز انقلاب های مزبور در شش بخش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و خارجی بررسی شده اند. روش این پژوهش مقایسه ای است؛ مقایسه نظام مند تجربه ی کشورهای درگیر در بحران نشان می دهد حکومت هایی که با مدیریت سیاسی خود توانستند حمایت بخش قابل ملاحظه ای از مردم (حتی فقط یک اقلیت قدرتمند) را جلب کرده و نیز وفاداری بدنه ی اصلی ارتش را نسبت به خود حفظ کنند، از خطر سقوط رهایی یافتند. ممانعت حکام از شکل گیری اجماع جهانی علیه خود و بهره گیری از تاکتیک های مناسب در حوزه ی داخلی دو نکته ی مهم در این زمینه بوده است که دولت های عربی پس از خروج از شوک غافل گیری سقوط بن علی، به تدریج از یکدیگر آموختند.
شالوده شکنی منطق درونی سیاست بی طرفی ایران در جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی ایران از دیدگاههای مختلف بررسی شده است . برخی معتقدند که بی طرفی تنها سیاست ممکن بوده و تاکید می کنند که اشغال ایران اجتناب نا پذیر بوده است . آنها این موضوع را از دیدگاه موقعیت استراتژیک ایران بررسی کرده اند . برخی دیگر هم بر این باورند که رضا شاه نتوانست در اثناء جنگ جهانی در برابر متحدین و متفقین سیاسی منسجم اتخاذ کند . چنین سیاست ضعیفی بیشتر به سبب وابستگی رضاشاه نسبت به قدرتهای بزرگ اروپا به ویژه انگلستان پدید آمد. با عبور از چنین دیدگاههایی ، مقاله حاضر درصدد شالوده شکنی منطق درونی سیاست بی طرفی ایران در جنگ جهانی دوم است . مقاله استدلال کرده است که تحلیل سیاست خارجی ایران در آستانه جنگ جهانی دوم کافی نیست،بلکه تحلیل گر تاریخی باید به سیاست دلجویی انگلستان نسبت به آلمان از سر آغاز تا پایان آن توجه کند.با حمله آلمان به اتحاد شوروی و بی نتیجه بودن سیاست دلجویی ، زمینه ها برای تغییر سیاست کشورهای مهم همانند انگلستان و اتحاد شوروی فراهم شد تا بلکه بتوانند واقعیتهای جدید را مهار کنند . در وضعیتی که تصمیمای تغییر یابنده کشورهای بزرگ ممکن بود با واقعیتهای تلخ انطباق یابد ، رضا شاه نتوانست خود ر ابا چنین روندی تطبیق دهد .
بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر اروپای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار، تبیین بازتاب های انقلاب اسلامی بر اروپای غربی براساس نظریه پخش است. با بررسی روابط سیاسی جمهوری اسلامی و کشورهای اروپای غربی بر مهم ترین مسایل بین آنها از زمان پیروزی تا دوره گفتگوهای انتقادی و فراگیر و پس از 11 سپتامبر از نظر مبدأ و مقصد پخش بازتاب های انقلاب اسلامی تأکید شده است. در مبحث موضوع پخش نیز کوشیده ایم تا با استفاده از روش های متداول در سنجش بازتاب های انقلاب اسلامی و با ارائه شواهد عینی برای اثبات این اثرگذاری، بازتاب احتمالی انقلاب اسلامی بر این کشورها را جستجو کنیم. در پایان پژوهش به موانع و چالش های پیش روی جمهوری اسلامی در صدور انقلاب به اروپای غربی پرداخته شده است.
الگوهای امنیتی در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
رویکردی نظری به مفهوم بنیادگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنیادگرایی در سال های اخیر به دلیل گسترش در بخش هایی از جهان چون خاورمیانه، افزایش نقش آن در منازعه اعراب ـ اسراییل، افزایش نقش سیاسی اسلام در تعدادی از جمهوری های شوروی سابق، رسوایی های اخیر بنیادگرایان مسیحی در آمریکا و... خود را به عرصه عمومی تحمیل کرده است. محققان دانشگاه شیکاگو با ارایه «پروژه بنیادگرایی» نگاهی پلورال و میان فرهنگی به تعریف بنیادگرایی کرده و معتقدند مراد از بنیادگرایی، گروه های مذهبی است که در واکنش به بحرانی که تصور می کنند هویت گروهی آنها را تهدید می کند ظاهر می شوند و لذا برای محافظت از خود در برابر «غیر»، مرزهای فرهنگی، ایدئولوژیکی و اجتماعی محکمی دور خود می چینند. بر این مبنا، اساس بنیادگرایی بر ناخرسندی از وضعیت موجود استوار است. بنیادگرایان مسیر کنونی جامعه و جهان را تهدیدی برای ایدئولوژی خود تلقی کرده، رسالت اصلی خود را تجدید حیات ایدئولوژی و خارج ساختن آن از زیر گرد و غبار مدرنیسم می دانند.
اما در این میان، بنیادگرایی یهودی از اهمیت زیادی برخوردار است. آنها معتقدند باید هویت نوینی را بر مبنای قومیت مداری محض یهودی، تعارض با جامعه مدرن غربی و اعتراض شدید به مذهب سنتی تاسیس کرد. گوش آمونیم و هاردیم دو جریان عمده بنیادگرای یهودی هستند که تاثیر زیادی بر اندیشه و عمل صهیونیستی گذاشته اند. گوش آمونیم به عنوان جریان رادیکال بنیادگرا بر تقدیس خشونت، قدسی کردن سرزمین، و رازآمیز کردن کاربرد زور تاکید دارد، اما هاردیم به عنوان جریان محافظه کار، هدف خود را که طرد اغیار از جامعه اسراییل و نبرد با سکولارها است از طریق نهادهای آموزشی، رقابت های پارلمانی و اقدامات فراپالمانی پی می گیرد.
در مقابل جریان رو به رشد بنیادگرایی یهودی، جریان پسا صهیونیسم در سطوح آکادمیک ظهور کرد که بسیاری از آموزه های صهیونیسم را مورد پرسش قرار داد. علل ظهور این جریان، تحول هویت و احساس ملی در میان شهروندان فلسطینی و ضرورت پذیرش «غیر»، گسترش انتفاضه فلسطین و جنگ لبنان که دیدگاه صهیونیسم در مورد حاکمیت بر کل سرزمین و مردم را بی اعتبار کرد، اولویت یافتن خصلت بی طرفی شرق شناسان به ویژه در مورد جنگ 1948 و تغییر کانون توجه از اسراییل به هر دو سوی منازعه بود. بنابراین، جامعه اسراییلی امروز با چالش بزرگی مواجه است که بنیادهای اصلی آن را در معرض انتقاد قرار داده است. این مقاله با تفصیل بیشتری نکات فوق الذکر را توضیح خواهد داد.
درآمدی بر نخبه گرایی
آسیب شناسی شکاف های اجتماعی و ارائه راهبردهایی برای تقویت همبستگی ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد با اتکاء به یافته های پژوهش های میدانی، وضعیت چهار شکاف اجتماعی عمده در جامعه ایران (شکاف های نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی) را آسیب شناسی کند و راهکارهایی برای تحکیم همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی و تقویت الفت و دوستی در جامعه ایران ارائه نماید. نتایج بررسی ها نشان می دهد شکاف های اجتماعی فوق، شکاف های فعالی در جامعه ایران نیستند، اما در میان مؤلفه های گوناگون همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی، نگرش جوانان، زنان، اقوام ایرانی و هم وطنان اهل سنت به مقوله هایی چون «عدالت اجتماعی»، «اعتماد عمومی» و «کارآمدی نهادها و مسئولین»، چندان مثبت نیست و اصلاح سیاست ها و برنامه ریزی های منتج به «کاهش فقر و تبعیض»، «افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی» و «افزایش تعاملات فرهنگی» در جامعه به ویژه در مناطق درگیر کشور برای تحکیم همبستگی اجتماعی، تقویت وحدت ملی و افزایش الفت و دوستی در جامعه ضروری است. تمرکز زمانی این پژوهش بر دهه 1380 می باشد
فازی سازی دموکراسی
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، فازی سازی دموکراسی است. مدعای این مقاله آن است که تئوری دموکراسی، روایت دو ارزشی از نظم سیاسی (دموکراتیک یا غیردموکراتیک) ارائه می دهد. اما روایت دو ارزشی در باب دموکراسی، با واقعیت ناسازگار است. در واقع، دموکراسی، حقیقت فازی دارد. در این مقاله، پس از بحث انتقادی در باب تئوری معرفت شناسی عقلانیتِ انتقادی، دستگاه معرفتی فازی فرموله شده است. در باب معرفت شناسی فازی گفته شده است که در این افق معرفتی، همه چیز به طور نسبی درجه بندی می شود و حقیقت، چیزی بین صفر و یک است. در این دستگاه معرفتی، حقیقتِ سیاه و سفید، به حقیقتِ خاکستری انتقال می یابد؛ هم برساخته های معرفت شناسانه و هم نهادهای اجتماعی و سیاسی، تابع اصل عدم قطعیت می شوند. بدین ترتیب، در معرفت شناسی فازی، تابع عضویتِ مبتنی بر ارزشهای صفر و یک، به تابع عضویت فازیِ مبتنی بر درجه بندی میزان عضویت در بازه [0،1]، تعمیم می یاید. در ادامه، در پرتو دستگاه معرفتی فازی، به استدلال تجربی در باب فازی سازی دموکراسی پرداخته ایم. شواهد، نشان می دهد که دموکراسی، به مثابه یک واقعیت، ارزش هایی را در بازه [0،1] دریافت می کند. ارزشِ یک، بیانگر کشورهای کاملاً دموکراتیک و ارزش صفر، بیانگر کشورهای کاملا غیردموکراتیک است و درجات بین صفر و یک، دلالت بر درجه بندی نظام های دموکراتیک و غیردموکراتیک دارد. بنابراین کشورهای امریکا، انگلیس، ژاپن، ترکیه، هند، فرانسه و ایران (1998 تا 2003) عضو کشورهای دموکراتیک می باشند، با این حال، نوع و درجه دموکراسی آنها تفاوت می پذیرد.
جمهوری اسلامی و سه گفتمان اقتدارگرا، شریعت گرا و قانون گرا
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله به منظور بررسى روند منازعات جارى کشور، به بررسى سه گفتمان «اقتدارگرا»، «شریعت گرا» و «قانون گرا» مى پردازد. ایشان ویژگى هایى از قبیل اصالت شخص، مشروعیت بخشى فقیه به شریعت و ... را از مشخصات گفتمان اول مى داند و مخالفت با مصالح، مخالفت با تدوین قانون و ... را از ویژگى هاى گفتمان دوم ذکر مى کند. به نظر نویسنده جمهورى اسلامى راهى جز توسل به گفتمان سوم که در آن قانون عالى ترین معیار تنظیم روابط است ندارد.
تاریخ روابط ایران و هند
حوزه های تخصصی:
با گذشت بیش از سی سال از انتشار پایان نامه دکترای آقای ریاض الاسلام، هنوز نمیتوان این اثر را کهنه پنداشت، چرا که در این سالها در شبه قارة هند، ایران و غرب اثری همسنگ این پژوهش در زمینة موضوع مورد بحث پدید نیامده است.
پارادوکس های کشور ما
منابع و شیوه های تامین امنیت در اندیشه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایده پردازی و سیاست گذاری در خصوص منبع و شیوه برقراری امنیت و تامین آن، از جمله عناصر هر نظریه امنیتی و یا راهبرد امنیت ملی است و راهبرد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
مقاله حاضر در این چارچوب، به درک منابع و شیوه های تامین امنیت در اندیشه امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی ایران میپردازد و سعی در تبیین رویکرد ایشان در این حوزه دارد. بر این اساس، نویسنده معتقد است رویکرد بنیادین تامین امنیت در سپهر اندیشه امام(ره)، درونی و برخاسته از تاملات انسان شناسانه ایشان است و بر این اساس، الگوی تامین امنیت در نظریه ایشان، از درون به بیرون و از پائین به بالاست که ترجمان عینی و اجتماعی – ملی آن را میتوان در عنوان «الگوی مردم محور» خلاصه نمود.