فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۲
79 - 103
حوزه های تخصصی:
مسأله روابط اعراب و رژیم صهیونیستی را باید یکی از چالش های مهم سیاسی و امنیتی در جهان اسلام دانست. گذشته از تعهدات اعراب به آرمان های قدس به مثابه نخستین قبله گاه مسلمین، این مسأله در طول تاریخ اهمیتی ملی گرایانه داشته است. تا پیش از جریانات منتهی به بیداری اسلامی، روابط میان اعراب و رژیم صهیونیستی در بهترین حالت، حول مسائلی هم چون طرح های صلح بوده است. در این میان، عربستان سعودی که به نوعی، خود را زمامدار جهان اهل سنت می داند، درخصوص مسأله فلسطین همواره حمایت های ضمنی و تلویحی خود را نشان داد اما با ظهور محمد بن سلمان در مقام ولایت عهدی و بسط روابط خارجی به ویژه با امریکا، مسأله روابط با رژیم اشغالگر قدس به صورت جدی مطرح گردید و حتی در ادامه، با تلاش های ترامپ کشورهایی هم چون امارات و بحرین، جزو نخستین کشورهای خلیج فارس بودند که در سال 2020 به برقراری روابط رسمی دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی مبادرت نمودند. در این مقاله تلاش نویسندگان حول پاسخی مستدل به این سؤال اصلی است که نقش عربستان سعودی به ویژه محمد بن سلمان در نفوذ رژیم صهیونیستی در خلیج فارس و برقراری روابط رسمی دیپلماتیک با اعراب این منطقه چیست؟ یافته های مقاله با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و تئوری موازنه تهدید، نشان دهنده سه هدف کلان است. نخستین مسأله، پوشش خلأ حمایت های ترامپ پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری امریکا؛ دوم، اثبات شایستگی پادشاهی آینده سعودی ها در ازای عادی سازی روابط با صهیونیست ها و تحقق طرح معامله قرن و سوم، تغییر نگاه ها و رویکردهای نخبگان ابزاری و فکری نسل جدید رهبران عرب در قبال رژیم صهیونیستی با تأکید بر زوال ناسیونالیسم عربی. پیامدهای امنیتی، نظامی و حفاظتی این مسأله نیز در سه سطح موردبررسی قرار خواهد گرفت.
واکاوی حکمرانی امنیتی برای مقابله با ناآرامی ها در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
227 - 254
حوزه های تخصصی:
در خلال دهه های اخیر کشور با ناآرامی هایی مواجه شده است و نظام با تلاش های مستمر و چندجانبه، آن ها را مدیریت کرده است. متأسفانه این فعالیت ها در قالب حکمرانی امنیتی، مورد بی توجهی قرارگرفته و شناسایی و احصا نگردیده اند که این مطلب، مسئله این پژوهش است. هدف مقاله، شناسایی فعالیت های انجام شده در قالب حکمرانی امنیتی برای مقابله با ناآرامی ها در جمهوری اسلامی ایران است. نویسنده در این مقاله تلاش نموده است با بهره گیری از اسناد و منابع موجود، در کنار بررسی بیانات مقام معظم رهبری و انجام مصاحبه با 25 نفر از فرماندهان و مدیران مرتبط، مجموع فعالیت های انجام شده برای مقابله با ناآرامی ها در طول 40 سال گذشته را شناسایی و احصا نماید، از این رو روش پژوهش، توصیفی، نوع پژوهش، کاربردی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی با ابزار مصاحبه (مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته) بوده است. نویسنده با روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) اطلاعات گردآوری شده را تجزیه وتحلیل نموده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد کم توجهی به ساختارها و سیاست های هماهنگ کننده درون و بین بخشی سازمان های انتظام بخش، سبب عدم ایجاد هم افزایی و کاهش بهره وری شده است. دیگر یافته این نوشتار آن است به جز برخی فعالیت های سازمانی مانند ایجاد کمیته، سپاه و بسیج در دوره 1357-1368، در سایر مقاطع، فعالیت های «رویکردی» بیشتر در راستای «دکترین مردمی سازی امنیت» بوده است.
بررسی قوانین مربوط به «پایش پنهانی مکان ها» در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
255 - 276
حوزه های تخصصی:
تحقیقات مقدماتی در خصوص جرایم در برخی موارد می تواند چالش هایی به دنبال داشته باشد. از سوی دیگر پیگیری و رسیدگی اعمال مجرمانه، همواره زمانی به وقوع می پیوندد که این اعمال کشف شده باشند و پرونده کیفری زمانی از دادگاه به دادسرا گسیل می شود که ادله محکومیت جهت صدور قرار مجرمیت کفایت نماید. بسیاری از مراحل کشف ادله و تحقیقات مقدماتی طی عملیات پلیسی بدست می آید. این عملیات می تواند شامل پایش پنهانی مکان ها نیز باشد، آنچه مورد بحث این مقاله بود و به روش توصیفی تحلیلی به آن پرداختیم؛ پایش مخفیانه اماکن به صورت سمعی و بصری بود. ضرورت انجام این تحقیق آن است که پایش پنهانی مکان ها از حیث تعرض به حقوق خصوصی افراد می تواند مناقشه برانگیز باشد. به این نوع پایش در اصطلاح حقوقی استراق سمع یا شنود گفته می شود. مشاهده گردید که قانون اساسی و قانون آیین دادرسی کیفری ورود غیرقانونی به اماکن را ممنوع و تفتیش و بازرسی از آن را منوط به حضور مالکان نموده اند. به عنوان نتیجه بحث می توان اعلام نمود این نوع از پایش در دو حالت مورد تأیید مقنن قرار گرفته است. یکی حالتی که مربوط به امنیت داخلی و خارجی کشور باشد و دیگری حالتی که مربوط به کشف جرائم موضوع بندهای الف، ب، پ و ت ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری باشد. هر چند توجه به این نکته حائز اهمیت است که مسئله قانونیِ مطروحه در ماده 150 قانون آیین دادرسی، کنترل مخابراتی است و مسئله پژوهش حاضر بیشتر شامل پایش مکانی می گردد که در حقیقت نوعی تفتیش و تحت سیطره ماده 137 قرار می گیرد. لذا جهت جلوگیری از هر گونه اِعمالِ سلیقه در زمینه نقض حریم خصوصی؛ بهتر است موارد حصری که امکان پایش سمعی و بصری در آن وجود دارد؛ طی قوانین آتی صراحتاً مورد اشاره قرار بگیرد.
سیاست خارجی در عصر پساسیاست: گذار از کوتاه مدت گرایی به عمق استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۸)
135 - 156
حوزه های تخصصی:
شکستن دیواره های مقاومت ملت-دولتِ وستفالیایی، فرسایش تدریجی سازمانِ سرزمینیِ زیست اجتماعی، جابه جایی کانون های قدرت ملّی، تغییر صحیفه سیاست بین المللی و ظهور شبکه های نوین اقتدار به مثابه شناسه های برسازنده سیاست خارجی نوین در عصر پساسیاست هستند. ملهم از این تحوّل، سیاست خارجی به معنای تصمیم نیست، بلکه محصول تصمیم است. اما منتقدان با الهام از منظومه شناختی سنتی، چنین خوانشی را به معنای مرگ سیاست خارجی، اعلام برائت از سیاست مدرن و آیتی بر گفتمان ضدِّ-سیاست خارجی می پندارند. حال آن که حامیان با درک محیطی هوشمندانه و عمل گرا، این خوانش نوین را نوید ظهور دکترین تغییر سیاست خارجی و گذار از سیاست قدرت به سیاست تغییر تلقّی می کنند. ملهم از این امر، تحلیل نحوه سیاست گذاری خارجی در عصر وابستگی متقابل به عنوان اهتمام اصلی نوشته جاری است. این که آیا سیاست خارجی حکومتی هم چنان پایدار ماند یا ظهور گفتمان های نوین، آیتی بر مرگ آن است؟ فرضیه پژوهش با نکوهش خشک اندیشی متعصّبان و تأکید بر منطق فرآیندی، سیاست خارجی را یک امر بسترپرورده و زمانمند می داند. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی کثرت گرا، روش شناسی تحلیلی و منطق تحوّل گرای هم افزا دست به فرضیه آزمایی می زند. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحوّلات شناختی و فنّاورانه در عصر پساسیاست لزوماً منجر به مهجوریت سیاست خارجی نشد، بلکه تغییر در الگوها، رویه ها و راهبردهای سیاست خارجی را به یک ضرورت بدل ساخت.
سیاست همسایگی: رهیافتی برای جمهوری اسلامی ایران در نظم منطقه ای غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۹)
5 - 34
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است: راه برون رفت جمهوری اسلامی ایران از فشار ساختاریِ منطقه ای و جهانی در محیط منطقه ای غرب آسیا چیست؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که داشتن یک استراتژی دقیق، دوراندیشانه، مستمر و منسجم در قالب یک فراروایت تحت عنوان «سیاست همسایگی» برای تنظیم هوشمندانه الگوی رفتاری با کشورهای همسایه، راه برون رفت از فشار ساختاری حادث شده بر جمهوری اسلامی ایران و پیامدهای ناشی از آن، مانند انزوا، حصر ژئوپلتیک و شکل گیری معمای امنیتی در محیط منطقه ای غرب آسیاست. در همین راستا، هدف پژوهش، بررسی جنبه های مختلف سیاست همسایگی، سازوکارها و خط مشی ها و مزیت های منتج از آن برای جمهوری اسلامی ایران در محیط منطقه ای غرب آسیاست. مهم ترین یافته پژوهش این است که اتخاذ سیاست همسایگی از سوی جمهوری اسلامی ایران به دلیل مرجعیت تمدنی آن در منطقه غرب آسیا، مزیت های پیش بینی پذیریِ رفتارها و اعتمادسازی و اعتمادآفرینی، کاهش نقش منفی قدرت مداخله گر جهانی، توانایی مدیریت بحران های منطقه ای، خلق متحدان و شرکای استراتژیک، کاهش رقابت های منفی درون منطقه ای، خلق گفتمان ها و ایده ها و ساختارهای درون منطقه ای، خنثی کردن نقش منفی متغیرهای آشوب ساز درون منطقه ای و درنهایت، شکل گیری الگوی نظم مطلوب منطقه ای با محوریت جمهوری اسلامی ایران را در پی خواهد داشت. مقاله از نوع توصیفی تحلیلی است و از روش شناسی استنباطی جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران: مبانی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۹)
49 - 64
حوزه های تخصصی:
سیاست همسایگی به مفهوم غالب در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. سیاست همسایگی یک کنش نرم افزاری ویژه مبتنی بر تفکر و طراحی با هدف شکل دادن به نوعی در هم تنیدگی و هم تکمیلی در ابعاد مختلف و فراتر رفتن از همسایگی در مفهوم فیزیکی و جغرافیایی آن و روابط دوجانبه با همسایگان است. در این معنا، مهم ترین، عمل گرایانه ترین و موثرترین بخش سیاست همسایگی که مستعد ایجاد حساسیت با همسایگان هم نیست، در هم تنیدگی، همگرایی و هم تکمیلی اقتصادی با همسایگان است. در هم تنیدگی اقتصادی در سیاست همسایگی، زمینه را برای همکاری در سایر حوزه ها فراهم می کند.
اهداف عربستان سعودی از توسعه فناوری های فضایی، موشکی و پهپادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
39 - 66
حوزه های تخصصی:
پادشاهی عربستان تلاش برای دستیابی به فناوری های فضایی، موشکی و پهپادی را از دهه های گذشته مورد توجه قرار داد و امروزه با جلب حمایت و کسب فناوری از قدرت های بزرگ خصوصاً آمریکا، روسیه، چین و فرانسه و همچنین ایجاد سازوکارها و نهادهای داخلی، تلاش برای بومی سازی و سرهم بندی (مونتاژ)، مشارکت در سازمان های بین المللی و نیز میزبانی و حضور در رویدادهای منطقه ای و جهانی؛ توسعه این فناوری ها را با جدیت دنبال می کند. این پژوهش با روش تحلیلی-تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، این پرسش را در نظر دارد که «چرا عربستان سعودی توسعه فناوری های فضایی، موشکی و پهپادی را در پیش گرفته و قدرت های بزرگ چه نقشی در تحقق این هدف دارند؟» در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که هدف اصلی عربستان از توسعه فناوری های فضایی، موشکی و پهپادی حفظ و ارتقای قدرت بازدارندگی و تأمین امنیت است. در ذیل این هدف کلان، ارتقاء تسلیحات تهاجمی و تدافعی، بهره مندی از تجهیزات مدرن اطلاعاتی و ارتباطاتی، دستیابی به اهرم فشار در رقابت های منطقه ای و جهانی، کسب دستاورد در جنگ یمن، ایجاد تنوع در روابط سیاسی-نظامی، اصلاح چهره و وجهه بین المللی، استفاده از پیوندها و همپوشانی های موجود میان این سه فناوری و دستیابی به برخی دیگر از کارکردهای صلح آمیز و جنگاورانه؛ از دیگر اهداف این کشور است.
تحلیل عملکرد شورای حقوق بشر در خصوص پدیده تغییرات آب وهوایی (2008-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
101 - 124
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب وهوایی به عنوان پدیده ای زیست محیطی، جنبه های گوناگون زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده و دارای آثار نامطلوبی بر حقوق بشر است. این پدیده به دلیل آسیب های فراوانی که دارد انواع مختلف حقوق بشر را از جمله حق بر حیات، حق بر سلامت، حق بر دسترسی به آب سالم، حق بر غذا، حق بر مسکن مناسب، حق آزادی ملت ها در تعیین سرنوشت، حق بر توسعه و حقوق افراد آسیب پذیر از جمله افراد مسن، زنان، کودکان، مهاجران، معلولین و مردمان بومی را تهدید می نماید. شورای حقوق بشر ملل متحد با وقوف به این مسئله، ارتباط میان تأثیرات تغییرات آب وهوایی و حقوق بشر را در دستور کار خود قرار داده است و اقداماتی در این زمینه به عمل آورده است. در این پژوهش سعی بر این است تا عملکرد شورای حقوق بشر در خصوص ارتباط میان تغییرات آب وهوایی و حقوق بشر با توجه به اسناد شورای حقوق بشر، بررسی و تحلیل شود و به این پرسش پاسخ دهد که عملکرد شورای حقوق بشر در خصوص موضوع یاد شده در میان سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۰ چگونه قابل تحلیل است.
Socio-cultural Policy to Manage Ethnical Diversity in the Islamic Republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Socio-cultural diversity is a comprehensive phenomenon across the world so that there are only a few monoethnical countries. Every country attempts to plan its policy to manage its ethnical diversity on one hand according to goals and approaches of its political system and on the other hand according to its specific ethnical diversity pattern. The Islamic Republic of Iran also is among countries with ethnical diversity and attempts to administrate its policy according to its political system approach toward ethnical diversity and the features of that diversity. In this paper it was tried to represent some socio-cultural suggestions, employing the positive experiences of countries with ethnical diversity and regarding opportunity-based approach of the Islamic Republic of Iran toward ethnical diversity and recommendations of the leaders of the revolution. The research method used here is a combination of documentary method with studying of resources and available studies, formation of elites’ panel, interviewing with elites. Also Smith’s general policy making model was used in the process.
Arba'een, A Social Ritual in Civilizational Form: Civilizational Capacities and Sub-System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
According to the Islamic discourse “rituals” are concepts related to obedience and submission to God’s commandments and attempting to honor the Islamic rituals. On the other side, Western sociologists such as Durkheim as the pioneers of social rituals concept try to represent a reductionist approach toward religion and limit it within symbolic rituals and give a minimal role to transfer values and create social solidarity. But the different nature of Islam in comparison to other religions indicates that the Western version is not suitable for the Islamic world, because Islam has its own serious role in the society, and the Islamic social rituals play a maximal role in transferring values and creating solidarity among Moslems. The Islamic social rituals and especially Arba'een is not limited to such rituals as related to identity, or ethnic, national and lingual rituals. In fact, it goes even higher than religious identity borders and represents a social ritual that encompasses different tribes, nations, and languages. The ritual of Arba'een creates civilizational subsystems the most important of which are as follows:Cooperative-based economy pattern, cultural and artistic civilization concept, modern social order, positive security, and civilizational identity.
Explaining the Concept of Justice from the Perspective of Ali Shariati(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Ali Shariati (Ph.D.) is a thinker who has tried to describe and introduce Islam in the context of socialism with sociological approaches and utilizing historical data and minimal philosophical views. In this endeavor, justice was a central concept shaping the ideal society of Shariati, called the Middle Ummah (Middle Community). By manipulating conventional socialism, using its various modes, and also incorporating Islamic beliefs into its structure, he tried to use socialism as a context for introducing Islamic vision to build an ideal religious society. In this religious ideal society characterized to be a dual-rooted one named “Classless Monotheistic Society”, justice was the spirit governing it, which tuned it with the system of creation. On the path to build a theory of justice shaping a classless monotheistic society, Shariati passes through the four stages of theorizing; however, contradictions appear in the stages more elaborated by him and a great deal of ambiguity is also seen where he has chosen to give brief explanations. Thus, Shariati’s theory of justice is an incomplete theory containing many innate contradictions and ambiguities. The flaw in Shariati’s justice theory is so serious that the authors claim that what is inherited from Shariati is not a coherent theory of justice; rather, it is an initial design of a theory of justice in the context of Islamic socialism.
Security Strategies in the Syrah of the Shiite Infallible Imams(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper seeks to study the security strategies in the Syrah (The life conduct) of the Shiite Infallible Imams. Since one of the most important Shiite sources in understanding the life of the Infallibles Imams are the four books of hadith regarded as reliable by the Shi'as (Al-Kutub al-Arbaʿa), so this study have been analyzed these books in terms of case study. The research question is as follows: What security strategies did the Infallibles Imams use during their Imamate and what are the features of these security strategies? The research method used in this study is content analysis. The results of this research show: According to their historical circumstances, the Infallibles Imams have used these four security strategies: Alavi, Expediency, Order Good and Forbid Evil and Taqiyya.
بررسی ولایت فقیه در اندیشه سیاسی علامه مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی نظریه ولایت فقیه در اندیشه سیاسی علامه مصباح یزدی می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و به طور عمده بر مستندات، سخنرانی ها و کتب ایشان استواراست . نتایج حاکی از آن بوده که ولایت فقیه در اندیشه سیاسی علامه مصباح یزدی یک بحث کلامی و فقهی است و تمام اختیارت امام معصوم (ع) را برعهده دارد. ایشان در اثبات ولی فقیه به دو دلیل عقلی و نقلی استناد می کند. ایشان در مورد ادله عقلی این نکته را یادآور می شود که عقل از منابع چهارگانه استنباط حکم شرعی است و از این رو، ارزش استناد به دلیل عقلی برای اثبات ولایت فقیه کم تر از ارزش استناد به ادله نقلی و آیات و روایات نیست.
بنیان های ژئوپولیتیکی تأثیرگذار شیعه در نظام منطقه ای خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بنیان های ژئوپولیتیکی تأثیرگذار شیعه در نظام منطقه ای خاورمیانه است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و برای تکمیل پرسشنامه و تعیین نمونه آماری، با استفاده از جدول استاندارد مورگان، تعداد 269 نمونه انتخاب شد. با توجه به نتایج بدست آمده، وسعت جغرافیایی منطقه، اولین عامل تاثیرگذار بوده و موجب نقش آفرینی سیاسی شده و خود در پیوند با مفهوم قدرت بوده که امروزه شیعه به یک موضوع ژئوپلیتیک تبدیل شده است؛ زیرا نقطه ثقل جغرافیای شیعیان، مناطقی است که بر روابط قدرت در سطح منطقه و جهان تأثیرگذار است. وجود عتبات عالیات، عامل دوم تاثیرگذار بر شیعیان می باشد. اختلافات و وهابیت، عامل سوم تاثیرگذار بر ایجاد الگوها و کنش های متقابل شیعه در خاورمیانه هستند.
فهم نظری فرایند توسعه اقتصادی در اقلیم کردستان عراق: موانع و ظرفیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقلیم کردستان عراق یکی از مناطقی است که طی سال های بعد از 2003 در بُعد توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ازسوی محققان مورد توجه قرار گرفته است. مقامات سیاسی اقلیم با سخن به میان آوردن از توسعه تلاش داشته اند خود را به عنوان یک دولت توسعه گرا جلوه دهند. از این رهگذر مسئله مورد توجه مقاله حاضر پردازش به هم خوانی مدل توسعه اقلیم کردستان در چارچوب مدل دولت توسعه گراست. در این راستا پرسش اصلی این است که مهم ترین موانع و ظرفیت های توسعه در اقلیم کردستان عراق، در چارچوب نظریه دولت توسعه گرا کدام اند؟ در پاسخ به این پرسش اساسی، این فرضیه مطرح است که مهم ترین ظرفیت های دولت توسعه گرا در اقلیم عبارت اند از؛ وجود نخبگان توسعه گرای مصمم، جامعه مدنی ضعیف و تابع و برخورداری از ویژگی های اولیه دموکراسی های سیاسی و از مهم ترین موانع ظهور دولت توسعه گرا برای نیل به توسعه نیز می توان مدیریت ضعیف منابع اقتصادی دولتی و غیردولتی، عدم خودمختاری نخبگان سیاسی و نهادهای دولتی، فقدان بوروکراسی اقتصادی قوی و صلاحیت دار، ناتوانی در سرکوب حقوق مدنی، بزرگ نمایی از مشروعیت حکومت و عملکرد آن و درنهایت عدم حاکمیت یک حزب سیاسی بر حکومت اقلیم را نام برد. درمجموع، بنابر یافته های پژوهش با وجود نزدیکی های قابل توجه، مدل توسعه اقلیم کردستان در قالب مدل دولت توسعه گرا قابل خوانش نیست. روش گردآوری داده ها در پژوهش حاضر کتابخانه ای اسنادی است و روش تجزیه وتحلیل داده ها، توصیفی تحلیلی بوده است. با این مضمون که بخشی از پژوهش در قالب توصیفات تاریخی خواهد بود و بخش دیگر، به تحلیل وقایع براساس مبانی نظری رساله اختصاص دارد.
نظریه نهادگرایی تاریخی به مثابه چارچوبی برای تحلیل روابط دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
99 - 125
حوزه های تخصصی:
فهم و تحلیل روابط دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر در کانون توجه سیاست مداران، روزنامه نگاران و محققان قرارگرفته است. از آنجا که واقعیت ها خود سخن نمی گویند و نیاز به تفسیر و سازمان دهی دارند، مقاله بر آن است تا تکیه گاهی نظری برای این منظور فراهم آورد. نقطه عزیمت بحث، نظریه نهادگرایی تاریخی و تنقیح جایگاه آن در میان نظریه های مختلف در حوزه علوم سیاسی است. پس پرسش این است که نهادگرایی تاریخی چه فرصت و یا بصیرتی را برای جمع آوری داده ها و چه ابزاری برای تحلیل آنها در اختیار پژوهشگران این حوزه قرار می دهد؟ پس از آنکه امکان های روشی موجود در نظریه نهادگرایی تاریخی برای تحلیل روابط دولت و مجلس استخراج شد، در قسمت دوم، مقاله می کوشد نقشه راهنمایی برای جمع آوری و تحلیل داده ها در موضوع روابط دولت و مجلس در سال های پس از بازنگری در قانون اساسی ارائه نماید.
راه جدید ابریشم چین و تأثیر آن بر رشد اقتصادی و توسعه سیاسی ایران
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
30-57
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر اقتصاد سیاسی برای توسعه کشورها، موردتوجه بسیاری از اقتصاددانان و نظریه پردازان علوم سیاسی قرارگرفته است. مطالعات انجام شده بیانگر این است که رشد اقتصادی با توسعه سیاسی رابطه ای مستقیم دارند. نهادگرایی منطقه ای و فرا منطقه ای یکی از مسیرهای توسعه اقتصادی برای کشورهای نوظهور و درحالی که توسعه است. درحالی که آزادی سیاسی به عنوان پتانسیلی مهم برای رشد اقتصادی شناخته می شوند، اما تأثیر توسعه اقتصادی بین المللی بر توسعه سیاسی یک کشور مستلزم بررسی دقیق تری است. سوال اصلی این است که پیوستن ایران به ابرپروژه راه جدید ابریشم چین چه تأثیری بر توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در این مقاله، ضمن بررسی نقش بازیگری فعال یک کشور در پروژه های بین المللی، اثر پیوستن کشور ایران به ابر پروژه «راه جدید ابریشم» که اقتصاد بیش از 60 کشور دنیا را از طریق مسیرهای ترانزیتی به هم پیوند می زند، بر توسعه سیاسی کشورمان موردبررسی قرار خواهد گرفت. بر اساس شاخص های تعریف شده، این نتیجه حاصل آمد که با نهادگرایی منطقه ای زمینه رشد اقتصادی و سپس توسعه سیاسی فراهم می شود. این پژوهش طبق چارچوب نظری نهادگرایی نولیبرال و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
فرآیند الحاق چین به سازمان تجارت جهانی
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
679-710
حوزه های تخصصی:
کشور چین با اتخاذ سیاست درهای باز در دهه 1970 میلادی رفته رفته با افزایش قدرت اقتصادی خود، تبدیل به قدرتی نوظهور در عرصه بین المللی شد و در حال حاضر به بازیگری اصلی در معادلات سیاسی تبدیل شده است و منافع قدرت های بزرگ را به چالش می کشد. فرایند اصلاحات اقتصادی در چین از اواسط دهه 1980 (قبل از عضویت در سازمان تجارت جهانی) تحول جدی یافت. این تحول را به خوبی می توان در عملکرد تجاری این کشور مشاهده کرد. در حال حاضر چین چه از نظر واردات و چه از نظر صادرات به بازیگری مهم در تجارت بین الملل بدل گشته است. حرکت از روش های قدیمی تر به سمت برنامه ریزی واردات با روش صدور مجوزهای وارداتی و استفاده از تعرفه های گمرکی، موجب شده است سازوکار بازار و قیمت به عنوان مهم ترین عوامل تعیین کننده در روابط آتی چین با بقیه دنیا از جایگاه خاصی برخوردار شود. بر این اساس این نوشتار درصدد پاسخ به چرایی این پرسش راهبردی برآمده است که «جمهوری خلق چین از رهگذر الحاق به سازمان تجارت جهانی چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال می کند؟» فرضیه مطرح در مقابل پرسش مذکور ناظر است بر اینکه الحاق چین به سازمان تجارت جهانی به عنوان بخشی از فرایند اصلاحات اقتصادی چین به این کشور امکان داد تا منافع حاصل از فرایند اصلاحات تجاری دولت چین را که طی دو دهه قبل از الحاق به عمل آورده بود تثبیت کند و مبنای ادامه اصلاحات آتی قرار دهد.
Iran and the Global Transition of Power: Perspectives and Viewpoints(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۲, Issue ۳۳- Serial Number ۱, January ۲۰۲۱
217 - 236
حوزه های تخصصی:
Iran, despite great geopolitical and geo-economics potential, faces many complex internal and external predicaments due to its independent foreign policy and lack of dependence on international powers. On one hand, the cooperation of other actors with the severe US sanctions against Iran also seems to be influenced by Iran's independent policy. On the other hand, the change in power relations has shown the signs of the emergence of new world order. In such a circumstance, some believe that Iran can enjoy greater security and enhance its international standing by shifting its orientation toward the new great power. Accordingly, the present study seeks to identify and explain the uncertainties affecting Iran`s orientation in the evolution of the international order. The hypothesis is that the drivers of the nuclear agreement or disagreement, the lifting of sanctions against Iran or Iran bypassing the sanctions on the one hand, and the existing critical uncertainties, the anti-Iranian policy of the United States, and the pessimism and mistrust between Iran and the United States, on the other hand, affect Iran's orientation in the changing conditions of the global order. The research aims to examine the conditions and tools of Iran in maintaining an independent and active foreign policy. The research method in this article is a combination of the analytical-explanatory retrospective method with a futuristic approach based on scenario building.
بین الملل گرایی گزینشی: استراتژی ترامپ برای ایجاد نظم امنیتی هوشمند در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استراتژی خروج از غرب آسیا و چرخش به سمت آسیای جنوب شرقی از زمان اوباما در سیاست خارجی ایالات متحده مطرح شده است؛ و به نظر می رسد ترامپ نیز با وجود انتقاداتی که نسبت به نحوه اجرای این استراتژی دارد با آن موافق است. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سوال اصلی است که ترامپ چه برنامه ای برای مدیریت تحولات سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه غرب آسیا و اجرای استراتژی خروج از این منطقه و چرخش به سمت شرق آسیا مطابق با منافع امریکا و هم پیمانان خود دارد؟ یافته های این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری انزواگرایی نوین یا بین الملل گرایی گزینشی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تبیینی حاکی از آن است که، ترامپ ابتدا با اقداماتی مانند خروج از توافق برجام زمینه اجرای سیاست های خود را آماده کرد؛ سپس با طرح هایی مثل معامله قرن، ناتوی عربی، تلاش برای ترغیب ناتو به مشارکت در بحران های منطقه و عضویت کشورهای منطقه غرب آسیا در این سازمان، ترور شهید سلیمانی و ایده کاهش نفوذ ایران و محور مقاومت، کشاندن پای انگلیس به عنوان بازیگر مداخله گر در منطقه، تقسیم هزینه بحران های منطقه میان متحدان امریکا و جلوگیری از شکل گیری یک هژمون منطقه ای قصد دارد، استراتژی نظم امنیتی هوشمند را در منطقه غرب آسیا اجرایی کرده و بتدریج خروج کم خطر و آرام امریکا از منطقه را محقق کند.