ارائه مدل هوشمند بازاریابی عصبی برای تبدیل بازار بالقوه به بازار بالفعل در صنعت قارچ ایران و صنایع تبدیلی آن با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
155 - 187
در صنعت قارچ و صنایع تبدیلی آن تنوع محصولات (خوراکی/دارویی) بسیار زیاد، بازار هدف گسترده و منابع مالی و غیرمالی محدود و شناسایی دقیق مشتریان سودآور زمان بر است؛ بنابراین، روش های سنتی بازاریابی به دلیل سرعت کم و هزینه های بالا و محدودیت در ابزارهای شناختی در جذب و حفظ مشتریان واقعی کارایی کافی را ندارد، لذا اتخاذ استراتژی های هوشمند بازاریابی چالش عمده این صنعت است. پژوهش حاضر درصدد ارائه مدلی هوشمند برای تبدیل بازار بالقوه به بازار بالفعل از طریق بازاریابی عصبی بوده است. در این پژوهش کاربردی و کیفی، از طریق نمونه گیری هدفمند با 12 نفر از خبرگان صنعت قارچ، بازاریابی و عصب شناسی مصاحبه انجام شد و بر اساس روش نظریه داده بنیاد، 411 کدباز، 246 کد محوری و 67 مقوله فرعی و 24 مقوله اصلی در قالب مدل پارادایمی مشخص شد. همچنین در بخش کمی نیز از طریق مدل سازی معادلات ساختاری در اسمارت pls اعتبارسنجی مدل تأیید شد. نتایج نشان داد پدیده اصلی شامل سه مقوله درگیری حواس (ویژگی های فیزیولوژیک)، شخصیت محصول و ویژگی های اجتماعی محصول است؛ بنابراین، از طریق توجه و به کارگیری مدل پارادایمی حاضر، تأکید بر شناخت ویژگی های فیزیولوژیکی شخصیتی و اجتماعی محصول به شناخت بیشتر از مزایای کاربرد بازاریابی عصبی در صنعت قارچ و صنایع تبدیلی آن منجر می شود تا از این طریق بازار بالقوه را به بازار بالفعل تبدیل نماید.