فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
رابطه سیستم فن آوری اطلاعات با خلاقیت کارکنان آموزشی در مدارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سیستم فن آوری اطلاعات، با خلاقیت مدیران و معلمان دبیرستان های پسرانه دولتی شهرستان خوی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه مدیران و معلمان دبیرستان های پسرانه شهرستان خوی، به تعداد 270 نفر می باشد. از این مقدار حجم نمونه آماری 140 نفر انتخاب شده، به طوری که 40 نفر مدیر به روش سرشماری و 100 نفر دبیر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه است که بعد از تأیید روایی پرسش نامه توسط استادان و صاحب نظران و محاسبه پایایی پرسش نامه ها (پرسش نامه سیستم فن آوری اطلاعات 89/0 و پرسش نامه خلاقیت 87/0) اجرا گردید. جهت آزمون فرضیه ها، از آزمون های پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها، نشان داد که تمامی مؤلفه های خلاقیت (سیالی، انعطاف، بسط، ابتکار) رابطه معنی داری با سیستم فن آوری اطلاعات دارند. نتایج رگرسیون نشان داد که سیستم فن آوری اطلاعات، با ضریب تبیین 546/0 و ضریب بتای 515/0، تأثیر مثبت بر روی خلاقیت معلمان و مدیران داشته و به عنوان پیش بینی کننده خلاقیت می باشد. بنابراین، نتایج به دست آمده از تحقیق حاکی از وجود رابطه قوی بین سیستم فن آوری اطلاعات و خلاقیت است و پیاده سازی سیستم های نوین اطلاعات دانش با تأکید بر سیستم فن آوری اطلاعات در مدارس، از عوامل مهم ایجاد کننده خلاقیت و انعطاف و پرورش ایده های نو در کارکنان و از بسترهای مهم برای ایجاد مدارس یادگیرنده می باشد.
اصول و مبانی تربیت اسلامی
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
رابطه بین ذهن آگاهی و تنظیم هیجان با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: تعلل ورزی یکی از مؤلفه های روانشناختی تأثیرگذار در کاهش عملکرد تحصیلی دانشجویان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ذهن آگاهی و تنظیم هیجان با تعلل ورزی دانشجویان بود.\nروش بررسی: این پژوهش از نوع همبستگی است که برای اجرای آن تعداد 335 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 93- 1392 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه تعلل ورزی، فرم کوتاه پرسش نامه ذهن آگاهی و مقیاس تنظیم هیجانی پاسخ دادند و داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.\nیافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ذهن آگاهی و تنظیم هیجان با تعلل ورزی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ذهن آگاهی و تنظیم هیجان می توانند به طور معناداری 18 درصد تعلل ورزی در دانشجویان را به صورت منفی و معنادار پیش بینی نمایند.\nنتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشانگر اهمیت ذهن آگاهی و تنظیم هیجان به عنوان مهارت های روانشناختی و هیجانی در تعلل ورزی دانشجویان است. بنابراین ارائه آموزش هایی مبتنی بر ارتقای ذهن آگاهی و تنظیم هیجان در محیط های آموزشی، منجر به کاهش تعلل ورزی در دانشجویان خواهد شد.
مقایسه پنج عامل بزرگ شخصیت، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران فراری و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع فزاینده فرار دختران نوجوان از خانه و عواقب ناگوار فردی و اجتماعی آن، پژوهش حاضر با هدف بررسی پنج عامل بزرگ شخصیت، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران فراری و عادی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از حیث هدف، بنیادی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، از نوع توصیفی بود. جامعه آماری مطالعه را کلیه دختران فراری شهر کرمانشاه در سال 1393 تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 50 نفر انتخاب و با 50 نفر از دختران یکی از دبیرستان های شهر کرمانشاه از لحاظ جنس، سن و تحصیلات همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیتی (Five-Factor Model یا FFM)، پرسش نامه خودکارامدی عمومی ( General Self-Efficacy Scale یا GSES ) و پرسش نامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان ( Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ ) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو گروه در متغیرهای روان رنجورخویی، گشودگی، برون گرایی، وظیفه شناسی، توافق، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به روند رو به رشد فرار دختران از منزل و مسایل و عواقب حاصل از فرار دختران، توجه به مسأله پیشگیری و شناسایی عوامل زمینه ساز و اجرای مداخلات گوناگون جهت اصلاح آن ها، امری ضروری به نظر می رسد.
مقایسه صفات شخصیت و پذیرش – تعهد در میان متأهلین دارای سبک شناختی جذب کننده و سبک شناختی کاوش کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سبک شناختی در نحوه ی نگرش و زندگی افراد و ارتباط آن با شخصیت و تجربه ی هیجانات، هدف از پژوهش حاضر مقایسه صفات شخصیت و پذیرش- تعهد در میان متأهلین دارای سبک شناختی جذب کننده و سبک شناختی کاوش کننده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بزرگسالان ساکن شهر بابل تشکیل دادند و در انتخاب نمونه ی پژوهشی 130 زن و مرد بزرگسال متأهل به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سبک شناختی A-E (مارتینس، 1995)، پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو (NEO-FFI) و پرسشنامه پذیرش و عمل هیز و همکاران (2004) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو سبک شناختی کاوش کننده و جذب کننده از نظر صفات شخصیتی روان رنجورخویی، انعطاف پذیری و وظیفه شناسی و از نظر میزان پذیرش/ تعهد دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند ولی در صفات شخصیتی برون گرایی و دلپذیری تفاوت معناداری بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بطور کلی می توان نتیجه گرفت که نحوه پردازش کردن اطلاعات و برخورد شناختی افراد با مسائل می تواند منجر به گرایش یافتن به سمت صفات شخصیتی و تفاوت در پذیرش یا اجتناب تجربی آنان بشود.
اثربخشی آموزه های دینی برگرفته از داستان حضرت یوسف (ع) به شیوه بحث گروهی بر تغییر نگرش روابط دختر و پسر دانشجویان دختر خوابگاهی مقطع کاردانی فنی و حرفه ای شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزه های دینی برگرفته از داستان حضرت یوسف (ع) به شیوه بحث گروهی بر تغییر نگرش روابط دختر و پسر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر خوابگاهی فنی و حرفه ای شهرستان اهواز تشکیل می دهند که در سال تحصیلی 86-87 در دو خوابگاه (نرجس و پردیس) سکونت داشته و شامل 191 نفر بودند. نمونه آماری پژوهش شامل 34 نفر دانشجوی دختر دارای نگرش مثبت به روابط دختر و پسر بودند. روش نمونه گیری با توجه به هدف پژوهش، بدین شیوه اجرا شد که ابتدا آزمون نگرش نسبت به روابط دختر و پسر بر روی همه دانشجویان اجرا گردید و پس از نمره گذاری افرادی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند که در آزمون مذکور نمره بالاتری کسب نموده بودند. سپس دانشجویان یک خوابگاه بطور تصادفی به عنوان گروه آزمایش و دانشجویان خوابگاه دیگر به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شدند. متغیر مستقل طی 8 جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت ننمودند. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با توجه به فرضیه های تحقیق توسط آزمون t گروه های مستقل و تحلیل چند واریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش داستان حضرت یوسف (ع) به شیوه بحث گروهی بر تغییر نگرش دانشجویان نسبت به روابط دختر و پسر موثر بوده است. سطح معناداری در این پژوهش =0.05 در نظر گرفته شد.
تاثیر آموزش بهداشت بلوغ از طریق منابع موثق بر رفتارهای بهداشتی دختران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: هدف اصلی این مطالعه، بررسی مقایسهای تاثیر آموزش بهداشت بلوغ از طریق منابع موثق آموزش بلوغ بر رفتارهای بهداشتی دختران مقطع راهنمایی یکی از شهرکهای مسکونی منطقه یک شهر تهران بود.
روش: این پژوهش، مطالعهای نیمهتجربی از نوع کارآزمایی میدانی است. جامعه و نمونه مورد مطالعه کلیه دانشآموزان دختر مقطع دوم راهنمایی (132 نفر) مدارس دولتی یکی از شهرکهای مسکونی شهر تهران بودند. ابتدا دانشآموزان پرسشنامه محققساخته را تکمیل کردند. آنگاه با برنامه آموزشی یکسان، تمامی دانشآموزان مورد آموزش قرار گرفتند. برنامه آموزشی با استفاده از روشهای آموزش چهره به چهره و بحث و گفتوگو طی یک جلسه حدودا 5/2ساعته برای گروهها اجرا شد. بعد از گذشت 3 ماه از پایان برنامه آموزشی، مجدداً پرسشنامهها توسط دانشآموزان تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمونهای پارامتری و غیرپارامتری، T زوجی، مجذور کای و ANOVA استفاده شد.
یافتهها: بین میانگین نمره کل رفتارهای بهداشتی، در مرحله قبل از مداخله، در سه گروه مورد تفاوتی وجود نداشت، ولی در مرحله بعد از آموزش، در سه گروه تفاوت معنیدار بود (05/0>p). همچنین، در مقایسه میانگین نمرات قبل و بعد در هر گروه، در هر سه گروه تفاوت معنیدار بود (05/0>p گروه مادران، 001/0>p گروه معلمان، 001/0>p گروه پرستاران).
نتیجهگیری: آموزش از طریق پرستار بهداشت از آموزش از طریق مادران و معلمان موثرتر است و منجر به بهبود و ارتقای رفتارهای بهداشتی دختران نوجوان میشود."
بررسی شیوع علائم جسمی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی
حوزه های تخصصی:
اثر بخشی نقاشی درمانی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان کم شنوا به علت نارسایی در مهارت های ارتباطی مستعد بروز رفتارهای برون نمود از قبیل پرخاشگری هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی نقاشی درمانی در کاهش رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا بود.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه دانش آموزان ابتدایی دختر کم شنوا در استان قم بودند که پس از تکمیل پرسش نامه فهرست رفتاری کودکان توسط معلمان، 46 دانش آموزی که بالاترین نمره را در زیر مقیاس رفتار پرخاشگرانه داشتند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه به نقاشی آزاد پرداختند. در پایان دوره آموزشی، معلمان دو گروه پرسشنامه های یاد شده را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند.
یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس بیان گر تاثیر نقاشی درمانی بر کاهش نمره های رفتار پرخاشگرانه (0/05<P) دانش آموزان کم شنوا در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مداخله نقاشی درمانی در کاهش رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا موثر بوده است. بنابراین می توان گفت که کاربرد روش های هنر درمانی و به طور ویژه نقاشی درمانی باعث کاهش مشکلات رفتاری کودکان با نیازهای ویژه می شود.
تحریک غیرتهاجمی مغز به وسیله امواج الکترومغناطیسی (TMS): اصول و کاربردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحریک مغناطیسی مغز به عنوان یکی از شیوه های مداخلاتی در درمان بیماریهای روانشناختی، مورداستفاده قرارمی گیرد. از کارکردهای شناخته شده این روش در درمان اختلالات بالینی می توان اختلالات حرکتی و گفتاری ناشی از سکته های مغزی، وزوز گوش، پارکینسون، تیک های عصبی را نام برد. از کاربردهای حوزه روانشناختی این شیوه درمانی، می توان به تحریک اختصاصی منطقه مغزی دخیل در بیماری روانشناختی خاص از جمله اسکیزوفرنی اشاره نمود. نتایج علمی اثبات شده ای مبتنی بر تحریک مغناطیسی مغز و در راستای درمان بیماری هایی چون اعتیاد، افسردگی، اختلالات دوقطبی، وسواس فکری-عملی وجود دارد. از طرف دیگر این روش یکی از شیوه های مطالعه و بررسی نحوه عملکرد مغز است . در روش مذکور با استفاده از قانون القای الکترومغناطیس جریان هایی متغیر با شکل و جهت گیری سیم پیچ ها، الگو و فرکانس تحریک بستگی در مغز القا می شود. مزیت این روش نسبت به سایر روش ها این است که مغز با کمترین احساس درد و ناراحتی تحریک و عملکرد جریان ها و ارتباطات درون مغز بررسی می شود. تحریک مغناطیسی مغز از لحاظ نوع پالس به سه دسته تک پالس، جفت پالس و تحریک مغناطیسی مکرر تقسیم می شود. تحقیقات نشان داده است روش مزبور می تواند تحریک پذیری مغز را افزایش یا کاهش دهد و همچنین در درمان بیماری های روحی که وابسته به افزایش یا کاهش عملکرد اعصاب یک ناحیه مغزی است؛ تاثیر معناداری دارد.
تمایل جوانان برای ازدواج چرا کاهش یافته است؟
حوزه های تخصصی:
مقایسه اثر بخشی تکنیک های شناختی-رفتاری، کلومیپرامین و ترکیب آنها در بهبود مبتلایان به اختلال وسواس
حوزه های تخصصی:
تاثیر آموزش شیوه های مقابله ای در کاهش اضطراب والدین دارای کودکان اختلال رفتاری
حوزه های تخصصی:
در کاهش اضطراب والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال رفتاری است. جامعه آماری کلیه کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال رفتاری شهرستان اصفهان و والدین آنها در سال تحصیلی 81 ـ1380 است. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای انجام شده است. برای اجرای تحقیق، از بین مهدکودک های شهر اصفهان 2 مهدکودک به صورت تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه رفتاری کودکان پیش دبستانی، کودکان مبتلا به اختلال رفتاری مشخص، سپس آزمون اضطراب کتل برای والدین این کودکان اجرا شد. 32 نفر والدین مضطرب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. متغیر مستقل، آزمون والدین بر روی گروه آزمایش اعمال شد. پس از اتمام آموزش مجدداً از دو گروه آزمایش و گواه آزمون اضطراب کتل انجام گرفت. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس و ضریب همبستگی پیرسون و بـه وسیله نرم افزار SPSS مـورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین گـروه تحت آموزش و گروه گواه بعـد از آمـوزش تفـاوت معـنی داری (01/0p<) وجود دارد. بین اضطراب والدین و سن آنها تفاوت معنی داری (01/0p<) وجود ندارد.
مقایسه روشهای آموزشی ""یادگیری مبتنی بر حل مسئله"" و ""پرسش و پاسخ"" از نظر گرایش دانشجویان بهداشت محیط به تفکر انتقادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تفکر انتقادی دارای دو جنبه ""مهارت"" و ""گرایش"" است که بدون گرایش نسبت به تفکر انتقادی، بُعد مهارتی آن به وقوع نمی پیوندد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر روش های یادگیری مبتنی بر حل مساله و پرسش و پاسخ بر گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان انجام گرفت.
ابزار و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 27 دانشجوی رشته بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال 1392 به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. شاخص های گرایش به تفکر انتقادی به وسیله پرسش نامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا، قبل و پس از مداخله ارزیابی شد. به گروه یادگیری مبتنی بر حل مساله (14 نفر)، سناریوهایی برای مطالعه و تحقیق ارایه و برای گروه پرسش و پاسخ (13 نفر)، چهار جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون های T مستقل و T زوجی و به کمک نرم افزار SPSS 17 تحلیل شدند.
یافته ها: بین نمره کلی گرایش به تفکر انتقادی در گروه یادگیری مبتنی بر پرسش و پاسخ، قبل (20/7±00/276) و بعد (32/16±62/306) از مداخله و همچنین در گروه یادگیری مبتنی بر حل مساله، قبل (14/28±00/278) و بعد (80/13±29/309) از مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). هر دو روش باعث افزایش معنی دار قدرت تحلیل، سازمان دهی اطلاعات و خوداعتمادی در دانشجویان شد (05/0p<).
نتیجه گیری: با استفاده از هر دو روش یادگیری ""پرسش و پاسخ"" و ""مبتنی بر حل مساله"" می توان گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان را بهبود بخشید.
پیش بینی توان حل مسأله اجتماعی بر اساس سبک های شناختی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسائل مطرح برای انسان به طور چشمگیری ریشه و اساس اجتماعی دارند؛ این پژوهش با هدف بررسی توان پیشبینی توان حل مسأله اجتماعی بر اساس سبک شناختی در دانشجویان دانشگاه تبریز انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ـ همبستگی است، که بر روی 500 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 88 ـ 89 به شیوه تصادفی نسبتی اجرا شد. ابزارهای جمعآوری اطلاعات پرسشنامه ی میزان مهارت حل مشکلات اجتماعی لیندا دالبرگ و همکاران (1387) و پرسشنامه سبکهای شناختی کلب بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه، رگرسیون و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبکهای شناختی به میزان 8 درصد می توانند تغییرات مربوط حل مسأله اجتماعی را بهطور معنی داری تبیین کنند (01/0=P)؛ نتایج همچنین نشان داد که تفاوت معناداری در حل مسأله اجتماعی بر اساس سبکهای شناختی متفاوت وجود دارد (01/0> P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که توجه به سبکهای شناختی در حل مسأله اجتماعی ضرورت می نماید.