فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۴۱ تا ۵٬۵۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
تأثیر آموزش همدلی بر سازگاری اجتماعی و پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش همدلی بر پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد است. روش پژوهش، نیمه تجربی است و در آن از دو گروه آزمایش و گواه با انجام پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نمونة حاضر 62 نفر از دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و به طور تصادفی و برابر در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابتدا هر دو گروه به پرسش نامه ها (پیش آزمون) پاسخ دادند و سپس تنها گروه آزمایش طی 15 جلسه تحت آموزش همدلی قرار گرفت. درنهایت مجدداً پرسش نامه ها به وسیلة هر دو گروه پاسخ داده شد (پس آزمون). داده ها با استفاده از پرسش نامه های همدلی آیزنبرگ و همکاران (1991)، پرسش نامة اختلال رفتاری کودکان راتر (1964) و پرسش نامة پرخاشگری باس و پری (1992)، جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که بعد از کنترل نمره های پیش آزمون، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه در میانگین نمره های همدلی، سازگاری اجتماعی و پرخاشگری و ابعاد آن وجود دارد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند زمینه ای را برای بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش پرخاشگری دانش آموزان فراهم آورد.
اثر بخشی قصه گویی بر مؤلفه های هوش اخلاقی کودکان دختر پیش دبستانی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین موضوعات در تربیت کودک، پرورش هوش اخلاقی اوست و قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قصه گویی بر هوش اخلاقی دختران خردسال شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر4 تا 6 ساله مهدهای کودک شهر اصفهان بود. پس از انتخاب 30 کودک از سه مهد کودک در منطقه 3 شهر اصفهان با روش تصادفی خوشه ای؛ در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه 77 سؤالی میکله بوربا توسط والدین آن ها تکمیل گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیرهای همدلی، وجدان، احترام و بردباری تفاوت معنی دار وجود دارد (0/05p≤). نتیجه گیری: از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبستانی دیرآموز و عادی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی در دوران بارداری بر سلامت روان مادران باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه تأثیر آموزش مهارت های زندگی در دوران بارداری برسلامت روان مادران باردار بود. پژوهش حاضر مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش زنان باردارشهری و روستایی بستان آباد است که برای انتخاب نمونه آماری ابتدا پرونده های مادران باردار موجود دریکی از مراکز بهداشتی درمانی شهری، روستایی بررسی و به روش در دسترس انتخاب، سپس بصورت غیرتصادفی، 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. مهارت های زندگی در 20 جلسه یک و نیم ساعته به گروه آزمایش ارائه شد. اطلاعات درباره متغیرهای پژوهش به کمک پرسشنامه سلامت عمومی (28-GHQ) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از گروه آزمایش و کنترل کسب شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی برای افزایش سلامت روانی مادران باردار گروه آزمایش مؤثر است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر اضطراب و اختلال خواب، افسردگی، بعد جسمانی و کارکرد اجتماعی مؤثر است. در کل نتایج این پژوهش بیانگر اثر بخش بودن آموزش مهارت های زندگی دردوران بارداری بر سلامت روان مادران باردار می باشد.
دنیای نوجوانی دختران (6): بلوغ و تحولات عاطفی
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
اثر آموزش راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظه فعّال دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظه فعال انجام شد. جامعه ی این پژوهش عبارت بود از کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 88-1387مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری پژوهش، تعداد 175 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس، با اجرای آزمون ظرفیت حافظه فعال (اقتباس از دانیمن و کارپنتر، 1980) و پرسشنامه تلفیقی چهل و چهار سؤالی راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381) تعداد 40 نفر از دانش آموزان گروه نمونه که نمره پائین تر از میانگین در این دو آزمون کسب کرده بودند، انتخاب شدند. آنگاه، به طور تصادفی، 20 نفر از آنان در گروه کنترل و20 نفر دیگر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت10 جلسه یک ساعته تحت آموزش راهبردهای یادگیری قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات آموزش، به عنوان پس آزمون، عملکرد حافظه فعال هر دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمونt گروه های مستقل و همبسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، آگاهی و استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری روی عملکرد حافظه فعال اثر مثبت دارد. این نتایج می تواند کاربردهایی برای تدریس و یادگیری اثربخش داشته باشد که در مقاله ی حاضر به آن پرداخته می شود.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس ارزش اهمیت و هزینه ی مرتبط با تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس ارزش اهمیت و هزینه ی مربوط به تکلیف بود. در راستای هدف فوق، از جامعه ی آماری دانش آموزان پایه ی دهم اداره آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر تبریز، نمونه ای متشکل از 350 دانش آموز دبیرستانی (175 پسر و 175 دختر) با استفاده از روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. آزمودنی ها مقیاس تعلل ورزی تاکمن و مقیاس ارزش تکلیف را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماریspss و روش تحلیل همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون بین متغیرهای مورد مطالعه نشان داد که بین تعلل ورزی تحصیلی با ارزش اهمیت رابطه ی منفی معنی دار و بین تعلل ورزی تحصیلی با هزینه ی مرتبط با تکلیف رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که هزینه ی مرتبط با تکلیف، پیش بینی کننده ی معنی دار تعلل ورزی تحصیلی می باشد. این یافته ها می توانند در خدمات آموزشی و مشاوره ای، توسط معلمان، مشاوران و والدین به کار گرفته شوند.
انطباق و هنجاریابی سیاهه نشانه های مرضی کودک ویرایش چهارم (CSI-4)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، انطباق و هنجاریابی سیاهه علایم مرضی کودکان (CSI-4) بود. روش: 1134 دانش آموز 12-6 ساله از مدارس ابتدایی و راهنمایی، و از چهار بیمارستان در شهر تهران (بیمارستانهای امام حسین، روزبه، نواب صفوی و درمانگاه شهید اسماعیلی شهر تهران) شامل 715 نفر کودک عادی و 419 کودک دارای اختلال به دو روش مرحله ای و انباشته ای انتخاب شدند و فرم والد و معلم سیاهه علایم مرضی کودکان را والدین (مادران) و معلمان آنان تکمیل کردند. یافته ها: پس از بررسی ویژگیهای روان سنجی سیاهه ها از جمله اعتبار به روشهای بازآزمایی، همبستگی درونی، همسانی درونی و روایی شامل: روایی محتوایی، روایی وابسته به ملاک و روایی تفکیکی، نتایج نشان داد که: ضرایب اعتبار فرم والد سیاهه به روش بازآزمایی با فاصله زمانی دو هفته برای 11 اختلال از 0.29 برای اختلال هراس اجتماعی تا 0.76 برای اختلال سلوک برآورد شد که به استثنای اختلال هراس اجتماعی همگی در سطح 0.01 معنادار بودند. ازسویی همسانی درونی نمرات شدت سیاهه علایم مرضی کودک، حاکی از همبستگی میان گویه ها و ساختار زیربنایی یکسان گویه های مقیاس بود. در بررسی محتوایی، وجود اظهار نظرها و داوریهای مثبت متخصصان در مورد همگونی و مناسبت محتوای CSI-4 با حیطه مورد سنجش، روایی محتوایی سیاهه را به مثابه ابزار شناسایی و غربال اختلال رفتاری و هیجانی در کودکان مورد تایید قرار داد و روایی وابسته به ملاک سیاهه مذکور، با مقایسه نمرات مقوله های سیاهه با تشخیصهای مبتنی بر روان پزشکی مورد ارزیابی قرار گرفته و حساسیت و ویژگی بالای اکثر اختلالات موجود در سیاهه به ویژه سیاهه والدین حاکی از روایی ملاکی این ابزار است. تفاوت معنی دار نمره های گروههای عادی و بالینی در همه اختلالات، حاکی از روایی تفکیکی مناسب است. بعد از بررسی لازم در زمینه ویژگیهای روان سنجی و نتایج مطلوب، نمرات شدت نشانگان در هر مقوله به نمرات استاندارد (T مک کال) تبدیل و جداول هنجاری برای سیاهه های والد و معلم برای دخترها و پسرها به تفکیک عرضه شد. نتیجه گیری: ویرایش چهارم سیاهه علایم مرضی کودک ویژگی های روانسنجی مناسبی دارد که می توان از جداول هنجاری آن استفاده کرد.
تأثیر مداخله مبتنی بر نظریه گاردنر بر خودکارآمدی عمومی دانش آموزان ناشنوای هنرستانی شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر بر آن است که تأثیر آموزش مبتنی برنظریه هوش ها ی چندگانه گاردنر را بر خودکارآمدی عمومی دانش آموزان ناشنوای هنرستانی در مراکز آموزش ویژه شهر اصفهان بررسی کند. روش: به منظور این بررسی، تعداد 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر هنرستان ها ی ناشنوای شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب و با گمارش تصادفی به دو گروه 30 نفری(15 نفر پسر و 15 نفر دختر) آزمایشی و گواه تقسیم شدند. گروه نمونه با پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر(1986) به عنوان پیش آزمون ارزیابی قرار شدند. سپس گروه آزمایشی به مدت 3 هفته و هر هفته دو جلسه دو ساعته تحت آموزش مبتنی بر نظریه هوش ها ی چندگانه گاردنر قرار گرفتند. در ضمن، یک جلسه پی گیری به منظور میزان ماندگاری اثر این روش برای گروه نمونه انجام شد. گروه گواه هیچ مداخلهای را دریافت نکردند. پس از پایان دوره آموزش، گروه آزمایشی و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری مجدداً ارزیابی شدند. یافته ها : داده ها ی پژوهش حاضر به کمک طرح اندازه گیری ها ی مکرر و مدل کواریانس بررسی شدند. نتایج: یافته ها تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان داد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که، آموزش مبتنی بر نظریه گاردنر خودکارآمدی عمومی دانش آموزان ناشنوای هنرستانی را افزایش می دهد.
نقش مشارکت خانه و مدرسه در ارتقای تعلیم و تربیت کشور
منبع:
پیوند ۱۳۸۲ شماره ۲۸۸
حوزه های تخصصی:
مقایسه تنیدگی (Stress) تجربه شده در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رویدادهای تنیدگی زای زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه و زنان سالم بود. 65 بیمار مبتلا به سرطان سینه بستری طی ماه های شهریور تا دی سال 1387 در بخش سرطان انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی به صورت در دسترس انتخاب گردید. همه بیماران کمترا ز2 ماه از تشخیص سرطان آنها گذشته بود. 65 بیمار با 65 فرد سالم که از نظر سن، میزان تحصیلات، وضعیت سکونت و شغل در شهر تهران همتا بودند از جنبه رویدادهای تنیدگی زای زندگی با استفاده از آزمون پیکل سال 1971مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون t برای دو گروه مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که زنان مبتلا به سرطان سینه بطور معناداری از افراد سالم رویدادهای تنیدگی زای بیشتری را تجربه نموده اند. همچنین زنان مبتلا به سرطان سینه به تعداد بیشتری مرگ یکی از اعضای خانواده به جز همسر و فرزند را به عنوان مهم ترین حادثه اعلام نموده اند. و حاملگی ناخواسته و طلاق از میانگین تنیدگی بالائی برخوردار است.
رابطه بین بعد پردازش اطلاعات وسعت نقش و توانایی های شناختی مدیران چند شرکت صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت مهم ترین بعد سرمایه انسانی سازمان ها است؛ بنابراین مطالعه ویژگی های مهم این حرفه بسیار اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی متغیر ملاک (بعد پردازش اطلاعات وسعت نقش مدیران)، با استفاده از مجموعه آزمون های استعداد عمومی است.
روش: در این پژوهش برای سنجش وسعت نقش از پرسشنامه تحلیل جایگاه حرفه ای و مدیریتی و برای سنجش توانایی های شناختی از آزمون استعداد عمومی استفاده شده است. این پژوهش که از نوع رابطه ای است، در 86 مدیر سه شرکت صنعتی (59 مدیر یک شرکت صنعتی دولتی در کرمان، 16 مدیر یک شرکت صنعتی نیمه دولتی در تهران و 11 مدیر یک شرکت صنعتی نیمه دولتی در اصفهان) اجرا شد. افراد نمونه همگی مرد بودند و به طور تصادفی از بین مدیرانی انتخاب شدند که دارای شرح شغلی رسمی با حداقل یک سال سابقه کار بودند.
یافته ها: بین بعد پردازش اطلاعات شغلی و توانایی شناختی مدیران رابطه معنا داری مشاهده شد (در سطح 01/0 p≤). همچنین توانایی های استدلال عددی، محاسبه و جور کردن شکل، توانایی پردازش اطلاعات مدیران را پیش بینی می کنند (در سطح 01/0 p≤).
نتیجه گیری: یکی از مهم ترین مزیت های آزمون ها استفاده از آنها در تصمیم گیری های شغلی است. این تصمیم گیری ها مواردی از قبیل گزینش کارکنان، نظام جانشینی، طبقه بندی و ارزشیابی را شامل می شود. با استفاده از آزمون های مناسب، می توان وسعت نقش مدیران و در نتیجه عملکرد آنان را پیش بینی کرد.
ترس
بررسی ارتباط میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای رابطه بین سبک زندگی و سبک های مقابله با استرس با فرسودگی شغلی آموزگاران آموزش و پرورش استثنایی و عادی شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای رابطه بین سبک زندگی وسبک های مقابله با استرس با فرسودگی شغلی آموزگاران آموزش وپرورش استثنایی و عادی شهر بیرجند می باشد. پژوهش حاضر به دلیل این که به دنبال یافتن رابطه ی بین متغیرهاست از نوع همبستگی می-باشد. جامعه آماری، تمامی آموزگاران مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنائی مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 90-89 می باشند که شامل 507 نفر زن و 126 مرد در آموزش و پرورش عادی و 39 زن و 4 مرد در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش استثنایی می باشند. به علت کم بودن تعداد آموزگاران استثنایی، کل آنها انتخاب شدند. در گروه معلمان مدارس عادی براساس جدول مورگان تعداد 170 زن و 39 مرد انتخاب شدند. در گروه معلمان عادی، نمونه به صورت خوشه ای انتخاب شد. داده ها از طریق سه پرسشنامه سبک زندگی کرن (Kern)، شاخص مقابله با شرایط پر استرس فرم کوتاه (CISS-21) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش به دست آمد. نتایج پژوهش نشان دادکه بین مؤلفه کنترل با متغیر مسخ شخصیت و بین کمال گرایی با احساس کفایت شخصی در آموزگاران استثنائی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین مؤلفه انتظار و کمال گرایی باخستگی هیجانی، بین مؤلفه های کمال گرایی وکنترل با احساس کفایت شخصی در آموزگاران عادی رابطه معنی داری به دست آمد. بین میانگین سبک های مقابله با استرس، فرسودگی شغلی و سبک زندگی در آموزگاران مذکر ومونث تفاوت معنی داری مشاهده نشد. میانگین احساس کفایت شخصی، سبک زندگی ومؤلفه های انتظار وعزت نفس در آموزگاران عادی نسبت به استثنایی به طور معنی داری بیشتر بود ولی تفاوت میانگین سبک های مقابله با استرس در آموزگاران استثنایی و عادی معنی دار نبود. پیشنهاد گردید مدیریت استرس به عنوان یک برنامه ی ثابت و دائمی برای معلمان جهت پیشگیری از فرسودگی شغلی در نظر گرفته شود.
پیش بینی هوش معنوی دانشجویان از روی صفات شخصیتی آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هوش معنوی نوعی هوش غایی است که مسایل معنایی و ارزشی را نشان داده، مسایل مرتبط با آن را حل می کند. هدف پژوهش حاضر این است که آیا می توان بین ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی در گروهی از دانشجویان دانشگاه اصفهان به یک رابطه آماری دست یافت.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش همبستگی در سال تحصیلی 1390-1389 انجام شد. نمونه پژوهش 284 نفر از دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه اصفهان (130 مرد و 154 زن) بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه شخصیتی نئو و مقیاس هوش معنوی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش های آماری توصیفی، ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: از بین پنج عامل شخصیت، روان آزرده گرایی با هوش معنوی همبستگی منفی (001/0 > P) و متغیرهای برون گرایی، توافق جویی و وجدانی بودن با هوش معنوی همبستگی مثبت (001/0 > P) داشتند. همچنین برون گرایی، توافق جویی و وجدانی بودن با هوش معنوی همبستگی چندگانه داشتند (63/16 = F).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان دهنده نقش ویژگی های شخصیتی در هوش معنوی دانشجویان است. از پنج عامل بزرگ شخصیت متغیرهای برون گرایی، توافق جویی و بیش از همه وجدانی بودن پیش بینی کننده هوش معنوی است. بنابراین ارزیابی و توجه به ویژگی های شخصیتی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده در افزایش هوش معنوی ضروری به نظر می رسد.