فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاب آوری یکی از موضوعات مطرح در روان شناسی سلامت است. بسیاری از تحقیقات به بررسی عواملی پرداخته اند که با این متغیر، در ارتباط می باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در پیش بینی تاب آوری زنان باردار نخست زا است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل تمام زنان باردار نخست زای شهرستان اردبیل در سال 1393 (سه ماهه ی آخر بارداری) است که تعداد 122 زن باردار با اولین تجربه ی بارداری از مراکز کنترل بارداری این شهر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، فرم کوتاه رگه ی هوش هیجانی پترایدز و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار آماری SPSSنسخه ی 20 استفاده شد.
یافته ها: بین متغیرهای هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی با تاب آوری ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>P). هم چنین به جز مولفه ی درک هیجان ها سایر مولفه های هوش هیجانی، خوش بینی (251/0=β، 001/0>P)، خودآگاهی (486/0=β، 0001/0>P) و مهارت های اجتماعی (283/0=β، 0001/0>P)، عاطفه ی مثبت (343/0=β، 0001/0>P) و عاطفه ی منفی (410/- =β، 0001/0>P) قادرند میزان تاب آوری را در زنان باردار نخست زا پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، زنان بارداری که دارای عاطفه ی مثبت و هوش هیجانی بالاتر بودند، تاب آوری بیشتری داشتند.
تاثیر سازماندهی اطلاعات در بهبود حافظه اسکیزوفرنهای آشفته و پارانوئید
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نارسایی حافظه بیماران اسکیزوفرن و تاثیر سازماندهی اطلاعات در بهبود حافظه این بیماران است. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مرد اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان رازی تبریز بودند. 28 بیمار اسکیزوفرن (14 پارانوئید، 14 آشفته) و 14 فرد بهنجار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
آزمودنیهای بهنجار از لحاظ متغیر های سن، تحصیلات و طبقه اقتصادی با گروه بیمار همتا شدند. آزمودنی ها با استفاده از یک تکلیف لیست یادگیری متشکل از دو فهرست واژگان تصادفی و طبقه بندی شده مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که عملکرد افراد بهنجار در آزمون حافظه بهتر از عملکرد بیماران اسکیزوفرن است. همچنین بیماران پارانوئید در آزمون حافظه بهتر از بیماران آشفته عمل کردند. در هر سه گروه، سازماندهی اطلاعات باعث بهبود حافظه شد.
نقش واسطه ای فرایند های خودشناسی و خودمهارگری در رابطه استرس ادراک شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی آتش نشان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی انسجامی، و ذهن آگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ادراک شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. از 217 آتش نشان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد و مقیاس های خودشناسی انسجامی ، ذهن آگاهی، خودمهارگری، استرس ادراک شده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائم جسمانی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان دادند تعامل خودمهارگری با خودشناسی انسجامی بیشترین نقش واسطه ای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراک شده و اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراک شده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد. براساس این یافته ها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.
رابطه کمال گرایی و باورهای غیرمنطقی در زنان شاغل و خانه دار شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کمال گرایی و باورهای غیرمنطقی در زنان شاغل و خانه دار شهرستان یزد بود. بدین منظور از جامعه مورد نظر، 100 زن (50 زن شاغل، 50 زن خانه دار) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها با مقیاس های کمال گرایی اهواز (APS) و باورهای غیرمنطقی جونز (IBT) ارزیابی شدند. روش پژوهش علّی- مقایسه ای بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون، آزمون t، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یکراهه تحلیل شدنـد. نتایج نشان داد که بین باور های غیرمنطقی و کمال گرایی رابطه معنی دار وجود دارد. میان زنان شاغل و خانه دار از نظر میزان کمال گرایی تفاوتی وجود نداشت؛ خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی مانند واکنش به ناکامی، ضرورت تأیید و حمایت دیگران و اجتناب از مسائل، کمال گرایی را پیش بینی کردند، اما سایر خرده مقیاس ها توان پیش بینی نداشتند. و همچنین مشخص شد که میزان تحصیلات، باورهای غیرمنطقی را به صـورت معکوس پیش بینی می کند و افراد با ترتیب تولد متفاوت از نظر کمال گرایی، تفاوتی معنادار نشان دادند. در نهایت، تفاوت کمال گرایی در افراد با ترتیب تولد متفاوت به وسیله آزمون پی گیری شفه تحلیل شد و نشان داد که فرزندان چهارم از فرزندان اول کمال گراتر هستند.
ویژگی های بازیگران سینما و تئاتر
حوزه های تخصصی:
بررسی ابعاد روان شناختی مناسک حج و تاثیر آن بر سطح دینداری حجاج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی ابعاد روان شناختی مناسک حج و تاثیر آن بر سطح دینداری حجاج با استفاده از روش شبه تجربی است. از مجموع 22500 نفر زائر حج تمتع سال 1385 استان تهران، 105 نفر (62 مرد و 43 زن) به عنوان نمونه در دسترس، انتخاب و یک ماه قبل از آغاز حج پرسشنامه جهت گیری مذهبی به عنوان پیش آزمون و پس از اتمام مناسک حج همان پرسشنامه به عنوان پس آزمون و یک ماه پس از بازگشت به وطن نیز به عنوان مرحله پی گیری، اجرا گردید. داده ها به وسیله آزمون t وابسته، مستقل و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند: نمره کل جهت گیری مذهبی آزمودنی ها در پس آزمون نسبت به پیش آزمون به طور معناداری بیشتر بود. این تفاوت معنادار در خرده آزمون های جهت گیری مذهبی (عقایدـ مناسک و اخلاق) نیز مشاهده گردید.
بررسی کفایت ابزار بالینی مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان در میان دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش بررسی پایایی و روایی مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. به این منظور 415 نفر از دانش آموزان پایه اول مقطع متوسطه نواحی 2 و 4 شهر شیراز ( 200پسر و 215دختر) به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای و تعداد 100نفر بیمار (30دختر و 70 پسر) مراجعه کننده به مراکز مشاوره به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس حساسیت اضطرابی (دیکون و همکاران، 2002) و پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ،1972) را تکمیل کردند. روایی این مقیاس با استفاده از روش های تحلیل عوامل، روایی همزمان، همگرا و تفکیکی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی با استفاده از روش مؤلّفه های اصلی و چرخش واریماکس، نشان داد که این مقیاس، از دو عامل نگرانی های جسمی و نگرانی های ذهنی تشکیل شده است. این عوامل بیش از 43 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. برای تعیین روایی همزمان مقیاس، همبستگی مقیاس حساسیت اضطرابی با پرسشنامه سلامت عمومی به کار رفت که حاکی از همبستگی مطلوبی بود (001/0> p). روایی همگرای این مقیاس حاکی از همبستگی رضایت بخشی بین خرده مقیاس های حساسیت اضطرابی نوجوانان با نمره کل بود. نتایج مربوط به روایی تفکیکی مقیاس حساسیت اضطرابی نیز نشان داد که این مقیاس می تواند افراد دو گروه بهنجار و بیمار را متمایز کند. پایایی مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان از سه روش بازآزمایی، آلفای کرونباخ و دونیمه سازی بررسی شد که ضرایب به دست آمده بیان کننده پایایی بالای این مقیاس است (به ترتیب81/0، 80/0 و 78/0). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان چند بعدی است و در جامعه ایرانی از روایی و پایایی مناسب بهره مند است.
اثر بخشی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه گروهی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند نابینا شهر تهران بود که فرزندان شان در مدارس نابینایان مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 نفر از مادران یادشده بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر درگروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش گروهی مثبت نگری قرارگرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در 2 مرحله، پیش آزمون و پس آزمون از طریق پرسشنامه شادکامی و سخت رویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده هایگردآوری شده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینارا افزایش (P≤0/05) داده است.نتایج نشان داد بین مثبت نگری با سخت رویی و شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و افراد سخت رو از میزان شادکامی بالاتری برخوردارند.
نقش حالتهای خلقی بر شیوه ارزیابی دانش آموزان دختر از توانایی مشکل گشایی خود
حوزه های تخصصی:
کاربرد تئوری عمل منطقی در پیشگیری از سوء مصرف اکستازی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تئوری عمل منطقی در پیشگیری از سوء مصرف اکستازی در بین دانشجویان شهر همدان انجام گردید.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که روی 140 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر همدان انجام شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود که با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم و وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد در دوبخش کلی آگاهی از عوارض سوء مصرف اکستازی و سازه های تئوری عمل منطقی بود که قبل و 2 ماه بعد از انجام مداخله آموزشی توسط دانشجویان تکمیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در بین سازه های تئوری عمل منطقی، هنجارهای انتزاعی قویترین پیش بینی کننده سوء مصرف اکستازی بود. اختلاف معنی داری برای میانگین نمرات سازه های این تئوری از قبیل نگرش نسبت به مصرف، هنجارهای انتزاعی ترغیب کننده و قصد مصرف اکستازی در گروه های مداخله و شاهد به دست آمد. همچنین ارتباط معنی داری بین بهره گیری از مداخله آموزشی در افزیش آگاهی دانشجویان از پیامدهای سوء مصرف اکستازی بین گروه مداخله و گروه شاهد مشاهده گردید.
نتیجه گیری: با توجه با یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که آموزش اختصاصی بر اساس تئوری عمل منطقی در بهبود نگرش، هنجارهای انتزاعی و قصد رفتاری دانشجویان موثر بوده است، لذا پیشنهاد می گردد از این الگو در آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد استفاده گردد.
عوامل شناختی و هیجانی مؤثر بر کمردرد مزمن زنان: تبیین نقش باورهای ترس- اجتناب، فاجعه آفرینی درد و اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درد یک تجربه ادراکی پیچیده و با دخالت ساز و کارهای روان شناختی است که باعث اختلال در عملکرد فرد می شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل رابطه بین عوامل شناختی و هیجانی با درد مزمن زنان مبتلا به کمردرد شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی بوده، جامعه آماری آن کلیه زنان مبتلا به کمردرد مزمن که در تابستان 1390 به کلینیکهای خصوصی، بیمارستان ها و مطب های خصوصی شهر اصفهان مراجعه کردند، را شامل می شد. تعداد 50 نفر از زنان مبتلا به کمردرد مزمن به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه جمعیت شناختی، پرسش نامه غربالگری چند بعدی درد، مقیاس باورهای اجتناب- ترس، مقیاس فاجعه آفرینی درد و مقیاس بالینی (بیمارستانی) اضطراب بود. داده های حاصل از پرسش نامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی Pearson، رگرسیون Stepwise و Hierarchical مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین درد با باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی درد و اضطراب رابطه مثبت وجود داشت و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی 6/45 درصد از واریانس درد را تبیین می کنند. همچنین نتایج رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مؤید نقش تعدیلی شغل در رابطه بین اضطراب با درد بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که بر حسب باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی می توان درد مزمن زنان مبتلا به کمردرد را پیش بینی نمود و با توجه به نقش تعدیل کنندگی شغل در رابطه بین کمردرد با اضطراب، می توان با کاهش فشارهای شغلی، اضطراب و در نتیجه درد را کاهش داد.
هوش معنوی و بهزیستی فاعلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی با بهزیستی فاعلی انجام شده است. بدین منظور، 377 دانشجو و طلبه به پرسش نامه خودسنجی هوش معنوی، مقیاس شادی فاعلی، و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ داده اند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون t، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که هوش معنوی با هر دو بعد بهزیستی فاعلی (شادی و رضایت از زندگی) رابطه مثبت دارد. تولید معنای شخصی قویترین همبسته و بهترین پیش بینی کننده بهزیستی فاعلی بوده است. سطح رضایت از زندگی زنان بالاتر از مردان، و هوش معنوی طلاب بالاتر از دانشجویان گزارش شده است. این یافته ها نشان میدهد که تواناییهای ذهنی مرتبط با دین داری و معنویت، به ویژه توانایی تولید معنای شخصی، نقش مثبتی در بهزیستی فاعلی دارند. تفاوت های زنان و مردان، و دانشجویان و طلاب در هوش معنوی و بهزیستی فاعلی بحث شده است.
ساختار عاملی و پایایی مقیاس های پرسشنامه هوشهای چندگانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و پایایی نسخه فارسی مقیاس های مختلف پرسشنامه هوش های چندگانه بود.
مواد و روش ها: ابتدا این پرسشنامه به زبان فارسی ترجمه شد. پس از برگردان دوباره به زبان انگلیسی و مطابقت با نسخه اصلی، شکاف های موجود در ترجمه شناسایی و اصلاح شدند. در نهایت پس از اجرای مقدماتی و رفع اشکالات، پرسشنامه نهایی بر دانشجویان گروه نمونه شامل413 نفر (283 زن و 130 مرد) از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز اجرا شد. در این پژوهش برای بررسی روایی ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش مولفه های اصلی و چرخش واریماکس بر روی سوال های هر کدام از خرده مقیاس ها اجرا شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان داد که هر کدام از خرده مقیاس ها دارای ابعاد مختلفی هستند. برای این عوامل بر اساس محتوای سوال ها نامی اختصاص یافت. در این پژوهش همچنین همبستگی سوال ها با نمره کل خرده عامل ها و قدرت تمیز سوال ها محاسبه شد. همچنین پایایی پرسشنامه از طریق روش های همسانی درونی (آلفای کرانباخ) و بازآزمایی به دست آمد. ضریب آلفای کرانباخ برای خرده مقیاس ها در دامنه ای بین 74/0 و 96/0 و ضریب همبستگی بعد از چهار هفته بازآزمایی برای این خرده مقیاس ها در دامنه ای بین 68/0 تا 89/0 قرار داشت. ضریب آلفای کرانباخ و نتایج پایایی بازآزمایی نشان داد که پایایی هر یک از خرده مقیاس ها در سطح قابل قبول می باشد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که پرسشنامه هوش های چندگانه از ویژگی های روانسنجی مناسبی برای تعیین نیمرخ های هوشی افراد برخوردار است.
میزان سازگاری زناشویی در دانشجویان ساکن خوابگاه
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش معنویت بر ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع حالات منفی روان شناختی، برخی گزارش ها اثربخشی درمان های معنوی را مقدم بر درمان های مرسوم قبلی دانسته اند. بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش معنویت به بر ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی کارکنان زن، ادارات دولتی شهر خرم آباد بود. این پژوهش، به صورت نیمه تجربی و در آن از پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه، شامل 34 کارمند شهرستان خرم آباد (17 نفر برای گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل) بود. آموزش معنویت طی هشت جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/01)، به نحوی که آموزش معنویت موجب ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش شده است.