فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هیچ متنی بدون پیام نیست. بعضی متن ها پیام های آشکار، بعضی دیگر پیام های پنهان، و بعضی هر دو پیام آشکار و پنهان ر دارند. خوانندگان متن، برای فهم آن، آگاهانه یا ناخودآگاه آن را تحلیل می کنند. در خوانش متن سه حالت صورت می گیرد. گاهی مؤلف ملاک است؛ گاهی خود متن یعنی، مرگ مؤلف مطرح است؛ و گاهی خود خواننده ملاک اصلی است. در هر حال اتفاقی که رخ می دهد، تحلیل محتوای متن است. تحلیل محتوا، خواننده را به رمزگشایی متن سوق می دهد. روانکاوی، زبان شناسی، هرمنوتیک، جامعه شناسی هنر، جامعه شناسی ادبیات، و جامعه شناسی زبان از جمله دیدگاه های بررسی متن هستند که هریک نشانه هایی را برای تحلیل متن در نظر می گیرند.
بررسی میزان توجه به خود در زنان، علل، نتایج و ارتباط آن با کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اهمیت «توجه به خود» در زندگی زنان و نتایج این توجه در میزان احساس خوشبختی و کیفیت مطلوب زندگی آنان، به بررسی متغیرهای تشکیل دهنده «توجه به خود» و نیز مؤلفه های «احساس خوشبختی» و «کیفیت زندگی» و نیز روابط بین این متغیرها و مؤلفه ها با یکدیگر و با «توجه به خود» پرداخته است. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس، آزمون t، آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، ماتریس همبستگی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان میدهد که بین میزان توجه به خود با احساس رضایت و خوشبختی و نیز کیفیت مطلوب زندگی زنان رابطه معنیدار وجود دارد. میزان ارتباط بین این عوامل به ترتیب 507/0 و 614/0 میباشد. همچنین بین کیفیت مطلوب زندگی و احساس خوشبختی 73/0 رابطه وجود دارد. این تحقیق با 19 فرضیه به بررسی علل و نتایج توجه به خود پرداخت. نتایج نشان داد که متغیرهای زیر به ترتیب بیشترین رابطه را با «توجه به خود» دارند. به عبارتی عوامل زیر مهمترین پیامدها و نتایج توجه به خود در زنان هستند: 1ـ موفقیت تحصیلی، 2ـ رضایت از خود و زندگی، 3ـ توجه همسر و فرزندان به زنان، 4ـ ایفای موفق نقش های مادری و همسری، 5ـ محبوبیت اجتماعی، 6ـ رضایت زناشوئی، 7ـ عزت نفس، 8ـ تعداد مشکلات، 9ـ موفقیت شغلی، 10ـ سلامت جسمانی، 11ـ سلامت روانی، 12ـ احساس زیبایی و تناسب. در بررسی علل «توجه به خود» در زنان، تجارب دوران کودکی به عنوان مهمترین عامل از بالاترین ضریب همبستگی برخوردار بود.
نقش ویژگی های شغل، رهبری تحولی و دشواری هدف در عملکرد کارکنان شرکت احیاء فولاد سپاهان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش ویژگی های شغل، رهبری تحولی و دشواری هدف در عملکرد کارکنان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان هولدینگ صنایع و معادن شرکت احیاء فولاد سپاهان در تابستان 1388 (2500 نفر) تشکیل دادند که از این تعداد 329 نفر با استفاده از نمونه گیری دو مرحله ی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه 22 سؤالی رهبری تحولی (با چهار خرده مقیاس موسوم به اهداف گروهی، حمایت شخصی، الگوی نقش هوشمندانه و انتظارات عملکرد بالا)، پرسشنامه پنج سؤالی دشواری هدف، پرسشنامه 23 سؤالی ویژگی های شغل (با پنج خرده مقیاس تنوع مهارت، هویت تکلیف، اهمیت تکلیف، خودمختاری و بازخورد) و پرسشنامه 6 سؤالی ارزیابی عملکرد (با سه خرده مقیاس عملکرد عمومی، عملکرد فنی و عملکرد بین فردی) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب برای عملکرد شغلی عمومی، دشواری هدف، تنوع مهارت و انتظارات عملکرد بالا، برای عملکرد شغلی فنی، اهداف گروهی، دشواری هدف و انتظارات عملکرد بالا، برای عملکرد شغلی بین فردی، دشواری هدف، تنوع مهارت والگوی نقش هوشمندانه و برای عملکرد شغلی کلی نیز تنوع مهارت، دشواری هدف و انتظارات عملکرد بالا دارای بالاترین توان پیش بین معنادار (01/0P<) هستند.
عوامل خطرساز شناختی درد در سزارین: مقایسه بیمارستان های خصوصی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه متغیرهای شناختی ترس از درد، فاجعه سازی درد، شناخت فاجعه آمیز شده و ترس از زایمان در بیمارستان های خصوصی و دولتی می باشد.
روش: بدین منظور 300 نفر از زنان باردار انتخاب شدند و بر اساس شرایط جمعیت شناختی سن، تحصیلات، ماه بارداری، تجربه زایمان، تجربه سزارین، نوع بیمارستان و تمایل به زایمان سزارین، مورد همتا سازی قرار گرفتند. از پرسشنامه های ترس از درد، نگرش نسبت به زایمان، فاجعه سازی درد و شناخت فاجعه آمیز شده استفاده شد.
یافته ها: نتایج تفاوت معنادار را برای متغیرهای ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده و ترس از زایمان را در دو گروه نشان داد، در حالیکه تفاوت معنادار در مورد متغیرهای دیگر مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد می کند که متغیرهای ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده، متغیرهای شناختی مهم هستند که با افزایش زایمان سزارین در بیمارستان های خصوصی مرتبط هستند. همچنین احتمالاً، ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده می توانند خطر افزایش زایمان های غیر ضروری سزارین را در بین زنان باردار افزایش دهند.
نگاهی به تفکر و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نگارنده در این مقاله در صدد است رابطه تفکر و زبان را در قالب آموزه ها و رویکردهای علوم شناختی از قبیل رویکرد حوزه ای به زبان، زبان شناسی شناختی، روان شناسی زبان و معناشناسی توصیف نماید.
روش: روش این مقاله از نوع مروری است. یافته ها و نتیجه گیری: این رویکردها علیرغم برخی اختلافات نظری و روش شناختی، در بازنمایی زبان به صورت تعامل عملکردهای ذهنی و محیطی اشتراک نظر دارند. در این تعامل، انگیزه های روانی نقطه آغاز تفکر محسوب می شوند و در واقع پیکره ذهنی کلام (سخن) را شکل می بخشند و سپس مرحله تولید کلام آغاز می شود. در فرآیند پیچیده انتقال از تفکر به کلام، نقش کلام تنها صورت خارجی بخشیدن به تفکر نیست، بلکه تفکر در کلام کامل می شود. از لحاظ وجوه افتراق این رویکردها نیز به استقلال و تعاملِ حوزه های زبان و ذهن با یکدیگر در رویکرد حوزه ای زبان، تعامل عوامل محیطی و کارکردهای شناختی در بازنمایی زبان و پیوندهای پیچیده و چند وجهی تکوینی بین زبان و مغز در رویکرد نوروساینس می توان اشاره نمود.
روش تدریس در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر تاثیر عوامل فردی، آموزشی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و سبک مدیریت (مشارکتی- آمرانه) در شادابی مدارس را بررسی کرده است.
روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و نمونه مورد مطالعه شامل 282 مدیر، مشاور و مربی پرورشی بوده که به صورت تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه از مقطع متوسطه دخترانه شهراصفهان انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش های آماری t تک متغیره، آزمون F تک متغیری و چند متغیری، تحلیل عاملی و آزمون های تعقیبی مناسب استفاده شده است.
نتایج پژوهش نشان داد که عوامل فردی، آموزشی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و سبک مدیریت مشارکتی در شادابی مدارس مؤثر بوده و بین نظرات مدیران، مربیان پرورشی و مشاوران دراین زمینه تفاوت معناداری مشاهده شد و تنها در زمینه های عوامل فردی و سبک مدیریت آمرانه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
روش های تدریس در تعلیم و تربیت مبحث مهمی را شامل می شود. مقاله حاضر، روش تدریس مبتنی بر پرسشگری در تعلیم و تربیت را با توجه به هرمنوتیک گادامر بررسی می کند. در ابتدا، به تفاوت بین پرسش و توضیح مطلب از دیدگاه گادامر توجه کرده، برخی تفاوت ها و شباهت های بین این دو، مد نظر قرار می گیرد. پس از آن، مفهوم ""سؤال حقیقی"" از نظر گادامر، و امکان طرح چنین پرسشی از سوی معلمان بررسی می شود. سپس، درباره سه ویژگی روش پرسشگری با توجه به هرمنوتیک فلسفی گادامر بحث می شود. این سه ویژگی عبارت از: لاینفک بودن روش از محتوا، فروتنی (اذعان به ناکامل بودن دانسته های فرد) و دوری بودن می باشد.
"
مختصات سبک زندگی مطلوب در نظام مردم سالاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی اسلامی از آن رو که متصف به قید اسلامی و در جوهره اسلامی است تمامی شئون حیات این جهانی انسان را در برمیگیرد و بخش مهمی از آن موضوع تعامل مردم با نظام سیاسی و در نظام فعلی جمهوری اسلامی یعنی همان مردم سالاری دینی است. در خصوص مختصات تجویزی در سبک زندگی اسلامی در ابتدا بحث بنیادین وجوب نظام سازی اسلامی بر پایه (عدالت محوری،مسولیت پذیری و ساده زیستی) مطرح میباشد. در چارچوب نظام مردم سالاری اسلامی تحقق سبک زندگی اسلامی مستلزم عینیت یابی وظایف حاکمان و کارگزاران سیاسی در برابر مردم یعنی (مدارا و کنشگری صادقانه، امیدبخشی، تحیرزدایی و گزینش صالحان برای مسئولیت ها) است و در طرف مقابل وظایف مردم در برابر نظام مردم سالاری اسلامی (وفاداری به نظام اسلامی، مشارکت سیاسی و امربه معروف و نهی از منکر کارگزاران و همکاری اطلاعاتی) میباشد. این پ ژوهش ضمن واکاوی تجویزات و فرامین اسلامی مستخرج از سیره معصومین در چارچوب سبک زندگی اسلامی کلاسیک به قانون اساسی و مردم سالاری دینی کنونی در ایران نیز به عنوان تلاشی برای تحقق این مهم توجه دارد.
مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و ریش ههای والدینی آنها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه طرح وارههای ناسازگار اولیه و ریشههای والدینی این طرح وارهها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و جمعیت غیربالینی.
روش: پژوهش حاضر از نوع پسرویدادی (علی- مقایسهای) و مقطعی است که در نمونهای 45 نفره (شامل 15 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، 15 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و 15 نفر از جمعیت غیربالینی) اجرا شد که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه طرح-وارههای ناسازگار یانگ و فرزندپروری یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها، از روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و آمارهای توصیفی استفاده شد.
یافتهها: این پژوهش تفاوت معنادار گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری را با گروه غیربالینی در تمامی طرح واره ها آشکار کرد. گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری نیز در بیشتر طرح واره ها، به استثنای طرح وارههای ایثار، شکست و محرومیت هیجانی، با گروه غیربالینی تفاوت معنادار داشت. دو گروه بالینی (مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری و اختلال شخصیت وسواسی- اجباری) نیز فقط در طرح واره ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی با هم تفاوت معنادار داشتند. در حوزه ریشههای والدینی، تفاوت گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری با گروه غیربالینی بیشتر از تفاوت گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری با گروه غیربالینی بود. دو گروه بالینی نیز بر اساس چهار طرح واره محرومیت هیجانی، نقص/ شرم، رهاشدگی/ بیثباتی و بیاعتمادی/ بدرفتاری در حوزه ریشههای والدینی از هم متمایز بودند.
نتیجهگیری: نتایج بهطور کلی تفاوت معنادار دو گروه بالینی را با گروه غیربالینی در طرحوارههای ناسازگار اولیه نشان می دهد. علاوهبر این، پژوهش بیانگر شباهت ساختارهای عمیق شناختی دو گروه بالینی و در نتیجه وجود ارتباط بین این دو اختلال است.
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر سلامت روان مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر سلامت روان مادران کودکان 4 تا 12 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. در یک مطالعه شبه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، مادران20 کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه، به صورت در دسترس از دو مرکز درمانی وابسته به دانشگاه، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش برنامه گروهی فرزندپروری مثبت قرار گرفت. آزمودنی ها به وسیله مقیاس سلامت روان عمومی در 3 مرحله (قبل از مداخله، بعد از مداخله و مرحله پی گیری) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که اجرای برنامه آموزشی منجر به افزایش معنادار سلامت روان مادران گروه آزمایش در مقایسه با مادران گروه کنترل شده است. در نتیجه برنامه فرزند پروری مثبت در ارتقاء سلامت روان مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه، مؤثر است؛ لذا پیشنهاد می شود درمانگران از این روش برای کمک به این گروه کودکان استفاده نمایند.
رابطه بین مشابهت و مکمل بودن در ابعاد اصلی شخصیتی زوجین با رضایتمندی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد شخصیتی مشابه و مکمل زوجین در رضایت زناشویی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه های دولتی شهر تهران، ساکن در خوابگاه های متاهلی، و حجم نمونه در برگیرنده 174 دانشجوی متاهل (87 زوج) بود که از طریق انتخاب تصادفی خوشه ای در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه NEO-FF-I و پرسشنامه ENRICH به ترتیب برای گرد آوری داده های مربوط به ابعاد اصلی شخصیت و رضایت زناشویی است. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون t استفاده شد. در این پژوهش وجود تفاوت معنادار میان ابعاد اصلی شخصیتی زوجین به منزله مکمل و عدم تفاوت معنادار به منزله مشابه بودن در آن بعد تلقی گردید. نتایج نشان داد که روان آزرده خویی به عنوان عامل مکمل و برونگرایی، خوشایندی، پذیرا بودن به تجارب و وجدانی بودن به عنوان ابعاد مشابه شناسایی شدند. نتایج همچنین نشان داد که از بین 4 عاملی که بعنوان ابعاد مشابه شناسایی شدند به ترتیب بین مشابه بودن در خوشایندی و برونگرایی با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. در مورد مکمل بودن نیز نتیجه پژوهش نشان داد که بین مکمل بودن در عامل روان آزرده خویی با رضایت زناشویی رابطه منفی وجود دارد.
اثربخشی بازی درمانی خانواده محور بر تعامل مادر- فرزند و میزان پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این موضوع که نوع رابطه والد- فرزند نقش بسزایی در رشد یا اختلال کودک دارد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر خانواده بر بهبود رابطه مادر- فرزند و کاهش پرخاشگری انجام شد. در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل، 27 کودک با نشانه های پرخاشگری با نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش (10) و گروه کنترل (17) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش مداخلات مبتنی بر رویکرد رشد یکپارچه انسان و گروه کنترل مداخله نما (ایمنی در خیابان) را دریافت کرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رابطه مادر- فرزند و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخلات رابطه مثبت کلی مادر- فرزند را به طور معناداری افزایش و خرده مقیاس های تعارض و وابستگی را به طور معناداری کاهش داد اما در خرده مقیاس نزدیکی افزایش معناداری حاصل نشد همچنین پرخاشگری به طور معناداری کاهش یافت. مداخلات توانست رابطه مادر- فرزند را بهبود بخشیده و پرخاشگری را کاهش دهد. این امر لزوم طراحی یک مداخله جامع و در ارتباط با انواع چالش های رشدی دوران کودکی را آشکار می سازد.
اثربخشی مداخله ترکیبی درمان دلبستگی و آموزش فرزندپروری در مادران دلبسته ناایمن بر نشانه های کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی بر علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه که مادران آنها سبک دلبستگی ناایمن داشتند پرداخت.
روش: برای انجام مطالعه از بین مراجعه کنندگان به مرکز آموزشی درمانی رفیده شش مادر که فرزند مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه داشتند، سبک دلبستگی آنها ناایمن بود و نمره افسردگی آنها در پرسشنامه افسردگی بک کمتر از21 بود انتخاب و با ترتیب تصادفی و به صورت پله ای وارد مطالعه شدند. اندازه گیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک و چک لیست علائم فزون کنشی انجام شد. هر یک از مادران 10 جلسه مداخله دلبستگی و 6 جلسه آموزش فرزندپروری دریافت کردند.
یافته ها: میزان کاهش علائم فزون کنشی کودکان گزارش شده توسط آزمودنیها در کل مطالعه از حدود 4% تا 26% بود.
نتیجه گیری: مداخله انجام شده در کاهش علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه در مادران دلبسته ناایمن مؤثر بود ولی میزان کاهش علائم در آزمودنیهای مختلف، متفاوت بود.
اثر بخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان پذیرش و تعهد، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم در زمینه درمان اختلالات خلقی و اضطرابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام اس بود. روش: در این مطالعه که یک کار شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود، نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از زنان مراجعه کننده به انجمن ام اس اصفهان انتخاب شد که از میان آنها تعداد 20 نفر به طور تصادفی، به دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، به منظور سنجش میزان اضطراب و افسردگی، از پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک و برای سنجش اجتناب تجربه ای، از پرسشنامه پذیرش و عمل استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجدداً اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش به خوبی نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات اضطراب و افسردگی و اجتناب تجربه ای گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است و این کاهش در مدت پیگیری یک ماه تغییر چشمگیری نیافته است. بنابراین درمان گروهی پذیرش و تعهد بر درمان اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به ام اس مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بیماری ام اس و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد.
الگوی ساختاری رابطه خودکارآمدی، سودمندی ادراک شده و پیشرفت تحصیلی: بررسی نقش واسطه ای یادگیری خود نظم بخش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی تاثیر خود کارآمدی و سودمندی ادراک شده بر پیشرفت تحصیلی، با واسطه گری یادگیری خودنظم بخش.
روش: 400 دانش آموز پایه سوم ریاضی فیزیک (200 دختر و 200 پسر) دبیرستان های دولتی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه ای شامل سه خرده مقیاس پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای خودکارآمدی و سودمندی ادراک شده اثر مستقیم معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند، همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین خود کارآمدی و سودمندی ادراک شده با پیشرفت تحصیلی از طریق یادگیری خود نظم بخش میانجی گری شد. در این الگو تمام وزن های رگرسیونی از نظر آماری معنادار بوده و متغیرهای پیش بینی کننده 54/0 از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کردند.
نتیجه گیری:در مجموع یافته ها نشان می دهد که خودکارآمدی و سودمندی ادراک شده مستقیماً و با واسطه یادگیری خود نظم بخش بر پیشرفت تحصیلی تاثیر دارند.
توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه پایدار و بازداری پاسخ دو متغیر از آزمون عملکرد پیوسته و مؤلفه های مهمی از کنش های اجرایی اند. هدف این پژوهش بررسی این متغیرها در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی بود.
روش: 21 کودک مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی و 21 کودک عادی 11-6 ساله با شیوه در دسترس از مدارس تهران انتخاب شدند و مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- ویرایش چهارم، آزمون ریون رنگی کودکان و آزمون عملکرد پیوسته در مورد آنها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیری و سپس آزمون های تحلیل کواریانس تک متغیری جداگانه تحلیل شدند. نمرات هوش به عنوان متغیر همپراش مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که اثر متغیر همپراش تنها بر زمان واکنش آزمون عملکرد پیوسته معنادار است. اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته، طبق آماره پیلایی در سطح کوچکتر از 001/0 معنادار بود. به منظور کنترل تورم آلفا، تصحیح بنفرنی روی سطوح معناداری انجام شد. نتایج آزمون های تک متغیری نشان داد که تفاوت های گروهی در هر سه متغیر وابسته توجه پایدار، بازداری پاسخ و زمان واکنش همگی معنا دارند.
نتیجه گیری: کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در هر سه متغیر آزمون عملکرد پیوسته ضعیف تر از کودکان عادی عمل کردند.