فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ماهیت پیچیده مشکلات عاطفی کودکان به کارگیری درمان های جدید را ایجاب میکند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر علایم افسردگی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی با مشکلات دلبستگی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد بود. نمونه هدف 34 نفر بودند که از بین 388 نفر از دانش آموزان مقطع دوم و چهارم ابتدایی شهر اصفهان انتخاب شدند که بیشترین نمره را در مشکلات مربوط به دلبستگی و علایم افسردگی به دست آوردند. ارزیابی با استفاده از پرسش نامه مشکلات دلبستگی Randolph (RADQ یا
Randolph attachment disorder questionnaire) و فرم سلامت روان کودکان انتاریو انجام شد. مادران در 10جلسه گروهی درمان مبتنی بر دلبستگی شرکت کردند و تأثیر آن بر میزان افسردگی کودکانشان طی دو مرحله پس آزمون و پیگیری سه ماهه بررسی شد. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS16 و به کمک آمار توصیفی و استنباطی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: از آن جا که کسب نمره بیشتر در علایم اختلال افسردگی نشان از شدت علایم دارد، ملاحظه میشود که میانگین نمرات افسردگی گروه مداخله در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه شاهد به میزان معنیداری پایین تر است (05/0 < P). میزان کاهش علایم افسردگی گزارش شده توسط آزمودنیها در مرحله پس آزمون 38/0 و در پیگیری سه ماهه 50/0 بود.
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر دلبستگی در کاهش علایم افسردگی دختران دارای مشکلات دلبستگی مؤثر بود و پایبندی مادران به تداوم روش های درمانی باعث بهبودی بیشتر در مرحله پس آزمون شد.
مقایسه میزان سلامت روان، انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پـژوهش حاضـر بــا هدف مطالعـه مقایسه میزان سلامـت روان، انگیـزه پیشرفت و عملکـرد تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و دانش آموزان عادی پایه اول راهنمایی انجام شده است. در این پژوهش نمونه ای با حجم 60 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلـه ای انتخاب از بین دانش آموزان پایه اول راهنمایی در همدان انتخاب شدند. ابزار پژوهش را پرسشنامه سلامت روان و پرسشنامه انگیزه پیشرفـت تشکیل داده است. نتـایج این پژوهش نشـان داد میزان سلامـت روان دانـش آمـوزان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی کمتر از دانـش آمـوزان عـادی است. همچنین انگیـزه پیشرفـت دانـش آموزان دارای اختلال نارسایـی توجه/بیش فعـالی پایین تر از دانش آموزان عادی است. افزون بــر ایـن، عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی نیز پاییـن تر از دانش آمـوزان عـادی است. این تحقیق نشان می دهد که سلامـت روان، انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در مقطع اول راهنمایی پایین تر از دانش آموزان عادی است. بر همین اساس، استفاده از خدمات روان شناختی به منظور کمک به انگیزه پیشرفت و سلامت روان برای این کودکان مورد تأکید است.
سیگموند فروید
حوزه های تخصصی:
رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز انجام شده است. در این پژوهش،360 نفر از دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیرازدر رده ی سنی 17 تا 19 سال (240 دختر و 120 پسر)، در سال تحصیلی 89-88 که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به کمک پرسشنامه ی فراشناخت ولز و کارت رایت هاتون (2004)، پرسشنامه ی پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای راجر، جارویس و نجاریان (1993)، ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروههای مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین راهبردهای فراشناختی و پرخاشگری و هم چنین، بین راهبردهای فراشناختی و شیوه های مقابله با استرس در سطح 01/0 p
تأثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت در کاهش علائم افسردگی دانشجویان و اثر این درمان بر سبک اسناد و نگرش های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت در کاهش علائم افسردگی دانشجویان و اثر این درمان بر سبک اسناد و نگرشهای ناکارآمد انجام شد.نمونه این پژوهش متشکل از 25 دانشجو بود که بر اساس ملاک شمول نمره 14 و بالاتر در پرسشنامه افـسردگـی بک-2 انتخاب شدند. به علاوه شرکت کنندگان پرسشنامه سبک اسناد و مقیاس نگرشهای ناکارآمد را نیز تکمیل کردند. از این افراد 12 نفر به طور تصادفی به گروه آزمایش و 13 نفر به گروه کـنترل تـخصیص یافتند. گـروه آزمایـش تـحت 8 جـلسه روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت قرار گرفت. گروه کنترل در فهرست انتظار قرار داده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت توانست کاهشی معنادار در علائم افسردگی و نگرشهای ناکارآمد دانشجویان به وجود آورد، اما این روش درمانی نتوانست سبک اسناد دانشجویان را مثبتتر سازد. این پژوهش نشان داد که میتوان از روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت برای کاهش علائم افسردگی استفاده کرد و تغییراتی نیز در نگرشهای ناکارآمد به وجود آورد.
مقایسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران دختران عادی شهر کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تأثیر منفی دارد یا نه؟
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مورد- شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه های این تحقیق شامل 80 نفر، 40 مادر دارای فرزند دختر عقب مانده ذهنی با انتخاب تصادفی از مدارس استثنایی و 40 مادر دارای فرزند دختر عادی با انتخاب تصادفی از بین مادرانی که با گروه مورد همتاسازی شده بودند، می باشد. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی می باشد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط معنی داری وجود ندارد .
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری دارند. "
خانواده درمانی شناختی رفتاری همراه با کایروپراکتیک در درمان اختلالات روان تنی
حوزه های تخصصی:
استفاده از درمان کایروپراکتیک یا تطبیق و تنظیم ستون فقرات یکی از درمان های متداول برای این نوع کمردردها و گردن دردها است. با این حال تحقیقات نشان داده اند که پس از قطع درمان و طی یک دوره کوتاه، مجددا نشانگان بیماری در بیماران مبتلا به این دردهای عضلانی استخوانی عود می کند. لذا اخیرا توجه متخصصان حوزه سلامت روان معطوف به روان درمانی این بیماران با استفاده از فنون رفتاری، شناختی، شناختی - رفتاری و روان تحلیل گری شده است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی خانواده درمانی شناختی - رفتاری همراه با کایروپراکتیک در درمان بیماران مبتلا به دردهای عضلانی استخوانی (کمردرد، گردن درد) است. بدین منظور با استفاده از یک طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB، 5 نفر از افراد مبتلا به دردهای عضلانی استخوانی که به یک مرکز خصوصی درمان کایروپراکتیک رجوع کرده بودند انتخاب و با استفاده از روش خانواده درمانی مبتنی بر فنون شناختی رفتاری همراه با کایروپراکتیک مورد مطالعه و درمان قرار گرفتند.
نتایج نشان دهنده تاثیر و کارایی زیاد این شیوه درمان ترکیبی است. از جمله دلایل احتمالی کارایی این شیوه درمانی، تنظیم ستون فقرات بیماران مبتلا به کمردرد و گردن درد و شناخت همزمان علل روان شناختی زیر بنایی این دردها و برطرف کردن این علل از طریق روان درمانگری شناختی - رفتاری است. هم سویی و ناهم سویی یافته ها در پایان مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاد هایی نیز ارایه شده است.
گزارش یک مورد کودک مبتلا به " هیدروسفالی و اوتیسم " و نتایج کاردرمانی در آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بصورت مطالعه موردی انجام گردید . در این پژوهش ، پسربچه 4 ساله ای که با تشخیص " هیدروسفالی و اوتیسم " توسط روانپزشک به یکی از کلینیک های کاردرمانی تهران ارجاع داده شده و تحت کاردرمانی قرار گرفت ، معرفی می گردد . همراهی علائم اوتیسم با هیدروسفالی سبب اختلال رشدی شدید در حیطه های ادراکی ، شناختی ، حرکتی ، ارتباطی و خودیاری شده بود . کاردرمانی برای این بیمار با هدف تسهیل ابعاد مختلف رشدی و ایجاد رفتارهای تطابق یافته ، به مدت یکسال انجام گرفت و در نتیجه ، اختلالات و مشکلات وی در اغلب ابعاد رشدی به میزان قابل توجهی کاهش یافت بعنوان نمونه ، تماس چشمی او افزایش چشمگیری یافت ، می توانست با خانواده و اطرافیان نزدیک ، تعامل نسبتا خوبی برقرار کند ، بیش فعالی ، خود آزاری و پرخاشگری او تا حد زیادی کاهش یافت ، می توانست نقاشی های ساده بکشد ، بدود و سه چرخه سواری کند . و با تداوم اقدامات توانبخشی ، در نهایت توانست در یکی از مدارس عادی دولتی تهران تحصیل در مقطع دبستان را آغاز نماید . آخرین پیگیری ها نشان می دهد کودک پایه پنجم دبستان را نیز با موفقیت ( با معدل 17 ) پشت سر گذاشته ، برای ورود به مقطع راهنمایی تحصیلی آماده می شود . نتایج این پژوهش ، توجه کاردرمانگران را به ارزیابی دقیق و همه جانبه کودکان مبتلا به هیدروسفالی ، ترکیب مناسب مداخلات درمانی ، همکاری نزدیک با سایر اعضای تیم توانبخشی و پیگیری مرتب وضعیت بیمار را حتی پس از ترخیص ، به همراه اهمیت مشارکت فعال والدین در درمان را مورد تاکید قرار می دهد .
ساخت آزمون تشخیصی خواندن و درک مطلب جهت دانش آموزان دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت، و بررسی روائی و پایائی آزمون تشخیصی خواندن و درک مطلب برای دانش آموزان کلاس های سوم و چهارم ابتدایی شهر شیراز انجام شد.
به این منظور 1200 دانش آموز از کلاس های سوم، چهارم و پنجم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، آزمون تشخیصی سطح خواندن و درک مطلب در دو بعد خواندن و درک مطلب با 11 خرده آزمون که شامل سلیس خوانی، توسعه واژگان، آگاهی واج شناختی ایده اصلی متن، ارجاعات محتوایی، حقایق و ایده ها در متن، ارتباطات علی و معلولی در متن، توالی وقایع، گرفتن نتایج بر اساس شواهد، تفسیر و هدف نویسنده بود. پس از بررسی مقدماتی اجرا شد و بر اساس شاخص های روان سنجی تحلیل و اصلاح شد. سپس برای بررسی روایی آن، از شیوه های روائی وابسته به ملاک روائی محتوایی و همبستگی نمره های خرده آزمون با یکدیگر و پایایی آن به روش بازآزمایی بررسی گردید که در سطح مطلوب بود. تحلیل عامل انجام شد که نشانگر روش مطلوب آزمون بود.
یافته ها بیانگر آن بود که روائی ملاکی در سطح بالا و پایایی در سطح مورد قبول بود. از نظر پایایی بالاترین خرده آزمون ها به ترتیب سلیس خوانی، واژگان و ایده اصلی متن و ارجاعات محتوایی بودند و از نظر روایی بهترین خرده آزمون ها سلیس خوانی و واژگاه و ایده اصلی متن بود. نتایج نشان داد آزمون تشخیصی خواندن در مورد خواندن و میزان درک مطلب اطلاعات لازم، را ارائه می دهد و می تواند در جهت تشخیص و سرند مشکلات خواندن و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کاربرد داشته باشد.
بررسی تأثیر سایکودرام (روان نمایشگری) بر افزایش تمایزیافتگی فرد از خانواده اصلی در دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه 5 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر سایکودرام (روان نمایشگری) بر افزایش تمایزیافتگی فرد از خانواده اصلی در دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه 5 تهران اسکیان پرستو,ثنایی ذاکر باقر,نوابی نژاد شکوه
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر گروه های سایکودرام (روان نمایشگری) بر افزایش تمایزیافتگی فرد از خانواده اصلی، در دانش آموزان دختر دبیرستانی صورت گرفت. نمونه پژوهش، 20 نفر دانش آموز دختر سال اول دانش آموز دختر سال اول دبیرستان بودند (10 نفر برای هر یک از گروه های آزمایش و کنترل) که کلاس، پایه تحصیلی و دبیرستانشان در نمونه گیری کنترل شد. 10 نفر دانش آموز در هر کلاس، از طریق نمرات پایین پرسشنامه تمایزیافتگی انتخاب شدند. 12 جلسه گروه سایکودرام (روان نمایشگری) 1.5 ساعته، با فاصله زمانی دوبار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه، رویکردی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات روان نمایشگری، پرسشنامه مذکور در هر دو گروه اجرا شد (پس آزمون). پردازش داده های پژوهش، با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t برای گروه های مستقل انجام گرفت. نتایج پردازش داده ها، فرضیه های پژوهش را تایید کردند؛ بدین معنا که گروه های سایکودرام توانست تمایزیافتگی دانش آموزان دختر دبیرستانی را افزایش دهد.
اعتیاد والـدین و کودک آزاری
حوزه های تخصصی:
قرون متمادی است که جهان درگیر بیماری اجتماعی عظیمی به نام «کودک آزاری»است. خشونت به کودکان و نوجوانان، به عنوان پدیده ای اجتماعی، مورد توجه گروه کثیری از متخصصان قرارگرفته است. روان شناسان، روان پزشکان، مددکاران، مشاوران، خانواده درمانگران، پزشکان اطفال ـ حقوق دانان … همگی دست اندرکار تدوین راهکارهایی هستند تا بتوان با این پدیده مقابله و مبارزه نمود. پژوهش های روان شناختی گسترده ای، چه در باب نظری و چه در باب عملی، دربارة این پدیده اجتمای انجام گرفته است. به طور مثال، مقایسه طبیعت پرخاشگری در انسان با حیوانات، چگونگی تمایلات پرخاشگرانه در انسان و دلایل آن، میزان شیوع انواع پرخاشگری از گونه فعالیت هایی است که شاید متخصصان را به ریشه شناسی و تبیین راهکارهای مقابله راهنمایی کند.
تلاش های فردی، خانوادگی، اجتماعی سازمان های بین المللی، گروه های غیردولتی و قانونی همگی تأکید بر این مطلب دارند که حفاظت کودکان از خشونت، چه به صورت جسمی یا روانی، و چه غفلت ورزی، اجتماعی، تحصیلی، حرفه ای و سایر گونه های آزار، میتواند متضمن سلامت سازی یکی از ارکان بهداشت روانی اجتماع باشد. آسیب پذیری این کودکان خصوصاً در برابر بیماریهای روانی، اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی کاملاً تحقیق شده و مشخص است.
تحقیق حاضر کوششی به منظور مروری بر کلیه دیدگاه های نظری در حیطه های مختلف همه گیرشناسی، تشخیص و سبب شناسی آزار از دیدگاه خانواده، عوارض روانی آزار، عوارض فیزیکی و پیشگیری و درمان است.واژه شناسی: کودک آزاری ـ خشونت نسبت به کودکان.
اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت خود نظم بخشی بر افزایش رضایت زناشویی مراجعان درمانگاه فرهنگیان شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری تئوری خودنظم بخشی برای حل مشکلات و ارتقاء رضایت زناشویی طراحی شده است. محتوای اساسی زوج درمانی خودنظم بخشی این است که خود زوجین (نه درمانگر) تغییرات طولانی مدتی را در رابطه شان ایجاد کنند. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر زوج درمانی خودنظم بخشی کوتاه مدت بر افزایش رضایت زناشویی است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه زوجین مراجعه کننده به درمانگاه شهر بابلسر بوده و نمونه شامل 20 زوج که در بهـار و تـابستـان سال 1386 جهت دریافت کمک های تخصصی در زمینه مشاوره زناشویی مراجعه کرده بودند که به روش تصادفی ساده در گروه های آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. سپس آزمون رضایت زناشویی انریچ بر روی آن ها اجرا شد. یافته های این تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه (مانوا) نشان داد که زوج درمانی کوتاه مدت خودنظم بخشی بر افزایش رضایت زناشویی، سازگاری با شخصیت همسر، ارتباط، حل تعارض، رضایت مندی از اوقات فراغت، بهبود رابطه جنسی و رابطه با خویشاوندان و دوستان مؤثر می باشد، اما جنسیت آزمودنی ها تاثیری بر میزان اثربخشی درمان خودنظم بخشی ندارد. نتیجه گیری نهایی این است که شیوه فوق تاثیر به سزائی در افزایش رضایت زناشویی زوجین دارد و زوج درمانگران می توانند نقش خودنظم بخشی را در حل تعارضات و افزایش رضایت زناشویی به عنوان عامل مهم در نظر بگیرند.
بررسی رابطه بین انزوای اجتماعیبا میزان خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسیرابطه بین میزان دینداری والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز اجراگردیده است. روش پژوهش ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختروپسر مقطع دبیرستان شهر اهواز و والدین آنها بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.ابزارسنجش دراین پژوهش پرسشنامه های"" کودک آزاری وضربه (CTQ) برنستاین(1995)، وپرسشنامه انزوای اجتماعی راسل(1976)UCLA))وپرسشنامه جمعیت شناختی بود.برای تجزیه وتحلیل داده ها ازشاخص های آماری، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون استفاده شد. براساس یافته های این پژوهش بین کلابعاد انزوای اجتماعی با خشونت خانگی والدین نسبت بهفرزندان، رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین مشخص می گردد که بین ابعادروابط و معاشرت با خویشاوندان، روابط و معاشرت با همسایگان وهمچنین بین بعد روابط و معاشرت با دوستان با خشونت خانگی والدین نسبتفرزندان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج بدست آمده ازاین پژوهش، حاکی از آن است که بین میزان انزوای اجتماعیبا ابعادخشونت خانگی(جسمی، عاطفی، غفلت) والدین نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود دارد ونتایج بدست آمده از رگرسیون چند گانه نیز نشان دادند که بعد روابط و معاشرت با خویشاوندان بیش ترین تاثیر را درتبیین خشونت خانگی نسبت فرزندان داشته است.باتوجه به یافته های موجود این مساله نیازمند توجه هر چه بیشترخانواده ها و مسئولان برای برنامه ریزی و آموزش مهارت های ارتباطی به والدین در سطح خانوادگی واجتماعی را نشان می دهد.
رابطه برون گردی و نوروز گرایی با نارسایی های شناختی: ارزیابی نقش واسطه ای فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد شخصیتی برون گردی و نوروز گرایی با نارسایی های شناختی و نقش فراشناخت به عنوان متغیر واسطه ای در این رابطه بود.
روش: 200 دانشجوی دختر دانشگاه تربیت مدرس، فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک، پرسشنامه نارسایی های شناختی و پرسشنامه فراشناخت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مؤلفه های فراشناخت شامل باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری و خطر، اطمینان شناختی و باورهای منفی درباره عدم کنترل افکار در رابطه میان نوروز گرایی و نارسایی های شناختی تا اندازه ای واسطه شده اند. همچنین رابطه مستقل معناداری بین نوروز گرایی و نارسایی های شناختی وجود داشت.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش از واسطه شدن فراشناخت و برخی مؤلفه های آن در رابطه میان نوروز گرایی و نارسایی های شناختی حمایت می کند.
ساخت و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ساخت و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود که به روش توصیفی و از نوع تحلیل عاملی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دبیرستانی خمینی شهر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 696 نفر(356 دختر و 340 پسر) از آنان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان (محقق ساخته) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان بود. داده ها به روش تحلیل عاملی اکتشافی، روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس و آلفای کرونباخ تحلیل و سپس نرمال بودن توزیع داده ها در نمره کل و زیرمقیاس ها مطالعه شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی تعیین سه عامل بود که با عنوان خودکارآمدی مهارت های تحصیلی، خودکارآمدی عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی آینده تحصیلی نام گذاری شدند که همگی دارای توزیع نرمال بودند. این عوامل همگی از مقدار ویژه بالاتر از 1 برخوردار بودند. روایی همگرای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با استفاده از همبستگی با پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (73/0 r= 001/0 p=) و همچنین، بررسی تفاوت در دو جنس تأیید شده است و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 93/0، و برای خرده مقیاس های عملکرد تحصیلی 89/0، مهارت های تحصیلی 84/0 و آینده تحصیلی 83/0 محاسبه شد. پرسشنامه 26 سؤالی خودکارآمدی تحصیلی برای جامعه دانش آموزان می تواند به عنوان ابزاری معتبر به منظور سنجش میزان باور و اعتماد به توانایی های تحصیلی استفاده شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و پذیرش کودکان دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی در کودکان دارای والدین مطلقه بود.
روش: جامعه آماری شامل تمام کودکان 10 تا 13 ساله ی دارای والدین مطلقه و ساکن در شهر تهران بود که با توجه به مجوزهای صادر شده از سوی آموزش و پرورش، امکان دسترسی به آنها وجود داشت. نمونه شامل 30 نفر از دختران و پسران مذکور بودند که به شیوه در دسترس از جامعه انتخاب شدند و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (16 نفر) و آزمایش (14 نفر) جایگزین شدند. برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 12 جلسه نود دقیقه ای و طی سه ماه، گروه آزمایش اجرا گردید. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و نیز پس از شش ماه، پرسشنامه های شاخص افسردگی کودک، و سنجش ذهن آگاهی و پذیرش کودک را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری نشانه های افسردگی (ناکارآمدی، بی لذتی، مشکلات بین فردی، خلق پایین، و عزت نفس پایین) را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش داد. همچنین افزایش معناداری در ذهن آگاهی و پذیرش کودکانی که در درمان شرکت کرده بودند مشاهده شد. نتایج ذکر شده در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بودند.
نتیجه گیری: برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند نشانه های افسردگی را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش و ذهن آگاهی و پذیرش کودکان را افزایش دهد.
بررسی پایایی نسخه فارسی مقیاس سنجش شدت خستگی در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف فراهم سازی ابزاری پایا به زبان فارسی جهت سنجش شدت خستگی در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از طریق ترجمه و معادلسازی پرسشنامه «مقیاس سنجش شدت خستگی» به زبان فارسی و بررسی پایایی نسخه فارسی معادلسازی شده در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه غیرتجربی از نوع متدولوژیک و اعتبارسنجی میباشد. پرسشنامه «مقیاس سنجش شدت خستگی» طی سه مرحله طبق روش بین المللی ارزیابی کیفیت زندگی به زبان فارسی ترجمه و معادلسازی شد و برای بررسی تکرارپذیری، در دو نوبت با فاصله حداکثر 3 هفته در اختیار 20 بیمار (15 زن و 5 مرد) فارسی زبان که طبق تشخیص پزشک مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بوده و از سال 1380 تا 1386 جهت دریافت خدمات پزشکی و توانبخشی به کلینیک سینا مراجعه کرده بودند قرار گرفت. روش نمونه گیری به صورت ساده بود. دادههای به دست آمده از لحاظ تکرارپذیری در دفعات آزمون و همخوانی درونی آیتمها، از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی درون طبقهای تحت تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: همخوانی درونی آیتمهای پرسشنامه « مقیاس سنجش شدت خستگی» با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر 96/0 بود که نشان میدهد آیتمهای مقیاس فوق یک مفهوم را ارزیابی میکنند. آزمون ضریب همبستگی درون طبقهای (ICC) که برای بررسی تکرارپذیری نسبی نسخه فارسی پرسشنامه « مقیاس سنجش شدت خستگی» در دفعات آزمون به کار رفته بود محاسبه و برابر 93/0 به دست آمد که تکرارپذیری خوب نسخه فارسی پرسشنامه «مقیاس سنجش شدت خستگی» را نشان میدهد. نتیجهگیری: پرسشنامه « مقیاس سنجش شدت خستگی» از تکرارپذیری بالایی برخوردار است و میتوان با استفاده از آن میزان شدت خستگی و تأثیر درمانهای مختلف را روی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بررسی نمود.
مدل روابط علّی هیجان منفی، باورهای مرکزی، باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز و تنظیم هیجان با بازگشت به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای شناختی باورهای بنیادی، باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز، هیجان منفی و توانایی تنظیم هیجان با برگشت به مصرف مواد در قالب یک مدل علّی انجام شد. 300 نفر از معـتادان خود مـعرف به مراکز درمان اعـتیاد شهرستان جـهرم از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از مقیاس های نگرش ناکارآمد، باورهای مرتبط با مواد، پرسشنامه افسردگی- اضطراب- استرس، پرسشنامه ی عقاید وسوسه انگیز، و خرده مقیاس تنظیم هیجان پرسشنامه هوش هیجانی شات مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل فرضی بازگشت به مصرف مواد از برازش مناسبی برخوردار است و واریانس معناداری از بازگشت به مصرف مواد را تبیین میکند. بر اساس این مدل، مجموعه ای از متغیرهای شناختی شامل باورهای مرکزی، عقاید مرتبط با مواد و عقاید وسوسه انگیز و راهـبردهای تنـظیم هیجان در رابـطه ی بین هیجان های منفی و بازگشت بـه مـصرف مواد میانجی گری میکنند. استفاده از تکنیک های شناختی رفتاری برای شناسایی و تغییر باورهای مرکزی، باورهای مرتبط با مواد و آموزش راهبردهای انطباقی مقابله با وسوسه و تنظیم هیجان، باید بخش مهم برنامه ی درمان سوء مصرف مواد باشد.