فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۴ - Serial Number ۱۴, Autumn ۲۰۲۲
59 - 68
حوزه های تخصصی:
Objective: The present study aims to investigate the effectiveness of group logotherapy on psychological distress and belief in a just world in M.S patients. Method: This is a quasi-Experimental study with both control and experimental group. The statistical population of this study was 583 MS patients in Ilam city in 1400. According to the quasi-Experimental research method with the control and experimental group, the number of samples was estimated to be 30 (15 in the control group and 15 in the Experimental group) who were selected by the Iranian MS Society through the introduction of the members of the association. sampling was done as a convenient method. To measure the variables, Kessler's Psychological Distress Assessment Questionnaire (K10), and the Fair World Belief Questionnaire were used by Sutton & Douglas (2005), Dalbert (1999), and Dalbert et al. (2001). The therapeutic intervention in this study was a group logotherapy package for MS patients, and treatment sessions (based on Mohammadi, E-Fard, and Heidari's dual therapy package, 2019). Spss24 software and Covariance or ANCOVA test were used to analyze the data. Results: This study showed a noteworthy contrast between the Experimental and control groups in terms of psychological distress and belief in a just world with a 95% certainty level. Subsequently, two primary theories of affirmation and zero suspicion were rejected. Conclusion: It was found that group logotherapy is compelling to mental trouble and belief in a just world in MS patients.
تحلیل پدیدارشناختی ادراک نوجوانان تیزهوش کمتر موفق از شیوه های والدگری
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین چالش های فراروی محققان علاقه مند به قلمرو روان شناسی تیزهوشی، فهمِ عمیق و بافتاری پدیده تیزهوشان کمتر موفق، است. موافق با شواهد موجود، در پاسخ به چرایی پدیده تیزهوشان غیرموفق، در یک تقسیم بندیِ کلان، علل فردی از علل بافتی، تمایز می یابند. در این پژوهش، محققان با الهام از آموزه های نظریه سیستم های بوم شناختی اجتماعی و با اخذِ رویکردی پدیدارشناختی، با هدفِ اطلاع از نقش عنصر بافتاری شیوه های والدگری، تجربه زیسته نوجوانان تیزهوش غیرموفق را درباره بافت والدگری شان، مطالعه کردند. 33 دانش آموزِ تیزهوش غیرموفق از مدارس سمپاد در دو استان تهران و گیلان، به صورت هدفمند، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق، گردآوری شدند. سپس، تحلیل متنی داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها به کمک رویکردِ پدیدارشناختی توصیفی و با استفاده از روشِ استویک کلایزی کین، انجام شد. نتایج با شمول 9 مضمونِ دگرشفقت ورزی در برابر دگرستیزه گری، پاسخگویی همدلانه در برابر عدم پاسخگویی همدلانه، مواجه گری فعالانه در برابر رویارویی های نا انطباقی، چند جانبه اندیشی در برابر تک وجهی نگری، فرآیندی نگری در برابر بازده اندیشی افراطی، یادگیری از تجارب منفی در برابر شکست هراسی، تأملی نگری در برابر تکانش گری، دگرگویی های مثبت در برابر دگرگویی های منفی و عدم قضاوت گری در برابر قضاوت گری و 69 زیرمضمون، ادراکِ نوجوانان تیزهوش غیرموفق را درباره بافت والدگری شان، تصویرگری کرد. در مجموع، تعقیبِ رویکردی پدیدارشناختی به فهمِ پدیده تیزهوشان غیرموفق با تاکید بر مشخصه های بافتار والدگری، مجموعه ای غنی از دانشی شامل شونده نشانگرهای چندگانه سازه نوظهورِ و بسیطِ والدگری غیرتوانمندمحور تحصیلی را به مثابه ترکیب ویژه ای از رفتارهای والدگری غیرمراقبت گر و همچنین مشوقِ سبکِ زندگیِ تحصیلیِ بازدارنده سلامت در نوجوانان، فراهم آورد.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاق فردی در دوره دوم متوسطه
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۱۱۳-۹۶
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این تحقیق با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در جهت تحقق وظایف فردی در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیل محتوا بوده که به پیروی از مدل کیفی کریپندورف و نیز تکنیک دلفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش را گروه خبرگان دانشگاهی در رشته های برنامه ریزی درسی و معارف اسلامی تشکیل داد. حجم مشارکت کنندگان تا دست یابی به کفایت داده ها ادامه داشت و ۳۰ نفر را شامل گردید. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده، روش تجزیه و تحلیل آن ها تحلیل محتوای نظم یافته ی کدگذاری و اعتبارسنجی دلفی بود. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مؤلفه های الگوی تربیت اخلاقی در دوره دوم متوسطه عبارت اند از: موضوع درسی، نیازهای فراگیران، ویژگی های جامعه هدف و عناصر برنامه درسی. اولویت های مؤلفه های تشکیل دهنده عبارت اند از: اعتبار و اهمیت تربیت اخلاقی، نیازهای سنی فراگیران، تفاوت های جنسیتی آن ها، آراسته شدن به صفات اخلاقی، پایش رفتار اخلاقی. در بخش عناصر برنامه درسی اولویت ها عبارت اند از: اهداف آموزشی، محتوای درسی، راهبردهای تدریس، منابع و ابزار، فعالیت های فراگیران، فضا، زمان، گروه بندی فراگیران و روش ارزشیابی. نتیجه گیری: در راستای شناسایی و اولویت های عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی اخلاق فردی این اولویت ها به دست آمد: پس از تعیین اهداف آموزشی که به آن اشاره شد، محتوای درسی اولویت بعدی بود که در آن توجه به حیطه های یادگیری، فاکتورهای متن، تصاویر و فعالیت های یادگیری مبتنی بر مصادیق عینی و ذهنی رفتار اخلاقی دارای اولویت بوده اند. پس از آن فعالیت های یادگیرندگان قرار داشته که شامل ارتقای دانش اخلاقی، پیش بینی فعالیت های فردی و گروهی و مشارکت در فعالیت های مکمل بوده است.
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی آدلری و رفتار درمانی دیالکتیک در سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر ناموفق کنکور
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۱۶۹-۱۶۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های مختلفی در این باره صورت گرفته است ولی پژوهش حاضر به مقایسه دو روش مشاوره گروهی آدلری و رفتاردرمانی دیالکتیک در سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر ناموفق کنکور می پردازد که در نوع خود نادر است. پژوهش حاضر با مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی آدلری و رفتار درمانی دیالکتیک در سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر ناموفق کنکور شهر زنجان به صورت عملی انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضرکاربردی بوده و روش آن به صورت نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 587 نفر دانش آموزدبیرستانی پسر ناموفق در کنکور سال 1399 می باشد.که تعداد 45 نفر از این دانش آموزان به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (یک گروه گواه و دو گروه آزمایش) قرار گرفتند. در گروه اول مداخله بر اساس پروتکل مشاوره گروهی آدلری علیزاده و هاشمی (۱۳۸۷) و در گروه دوم مداخله بر اساس پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی میلر و همکاران (2007) انجام گرفت و گروه سوم به عنوان گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های مورد نیاز در سه بازه زمانی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری گردید. ابزارهای این پژوهش در هر سه مرحله از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و چاری، 1391) با الگوگیری از مقیاس سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2006) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار SPSS-24 انجام گرفت. یافته ها: اثرگذاری روش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر سرزندگی تحصیلی (52/99=F، 001/0>P) دانش آموزان بیشتر از روش مشاوره گروهی آدلری بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای ایجاد مجدد سرزندگی تحصیلی در دانش آموزانی دارای تجربه شکست تحصیلی هستند، می توان از رفتاردرمانی دیالکتیکی استفاده نمود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر توانمندی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۰۱-۱۹۴
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی هر کشور، مسئله افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان آن کشور است. بنابراین، هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر توانمندی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. بدین منظور از جامعه آماری دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب (مجتمع ولیعصر(عج)) به صورت نمونه گیری تصادفی شناسایی 16 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) گمارش تصادفی شدند و عملکرد تحصیلی آن ها مورد سنجش قرار گرفت. این افراد در جلسه های آموزش مبتنی بر توانمندی اسمیت (2004) به صورت فردی در 10 جلسه 90 دقیقه ای شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با به کارگیری نرم افزار تحلیل آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عملکرد تحصیلی (001/0P< ، 018/41= F) در گروه آزمایشی به طور معناداری افزایش یافته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از آموزش مبتنی بر توانمندی می تواند به بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان کمک کند.
تدوین بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) و مقایسه اثربخشی آن با درمان شناختی رفتاری (CBT) بر اهمالکاری، خودکارآمدی و شایستگی تحصیلی دانش آموزان دارای فرسودگی تحصیلی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۳۹-۲۲۰
حوزه های تخصصی:
هدف: عوامل متعددی عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار می دهد. برخی از این عوامل موجب بهبود عملکرد تحصیلی و برخی دیگر باعث تضعیف عملکرد فراگیران می شود؛ لذا هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا در مقایسه با درمان شناختی رفتاری بر اهمال کاری و مسئولیت پذیری دختران نوجوان بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر متوسط دوم ناحیه 5 اصفهان در سال 1400 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه فرسودگی تحصیلی 45 دختر نوجوان به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا (15 دختر)، گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری (15 دختر) و گروه گواه (15 دختر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا محقق ساخته و گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند؛ هر سه گروه به پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1951) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر نمره اهمال کاری (09/8=F، 007/0 =P) و مسئولیت پذیری (40/9=F، 004/0 =P) و مداخله شناختی رفتاری بر نمره اهمال کاری (51/5=F، 024/0 =P) و مسئولیت پذیری (11/9=F، 005/0 =P) مؤثراست و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا محقق ساخته و درمان شناختی رفتاری برای افزایش مسئولیت پذیری و کاهش اهمال کاری در نوجوانان روش مناسبی است.
ارزشیابی الگوی برنامه درسی «درس مدیریت انرژی های تجدیدپذیر» از دیدگاه معلمان و متخصصان ذیربط
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۳۴۷-۳۳۶
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در روش تدریس نوین آموزگاران به عنوان راهنما، ناظر و سازمان دهنده باید شناخت کافی از نظریه های یادگیری و الگوهای تدریس داشته باشند؛ زیرا مکان های آموزشی محلی برای هدایت، نظارت و یادگیری به شمار می روند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی برنامه درسی پژوهش محور دوره پیش دبستانی انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ اهداف کاربردی و از نظر نظر دادها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت در بعد کیفی، داده بنیاد از نوع خود ظهور و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و خبرگان رشته علوم تربیتی وروان شناسی می باشد، و در بخش کمی کلیه مدیران ومربیان مراکز پیش دبستانی شهر تهران با تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا در رشته علوم تربیتی به تعداد 300 نفر هستند، تشکیل می دهد. روش نمونه گیری در بخش کیفی آگاهانه هدفمند از نوع گلوله برفی بوده و تعداد 15 نفر خبره انتخاب شدند که به اشباع نظری رسیدیم، در بخش کمی حجم نمونه بر اساس فرمول تعیین حجم مورگان تعداد 169 نفر انتخاب شدند. در پژوهش حاضر پس از کدگذاری باز و محوری ابزار سنجش حاصل شده، در قالب یک فرم تنظیم و برای خبرگان جهت کدگذاری انتخابی ارسال و مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و بر این اساس پرسشنامه محقق ساخته طراحی و میان نمونه آماری بصورت تصادفی انتخاب شده توزیع گردید. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از نتایج تحلیل داده ها 3 بعد ساختار، آموزش و مهارت در 26 مؤلفه 142 شاخص برای الگوی برنامه درسی پژوهش محور دوره پیش دبستانی نهایی شد و نتایج تحلیل عاملی هر سه بعد ساختار، آموزش و مهارت را تائید کرد (05/0=P). نتیجه گیری: پس از تحلیل نتایج و تایید عاملی آن، تأیید و اولویت بندی نهایی توسط خبرگان، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم و مجدداً الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد.
تحلیل محتوای هوش معنوی در کتاب فارسی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۰۶-۳۹۶
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهمترین برنامه درسی در کشور ما، برنامه درسی فارسی است که از کلاس اول تا پایان متوسطه به صورت مستقیم جزء موضوعات درسی همه دانش آموزان است. هدف از تحقیق حاضر بررسی وتحلیل محتوای کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی با رویکرد مکاشفه هوش معنوی و فراهم آوردن اطلاعات و ارائه پیشنهادهایی به برنامه ریزان به منظور بهبود واصلاح این کتاب بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل محتوا کیفی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت بوده است ازکتاب فارسی چهارم ابتدایی می باشد . برای بررسی داده ها و اطلاعات از روشهای آمار توصیفی و محاسبه ضریب انتروپی بر اساس فرمول شانون استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد نشان داد که بیشترین وزن مربوط به حس معنا بخشیدن به زندگی ، احترام ومهربانی ، ارزش افرینی ، مثبت اندیشی وتعالی محوری بوده است. نتیجه گیری: مولفه های اثرگذار در تقویت هوش ممعنوی شامل معنا بخشیدن به زندگی وادراک تعالی افرینی وارزش افرینی وتقویت مثبت اندیشی بدست آمده است. بنابراین، هوش معنوی باید یکی از کارکردهایی باشد که کارشناسان برنامه ریزی درسی آموزش وپرورش در کتاب های درسی باید توسعه دهند.زمینه و هدف: یکی از مهمترین برنامه درسی در کشور ما، برنامه درسی فارسی است که از کلاس اول تا پایان متوسطه به صورت مستقیم جزء موضوعات درسی همه دانش آموزان است. هدف از تحقیق حاضر بررسی وتحلیل محتوای کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی با رویکرد مکاشفه هوش معنوی و فراهم آوردن اطلاعات و ارائه پیشنهادهایی به برنامه ریزان به منظور بهبود واصلاح این کتاب بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل محتوا کیفی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت بوده است ازکتاب فارسی چهارم ابتدایی می باشد . برای بررسی داده ها و اطلاعات از روشهای آمار توصیفی و محاسبه ضریب انتروپی بر اساس فرمول شانون استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد نشان داد که بیشترین وزن مربوط به حس معنا بخشیدن به زندگی ، احترام ومهربانی ، ارزش افرینی ، مثبت اندیشی وتعالی محوری بوده است. نتیجه گیری: مولفه های اثرگذار در تقویت هوش ممعنوی شامل معنا بخشیدن به زندگی وادراک تعالی افرینی وارزش افرینی وتقویت مثبت اندیشی بدست آمده است. بنابراین، هوش معنوی باید یکی از کارکردهایی باشد که کارشناسان برنامه ریزی درسی آموزش وپرورش در کتاب های درسی باید توسعه دهند.
اعتباریابی اثربخشی یادگیری در سیستم آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۵۱-۴۴۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در نتیجه تغییر و تحولات تکنولوژی پدیده آموزش نیز از حالت سنتی خود خارج شده و به شکل آموزش از راه دور یا آموزش الکترونیکی نمایان شده است. هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی اثربخشی یادگیری در سیستم آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد می باشد. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ رویکرد پژوهشی از روش آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی، اعضاء هیات علمی و مدرسین دانشگاه ها در رشته تعلیم و تربیت از دانشگاههای استان های خراسان(شمالی، جنوبی و رضوی) به تعداد 18 نفرمی باشند که به شیوه هدفمند و در دسترس انتخاب شدند.جامعه آماری در بخش کمی مطالعه عبارت بود از کلیه اعضاء هیات علمی، مدرسین حق التدریس، خبرگان آموزش مجازی و دانشجویان دکتری دانشگاه های استان خراسان شمالی، جنوبی و رضوی. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 347 نمونه محاسبه گردید. یافته ها: بر اساس تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه های اکتشافی و کدگذاری و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و در عین حال مطابقت آن ها با مبانی نظری، طبق نظر مشارکت کنندگان مقوله ها و عوامل اصلی (ابعاد) و فرعی (مؤلفه ها) تأثیرگذار در افزایش اثربخشی آموزش های مجازی را می توان در 5 مقوله یا بعداصلی و 40 عامل فرعی طبقه بندی نمود. ابعاد اصلی مؤثر عبارتند از عوامل مدیریتی، اداری و سازمانی دانشگاه، عوامل برنامه درسی و طراحی آموزشی، عوامل مربوط یه صلاحیت های استاد و فراگیر، عامل تجهیزات تکنولوژی و زیرساختی فناوری اطلاعات و عوامل فرهنگی فضای مجازی. در نهایت هر یک از مؤلفه های شناسایی شده از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد مدل از برازش مناسب برخوردار است. نتیجه گیری: بنابراین اکیداً پیشنهاد می گردد جهت دستیابی دانشجویان به بسترهای مجازی و همچنین اینترنت پرسرعت و تجهیزات با کیفیت و بروز نمودن تجهیزات، اقدامات و تمهیدات لازم توسط مدیران دانشگاه آزاد انجام پذیرد.
ارائه مدل مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۶۴-۴۵۴
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهارت های مهم زندگی مسئولیت پذیری در ابعاد مختلف شخصی و کاری است که در نظام آموزش به خصوص آموزش عالی برای توسعه و شکوفایی علمی و توسعه جامعه اجتناب ناپذیر است. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی-کمی) و از نظر هدف کاربردی بود. در بخش کیفی جامعه آماری شامل خبرگان آموزش عالی و متخصصین مرتبط با موضوع در دانشکده های دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش محقق بعد از انجام 23 مصاحبه با نمونه های مورد نظر به اشباع نظری رسید. همچنین در بخش کمی نیز جامعه پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های ذی ربط دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بود که ارسال تحصیلی 96-97 مشغول به تحصیل بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 387 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ 88/0 حاصل شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت پذیری فردی شامل چهار مقوله (هویت ملی، خودآگاهی، آینده نگری، خود توسعه ای) و مسئولیت پذیری حرفه ای شامل 5 زیر مقوله (دانش حرفه ای، فرهنگ نقد و انتقادپذیری، وجدان کاری، اخلاق حرفه ای، یادگیری مادام العمر) بود. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که بخش ساختاری نیز مدل روابط بین متغیرهای پژوهش مدل اندازه گیری متغیرها با برازش مناسب تائید شد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان دارای مولفه های متعددی است که برنامه ریزان نظام آموزش عالی می توانند در جهت ارتقای آن و بهبود فرهنگ مسئولیت پذیری بدان توجه کنند.
اثربخشی مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان با افت تحصیلی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۴-۱۴
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان در موقعیت های تحصیلی هیجان های مختلفی را تجربه می کنند. هیجان ها همیشه در محیط های آموزشی و بالینی حضور دارند. تاب آوری تحصیلی نیز اشاره به سطوح بالای انگیزه پیشرفت و عملکرد، به رغم شرایط محدودیت دارد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شفقت مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری و هیجان های تحصیلی دانش آموزان با افت تحصیلی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 30 نفر از بین دانش آموزان با افت تحصیلی از دبیرستان های پسرانه پایه دوم دوره دوم منطقه 12 شهر تهران، تعیین شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون به پرسشنامه های هیجان تحصیلی پکران و همکاران(2002) و تاب آوری تحصیلی مارتین و مارش (2009) پاسخ دادند. پروتکل مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی پاین(2004) برای گروه آزمایش به مدت 8جلسه برگزار شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری تحصیلی (001/0= P و 98/19 =F) و هیجان تحصیلی(001/0= P و 001/34= F) مؤثر بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد مشاوران مدارس ، از آموزش های گروهی مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی جهت کنترل هیجانات منفی وافزایش تاب آوری تحصیلی استفاده کنند.
رابطه ی بین خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان: نقش واسطه ای نشانگان وانمودگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکارآمدی تحصیلی یکی از عوامل مهمی است که در موفقیت تحصیلی نقش دارد، بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر آن از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای نشانگان وانمودگرایی در رابطه ی بین خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1401-1400 بود. 294 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های خودپنداره ی تحصیلی دانشجویان (رینولدز، رامیرز، ماگرینا و آلن، 1980)، نشانگان وانمودگرایی (کلانس، 1985) و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان (اوون و فرامن، 1988) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی بر اساس روش بارون و کنی و آزمون سوبل استفاده شد. یافته ها نشان داد بین نشانگان وانمودگرایی با خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی همبستگی منفی معنادار و بین خودکارآمدی تحصیلی و خودپنداره ی تحصیلی همبستگی مثبت معنادار وجود داشت. همچنین یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد نشانگان وانمودگرایی در رابطه ی بین خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی نقش واسطه ای دارد. نتایج این پژوهش نشان داد خودپنداره ی تحصیلی منفی، دانشجویان را مستعد وانمودگرایی کرده که به نوبه ی خود به احساس بی کفایتی تحصیلی و بی اعتمادی به توانایی های تحصیلی منجر می شود و در نتیجه خودکارآمدی تحصیلی آن ها را تضعیف می کند.
رابطه ی میان سرمایه ی روان شناختی، انگیزش، خشنودی و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه: نقش واسطه ای عواطف شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان سرمایه ی روان شناختی، انگیزش، خشنودی و عملکرد شغلی با توجه به نقش میانجی گر عواطف شغلی در گروهی از کارکنان دانشگاه است. طرح پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهر دزفول هستند که از بین آن ها تعداد 270 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی سرمایه ی روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، مقیاس بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (ون کاتویک و همکاران، 2000)، پرسشنامه ی انگیزش شغلی (رابینسون، 2004)، پرسشنامه ی خشنودی شغلی (جاج و بونو، 2000) و پرسشنامه ی عملکرد شغلی (پاترسون، 1963) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 23 انجام گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم سرمایه ی روان شناختی بر عواطف مثبت، عواطف منفی، انگیزش شغلی، خشنودی شغلی و عملکرد شغلی، اثر مستقیم عواطف مثبت و عواطف منفی بر انگیزش شغلی، خشنودی شغلی و عملکرد شغلی، و اثر غیرمستقیم سرمایه ی روان شناختی بر انگیزش شغلی، خشنودی شغلی و عملکرد شغلی از طریق عواطف مثبت و عواطف منفی بود. بنابراین می توان با آموزش سرمایه ی روا ن شناختی به کارکنان، علاوه بر کاهش عواطف منفی و بهبود عواطف مثبت آنان، باعث افزایش انگیزش شغلی، خشنودی شغلی و عملکرد شغلی کارکنان شد.
مقایسه ی تأثیر درمان وجودی و درمانِ رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم نوجوانان دارای افکار خودکشی گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی معاصر دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
140 - 153
حوزه های تخصصی:
تقریباً یک سوم از نوجوانانی که افکار خودکشی دارند در سنین نوجوانی برای خودکشی برنامه ریزی می کنند. هدف پژوهش جاری، مقایسه ی اثربخشی درمان وجودی و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی دوم با افکار خودکشی گرایانه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تمام دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه دوم دارای افکار خودکشی در سال تحصیلی 1401-1402 شهر ایذه بود، که از بین آن ها 45 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای با در نظر گرفتن ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه درمان وجودی، درمانِ رفتاریِ عقلانی- هیجانی و گروه کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه ی سنجش افکار خودکشی (بک 1979)، مقیاس معنای زندگی (استیگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه ی خشم صفت- حالت اسپیلبرگر (1999) بود. شرکت کنندگان به طور همزمان و موازی در جلسات درمان وجودی (10 جلسه) و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی (8 جلسه) حضور یافتند. داده های پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرنی در نرم افزار SPSS نسخه ی 26 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش درمان وجودی و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم مؤثر بود (01/0p≤) و حاکی از ثبات مداخلات در مرحله ی پیگیری بر روی نمرات معنای زندگی و مدیریت خشم بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد بین اثربخشی هر دو درمان تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p>). همچنین نتایج این پژوهش از تأثیر مداخلات آموزشی بر معنای زندگی و مدیریت خشم نوجوانان دارای افکار خودکشی گرایانه حمایت می کند.
نگاهی به غربالگری و سقط جنین از منظر اخلاق پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر چالش هایی درباره سقط جنین در کشور به وجود آمده است (1-3). به نظر می رسد از دلایل به وجود آمدن این تنش ها در نظر نگرفتن مشکلات اجرایی فرایند موجود سقط جنین است. غربالگری و سقط درمانی نه به دلیل قوانین غلط، بلکه به سبب اجرای نادرست و جدی نگرفتن اخلاق پزشکی از مرحله اجرای غربالگری تا مرحله صدور دستور سقط دچار اختلالاتی بوده و همچنان هست.
طراحی الگوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
46-58
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های داخلی و خارجی متعددی درباره درمان روان شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد انجام شده و اثربخشی آن را تأیید کرده است؛ اما امروزه با مشخص شدن نقش مذهب بیماران در درمان اختلالات روانی، مطالعات مذهبی-روان شناختی که به بررسی نقش مذهب افراد در درمان آنان می پردازد در سطح جهانی افزایش یافته است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس مفاهیم اسلامی برای به کارگیری در فرایند درمان افراد مسلمان با باورهای مذهبی بود. روش کار: به منظور بررسی چگونگی الگوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس مفاهیم اسلامی با بهره گیری از روش کیفی نظریه داده بنیاد (متنی)، مفاهیم نظری رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در قرآن کریم، تفسیر المیزان و اصول کافی واکاوی شد و با تبادل نظر با متخصصان علوم روان شناسی و متخصصان علوم اسلامی، مفاهیم موجود در متون اسلامی که با مفاهیم نظری رویکرد یادشده قرابت معنایی و مفهومی داشت، انتخاب و تعریف شد و در ادامه مفاهیم به دست آمده در دو مرحله باز و محوری کدگذاری شد و در مرحله سوم با اجرای کدگذاری انتخابی، مقوله های اصلی استخراج و ارتباط بین آنها مشخص شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در این پژوهش الگوی پذیرش و تعهد بر اساس مفاهیم اسلامی طراحی و ارائه شد. این الگو از دو قسمت فرایندهای سلامت روانی که نشان دهنده قلب سلیم و فرایندهای آسیب روانی که نشان دهنده قلب مریض است تشکیل شده است. نتیجه گیری: درمانگران با استفاده از الگوی اسلامی ارائه شده در این پژوهش می توانند نتایج اثربخش تری در درمان اختلالات روانی در بین بیماران مسلمان در کشورهای اسلامی به دست آورند.
بررسی نیازهای مراقبت مذهبی بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
59-70
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: فعالیت های مذهبی منبعی مهم در مقابله با بیماری ها محسوب می شود. تحقیقات نشان داده است که مذهب و باورهای دینی از عوامل تأثیر گذار در سازگاری با سختی ها است که موجب می شود بیمار سلامتی خود را زودتر به دست آورد. اضطراب ناشی از جداشدن فرد از فرمان های مذهبی سبب تأثیر منفی بر سیر بهبود بیماری و طولانی تر شدن مدت زمان بستری در بیمارستان و ایجاد عوارض روانی نامطلوب در افراد می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نیازهای مراقبت مذهبی بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی طراحی شده است. روش کار: این مطالعه توصیفی-مقطعی با شرکت 622 نفر از بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی در سال 1397 انجام شده است. داده ها از طریق پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه مراقبت مذهبی در بخش های عمومی بیمارستان جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی انجام گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین و انحراف معیار سنی و مدت زمان بستری افراد شرکت کننده در این مطالعه به ترتیب 21/21±50/46 و 64/2±76/2 بود. 5/60% از شرکت کنندگان زن، 5/78% متأهل و 4/48% خانه دار بودند و 60% این افراد نیز سواد خواندن و نوشتن داشتند. علاوه براین، آزمون خی دو در تمامیِ ابعاد نیازهای مذهبی ارتباط آماری معنی داری نشان داد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از این پژوهش، نیاز به مراقبت مذهبی از نظر بیماران بسیار مهم و ضروری است. بنابراین، پیشنهاد می شود مدیران و برنامه ریزان بخش مراقبت های بیمارستانی انجام مراقبت های مذهبی را بخشی از مراقبت های جامع بیمارستانی محسوب نمایند که درنتیجه موجب رضایتمندی بیماران از ارائه مراقبت های پرستاری خواهد شد.
رابطه دلبستگی به والدین و دلبستگی به خدا با بهزیستی اجتماعی-هیجانی در دانش آموزان تیزهوش شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
84-97
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های زیادی درباره ارتباط بین سبک دلبستگی به والدین و سبک دلبستگی به خدا با انواع بهزیستی (روان شناختی، اجتماعی و هیجانی) انجام شده است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی دلبستگی به والدین و دلبستگی به خدا با بهزیستی اجتماعی و هیجانی در دانش آموزان تیزهوش شهر قم بود. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر قم بود که 299 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سنجش دلبستگی به پدر و مادر و همسال (IPPA-R)؛ پرسش نامه دلبستگی معنوی مسلمانان (M-SAS)، مقیاس فرعی بهزیستی اجتماعی، عواطف مثبت و رضایت از زندگی؛ و برای تجزیه و تحلیل آماری از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دلبستگی ایمن به والدین با بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی و همچنین بین سبک دلبستگی ایمن به خدا با بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی در دانش آموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: افراد با دلبستگی ایمن در برقراری روابط صمیمانه احساس راحتی می کنند؛ تمایل دارند برای حمایت به دیگران تکیه کنند و مطمئن هستند که دیگران دوستشان دارند. در تبیین دلبستگی به خدا و بهزیستی اجتماعی و هیجانی می توان گفت ایمان و اعتقاد به خدا و توکل به او موجب حس خوش بینی و اطمینان درباره عملکردهای آینده فرد می شود و فرد با این حسِ خوش بینی وارد صحنه های اجتماعی می شود.
بررسی و تحلیل انتساب جنین اهداشده بر اساس مکتب امامیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
144-154
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: به کارگیری روش های نوین بارداری موجب طرح پرسش هایی در عرصه های مختلف شده و مسائل زیادی را در زمینه حقوق طرفین به وجود آورده است. یکی از این مسائل بررسی نَسَب جنین اهداشده است که موضوع مهم فقهی-اجتماعی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر فهم و تحلیل نَسَب جنین اهداشده و بررسی انتساب وی به گیرندگان اهداء، آن هم بر اساس دیدگاه فقه شیعی است. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است. کلیدواژه های جنین، اهداء و نَسَب در روایات شیعی و عبارات فقهای شیعه بررسی و بر اساس معیارهای فقهی-اصولی تحلیل و واکاوی دقیق شد. مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: در استفاده از فنون نوین باروری مصنوعی هم زمان با توجه به حل معضل زوج های نابارور، نحوه انتساب نوزاد به دنیاآمده با اهداگیرندگان بسیار حساس است و آثار دیگر اهدای جنین مثل نفقه، ولایت، حضانت، ازدواج، محرمیت و ارث در ذیل موضوع انتساب قابل حل خواهد بود. یافته ها نشان داده است که بر اساس دیدگاه فقه شیعه، نَسَب واقعی فرزند به صاحب اسپرم و تخمک می رسد و ادعای برخی مبنی بر اعراض صاحبان جنین از آن (به دلیل اهدای آن به بانک های جنین به صورت آشکار یا پنهان و یا اهداء به زوج نابارور) و درنتیجه نداشتن ادعای انتساب فرزند به خود، مسموع نیست؛ چون نَسَب با اعراض نفی نمی شود. نتیجه گیری: اگر وجود نَسَب بین پدر، مادر و نوزاد به صورت صحیح اثبات گردد، حقوق و تکالیفی مثل حرمت نکاح، حضانت، نگهداری و تربیت نوزاد، ولایت قهری پدر و جد پدری، نفقه (انفاق)، توارث بین طفل و پدر و مادر و خویشاوندان تحت عنوان آثار نسب به صورت قهری در قالب یک حق برای طرفین ایجاد می گردد.
ارتباط بین صدقه دادن و درمان بیماری و افزایش عمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
155-167
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه انسان های زیادی بر اثر حوادث و بیماری های زودهنگام و ناگهانی از دنیا می روند. به طور کلى، زمان فرارسیدن مرگ انسان دو نوع است: زمان قطعی و زمان مشروط. زمان قطعی مرگ انسان درواقع همان عمری است که خداوند برای او مقّدر کرده است و هیچ چیزی نمی تواند آن را جلو یا عقب ببرد و نزد خداوند متعال تغییرناپذیر است؛ اما زمان مشروط درباره مرگ هاى ناگهانی بر اثر حوادث یا بیماری ها پدید مى آید و مرگ انسان زودتر از آنچه خداوند مقرر کرده است، فرا می رسد. اعمال نیک انسان از عوامل مؤثر در درمان بیماری ها است. در این زمینه، قرآن کریم و آموزه های دین اسلام صدقه را بهترین روش درمان بیماری ها معرفی کرده است. در مطالعه حاضر، به بررسی آثار و فواید صدقه در درمان بیماری و افزایش عمر بیمار پرداخته شده و شرایط لازم برای تحقق آثار مدنظر با تمسک به آیات و روایات بیان شده است. روش کار: این مطالعه از نوع تطبیقی است. برای استخراج و تحلیل متون با کلیدواژه های صدقه، درمان بیماری، افزایش عمر، مرگ های ناگهانی و سلامت معنوی از منابع اسلامی قرآن کریم، تفسیر المیزان، بحارالانوار و نرم افزار جامع الاحادیث و جامع التفاسیر؛ و همچنین پایگاه های اطلاعاتی اس. آی .دی، مگیران، ایران داک، پاب مد، ریسرچ گیت و ساینس دایرکت استفاده شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از آیات و روایات، پرداخت صدقه در درمان بیماری و به تبع آن تأخیر در زمان مشروط مرگ و افزایش عمر بیمار نقش بسزایی دارد. نتیجه گیری: مطابق با آموزه های دین اسلام از آثار صدقه دادن، درمان بیماری است. بنابراین، شرایطی بررسی شده که خداوند در قرآن، برای قبول شدن صدقه ها معرفی کرده است و با رعایت این شرایط، آثار صدقه نمایان خواهد شد. با پرداخت صدقه بر مبنای شرایط تعیین شده می توان موجب نجات جان افراد بیمار و افزایش عمر آنان شد.