فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۲۷٬۴۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
انفال، نام عملیاتی بود که رژیم بعث عراق برای کشتار دسته جمعی کردها استفاده نموده است. تا کنون بازخوانی های متعددی با رویکردی قومی یا سیاسی به این مسئله انجام شده است اما پژوهش حاضر بنا دارد از منظری متفاوت، به رابطه میان انفال و ماهیت رژیم بعث بپردازد. لذا سوال اصلی این است که ماهیت رژیم بعث در ارتباط با انفال را چگونه می توان توصیف نمود؟ و اینکه چه رابطه ای می توان میان رژیم بعث و انفال برقرار نمود؟ انفال یا همان نسل کشی کردهای عراق، در جامعه ای به وقوع پیوست که تمام ویژگی های یک جامعه توده ای و همچنین رژیمی توتالیتر را داراست. مفروض مقاله این است که انفال، تنها در رژیم توتالیتری همچون بعث می توانست رخ دهد. بنابراین با استفاده از نظریه توتالیتریسم، به آزمون فرضیه پرداخته و همچنین برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی_ توصیفی بهره گرفته ایم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تنها زمانی می توان ماهیت اصلی رژیم بعث را فهمید و علت نسل کشی هایی همچون انفال کردها ،کشور گشایی ها، نظامی گری ها و غیره را درک نمود که آن را به مانند رژیمی توتالیتر فهمید و بررسی کرد.
تبیین آماری جنگ های اتابکان زنگی از سال 521 تا 569 هجری قمری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با مرگ سلطان ملکشاه سلجوقی (م485ق)، هرج و مرج منطقه شام را فراگرفت و حکومت های این منطقه متعدد و ضعیف شدند. این وضعیت از یک سو زمینه را برای گسترش قلمرو صلیبیان فراهم آورد و از سوی دیگر موجب سربرآوردن دولت مقتدر اتابکان زنگی (تأسیس 521ق) در سرزمین شام شد. اتابکان زنگی در طول 48 سال حکومت، 117 نبرد بر ضد حکومت های مجاور خود انجام دادند. این پژوهش می کوشد با بررسی آماری این نبردها و پراکندگی آن در عصر حاکمان اتابک زنگی، توسعه نظامی و رویکرد سیاسی این سلسله حکومتی را تبیین کند. طبق این بررسی آماری، 51 درصد (= 60 نبرد) از این نبردها در دوران حکومت بیست ساله عمادالدین زنگی، مؤسس این سلسله، رخ داده که 43 مورد از آن ها با مسلمانان و تنها 17 مورد بر ضد صلیبیان و بیزانس بوده است. قلمرو اتابکان زنگی در زمان نورالدین محمود از مرزهای لیبی تا آناطولی گسترش یافت و بیشتر جنگ های او و برادرانش بر ضد صلیبیان بود و غازی گری اتابکان در برابر صلیبیان بیشتر مربوط به همین دوره است. به بیان دیگر، جانشینان عمادالدین که بیشتر در پی تثبیت حکومت بودند از نبرد با همسایگان شرقی خود دوری می جستند.
بازتاب اوضاع اقتصادی و رفاه اجتماعی قرن پنجم در سفرنامه ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه ها منابعی هستند که با استفاده از آن ها می توان به بررسی مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی، تاریخی، جغرافیایی، نوع لباس، خوراک و آداب و رسوم و غیره پرداخت. در میان سفرنامه های فارسی، سفرنامه ناصر خسرو را شاید بتوان دقیق ترین منبع در نوع خود به شمار آورد. توصیف ناصر خسرو در این اثر از مکان ها، جوانب مختلف را در بر می گیرد. یکی از این جنبه ها توجّه به وضعیّت اقتصادی مناطق است. وی با دقّت، به توصیف اوضاع اقتصادی مناطقی که در طی سفر از آن ها عبور کرده، از جمله وضعیّت تجارت، کشاورزی، صنعت و عوامل موثّر بر رشد اقتصادی شهرها و نیز شاخص های رفاه مانند عمارت ها، تولیدات کشاورزی و مشاغل پرداخته است. رونق و شکوفایی اقتصاد شهرها بیشتر به عواملی چون: تدبیر حاکمان، شرایط اقلیمی، رواج تجارت و تنوّع مشاغل بستگی داشته است. بر اساس توصیف های ناصر خسرو، مصر از جهات مختلف، از اقتصاد و رفاه بهتری برخوردار و از نظر شکوه عمارت ها، تنوّع محصولات و گوناگونی مشاغل در میان شهرها شاخص بوده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است.
ضعف و سقوط حکومت ممالیک؛ دلایل و زمینه های اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲
83-106
حوزه های تخصصی:
حکومت ممالیک، به رغم گذشته باشکوه خود، به تدریج دچار ضعف و در نهایت فروپاشی شد. کالبدشکافی این مسئله، همواره ذهن مورخان را به خود مشغول ساخته است. از این رو پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که مهم ترین عوامل اقتصادی مؤثر در سقوط ممالیک کدام اند؟ نوشتار پیش رو به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع معتبر، دریافته است که ضعف و فروپاشی این حکومت، افزون بر زمینه های سیاسی مانند فقدان مشروعیت، اختلافات و کشمکش های داخلی، بحران های جانشینی، وقوع شورش ها و تهاجم عثمانی ها بر اثر مجموعه ای از عوامل اقتصادی رخ داد. در رأس این عوامل می توان به وقوع بحران های اقتصادی، کشف دماغه امیدنیک و در نتیجه، از رونق افتادن مسیرهای تجاری ممالیک، وقوع بلایا و حوادث طبیعی، رکود اقتصادی، کاهش تولید، فساد اداری، احتکار و نارضایتی عمومی اشاره کرد؛ محورهایی که ممکن است در کنار دلایل سیاسی، هر حکومتی را با خطر تضعیف و فروپاشی مواجه سازد.
سکاها در زمان کورش دوم و داریوش یکم هخامنشی
حوزه های تخصصی:
سکاها اقوام بیابانگرد و کوچ نشینی بودند که در محدوده جغرافیایی وسیعی بین مرزهای چین تا رود دانوب پراکنده بودند. حضور سکاها در مرزهای شرقی و شمال شرقی شاهنشاهی هخامنشی و ناامنی های ایجاد شده از سوی آنها قدرمسلم موجب اتخاذ سیاست خصمانه و لشکرکشی نسبت به این اقوام بیابانگرد شده بود. چنان که براساس منابع یونانی مرگ کورش در سال 529 پ.م در جنگ با ماساگت ها (شاخه ای از اقوام سکایی) بوده است. هم چنین در نقش برجسته بیستون نیز آخرین اسیر اسکونخه پادشاه سکایی است که داریوش پس از آن که لشکر سکاها را در سال 519 پ.م برابر با سومین سال پادشاهی اش در هم شکست، صحنه این پیروزی به این نگاره اضافه شد. هرودت در کتاب چهارم خود همچنین از عملیات جنگی داریوش علیه سکاها در 512 پ.م و عقب نشینی داریوش یکم به دلیل خستگی سپاهش از دنبال کردن سکاها در سرتاسر استپ های شمال دریای سیاه، گزارش می دهد. این پژوهش در پی آن است تا به ارزیابی حضور سکاها در دوران دو تن از شاهنشاهان هخامنشی (کورش دوم و داریوش یکم) بپردازد و روشن نماید که آیا این اقوام در زمان این دو شاه تحت انقیاد این شاهنشاهی بوده اند؟ این پژوهش براین فرضیه استوار است که کورش و داریوش هخامنشی توانسته بودند با لشکرکشی های خود دسته شرقی سکاها (سکاهای هوم نوش و تیزخود) را تحت انقیاد خود درآورند و دسته غربی سکاها علی رغم لشکرکشی داریوش به سرزمین آنها، هیچگاه مطیع شاهنشاهی نبوده اند.
درآمدی بر ظرفیت سنجی تمدنی آیات فقهی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیات فقهی قرآن به عنوان بخشی از آموزه های دینی و نیز سرچشمه اولیه دانش فقه افزون بر تعیین تکلیف مکلفان دارای پیامدها و کارکردهای اجتماعی هم است. این پیامدها به صورت مستقیم و غیرمستقیم نظام های مختلف تشکیل دهنده یک جامعه را از خود متأثر می سازد و اثرپذیری نظام ها از این مؤلفه ها به نوبه خود به اثرپذیری یک تمدن از آنها می انجامد. این نوشتار با مبنا قرار دادن تقسیم بندی مرحوم شهید صدر از مباحث فقهی؛ یعنی تقسیم فقه به چهار باب اصلی عبادات، اموال، آداب شخصی و آداب عمومی با چند زیرشاخه فرعی، کوشیده است دلالت های اجتماعی و بالمآل تمدنی آیات فقهی قرآن را بر سه نظام منتخب؛ یعنی نظام فرهنگی و نظام سیاسی و نظام اقتصادی مورد بررسی قرار دهد. یافته های این تحقیق حکایتگر آن است که این آیات دربردارنده انبوهی از کارکردهای اجتماعی و تمدنی است که می توان آن را ظرفیت تمدنی نامید.
روایت اصلاح طلبان فرارودی قرن بیستم ازشرایط جامعه اسلامی عصر تزاری (مطالعه موردی: آثارعبدالرئوف فطرت بخارائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان اصلاح طلبی در فرارود ابتدای قرن بیستم، همچون دیگر قطعات دنیای اسلام واکنشی بود به فلاکت پیش آمده در این سرزمین. تلاش برای باوراندن این وضعیت به ارکان جامعه، به همراه رویکردی علت شناسانه و ارائه راهکارهایی برای رهایی و احیای مجدد، سرفصل های مهم این حرکت اجتماعی بود. نوشتار حاضر با عنوان « روایت اصلاح طلبان فرارودی قرن بیست ازشرایط جامعه اسلامی عصر تزاری» با تاکید بر آثار عبدالرئوف فطرت بخارایی در دوران پیشا شوروی، تلاش دارد تا با خوانش آثار نگارش یافته توسط او در دوران تزاری، به تبیین و علّت شناسی انحطاط و یا به قول او «قفا مانی» جامعة اسلامی پرداخته و راه حلهای برای نجات جامعه ارائه دهد. مدعای ما که در نتیجه نیز ثابت می شود این است، فطرت که معتقد به اصلاح سیاسی جامعه بود، با بهره گیری از قرآن، حدیث و تاریخ، ریشة انحطاط جامعه و در نهایت خراجگزار شدنش به دست روسها را در عملکرد علمای مرتجع، حاکمان مستبد و مردمان جاهل می دید و یگانه راه نجات را در رهایی از جهل ( اعم از جهل نسبت به احکام شریعت و علوم جدید) و اتحاد مسلمانان می دانست
طبقات نگاری، شیوه ای از تاریخ نگاری اسلامی و تأثیرپذیری از ساختارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات نگاری، شیوه ای از تاریخ نگاری اسلامی محسوب می شود که به خصوص برای زیست نگاری بسیار مورد استفاده نویسندگان مسلمان قرار گرفته است. این شیوه، در طی سده های متوالی، از قرن سوم هجری تا دوره معاصر حیات داشته و سبک ها و روش های مختلفی را تجربه نموده است. نویسندگان، در اصناف و رشته های مختلف، برای ارائه داده های رجالی، تاریخی و زندگینامه ای از این قالب بسیار سود بردند که حاصل آن، حجم بزرگی از میراث مکتوب اسلامی می باشد. صاحبان این آثار، تحت تأثیر فضای اجتماعی و سیاسی زمانه و باورهای خویش، روشهای مختلفی را برای طبقه بندی کتابها انتخاب می کردند. در این نوشته با درنظر داشتن چگونگی شکل گیری طبقات نگاری اسلامی و شیوه های مختلف آن، مراحل طبقات نگاری و تأثیر فضای اجتماعی بر نویسندگان بررسی شده است. در بخش پایانی هم امکان برقراری ارتباط بین طبقات نگاری و مسئله طبقات اجتماعی جامعه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
شاه اسماعیل صفوی و شاهنامه صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاه اسماعیل حکومتی در ایران تأسیس کرد که شالوده اصلی آن را دیانت وملّیت تشکیل می داد. وی جهت ایجاد وحدت ملّی در ایران، مذهب تشیع را رسمیت بخشید. اوقصد داشت پیوند های ملّی را در ایران مستحکم تر کند. حضور ازبکان در نواحی شرقی و عثمانی درغرب، این ضرورت را ایجاب می کردکه حس میهن دوستی و وطن پرستی در ایرانیان بیش از پیش تقویت گردد. شاه اسماعیل عقیده داشت تقویت روحیه جنگاوری وسلحشوری در رویارویی با دشمن تنها با انگیزه های مذهبی تحقق پیدا نمی کند. آثار فراوانی که در دوره صفویه، به ویژه شاه اسماعیل اول به تأثیر از شاهنامه فردوسی پدید آمده، مؤیّد این است که فردوسی موردتوجه شاهان و درباریان و مهم ترین منبع الهام شاعران و هنرمندان این دوره بوده است. به گواهی تاریخ، شاه اسماعیل حامی اصلی آثاری است که با محوریّت شاهنامه فردوسی شکل گرفته است. نگارندگان در این پژوهش در پی پاسخ به چرایی این توجّه هستند. ازآنجاکه شاه اسماعیل شیعه مذهب است و بنا بر پیشینه اعتقادی خود به فردوسی به عنوان شاعری شیعه علاقه فراوانی داشته است، پیش فرض این تحقیق این است که شاهان صفوی به طور عام و شاه اسماعیل به صورت خاص به دلیل شیعی بودن به فردوسی توجه داشته اند. بررسی ها نشان می دهد غیر ازانگیزه های مذهبی، مصالح سیاسی وتمرکزگرایی عامل مهمّ توجه شاه اسماعیل به وحدت ملّی و احیای هویّت ملّی ایران و به تبع آن شاهنامه بوده است.
نقش گیلان در روند قدرت گیری شاه اسماعیل اول صفوی برای تصاحب سلطنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده در بررسی چگونگی شکل گیری یک حکومت ،نحوه ی قدرت گیری مؤسس آن سلسله بسیار مهم و تأثیر گذار است. هدف اصلی پژوهش مذکور،بررسی نقش گیلان در روند قدرت گیری شاه اسماعیل اول برای تصاحب سلطنت صفوی است که کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته و از این حیث دارای اهمیت و نوآوری است. عواملی چون شرایط جغرافیایی و مذهبی گیلان، طریقت زاهدیه و نقش حاکم محلی آل کیا میرزاعلی کارکیا و بزرگان منطقه تالش در این امر تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش بیانگر این است موقعیت طبیعی گیلان نقش مهمی در ادامه حیات و فعالیت سیاسی اسماعیل میرزا و طریقتش داشته است. همچنین طریقت زاهدیه ، حمایت و تلاش های میرزاعلی کیا و بزرگان منطقه از جمله تالشی ها از اسماعیل میرزا و همراهانش در مقابل آق قوینلوها، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف سیاسی وی و در نهایت فتح اردبیل و تبریز داشته است.
بازیابی فرهنگ ایران باستان در دورةآلِ بویه: مشروعیت سیاسی حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد حکومت و اعمال قدرت توسط یک فرد یا گروه و تداوم و پذیرش آن توسط مردم،همواره از دغدغه های اصلی حاکمان و فرمانروایان در جوامع مختلف بوده است که اغلب از آن به عنوان تلاش برای کسب مشروعیت سیاسی یاد می شود. از آنجا که امیران بویه ای در زمانی کوتاه از زندگی ساده قبیله ای به حاکمیت منطقه وسیعی دست یافتند و از قبل الگو و برنامه ای مناسب برای حفظ و تداوم قدرت نداشتند، ناگزیر بودند که این الگو را از شهریاران پیش از اسلام به ویژه ساسانیان که در سده چهارم هجری قمری ارج و منزلت بسیاری در نزد مردم داشتند، اقتباس و با شرایط زمان منطبق کنند. بنابراین آلِ بویه برای این که حکومتشان توسط مردم بهتر پذیرفته شود، در صدد برآمدند تا با بهره گیری از مفهوم سیاسی سلطنت در ایران باستان یعنی الهی بودن حکومت، وراثت و عدالت به حکومت خود مشروعیت ببخشند. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با استخراج اطلاعات از منابع و پژوهش ها و با استفاده از رویکرد تاریخی و روش تحلیلی و توصیفی، به اقدامات آلِ بویه برای کسب مشروعیت بپردازد.
جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی نهضت آزادی ایران
حوزه های تخصصی:
نهضت آزادی ایران از جمله گروه های سیاسی سازمان یافته و فعال در دوره قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که در ایام اقامت امام خمینی(ره) در پاریس به او ملحق و همراه و مدافع آن گردید. دانش و تجربه کار تشکیلاتی این جریان سیاسی موجب گردید تا هنگامه تشکیل اولین دولت جدید، اکثریت اعضای آن را به خود اختصاص دهد. در طول جنگ تحمیلی، به ویژه پس از فتح خرمشهر، این جریان سیاسی با استناد به برخی مبانی دینی و اعتقادی اسلام، مواضع و عملکرد متفاوتی با نیروهای انقلابی در خصوص تداوم جنگ و ضرورت پایان دادن به آن اتخاذ نمود. مواضع نهضت آزادی در طول سال های جنگ تحمیلی، از حمایت کامل تا انتقاد شدید از مسئولان و سران نظام جمهوری اسلامی در تغییر بود. آنان در سیاست خارجی، تابع نظریه حسن همجواری و تنش زدایی از طریق دیپلماتیک بودند. تغییر اساسی در مواضع و گفتمان سیاسی نهضت آزادی پس از فتح خرمشهر، به موازات کنار گذاشته شدن از صحنه سیاست، در نهایت آن ها را مبدل به اقلیتی معترض در درون نظام ساخت. این مقاله با نگاهی به نگرش جریان سیاسی مذکور به انقلاب اسلامی و جایگاه جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی آنان و با تأکید بر نظریه گفتمانی لاکلا و موفه، و نیز پیوستگی انقلاب و جنگ مارتین وایت، مواضع و عملکرد نهضت آزادی را در مراحل مختلف جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار می دهد.
شیوه نقد اخبار تاریخ اسلام در بحار الأنوار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
34 جلد از مجموعه 110 جلدی بحار الأنوار، ذیل عناوین مرتبط با تاریخ اسلام قرار دارند و می توان این تاریخ را به سه بخش: «تاریخ پیامبر(ص) [ج 15 22]»، «تاریخ تحولات سیاسی از تشکیل سقیفه تا پایان خلافت امیرمؤمنان، علی(ع) [ج 28 34]» و «تاریخ امامان شیعه: [ج 35 53]» تقسیم نمود. مجلسی برای تکمیل دائرةالمعارف حدیثی خویش، به تدوین تاریخ اسلام با محدوده ای که خودش تعریف نموده و بر اساس منابع شیعی، همت گمارده است. مصادر تاریخ نگاری مجلسی و چینش ابواب تاریخی بحار الأنوار، بیانگر اثرپذیری تاریخ نگری وی از مبانی کلامی شیعه است؛ اما وی در مواجهه با اخبار و احادیث تاریخی و سنجش آنها، روشی غیرکلامی برگزیده است.
این نوشتار که با هدف واکاوی روش نقد گزارش های مربوط به تاریخ اسلام در بحار الأنوار تدوین شده، به این نتیجه رسیده است که مجلسی غالباً نظرات خود درباره احادیث را پس از نقل کامل روایت بیان نموده و در موارد بسیاری، به شباهت میان روایات منابع شیعه و سنّی و اقتباس های احتمالی صورت گرفته در کتاب های مختلف اشاره کرده است. نقد محتوایی روایات شیعه و سنّی، رفع تعارض میان اخبار تاریخی منابع شیعی، ارجاع غیرمستقیم به منابع اهل سنّت، توجه به عنصر زمان در نقادی ها و رفع ابهام از اسامی خاص در برخی روایات تاریخی، از دیگر شیوه های رایج شرح اخبار در بحار الأنوار علامه مجلسی است. مجلسی در زمینه شرح و توضیح اخبار، گاه به روایات موازی و گاهی نیز به استنباط های شخصی خویش متکی است. بااین-همه، برخی نقادی های مجلسی در بخش تاریخ اسلام بحار الأنوار، بر پیش-فرض های اعتقادی استوار است که شامل موارد معدود و خاصی می گردد.
روابط خارجی ایران و آمریکا در آستانه انقلاب اسلامی(بررسی مسائل و پیامدها)
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط خارجی ایران و آمریکا نشان می دهد، حضور مداخله جویانه این کشور در امور داخلی ایران پس از کودتای 28 مرداد 1332 و با حمایت همه جانبه از شاه ایران آغاز شده است. از این پس ایران به عنوان یک کشور مهم منطقه خاورمیانه و به عنوان پایگاهی مطمئن برای تأمین منافع اقتصادی ایالات متحده روز به روز اهمیّت بیشتری یافت و تا بدانجا پیش رفت که رؤسای جمهور آن کشور شاه ایران را بهترین متحّد خویش در منطقه می دانستند. در دهه 1970 میلادی با روی کار آمد نیکسون در آمریکا مناسبات دو کشور بیشتر از پیش گسترش یافته و نقش ژاندارمی منطقه خلیج فارس به شاه ایران واگذار شد. با سپری شدن دوران جمهوری خواهان و آغاز ریاست جمهوری کارتر از حزب دموکرات تردیدهای جدّی در حمایت از رژیم دیکتاتوری ایران بوجود آمد و نهایتاً شاه ایران را در موقعیتی متزلزل قرار داد و زمینه سقوط وی را فراهم نمود.
واکاوی تأثیر متقابل نظام اداری و ساختار قدرت در دوره امویان و مقایسه آن با عصر اول عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد اداری به عنوان یکی از ملزومات تداوم ساختار سیاسی حکومت، در تثبیت اقتدار خلافت اموی و عباسی (عصر اول) نقش داشته است. با توجه به تکوین نظام اداری در دوره اموی و استمرار قدرت بنی امیه تا حدود یک قرن و نیز تکامل این نظام در دوره عباسی، پژوهش حاضر به واکاوی نقش، تأثیر و رابطه متقابل دیوان سالاری و اقتدار سیاسی در استمرار قدرت خلافت اموی و عباسی می پردازد. یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از مفهوم اقتدار سنتی وبر انجام شده است، نشان می دهد که حکومت اموی با الگوبرداری از نظام اداری امپراتوری های ساسانی و بیزانس، مشخصات پاتریمونیالیسم یافت، اما مشکلات داخلی، اختلاف های مذهبی و نابرابری اجتماعی از موانع عمده ارتقای دیوانسالاری در این دوره بود. درحالی که حکومت عباسی با اقتدار خلیفه، تقسیم وظایف، گسترش دواوین، تمرکز نظام اداری و کنترل دیوانسالاران توسعه یافت؛ شیوه حکومتی ای که وبر آن را نظام پاتریمونیال بوروکراتیک نامیده است.
تأثیر مذهب بر الگوهای مناسباتی ایران با عثمانی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۱
35-58
حوزه های تخصصی:
شکل گیری حکومت صفویه در قلمرو جغرافیایی ایران، تأثیری قابل توجه بر شرایط کلی منطقه داشت. افزون بر ساختار سیاسی مستقل و یکپارچه در ایران، رویکرد مذهبی آنها نیز شرایطی متفاوت را در مناسبات منطقه ای پدیدار ساخت. در این میان، تلاقی قلمرو جغرافیایی صفویان در مرزهای غربی با عثمانی ها، در کنار ناهمگونی ادبیات مذهبی بین طرفین، شرایطی رقم زد که مناسبات آغازین دو طرف و تداوم آن بر مبانی پرتنش و آمیخته با خصومت دنبال شود. دست کم در نیمی از دوران حکومت طولانی مدت صفویان، رفتارهای خصمانه بر مناسبات دو طرف سایه افکنده بود. اگرچه در مواقعی نیز برای گریز از چالش های نظامی، تلاش هایی دوستانه صورت می گرفت، اما درکلیت دوران صفویه، رویکردی دوستانه مبتنی بر صداقت بین طرفین هرگز پدید نیامد. این نوشتار در پی بررسی ابعاد دینی و مذهبی حاکم بر سیر مناسباتی دو طرف با اتکا بر روش توصیفی تحلیلی است. مبتنی بر این رویکرد، پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که نگرش های دینی و مذهبی در عرصه مناسباتی دو طرف چه جایگاهی داشت؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد تمایلات توسعه طلبانه جغرافیایی در بروز درگیری های بین طرفین، دارای جایگاه اصلی بود؛ اما به دلیل لزوم بهره گیری عثمانی ها از ظرفیت های دینی برای رویارویی با صفویان، بخش عمده ساز وکار ظاهری برخوردها تحت تأثیر ادبیات خودحق انگاری دینی عثمانی ها قرار داشت و صفویان نیز برای مقابله به مثل با رویکردهای دینی آنان، بر اساس شرایط، رویکردهای مذهبی خود را درعرصه مناسباتی اولویت می بخشیدند.
مقایسه بنیادها و درون مایه های هنر فرارودی و ایران ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار تاریخی به جا مانده در فرارود در سده های سوم تا هفتم میلادی، هم از نظر بنیادها و عناصر هنری و هم از نظر درون مایه ها و مضامین هنری با آثار تاریخی به جا مانده در ایران مرکزی دوره ساسانی تفاوت های آشکاری دارد. با مقایسه بنیادها و درون مایه های آثار تاریخی این دو بخش از ایران بزرگ داده های تاریخی غیرمکتوبی بدست می آید که می تواند در تحلیل های تاریخی ایران پیش از اسلام مورد استفاده باشد. در این پژوهش به روش مقایسه ای گزیده های شاخص و برجسته ای از آثار تاریخی فرارود با ایران ساسانی به لحاظ مقایسه بنیادها و درون مایه های هنری مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که هنر فرارود مقارن دوره ساسانی برخوردار از مفاهیم و نمادهای فرهنگ عمومی ایرانی بوده و در بنیاد ها و درون مایه های خود بازنمایی بصری گسترده ای از فرهنگ محلی دهقانان و بازرگان فرارودی دارد. هنر ساسانی با عدم برخورداری از مفاهیم و نمادهای فرهنگ عمومی جامعه ایران در بنیادها و درون مایه های خود تمرکز زیادی در بازنمایی بصری قدرت شاهنشاهی ساسانی دارد. هنر فرارودی یک تعادل و تناسبی در بازنمایی واقعیت های تاریخی جامعه فرارود دارد و دارای سادگی و بی پیرایگی و در عین حال یک شیوایی دلپذیر در بیان هنری است در حالی که هنر ساسانی یک عدم تعادل و تناسبی در بازنمایی واقعیت های تاریخی جامعه ساسانی دارد و پر از تجمل و خودنمایی و دارای یک بزرگنمایی و اغراق شگفت آور در بیان هنری است.