تاریخ اسلام (دانشگاه باقرالعلوم)
تاریخ اسلام سال هفدهم پاییز 1395 شماره 3 (پیاپی 67) (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
34 جلد از مجموعه 110 جلدی بحار الأنوار، ذیل عناوین مرتبط با تاریخ اسلام قرار دارند و می توان این تاریخ را به سه بخش: «تاریخ پیامبر(ص) [ج 15 22]»، «تاریخ تحولات سیاسی از تشکیل سقیفه تا پایان خلافت امیرمؤمنان، علی(ع) [ج 28 34]» و «تاریخ امامان شیعه: [ج 35 53]» تقسیم نمود. مجلسی برای تکمیل دائرةالمعارف حدیثی خویش، به تدوین تاریخ اسلام با محدوده ای که خودش تعریف نموده و بر اساس منابع شیعی، همت گمارده است. مصادر تاریخ نگاری مجلسی و چینش ابواب تاریخی بحار الأنوار، بیانگر اثرپذیری تاریخ نگری وی از مبانی کلامی شیعه است؛ اما وی در مواجهه با اخبار و احادیث تاریخی و سنجش آنها، روشی غیرکلامی برگزیده است.
این نوشتار که با هدف واکاوی روش نقد گزارش های مربوط به تاریخ اسلام در بحار الأنوار تدوین شده، به این نتیجه رسیده است که مجلسی غالباً نظرات خود درباره احادیث را پس از نقل کامل روایت بیان نموده و در موارد بسیاری، به شباهت میان روایات منابع شیعه و سنّی و اقتباس های احتمالی صورت گرفته در کتاب های مختلف اشاره کرده است. نقد محتوایی روایات شیعه و سنّی، رفع تعارض میان اخبار تاریخی منابع شیعی، ارجاع غیرمستقیم به منابع اهل سنّت، توجه به عنصر زمان در نقادی ها و رفع ابهام از اسامی خاص در برخی روایات تاریخی، از دیگر شیوه های رایج شرح اخبار در بحار الأنوار علامه مجلسی است. مجلسی در زمینه شرح و توضیح اخبار، گاه به روایات موازی و گاهی نیز به استنباط های شخصی خویش متکی است. بااین-همه، برخی نقادی های مجلسی در بخش تاریخ اسلام بحار الأنوار، بر پیش-فرض های اعتقادی استوار است که شامل موارد معدود و خاصی می گردد.
نقش قبیله شیعی بنو عبدالقیس در حیات فرهنگی و اجتماعی کوفه در عصر حضور ائمه(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بنوعبدالقیس، از قبایل عربی شمال شبه جزیره هستند که از قرن ها پیش از اسلام، در بحرین قدیم (شامل: کویت، احساء، قطر و مجمع الجزایر بحرین کنونی) ساکن بوده اند. پس از تأسیس شهر کوفه، جمعی از افراد قبیله یادشده، به این شهر مهاجرت کردند و منشأ برخی فعالیت ها و تغییرها در مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر کوفه در عصر حضور امامان شیعه(ع) شدند. این نوشتار، پس از اشاره به پیشینه اسلام آوردن و تشیع گروی بنو عبدالقیس و سابقه محبت و ارادت آنها نسبت به خاندان پیامبر، حضور ایشان را در کوفه با روش توصیفی تحلیلی و نیز بهره گیری از منابع رجالی شیعه و با هدف شناخت نقش فرهنگی و اجتماعی آنها، گزارش و جمع بندی کرده است. ازاین رو، مقاله پیش رو، به شناسایی پنجاه تن از شخصیت های حدیثی این خاندان در کوفه و معرفی آثار آنها در زمینه: حدیث، فقه، کلام و شعر، جایگاه آنان در جمع قاریان، مدرّسان قرآن و خطیبان، مناصب حکومتی آنها و سرانجام معرفی مساجد عبدالقیس، شامل: مسجد سهله، مسجد صعصعة بن صوحان و مسجد زید بن صوحان، به عنوان سه مسجد منسوب به این قبیله، همت گماشته است.
پرداختی تاریخی بر آیین های فرهنگی اجتماعی ایرانی بویهیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دولت ایرانی شیعی آل بویه، در حالی نزدیک به یکصدوسی سال فرمانروایی را تجربه کرد که با رویکردی نیمه شعوبی، فهرستی یکجا از آیین های ایرانی را در اختیار ما قرار داده است. امیران بویهی در پس زمینه آشکار اندیشه سیاسی شان، یکی از سلسله های مذهبیِ ایرانی گرا را بنیان نهادند. آنها گرچه بیش از دیگر حکومت های شیعی، بر خودباوری شیعه افزودند، اما بخش عمده میراث پیشین پادشاهی باستان را نیز در خود پروراندند. دراین میان، آیین های فرهنگی اجتماعی، به مثابه شناسنامه هویت ایرانی، به همان میزان که از سوی ایرانیان مورد استقبال قرار گرفت، به همان مقدار نیز خوشایند اهالی بغداد بود؛ چراکه ایرانیان آن را یادآور جشن های دیرین خود، و اعراب آن را فرصتی برای شادی و سرگرمی می دانستند. با هر ملاحظه ای، اما خلافت بغداد نیز این آیین ها را یادآور نوعی شکوه قدرت می دانست که می توانست در پس آن، همانندی خویش به سلسله های بزرگ را به نمایش بگذارد.
این نگاشته، ضمن گردآوری و تحلیل این رسوم، بررسی میزان تأثیر اندیشه شکوه باستانی ایران در حکمرانی امیری بویهیان را در ضمن بررسی یازده آیین معروف، به پیشخوان اندیشه پژوهشگران آل بویه می سپارد.
تحلیل کیفیت بازنمایی مقام سلطنت در گفتمان سفرنامه نویسی عصر صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نهاد سلطنت در دولت ملی، مقتدر و دارای ایدئولوژی تمایزبخش صفویه که در شخص پادشاه نمود داشت، یکی از کانون های توجه سفرنامه نویسان خارجی آن روزگار است. پژوهش پیش رو، می کوشد با بهره گیری از روش شناسی تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه خوانش تئو فن لیوون از مفهوم بازنمایی، به بازنمایی تصویری بپردازد که گفتمان سفرنامه نویسی عصر صفوی از نهاد سلطنت ارائه می دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در این سفرنامه ها فراگرد بازنمایی شاه صفوی در دو زاویه به انجام رسیده است: نخست، بازنمایی نهاد سلطنت به عنوان امری ناظر بر متافیزیک و سنّت، و دوم، بازنمایی مقام سلطنت به عنوان نهاد و جایگاهی معطوف به کارآمدی و کارایی. تصویر برآمده از بازنمایی در این سفرنامه ها، دایره ای گسترده ای از معنادهی و انتساب دال ها به مدلول ها و مصادیق را دربرمی گیرد. در این منطق، مقام سلطنت در عصر صفوی، دارای دو کیان مادی و فرامادی تصویر شده است. در این بازنمایی، شاه در نسبت با پنج منبع مشروعیت بخش این خاندان، یعنی: تصوف، تشیع، سنّت ایران شهری (شاه آرمانی ایرانی)، خوانش ایرانی شیعی از خلافت اسلامی و امواج اوّلیه مشروعیت مبتنی بر کارآمدی برآمده از موج نوپدید مدرنیته غربی تصویر شده است. این سفرنامه نویسان، کوشیده اند تا در کنار وصف شخص شاه، کیفیت ارتباط وی با دربار، نخبگان و طبقات و شئون اجتماعی را نیز بازنمایی کنند. از دید آنان، رابطه میان نهاد سلطنت و دیگر طبقات، به جز سلسله علما و فقهای شیعه، عموماً یک سویه، خطی و از بالا به پایین بوده است.
امحای بت پرستی و بازآفرینی غرور قومی عرب؛ جستاری در تاریخ نگاری هشام کلبی بر پایه کتاب الأصنام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری هشام کلبی (204ﻫ.ق.)، به ویژه در کتاب الأصنام به عنوان مسیری برای فهم تاریخ نگاری اسلامی در سده های نخستین اسلامی، همچنان شایسته بازخوانی است. این نوشتار، با رویکرد معناکاوی کتاب الأصنام و تحلیل گفت وگوی متن با نویسنده و نیز تحلیل بافت اندیشه ای و فرهنگی زمانه متن، در پی یافتن پاسخ این پرسش است که چرا کلبی در آغاز قرن سوم هجری به تولید چنین متنی در مورد بت های عرب جاهلی دست یازید؟
یافته های این پژوهش نشان می دهد که ابن کلبی متأثر از ضرورت احساس نیاز قومیّت عرب به هویت سازی و نیز به چالش کشیده شدن اصول عقاید اسلام به دستِ دیگر ادیان، به ویژه مسیحیان در سال های نخست سده سوم، کتاب الأصنام را نگاشت. او در این کتاب، ضمن بازنمایی تاریخ بت های عرب و بت پرستی آنها، به تثبیت حقانیّت الهیِ مفاهیم اسلامی و دفاع از نبوت و تبیین نقش بزرگ و تاریخی حضرت محمد(ص) در امحای بت پرستی در مقایسه با انبیای دیگر پرداخت و بر این اساس، یک هویت عربی اسلامی غرورآفرین برای قوم عرب پدید آورد.
جستاری در نقد حضور اعقاب حضرت عباس(ع) در شبه قاره هند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نسب شناسی را می توان شاخه ای از مطالعات شمرد که از نظر تاریخی، اجتماعی و حتی فقهی، دارای اهمیت بسیار، به ویژه برای شیعیان است. منابع نسب شناسی، آگاهی های اندکی در باره اعقاب عباس بن علی(ع) در اختیار ما می نهد. بر اساس مندرجات کتاب زاد الأعوان (تألیف یافته در سال 1315ق.) که تنها سند مورد استفاده منابع بعدی است، علویان عباسی تبارِ اواخر قرن پنجم هجری به هند آمدند و طایفه اعوان هند هم که اکنون علوی خوانده می شوند، بدیشان منسوب اند.
این نوشتار، برای بررسی درستی این انتساب، منابع مورد استناد زاد الأعوان، یعنی سه کتاب: میزان هاشمی، میزان قطبی و خلاصة الأنساب را با مراجعه به منابع رجالی، انساب، تاریخ و حدیث، مورد واکاوی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که دو کتاب نخست، وجود خارجی ندارد و کتاب سوم نیز به احتمال قوی همان خلاصة الأقوال مرحوم علامه حلی (م. 726ق.) است که مطالب آن برای اثبات این مدعا کافی نیست. همچنین، اثبات تاریخی شخصیتی به نام «عون قطب شاه» از نسل حضرت عباس(ع) و خلیفه عبدالقادر گیلانی، از مستندات ارائه شده برنمی آید.
سیمای زن در سروده های چهار شاعر منتخب عصر عباسی: عباس بن اَحنف، ابوالعتاهیه، دعبل و متنبّی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عصر عباسی، محل تلاقی فرهنگ های مختلف و تحول های ژرف فرهنگی و ادبی و هنری است. شعر عربی نیز در این دوره، به ویژه از منظر محتوا، دگرگون شد و شاعران نیز نقش های اجتماعی گوناگون را پذیرفتند. با توجه به جایگاه زنان در تحول های اجتماعی عصر عباسی، این نوشتار می کوشد با روش وصفی تحلیلی شخصیت زن را در سروده های چهار شاعر منتخب عصر اوّل و دوم عباسی، یعنی: عباس بن اَحنف (103 192ق)، ابوالعتاهیه (130 211ق)، دعبل خزاعی (148 246ق) و متنب ّی (303 354ق) که هرکدام دارای سبک خاصی در اشعار خود بوده اند، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که زن در تلقی شاعران این دوره، غالباً یک موجود غیرعقلانی است که از او برای رونق غزل بهره برده اند و در موارد متعددی نیز ویژگی های زنان به ابزاری برای روزی جستن شاعران و مدح و هجو دیگران تبدیل شده است.