آیات فقهی قرآن به عنوان بخشی از آموزه های دینی و نیز سرچشمه اولیه دانش فقه افزون بر تعیین تکلیف مکلفان دارای پیامدها و کارکردهای اجتماعی هم است. این پیامدها به صورت مستقیم و غیرمستقیم نظام های مختلف تشکیل دهنده یک جامعه را از خود متأثر می سازد و اثرپذیری نظام ها از این مؤلفه ها به نوبه خود به اثرپذیری یک تمدن از آنها می انجامد. این نوشتار با مبنا قرار دادن تقسیم بندی مرحوم شهید صدر از مباحث فقهی؛ یعنی تقسیم فقه به چهار باب اصلی عبادات، اموال، آداب شخصی و آداب عمومی با چند زیرشاخه فرعی، کوشیده است دلالت های اجتماعی و بالمآل تمدنی آیات فقهی قرآن را بر سه نظام منتخب؛ یعنی نظام فرهنگی و نظام سیاسی و نظام اقتصادی مورد بررسی قرار دهد. یافته های این تحقیق حکایتگر آن است که این آیات دربردارنده انبوهی از کارکردهای اجتماعی و تمدنی است که می توان آن را ظرفیت تمدنی نامید.