وبا در طول تاریخ 7 بار در جهان همه گیری جهان گستر داشته است. تا قبل از قرن 19 محدود به شبه قاره هند بود و در سال 1817 تجارت خارجی عامل انتشار این بیماری به سرزمین های دیگر شد و تلفات عظیمی به بار آورد. در قرن 19 چندین بار در اروپا همه گیر شد و عنوان مخوف ترین بیماری قرن را به خود اختصاص داد. همین ویژگی باعث نخستین تلاش ها جهت انجام قراردادهای بهداشتی بین المللی شد. وبا نخستین بار در سال 1821 وارد ایران شد اما دامنه و ابعاد وبای 1904 و نتایج زیان بار آن از قبیل نقصان در تجارت، فقدان نیروی انسانی ناشی از تلفات، افزایش قیمت غلات، کاهش امنیت عمومی، دزدی در قیاس با همه گیری های دیگر، بسیار گسترده بود. اما عامل مهمی که مانع همکاری مردم و مقامات دولتی با نیروهای خارجی برای مقابله با بیماری می شد، سوءظن نسبت به اقدامات نیروهای خارجی و تحریک احساسات مذهبی مردم توسط رهبران مذهبی از جمله آقا حسن ممقانی بود. این مقاله توسط آر. ام. بورل انگلیسی با تکیه بر اسناد و منابع دست اول عصر قاجار به تبیین همه گیری 1904 پرداخته است. در این مقاله تلاش بر آن بوده تا عوامل مؤثر بر گسترش وبا در ایران از جمله آب آشامیدنی آلوده، نحوه دفن مبتلایان و عدم امکانات پزشکی برای مقابله با شیوع آن مورد بررسی قرار گیرد.
ماجرای ملی شدن صنعت نفت در تاریخ معاصر ما به خودی خود نقطه اوج و نمادی از مجاهدت و استقامت ایرانیان محسوب می شود، اما نتیجه تاریخی آن چیزی جز تداوم سلطه استعمار بر منابع نفتی ایران نبود. تشکیل یک کنسرسیوم از غول های نفتی برای استخراج و فروش نفت، آخرین حکم دیوان دادگستری بین المللی لاهه برای حل مشکل نفت ایران بود! که اگرچه ظاهری خوش آب و رنگ داشت، ایران را در وابستگی کامل به غرب انداخت و متن آن به قدری ذلت بار بود که لایحه امتیاز نفت به کنسرسیوم با عنوان «قرارداد فروش نفت و گاز» به مردم و مجلس معرفی گردید، اما کنسرسیوم اجازه نداد حتی این نام در سند رسمی قرارداد آورده شود و به جای آن واژه «قرارداد نفت» (Oil Agreement) را در متن قرارداد ذکر نمود.برای اطلاع بیشتر از ماجرای کودتای نفتی و میوه سیاه آن، یعنی کنسرسیوم نفت ایران، خواندن نوشتار زیر را به شما خوانندگان محترم پیشنهاد می کنیم.
مخدر کشور توسط وی، بر هیچکس پوشیده نیستند اما شهبازی با سکوت درخصوص اشرف، تمام تلاش خود را متوجه انحرافات فرح دیبا و اطرافیان وی میسازد. او بخش زیادی از کتابش را به شرح جزئیات اعمال و قصد و غرضهای فرح اختصاص داده و در این راه در برخی موارد کموبیش از جاده انصاف نیز خارج شده است.
شهبازی فرح را اینگونه معرفی میکند: «فرح دختر یک سروان (گروهبان) ژاندارمری بود که به مرض سل درگذشته بود. بازماندگان او (یعنی فرح و مادرش فریده دیبا) زندگی رقتباری داشتند و با راهانداختن خانه فساد و قمار، زندگی خود را سروسامان دادند. سرگرد عطاءالله نوبخت که جمعی گارد سابق بود، به یکی از فامیلهای خودش که ناهید دالایی نام داشت، در سال 1344 گفته بود که فریده دیبا که حالا مادر گرامی علیاحضرت است، بعد از مرگ شوهرش بهخاطر فقر، با حمایت دوستان خانوادگیاش از جمله تیمسار شاهخلیلی که در آن زمان رئیسپلیس تهران بود، در خیابان عینالدوله یک قمارخانه خصوصی را اداره میکرده است.» (صص222 و 221)
مرداد ماهی است که 2 واقعه مهم یعنی انقلاب مشروطه و کودتای 28 مرداد در آن رخ داده است. تاکنون درباره کودتای 28 مرداد 1332 سخنان بسیار گفته و نوشته شده است که برخی صرفاً جنبه سیاسی داشته و ناشی از حب و بغضها بوده و دستهای هم با نگاهی عالمانه و تحقیقی آن را مورد بررسی قرار دادهاند. در این مبحث قصد داریم تا به بررسی کلی علل وقوع کودتا و شکست دولت دکتر مصدق بپردازیم. ابتدا باید یادآور شد که کودتا یک پروژه نبوده که فقط به 25 تا 28 مرداد 1332 محدود باشد. در واقع کودتا فرآیندی بود که از بدو تشکیل دولت مصدق برای سرنگونی وی شروع شد و در 28 مرداد به نتیجه نهایی رسید. در این گفتار به عوامل داخلی و خارجی دخیل در کودتا اشاره میشود.
دوران پس از انقلاب مشروطه از 1285ش. تا به سلطنت رسیدن رضا شاه در سال 1304ش. از مهم ترین و تأثیرگذارترین سال ها در تاریخ معاصر ایران است. در این دوران سراسر آشوب و درگیری، جامعه ی ایران متأثر از شرایط سیاسی و اجتماعی جهانی، ناخواسته درگیر جنگ جهانی اول شد. جنگی که جز ویرانی و نابودی دستاوردی دیگر برای ایرانیان نداشت. سال ها آشوب و درگیری، آن چنان تأثیر مخربی بر جامعه ی ایران داشت که همگان در پی ایجاد امنیت و آرامش بودند. در این شرایط عنصر جدیدی در ساختار قدرت ایران ظاهر شد و با طی کردن پله های ترقی به سرعت از قزاقی گمنام به شاه ایران تبدیل شد. مقاله این مسأله را مورد توجه قرار می دهد که شرایط و زمینه های سیاسی و اجتماعی مؤثر در قدرت گیری رضاخان تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟ در این نوشتار نشان داده می شود که دولت انگلستان در تشکیل حکومت پهلوی نقش داشت و رضا خان با تظاهر و عوام فریبی موفق به کسب حمایت عامه مردم، برخی روحانیون و روشنفکران شد و سرانجام در آبان 1304 سلطنت را از قاجار به پهلوی انتقال داد.
طرفداران رضاشاه، مساله متحدالشکل کردن لباس مردم را با آب وتاب تمام در مجلس و مطبوعات و محافل طرح می کردند و آن را «یکی از مبادی بزرگ اصلاحات» می دانستند، درحالی که رجال مستقل و آزادیخواه آن را مورد استهزا قرار می دادند و دولت و مجلس را به خاطر «صحبت کردن درباره کلاه و تنبان مردم» به انتقاد می گرفتند. بدون شک این طرح از سطحی بودن مبانی فکری و سیاسی سلطنت پهلوی حکایت داشت. آنها چیزی را به عنوان نشانه پیشرفت به مردم تحمیل می کردند که در هیچ کدام از کشورهای پیشرفته سابقه نداشت بلکه تنها به ابزاری برای تحکیم قدرت پهلوی و دستکاری در عرصه فرهنگی کشور تبدیل شده بود. ماجرای این قانون و عاقبت کار آن را در مقاله زیر ملاحظه خواهید فرمود.
ماجرای رکود تحزب در ایران زیاد پیچیده نیست و گره های کور آن در پژوهش های علمی مشخص و باز شده اند، اما با وجود این، گویی علل آن به قدری ریشه ای و پایدار هستند که نه تنها افسوس در مورد گذشته احزاب بلکه نگرانی از آینده آنها را نیز همیشه باید احساس کنیم. عاملی چون ساختار سیاسی قدرت در ایران پیش از انقلاب که باعث تشکیل احزاب فرمایشی و ناامن بودن فضای واقعی تحزب می گردید، در دوران بعد از انقلاب جای خود را به عللی مانند نفوذ بیگانگان به پیکره سیاسی جامعه از طریق احزاب، تاثیرات ناشی از مقتضیات دوران جنگ تحمیلی، بدبینی عمومی نسبت به جایگاه احزاب و... داد.اینکه آیا رکود تحزب در سرزمین ما واقعاً علل ساختاری و تاریخی دارد و اگر آری این علل کدام اند؟ در مقاله زیر بازکاوی شده است.
خاستگاه ترکان صحراهای جنوب سیبری بوده است. شمار زیادی از ترکان در قرون اولیه اسلامی به تدریج به منطقه ماورا النهر و خراسان راه یافتند. حضو ترکان شرایط سیاسی و اجتماعی منطقه را به گونه ای متحول ساخت که، از نیمه دوم قرن چهارم هجری، حاکمیت این منطقه در دست عناصر ترک نژاد غزنویان و قراختائیان قرار گرفت. این تحقیق بر آن است که به سوالات تاریخی ذیل پاسخ دهد: به چه علت- و یا عللی – منطقه ماورا النهر و خراسان در دوره زمانی مورد نظر شاهد حضور روزافزون ترکان گردید؟ آیا حکومت های وقت خراسان و ماورا النهر مواضع راهبردی یکسان و واحدی در برابر ورود ترکان داشتند و یا این که هر کدام از این حکومت ها موضع راهبردی متفاوتی اتخاذ کرده بودند؟ آیا حضور ترکان در این منطقه در نقاط دیگر جهان اسلام نیز تاثیر گذاشت؟ و سرانجام اینکه چگونه ترکان توانستند در ایران حکومت را به دست گیرند؟سرزمین اولیه ترکان منطقه زیست- محیطی صعب و دشواری را بر آن ها تحمیل می کرد. ترکان، به علت تنگی معیشت و اوضاع اجتماعی توام با کشمکش و نداشتن امنیت اجتماعی، متوجه سرزمین های آباد و متمدن ایران گردیدند، ولی از آن جهت که، پس از حکومت ساسانیان در قرون اولیه اسلامی، حکومت واحد و یکسانی در مناطق شمال شرقی ایران وجود نداشت، در هر دوره تاریخی، متناسب با راهبردی که حکومت های وقت در برابر ترکان اتخاذ می کردند، آن ها نیز برای راه یافتن به ایران متمدن، تدابیر جدیدی می اندیشیدند. تا اینکه سرانجام، بر اثر تغییر بافت اجتماعی منطقه شمال شرق ایران به نفع حضور ترکان و همچنین تضعیف حکومت هایی چون سامانیان و آل بویه، ترکان توانستند، نخست در شمال شرق ایران و سپس در تمام فلات ایران، حکومت را به دست گیرند.
وقتی که رهبران کمونیست شوروی برای خارج شدن از مشکلات اقتصادی با انگلستان وارد مذاکره و مفاهمه شدند و در نتیجه دولت دست نشانده آنها در ایران، یعنی سلطنت تازه تاسیس رضاخان، را به رسمیت شناختند، به بدترین وجه ممکن پشت کمونیست های ایران را خالی کردند و آنها که به خاطر اختلاف ایدئولوژیک با مرحوم میرزا کوچک خان جنگلی، از دوستی و همراهی جنگلی ها نیز محروم شده بودند، ناچار به فعالیت های مخفی و زیرزمینی روی آوردند.جمهوری انقلابی گیلان، که ترکیبی از نیروهای ملی، مذهبی و کمونیست بود، سرانجام به خاطر معاهده دوستی مسکو و تهران فروپاشید و هرکدام از ارکان این جمهوری به سرنوشتی گرفتار شدند. نکته مهم آن است که شوروی، فقط برای مدتی محدود، جمهوری گیلان را به رسمیت شناخت و شاید از همان ابتدا نیز به دیده کسب امتیاز از انگلیس و دولت ایران، اعلام حمایت از آن کرده بود. به هرحال ماجرای سهم روسیه در کمک به فعالیت های سیاسی کمونیست های ایرانی موضوعی پراهمیت در لابه لای تاریخ معاصر ایران است که در مقاله پیش رو فرازهایی از آن تحلیل شده است.
شکل گیری نظام بین الملل توسط اجزایی به نام دولت ــ ملت ها و دوام این نظام، مطالعه روابط خارجی در آن را دارای اهمیت می سازد؛ زیرا با گذشت زمان می توان از تاریخ روابط خارجی سخن به میان آورد و از تکرارها و گسست ها به مثابه نشانه های مختلف در درک و پیش بینی تحولات استفاده کرد. روابط ایران و آلمان نیز در همین چارچوب واجد ارزش و در خور تامل است. مقاله حاضر با بررسی دقیق این روابط در تاریخ معاصر، تصویری متصل، معنادار و مفید برای بهره برداری از آن ارائه کرده است.