مجالس عصر پهلوی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
گزارش زیر درباره عملکرد مجلس شورای ملی از دوره ششم تا بیست و چهارم است که به موضوعاتی از قبیل برگزاری انتخابات و حضور احزاب در این مجالس می پردازد.متن
به دنبال صدور فرمان مشروطیت در 14 جمادیالثانی 1324 هجری قمری از طرف مظفرالدینشاه، مجلس شورای ملی با هیاتی منتخب از شاهزادگان قاجاری، علما، اعیان و اشراف، تجار و اصناف تشکیل شد. اولین دوره مجلس شورای ملی در 12 مهر 1285 شمسی افتتاح شد و با به توپ بسته شدن مجلس در سال 1287، مشروطه نوپای ایرانی دستخوش بحرانی عظیم شد. این مشروطه نیمبند با همین وضعیت آشفته زمانی به دوره پهلوی اول منتقل شد که سلطنت قاجارها از نظر مردم یک سلطنت کهنه و پوسیده جلوه مینمود که باید تغییر میکرد. حکومتی که آشکارا با استقراض ازخارجه، بستن قراردادهای نفتی سنگین با دول بیگانه و سفرهای مکرر شاهان قاجاری به فرنگ حقوق ملی مردم ایران را نقض میکرد، دیگر ممکن نبود که مهر مشروطیت را بر آن نهاد. در نهایت در آبان 1304 شمسی در حالی که آخرین پادشاه قاجاریه در فرنگ به سر میبرد در مجلس صحبتهایی درباره خلع قاجاریه انجام گرفت تا آنکه در 22 آذر 1304شمسی رضاخان با اکثریت آرای نمایندگان، پادشاهی پهلوی را تاسیس کرد.
مجلس ششم (19 تیر 1305 تا 22 مرداد 1307)
در انتخابات دوره ششم مجلس شورای ملی با جا افتادن نسبی حکومت پهلوی بسیاری از نظامیها در اکثر نقاط کشور در امر انتخاب نمایندگان دخالت میکردند و بتدریج از این دوره به بعد سلسله فعالیتهای گستردهای برای خارج کردن نمایندگان مخالف حکومت از میدان رقابت انتخابات آغاز شد. دراین دوره، دو نفر از نمایندگان یعنی سیدحسن مدرس و دکتر محمد مصدق با قاطعیت با اعتبارنامه کسانی که با حمایت تام طرفداران حکومت شاهنشاهی به مجلس وارد شده بودند، مخالفت میکردند. از این دوره با نزدیک شدن عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار ایران به شاه، وی مجری اصلی سیاستهای حکومت شد و با همدستی او بود که در مجلس ششم تقریبا بیشتر طرفداران رضاشاه با اعمال نفوذ وارد مجلس شدند. ریاست مجلس در دوره ششم با سیدمحمد تدین و میرزا حسینخان پیرنیا بود و در مجموع 276 جلسه برگزار شد.
مجلس هفتم (14 مهر 1307 تا 14آبان1309)
این دوران تا سال1320، دوران شکلگیری خودکامگی تدریجی رضا شاه بود و فضای بلهقربانگویی مطلق به نظام اداری و سیاسی ایران حاکم شد. ریاست مجلس در این دوره به عهده حسین دادگر بود که دهمین رئیس مجلس شورای ملی و اولین رئیس دوره هفتم قانونگذاری محسوب میشد. دوره هفتم با برگزاری 174 جلسه به عمر خود پایان داد.
مجلس هشتم (24 آذر 1309 تا 29 دی1311)
در هشتمین دوره مجلس شورا نیز حسین دادگر، ریاست 129 جلسه مجلس این دوره را به عهده داشت. از این دوره به بعد، فلجکردن مجلس از سوی نظام حاکم به اشکال مختلف جلوهگر شد. رضاشاه برای تثبیت قدرت خود در این دوره برای اولین بار مصونیت پارلمانی را از نمایندگان سلب کرد.
مجلس نهم (24 اسفند1311 تا 24 فروردین 1314)
اولین جلسه دوره نهم قانونگذاری در24 اسفند 1311به ریاست عدلالملک دادگر تشکیل شد. در این دوره اعتبارنامه عبدالحسین تیمورتاش، وزیردربار از سوی نمایندگان رد شد. مجلس نهم 137جلسه داشت که ریاست آن را همچنان دادگر به عهده داشت.
مجلس دهم ( 15خرداد 1314 تا 22 خرداد 1316)
ریاست مجالس این دوره به عهده میرزا حسنخان اسفندیاری بود. از این دوره زمام امور کاملا در دست حکومت خودکامه بود و حتی یک نماینده مخالف به مجلس راه نیافت و هر کس در مجلس بود در اصل، نماینده شاه بود و آزادی انتخابات مفهوم نداشت. از مهمترین مسائلی که در این دوره به تصویب مجلس شورای ملی رسید، عقد پیمان سعدآباد میان ایران، ترکیه، افغانستان و عراق بود. دراین دوره ، مجلس تنها 108 جلسه تشکیل شد.
مجلس یازدهم
(20 شهریور 1316 تا 27 شهریور 1318)
ریاست این دوره از مجلس که 110جلسه داشت به عهده محتشمالسلطنه اسفندیاری بود. این دوره همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم بود.
مجلس دوازدهم ( 3 آبان 1318 تا 9آبان 1320)
این دوره مجلس مصادف با شروع جنگ جهانی دوم و حمله متفقین به ایران بود. انتقال قدرت از رضاشاه به پسرش محمدرضا مهمترین حادثه این دوره بود. مسوولیت ریاست مجلس دوازدهم باز هم بهعهده میرزاحسن اسفندیاری نهاده شد. از این زمان به بعد تا حدودی متاثر از فضای سیاسی کشور، نمایندگان باب انتقادهایی را درباره رضاخان گشودند. مجلس در این دوره 133 جلسه داشت.
مجلس سیزدهم (22 آبان 1320 تا 1 آذر 1322)
انتخابات مجلس سیزدهم در زمان رضاشاه صورت گرفته بود. اما با استعفای رضاشاه، این انتخابات در نظر مردم بدون مشروعیت لازم بود و آنها از شاه جدید درخواست برگزاری دوباره انتخابات و لغو انتخابات پیشین را داشتند. این انتخابات دوباره انجام گرفت، اما فهرست انتخاباتی دوره سیزدهم نسبت به دوره گذشته هیچ تغییری پیدا نکرد. افتتاح شتابزده این دوره از مجلس آنچنان بود که دریک روز 166 اعتبارنامه به تصویب رسید. یکی از عمده مشکلات این دوره مجلس ،تجربه حضور نیروهای بیگانه در کشور بود که از این زمان به بعد دست روس و انگلیس هم برای مداخله در انتخابات دوره چهاردهم نیز باز شد. در این دوره گروهگرایی و فراکسیونگرایی درمجلس آغاز شد و در مجلس چهاردهم به اوج خود رسید. هرکدام ازاین گروهها خواستار روی کار آمدن دولتی بودند که نمایندگان آنها مطابق میل وسلیقهشان باشد و همین امر موجب درگیری در مجلس و کم شدن عمر کابینهها میشد. در این دوره از مجلس حدود 224 جلسه تشکیل شد که ریاست آن را همچنان میرزا حسن اسفندیاری به عهده داشت.
مجلس چهاردهم
(6 اسفند 1322 تا 21 اسفند 1324)
انتخابات مجلس چهاردهم درحالی برگزار شد که هنوز کشور از حضور بیگانگان رنج میبرد. در انتخابات این دوره نیز دولت علی سهیلی اعمال نفوذ بسیاری کرد که مورد اعتراض شدید گروه اقلیت مجلس به رهبری دکتر مصدق قرار گرفت. از جمله فراکسیونهایی که در این مجلس وجود داشت میتوان به اراده ملی، میهن، آزادی و حزب توده اشاره کرد. رقابتهای نفتی در این دوره میان دول بیگانه (شوروی و انگلیس) آنقدر زیاد بود که امضای قرارداد با هر یک از آنها منجر به واکنش جدی طرف دیگر میشد. در این دوره، دکتر مصدق طرحی را تهیه کرد که دولتهای ایران قبل از در جریان گذاشتن مجلس شورای ملی اجازه مذاکره با دول بیگانه را نداشتند. حضور متفقین در کشور آنقدر آزاردهنده بود که موجب ایجاد فترت یک ساله بین مجلس چهاردهم و پانزدهم شد و?برگزاری انتخابات دوره پانزدهم تا قبل از خروج دول بیگانه از کشور ممنوع اعلام شد. در مجلس چهاردهم مجموعا 194جلسه به ریاست اسعد، ملکمدنی، سیدمحمد صادق طباطبایی و امیر تیمور کلالی تشکیل شد.
مجلس پانزدهم (25 تیر1326 تا 6 مرداد 1328)
بعد از فترت ایجاد شده بین مجلس چهاردهم و پانزدهم همه چیز برای برگزاری انتخابات فراهم بود. دولت قوامالسلطنه دستور برگزاری این دوره از انتخابات را صادر کرد. مذاکره درخصوص مسائل مهمی مانند نفت شمال و حل ماجرای شورشها در آذربایجان و کردستان وجود یک مجلس قدرتمند را طلب میکرد. قوام برای اعمال نفوذ در انتخابات مجلس پانزدهم با دو حزب ایران و توده حزبی موسوم به دموکرات ایران پدید آورد و تا آنجا که امکان داشت، اعضای این حزب را در مجلس وارد کرد. مجلس پانزدهم 201 جلسه داشت که ریاست آن به عهده رضا حکمت بود.
مجلس شانزدهم
(20 بهمن 1328 تا 28 بهمن 1330)
در انتخابات مجلس شانزدهم هرچند سعی بر این بود که به صورت آزاد برگزار شود اما هنوز رگههایی از مداخله نیروهای دولتی و بیگانه در انتخابات دیده میشد. در اعتراض به دخالتهای آشکار در انتخابات، جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق و گروههای مختلف از جمله حزب ایران،حزب زحمتکشان، حزب ملت ایران و جامعه مجاهدین اسلام در دربار تحصن کردند. یکی از عوامل دخالت در انتخابات مجلس شانزدهم در این دوره عبدالحسین هژیر، وزیر دربار بود که توسط فداییان اسلام ترور شد. طرح مسائل مربوط به ملیشدن صنعت نفت در مجلس و تبلیغات زیادی که از سوی جبهه ملی در این مورد صورت میگرفت، سلسله بحثهای داغی را میان نمایندگان ایجاد کرده بود تا آنکه در 29اسفند 1329شمسی لایحه ملیشدن صنعت نفت در مجلس به تصویب رسید. در مجموع در مجلس شانزدهم 218جلسه تشکیل شد و ریاست مجلس را هم رضا حکمت عهدهدار بود.
مجلس هفدهم
(7 اردیبهشت 1331 تا 28 آبان 1332)
انتخابات مجلس هفدهم با فاصلهای در حدود دوماه از اختتام مجلس شانزدهم در فضایی پر از تلاطم برگزار شد. در حالی که در دوره نخستوزیری دکتر مصدق تلاش میشد از دخالت در امور انتخابات بشدت جلوگیری شود، انتخابات در اغلب حوزهها با دخالت نظامیان و خوانین قدرتمند و عوامل بیگانه بدرستی برگزار نشد. بخصوص دولت انگلیس که با ملی شدن نفت ایران وخلع ید از کارکنان انگلیسی شرکت نفت دستش از همه جا کوتاه شده بود، تمام عزم خود را برای مداخله همه جانبه در انتخابات دوره هفدهم جزم کردهبود. مجلس هفدهم عمری طولانی نداشت و دولت دکتر مصدق این گونه استدلال میکرد که با مجلسی که مخل اقدامات دولت است، نمیشود کار کرد. با استعفای تعداد زیادی از نمایندگان این دوره که بخشی از آنها عضو فراکسیون جبهه ملی بودند و با برگزاری همهپرسی عمومی، مجلس هفدهم منحل شد. مجلس هفدهم 87 جلسه داشت و ریاست مجلس در این دوره به عهده مهندس رضوی،محمد ذوالفقاری و اورنگ بود.
مجلس هجدهم
(27 اسفند 1332 تا 26 فروردین 1335)
انتخابات دوره هجدهم قانونگذاری در زمستان سال 1332 توسط دولت زاهدی آغاز شد. عامل موثر در تسریع انتخابات این دوره مساله نفت و تلاش دولت برای تصویب قرارداد کنسرسیوم بود، به این جهت نمایندگان مجلس باید به گونهای دستچین میشدند تا زمینه تصویب این قرارداد فراهم میگشت. در این دوره، شاه برای برقراری هر چه سریعتر روابط سیاسی و فروش دوباره نفت ایران، خواهان تصویب این قرارداد بود اگرچه خود میدانست که چنین قراردادی هیچگاه منافع ایران را به طور کامل تامین نمیکند. اصلیترین رقابت انتخاباتی در این دوره، میان طرفداران زاهدی و اسدالله علم بود. زاهدی نخستوزیر کودتا، جدیت بسیاری کرد تا نمایندگان وفادار به خود و دولتش را از صندوقهای انتخاباتی بیرون آورد، از سوی دیگر علم نیز به طرفداری از شاه به اقدام مشابهی دست زد. وی تلاش زایدالوصفی کرد تا نمایندگان مورد نظر خود را از مناطق تحت نفوذ خویش به مجلس وارد کند تا در این مبارزه بر نخستوزیر مغضوب پیشی گیرد. این در حالی بود که در انتخابات این دوره، نهضت مقاومت ملی که پس از کودتا فعالیتهای خود را به صورت نیمهمخفی ادامه میداد نیز برای حضور در انتخابات، کاندیداهای خود را معرفی کرد و به اقداماتی چون اعتراضهای خیابانی، تشکیل سازمان نظارت بر آزادی انتخابات و پخش اعلامیه در خصوص عدم آزادی انتخابات پرداخت. به رغم این تلاشها، دولت زاهدی مانع از انتخاب نمایندگان این گروه شد. انتخابات این دوره در جوی غیرمردمی و با دخالت آشکار دولت برگزار شد. در این دوره، کمی بیش از نصف وکلا برای اولین بار در مجلس حضور یافتند. از وکلای غیرمستعفی مجلس دوره هفدهم نیز جز چند نفری که پرچم مخالفت با دولت را برافراشته بودند، بقیه دوباره به مجلس راه یافتند. رسوایی انتخابات بهگونهای نمایان بود که روزنامههای غیردولتی نیز ناگزیر از افشای آن شدند. مجلس هجدهم سرانجام بدون حضور نمایندگان واقعی مردم و در شرایطی که هنوز نمایندگان تهران انتخاب نشده بودند در 27 اسفند 1332 افتتاح شد. عمر این مجلس دو سال بود که در آن امکان برپایی 232 جلسه فراهم شد.
مجلس نوزدهم
(10 خرداد 1335 تا 29 خرداد 1339)
انتخابات مجلس نوزدهم زیر نظر مستقیم علم برگزار شد. با حضور وی به عنوان وزیر کشور امکان هرگونه انتخابات آزاد سلب شد. در این دوره، رژیم از حضور افراد میانهرو در انتخابات جلوگیری کرد. ابوالحسن حائریزاده و محمد درخشش نمایندگان تهران در دوره هجدهم به دلیل مخالفت با قرارداد کنسرسیوم به مجلس نوزدهم راه نیافتند. در جریان این انتخابات، حکومت نظامی همچنان پابرجا بود و از برگزاری میتینگها و جلسات جلوگیری به عمل میآمد. در این دوره نیز مانند دوره گذشته، تقلبهای بیشماری در انتخاب نمایندگان صورت گرفت. این موضوع بویژه از سوی دستگاه علم بیشتر نمایان شد. علم در این دوره نیز تلاش کرد تا نامزدهای نمایندگی هوادار خود را راهی مجلس کند. به عنوان نمونه میتوان به موضوع انتخابشدن مهدی ارباب یزدی نماینده بندر عباس اشاره کرد که با دخالت مستقیم علم انتخاب شد. نهضت مقاومت ملی نیز در این دوره بهمانند گذشته ضمن خردهگیری از نحوه فعالیت دولت به منظور کنترل انتخابات، از مردم خواست که از شرکت در چنین انتخاباتی پرهیز کنند. به رغم این تلاش، دولت توانست با استفاده از ترفندهای سیاسی از حضور نیروهای مخالف جلوگیری کرده و مجلسی قابل قبول برای دربار فراهم کند. نکته مهم در این دوره از مجلس،گرایش برخی نمایندگان به دو حزب تازهتاسیس ملیون و مردم بود. شاه، بهمنظور انجام اصلاحات سیاسی، به عنوان اساسیترین کار به ایجاد سیستم دوحزبی در کشور اقدام کرد.مسوولیت تاسیس حزب مردم به عهده علم گذاشته شد. ایجاد حزب، فرصتی دوباره به علم داد تا تصویر دیگری از خود در صحنه سیاست نشان بدهد. حزب ملیون نیز توسط اقبال نخستوزیر وقت با موافقت شاه ایجاد شد. از ابتدای تاسیس این احزاب، هسته اولیه طرفداران دوحزب در دوره نوزدهم مجلس شورای ملی تشکیل شد، به گونهای که حزب ملیون با 65 عضو ثابت و حزب مردم با 44 عضو رسمی، رقابت سختی را با یکدیگر در پیش گرفتند و هریک در تلاش بود تا سهم بیشتری از نمایندگان را به خود اختصاص دهد تا بتواند جایگاه مهمی در دوره بعدی مجلس را از آن خود کند. نکته مهم این دوره، تغییر مدت دوره نمایندگی مجلس از 2 سال به 4 سال بود. دوره نوزدهم پس از برپایی 417جلسه به پایان رسید.
مجلس بیستم
(2 اسفند 1339 تا 19 اردیبهشت 1340)
در خلال فترت بین مجلس نوزدهم و بیستم که نزدیک 9 ماه به طول انجامید، مبارزات انتخاباتی بین سه گروه در کشور آغاز شد. سه گروهی که در انتخابات تابستانی شرکت داشتند عبارت بودند از حزب ملیون به رهبری دکتر اقبال نخستوزیر وقت، حزب مردم به رهبری علم و حزب منفردان به رهبری چند نفر از جمله دکتر علی امینی، سیدجعفر بهبهانی، ارسلان خلعتبری و فتحالله فرود. در این دوره جبهه ملی نیز به مبارزه انتخاباتی پرداخت و توانست نماینده خود را از حوزه کاشان به مجلس وارد کند. در آستانه برگزاری انتخابات، شاه اعلام کرد که انتخابات این دوره آزاد است. وی در حقیقت با این سخن براین امر صحه گذاشت که انتخابات پیشین از آزادی چندانی برخوردار نبوده است.
در جریان این انتخابات، حزب مردم و منفردین، دولت را متهم به تقلب و مداخله در انتخابات کردند. تقلبات فاحش اقبال در صندوقهای انتخاباتی با استفاده از اعضای انجمن نظارت بر انتخابات موجب شد بیشترین افرادی که سر از صندوق انتخابات بیرون آوردند از حزب ملیون باشند. این مساله و اعتراضات بیحد و حصر حزب مردم و دیگر احزاب موجب شد که شاه در مصاحبه مطبوعاتی به علت بدی روند انتخابات به استعفای دسته جمعی نمایندگان منتخب فرمان دهد. در نتیجه کابینه دکتر اقبال، استعفای خود را تقدیم کرد. با دستور شاه در اواخر آذر 1339 انتخابات مجدد دوره بیستم آغاز شد. این انتخابات باز هم بدون حضور جمع کثیری از مردم انجام گرفت و افرادی از هردو گروه به مجلس راه یافتند. نکته جالب این انتخابات، حضور دکتر اقبال به عنوان نماینده مجلس از حوزه انتخابیه مشهد بود که به رغم ایجاد اعمال خلاف قانون توانست از طریق حزب خود به مجلس راه یابد که البته باوجود تصویب اعتبارنامه وی تا پایان مجلس مورد عتاب وسرزنش برخی نمایندگان بود. اما عمر این مجلس برای پیمودن این مسیر چهار ساله دوامی نیافت و پس از گذشت 20 جلسه، با استعفای کابینه شریف امامی و روی کارآمدن علی امینی به فرمان شاه منحل شد.لازم به یادآوری است که از مجلس هجدهم تا بیستم سردار فاخر حکمت به عنوان رئیس مجلس به فعالیت پرداخت اما از مجلس بیست و یکم به بعد عبدالله ریاضی بر مسند ریاست مجلس قرارگرفت.
مجلس بیست و یکم (14مهر 1342 تا 13مهر 1346)
با روی کار آمدن اسدالله علم نخستین مساله، برگزاری انتخابات مجلس و باز گشایی آن بود. شاه در آغاز تمایل چندانی به برگزاری انتخابات زودهنگام نداشت و در انتظار فرصتی برای انجام اصلاحات مورد نظر خود در زمان فقدان مجلس بود. در حقیقت میتوان گفت که با ورود به دهه چهل، شاه از قدرت فوقالعادهای در حکومت برخوردار شد و از این نظر جایگاه مجلس در دیدگاه وی به پایینترین سطح خود نزول کرد. بهرغم بینیازی وی از وجود مجلس، وقایعی مانند انقلاب سفید و همچنین لزوم تصویب صوری لوایح موجب شد که دستور برگزاری انتخابات صادر شود. در این دوره نیز مانند گذشته علم در تنظیم فهرست کاندیداهای مجلس نقش موثری را ایفا میکرد. در این دوره در کنار حزب ملیون که تا حدود زیادی ضعیف شده بود، حزب مردم تلاش کرد تا نمایندگان خود را به مجلس شورای ملی وارد کند. علاوه بر این دو حزب،گروه دیگری به نام «کانون مترقی» نیز به عرصه انتخابات پا گذاشت. در این زمان، آمریکاییان ساختار سیاسی حاکمیت در ایران را نیازمند تحول و نوسازی جدیتری میدانستند و خواهان به وجود آمدن گروه جدیدی از نخبگان سیاسی بودند تا بتوانند در جهت تحقق آرمانهای آنها گام بردارند. جمعیت جدید به ریاست حسنعلی منصور، گروه پیشرو (کانون مترقی) نامیده شد و از همان آغاز تحت حمایت و هدایت ضمنی یا مستقیم محافل آمریکایی و طرفداران سیاست آنها در کشور قرار گرفت. بنابراین، این گروه به عنوان تنها سازمانی که بیشترین تعداد اعضای خود را در فهرست نمایندگی مجلس قرار داد، مطرح شد. نام این گروه پس از مدتی به حزب ایران نوین تغییر یافت. مقدمه انتخابات مجلس بیست و یکم با تشکیل کنگره آزادمردان و آزادزنان که ظاهرا محصول انقلاب سفید و مجمعی از نمایندگان کارگران وکشاورزان و روشنفکران کانون مترقی بود، فراهم شد. علاوه بر مسائل سیاسی و حضور یک حزب جدید، انتخابات این دوره مجلس با اندک تفاوتی نسبت به دورههای قبل برگزار شد. از جمله آن که در این دوره برای اولین بار، زنان امکان حضور در مجلس را به دست آوردند. نکته دوم نیز بهرهگیری دولت از کارتهای الکترال در انتخابات بود که از این دوره به بعد مورد استفاده قرار گرفت. استفاده ابزاری از این امکان موجب شد که دولت بتواند در میان طبقات مختلف نفوذ کرده و از این حربه برای سوءاستفاده و دخالت در انتخابات بهره گیرد. علاوه برمسائل موجود، انتخابات در فضایی برگزار شد که به دلیل قیام 15 خرداد و تحریم انتخابات از سوی علما، مردم رغبتی به حضور نیافتند. در حقیقت در این زمان علاوه بر مخالفتهای جبهه ملی برای حضور در انتخابات، روحانیون نیز به دلیل وقایع به وجود آمده از سوی رژیم بشدت با این موضوع برخورد کردندو با دادن اعلامیهها و فتاوی، مردم را از حضور در انتخابات بر حذر میداشتند. سرانجام بهرغم مخالفتهای گروههای مخالف، انتخابات این دوره از مجلس نیز مطابق خواست هیات حاکمه بهانجام رسید. بسیاری از افرادی که در این دوره بهمجلس راه یافتند از نیروهای نوظهور به شمار میآمدند که برای اولین بار به مجلس وارد میشدند. با تلاش کانون مترقی برای ورود اعضای خود، در حدود 181 نفر از نمایندگان جزو این گروه به شمار میآمدند. بنابراین کانون مترقی در مقایسه با حزب مردم جایگاه والایی را در مجلس از آن خود کرد. اولین اقدام مجلس شورای ملی در دوره بیست و یکم، تعیین تکلیف بیش از 600 مصوبه دوران دو ساله فترت بود که توسط دولت به تصویب رسیده بود. دولت حزبی حسنعلی منصور توانست با ترفندهای خاص تمامی این لوایح را در مجلس به تصویب رساند.
از جمله این لوایح میتوان به طرح لایحه کاپیتولاسیون اشاره کرد که بحثها و جدلهای بسیاری را در کشور به وجود آورد. این دوره از مجلس با برگزاری 381 جلسه به کار خود پایان داد.
مجلس بیست و دوم
(14 مهر 1346 تا 9 شهریور 1350)
در انتخابات این دوره مجلس نیز مانند دوران گذشته از سوی دربار و دولت، وعده انتخابات آزاد به مردم داده شد. در این دوره نیز علم به عنوان وزیر دربار در کنار شاه جریان انتخابات را زیر نظر داشت. دولت حزبی هویدا نیز بیشترین تلاش را برای وارد کردن نمایندگان دلخواه خود از حزب ایران نوین صورت داد. از اوایل اردیبهشت 1346وزارت کشور مشغول فراهمآوردن مقدمات برگزاری انتخابات دوره بیست ودوم مجلس شورای?ملی بود. با گسترش شایعات درباره حزبی بودن انتخابات این دوره از مجلس، شیفتگان وکالت مجلس به تکاپو افتادند تا با نامنویسی در دو حزب مردم و بویژه حزب ایران نوین که زمینههای بهتری را برای حضور در مجلس فراهم میکرد، به آرزوی دیرینه خویش دست یابند.در این میان رهبران حزب ایران نوین تلاش میکردند تا اعضای سرشناس حزب مردم را با وعده دلفریب راهیابی به مجلس با خود همراه کنند. فعالیتهای این حزب مورد اعتراض رهبران حزب مردم قرار گرفت، بهگونهای که آنان، حزب ایران نوین و شخص هویدا را به تقلب و اعمال نفوذ گسترده و ایجاد محدودیت برای حزب مردم متهم کردند. حزب ایران نوین که در بسیاری از کارخانهها و مراکز کارگری، سلطه گستردهای داشت، از روزهای قبل از رای گیری با ترفندهای مختلف به جمعآوری شناسنامههای افراد برای صدور کارت الکترال مبادرت میورزید و پس از دریافت کارتها و درج نام کاندیدای حزب ایران نوین، شناسنامهها را به افراد مسترد میکرد.
این حزب همچنین با در اختیار داشتن فرمانداران شهرستانهای مختلف توانست بیشترین فعالیتها را برای جمع آوری آرا صورت دهد. در این میان هیچگاه نباید از نقش ساواک در اجرای وظیفه نظارتی آن به دستور دربار غافل ماند.در اینجا لازم است به گروه جدیدی که توانست در این دوره از مجلس کاندیداهای خود را به مجلس وارد کند، اشاره کرد. حزب پانایرانیست در این دوره از مجلس توانست با تلاش خود، 5 نفر از اعضای خود را به مجلس وارد کند.این حزب از جمله مخالفان اصلی دولت وقت در طول این دوره مجلس به شمار میآمدکه در هر زمانی با سیاستهای دولت به مقابله میپرداخت.(نمونه این امر در مساله بحرین دیده شد.) حزب پانایرانیست مانند دیگر احزاب، حامی سرسخت شاه به شمار میآمد اما از جمله منتقدان همیشگی دولتهای وقت بود. در حقیقت رهبران این حزب در مرام خود موضع دولت را از شاه جدا میدانستند و معتقد بودند که هیچگاه هیات حاکمه طبق خواستههای شاه عمل نمیکند. با برگزاری انتخابات، شکست حزب مردم بشدت آشکار شد و این حزب نتوانست در شهرهای بزرگ از جمله تهران نمایندهای را به مجلس وارد کند. با این رویه فراکسیون حزب ایران نوین با 150عضو بیشترین تعداد نمایندگان مجلس را به خود اختصاص داد. در کنار آن فراکسیون مردم با 33 عضو در ردیف دوم قرار گرفت.
حزب پانایرانیست نیز با 5 عضو در جایگاه سوم قرار گرفت. مهندس عبدالله ریاضی، رییس مجلس نیز به عنوان تنها عضو منفرد مجلس حضور داشت. از جمله مسائل مهم این دوره، جدایی بحرین از ایران بود که با توافقات پشت پرده خارجی شاه و همچنین نمایندگان مجلس به تصویب رسید و تنها گروه مخالف این جریان اعضای حزب پانایرانیست شامل پزشکپور، عاملی تهرانی، فریور و طالع بودند. این در حالی بود که با توافقات پنهانی، فضلالله صدر از اعضای پانایرانیست از پذیرش نظر یاران قدیم خود خودداری کرد و با قبول نظر دولت، زمینه اخراج خود از حزب را فراهم کرد. نکته دیگر این مجلس، استیضاح دولت هویدا توسط حزب پانایرانیست به دلیل پذیرش جدایی بحرین از ایران بود. گفتنی است که در این دوره از انتخابات، تعداد وکلای مجلس از 200نفر به 219 نفر افزایش یافت. مجلس بیست و دوم پساز برگزاری 255 جلسه به پایان رسید.
مجلس بیست و سوم
(9 شهریور 1350 تا 16 شهریور 1354)
انتخابات دوره بیست و سوم مجلس شورای ملی در سال 1350 برگزار شد. در انتخابات این دوره، حزب پانایرانیست به دلیل انتقاد به مساله جدایی بحرین از ایران و استیضاح دولت، حق شرکت در انتخابات را نداشت. منوچهر کلالی، دبیرکل حزب ایران نوین و حسن زاهدی، وزیر کشور مامور برگزاری انتخابات شدند.
در این دوره از انتخابات، عده نمایندگان مجلس به 268 نفر افزایش یافت. به این سبب نمایندگان احزاب امیدوار بودند تا سهم بیشتری از کرسیهای مجلس را به خود اختصاص دهند. انتخابات دوره بیست وسوم، دومین انتخابات حزبی مجلس بعد از کودتا بود، زیرا بهرغم وجود احزاب ایران نوین و مردم، از آنجا که انتخابات این دوره را کنگره آزادمردان و آزادزنان انجام داده بود، نمیتوان آن را جزو انتخابات حزبی دانست. درواقع با احتساب دوره بیست و دوم، این انتخابات، دومین دوره انتخابات حزبی بود. حزب ایران نوین از اواخر سال 1349 برای ثبتنام از کاندیداها اقدام کرد. در این میان علاقهمندان وکالت برای به دست آوردن کرسیهای نمایندگی مجلس هزینه بسیاری نیز متقبل شدند.حزب مردم هم برای جانماندن از میدان رقابت، با تبلیغات فراوان به فعالیت پرداخت.
حزب ایران نوین با همان راهکارهای کهنه انتخابات پیشین با توسل به فرمانداران و افراد ذینفوذ در ادارات مختلف تهران و دیگر نقاط کشور سعی کرد تا بیشترین آرا را از آن خود کند. با پایان یافتن انتخابات، بر اساس آنچه که از قبل پیش بینی میشد، حزب ایران نوین اکثریت وکلای مجلس را به خود اختصاص داد و باز هم حزب مردم به عنوان حزب مخالف در رده دوم قرار گرفت. در این میان، یک نفر از حزب ایرانیان و یک نفر به عنوان منفرد به مجلس راه یافتند. فضلالله صدر هم در دوره پیشین مجلس با اتخاذ موضع موافق با دولت در خصوص جدایی بحرین، توانست مجوز حضور در این دوره از مجلس را دریافت کند. مجلس بیست و سوم پس از بر پایی 211جلسه، به کار خود پایان داد.
مجلس بیست و چهارم
(17 شهریور 1354 تا 22 بهمن 1357)
مجلس بیست و چهارم آخرین مجلس دوره پهلوی به شمار می آید که بیش از سه سال دوام نیاورد. در این دوره نیز شاه طی سخنان خود در 20 مهر 1353 اعلام کرد که انتخابات این دوره از آزادی کامل برخوردار است. با صدور فرمان شاه مبنی بر تاسیس حزب رستاخیز، دو حزب ایران نوین و مردم منحل شدند و داستان فعالیت این دو حزب نیز خاتمه یافت. شاه بر این باور بود که تمامی واجدان شرایط چنانچه به وطن خود وفادار باشند، باید در این حزب عضو شوند. پس از انحلال، احزاب نمایندگان مجلس نیز برای حفظ منافع خود،عضویت در این حزب را پذیرفتند. برخلاف این افراد، بسیاری از مخالفان حکومت ایجاد این حزب را مظهر بارزی از دیکتاتوری میدانستند.
به منظور برپایی انتخابات و بازگشایی مجلس دولت زمینههای لازم را فراهم کرد، به این منظور نظارت بر اجرای انتخابات و گزینش نمایندگان به کمیسیونهایی از حزب رستاخیز واگذار شد. بهرغم تبلیغات گستردهای که از سوی هیات حاکمه مبنی بر آزادی انتخابات در این دوره صورت میگرفت، در عمل این انتخابات فرق چندانی با انتخابات دوره قبل نداشت و باز هم اعضای موثر دربار در چگونگی انجام انتخابات و برگزیدن نمایندگان دخالت میکردند.
به رغم تلاشهای گسترده برای شرکت بیشتر مردم در انتخابات،جمعیت چندانی در آن حضور نیافت.
مجلس بیست وچهارم نتوانست مدت زمان مقرر را طی کند و در 22 بهمن 57پس از طیکردن 209جلسه، با سقوط رژیم پایان یافت.
منابع:
1) مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی از دوره ششم تا بیست وچهارم
2) سفری، محمدعلی، قلم و سیاست از کودتای 28مرداد تا ترور منصور، نشر نامک، تهران 1373
3) سلامی، غلامرضا، اسنادی از انتخابات مجلس در دوره رضاشاه، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران 1384
4) شاهدی، مظفر، سه حزب ملیون، مردم، ایران نوین 1353-1336، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
5) شجیعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران در انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات سخن 1372
6) مروار، محمد، مجلس شورای ملی از (دورههای بیست و یکم تا بیست و چهارم)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386
7) مروارید، یونس، از مشروطه تا جمهوری،نگاهی به ادوار مجالس قانونگذاری در دوران مشروطیت، تهران، چاپ بهارستان 1377
8) مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، انتشارات علمی 1374
9) نجاتی، غلامرضا، تاریخ بیست و پنج ساله ایران از کودتا تا انقلاب، تهران، انتشارات رسا، 1371
پنجشنبه 27 خرداد 1389
مجلس ششم (19 تیر 1305 تا 22 مرداد 1307)
در انتخابات دوره ششم مجلس شورای ملی با جا افتادن نسبی حکومت پهلوی بسیاری از نظامیها در اکثر نقاط کشور در امر انتخاب نمایندگان دخالت میکردند و بتدریج از این دوره به بعد سلسله فعالیتهای گستردهای برای خارج کردن نمایندگان مخالف حکومت از میدان رقابت انتخابات آغاز شد. دراین دوره، دو نفر از نمایندگان یعنی سیدحسن مدرس و دکتر محمد مصدق با قاطعیت با اعتبارنامه کسانی که با حمایت تام طرفداران حکومت شاهنشاهی به مجلس وارد شده بودند، مخالفت میکردند. از این دوره با نزدیک شدن عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار ایران به شاه، وی مجری اصلی سیاستهای حکومت شد و با همدستی او بود که در مجلس ششم تقریبا بیشتر طرفداران رضاشاه با اعمال نفوذ وارد مجلس شدند. ریاست مجلس در دوره ششم با سیدمحمد تدین و میرزا حسینخان پیرنیا بود و در مجموع 276 جلسه برگزار شد.
مجلس هفتم (14 مهر 1307 تا 14آبان1309)
این دوران تا سال1320، دوران شکلگیری خودکامگی تدریجی رضا شاه بود و فضای بلهقربانگویی مطلق به نظام اداری و سیاسی ایران حاکم شد. ریاست مجلس در این دوره به عهده حسین دادگر بود که دهمین رئیس مجلس شورای ملی و اولین رئیس دوره هفتم قانونگذاری محسوب میشد. دوره هفتم با برگزاری 174 جلسه به عمر خود پایان داد.
مجلس هشتم (24 آذر 1309 تا 29 دی1311)
در هشتمین دوره مجلس شورا نیز حسین دادگر، ریاست 129 جلسه مجلس این دوره را به عهده داشت. از این دوره به بعد، فلجکردن مجلس از سوی نظام حاکم به اشکال مختلف جلوهگر شد. رضاشاه برای تثبیت قدرت خود در این دوره برای اولین بار مصونیت پارلمانی را از نمایندگان سلب کرد.
مجلس نهم (24 اسفند1311 تا 24 فروردین 1314)
اولین جلسه دوره نهم قانونگذاری در24 اسفند 1311به ریاست عدلالملک دادگر تشکیل شد. در این دوره اعتبارنامه عبدالحسین تیمورتاش، وزیردربار از سوی نمایندگان رد شد. مجلس نهم 137جلسه داشت که ریاست آن را همچنان دادگر به عهده داشت.
مجلس دهم ( 15خرداد 1314 تا 22 خرداد 1316)
ریاست مجالس این دوره به عهده میرزا حسنخان اسفندیاری بود. از این دوره زمام امور کاملا در دست حکومت خودکامه بود و حتی یک نماینده مخالف به مجلس راه نیافت و هر کس در مجلس بود در اصل، نماینده شاه بود و آزادی انتخابات مفهوم نداشت. از مهمترین مسائلی که در این دوره به تصویب مجلس شورای ملی رسید، عقد پیمان سعدآباد میان ایران، ترکیه، افغانستان و عراق بود. دراین دوره ، مجلس تنها 108 جلسه تشکیل شد.
مجلس یازدهم
(20 شهریور 1316 تا 27 شهریور 1318)
ریاست این دوره از مجلس که 110جلسه داشت به عهده محتشمالسلطنه اسفندیاری بود. این دوره همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم بود.
مجلس دوازدهم ( 3 آبان 1318 تا 9آبان 1320)
این دوره مجلس مصادف با شروع جنگ جهانی دوم و حمله متفقین به ایران بود. انتقال قدرت از رضاشاه به پسرش محمدرضا مهمترین حادثه این دوره بود. مسوولیت ریاست مجلس دوازدهم باز هم بهعهده میرزاحسن اسفندیاری نهاده شد. از این زمان به بعد تا حدودی متاثر از فضای سیاسی کشور، نمایندگان باب انتقادهایی را درباره رضاخان گشودند. مجلس در این دوره 133 جلسه داشت.
مجلس سیزدهم (22 آبان 1320 تا 1 آذر 1322)
انتخابات مجلس سیزدهم در زمان رضاشاه صورت گرفته بود. اما با استعفای رضاشاه، این انتخابات در نظر مردم بدون مشروعیت لازم بود و آنها از شاه جدید درخواست برگزاری دوباره انتخابات و لغو انتخابات پیشین را داشتند. این انتخابات دوباره انجام گرفت، اما فهرست انتخاباتی دوره سیزدهم نسبت به دوره گذشته هیچ تغییری پیدا نکرد. افتتاح شتابزده این دوره از مجلس آنچنان بود که دریک روز 166 اعتبارنامه به تصویب رسید. یکی از عمده مشکلات این دوره مجلس ،تجربه حضور نیروهای بیگانه در کشور بود که از این زمان به بعد دست روس و انگلیس هم برای مداخله در انتخابات دوره چهاردهم نیز باز شد. در این دوره گروهگرایی و فراکسیونگرایی درمجلس آغاز شد و در مجلس چهاردهم به اوج خود رسید. هرکدام ازاین گروهها خواستار روی کار آمدن دولتی بودند که نمایندگان آنها مطابق میل وسلیقهشان باشد و همین امر موجب درگیری در مجلس و کم شدن عمر کابینهها میشد. در این دوره از مجلس حدود 224 جلسه تشکیل شد که ریاست آن را همچنان میرزا حسن اسفندیاری به عهده داشت.
مجلس چهاردهم
(6 اسفند 1322 تا 21 اسفند 1324)
انتخابات مجلس چهاردهم درحالی برگزار شد که هنوز کشور از حضور بیگانگان رنج میبرد. در انتخابات این دوره نیز دولت علی سهیلی اعمال نفوذ بسیاری کرد که مورد اعتراض شدید گروه اقلیت مجلس به رهبری دکتر مصدق قرار گرفت. از جمله فراکسیونهایی که در این مجلس وجود داشت میتوان به اراده ملی، میهن، آزادی و حزب توده اشاره کرد. رقابتهای نفتی در این دوره میان دول بیگانه (شوروی و انگلیس) آنقدر زیاد بود که امضای قرارداد با هر یک از آنها منجر به واکنش جدی طرف دیگر میشد. در این دوره، دکتر مصدق طرحی را تهیه کرد که دولتهای ایران قبل از در جریان گذاشتن مجلس شورای ملی اجازه مذاکره با دول بیگانه را نداشتند. حضور متفقین در کشور آنقدر آزاردهنده بود که موجب ایجاد فترت یک ساله بین مجلس چهاردهم و پانزدهم شد و?برگزاری انتخابات دوره پانزدهم تا قبل از خروج دول بیگانه از کشور ممنوع اعلام شد. در مجلس چهاردهم مجموعا 194جلسه به ریاست اسعد، ملکمدنی، سیدمحمد صادق طباطبایی و امیر تیمور کلالی تشکیل شد.
مجلس پانزدهم (25 تیر1326 تا 6 مرداد 1328)
بعد از فترت ایجاد شده بین مجلس چهاردهم و پانزدهم همه چیز برای برگزاری انتخابات فراهم بود. دولت قوامالسلطنه دستور برگزاری این دوره از انتخابات را صادر کرد. مذاکره درخصوص مسائل مهمی مانند نفت شمال و حل ماجرای شورشها در آذربایجان و کردستان وجود یک مجلس قدرتمند را طلب میکرد. قوام برای اعمال نفوذ در انتخابات مجلس پانزدهم با دو حزب ایران و توده حزبی موسوم به دموکرات ایران پدید آورد و تا آنجا که امکان داشت، اعضای این حزب را در مجلس وارد کرد. مجلس پانزدهم 201 جلسه داشت که ریاست آن به عهده رضا حکمت بود.
مجلس شانزدهم
(20 بهمن 1328 تا 28 بهمن 1330)
در انتخابات مجلس شانزدهم هرچند سعی بر این بود که به صورت آزاد برگزار شود اما هنوز رگههایی از مداخله نیروهای دولتی و بیگانه در انتخابات دیده میشد. در اعتراض به دخالتهای آشکار در انتخابات، جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق و گروههای مختلف از جمله حزب ایران،حزب زحمتکشان، حزب ملت ایران و جامعه مجاهدین اسلام در دربار تحصن کردند. یکی از عوامل دخالت در انتخابات مجلس شانزدهم در این دوره عبدالحسین هژیر، وزیر دربار بود که توسط فداییان اسلام ترور شد. طرح مسائل مربوط به ملیشدن صنعت نفت در مجلس و تبلیغات زیادی که از سوی جبهه ملی در این مورد صورت میگرفت، سلسله بحثهای داغی را میان نمایندگان ایجاد کرده بود تا آنکه در 29اسفند 1329شمسی لایحه ملیشدن صنعت نفت در مجلس به تصویب رسید. در مجموع در مجلس شانزدهم 218جلسه تشکیل شد و ریاست مجلس را هم رضا حکمت عهدهدار بود.
مجلس هفدهم
(7 اردیبهشت 1331 تا 28 آبان 1332)
انتخابات مجلس هفدهم با فاصلهای در حدود دوماه از اختتام مجلس شانزدهم در فضایی پر از تلاطم برگزار شد. در حالی که در دوره نخستوزیری دکتر مصدق تلاش میشد از دخالت در امور انتخابات بشدت جلوگیری شود، انتخابات در اغلب حوزهها با دخالت نظامیان و خوانین قدرتمند و عوامل بیگانه بدرستی برگزار نشد. بخصوص دولت انگلیس که با ملی شدن نفت ایران وخلع ید از کارکنان انگلیسی شرکت نفت دستش از همه جا کوتاه شده بود، تمام عزم خود را برای مداخله همه جانبه در انتخابات دوره هفدهم جزم کردهبود. مجلس هفدهم عمری طولانی نداشت و دولت دکتر مصدق این گونه استدلال میکرد که با مجلسی که مخل اقدامات دولت است، نمیشود کار کرد. با استعفای تعداد زیادی از نمایندگان این دوره که بخشی از آنها عضو فراکسیون جبهه ملی بودند و با برگزاری همهپرسی عمومی، مجلس هفدهم منحل شد. مجلس هفدهم 87 جلسه داشت و ریاست مجلس در این دوره به عهده مهندس رضوی،محمد ذوالفقاری و اورنگ بود.
مجلس هجدهم
(27 اسفند 1332 تا 26 فروردین 1335)
انتخابات دوره هجدهم قانونگذاری در زمستان سال 1332 توسط دولت زاهدی آغاز شد. عامل موثر در تسریع انتخابات این دوره مساله نفت و تلاش دولت برای تصویب قرارداد کنسرسیوم بود، به این جهت نمایندگان مجلس باید به گونهای دستچین میشدند تا زمینه تصویب این قرارداد فراهم میگشت. در این دوره، شاه برای برقراری هر چه سریعتر روابط سیاسی و فروش دوباره نفت ایران، خواهان تصویب این قرارداد بود اگرچه خود میدانست که چنین قراردادی هیچگاه منافع ایران را به طور کامل تامین نمیکند. اصلیترین رقابت انتخاباتی در این دوره، میان طرفداران زاهدی و اسدالله علم بود. زاهدی نخستوزیر کودتا، جدیت بسیاری کرد تا نمایندگان وفادار به خود و دولتش را از صندوقهای انتخاباتی بیرون آورد، از سوی دیگر علم نیز به طرفداری از شاه به اقدام مشابهی دست زد. وی تلاش زایدالوصفی کرد تا نمایندگان مورد نظر خود را از مناطق تحت نفوذ خویش به مجلس وارد کند تا در این مبارزه بر نخستوزیر مغضوب پیشی گیرد. این در حالی بود که در انتخابات این دوره، نهضت مقاومت ملی که پس از کودتا فعالیتهای خود را به صورت نیمهمخفی ادامه میداد نیز برای حضور در انتخابات، کاندیداهای خود را معرفی کرد و به اقداماتی چون اعتراضهای خیابانی، تشکیل سازمان نظارت بر آزادی انتخابات و پخش اعلامیه در خصوص عدم آزادی انتخابات پرداخت. به رغم این تلاشها، دولت زاهدی مانع از انتخاب نمایندگان این گروه شد. انتخابات این دوره در جوی غیرمردمی و با دخالت آشکار دولت برگزار شد. در این دوره، کمی بیش از نصف وکلا برای اولین بار در مجلس حضور یافتند. از وکلای غیرمستعفی مجلس دوره هفدهم نیز جز چند نفری که پرچم مخالفت با دولت را برافراشته بودند، بقیه دوباره به مجلس راه یافتند. رسوایی انتخابات بهگونهای نمایان بود که روزنامههای غیردولتی نیز ناگزیر از افشای آن شدند. مجلس هجدهم سرانجام بدون حضور نمایندگان واقعی مردم و در شرایطی که هنوز نمایندگان تهران انتخاب نشده بودند در 27 اسفند 1332 افتتاح شد. عمر این مجلس دو سال بود که در آن امکان برپایی 232 جلسه فراهم شد.
مجلس نوزدهم
(10 خرداد 1335 تا 29 خرداد 1339)
انتخابات مجلس نوزدهم زیر نظر مستقیم علم برگزار شد. با حضور وی به عنوان وزیر کشور امکان هرگونه انتخابات آزاد سلب شد. در این دوره، رژیم از حضور افراد میانهرو در انتخابات جلوگیری کرد. ابوالحسن حائریزاده و محمد درخشش نمایندگان تهران در دوره هجدهم به دلیل مخالفت با قرارداد کنسرسیوم به مجلس نوزدهم راه نیافتند. در جریان این انتخابات، حکومت نظامی همچنان پابرجا بود و از برگزاری میتینگها و جلسات جلوگیری به عمل میآمد. در این دوره نیز مانند دوره گذشته، تقلبهای بیشماری در انتخاب نمایندگان صورت گرفت. این موضوع بویژه از سوی دستگاه علم بیشتر نمایان شد. علم در این دوره نیز تلاش کرد تا نامزدهای نمایندگی هوادار خود را راهی مجلس کند. به عنوان نمونه میتوان به موضوع انتخابشدن مهدی ارباب یزدی نماینده بندر عباس اشاره کرد که با دخالت مستقیم علم انتخاب شد. نهضت مقاومت ملی نیز در این دوره بهمانند گذشته ضمن خردهگیری از نحوه فعالیت دولت به منظور کنترل انتخابات، از مردم خواست که از شرکت در چنین انتخاباتی پرهیز کنند. به رغم این تلاش، دولت توانست با استفاده از ترفندهای سیاسی از حضور نیروهای مخالف جلوگیری کرده و مجلسی قابل قبول برای دربار فراهم کند. نکته مهم در این دوره از مجلس،گرایش برخی نمایندگان به دو حزب تازهتاسیس ملیون و مردم بود. شاه، بهمنظور انجام اصلاحات سیاسی، به عنوان اساسیترین کار به ایجاد سیستم دوحزبی در کشور اقدام کرد.مسوولیت تاسیس حزب مردم به عهده علم گذاشته شد. ایجاد حزب، فرصتی دوباره به علم داد تا تصویر دیگری از خود در صحنه سیاست نشان بدهد. حزب ملیون نیز توسط اقبال نخستوزیر وقت با موافقت شاه ایجاد شد. از ابتدای تاسیس این احزاب، هسته اولیه طرفداران دوحزب در دوره نوزدهم مجلس شورای ملی تشکیل شد، به گونهای که حزب ملیون با 65 عضو ثابت و حزب مردم با 44 عضو رسمی، رقابت سختی را با یکدیگر در پیش گرفتند و هریک در تلاش بود تا سهم بیشتری از نمایندگان را به خود اختصاص دهد تا بتواند جایگاه مهمی در دوره بعدی مجلس را از آن خود کند. نکته مهم این دوره، تغییر مدت دوره نمایندگی مجلس از 2 سال به 4 سال بود. دوره نوزدهم پس از برپایی 417جلسه به پایان رسید.
مجلس بیستم
(2 اسفند 1339 تا 19 اردیبهشت 1340)
در خلال فترت بین مجلس نوزدهم و بیستم که نزدیک 9 ماه به طول انجامید، مبارزات انتخاباتی بین سه گروه در کشور آغاز شد. سه گروهی که در انتخابات تابستانی شرکت داشتند عبارت بودند از حزب ملیون به رهبری دکتر اقبال نخستوزیر وقت، حزب مردم به رهبری علم و حزب منفردان به رهبری چند نفر از جمله دکتر علی امینی، سیدجعفر بهبهانی، ارسلان خلعتبری و فتحالله فرود. در این دوره جبهه ملی نیز به مبارزه انتخاباتی پرداخت و توانست نماینده خود را از حوزه کاشان به مجلس وارد کند. در آستانه برگزاری انتخابات، شاه اعلام کرد که انتخابات این دوره آزاد است. وی در حقیقت با این سخن براین امر صحه گذاشت که انتخابات پیشین از آزادی چندانی برخوردار نبوده است.
در جریان این انتخابات، حزب مردم و منفردین، دولت را متهم به تقلب و مداخله در انتخابات کردند. تقلبات فاحش اقبال در صندوقهای انتخاباتی با استفاده از اعضای انجمن نظارت بر انتخابات موجب شد بیشترین افرادی که سر از صندوق انتخابات بیرون آوردند از حزب ملیون باشند. این مساله و اعتراضات بیحد و حصر حزب مردم و دیگر احزاب موجب شد که شاه در مصاحبه مطبوعاتی به علت بدی روند انتخابات به استعفای دسته جمعی نمایندگان منتخب فرمان دهد. در نتیجه کابینه دکتر اقبال، استعفای خود را تقدیم کرد. با دستور شاه در اواخر آذر 1339 انتخابات مجدد دوره بیستم آغاز شد. این انتخابات باز هم بدون حضور جمع کثیری از مردم انجام گرفت و افرادی از هردو گروه به مجلس راه یافتند. نکته جالب این انتخابات، حضور دکتر اقبال به عنوان نماینده مجلس از حوزه انتخابیه مشهد بود که به رغم ایجاد اعمال خلاف قانون توانست از طریق حزب خود به مجلس راه یابد که البته باوجود تصویب اعتبارنامه وی تا پایان مجلس مورد عتاب وسرزنش برخی نمایندگان بود. اما عمر این مجلس برای پیمودن این مسیر چهار ساله دوامی نیافت و پس از گذشت 20 جلسه، با استعفای کابینه شریف امامی و روی کارآمدن علی امینی به فرمان شاه منحل شد.لازم به یادآوری است که از مجلس هجدهم تا بیستم سردار فاخر حکمت به عنوان رئیس مجلس به فعالیت پرداخت اما از مجلس بیست و یکم به بعد عبدالله ریاضی بر مسند ریاست مجلس قرارگرفت.
مجلس بیست و یکم (14مهر 1342 تا 13مهر 1346)
با روی کار آمدن اسدالله علم نخستین مساله، برگزاری انتخابات مجلس و باز گشایی آن بود. شاه در آغاز تمایل چندانی به برگزاری انتخابات زودهنگام نداشت و در انتظار فرصتی برای انجام اصلاحات مورد نظر خود در زمان فقدان مجلس بود. در حقیقت میتوان گفت که با ورود به دهه چهل، شاه از قدرت فوقالعادهای در حکومت برخوردار شد و از این نظر جایگاه مجلس در دیدگاه وی به پایینترین سطح خود نزول کرد. بهرغم بینیازی وی از وجود مجلس، وقایعی مانند انقلاب سفید و همچنین لزوم تصویب صوری لوایح موجب شد که دستور برگزاری انتخابات صادر شود. در این دوره نیز مانند گذشته علم در تنظیم فهرست کاندیداهای مجلس نقش موثری را ایفا میکرد. در این دوره در کنار حزب ملیون که تا حدود زیادی ضعیف شده بود، حزب مردم تلاش کرد تا نمایندگان خود را به مجلس شورای ملی وارد کند. علاوه بر این دو حزب،گروه دیگری به نام «کانون مترقی» نیز به عرصه انتخابات پا گذاشت. در این زمان، آمریکاییان ساختار سیاسی حاکمیت در ایران را نیازمند تحول و نوسازی جدیتری میدانستند و خواهان به وجود آمدن گروه جدیدی از نخبگان سیاسی بودند تا بتوانند در جهت تحقق آرمانهای آنها گام بردارند. جمعیت جدید به ریاست حسنعلی منصور، گروه پیشرو (کانون مترقی) نامیده شد و از همان آغاز تحت حمایت و هدایت ضمنی یا مستقیم محافل آمریکایی و طرفداران سیاست آنها در کشور قرار گرفت. بنابراین، این گروه به عنوان تنها سازمانی که بیشترین تعداد اعضای خود را در فهرست نمایندگی مجلس قرار داد، مطرح شد. نام این گروه پس از مدتی به حزب ایران نوین تغییر یافت. مقدمه انتخابات مجلس بیست و یکم با تشکیل کنگره آزادمردان و آزادزنان که ظاهرا محصول انقلاب سفید و مجمعی از نمایندگان کارگران وکشاورزان و روشنفکران کانون مترقی بود، فراهم شد. علاوه بر مسائل سیاسی و حضور یک حزب جدید، انتخابات این دوره مجلس با اندک تفاوتی نسبت به دورههای قبل برگزار شد. از جمله آن که در این دوره برای اولین بار، زنان امکان حضور در مجلس را به دست آوردند. نکته دوم نیز بهرهگیری دولت از کارتهای الکترال در انتخابات بود که از این دوره به بعد مورد استفاده قرار گرفت. استفاده ابزاری از این امکان موجب شد که دولت بتواند در میان طبقات مختلف نفوذ کرده و از این حربه برای سوءاستفاده و دخالت در انتخابات بهره گیرد. علاوه برمسائل موجود، انتخابات در فضایی برگزار شد که به دلیل قیام 15 خرداد و تحریم انتخابات از سوی علما، مردم رغبتی به حضور نیافتند. در حقیقت در این زمان علاوه بر مخالفتهای جبهه ملی برای حضور در انتخابات، روحانیون نیز به دلیل وقایع به وجود آمده از سوی رژیم بشدت با این موضوع برخورد کردندو با دادن اعلامیهها و فتاوی، مردم را از حضور در انتخابات بر حذر میداشتند. سرانجام بهرغم مخالفتهای گروههای مخالف، انتخابات این دوره از مجلس نیز مطابق خواست هیات حاکمه بهانجام رسید. بسیاری از افرادی که در این دوره بهمجلس راه یافتند از نیروهای نوظهور به شمار میآمدند که برای اولین بار به مجلس وارد میشدند. با تلاش کانون مترقی برای ورود اعضای خود، در حدود 181 نفر از نمایندگان جزو این گروه به شمار میآمدند. بنابراین کانون مترقی در مقایسه با حزب مردم جایگاه والایی را در مجلس از آن خود کرد. اولین اقدام مجلس شورای ملی در دوره بیست و یکم، تعیین تکلیف بیش از 600 مصوبه دوران دو ساله فترت بود که توسط دولت به تصویب رسیده بود. دولت حزبی حسنعلی منصور توانست با ترفندهای خاص تمامی این لوایح را در مجلس به تصویب رساند.
از جمله این لوایح میتوان به طرح لایحه کاپیتولاسیون اشاره کرد که بحثها و جدلهای بسیاری را در کشور به وجود آورد. این دوره از مجلس با برگزاری 381 جلسه به کار خود پایان داد.
مجلس بیست و دوم
(14 مهر 1346 تا 9 شهریور 1350)
در انتخابات این دوره مجلس نیز مانند دوران گذشته از سوی دربار و دولت، وعده انتخابات آزاد به مردم داده شد. در این دوره نیز علم به عنوان وزیر دربار در کنار شاه جریان انتخابات را زیر نظر داشت. دولت حزبی هویدا نیز بیشترین تلاش را برای وارد کردن نمایندگان دلخواه خود از حزب ایران نوین صورت داد. از اوایل اردیبهشت 1346وزارت کشور مشغول فراهمآوردن مقدمات برگزاری انتخابات دوره بیست ودوم مجلس شورای?ملی بود. با گسترش شایعات درباره حزبی بودن انتخابات این دوره از مجلس، شیفتگان وکالت مجلس به تکاپو افتادند تا با نامنویسی در دو حزب مردم و بویژه حزب ایران نوین که زمینههای بهتری را برای حضور در مجلس فراهم میکرد، به آرزوی دیرینه خویش دست یابند.در این میان رهبران حزب ایران نوین تلاش میکردند تا اعضای سرشناس حزب مردم را با وعده دلفریب راهیابی به مجلس با خود همراه کنند. فعالیتهای این حزب مورد اعتراض رهبران حزب مردم قرار گرفت، بهگونهای که آنان، حزب ایران نوین و شخص هویدا را به تقلب و اعمال نفوذ گسترده و ایجاد محدودیت برای حزب مردم متهم کردند. حزب ایران نوین که در بسیاری از کارخانهها و مراکز کارگری، سلطه گستردهای داشت، از روزهای قبل از رای گیری با ترفندهای مختلف به جمعآوری شناسنامههای افراد برای صدور کارت الکترال مبادرت میورزید و پس از دریافت کارتها و درج نام کاندیدای حزب ایران نوین، شناسنامهها را به افراد مسترد میکرد.
این حزب همچنین با در اختیار داشتن فرمانداران شهرستانهای مختلف توانست بیشترین فعالیتها را برای جمع آوری آرا صورت دهد. در این میان هیچگاه نباید از نقش ساواک در اجرای وظیفه نظارتی آن به دستور دربار غافل ماند.در اینجا لازم است به گروه جدیدی که توانست در این دوره از مجلس کاندیداهای خود را به مجلس وارد کند، اشاره کرد. حزب پانایرانیست در این دوره از مجلس توانست با تلاش خود، 5 نفر از اعضای خود را به مجلس وارد کند.این حزب از جمله مخالفان اصلی دولت وقت در طول این دوره مجلس به شمار میآمدکه در هر زمانی با سیاستهای دولت به مقابله میپرداخت.(نمونه این امر در مساله بحرین دیده شد.) حزب پانایرانیست مانند دیگر احزاب، حامی سرسخت شاه به شمار میآمد اما از جمله منتقدان همیشگی دولتهای وقت بود. در حقیقت رهبران این حزب در مرام خود موضع دولت را از شاه جدا میدانستند و معتقد بودند که هیچگاه هیات حاکمه طبق خواستههای شاه عمل نمیکند. با برگزاری انتخابات، شکست حزب مردم بشدت آشکار شد و این حزب نتوانست در شهرهای بزرگ از جمله تهران نمایندهای را به مجلس وارد کند. با این رویه فراکسیون حزب ایران نوین با 150عضو بیشترین تعداد نمایندگان مجلس را به خود اختصاص داد. در کنار آن فراکسیون مردم با 33 عضو در ردیف دوم قرار گرفت.
حزب پانایرانیست نیز با 5 عضو در جایگاه سوم قرار گرفت. مهندس عبدالله ریاضی، رییس مجلس نیز به عنوان تنها عضو منفرد مجلس حضور داشت. از جمله مسائل مهم این دوره، جدایی بحرین از ایران بود که با توافقات پشت پرده خارجی شاه و همچنین نمایندگان مجلس به تصویب رسید و تنها گروه مخالف این جریان اعضای حزب پانایرانیست شامل پزشکپور، عاملی تهرانی، فریور و طالع بودند. این در حالی بود که با توافقات پنهانی، فضلالله صدر از اعضای پانایرانیست از پذیرش نظر یاران قدیم خود خودداری کرد و با قبول نظر دولت، زمینه اخراج خود از حزب را فراهم کرد. نکته دیگر این مجلس، استیضاح دولت هویدا توسط حزب پانایرانیست به دلیل پذیرش جدایی بحرین از ایران بود. گفتنی است که در این دوره از انتخابات، تعداد وکلای مجلس از 200نفر به 219 نفر افزایش یافت. مجلس بیست و دوم پساز برگزاری 255 جلسه به پایان رسید.
مجلس بیست و سوم
(9 شهریور 1350 تا 16 شهریور 1354)
انتخابات دوره بیست و سوم مجلس شورای ملی در سال 1350 برگزار شد. در انتخابات این دوره، حزب پانایرانیست به دلیل انتقاد به مساله جدایی بحرین از ایران و استیضاح دولت، حق شرکت در انتخابات را نداشت. منوچهر کلالی، دبیرکل حزب ایران نوین و حسن زاهدی، وزیر کشور مامور برگزاری انتخابات شدند.
در این دوره از انتخابات، عده نمایندگان مجلس به 268 نفر افزایش یافت. به این سبب نمایندگان احزاب امیدوار بودند تا سهم بیشتری از کرسیهای مجلس را به خود اختصاص دهند. انتخابات دوره بیست وسوم، دومین انتخابات حزبی مجلس بعد از کودتا بود، زیرا بهرغم وجود احزاب ایران نوین و مردم، از آنجا که انتخابات این دوره را کنگره آزادمردان و آزادزنان انجام داده بود، نمیتوان آن را جزو انتخابات حزبی دانست. درواقع با احتساب دوره بیست و دوم، این انتخابات، دومین دوره انتخابات حزبی بود. حزب ایران نوین از اواخر سال 1349 برای ثبتنام از کاندیداها اقدام کرد. در این میان علاقهمندان وکالت برای به دست آوردن کرسیهای نمایندگی مجلس هزینه بسیاری نیز متقبل شدند.حزب مردم هم برای جانماندن از میدان رقابت، با تبلیغات فراوان به فعالیت پرداخت.
حزب ایران نوین با همان راهکارهای کهنه انتخابات پیشین با توسل به فرمانداران و افراد ذینفوذ در ادارات مختلف تهران و دیگر نقاط کشور سعی کرد تا بیشترین آرا را از آن خود کند. با پایان یافتن انتخابات، بر اساس آنچه که از قبل پیش بینی میشد، حزب ایران نوین اکثریت وکلای مجلس را به خود اختصاص داد و باز هم حزب مردم به عنوان حزب مخالف در رده دوم قرار گرفت. در این میان، یک نفر از حزب ایرانیان و یک نفر به عنوان منفرد به مجلس راه یافتند. فضلالله صدر هم در دوره پیشین مجلس با اتخاذ موضع موافق با دولت در خصوص جدایی بحرین، توانست مجوز حضور در این دوره از مجلس را دریافت کند. مجلس بیست و سوم پس از بر پایی 211جلسه، به کار خود پایان داد.
مجلس بیست و چهارم
(17 شهریور 1354 تا 22 بهمن 1357)
مجلس بیست و چهارم آخرین مجلس دوره پهلوی به شمار می آید که بیش از سه سال دوام نیاورد. در این دوره نیز شاه طی سخنان خود در 20 مهر 1353 اعلام کرد که انتخابات این دوره از آزادی کامل برخوردار است. با صدور فرمان شاه مبنی بر تاسیس حزب رستاخیز، دو حزب ایران نوین و مردم منحل شدند و داستان فعالیت این دو حزب نیز خاتمه یافت. شاه بر این باور بود که تمامی واجدان شرایط چنانچه به وطن خود وفادار باشند، باید در این حزب عضو شوند. پس از انحلال، احزاب نمایندگان مجلس نیز برای حفظ منافع خود،عضویت در این حزب را پذیرفتند. برخلاف این افراد، بسیاری از مخالفان حکومت ایجاد این حزب را مظهر بارزی از دیکتاتوری میدانستند.
به منظور برپایی انتخابات و بازگشایی مجلس دولت زمینههای لازم را فراهم کرد، به این منظور نظارت بر اجرای انتخابات و گزینش نمایندگان به کمیسیونهایی از حزب رستاخیز واگذار شد. بهرغم تبلیغات گستردهای که از سوی هیات حاکمه مبنی بر آزادی انتخابات در این دوره صورت میگرفت، در عمل این انتخابات فرق چندانی با انتخابات دوره قبل نداشت و باز هم اعضای موثر دربار در چگونگی انجام انتخابات و برگزیدن نمایندگان دخالت میکردند.
به رغم تلاشهای گسترده برای شرکت بیشتر مردم در انتخابات،جمعیت چندانی در آن حضور نیافت.
مجلس بیست وچهارم نتوانست مدت زمان مقرر را طی کند و در 22 بهمن 57پس از طیکردن 209جلسه، با سقوط رژیم پایان یافت.
منابع:
1) مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی از دوره ششم تا بیست وچهارم
2) سفری، محمدعلی، قلم و سیاست از کودتای 28مرداد تا ترور منصور، نشر نامک، تهران 1373
3) سلامی، غلامرضا، اسنادی از انتخابات مجلس در دوره رضاشاه، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران 1384
4) شاهدی، مظفر، سه حزب ملیون، مردم، ایران نوین 1353-1336، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
5) شجیعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران در انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات سخن 1372
6) مروار، محمد، مجلس شورای ملی از (دورههای بیست و یکم تا بیست و چهارم)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386
7) مروارید، یونس، از مشروطه تا جمهوری،نگاهی به ادوار مجالس قانونگذاری در دوران مشروطیت، تهران، چاپ بهارستان 1377
8) مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، انتشارات علمی 1374
9) نجاتی، غلامرضا، تاریخ بیست و پنج ساله ایران از کودتا تا انقلاب، تهران، انتشارات رسا، 1371
پنجشنبه 27 خرداد 1389