چکیده

مرداد ماهی است که 2 واقعه مهم یعنی انقلاب مشروطه و کودتای 28 مرداد در آن رخ داده است. تاکنون درباره کودتای 28 مرداد 1332 سخنان بسیار گفته و نوشته شده است که برخی صرفاً جنبه سیاسی داشته و ناشی از حب و بغض‌ها بوده و دسته‌ای هم با نگاهی عالمانه و تحقیقی آن را مورد بررسی قرار داده‌اند. در این مبحث قصد داریم تا به بررسی کلی علل وقوع کودتا و شکست دولت دکتر مصدق بپردازیم. ابتدا باید یادآور شد که کودتا یک پروژه نبوده که فقط به 25 تا 28 مرداد 1332 محدود باشد. در واقع کودتا فرآیندی بود که از بدو تشکیل دولت مصدق برای سرنگونی وی شروع شد و در 28 مرداد به نتیجه نهایی رسید. در این گفتار به عوامل داخلی و خارجی دخیل در کودتا اشاره می‌شود.

متن

طرح توطئه براندازی
از همان آغاز نهضت ملی شدن نفت، دولت انگلستان در صدد برآمد تا مانع موفقیت جنبش شود و تبلیغات شدیدی برضد این نهضت به راه انداخت. شپرد، سفیر انگلیس جنبش را ساخته دست مصدق، کاشانی و چند نفر تندرو و ضد انگلیسی برای منحرف ساختن توجه مردم از فساد هیأت حاکمه می‌دانست. بعد از انتخاب مصدق به نخست وزیری و تصویب قانون 9 ماده‌ای خلع‌ید از شرکت نفت جنوب توسط مجلس ایران، دولت انگلستان چندین راه برای مقابله با دولت مصدق برگزید. در حالی که هربرت موریسون، وزیر امور خارجه بریتانیا از یک حمله نظامی سخن به میان آورد و آتلی پیگیری قضیه را از طریق مذاکره و شکایت در مجامع بین المللی جستجو می‌کرد، آن لمبتون، ایران‌شناس برجسته و چند تن دیگر از مشاوران وزارت‌خارجه از طرح یک ئوطئه برای براندازی دولت مصدق حمایت می‌کردند. 1 به همین دلیل رابین زنیر، استاد زبان فارسی در دانشگاه آکسفورد برای اجرای این نقشه روانه تهران شد تا حلقه مخالفان مصدق را به هم نزدیک کند. طرح شکست خورد و به دلیل تداوم آن دکتر فاطمی، وزیر خارجه وقت ایران در شهریور 1331 سفارت انگلیس را به خاطر مشارکت در توطئه علیه دولت تعطیل کرد. از این به بعد سرویس امنیتی انگلیس (اینتلیجنس سرویس) «عملیات چکمه» یعنی کودتای نظامی را در راس برنامه خود قرار داد. چرچیل، جانشین آتلی بخوبی می‌دانست که بدون کمک آمریکا اجرای آن ناممکن است. به همین علت منتظر ماند تا دوره ریاست جمهوری ترومن که مخالف هرگونه عملیات مخفیانه و کودتا علیه مصدق بود به پایان برسد و با جمهوریخواهان بر سر این قضیه به تفاهم برسد. آیزنهاور، جانشین ترومن هم دارای دیدگاه ضد کمونیستی شدیدی بود و هم با کارتل‌های نفتی رابطه صمیمانه‌ای داشت.
در پاییز 1331 نمایندگان بریتانیا (ودوهاوس، رئیس جدید MI6 در ایران و ساموئل فال، کارمند اطلاعاتی آن کشور) با همتایان آمریکایی خود در واشنگتن ملاقات و بر سر توطئه جدیدی به نام آجاکس به تفاهم رسیدند. چندی بعد نورمن داربی‌شر، رئیس اسبق MI6 در ایران با دونالد ویلبر از کارشناسان سیا در امور ایران در نیکوزیا، پایتخت قبرس ملاقات و طرح نهایی را مورد بررسی قرار دادند. با وجود این به خاطر اهمیت مساله بار دیگر کرمیت‌روزولت، رئیس بخش خاورمیانه سیا (عامل اجرایی کودتا) و راجر گویران، رئیس پایگاه سیا در ایران در بیروت مذاکراتی انجام داده و تغییراتی در طرح قبلی اعمال و نسخه نهایی را برای دولتمردان آمریکا ارسال کردند که مورد پذیرش آیزنهاور و برادران دالس (آلن، رئیس سیا و جان، وزیر خارجه) قرار گرفت. کودتا برای سیا اهمیت فوق‌العاده داشت، به همین علت تمام جوانب آن را در نظر گرفت. برخی گروه‌های مذهبی، مجلس، دربار، نظامیان و... نقش مهمی در این عملیات داشتند. 2
طی این مدت در داخل کشور هم تغییر و تحولاتی رخ داد که بی‌ارتباط با کودتا نبود. دربار که بعد از سقوط رضا شاه از اقتدارش کاسته شده بود در تلاش بود موقعیت خود را تقویت کند اما مصدق به عنوان یک سیاستمدار سنتی معتقد به آرمان‌های مشروطه، مانع بزرگی در راه وی به شمار می‌رفت، از این رو از همان آغاز با تمام توان، مخفی یا آشکارا به توطئه‌چینی علیه دولت پرداخت و در برابر مصدق هم با همکاری حامیان خود تا توانست دایره قدرت و اختیارات شاه را کاهش داد. انحلال سنا، بازنشسته کردن افسران طرفدار شاه و تعطیل کردن دفاتر شاهزاده‌ها و شاهدخت‌ها از مهم‌ترین آنها بود. حزب توده که معارض دولت بود با آن‌که احیای مجدد خود را مدیون جبهه ملی بود اما هیچ‌گاه با این جریان نوظهور سرسازگاری نداشت و از هر فرصتی برای ضربه زدن به جبهه بهره می‌برد و با اقدامات بعضاً نسنجیده خود ابزار مناسبی برای حمله مخالفان به مصدق در اختیارشان قرار می‌داد.3 مشکلات داخلی دولت تنها به این عوامل محدود نمی‌شد و برخی یاران مصدق از وی روی گردانده و به معارضانی سرسخت و سازش‌ناپذیر تبدیل شدند. آنها که با حضور در مجلس از مصونیت سیاسی هم برخوردار بودند با خیال راحت‌تری علیه رئیس دولت موضعگیری می‌کردند. اختلاف مصدق با برخی سران جبهه بعد از قیام 30 تیر 1331 آغاز شد. مصدق برای اجرای برخی برنامه‌های اصلاحی اختیارات 6 ماهه و یکساله را از مجلس گرفت که هر بار با چالش‌های جدی از سوی نمایندگان نهضت ملی روبه‌رو شد.4
ائتلاف برای براندازی
در زمستان 1331 ائتلاف آمریکا و انگلیس از یک سو و دربار و برخی یاران سابق مصدق از سوی دیگر زمینه را برای اجماع داخلی و خارجی جهت ساقط کردن دولت فراهم کرد که در حادثه 9 اسفند تبلور یافت ولی به خاطر دوری مصدق از مهلکه عقیم ماند.5 ایدن، وزیر خارجه انگلستان درباره ماجرای نهم اسفند می¬گوید، این واقعه نتیجه تلاش مصدق برای محدودکردن شاه بود.6 قتل افشار طوس، رئیس شهربانی در اردیبهشت 1332 نشان داد که دیگر پرده‌ها کنار رفته و حریفان شمشیر را از رو بسته‌اند. درباره نقش سیا یا سازمان اطلاعاتی بریتانیا MI6 در این قضیه اجماع نظر وجود ندارد. کاتوزیان ضمن رد دخالت سیا، بی‌اطلاعی آن سازمان از طرح را نفی نمی‌کند.7 اما آبراهامیان قتل افشار طوس را جزئی از برنامه آمریکا و انگلیس و یک جنگ روانی و تبلیغاتی علیه مصدق و متزلزل ساختن او می¬داند.8 بعد از این اتفاق دکتر بقایی، نماینده مجلس متهم به دخالت در قتل شد ولی دادگستری به خاطر مصونیت سیاسی وی کاری از پیش نبرد. جنجال در مجلس روز به روز شدت می‌گرفت تا این‌که مصدق به توطئه برکناری خود از طریق مجلس پی‌برد و در اقدامی زیرکانه با انجام یک رفراندوم در مرداد 1332 مجلس را به تعطیلی کشاند.
روزهای پر التهاب و بی‌تدبیری سران
بعد از تعطیلی مجلس مرحله بعد نقشه در حال اجرا بود و طبق آن شاه در 21 مرداد فرمان عزل مصدق و نصب زاهدی به عنوان نخست وزیر را صادر و برای تفریح به رامسر ‌رفت. در نیمه شب 24 مرداد نصیری با فرمان مزبور همراه چند تانک و زره‌پوش به سوی خانه نخست وزیر راه افتاد. همزمان سربازان گارد سلطنتی، فاطمی (وزیر خارجه)، حق شناس (وزیرراه) و زیرکزاده (نماینده مجلس) را توقیف ¬کردند. سرهنگ ممتاز، فرمانده گارد محافظ خانه نخست وزیر، نصیری و همراهانش را بازداشت کرد و به این ترتیب دولت موفق شد نقشه A را خنثی کند. در روز 25 مرداد پخش این خبر باعث هیجان در جامعه شد. شاه که در رامسر به سر می¬برد به سوی بغداد فرار کرد و دیگر دست‌اندرکاران کودتا از جمله زاهدی مخفی شدند.
نکته قابل تامل قضیه، نوع برخورد و تصمیم‌گیری رهبران جبهه ملی در این روزهای حساس بود که ضعف مدیریت آنها در شرایط بحرانی را نشان می‌دهد. آنها به جای این‌که در دفاتر خود نشسته و به ارزیابی شرایط بپردازند، خود همراه مردم به خیابان آمدند و با سخنرانی‌های آتشین جامعه را بیشتر ملتهب و بی‌نظمی را تشدید کردند.9 اعضای جبهه به اشتباه فکر می‌کردند کودتاچیان شکست خورده و برای مدت طولانی مخفی خواهند شد و دولت در فرصت مناسبی آنان را دستگیر ‌می‌کند و هرگز به مخیله‌شان خطور نکرد که بی‌نظمی موجود، فرصت مناسبی برای اجرای نقشه B کودتاچیان، فراهم خواهد کرد. در این شرایط روزولت با کمک سفارت آمریکا، زاهدی را در جای امنی مخفی کرد تا به اصطلاح در موقع مناسب برگ برنده‌اش را رو کند. او مزدوران خود را به خیابان آورد تا به نام مصدق هرج و مرج بیافرینند. برادران رشیدیان همراه فرخ کیوانی و علی جلیلی (افراد سیا) وظیفه داشتند علاوه بر ایجاد بی‌نظمی، قضیه را وارونه جلوه داده و در بین مردم این‌گونه تبلیغ کنند که مصدق بانی و شاه قربانی کودتاست.10
اعضای دولت وقت خود را صرف نحوه فرار شاه، تشکیل شورای سلطنتی و سخنرانی مهیج برای مردم کردند. آشوب‌های خیابانی هر لحظه شدت بیشتری به خود می‌گرفت و طرفداران حزب توده و جبهه ملی هم آتش آن را تندتر می‌کردند. در حالی که طرفداران توده، تندروتر از همیشه شعار«برقراری جمهوری دمکراتیک» را سر می‌دادند، عوامل سیا هم به نفع مصدق شعار داده و ضمن اشغال ادارات دولتی به مردم بی‌گناه نیز حمله می‌کردند. مردم برای ابراز انزجار خود از دربار، مجسمه های شاه را پایین کشیدند و به نظر می‌رسد جاسوسان سیا در این کار پیشگام بودند تا به مردم بفهمانند که کشور درحال فروپاشی است و باید یک رهبر قدرتمند بیاید تا به بحران پایان بدهد. براستی در این بی‌نظمی تفکیک خودی از غیر بسیار مشکل بود. روز 27 مرداد مصدق احساس خطر کرد و به نظامیان دستور داد تا مانع هرگونه تجمع و تظاهرات شوند و از مردم هم خواست تا به خانه های خود برگردند.
این‌گونه شد که شور و هیجان چند روزه در خیابان‌های تهران جای خود را به سکوت مرگباری داد که به زیان دولت تمام شد. در صبح روز 28 مرداد عوامل سیا جماعت بزرگی از مردم فقیر، ورزشکاران زورخانه‌ای و زارعین املاک سلطنتی را به خیابان‌ها کشانده و بدون این‌که کسی مزاحمشان شود، خیابان‌های تهران را فتح و دفاتر نشریات و احزاب وابسته به جبهه را اشغال کردند. در حالی که دولت هیچ اطلاعی از وضع موجود نداشت، نظامیان هم به تظاهرکنندگان پیوستند و با سر دادن شعار «مرده باد مصدق» و «زنده باد شاه» به طرف خانه نخست وزیر و رادیو حرکت کردند.
کابینه مصدق هنگامی از عمق بحران مطلع شد که دیگر امور از دستش خارج شده بود و آنان چنان غافلگیر شدند که تنها به فکر نجات جان خود افتادند. ایستگاه رادیو بعد از ظهر تصرف شد و دیگر هیچ امیدی برای مصدق باقی نماند.
به‌رغم مقاومت سرهنگ ممتاز و افرادش در برابر تظاهرکنندگان، خانه شماره 109 خیابان کاخ ـ منزل نخست‌وزیر ـ به اشغال مهاجمان درآمد و به آتش کشیده شد. مصدق و چند نفر از اعضای کابینه به خانه مجاور پناهنده شدند و این گونه دولت ملی با یک شورش خیابانی ساقط شد و روز 28مرداد از سوی دربار به عنوان قیام ملی نامگذاری شد. آیزنهاور آن را نتیجه ائتلاف ارتش و مردم برای مقابله با کمونیسم دانست و جورج لنچافسکی آن را روز استقلال ایران نامید. شاه هم به محض بازگشت از تمام افراد دخیل در کودتا بویژه انشعابیون جبهه قدرانی کرد. 11
پانوشت‌ها:
1- Er vand Abrahamian. Coup1953, politic-socity. Newyork; Summer2001.p5. www. Proquest.com. 2005/08/10.
2ـ عملیات آژاکس، ترجمه ابوالقاسم راه چمنی، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات ابرار معاصر، 1380، صص42ــ37.
3ـ به‌سوی آینده، ش 137 (21 مهر 1329) صص 1و 4. همان، ش 261 (12 اردیبهشت 1330) صص 1و 4. همان، ش 262 (15 اردیبهشت 1330) صص 1و 3 .
4ـ باختر امروز، ش 1000 (16 دی 31) صص 1و 8
5 ـ محمدمصدق، خاطرات و تالمات ، به کوشش ایرج افشار، تهران نشر علمی،ص 19 . همچنین ر.ک موحد، خواب آشفته نفت، تهران، کارنامه، 1378، ج1، ص 687.
6 ـ غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن نفت،تهران، 1364، ص 260.
7ـ ر.ک مقدمه کاتوزیان بر اسناد سازمان سیا درباره کودتای 28 مرداد، ترجمه غلامرضا وطن دوست، تهران، رسا، 1382، ص 49.
Abrahamian.op.cit.p11. ـ8
9ـ باختر امروز، ش 1172 (25 مرداد 32) ص 1
10ـ اسناد سازمان سیا درباره کودتا، پیشین، ص120.
11ـ محمد علی موحد، خواب آشفته نفت، تهران، کارنامه، 1378، ج2، صص736-783.

پنجشنبه 28 مرداد 1389 
            

   تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه جام جم می باشد. هرگونه استفاده غیرقانونی از مطالب سایت پیگرد قانونی خواهد داشت .
 

تبلیغات