فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۷۳۱ مورد.
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۰
47 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف از آموزش مهارت های زندگی افزایش توانایی های روانی اجتماعی و درنهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقا سطح سلامت عمومی فرد بود. هدف کلی این پژوهش شناسایی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان پایه دهم شهرستان بندر ترکمن در سال تحصیلی 94-93 بوده است. پژوهش حاضر ازلحاظ روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون –پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. یافته ها، به اثرات مثبت این آموزش ها بر مهارت دانش آموزان در حل مشکل عزت نفس و سلامت آنان دلالت داشتند. به دنبال چنین آموزش هایی، شرکت کنندگان قادر می شوند تا تعارض های خود را با همسالان به نحو سازنده ای حل نمایند و محبوبیت بین فردی بیشتری یابند. داده های پژوهش نشان داد که میزان سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر آموزش دیده بیشتر از آموزش ندیده است، موضوع بعدی تفاوت سلامت عمومی دو گروه از دانش آموزان آموزش دیده و آموزش ندیده تحت تأثیر جنسیت بود که در فرضیه عنوان شده بود تغییر می کند که پس از بررسی داده ها فرضیه پژوهش رد و فرضیه صفر تأیید گردید و ثابت شد سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر آموزش دیده و آموزش ندیده تحت تأثیر جنسیت تغییر نمی کند، با توجه به یافته های پژوهش با 95 درصد اطمینان و 5 درصد خطا نتیجه گیری شد که تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس و سلامت عمومی دانش آموزان آموزش دیده نسبت به دانش آموزان آموزش ندیده بیشتر است.
تحلیل تجربه مربیان پیش دبستانی درباره تأثیر فضای مجازی بر سلامت کودکان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
91 - 116
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجربه مربیان پیش دبستانی درباره تأثیر فضای مجازی بر سلامت کودکان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی بر پایه رویکرد پدیدارشناسی توصیفی یا همان تجربه زیست شده بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مربیان پیش دبستانی شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و پس از انجام هفت مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق، اشباع داده ها حاصل شد. متن حاصل از مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. یافته های این مطالعه نشان دهنده 60 واحد معنایی حمایت کننده بود که در قالب چهار زیرمضمون (سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی) و دو مضمون اصلی (فرصت ها و آسیب های فضای مجازی برای سلامت کودکان) قرار گرفتند. با توجه به یافته های این پژوهش مشخص شد که آسیب های فضای مجازی برای سلامت کودکان بیش از فرصت های آن است. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد.
تأثیر آموزش از طریق چندرسانه ای بر میزان یادگیری درس زیست شناسی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
3 - 18
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی تأثیر آموزش به کمک چندرسانه ای با رعایت اصل پیش آموزش مایر بر افزایش میزان یادگیری درس زیست شناسی دانش آموزان پایه دهم متوسطه شهرستان نقده با روش شبه آزمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر بود که در سال 95-1394 این درس را انتخاب کرده بودند؛ با روش نمونه گیری خوشه ای 75 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه 25 نفره شامل، گروهای آزمایش «الف و ب» و گروه کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، آزمون محقق ساخته بود؛ روایی آزمون طی دو جلسه با معلمان مربوط و اعمال اصلاحات ایشان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی با روش آلفای کرونباخ که پایایی 73/0 و روش باز آزمایی که ضریب پایایی 86/0 به دست آمد، انجام شد. در ابتدا پیش آزمون از سه گروه به عمل آمد سپس گروه آزمایش «الف» با چندرسانه ای حاوی مفاهیم پیش آموزش و گروه آزمایش «ب» با چندرسانه ای بدون مفاهیم مذکور طی چهار جلسه با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل با روش سنتی آموزش را دریافت کردند؛ در پایان آموزش نیز از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. آزمون تحلیل کوواریانس به منظور آزمون فرضیه پژوهش استفاده شده است و نتایج به طورکلی حاکی از آن بود که آموزش از طریق چندرسانه ای با رعایت اصل پیش آموزش مایر، موجب بهبود یادگیری دانش آموزان شده است؛ لذا، نتایج پژوهش حاضر بیانگر تأثیر مثبت آموزش از طریق چندرسانه ای با رعایت اصل پیش آموزش مایر در افزایش یادگیری درس زیست شناسی دانش آموزان بود.
تأثیر عامل آموزشی متحرک بر یادگیری و یادداری دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
19 - 37
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر وجود عامل آموزشی متحرک در چند رسانه ای ها بر یادگیری و یادداری دانش آموزان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی منطقه ۴ ناحیه ۶ شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۶۰ نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. قبل از اجرای آموزش بر روی دانش آموزان هر دو گروه پیش آزمون مربوط به محتوای آموزشی اجرا شد. به منظور ارائه آموزش، گروه آزمایش طی ۴ جلسه آموزشی از طریق چندرسانه ای مبتنی بر عامل آموزشی محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دوراز متغیر مستقل نگاه داشته شد. در پایان، پس آزمون یادگیری و یادداری به عمل آمد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری محقق ساخته و پرسشنامه یادداری موازی با آزمون یادگیری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها پژوهش از شاخص های آماری توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، انحراف معیار) و استنباطی (کوواریانس) استفاده شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از این بود که عامل آموزشی متحرک در چندرسانه ای باعث افزایش یادگیری و یادداری در دانش آموزان شده است؛ بنابراین، نتایج این پژوهش بیانگر نقش مؤثر چندرسانه ای مبتنی بر عامل آموزشی متحرک در افزایش یادگیری و یادداری دانش آموزان بود.
بررسی تأثیر چندرسانه ای آموزشی استانداردشده در چارچوب نظریه شناختی چندرسانه ای ها بر میزان یادگیری و نگرش به درس ریاضی دانش آموزان مراکز آموزش از راه دور
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
59 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثر بخشی چند رسانه ای تولید شده در چارچوب نظریه شناختی چند رسانه ای مایر ، بر یادگیری و نگرش به درس ریاضی دانش آموزان می باشد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع اول متوسطه مراکز آموزش از راه دور که در ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اراک قرار دارند ، می باشد.از بین جامعه مذکور 2 مرکز آموزش از راه دور بطور تصادفی انتخاب گردید و40 نفر از بین دو مرکز پس از همتاسازی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه کنترل تحت آموزشهای مرسوم و رایج مراکز آموزش از راه دور و گروه آزمایش بوسیله چندرسانه ای محقق ساخته به یادگیری فصول اول و دوم ریاضیات پایه اول متوسطه پرداختند. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون محقق ساخنه با میزان پایایی 85/0 بود. نگرش به درس ریاضی نیز توسط پرسشنامه ی نگرش ریاضی آیکن اندازه گیری شد. در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ آن 84/0 به دست آمده است. نتایج بدست آمده از تحلیل کوواریانس یک متغیری در آزمون یادگیری و نگرش به درس ریاضی حاکی از برتری معنادار گروه آزمایش در مقابل گروه کنترل است.
مقایسه اثربخشی روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها در بهبود مشکلات دیکته نویسی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی دارای اختلال دیکته
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها در بهبود مشکلات دیکته نویسی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی دارای اختلال دیکته بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال دیکته مراجعه کننده به مرکز ناتوانی های یادگیری صدرای شهرستان تربت حیدریه در آذرماه 1393 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و 36 نفر به عنوان نمونه نهایی گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند (12 دانش آموز روش چند حسی فرنالد، 12 دانش آموز روش تدابیر یادیارها و 12 دانش آموز گروه کنترل). ابزارهای استفاده شده شامل: مقیاس تجدید نظر شده ی هوشی وکسلر برای کودکان و آزمون تشخیصی اختلال بیان نوشتاری (مؤلفه دیکته) باعزت (1389) بود. گروه آزمایشی اول روش چند حسی فرنالد را در 8 جلسه 45 دقیقه ای و گروه آزمایشی دوم روش تدابیر یادیارها را در 8 جلسه 45 دقیقه ای دریافت نمودند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از t وابسته، آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون پیگیری LSD مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد از ارائه روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها در بهبود مشکلات دیکته نویسی گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما تفاوت معناداری بین روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها مشاهده نشد. لذا روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها به صورت مناسب و طبق اصول مدنظر موجب بهبود مشکلات دیکته نویسی می شود.
مقایسه ی شایستگی های عاطفی یادگیری دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی تحصیلی مدارس عادی با هوشمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی شایستگی های عاطفی یادگیری دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی تحصیلی در مدارس عادی و هوشمند شهرستان رودسر در سال تحصیلی 92- 1391 بوده است. روش کار: روش پژوهش حاضر، علی– مقایسه ای و ابزار مورد استفاده، پرسش نامه ی شایستگی عاطفی گلمن (1998) بود. به منظور تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که 84/0 به دست آمد. در این پژوهش از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و از آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین شایستگی های عاطفی یادگیری دو گروه از دانش آموزان در مولفه های خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزشی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی، تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بین شایستگی های عاطفی یادگیری دانش آموزان دختر مدارس عادی و هوشمند، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
تأثیر آموزش از طریق تلفن همراه برجنبه های روانشناختی و تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت های سریع در حوزه ارتباطات بی سیم، استفاده از تلفن همراه را بسیار افزایش داده است به گونه ای که در محیط های آموزشی مبتنی بر تلفن همراه، دریافت آموزش در همه حال و همه جا برای یادگیرندگان امکان پذیر شده است. بحث کارایی و موثر بودن کاربرد تکنولوژی های جدید در امر آموزش همیشه مورد سؤال بوده است. در این پژوهش هدف این است؛ یادگیرندگانی که از طر یق تلفن همراه آموزش دیده اند در حوزه ی مسایل تحصیلی (پیشرفت تحصیلی) و مسایل روان شناختی (خودکارآمدی تحصیلی، انگیزه پیشرفت تحصیلی و خستگی تحصیلی) چه تفاوتی با یادگیرندگان به روش سنتی (سخنرانی) دارند. جامعه ی این تحقیق کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شیراز است. به علت عدم دسترسی به گروه نمونه از 60 دانشجوی داوطلب استفاده شد و از طرح نیمه آزمایشی جهت تعیین گروه های کنترل و آزمایش استفاده شد. از پرسش نامه های انگیزه پیشرفت تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد که تمامی ابزارها از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. همچنین از نمرات کلاسی درس روش تحقیق دانشجویان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی آنان استفاده شد. از هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد که مقایسه ی نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس در دو مرحله، حکایت از برتری معنادار روش تلفن همراه در افزایش خودکارآمدی، انگیزه تحصیلی و پیشرفت تحصیلی داشت. آموزش از طریق تلفن همراه بر کاهش فرسودگی دانشجویان تأثیر معناداری نداشت. این مطالعه نشان می دهد استفاده از تکنولوژی های جدید آموزشی زمانی که منطبق با نیازهای روز یادگیرندگان باشد می تواند به نحو بسیار مطلوبی اثربخش باشد.
اثر بخشی مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خود راهبری در یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه گسترش روزافزون فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، سبب وقوع تغییرات گسترده و ژرف در همه جنبه های زندگی بشر شده است. نظام های آموزشی یکی از نهادهایی است که به گونه اساسی در مسیر این تغییرات قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی مدل بومی یادگیری الکترونیکی با استفاده از نرم افزار محقق ساخته بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان مجازی بوده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری (2ماه پس از اجرای پس آزمون) بود که 32 نفر از دانشجویان پسر و دختر رشته کتابداری به گونه غیر تصادفی به عنوان نمونه انتخاب، و به گونه تصادفی و به طور مساوی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. آموزش به کمک ابزار محقق ساخته در چهار جلسه 5/1 ساعته بر در مورد گروه تجربی اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس خودراهبری در یادگیری فیشر و همکاران بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر) با نرم افزار SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر نرم افزار مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان و مؤلفه های آن (خودمدیریتی، رغبت به یادگیری، خودکنترلی) تأثیرگذار است (05/0p<) . هم چنین، نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نیز نشان داد که اثر آموزش مبتنی بر نرم افزار مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان پایدار بوده است (05/0p<) . نتیجه گیری: ابزار محقق ساخته منطبق بر مدل بومی یادگیری الکترونیکی در افزایش نمره کل خودراهبری در یادگیری و مؤلفه های آن تأثیرگذار است.
مقایسه سطوح یادگیری پرستاران به سه روش آموزش الکترونیکی تحت وب، بسته ی نرم افزار چند رسانه ای و سخنرانی در آموزش مراقبت های پرستاری عوامل شیمیایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: انواع متفاوت آموزش الکترونیک در مقابل شیوه سنتی سخنرانی این سئوال را مطرح می کند که کدامیک در آموزش موثرتر خواهند بود. این مطالعه با هدف مقایسه سطوح یادگیری پرستاران به سه روش آموزش الکترونیکی تحت وب، بسته ی نرم افزار چند رسانه ای و سخنرانی در درس مراقبت های پرستاری عوامل شیمیایی یکی از مراکز درمانی نیروهای مسلح انجام شد.
روش ها: در مطالعه ای نیمه تجربی تعداد 99 نفر از نفر پرستاران یکی از مراکز درمانی نیروهای مسلح واقع در شهر تهران در سال 1391، به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس به صورت تخصیص تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. از این سه گروه پیش آزمون کتبی با سؤالات استاندارد شده گرفته شد و سپس فراگیران بر اساس محتوای آموزشی تدوین شده، تحت سه شیوه آموزش الکترونیکی تحت وب، بسته ی نرم افزار چند رسانه ای و سخنرانی قرار گرفتند و بعد با همان پرسشنامه پس آزمون گرفته شد. بعد از جمع آوری داده ها با نرم افزار SPSS v16 و توسط آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (کای دو و آنالیز واریانس یک طرفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات شرکت کنندگان در کلیه سطوح یادگیری قبل از آموزش در هر سه گروه با هم اختلاف معناداری نداشت (0/05) و این بهبود نمره در گروه بسته های نرم افزار چند رسانه ای نسبت به دو گروه دیگر بیشتر دیده می شود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش مبنی بر اثر بخشی یادگیری و همچنین ماندگاری طولانی مدت، و از طرفی دسترسی آسان و مقرون به صرفه تر بودن بسته های نرم افزار چند رسانه ای نسبت به آموزش از طریق برخط و سخنرانی، توصیه به آموزش فراگیران با بهره گیری از بسته های نرم افزار چند رسانه ای می شود.
مطالعه تحلیلی اینترنت اشیا در محیط های یادگیری؛ کاربردها، الزامات و چالش ها از دیدگاه متخصصان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
22-Jan
حوزه های تخصصی:
هدف کلی مطالعه ی حاضر معرفی فناوری اینترنت اشیا و بررسی تأثیر آن در محیط های یادگیری می باشد. روش پژوهشی مورداستفاده برای دست یابی به اهداف پژوهش حاضر روش ترکیبی (تحلیلی-زمینه یابی) است و ازنظر هدف از نوع بنیادی می باشد. داده های توصیفی پژوهش بامطالعه ی کتب مربوط به این موضوع، پایان نامه های فارغ التحصیلان، مقالات فارسی و لاتین مندرج در مجلات، سایت های مختلف اینترنتی و همچنین تعامل با متخصصین اینترنت اشیا جمع آوری و تحلیل گردید. جامعه ی آماری در این پژوهش 100 نفر از متخصصان اینترنت اشیا هستند که به دلیل کم بودن تعداد جامعه همین تعداد نیز به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. با توجه به گسترده بودن موضوع، موانع و چالش های پیش روی اجرای این فناوری در حوزه آموزش در پرسشنامه محقق ساخته موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد فرهنگی-آموزشی ازنظر متخصصان بیشترین تأثیرگذاری را در پذیرش و کاربرد اینترنت اشیا در محیط یادگیری دارد و بعدازآن عوامل اقتصادی، ساختاری-انسانی، عوامل زیرساختی-فنی و بعد فردی به ترتیب اولویت تأثیرگذاری بر کاربرد اینترنت اشیا در محیط های یادگیری رادارند.
تأثیر واقعیت افزوده در افزایش مهارت خودیاری دانش آموزان دارای اختلال اوتیسم
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
95 - 108
حوزه های تخصصی:
به دلیل ضرورت توجه به مهارت های زندگی روزانه در درمان افراد با اختلال طیف اوتیسم پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش با فناوری واقعیت افزوده بر افزایش مهارت خودیاری دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم انجام گرفت .پژوهش شامل بر مطالعه آزمایشی تک موردی بود که در آن سه کودک پسر 7 تا 8 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم شرکت داشتند. از طرح خطوط پایه برای هر آزمودنی استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها تحلیل نموداری بکار گرفته شد. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که روش آموزش با فناوری واقعیت افزوده برافزایش مهارت خودیاری آزمودنی ها تأثیر دارد و هر سه دانش آموز توانستند مهارت مسواک زدن را به طور مستقل یاد گرفته و پس از سه هفته این یادگیری پایدار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که واقعیت افزوده به عنوان ابزاری نوین با ترکیب تصاویر و فیلم تعاملی در محیط واقعی آزمودنی باعث ایجاد و حفظ تمرکز در مقایسه با مدل سازی ویدئویی یا تصویری شده و می توان از آن در یادگیری بهتر تکالیف زنجیره ای برای دانش آموزان اوتیسم استفاده کرد.
مطالعه کاربست شبکه های اجتماعی به عنوان ابزار مکمل تدریس در آموزش عالی (مطالعه موردی دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز)
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
25 - 58
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی تأثیر و نقش تلگرام به عنوان یکی از شبکه های اجتماعی و به عنوان ابزاری مکمل در فرایند آموزش و همچنین مطالعه در خصوص امکان یا عدم امکان استفاده از آن به عنوان یک ابزار مکمل در فرایند تدریس تدوین شده است. برای دستیابی به این هدف، چهار سؤال اصلی پژوهش در خصوص ویژگی های تلگرام، نتایج کاربست، موانع کاربست آن و همچنین ارائه پیشنهاد های لازم برای استفاده بهتر از این ابزار در فرایند آموزش مورد بررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی تفسیری است. ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، مشاهده و دفترچه خاطرات است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این سه ابزار در پژوهش، از روش تحلیل مضامین استفاده شد و برای ابزار مشاهده علاوه بر تحلیل مضامین از تحلیل روایتی نیز استفاده شده است. قلمرو تحقیق دانشگاه های تربیت مدرس و آزاد اسلامی تهران مرکز است و نمونه پژوهش نیز شامل 8 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس و 11 نفر از دانشجویان مقطع دکترا دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز می باشند که هر دو به صورت هدفمند انتخاب شده اند. طبق سؤالات پژوهش نتایج حاصل از سه ابزار پژوهش حاکی از آن است که تلگرام ظرفیت و قابلیت های لازم جهت استفاده در محیط های آموزشی را داراست اما نه به تنهایی بلکه باید در راستای یک روش تدریس سنتی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی کاربردپذیری زبان آموزی گونه مدار مبتنی بر فناوری در ارتقای توانش تربیتی زنان ایرانی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
107 - 130
حوزه های تخصصی:
این پژوهش سه بعدی با هدف بررسی کاربردپذیری فناوری های نوین آموزشی در تقویت مهارت های درک خوانداری و نوشتاری زبان انگلیسی و توانش تربیتی زنان ایرانی انجام شد. با اتخاذ روی کرد میان رشته ای و روش نمونه گیری هدفمند، 196 نفر از دانشجویان زن ایرانی از حوزه ی پرستاری با سطح بسندگی متوسط انگلیسی انتخاب و به شیوه ی تصادفی به دو گروه گواه و آزمایشی تقسیم شدند. با تلفیق گونه ی ادبی ، مهارت های خواندار و نوشتار انگلیسی در قیاس با شیوه ی مرسوم یاددهی در یک دوره ی برخط در نیمسال دوم تحصیلی 1396-1397 آموزش داده شد. اطلاع از نگرش و درک آزمودنی ها به گونه مداری یاددهی-یادگیری مبتنی بر فناوری و ارزیابی تکوینی در کنار ارزیابی تلخیصی پیشرفت شکلی چندبعدی به پژوهش داد. تحلیل توصیفی و استنباطی داده های گردآوری شده از تأثیر معنادار کاربرد فناوری آموزشی در تلفیق با گونه در پیشرفت مهارت های خوانداری و نوشتاری انگلیسی و توانش تربیتی زنان ایرانی خبر داد (000/0 Sig.= و 339/159t=). با تأیید کاربردپذیری شیوه های یاددهی-یادگیری مبتنی بر فناوری در سطوح آموزش عالی، هدایت نگاه میان رشته ای در عین گونه مداری برای ایجاد تعامل بین ذی نفعان حوزه ی یاددهی-یادگیری بدیهی به نظر می رسد.
واکاوی تاثیر برنامه های تلویزیونی آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه مخاطبان (مورد مطالعه: شهر تهران)
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
60 - 80
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد پویای جهان امروز، رویکردهای سنتی کسب وکار، دیگر پاسخگوی نیازهای رشد، بقا و رقابت در بازار نبوده و کارآفرینی به عنوان ضرورت، پیش روی سازمان ها و افراد قرار گرفته است. در چنین وضعیتی، سازوکارهای مؤثر بر ارزش های فرهنگی به طور گسترده ای می توانند در گرایش افراد به کارآفرینی، چه به صورت فردی و چه در بافت یک کسب وکار موجود مؤثر باشند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر تلویزیون و محتوای برنامه های تلویزیونی بر قصد کارآفرینانه مخاطبان آن است. رویکرد مطالعه حاضر، کمّی و جامعه موردپژوهش شامل مخاطبان برنامه های تلویزیونی در شهر تهران سال 96-97 که رسانه ملی را می بینند انتخاب شد و بر اساس جدول مورگان نمونه به تعداد 384 نفر با رویکرد تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه توزیع گردید. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است محتوای کارآفرینی و اجتماعی برنامه تلویزیونی تأثیر مثبت و معنادار بر قصد کارآفرینانه فردی دارد. محتوای اجتماعی و قصد کارآفرینانه فردی بر قصد کارآفرینانه سازمانی تأثیر دارد؛ اما محتوای کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه سازمانی تأثیر ندارد.
ارزیابی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه در استان تهران بر اساس استانداردها
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
80 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه تهران بر اساس استانداردها (مدل مفهومی هوشمند سازی) در سال 1393 1392 انجام گردید. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مدارس هوشمند متوسطه دخترانه مناطق 19 گانه شهر تهران و نمونه شامل 8 مدرسه هوشمند متوسطه دخترانه که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و همچنین پرسشنامه مدل مفهومی انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کنونی مدارس هوشمند در مؤلفه مدیریت یکپارچه رایانه ای در سطح پیشرفته و در مؤلفه برخورداری از معلمان آموزش دیده و زیرساخت توسعه یافته فناوری در سطح میانی و در مؤلفه محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر محتوای چندرسانه ای و ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر در سطح مقدماتی قرار دارد. درنهایت از کل مدارس متوسطه دخترانه در تهران که عنوان هوشمند را به خود نسبت می دادند فقط 19 مدرسه هوشمند محسوب شدند که با توجه به نتایج پژوهش تعدادی از این مدارس نیز نیاز به بهبود کیفیت بیشتر دارند. تا بتوانند به سطح مطلوب یعنی پیشرفته نائل شوند.
سنجش میزان دانش و رابطه آن با میزان استفاده از بازی های رایانه ای در دانش آموزان دختر پایه هشتم شهر تهران
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
100 - 120
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان دانش دانش آموزان دختر پایه ی هشتم شهر تهران از بازی های رایانه ای انجام شد . روش این پژوهش توصیفی-پیمایشی بود که پژوهشگران علاوه بر آن به بررسی رابطه میان دانش دانش آموزان با استفاده آن ها از بازی های رایانه ای نیز پرداخته اند. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر هشتم شهر تهران در سال تحصیلی 1393-1394 بود که با استفاده از جدول کوهن، 387 دانش آموز با روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته (برگرفته از پرسشنامه های پایان نامه کارشناسی ارشد کبیری 1393) استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی نشان داد که دانش دانش آموزان پایه هشتم نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر از میزان میانگین است، همچنین بررسی ها نشان داد رابطه دانش امور واقعی و دانش امور روندی دانش آموزان با میزان استفاده آن ها از بازی های رایانه ای مثبت و مستقیم است؛ اما بین دانش امور مفهومی آنان با میزان استفاده از بازی های رایانه ای این رابطه برقرار نیست (رابطه ضعیف بود). چنانچه هرچقدر دانش امور مفهومی آنان نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر نشان داده شد میزان استفاده آنان از این بازی ها به شکلی منظم، کنترل شده و صحیح تر بود.نتایج نشان دادمی توان با ارتقاء دانش مفهومی دانش آموزان و والدین آنان از بازی های رایانه ای، میزان و نحوه استفاده دانش آموزان از این بازی ها را به میزان زیادی کنترل و به سمت مطلوب سوق داد.
بررسی اثربخشی آموزش سنتی در مقایسه با آموزش مجازی در یادگیری درس ارزیابی سلامت جنین در دانشجویان مامایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی از جمله روش های نوین و فعال برای ارتقای کیفیت آموزشی است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش سنتی در مقایسه با آموزش مجازی در یادگیری درس ارزیابی سلامت جنین در دانشجویان مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گرفت.
روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی میدانی است که بر روی 44 نفر انجام شد. دانشجویان به روش سرشماری در دو گروه آموزش سنتی (۲۲ نفر) و آموزش مجازی (22 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون و پس آزمون برای هرگروه قبل و بعد از آموزش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی، تی زوجی و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: اختلاف آماری معنی داری در میانگین نمرات کل، قبل از آموزش بین گروه آموزش مجازی و سنتی دیده نشد، ولی در هر دو گروه آموزش، افزایش میانگین نمره قبل و بعد از آموزش مشاهده شد. طبق آزمون قبل و بعد، هر دو روش آموزش مجازی و سنتی در ارتقای میزان یادگیری دانشجویان مؤثر بودند.
نتیجه گیری: آموزش مجازی می تواند همانند روش های آموزش سنتی به نحو مؤثری جهت ارائه برنامه های آموزشی دانشجویان به کار رود. با عنایت به مزایای فراوان آموزش الکترونیکی، بکارگیری آن در برنامه های آتی آموزشی توصیه می شود.
تدوین چهارچوب طراحی بازی های رایانه ای آموزشی موضوعات شناختی در سطح خرد با روش تحلیل محتوا استقرایی و بررسی میزان اثربخشی آن در یادگیری مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین چهارچوب طراحی بازی های رایانه ای برای یادگیری انواع موضوع های شناختی و بررسی میزان اثربخشی آن در یادگیری مفاهیم بود. برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در بخش کیفی برای به دست آوردن چهارچوب از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتبار یابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسش نامه ای و همچنین برای ارزیابی اعتبار بیرونی از روش آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با تحلیل داده های مربوط به مکانیک های بازی های رایانه ای، 32 مکانیک مهم بازی های رایانه ای استخراج شد و با آموزش انواع موضوعات شناختی مطابقت داده شد. مکانیک های پیشنهاد شده جهت اعتباریابی درونی به 25 متخصص آموزش و بازی سازی ارسال شد و نتایج تحلیل حاصل از ارزیابی اعتبار درونی چهارچوب نشان داد که چهارچوب پیشنهادی برای آموزش موضوعات شناختی از اعتبار مناسب و خوبی برخوردار است. همچنین جهت به دست آوردن اعتبار بیرونی چهارچوب پیشنهادی در یادگیری مفاهیم، بر روی 38 دانش آموز در گروه های کنترل و گواه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس برای بررسی میزان اثربخشی و اعتباریابی بیرونی نیز نشان داد که بین بازی طراحی شده بر اساس چهارچوب پیشنهادی و بازی موجود، تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی تاثیر محتوای الکترونیکی تولید شده توسط دانش آموزان بر انگیزش و بازده های یادگیری سطح بالای آن ها
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
1 - 23
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محتوای الکترونیکی تولید شده توسط دانش آموزان بر انگیزش و بازده های یادگیری سطح بالا در دوره اول متوسطه، در درس علوم انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده، حجم نمونه به تعداد 58 نفر (29 نفر در گروه آزمایش و 29 نفر در گروه کنترل) بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر و آزمون محقق ساخته بازده های یادگیری سطح بالا استفاده شد. گروه آزمایش با استفاده از نرم افزار پاورپوینت، محتوای درسی را به صورت دیجیتال تولید کردند. گروه کنترل به شیوه متداول و سخنرانی آموزش دیدند. در تجزیه وتحلیل پژوهش، از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، جدول و نمودار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس، آزمون لون و کولموگروف اسمیرنوف) استفاده شد. نتایج نشان داد در فرضیه اصلی اول یعنی تأثیر محتوای الکترونیکی تولیدشده توسط دانش آموزان بر انگیزش آن ها (p=0/40) تفاوت معنی داری بین گروه گواه و آزمایش در انگیزش (درونی و بیرونی) وجود ندارد. در فرضیه اصلی دوم یعنی تأثیر محتوای الکترونیکی تولید شده توسط دانش آموزان بر بازده های یادگیری سطح بالای آن ها (p<0/05) تفاوت معنی داری بین بازده های یادگیری سطح بالا در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که درگیر کردن یادگیرندگان در تولید محتوای الکترونیکی باعث افزایش بازده های یادگیری سطح بالای آن ها می شود.