فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۶۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نرم افزار چند رسانه ای زبان بر آموزش زبان و گفتار کودکان آسیب دیده شنوایی زیر هشت سال استان مازندران بود. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل بود. در این پژوهش از میان 60 نوآموز زیر هشت سال آسیب دیده شنوایی استان مازندران، 30 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب و گروه نمونه به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. جهت دست یابی به هدف پژوهش ابتدا پیش آزمون از هر دو گروه کنترل و آزمایش گرفته شد و سپس گروه کنترل به مدت دو ماه (15 جلسه) با نرم افزار آموزشی چند رسانه ای زبان و گفتار آموزش دیدند و در پایان جلسه آموزش دوباره از هر دو گروه کنترل و آزمایش پس آزمون به عمل آمده است. ابزارهای این پژوهش، آزمون TOLD-P3 و نرم افزار چند رسانه ای زبان و گفتار بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از نمرات پیش آزمون و پس آزمون از روش آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس (ANCOVA) استفاده شد. بررسی فرضیه ها نشان داد، آموزش به روش چند رسانه ای بر واژگان تصویری، درک دستوری و تولید کلمه کودکان بهتر از روش سنتی بوده و هم چنین، نتایج آزمون کوواریانس نشان داد، با حذف اثرات پیش آزمون نرم افزار های چندرسانه ای تأثیر بیشتری در مقایسه با روش سنتی بر رشد زبان و گفتار کودکان دارد.
مطالعه ی ابعاد برنامه ی درسی پنهان روش های تدریس معلمان سال اول متوسطه شهر اردبیل از نظر دانش آموزان دختر
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه و مقایسه ی ابعاد برنامه ی درسی پنهان (پیامدهای منفی) روش های تدریس معلمان سال اول متوسطه ی شهر اردبیل در دروس زیست شناسی، ریاضی و ادبیات از نظر دانش آموزان دختر در سال تحصیلی 91-1390 بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر نواحی 1و 2 در حال تحصیل در پایه ی اول متوسطه برابر با 4105 نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ی دانش آموزان 352 نفر تعیین شد و از روش نمونه گیری خوشه ای برای انتخاب نمونه ها استفاده شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ی محقق ساخته بوده است که از روایی و پایایی لازم برخوردار بودند. روش های آماری مورد استفاده شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) می باشد.
رویکرد های ارتباط دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی نوتوانی کودک ناشنوا آغاز می شود، شنوایی شناس باید در نظر بگیرد چه روش نوتوانی برای کودک دنبال خواهد شد. اختلاف نظر درباره ی مناسب ترین روش برای هر کودک موجب شده تصمیم گیری درباره ی فلسفه ی روش های ارتباطی روند ساده ای نباشد. شنوایی شناس باید بداند هنگام این تصمیم گیری ممکن است والدین هنوز هم درگیر روند سوگ و در حال تجربه ی واکنش های هیجانی به افت شنوایی فرزندشان باشند. بنابراین، شنوایی شناس باید مطمئن شود والدین از گزینه های موجود روش شناسی نوتوانی به خوبی آگاهند و می توانند به روند تصمیم گیری کمک کنند.
بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و تعیین نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد ساوه بود. در این پژوهش، از روش علی ـ مقایسه ای و از پرسشنامه های سبک های دفاعی، ذهن ـ آگاهی و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، پرسشنامه ها در میان60 دانشجو اجرا شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس عاملی و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بر طبق یافته های پژوهش1- اثر اصلی سبک های دفاعی دانشجویان بر پیشرفت تحصیلی آن ها معنادار است و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای سبک دفاعی رشد یافته به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که سبک های دفاعی آن ها رشد نایافته و روان آزرده است؛ 2- اثر اصلی ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان معنادار است به طوری که پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای ذهن آگاهی بالا، به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که ذهن آگاهی پایینی دارند؛ 3- تأثیر سبک های دفاعی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، تابع اثر ذهن آگاهی آن ها نیست؛4- F به دست آمده در مکانیزم های دفاعی فرافکنی، انکار، خیال پردازی(سبک دفاعی رشدنایافته)، نوع دوستی کاذب و ابطال (سبک دفاعی روان آزرده) و طنز (سبک دفاعی رشدیافته)معنا دار است. بنابر این، عوامل روان شناختی هم می تواند به اندازه عوامل شناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان مؤثر باشد
کشاکش اندیشه ی مدرن-پست مدرن ؛ ضرورت کُنِش روشنفکرانه فیلسوف تعلیم و تربیت برای تحول در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تقابل های نظری اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته به منظور مشخص کردن نقش فیلسوف تعلیم و تربیت در میانه چنین تقابلی می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش کاوشگری فلسفی انتقادی با دو مسیر انتقاد عقلانی و انتقاد رهایی بخشی استفاده بهره گرفته شد. با وجود تقابل های اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته، نتیجه این مطالعه به امکان ترسیم اوصاف فلسفه تعلیم و تربیت به مثابه کنشی روشنفکرانه در مسیر تغییرات مطلوب در تعلیم و تربیت انجامید.یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که روشنگری با وجود تقابل های مدرنیته و پست مدرنتیه نه تنها ممکن بلکه مطلوب نیز هست. تأثیر گذاری فلسفه تعلیم و تربیت مستلزم فیلسوفان تعلیم و تربیتی است که کنش های حرفه ای، عمومی و روشن فکری را توأم با یکدیگر به عنوان عوامل تشکیل دهنده وحدت شخصیتی در خود داشته باشند.
تجربه حرفه ای اساتید در ارتباط با پدیده تدریس اثربخش در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه ی حاضر، تبیین پدیده ی تدریس اثربخش در آموزش عالی بر اساس تجربه ی حرفه ای اساتید دانشگاه به منظور ایجاد یک چهارچوب مفهومی و توسعه ی مبانی پداگوژیکی و نظری تدریس در مراکز آموزش عالی است. رویکرد پژوهشگر در این بخش از پژوهش، رویکرد کیفی با استفاده از راهبرد پدیدار نگاری است. مشارکت کنندگان شامل 12 عضو هیئت علمی از اساتید دانشگاه کردستان بودند که از طریق نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته جمع آوری شدند. روش تحلیل داده ها تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محور و منتخب بود. یافته های مربوطه نشان داد که مقوله های اساسی تدریس اثربخش ازنظر اساتید شامل 1) مهارت های ارتباطی؛ 2) خصوصیات آموزش دهنده و آموزش گیرنده؛ 3) مهارت های آموزشی و 4) عوامل زمینه ای است.
بررسی تأثیر الگوی حل مساله بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر الگوی حل مساله بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دخترسال اول متوسطه شهر سنندج در درس شیمی بود. جامعه ی آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر سنندج بودند. برای انتخاب نمونه، دو کلاس به تعداد 60نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خلاقیت عابدی وآزمون عملکرد تحصیلی شیمی(دانشی،مهارتی ونگرشی) بود. ابتدا از هر دو گروه، پیش آزمون خلاقیت و عملکرد تحصیلی به عمل آمد، سپس متغیر آزمایشی(درس شیمی به روش حل مساله)در 3ماه به گروه آزمایش آموزش داده شد و در پایان، پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که الگوی حل مساله بر خلاقیت دانش آموزان و مؤلفه های سیال بودن، انعطاف پذیری و ابتکار تأثیر مثبت داشته، اما دو گروه از لحاظ میزان بسط تقریباً معادل بودند. همچنین در بررسی تأثیر روش حل مساله بر عملکرد تحصیلی، نتایج نشان داد که تدریس شیمی به روش حل مساله به ترتیب بر نگرش ها، دانش ها و مهارت های دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.
ارائه ی مدل معادله ساختاری اثربخشی برنامه درسی تجربه شده ی دانشجویان و توسعه ی شایستگی رهبری آنان- دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه ی بین ادراک دانشجویان از اثر بخشی برنامه درسی تجربه شده و توسعه ی شایستگی های رهبری آنان در قالب یک مدل معادله ی ساختاری بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، تعداد 18 کلاس از دانشجویان سال آخر گروه های مختلف تحصیلی انتخاب شدند که در مجموع شامل 284 دانشجو می شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس محقق ساخته ی اثربخشی برنامه درسی تجربه شده و پرسش نامه توسعه ی شایستگی رهبری بود. پس از محاسبه ی روایی و پایایی ابزار و توزیع بین افراد نمونه، داده ها با نرم افزارهای SPSS 16 و LISREL8.54 و روش های آماری آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادله ی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند و نتایج نشان داد که: 1- میانگین اثربخشی تکالیف و ارزشیابی از حد متوسط پایین تر است. 2- میانگین ابعاد خودآگاهی، کار گروهی و مشارکت با اجتماع از میانگین معیار متوسط بالاتر است اما از حد مطلوب پایین تر می باشد؛. 3- رابطه ی مثبت و معناداری بین متغیرهای اثربخشی برنامه درسی تجربه شده و توسعه ی شایستگی های رهبری وجود دارد؛ 4- اثربخشی برنامه درسی تجربه شده ی دانشجویان پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار توسعه ی شایستگی رهبری آنان است.
تأثیر آموزش راهبرد «پرسشگری متقابل هدایت شده در گروه همتایان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش راهبرد «پرسش گری متقابل هدایت شده در گروه همتایان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه راهنمایی است. روش تحقیق از نوع روش نیمه و طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده است. آزمودنی ها شامل 60 دانش آموز سوم راهنمایی شهر خمین بودند که 30 نفر به عنوان گروه آزمایش برای آموزش غیرمستقیم مهارت های تفکر و 30 نفر به عنوان گروه شاهد برای آموزش با برنامة جاری مدرسه درنظر گرفته شدند. انتخاب اعضای هر دو گروه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انجام شد. ابزار به کار گرفته شده در پژوهش آزمون تفکر انتقادی کرنل بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آموزش پرسش گری به شیوه فوق موجب افزایش تفکر انتقادی در گروه آزمایش می شود.
کمک به دانش آموزان دارای ناتوانی در ریاضی برای موفق شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معلمان و والدین، موقعی که یک دانش آموز با هوش ، عملکرد ضعیفی در ریاضیات دارد ، سر در گم می شوند. پژوهش ها به ما می گویند که این گونه موارد ، اغلب ناشی از ناتوانی یادگیری ریاضی است که به عنوان محاسبه پریشی نیز شناخته می شود . نویسندگان در این مقاله، انواع عمده محاسبه پریشی را تعریف و توصیف نموده اند . نویسندگان همچنین ویژگی های محاسبه پریشی را بیان کرده و توضیح داده اند که چرا ارزیابی و تشخیص محاسبه پریشی دشوار است. علاوه بر این در این مقاله، مشکلات زبانی ، اضطراب ریاضی و سایر عواملی که ممکن است علت عملکرد ضعیف در ریاضیات باشد، بیان شده است. سبک های یادگیری کمی و کیفی ریاضی نیز مورد بحث قرار گرفته است. در پایان، نویسندگان، راهبردهای مداخله ای موفقیت آمیز تایید شده ای را که معلمان می توانند برای کمک به موفق شدن دانش آموزان دارای محاسبه پریشی، به کار گیرند، شرح داده اند .
ارزیابی اخلاق حرفه ای استادان دانشگاه شیراز از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد و دلالت های تربیتی آن در برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، در راستای بررسی عوامل مؤثر بر فرآیند های یاددهی-یادگیری به عنوان یکی از عناصر برنامه ی درسی، به بررسی اخلاق حرفه ای استادان دانشگاه شیراز از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد، مقایسه نظرات دانشجویان دو جنس در مورد ابعاد اخلاق حرفه ای استادان و مقایسه ی ابعاد اخلاق حرفه ای استادان دانشکده های علوم انسانی و علوم پایه از دیدگاه دانشجویان پرداخته است. به این منظور، 216 نفر از استادان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (لایه ای) انتخاب شدند و 875 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد پرسش نامه محقق ساخته ی اخلاق حرفه ای استادان، که دارای 5 بعد (آموزش، پژوهش، منش، روابط انسانی، و سازمانی) بود را برای استادان مورد نظر تکمیل نمودند. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ و تنصیف و روایی آن با استفاده از روش روایی صوری و محاسبه ی همبستگی هر گویه با نمره ی بعد مربوط به آن سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تی گروه های مستقل همراه با تصحیح بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 1) بین همه ابعاد اخلاق حرفه ای استادان به جز ابعاد روابط انسانی و سازمانی تفاوت معناداری وجود دارد. 2) بین نظر دانشجویان پسر و دختر و نیز بین نظر دانشجویان دانشکده های علوم انسانی و علوم پایه در مورد ابعاد پنج گانه اخلاق حرفه ای استادان تفاوت معناداری وجود ندارد.
اثربخشی معلمان کلاس های عادی بر فرایند آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیازهای ویژه به صورت اختلالات رفتاری- روانی، نارسایی های یادگیری و ناتوانی های جسمانی بر فرایند آموزش دانش آموزان اثر دارند. هدف از اجرای این پژوهش، تعیین اثربخشی معلمان کلاس های عادی بر فرایند آموزشی دانش آموزان با نیازهای ویژه و عوامل مؤثر بر آن می باشد. این پژوهش با رویکرد کیفی ، با استفاده از مصاحبه های بحث گروهی متمرکز با 10 معلم، 10 دانش آموز با نیازهای ویژه و 8 نفر از والدین کودکان با نیازهای ویژه انجام شده است. روش نمونه گیری مبتنی بر هدف تا رسیدن به اشباع داده ها بوده است. مصاحبه ها ضبط و نوشته شده و سپس تجزیه و تحلیل شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به ظهور مفاهیمی از اوصاف اثربخشی معلم چون اثرگذار ابدی، امنیت دهنده، تغییر دهنده مسیر زندگی شد. به عنوان عوامل تأثیرگذار سه عامل: الف- شناخت کامل معلم از نقش های خود در رابطه با این دانش آموزان ب- شناخت معلم از نیازهای ویژه دانش آموزان ج- درک موقعیت مناسب، نیز در فرایند آموزش این دانش آموزان تعیین گردید. یکی از بهترین حمایت ها از آموزش همگانی و پاسخ دهی به نیازهای ویژه رو به گسترش دانش آموزان، حمایت از معلمان کلاس های عادی و تقویت آنان به عنوان یک عنصر مهم در فرایند آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه جهت مدیریت بر سه عامل تأثیرگذار ذکر شده بر آن می باشد.
تأثیر چند رسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی «تأثیر چند رسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی» انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تهران که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بوده اند و از بین جامعه مذکور به منطقه ی یک به صورت تصادفی انتخاب و سپس نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرارگرفتند. روش انجام این پژوهش، شبه آزمایشی و طرح پژوهشی مورد استفاده، طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بوده است. ابتدا محققان با استفاده از آزمون محقق ساخته از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آورد؛ سپس در گروه آزمایش به آموزش لوحه نویسی با استفاده از چند رسانه ای محقق ساخته مبتنی براصول طراحی چند رسانه ای، پرداخته و در گروه کنترل معلم همان لوحه مورد نظر را با روش سنتی تدریس کرد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش دال بر افزایش یادگیری سمت شناسی، افزایش یادداری سمت شناسی، افزایش یادگیری مهارت هماهنگی چشم و دست، افزایش یادگیری تشخیص شکل لوحه در مقایسه با گروه کنترل است و در نهایت تأثیر چند رسانه ای را بر یادگیری تأیید می کند؛ در حالی که آزمون فرضیه ها، افزایش یادداری هماهنگی چشم ودست، افزایش یادداری تشخیص شکل لوحه را تأیید نمی کند. بر این اساس تأثیر چند رسانه ای بر یادداری تأیید نشد. بنابراین چند رسانه ای ها می توانند بر یادگیری درس لوحه نویسی فارسی مؤثر باشند اما لزوماً بر یادداری آن در دراز مدت تأثیری ندارند.
وارونگی: رویکردی نوین به طراحی برنامه¬ای درسی معطوف به تربیت حرفه¬ای (با تاکید بر علوم تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: آموزش عالی در ایران نقش اساسی در نیل اهداف جامعه دارد. یکی از عناصر کلیدی نظام آموزش عالی، برنامه¬های درسی است که به عنوان آیینه تمام نمای میزان موفقیت و شکست نظام آموزش عالی و قلب تپنده آموزش عالی محسوب می¬شوند. ولی علی¬رغم اهمیت و حساسیت برنامه¬های درسی کمتر مورد توجه قرار گرفته-اند. در سال¬های اخیر، تحولات مهمی در سطح جهانی موجب شده برنامه¬های درسی در آموزش عالی بیشتر مورد توجه سیاستمداران، محققان و برنامه¬ریزان قرار بگیرد که برخی از این تحولات عبارتند از: تاکید بر یادگیری مشارکتی و فعال، اهمیت بیشتر یادگیری در برابر تدریس، برنامه¬های درسی کاربردی، دانشگاه مشتری مدار، دانش سبک 2 و دانش بدنی، تلفیق آموزش نظری و حرفه¬ای و برنامه¬های درسی مساله محور و غیره. بنابراین یکی از رویکردهای طراحی برنامه درسی که در نتیجه تحولات اخیر قابل طرح شدن است برنامه درسی وارونه است که با تلفیق دانش بالینی و کاربردی و دانش نظری و پیوند محیط کار و محیط کلاس، فضای یادگیری جدیدی را ترسیم می¬کند که هدف آن یادگیری خود راهبر، یادگیری مادام العمر، پاسخ به مسایل واقعی و اصیل، و پرورش مهارت¬های حل مساله، تفکر خلاق تفکر انتقادی، و مهارت مساله یابی و مدیریت مساله در دانشجویان است. این رویکرد به صورت چهار الگوی سالی، ترمی، نیم ترمی و ماهانه قابل اجرا است.
تأثیر تولید شفاهی بر صحت دستوری و روانی گفتار کارمدار زبان آموزان ایرانی
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم برای بسیاری از معلمان زبان انگلیسی یافتن راهی برای یاری رساندن به زبان اموزان در تولید گفتار صحیح و روان است. بنا بر نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده در حوزه آموزش زبان دوم تمرین شفاهی تأثیر بسزایی در تولید گفتار صحیح و روان دارد. به اعتقاد متخصصین، تولید جملات انگلیسی به زبان آموزان امکان می دهد تا شناخت عمیق تری نسبت به ساختار جملات این زبان پیدا کنند و این شناخت موجب تسهیل آموزش های بعدی خواهد شد. تحقیق حاضر تأثیر برنامه آموزشی تولیدمحوری را بر افزایش صحت دستوری و روانی گفتار کارمدار زبان آموزان ایرانی مورد بررسی قرار داد. شرکت کنندگان در این تحقیق را پنجاه دانشجوی سال دوم زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تشکیل دادند که بطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تعیین شدند. پس از اینکه همگونی اولیه گروه ها با استفاده از آزمون مهارت عمومی و پیش آزمون شفاهی مورد سنجش قرار گرفت، هر دو گروه به مدت شش جلسه آموزش هایی مربوط به درس گفت و شنود و آزمایشگاه را به همراه نحوه استفاده از استراتژی های لازم برای تولید جملات صحیح دستوری و گفتار روان دریافت کردند. در پایان هر جلسه، شرکت کنندگان گروه تحقیق با توصیف مجموعه ای از تصاویر در کارهای تولید شفاهی شرکت می کردند در حالی که در گروه کنترل چنین تولیدی وجود نداشت. نتایج تجزیه و تحلیل آماری داده های پس آزمون تفاوت های معناداری را بین دو گروه نشان داد و مشخص شد که گروه تحقیق گفتار صحیح تر و روان تری را در پس آزمون تولید کردند. یافته های تحقیق حاضر کاربردهای آموزشی برجسته ای برای زبان آموزان انگلیسی به ویژه در محیط های زبان خارجی خواهد داشت که زبان آموزان کم تر در معرض زبان قرار می گیرند.
ارزشیابی از اجرای آزمایشی طرح آموزش مبتنی بر روی کرد تربیتی در پایه دوم راهنمایی در دروس علوم تجربی و تعلیمات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این طرح، ارزشیابی ازتحقق اهداف طرح آموزش مبتنی بر روی کردهای تربیتی در دروس علوم تجربی و تعلیمات اجتماعی پایه دوم راهنمایی است. جامعه ی مورد مطالعه دانش آموزان پایه ی دوم راهنمایی استان های سیستان و بلوچستان، گلستان و شهر تهران، بودند که از این جامعه، نمونه ای به حجم 1500 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. در هر یک از استان های منتخب 4 شهرستان یا منطقه به تصادف انتخاب و از هر یک از این مناطق و نواحی یاد شده یک مدرسه ی پسرانه و یک مدرسه ی دخترانه تحت پوشش طرح به عنوان گروه های «مطالعه» انتخاب و از مدارس هم جوار مدارس منتخب یک مدرسه ی دخترانه و پسرانه به عنوان گروه های «مقایسه» در نظر گرفته شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهایی از قبیل فرم کوتاه آزمون تعامل مثبت بین معلم و دانش آموزان (ووبلز و لیوی، 1993)، پرسش نامه محقق ساخته ی سنجش نگرش دانش آموزان نسبت به تلفیق محتوا با آموزه های دینی، فرم کوتاه پرسش نامه سازگاری اجتماعی (سینها و سینگ، 1993) و فرم کوتاه پرسش نامه ی هرمنس (1977)، و همین طور معدل تحصیلی استفاده شد. روایی ابزارها اساساً مبتنی بر شواهد روایی محتواست و پایایی ابزارها با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. داده های حاصل با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل حاکی از این است که این طرح در ارتقای پیشرفت تحصیلی، سازگاری اجتماعی و انگیزه ی یادگیری دانش آموزان نقشی نداشته، در حالی که در ارتقای نگرش دانش آموزان نسبت به تلفیق محتوا با آموزه های دینی و تعامل مثبت دانش آموزان با معلمان موثر بوده است. بر این اساس دفتر آموزش راهنمایی جهت توسعه ی طرح لازم است ابتدا به بازنگری در طرح و تعدیل انتظارات بپردازد و سپس جهت توسعه ی آن تصمیم گیری نمایند.
رابطة باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دورة متوسطة شهر ماکو در سال تحصیلی91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دورة متوسطة شهر ماکو انجام گرفت. جامعة آماری شامل کل دانش آموزان متوسطة شهر ماکو است که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای تعداد سیصدوچهل وشش نفر به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. روش تحقیق روش همبستگی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامة باورهای معرفت شناختی «شومر» و پرسش نامة تفکر انتقادی «کالیفرنیا» بودند. برای تحلیل اطلاعات از آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی رابطة معناداری وجود دارد و باورهای معرفت شناختی، پیش بینی کنندة یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی (استدلال استقرایی) است. همچنین بین باورهای معرفت شناختی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری نیست. در گرایش به تفکر انتقادی، در استدلال استقرایی دختران بالاتر از پسران بودند؛ در سایر مؤلفه ها هیچ گونه تفاوتی دیده نشد و باورهای معرفت شناختی می تواند گرایش به تفکر انتقادی را در دختران و پسران پیش بینی کند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی می توانند پیش بینی کنندة مؤلفه های گرایش به تفکر انتقادی باشند و نیز، مؤلفه های باورهای معرفت شناختی می توانند در جهت تقویت تفکر انتقادی و پیشبرد اهداف آموزشی عواملی تأثیرگذاری باشند و با شناسایی این باورها گام های صحیح و مؤثری را در جهت رسیدن به شاخص های تفکر انتقادی برداشت.
بررسی کاربرد روش تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در آموزش عالی: مطالعه موردی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در بین اعضای هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران است. روش تحقیق مطالعه ی حاضر، توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی و دانشجویان گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران تشکیل می دهند. به منظور بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر سازنده گرایی با دو روش پیمایش و مشاهده و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته ی 42گویه ای و چک لیست محقق ساخته ی 42 گویه ای به بررسی دیدگاه دانشجویان و مشاهده ی کلاس درس اعضای هیأت علمی گروه مورد نظر پرداخته شد. نمونه گیری در بخش مشاهده، کلاس های درس تمام اعضای هیأت علمی گروه و نمونه گیری در بخش پیمایش به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. داده های گردآوری شده از پرسش نامه و چک لیست با روش کمی و با استفاده از نرم افزار(spss) و با استفاده از آزمون هایتی تک نمونه ای و تی مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که اعضای هیأت علمی گروه یادشده از روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرا بهره نمی گیرند و به صورت سنتی تدریس می کنند. تدریس استادان در مقطع کارشناسی ارشد نسبت به کارشناسی سازنده گرا تر است، گر چه تفاوت تنها در شاخص «مشارکت» به صورت معنادار است.هم چنین تفاوت معناداری بین دیدگاه مشاهده گران و دانشجویان از میزان به کارگیری این روی کرد در کلاس درس مشاهده شد و مشاهده گران در مقایسه با دانشجویان قائل به تدریس سازنده گرا تر در کلاس های موردنظر بودند.
بررسی رابطة سبک های تفکر و سبک های یادگیری در دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در نظام های تعلیم و تربیتی توجه زیادی به پرورش مهارت های تفکر می شود و کودکان آموزش می بینند که چگونه با استفاده از فکر خود زندگی کنند. بنابراین به نظر می رسد شناخت سبک های تفکر (به عنوان الگو و روش ترجیحی فرد در استدلال، ارزیابی و قضاوت) و کاربرد آن در زندگی روزمره و در زمینه های متفاوت می تواند روشنگر باشد. هدف این مطالعه نیز بررسی رابطة سبک های تفکر و سبک های یادگیری است. برای سبک های تفکر از سیاهه سبک های تفکر استرنبرگ (Zhang-Sternberg, 2005) و برای سبک های یادگیری از نظریة گراشا ـ ریچمن (Grasha-Reichmann, 1996) استفاده شده است. شرکت کنندگان این مطالعه دانش آموزان دبیرستانی مدارس شهر تهران بودند. از این جامعه، به روش نمونه گیری خوشه ای 533 نفر (258 دختر و 275 پسر) انتخاب شدند و به سیاهة سبک تفکر و مقیاس سبک یادگیری گراشا ـ ریچمن پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که سبک های تفکر با سبک های یادگیری رابطة معناداری دارند. همچنین یافته ها نشان داد که سبک های تفکر با الگوهای متفاوتی توانستند هر یک از سبک های یادگیری را پیش بینی کنند. به نظر می رسد که دانش آموزان با سبک تفکر نوع اول، سبک های یادگیری مستقل را ترجیح می دهند و دانش آموزان با سبک تفکر نوع دوم و سوم، به دیگر سبک های یادگیری گرایش دارند.