فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۶۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی روش های تدریس مشارکتی و بارش مغزی برکفایت اجتماعی دانش آموزان پسر دوم راهنمایی شهرستان قدس صورت گرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است و برای رسیدن به هدف از روش تحقیق شبه آزمایشی استفاده شده است، طرح تحقیق شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش 1 و 2 است. جامعه این پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان پسر دوم راهنمایی شهرستان قدس که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند. کلاس های 1/2 و 3/2 مدرسه راهنمایی شهید مرتضوی به عنوان نمونه آماری و با استفاده از روش تصادفی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. به طور تصادفی کلاس 3/2 در معرض متغیر مستقل روش مشارکتی و کلاس 1/2 در معرض متغیر مستقل روش بارش مغزی قرار داده شدند، ابتدا پیش آزمون کفایت اجتماعی از هر دو گروه گرفته شد و بعد از اجرای دوره در نیمسال دوم سال از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) برای نمرات اختلافی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ای پژوهش نشان داد که روش تدریس مشارکتی در مقایسه با روش بارش مغزی اثربخشی بیشتری بر کفایت اجتماعی دارد. پیشنهاد می شود برای بهبود وضعیت روانی- اجتماعی دانش آموزان معلمان با کاربرد روش های فعال تدریس آشنا شوند.
اثربخشی آموزش راهبرد کمک خواهی بر درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبرد کمک خواهی بر درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل52 نفر از دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر کلیبر در سال تحصیلی 92-1391 بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در هر یک از گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. آزمون درک مفاهیم ریاضی محقق ساخته به روش گروهی توسط آزمودنی ها تکمیل شد.آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت 15جلسه آموزش های راهبرد کمک خواهی را دریافت کردند. گروه کنترل نیز همزمان به برنامه های عادی کلاسی خود ادامه دادند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه آزمایشی در پس آزمون درک مفاهیم ریاضی بالاتر از گروه کنترل است. بنابراین، آموزش راهبرد کمک خواهی به افزایش درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان منجر می شود. پژوهش حاضر برای معلمان ریاضی کاربردهایی دارد که می توانند از این راهبردها برای پیشرفت درس ریاضی استفاده کنند.
بررسی تأثیر الگوی تدریس ""دریافت مفهوم"" بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دختر دوره کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه پیام نور اصفهان در درس آمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر الگوی تدریس «دریافت مفهوم» بر عملکرد تحصیلی دانشجویان در درس آمار هدف اصلی این مطالعه است که بر اساس آموزش مفاهیم انتزاعی آمار، در قالب مثال های واقعی زندگی اجرا شده است. این مطالعه از نوع پژوهش های «شبه تجربی» است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز اصفهان در نیمسال اول سال تحصیلی 93- 92 بوده اند. روش نمونه گیری تصادفی است. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس بررسی شدند. به منظور اجرای پژوهش تعداد 30 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفری تقسیم شد. برای گرد آوری اطلاعات و اندازه گیری سطح یادگیری دانشجویان در درس آمار ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون و در پایان آموزش از آنان پس آزمون گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین نمره های آزمون آمار گروه ها تفاوت معنی داری وجود دارد. با توجه به اینکه میانگین گروه «آزمایش» از گروه «کنترل» بیشتر بوده است، کاربرد الگوی تدریس دریافت مفهوم بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان در درس آمار تأثیر مثبت داشته و باعث بهبود بخشی دست آورد آنان در این درس شده است (001/0P=). لذا به استادان و مدرسان این درس توصیه می شود که در تدریس مفاهیم انتزاعی آمار در دانشگاه ها از این روش بهره جویند. زیرا استفاده از این الگو باعث به یاد ماندنی کردن درس آمار در ذهن دانشجویان و تثبیت یادگیری در فراگیران می گردد.
شناسایی و رتبه بندی ابعاد تعامل استاد در برنامه درسی دوره نظری پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تعامل در فرآیند آموزش به صورت تبادل افکار و اطلاعات بین استاد و دانشجو است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و رتبه بندی ابعاد تعامل استاد در برنامه درسی دوره نظری پزشکی بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- پیمایشی در 175 دانشجوی پزشکی دوره استاژر و اینترن دانشگاه شاهد در سال تحصیلی 92-1391 انجام و 120 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ""سنجش ابعاد تعاملی استادان علوم پایه"" در 5 بُعد نحوه تعامل استاد با دانشجو، تعامل استاد با بیمار، تعامل استاد با همکار، تعامل استاد با جامعه مردم و تعامل استاد با خود بود. برای تحلیل آماری در قالب نرم افزار SPSS 18 از آزمون های T تک نمونه ای، T مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و فریدمن استفاده شد.
یافته ها: نظر دانشجویان به تفکیک جنسیت (047/0=p) و دوره تحصیلی (003/0=p)، تنها در بُعد تعامل استاد با بیمار تفاوت معنی داری نشان داد. نظر دانشجویان در ابعاد تعامل استاد با بیمار و همچنین تعامل استاد با خود با توجه سن و سال تحصیلی و در بُعد تعامل استاد با جامعه مردم با توجه به سال تحصیلی به طور معنی داری متفاوت بود (05/0>p).
نتیجه گیری: از نظر دانشجویان نحوه تعامل استاد با همکار در اولویت اول و نحوه تعامل استاد با خود، بیمار، جامعه و دانشجو، به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
نقش کیفیت تدریس استاد در گرایش دانشجویان بهداشت به تفکر انتقادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رشد تفکر انتقادی دانشجویان یکی از معیارهای اعتباربخشی به موسسات آموزش پزشکی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تعیین کننده کیفیت تدریس استاد در گرایش دانشجویان بهداشت به تفکر انتقادی بود.
روش ها : در یک طرح همبستگی در سال 93-1392، 109 نفر (52 زن و 57 مرد) از دانشجویان رشته بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ارزیابی دانشجویان از کیفیت تدریس (SEEQ) و گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 17 و در دو سطح توصیفی (شاخص های میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ابعاد تحلیل گری و قدرت سازمان دهی رابطه معنی داری با هیچ یک از ابعاد ارزیابی کیفیت تدریس نداشتند. میان سایر ابعاد گرایش به تفکر انتقادی و ارزیابی از کیفیت تدریس روابط معنی داری وجود داشت. ابعاد ارزیابی کیفیت تدریس توانستند واریانس متغیرهای حقیقت جویی (32%)، فراخ اندیشی (11%)، تحلیل گری (14%)، قدرت سازمان دهی اطلاعات (15%)، اعتمادبه نفس برای تفکر انتقادی (24%)، کنجکاوی (17%)، میزان رشدیافتگی (23%) و در نهایت، گرایش به تفکر انتقادی (17%) را تبیین نمایند.
نتیجه گیری: کیفیت تدریس استاد در گرایش دانشجویان بهداشت به تفکر انتقادی موثر است.
مقایسه تأثیر روش های تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش های تدریس فعال بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی بود و به مقایسه تأثیر روش های تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی درس ریاضی شهرستان ورامین پرداخته شد. در یک طرح نیمه آزمایشی 45 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه های آزمایش به طور مجزا 10 جلسه تحت به کمک روش های سکوسازی و حل مسئله آموزش دیدند و گروه کنترل با روش سنتی آموزش دید. همه گروه ها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها با روش کوواریانس تحلیل شدند.نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون روش سکوسازی برخلاف روش حل مسئله باعث افزایش پیشرفت تحصیلی شده است. اما در مرحله پیگیری اثر روش های تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی داری نداشتند. گرچه اثر روش سکوسازی زودتر از روش حل مسئله بروز می کند، اما در بلند مدت میان این دو روش تدریس تفاوت معنی داری وجود ندارد. بنابراین روش های تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی مؤثر هستند.
بررسی سهم متغیرهای سطح دانش آموز و مدرسه بر عملکرد خواندن دانش آموزان براساس داده های پرلز 2006(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی روابط میان عملکرد خواندن و برخی متغیرهای زمینه ای در سطح مدرسه و دانش آموز و بررسی درصد واریانس هریک از سطوح در تبیین واریانس عملکرد خواندن است. به همین منظور داده های پایه چهارم مطالعه بین المللی پرلز 2006 در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. این تحلیل بر نمونه ایرانی شامل3978 دانش آموز پایه چهارم ابتدایی 208 مدرسه تاکید دارد. متغیرهای مورد استفاده در این تحلیل از دو سطح انتخاب شده اند: سطح دانش آموز (خودپنداره، نگرش و میزان مطالعه) و سطح مدرسه (میزان مطالعه معلم). در این مقاله با بهره گیری از نرم افزار HLM داده های پرلز تحلیل شده و به سبب ماهیت این داده ها از تکنیک مدل یابی چندسطحی استفاده شده است زیرا در داده های پرلز دانش آموزان درون کلاسها، کلاسها درون مدارس و مدارس درون کشورها آشیانه شده اند. نتایج تحلیل دوسطحی، اطلاعات دقیق تری در مورد عوامل مؤثر بر عملکرد خواندن به دست می دهد و نشان دهنده این است که دو متغیر سطح دانش آموز یعنی خودپنداره و نگرش، رابطه ای معنادار با عملکرد خواندن ندارند ولی میزان مطالعه رابطه ای مثبت و معنادار با عملکرد خواندن دارد و هر سه متغیر حدود 15/1 درصد از واریانس عملکرد خواندن را تبیین می کنند. همچنین رابطه متغیر سطح مدرسه (میزان مطالعه معلم) نیز با عملکرد خواندن مثبت و معنادار است و این متغیر 43 درصد از واریانس عملکرد خواندن را تبیین می کند.
دموکراسی آموزشی در مدارس و تأثیر آن بر رشد مهارت تفکر انتقادی و اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی و مقایسه مؤلفه های دموکراسی آموزشی در مدارس غیرانتفاعی و دولتی و تأثیر آن بر مهارت تفکر انتقادی و اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه اول بوده است. روش: تحقیق توصیفی از نوع زمینه یابی و علی مقایسه ای بوده است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه معلمان و دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی است که در سال 92 1391 در مدارس دخترانه شهر گچساران مشغول بودند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود که از بین 22 مدرسه دخترانه 2 مدرسه غیرانتفاعی و 2 مدرسه دولتی به تصادف انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته مؤلفه های دموکراسی آموزشی بود که روایی آن به تأیید 5 نفر از اساتید تعلیم و تربیت رسید و پرسش نامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس بود که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 79/٠ به دست آمد و پرسش نامه سوم، پرسش نامه مهارت اجتماعی ایندربیتزن و فوستر بود که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 86/٠ به دست آمد. اطلاعات جمع آوری شده از پرسش نامه ها با استفاده آزمون t تست گروه های مستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مدارس غیر انتفاعی و دولتی دوره راهنمایی از لحاظ میزان برخورداری از مؤلفه های دموکراسی آموزشی تفاوت معنادار وجود داشت و مدارس غیر انتفاعی از وضعیت بهتری برخوردار بودند همچنین بین نمره تفکر انتقادی و مهارت اجتماعی دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی و دولتی تفاوت معنادار بود. نتیجه گیری: در کل در هر دو مورد نمرات دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی بهتر بود.
تاثیر تدریس همزمان آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان بر یادگیری دانشجویان بهداشت حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در اصلاحات برنامه آموزش پزشکی، تلفیق تئوری و عمل در آموزش مورد تاکید قرار گرفته است. دروس آناتومی و فیزیولوژی به عنوان دروس پایه ای اهمیت اساسی دارند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر تدریس همزمان آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان بر یادگیری دانشجویان رشته بهداشت حرفه ای بود.
روش ها: این بررسی در قالب مطالعه تجربی در میان دانشجویان بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت مشهد در سال93-1392 انجام شد. افراد نمونه به دو گروه آزمایش (25 نفر) و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. طرح درس با استفاده از نظرات کارشناسان، تدوین شد. تدریس همزمان دروس آناتومی و فیزیولوژی برای گروه آزمایش و تدریس جداگانه برای گروه گواه، توسط یک مدرس انجام شد. نتایج ارزیابی ها در پایان دوره در قالب نرم افزار SPSS 11 و آزمون T استودنت مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمره نهایی فیزیولوژی دو گروه گواه (95/0±36/18) و آزمایش (64/0±40/19) اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0=p). اما بین نمره نهایی آناتومی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اختلاف مشاهده شده در برخی از مباحث دروس فیزیولوژی و آناتومی، معنی دار بود.
نتیجه گیری: تدریس همزمان دروس آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان موجب افزایش یادگیری دانشجویان رشته بهداشت حرفه ای در درس فیزیولوژی و به ویژه در مباحث عصب و عضله، ریه و بینایی و شنوایی در فیزیولوژی و اندام های فوقانی و تحتانی و قلب در آناتومی می شود.
معرفی روش کاربردی در تدریس واحد سمینار دوره کارشناسی ارشد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: واحد سمینار کارشناسی ارشد در بسیاری از رشته های علوم پایه پزشکی به صورت سلیقه ای برگزار می شود و به روش های معتبر بهره گیری از منابع و توانمندسازی دانشجو توجه نمی گردد. هدف این پژوهش ارایه روشی کاربردی برای برگزاری درس سمینار دانشجویان کارشناسی ارشد بود.
روش ها: در یک مطالعه مقطعی توصیفی طی سالهای 1387 الی 1390، تمامی دانشجویان در دسترس رشته توکسین های میکروبی و میکروب شناسی وارد پژوهش شدند. برای واحد درس سمینار 5 جلسه 2ساعته در نظر گرفته شد. در جلسه اول ارزشیابی سطح علمی و پیش آزمون انجام شد. برای جلسات بعدی برنامه مدون در اختیار دانشجویان قرار داده شد. فاصله زمانی هر جلسه 20 تا 30 روز تعیین گردید. در پایان پس آزمون گرفته شد. داده ها در قالب نرم افزار SPSS 12 با مقایسه دوبه دو محورها توسط آزمون ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: جدول ارزشیابی کسب مهارت و سنجش فعالیت دانشجو در درس سمینار طراحی شد. پیمایش علمی، تعیین نوع علم تولیدشده، خودکفایی، رقابت، کاربردی بودن، نو آوری داشتن، اتکا به منابع داخلی، توسعه سرمایه و بومی نمودن دانش قابل ارزشیابی بود. تفاوت نمرات پیش آزمون و پس آزمون در همه حیطه ها معنی دار بود (05/0>p).
نتیجه گیری: ارایه واحد سمینار با روش آموزش و ارزیابی مداوم می تواند اصول و معیارهای پژوهش را در دانشجویان تقویت نماید.
راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی در محیط های یادگیری حل مشکل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تکیه گاه سازی آموزشی، نوعی پشتیبانی است که به یادگیرنده در یادگیری حل مشکل کمک می کند. هدف این پژوهش، بررسی راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی و تدوین چهارچوب تکیه گاه سازی آموزشی در محیط یادگیری حل مشکل بود.
روش ها: تحقیق حاضر به صورت آمیخته و شامل بخش های کیفی و کمی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی به صورت قیاسی و در بخش کمی از روش تحقیق پیمایش استفاده شد. در تحلیل محتوی، 47 مقاله مطابق معیارهای مورد نظر بررسی شد. برای تشکیل الگوی پیشنهادی، داده های حاصله تلفیق شدند. ابزار تحقیق پیمایش، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن به تایید 5نفر متخصص حوزه علوم تربیتی رسید. برای اعتباربخشی الگوی پیشنهادی، 20نفر از متخصصان حوزه علوم تربیتی به صورت هدفمند انتخاب شدند که الگوی پیشنهادی براساس نظرات آنها اعتباریابی شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS 18 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: به طور کلی، متخصصان، ارزیابی مثبتی نسبت به چهارچوب پیشنهادی داشتند. سئوال مربوط به راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی برای محیط های یادگیری حل مشکل بدون ساختار (سئوال 7)، کمترین نمره و سئوال مربوط به میزان کارآمدی چهارچوب در محیط های یادگیری مبتنی بر کامپیوتر (سئوال 11)، بیشترین نمره را دریافت کردند.
نتیجه گیری: تدوین راهبردهای تکیه گاه سازی مطلوب در طراحی محیط های یادگیری ضروری است.
عوامل موثر بر موفقیت یادگیری الکترونیکی از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: چهار عامل محتوی (مطالب)، استاد، دانشجو و سامانه مجازی از عناصر تشکیل دهنده آموزش مجازی هستند که توجه به نقش هر یک از این عناصر در موفقیت یادگیری الکترونیکی بسیار حایز اهمیت است. اااا این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر چهار عامل محتوی، استاد، دانشجو و سامانه مجازی بر موفقیت یادگیری الکترونیکی از دیدگاه دانشجویان انجام شد.
روش ها: این مطالعه تحلیلی مقطعی، با استفاده از روش سرشماری روی 60 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مجازی رشته آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران (پردیس همت) در سال 1391 انجام شد. ابزار اصلی جمع آوری داده ها ، دو پرسش نامه محقق ساخته (پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه گردآوری اطلاعات) بود که پس از تایید روایی صوری و محتوایی و همچنین پایایی، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده با نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های T تک نمونه ای و فریدمن) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از دیدگاه دانشجویان مورد مطالعه، تاثیر عوامل محتوی با میانگین 19/0±41/3 و استاد با میانگین 31/0±57/3 بر موفقیت یادگیری الکترونیکی بسیار زیاد و تاثیر عوامل دانشجو با میانگین 28/0±44/2 و سامانه مجازی با میانگین 36/0±91/2 بر موفقیت یادگیری الکترونیکی زیاد بود. رتبه میانگین نمرات برای مولفه های استاد 52/3، محتوی 33/3، سامانه مجازی 05/2 و دانشجو 1/1 بود (001/0>p).
نتیجه گیری: بنابر نظر دانشجویان، میزان تاثیر دو عامل محتوی و استاد بر موفقیت یادگیری الکترونیکی بسیار زیاد و میزان تاثیر دو عامل دانشجو و سامانه مجازی زیاد است. عوامل استاد، محتوی، سامانه مجازی و دانشجو به ترتیب بیشترین تا کمترین رتبه تاثیر بر یادگیری را دارند.
مقایسه پایبندی به فنون تعلیم و تربیت در آموزش مجازی و حضوری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: توسعه نظام آموزشی در عصر فنّاوری اطلاعات و ارتباطات یکی از چالش های اصلی سیاستگذاران آموزشی است. یکی از مهم ترین مسایل پیش روی آموزش عالی در ایران، عدم پاسخگویی موثر و کارآمد این سیستم به نیازهای واقعی جامعه در حوزه تولید علم و آموزش است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان پایبندی آموزش حضوری و الکترونیک به اصول تعلیم و تربیت ( تحلیل، طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی) از منظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود.
روش ها: این مطالعه پیمایشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه در سال 1392 انجام شد. 164 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته دارای 5 شاخص و 66 گویه بود. داده ها به نرم افزار SPSS 18 وارد و با آزمون T تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در میزان عدم رعایت شاخص تحلیل و خرده مقیاس های آن (محتوی، یادگیرنده، اهداف و رسانه) از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی بین آموزش الکترونیکی و آموزش حضوری اختلاف معنی دار وجود داشت و به غیر از خرده مقیاس رسانه، در بقیه موارد میانگین امتیاز عدم پایبندی در آموزش الکترونیک بیشتر بود. همچنین در میزان عدم رعایت شاخص های طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی بین آموزش الکترونیکی و آموزش حضوری اختلاف معنی دار وجود داشت و در همه موارد میانگین امتیاز عدم پایبندی در آموزش الکترونیک بیشتر بود.
نتیجه گیری: از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه ، اصول پنجگانه برنامه های تعلیم و تربیت (تحلیل، طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی) در آموزش الکترونیک نسبت به آموزش حضوری کمتر رعایت می شود .
مقایسه دو روش هم گروهی بالینی و کارگاهی در آموزش تفسیر گازهای خون شریانی به پرستاران بخش های ویژه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: وجود دانش کافی در پرستاران، نقش مهمی در افزایش کیفیت مراقبت های پرستاری در بخش های ویژه دارد. یکی از روش هایی که در سالیان اخیر در آموزش حرفه های مختلف وابسته به پزشکی و از جمله پرستاری مورد توجه قرار گرفته، یادگیری کارمحور یا یادگیری در محل کار است. این مطالعه با هدف مقایسه دو روش همگروه بالینی و کارگاهی در آموزش تفسیر گازهای خون شریانی به پرستاران شاغل در بخش های ویژه بیمارستان انجام شد.
روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی در سال 1392، از مجموع بخش های ویژه بیمارستان فیروزگر تهران، سه بخش به عنوان بخش آزمایشی شماره یک (روش همگروه بالینی) و بخش های آزمایشی شماره 2 و 3 (روش کارگاهی) به طور تصادفی انتخاب شدند. پرستاران این بخش ها با روش نمونه گیری دردسترس، نمونه های پژوهش را تشکیل دادند. در ابتدا و انتهای دوره های آموزشی، میزان دانش تفسیر گازهای خون شریانی پرستاران در هر دو گروه با استفاده از پرسش نامه سنجیده شد. سپس داده ها به کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های T مستقل، فیشر و T زوجی) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین میانگین نمرات قبل و بعد پرستاران در گروه روش کارگاهی، تفاوت معنی دار آماری وجود داشت، اما بین میانگین نمرات قبل و بعد پرستاران در گروه همگروه بالینی تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت.
نتیجه گیری: استفاده از روش کارگاهی در مقایسه با روش همگروه بالینی برای آموزش تفسیر گازهای خون شریانی به پرستاران بخش های ویژه، مناسب تر است.
توسعه آموزش از دیدگاه اساتید و دانشجویان؛ مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: آموزش مجموعه فعالیت ها و تدابیری است که توسط معلم و فراگیر اجرا می شود و هدف آن کمک به فراگیر برای یادگیری بهتر مطالب است. محور توسعه آموزش، صاحبان فرآیند آموزش هستند و تجربیات آنان می تواند در تببین مفهوم توسعه آموزش نقش اساسی داشته باشد. هدف این مطالعه، تبیین توسعه آموزش از دیدگاه اساتید و دانشجویان به روش کیفی بود.
روش ها: این مطالعه کیفی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام شد و 11 نفر از اساتید و دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه انفرادی نیمه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قراردادی استفاده شد. از نرم افزار MAXQDA 2007 برای دسته بندی، کدگذاری و طبقه بندی متون حاصل از مصاحبه ها استفاده شد.
یافته ها: ابتدا حدود 650 کد اولیه استخراج شد. این کدهای اولیه در 9 طبقه آموزش کارآمد، استفاده از تکنولوژی های روز، تحقق اهداف، تعامل و تعادل عناصر آموزشی، تغییر در نگرش و عملکرد دانشجو، تلفیق شیوه های مختلف آموزشی، رشد کمی و کیفی، توسعه یادگیری، یاددهی فرآیند آموختن ، دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: توسعه آموزش، رشد و پویایی متعادل، همه جانبه و پایدار است.
اعتباریابی مدل یادگیری زایشی برای بهبود یادگیری تحلیلی دانش آموزان در درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ی یادگیری زایشی از جمله نظریه هایی است که به آموزش در عصر دانش توجه داشته و به دنبال پرورش آن دسته از مهارت ها و قابلیت هایی در یادگیرندگان است که آن ها بتوانند آموخته های خود را پایه ای برای کسب مهارت ها و شایستگی های بعدیشان قرار دهند. به عبارتی به زایش و خلق دانش دست پیدا کنند.
پژوهش حاضر در راستای مدل سازی این نظریه برای کاربردی نمودن آن در کلاس درس در راستای بهبود تفکر تحلیلی و با روش تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی متوالی و با طرح تدوین مدل انجام شد که در تحقیق کیفی از پژوهش تکوینی و در تحقیق کمی از روش آزمایشی بهره گرفت. سؤالات تحقیق کیفی عبارت بودند از: مولفه های این مدل کدام اند؟ و همچنین روند طراحی آموزشی براساس این مدل چگونه است؟ فرضیه های تحقیق کمی نیز عبارت بودند از: مدل یادگیری زایشی موجب بهبود یادگیری تحلیلی دانش آموزان در زیست شناسی می شود (فرضیه ی اصلی) و فرضیه های فرعی شامل: الف) دانش آموزان با استفاده از مدل یادگیری زایشی می توانند عناصر مختلف یک مطلب را مشخص سازند. ب) مدل یادگیری زایشی موجب می شود تا دانش آموزان بتوانند روابط میان عناصر مختلف یک مطلب را نشان دهند. نهایتاً ج) دانش آموزان با استفاده از مدل یادگیری زایشی می توانند مثال و نمونه های مختلف را با هم مقایسه نمایند. یافته های حاصل از پژوهش بیانگر مدلی از یادگیری زایشی بود که مولفه ها را مشخص ساخته و روند طراحی آموزشی براساس آن را نیز به روشنی بیان کرد. همچنین فرضیه های تحقیق نیز تأیید شدند و بیانگر این بودند که مدل یادگیری زایشی موجب بهبود یادگیری تحلیلی دانش آموزان در سطح تحلیل در درس زیست شناسی می گردد.
بررسی اثر بخشی تکنیک های خلاقیت بر پیشرفت تحصیلی درس مطالعات اجتماعی در دانش آموزان دختر سال اول متوسطه ناحیه دو تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی تکنیک های خلاقیت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه در درس مطالعات اجتماعی اجرا شد. 86 آزمودنی در این پژوهش شرکت داشتند که دریک گروه گواه، و دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. یکی از گروه های آزمایش از تکنیک بارش مغزی و گروه دیگر از تکنیک مطالعه آفریننده برای یادگیری درس مطالعات اجتماعی استفاده می کردند. از هر سه گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از تکنیک های خلاقیت در پیشرفت تحصیلی درس مطالعات اجتماعی مؤثر است. بین دو تکنیک بارش مغزی و مطالعه آفریننده از لحاظ اثر بخشی بر پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی دار دیده نشد.
مقایسه کارایی دوره یادگیری ترکیبی با دوره های یادگیری الکترونیکی و حضوری در درس ریاضی در میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش مقایسه کارایی دوره یادگیری ترکیبی با دوره های یادگیری الکترونیکی و حضوری در درس ریاضی در میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان های شهرستان اردبیل بود. در این پژوهش از روش آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستان های استان اردبیل تشکیل می دادند که از میان آن ها150 نفر به عنوان نمونه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای، انتخاب شدند. دانش آموزان در این پژوهش در سه گروه با سه روش مختلف یادگیری یعنی دوره های یادگیری ترکیبی، حضوری و الکترونیکی در درس ریاضی آموزش دیدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته در درس ریاضی بود که به دو شیوه الکترونیکی و چاپی تهیه شده بود ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مذکور 88 /. بود. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یک طرفه ) تحلیل شد و نتایج نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزانی که در دوره های ترکیبی درس ریاضی شرکت کرده بودند از دانش آموزانی که در دوره های صرفاً الکترونیکی و صرفاً حضوری در درس ریاضی شرکت کرده بودند بیشتر است.
بررسی تأثیر بازخورد در ارزشیابی تکوینی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 90 – 89
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین تأثیر بازخورد ارزشیابی تکوینی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان میاندوآب بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر شبه آزمایشی یا شبه تجربی بوده است و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی مدارس شهر و روستاهای میاندوآب که به تعداد 220 کلاس می باشد. از بین این کلاس ها 8کلاس به روش خوشه ای و به طور تصادفی به عنوان نمونه آماری که 4 کلاس از شهر و 4 کلاس از روستا انتخاب شدند و جایگزینی کلاسها در دو گروه کنترل و آزمایش بصورت تصادفی انجام گرفت. سپس آزمون های پنجگانه از درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی در طول نیمسال دوم 90-89 به منظور تعیین میزان تأثیر آزمون ها بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی انجام شد. و برای سنجش پایایی آزمون ریاضی از آلفای کرونباخ استفاده شد و هم چنین ضریب پایایی آزمون فیلیپس و چک لیست از روش کودر ریچاردسون استفاده شد که پایایی آنها به ترتیب 84/0 و96/0 بدست آمد. به منظور توصیف داده های بدست آمده از فنون آمار توصیفی (مانند تشکیل جداول توزیع پراکندگی معدل – ترسیم نمودارها) استفاده شد و به منظور بررسی تأثیر بین متغیرها از آزمون t مستقل استفاده شد که کلیه فرایند تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS17 انجام شد. نتایج نشان داد که: انجام ارزشیابی تکوینی در جریان نیمسال یا ترم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی تأثیر بیش تری دارد و در بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده شد. و هم چنین از نظر تسهیل آزمون پایانی (احساس راحتی در پاسخگویی به سؤالات) در درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی بین دانش آموزانی که آزمون های تکوینی برای آنها اجرا می شود با دانش آموزانی که برای آنها ارزشیابی تکوینی اجرا نمی شود تفاوت معنی داری وجود دارد و از نظر میزان کاهش ترس و اضطراب از امتحان ریاضی پایه پنجم ابتدایی بین دانش آموزانی که آزمون های تکوینی برای آنها اجرا می شود با دانش آموزانی که برای آنها ارزشیابی تکوینی اجرا نمی شود تفاوت معنی داری وجود دارد.
بررسی وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسی آموزش علوم مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم از دیدگاه دانشجویان (مورد: دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله ی حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان در مورد برنامه درسی آموزش علوم، مبتنی بر ویژگی های اساسی ماهیت علم بوده است. بدین منظور از جامعه آماری که شامل همه دانشجویان رشته های فیزیک، شیمی، زیست شناسی و زمین شناسی وگرایش های مرتبط در دو دانشگاه می شد، 277 نفر به عنوان نمونه ی آماری در این پژوهش انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی و ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ی سنجش دیدگاه دانشجویان بوده است. جنبه های اصلی مورد سنجش ماهیت علم در این ابزار عبارت بوده اند از موقتی بودن علم، مبنای تجربی علم، خلاقیت در علم، نقش ذهنیت در علم، تأثیر مسائل اجتماعی و فرهنگی بر علم، نقش مشاهده و استنتاج و نقش نظریه و قانون علمی. این مؤلفه ها در چهار عنصر اساسی برنامه درسی یعنی هدف ها، محتوا، اجرا و ارزشیابی و در دو وضعیت موجود و مطلوب بررسی شده اند. ضریب آلفای کرونباخ برای این مقیاس سنجش برابر 81/0 محاسبه گردیده است. نتایج نشان داده اند که از نظر دانشجویان، در وضعیت موجود، هیچ یک از عناصر برنامه درسی یعنی هدف ها، محتوا، اجرا و ارزشیابی، مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم نیستند. با این حال از نظر آنان هدف های برنامه درسی از حیث برخورداری از مؤلفه های ماهیت علم به وضعیت مطلوب نزدیک ترند. در این میان ارزشیابی برنامه درسی از نظر رعایت مؤلفه های ماهیت علم، بیشترین اختلاف را با وضعیت مطلوب خود دارد. از نظر دانشجویان، در وضعیت مطلوبْ هدف های برنامه درسی آموزش علوم باید بیشتر از سایر عناصر مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم باشد. پس از عنصر هدف ها، برنامه های درسی جهت هم سویی با مولفه های هفت گانه ماهیت علم، باید بیش ترین توجه خود را به دو عنصر اجرا و ارزشیابی برنامه درسی معطوف دارند.