فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
25 - 41
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی راهبردهای ارزشیابی مطلوب در زمینه آموزش دانش آموزان استعداد درخشان در مقطع متوسطه دوم است. این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی است. جامعه تحقیق شامل کلیه دانش آموزان و معلمین استعداد درخشان شهر اصفهان است. روش: روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت موارد نوعی و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته استخراج شده از مصاحبه ها است. روایی در بخش کیفی به روش چک کردن اعضا و در بخش کمی روایی و پایایی به وسیله روایی محتوایی، تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرانباخ بررسی و تأیید شده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تماتیک و در بخش کمی از آمار توصیفی و آزمون t تک گروهی استفاده شده است. یافته ها: نتایج بخش کیفی بیانگر این بود که اصول طراحی راهبردهای ارزشیابی مطلوب عبارتند از استفاده از آزمون های مستمر و آزمون های نهایی، ارزشیابی کاربردی، ارزشیابی پروژه ای، تأکید بر خلاقیت، اصول فنی آزمون سازی و توجه به یادگیری عمیق. در بخش کمی نتایج بررسی این مؤلفه ها بیان کننده این بوده که تمامی مؤلفه ها به غیر از آزمون نهایی دارای میانگین بالاتر از میانه بودند و نمونه مورد بررسی معتقد به استفاده از این اصول در ارزشیابی های خود بودند.
مدل یابی ساختاری سکوت سازمانی بر اساس ادراک از رفتارهای سیاسی و حسادت سازمانی با نقش میانجی سازگاری شغلی (مطالعه موردی:کارکنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
22 - 1
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری سکوت سازمانی بر اساس ادراک از رفتارهای سیاسی و حسادت سازمانی با نقش میانجی سازگاری شغلی کارکنان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی علی(مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی در سال 1398 که تعداد آنها 347 نفرمی باشند روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی که بااستفاده از جدول مورگان 216 انتخاب شدند..برای گردآوری اطلاعات از چهار پرسشنامه استاندارد استفاده شد.روایی محتوایی و سازه ای پرسشنامه ها تایید و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 76/0،88/0،75/0 ،88/0بدست آمد به منظور ارزیابی روابط بین متغیر ها مکنون و اندازه گیری شده در الگوی مفهومی،از مدل یابی ساختاری داده ها با استفاده از نرم افزار PLS3 استفاده گردید.یافته های مطالعه حاضرحاکی از نقش معنی دار بین متغیرها،بجز رفتارسیاسی بر سازگاری می باشد و همچنین نتایج حاکی از تایید نقش میانجی سازگاری شغلی و در روابط علی بین حسادت سازمانی با سکوت سازمانی بود
روش های تدریس حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
149 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی و جمع بندی شیوه های تدریس حدیث در مدارس و حوزه های اسلامی صورت گرفته تا تأثیر جایگاه حدیث در اسلام بر انتخاب روشهای تدریس را بیان نماید. روش: برای نیل به هدف مذکور، روش کتابخانه ای توصیفی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است و انواع روشهای تدریس در کتب حدیث مورد بررسی قرار گرفته اند و با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: انتخاب روش تدریس در علوم حدیث، رابطه مستقیمی با ماهیت حدیث و حجیت آن دارد. حدیث پژوهان انواع روشهای ممکن حدیث را در هشت شیوه: سماع، عرض، اجازه، مناوله، مکاتبه، اعلام، وصیت و وجاده منحصر نموده و با توجه به میزان اطمینان بخشی روشهای مذکور، اعتبار و صحت آنها را مورد ارزیابی قرار داده اند. بررسی شیوه های مختلف تدریس حدیث، بیانگر آن است که معیار اصلی موافقان و مخالفان روشهای مذکور، اطمینان و اعتماد آنها به میزان صحت و دقت در انتقال احادیث می باشد و اختلاف نظر در جزئیات ناشی از این امر می باشد.
تأثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
54 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان به انجام رسیده است. روش: این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی ناحیه 4 شهر اهواز در سال تحصیلی 97- 1396 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای یک مدرسه ابتدایی از بین تمام مدارس ابتدایی ناحیه 4 شهر اهواز به صورت تصادفی انتخاب شد و در مرحله بعد، 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب گردید و به صورت تصادفی در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. مداخله آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی برای گروه آزمایش اجرا شد، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات، پس آزمون روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک، سازگاری اجتماعی بل و سازگاری هیجانی رابیو و همکاران بود. برای دست یابی به نتایج، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: پیش از مداخله، میان میانگین نمرات سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی، دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد؛ پس از مداخله میان میانگین دو گروه در سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی تفاوت معناداری دیده شد به گونه ای که میانگین نمرات گروه آزمایش از نمرات گروه گواه بیش تر بود. نتایج نشان داد که آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی می تواند موجب بهبود سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان شود.
اثر تدریس الگومدار بر عملکرد انتظاری و عینی دانشجویان و ارزیابی آنان از استاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
160 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر تدریس الگومدار بر عملکرد انتظاری و عملکرد عینی دانشجویان و ارزیابی آنان از استاد درس انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی در نیمسال اول سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 995 نفر بود. ابتدا از بین جامعه آماری، تعداد 4 چهار کلاس به صورت تصادفی انتخاب و سپس تعداد 40 نفر داوطلب واجد شرایط که کمترین نمره را در عملکرد عینی کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه (گروه آزمایش 20 نفر و گروه کنترل 20 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت مداخله تدریس الگومدار لومن قرار گرفتند درحالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و به وسیله نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها 05/0 لحاظ گردید. یافته ها: نتایج نشان داد روش تدریس الگومدار لومن موجب افزایش نمره عملکرد عینی (005/0P˂ ،03/11 F=) و چک لیست ارزیابی از استاد در دانشجویان گروه آزمایش شد (010/0P˂ ،73/8 F=)؛ ولی، در افزایش نمره عملکرد انتظاری دانشجویان تأثیر نداشت (605/0P> ،61/2 F=). نتیجه گیری: تدریس الگومدار می تواند عملکرد درسی دانشجویان را بهبود ببخشد و بر کیفیت ارزیابی آنان از استاد تأثیر مثبت داشته باشد.
تعیین کنندگان اثربخشی یادگیری الکترونیکی: مطالعه ای کیفی بر مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
79 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مرتبط با مدرس بر اثربخشی یادگیری الکترونیکی است. روش: متناسب با هدف، رویکرد پژوهش کیفی و استراتژی پدیدارشناسی اتخاذ شد. اعضای هیأت علمی و مدرسان دوره های یادگیری الکترونیکی رشته علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی در دانشگاه های دولتی شهر تهران، جامعه این پژوهش را تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 12 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. با استفاده از روش کدگذاری تحلیل محتوای کیفی، در سه مرحله کد، خرده مقوله و مقوله، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. قابلیت اعتبار و اعتماد به یافته های بدست آمده نیز با روش های بررسی همکار، محاسبه درصد پایایی بین دو کدگذار، انتخاب هدفمند نمونه های پژوهش و فرایند رفت و برگشتی همراه با تأمل فرایند کدگذاری، مورد بررسی و سپس تأیید قرار گرفت. در مجموع، تعداد 145 کد، 8 خرده مقوله و 4 مقوله شناسایی شدند. بر اساس یافته های پژوهش، «تسهیل گری فرایند یادگیری»، «ایجاد انگیزه و علاقه در یادگیرنده»، «دانش مدرس» و «ویژگی های روانشناختی مدرس» از عوامل مؤثر در تعیین اثربخشی یادگیری الکترونیکی از سوی مدرس یادگیری الکترونیکی می باشند.
جایگاه سبک های یادگیری در عناصر برنامه درسی پایه ی ششم ابتدایی: علوم تجربی و مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
115 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف تحلیل برنامه درسی علوم تجربی و مطالعات اجتماع پایه ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری وارک انجام پذیرفته است. روش: پژوهش توصیفی، از نوع تحلیل محتوا با بکارگیری روش آنتروپی شانون است. جامعه آماری شامل کلیه برنامه های درسی(هدف، محتوا، روش و ارزشیابی) پایه ششم ابتدایی است. نمونه آماری شامل برنامه های درسی علوم تجربی و مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی می-باشد. برای تحلیل برنامه های درسی موجود(قصد شده) با هر یک از سبک های یادگیری ابتدا اهداف مندرج در کتاب های درسی، سپس محتوا کتاب درسی و برای بررسی روش های پیشنهادی به تحلیل کتاب راهنمای تدریس پرداخته شد. در بخش ارزشیابی، سوالات مطرح شده در کتاب های درسی و راهنمای تدریس تحلیل گردید. ابزار پژوهش، چک لیست وارسی سبک های یادگیری وارک(1998) بود که براساس پیشینه و پرسشنامه وارک تدوین و روایی محتوایی آن توسط صاحبنظران رشته های برنامه درسی و روانشناسی تربیتی تأیید شد یافته ها: نتایج حاکی از آن دارد که سبک ارجح برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی سبک دیداری اما سبک مطالعات اجتماعی خواندن/ نوشتن می باشد.
مبانی ارزش شناسی تعلیم و تربیت چندفرهنگی
منبع:
تدریس پژوهی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
85 - 95
حوزه های تخصصی:
شناسایی و اعتباریابی شاخص های توسعه یافتگی آموزشی دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
147 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتباریابی شاخص های توسعه یافتگی آموزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. روش: این پژوهش یک پژوهش توسعه ای و کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 96-95 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه پژوهش با توجه به حجم جامعه آماری، براساس جدول مورگان، تعداد 400 نفر از اعضای هیئت علمی این دانشگاه ها با روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی انجام شد. یافته ها: شاخص ها عبارت اند از: شاخص اعضای هیئت علمی دانشگاه با مؤلفه های فعالیت آموزشی اعضای هیئت علمی، فعالیت پژوهشی اعضای هیئت علمی و توانمندی های حرفه ای اعضای هیئت علمی با 17 نشانگر، شاخص دانشجویان دانشگاه با مؤلفه های امکانات آموزشی دانشجویان، وضعیت تحصیلی دانشجویان و وضعیت پژوهشی دانشجویان با 20 نشانگر و شاخص فرآیند آموزشی دانشگاه با مؤلفه های امکانات آموزشی و پژوهشی دانشگاه و وضعیت درآمدی دانشگاه با 20 نشانگر.
تأثیر الگوهای تدریس بدیعه پردازی و دریافت مفهوم بر خلاقیت دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 90-91
منبع:
تدریس پژوهی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
75 - 84
حوزه های تخصصی:
واکاوی تجارب معلمان کلاس اول ابتدایی از نتایج بازی های آموزشی در همه گیری کرونا
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
177 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب معلمان کلاس اول ابتدایی از نتایج بازی های آموزشی در همه گیری کرونا بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، در زمره پژوهش های کیفی و از نوع چندروشی بوده که برای واکاوی تجارب معلمان کلاس اول ابتدایی از نتایج بازی های آموزشی با یک فراترکیب، یافته های مطالعات جهانی و در ادامه به پشتوانه بهره گیری از پدیدارشناسی، تجارب زیسته معلمان در همه گیری کرونا را مورد کاوش قرار داده است. طرح فراترکیب با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو و طرح پدیدارشناسی با استفاده از الگوی هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختمند و مشارکت کنندگان در این بخش 14 معلم در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند که برای انتخاب آنان از رویکرد هدفمند ملاکی، تکنیک گلوله برفی و معیار اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این بخش نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. بر اساس نتایج دو طرح، تجارب معلمان کلاس اول ابتدایی از بازی های آموزشی در همه گیری کرونا در قالب سه مضمون اصلی مشتمل بر عملکرد دانش آموز، عملکرد معلم و عملکرد والدین شناسایی گردید. نتیجه اینکه استفاده از بازی های آموزشی در کلاس های درس می تواند بر کاهش مشکلات روان شناختی و افرایش اثربخشی یادگیری تاثیرگذار باشد.
تأثیر جذبه شخصیتی استادان بر درک دانشجویان از اثربخشی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
33 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر هدفی دوگانه داشت نخست، شناسایی متغیرهای مداخله کننده در نتایج ارزیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس اعضای هیأت علمی و دوم، تبیین حیطه های تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان. روش: ازاین رو، با رویکردی کمی و راهبرد توصیفی- همبستگی، نمرات حاصل از اجرای یک پرسشنامه ارزیابی 12 سؤالی، بر روی250 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه کردستان، جمع آوری شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و پارامترهای یک مدل فرضی از تدریس اثربخش و جذبه شخصیتی، در قالب ماتریس کوواریانس و با استفاده از روش برآورد بیشینه درست نمایی، مورد آزمون قرار گرفتند. با توجه به شاخص های به دست آمده از آزمون برازش مدل، نتایج نشان داد که مدل، برازش مطلوبی با داده های مورد بررسی دارد. همچنین، یافته ها گویای آن بود که تشخیص یک مدرس به عنوان شخصیتی پرجاذبه توسط دانشجویان، یک پیش بینی کننده مهم نمره ارزشیابی تدریس است. یافته ها چالشی را برای استفاده از ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس در تصمیم های مهم برای استخدام و ارتقای اعضای هیأت علمی ارائه نمود. از این رو پیشنهاد می نماید که نتایج ارزشیابی دانشجویان از تدریس اعضای هیأت علمی باید بااحتیاط تفسیر شود.
طراحی الگوی عوامل سازمانی مؤثر بر انتقال یادگیری به محیط کار بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
66 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه الگویی برای عوامل سازمانی مؤثر بر انتقال یادگیری به محیط کار بود. روش: پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری شامل صاحب نظران حوزه آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه های آزاد اسلامی غرب کشور بود که از طریق نمونه گیری هدفمند، 15 نفر از آن ها، انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل هم زمان مصاحبه ها نیز با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها حاکی از 25 مؤلفه شامل ساختار سازمانی، قابلیت های سازمانی، منابع مالی و کالبدی، فرهنگ تسهیم دانش، فرهنگ تعالی مداری، فرهنگ گشودگی، سیاست ها و قوانین سازمانی، ویژگی های شغلی، جایگاه سازمانی آموزش، توسعه فرهنگ یادگیری سازمانی، توسعه فرهنگ مشارکت و کار تیمی، نهادینه سازی تجربه و خبرگی در سازمان، مدیریت کارراهه، مدیریت عملکرد، بازنگری و پالایش قوانین و مقررات، خلق فرصت های کاربرد، ارتقاء تعاملات علمی، ارتقاء جایگاه واحد آموزش، کاهش فرسودگی شغلی، توسعه قابلیت ها و خلاقیت کارکنان، افزایش اثربخشی آموزش های سازمانی و افزایش موفقیت سازمانی بود که در قالب مدل پارادایمی ارائه شدند.
شناسایی موانع موجود برای اجرای درس پژوهی: مطالعه موردی مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر اردبیل (پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
65 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی موانع اجرای درس پژوهی در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر اردبیل بود. روش: برای نیل به هدف از مطالعه موردی استفاده شد که در ابتدا داده های کیفی، سپس براساس یافته های آن، داده های کمّی گردآوری و تحلیل شدند. جامعه آماری این پژوهش معلمان ابتدایی شهر اردبیل با جمعیت 1957 نفر بود. در مرحله کمّی از طریق نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 298 نفر برای نمونه گیری برآورد شدند. در بخش کیفی با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 11 نفر انتخاب و با آنها مصاحبه بدون ساختار صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب آلفای کرونباخ آن 79/0 محاسبه گردید. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه بدون ساختار بود که از روش سه بعدی نگری و بازخورد مشارکت کننده برای اعتباریابی آن استفاده شد. به منظور تحلیل داده های بخش کیفی از تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز و برای تحلیل داده های کمی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که عوامل سازمانی شامل (ساختار سازمانی متمرکز، فرهنگ سازمانی، سبک رهبری، فناوری، فرایندهای داخلی) و عوامل فردی شامل (اطلاعات معلمان، عدم تعهد معلمان و نوع شخصیت آنها) جزء عواملی هستند که مانع اجرای درس پژوهی در مدارس شده اند. یافته های دیگر پژوهش نیز نشان داد که از بین این عوامل بیشترین عامل تأثیر گذار بر موانع اجرای درس پژوهی، ساختار سازمانی متمرکز و کمترین عامل تأثیرگذار اطلاعات معلمان می باشد.
اعتبار سنجی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
42 - 23
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق اعتبار سنجی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری بود. روش ها: روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) بوده که داده های آن به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری شامل متخصصان برنامه ریزی درسی و کلیه دبیران و کارشناسان دوره متوسطه نظری استان فارس می باشد. نمونه آماری در بخش کمی در دو مرحله انتخاب گردید در ابتدا 10 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی به صورت هدفمند انتخاب و سپس از بین کلیه دبیران و کارشناسان دوره متوسطه نظری استان فارس که در زمینه برنامه ریزی درسی صاحب نظر بودند 80 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری برای جمع آوری داده های، در مرحله کیفی شامل تحلیل محتوای قیاسی و در مرحله کمی پرسشنامه ای است که براساس یافته های بخش کیفی تدوین شده است که روایی صوری پرسشنامه مورد تأیید 15 تن از اساتید علوم تربیتی همچنین پایانی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 92/0 مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی با نظام مقوله بندی قیاسی و روش های کمی ازجمله تحلیل عاملی از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی های عناصر برنامه درسی شامل اهداف، محتوا، روش و ارزشیابی هستند که یافته ها مرتبط با عناصر اصلی هدف، محتوا، روش و ارزشیابی را مورد تأیید قرار داد. هم چنین ویژگی های عناصر برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری استخراج و طراحی شد. همچنین می توان نتیجه گرفت که فرایند، مراحل و چگونگی ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری، منتج از پژوهش های پیشین در رابطه با موضوع بود. الگوی مذکور پس از اعتباریابی توسط متخصصان و صاحب نظران و اعمال تعدیل ها، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی مورداستفاده قرار گیرد.
بازنمایی تجارب زیسته معلمان از کارکردها، نحوه اجرا و چالش های تربیت هنری در مدارس ابتدایی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
29 - 1
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی کارکردها، نحوه اجرا و چالش های آموزش هنر در مدارس ابتدایی بر مبنای تجارب زیسته معلمان بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان آران و بیدگل در استان اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، روایت ها و تجارب 19 نفر از معلمان به عنوان مشارکت کنندگان اصلی پژوهش با رعایت اصل اشباع نظری جمع آوری، سازماندهی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که با محوریت سه سوال کلیدی تلاش شد تا تجارب زیسته و اندیشیده معلمان مشارکت کننده را در مورد کارکردها، نحوه اجرا و مشکلات آموزش هنر دوره ابتدایی مستند سازی کند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات پژوهش نیز از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که معلمان مشارکت کننده از ذهنیت مناسبی در باره نقش و کارکردهای گوناگون آموزش هنر از نظر رشد فردی و تحصیلی دانش آموزان ابتدایی برخوردار هستند. همچنین، جهت اجرای آموزش هنر در کلاس های درس از فعالیت های گوناگون به ویژه نقاشی و کاردستی استفاده می کنند. در عین حال، معلمان ابتدایی اذعان دارند که در زمینه هنر و تربیت هنری با مشکلات و تنگناهای اجرایی زیادی مواجه هستند که مانع تحقق آثار و کارکردهای مثبت آن می شود. بدیهی است رشد و ارتقای جایگاه هنر در نظام آموزشی و برنامه های درسی دوره ابتدایی کشور مستلزم توجه به مشکلات یاد شده و اجرای راهکارهای لازم جهت حل آنهاست.
بازنمایی تجارب دانشجویان از چالش ها و مشکلات تدریس اساتید در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
98 - 73
حوزه های تخصصی:
آموزش مجازی و تدریس در این فضا همراه با بروز پاندومی کرونا در یک سال اخیر، یکی از مهم ترین مسائل موردنظر و به نوعی موجود در سیستم آموزشی کشور به صورت عام و دانشگاه ها به صورت خاص بوده است. بر این اساس محققان در پژوهش حاضر به بازنمایی تجارب دانشجویان دانشگاه کردستان از چالش ها و مشکلات تدریس در فضای مجازی در یک سال اخیر پرداخته اند. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و بر اساس روش داده بنیاد انجام یافته است. میدان تحقیق کلیه ی دانشجویان دانشگاه کردستان بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش 55 نفر از دانشجویان در هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بوده که به صورت هدفمند موردبررسی قرارگرفته اند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش در فرآیند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که چالش های دانشجویان در پنج دسته ی اصلی شامل موارد مربوط به تعاملات کلاسی، مدیریت کلاس درس، کنترل و ارزشیابی، زیرساخت های ارتباطی و پارازیت های محیطی دسته بندی می شوند. درنهایت مدل اصلی پژوهش بر اساس داده های حاصل از پژوهش و الگوی سیستمی نظریه داده بنیاد ارائه شده است.
الگوی علی جهت گیریهای هدف تحصیلی دانش آموزان درخوش بینی تحصیلی؛ نقش واسطه ای خودتنظیمی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
223 - 200
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطه ای خودتنظیمی در رابطه بین جهت گیری های هدف تحصیلی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود؛ و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر سنندج (4300 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد و تعداد 351 به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای صورت گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسشنامه جهت گیری هدفِ الیوت و مک گریگور، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی بوفارد و همکاران و پرسشنامه خوش بینی تحصیلی شانن، موران و همکاران صورت گرفت و پایایی آن ها به ترتیب؛ 83/.، 87/0 و 94/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج تحلیل نشان داد که؛ جهت گیری عملکردی دانش آموزان مستقیماً نقش معنی داری در خوش بینی تحصیلی ندارد ولی با واسطه خودتنظیمی تحصیلی، به صورت غیرمستقیم در خوش بینی نقش دارد. خود تنظیمی تحصیلی برای هردو نوع جهت گیری عملکردی و تبحری نقش واسطه ای ایفا می کند. جهت-گیری تبحرگرایی با واسطه گری خودتنظیمی تحصیلی، بر خوش بینی تحصیلی، اثربخشی بیشتری از جهت-گیری عملکردی با واسطه گری خودتنظیمی دارد (05/0≥P).
نقش هم زمانی آموزش دروس پایه طراحی در ارتقای هوش هیجانی، خلاقیت و انگیزه تحصیلی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
139 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر روش های تدریس ترکیبی (آموزش هم زمان دروس پایه) و تفکیکی (آموزش مستقل دروس پایه) بر میزان هوش هیجانی، انگیزه تحصیلی و خلاقیت نوآموزان معماری در درس مقدمات طراحی معماری دو می باشد. روش : در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی به صورت ترکیبی استفاده شده است. در بخش کمی، از روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های کمی از طریق آزمون t دو نمونه ای مستقل به کمک نرم افزار Spss انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی از طریق مشاهده آثار دانشجویان در طول ترم و پایان ترم و مبتنی بر نظریه های حاصل از مرور منابع کتابخانه ای، بر اساس نظریه زمینه ای انجام گردیده است. جامعه آماری در این پژوهش دو گروه 18 نفری از دانشجویان نیمسال سوم معماری می باشند که یکی با روش ترکیبی و دیگری با روش تفکیکی آموزش دیده اند. یافته ها : نتایج نشان می دهد که آموزش دروس پایه با استفاده از روش ترکیبی موجب ارتقاء قابلیت های فردی و اجتماعی نوآموزان شده و هوش هیجانی آنان را ارتقاء داده و با افزایش مهارت های فردی، انگیزه درونی و بیرونی نوآموزان افزایش می یابد و ذهن نوآموز توانایی بیشتری در خلق ایده های جدید داشته و قابلیت گسترش آن را به واسطه توانایی های کسب نموده، خواهد داشت.
واکاوی و شناسایی نقش فرهنگ معلمان در مواجهه با تغییرات برنامه درسی: مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
29 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی و شناسایی نقش فرهنگ معلمان در مواجهه با تغییرات برنامه درسی استان لرستان انجام شد. روش: تحقیق مورد استفاده ترکیبی و از نوع اکتشافی و از لحاظ هدف کاربردی است؛ نمونه مورد بررسی معلمان ابتدایی استان لرستان که در شیوه ی کیفی به صورت نظری و تا مرحله اشباع و در روش کمی به صورت تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار جمع آوری داده استفاده گردید. یافته ها: ننایج حاصل از تحقیق نشان داد که نوع تغییرات، ریشه تغییرات، عوامل تغییرات، نگرش تغییرات، خصیصه های فرهنگی، شاخص های هنجاری و فرهنگ مشارکت و ارتباط معلمان از نظر جنسیت، سابقه کاری، محل خدمت و مدرک تحصیلی با هم متفاوت می باشند. مواجهه با تغییرات برنامه درسی توسط ابعاد فرهنگ معلمان پیش بینی شد و بر اساس ضریب بتا (β)، ابعاد خصیصه های فرهنگی، شاخصه های هنجاری، فرهنگ مشارکت و ارتباط پیش بینی کننده معنادار مواجهه با تغییرات برنامه درسی معلمان بودند.از دستاوردهای این تحقیق شناسایی ارزش ها و اعتقادات بنیادین معلمان با فرهنگ متفاوت در ارتباط با تغییرات می باشد و این که فرهنگ در نگرش، نوع، عوامل و ریشه تغییرات در مناطق مختلف عامل موثری می باشد.