فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
133 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف: ویژگی های روان سنجی مثل تغییرناپذیری اندازه گیری، عدم وجود کارکرد افتراقی سؤال، یا فقدان سوگیری باید برقرار باشد تا نمرات یک آزمون برای گروه های مختلف آزمودنی مقایسه پذیر شوند. تحلیل منابع کارکرد افتراقی سؤال به محققان اجازه می دهد، فرضیه هایی در ارتباط با منابع اصلی و بالقوه سوگیری و واریانس سازه مزاحم را فرمول بندی کنند. ازآنجایی که معمولاً فرضیه های مربوط به منابع DIF بر مبنای نظریه یا تحقیقات پیشین ساخته می شود، مرور نظامند مقاله ها مربوط به بررسی علل DIF ضروری به نظر می رسد. یافته ها نشان می دهد که اهمیت اصلی شناسایی منابع DIF در ساخت و تفسیر نتایج آزمون ها است که برای مقایسه بین گروه ها به کار برده می شود. این پژوهش یک مرور نظام مند است که به جستجوی کلمات کلیدی در پایگاه های معتبر ازجمله Taylor & Francis، WILEY، Springer، SAGE می پردازد. از میان 42 مقاله یافته شده براساس ملاک های ورود تعداد 19 مقاله مرتبط با موضوع شناسایی شد. در استفاده از هر مقاله سعی شد نمرات مورد مقایسه در DIF، منابع شناسایی شده برای DIF، چگونگی شناسایی منبع DIF، راهبرد مورد استفاده برای تأثیر منبع DIF شناسایی شده استخراج شود. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اهمیت اصلی شناسایی منابع DIF در ساخت و تفسیر نتایج آزمون ها است که برای مقایسه ی بین گروه ها به کار برده می شود. DIF هنگامی به وجود می آید که گروه های خاصی را مقایسه می نماییم. سیاست گذاران باید هنگام تصمیم گیری در مورد برنامه درسی، منابع یا آموزش بر مبنای مقایسه نمرات آزمون، مراقب روایی مقایسه پذیری نمرات باشند.
بررسی تاثیر بازی های آموزشی بر بهبود یادگیری مهارت های پایه ای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
88 - 72
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر بازی های آموزشی بر بهبود یادگیری مهارت های پایه ای زبان انگلیسی دانشجویان دانشگاه پیام نورکرمانشاه انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی بود و از طرح چهارگروهی سولومون با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نورکرمانشاه بود. از جامعه مذکور با استفاده از نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند و با استفاده از بازی های آموزشی و روش معمول به مدت یک ترم تحت آموزش قرارگرفتند. در این پژوهش برای سنجش میزان یادگیری دانشجویان از آزمون محقق ساخته استفاده شدکه اعتبار آزمون با استفاده از روش کودر ریچاردسون معادل82./. اعلام شد. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار spss و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین نمرات گروه های آزمایش و کنترل، در مولفه های دیداری، نوشتاری، شنیداری و گفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد اما اثر پیش آزمون و همچنین تعامل پیش آزمون و گروه معنی دار نمی باشد.
بررسی نقش فعالیت های فوق برنامه در عملکرد تحصیلی با توجه به نقش میانجی خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 107
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی نقش فعالیت های فوق برنامه در عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی با توجه به نقش خلاقیت به عنوان متغیر میانجی. روش: تحقیق به صورت آمیخته اکتشافی انجام گرفته است. جامعه آماری در رویکرد کیفی تحلیل محتوا عبارت بود از کلیه اسناد و مدارک مربوط به فعالیت های فوق برنامه و نمونه گیری آن به صورت سرشماری انجام شد، در روش دلفی کلیه متخصصان حوزه علوم تربیتی جامعه مورد مطالعه در نظر گرفته شدند نمونه گیری هم به صورت هدفمند انجام گرفت و ده نفر از متخصصان علوم تربیتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در رویکرد کمی جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی شهر بوکان بود که حجم آن برابر با ۲۲۲۲ نفر بودند، با توجه به جدول مورگان تعداد ۳۴۵ نفر به عنوان نمونه و با روش خوشه ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور، پرسشنامه خلاقیت تورنس و پرسشنامه محقق ساخته ی فعالیت فوق برنامه گردآوری شدند.روش های آمار استفاده شده شامل: تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر بوده است. یافته ها: فعالیت های فوق برنامه تأثیر معنی داری بر پیشرفت تحصیلی تأثیر داشته و خلاقیت نیز به صورت متغیر میانجی باعث افزایش این تأثیر شده است. از بین انواع فعالیت های فوق برنامه تنها فعالیت های هنری و سازمانی تأثیر معنی داری بر عملکرد تحصیلی داشتند. از بین مؤلفه های خلاقیت، بعد ابتکار تأثیر معنی داری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان داشته است.
بررسی تأثیر روش تدریس گروهی آموزش همزمان موضوعات مشترک با سطوح پیچیدگی متفاوت بر یادگیری دانش آموزان کلاس های چندپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
23 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی تأثیر آموزش همزمان موضوعات مشترک با سطوح پیچیدگی متفاوت در کلاس های چندپایه روستاهای منطقه سردشت از شهرستان های استان آذربایجان غربی و مقایسه آن با روش تدریس به پایه های مختلف به صورت مستقل می باشد. روش: روش تحقیق در این پژوهش طرح شبه آزمایشی پیش- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی روستاهای دارای کلاس چندپایه شهرستان سردشت بود که از میان آن ها از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، دو کلاس چندپایه 20 نفری واجد شرایط به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های پژوهش از طریق آزمون محقق ساخته که روایی آن توسط متخصصان موضوع درسی به تأیید رسیده جمع آوری شده است. پایایی آزمون نیز از طریق همبستگی اسپیرمن مقدار 86/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی، شامل میانگین و انحراف معیار و در قسمت آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شده است. یافته ها: داده های کمی تفاوت معناداری را بین نتایج دو گروه نشان می دهد. آموزش گروهی با توجه به پتانسیلی که برای درگیر نمودن دانش آموزان در فرایند یادگیری و افزایش حس همکاری دارد به مراتب یادگیری بیشتری را در یادگیرنده به وجود می آورد در نتیجه فرضیه پژوهش یادگیری دانش آموزان آموزش دیده با روش تدریس همزمان موضوعات مشترک با پیچیدگی متفاوت در پایه های گوناگون از یادگیری دانش آموزان آموزش دیده با روش آموزش مستقل به هر پایه، بیشتر می باشد" تأیید می گردد
بازنمایی انتظارات دانش آموزان دوزبانه از برنامه درسی رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
127 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بازنمایی انتظارات دانش آموزان دوزبانه از برنامه درسی رسمی صورت گرفته است. روش: روش این مطالعه کیفی با طرح پدیدارشناسی بود. میدان تحقیق کلیه ی دانش آموزان دوزبانه شهرستان سراوان بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش 18 نفر از دانش آموزان دوزبانه بوده که به صورت هدفمند موردبررسی قرارگرفته اند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل محتوی مضمونی انجام شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانش آموزان دوزبانه از برنامه درسی رسمی انتظار آموزش زبان مادری در سال های اولیه ابتدایی و زبان رسمی در سال های بعدی؛ به کارگیری هم زمان آموزش با زبان مادری و رسمی در مدرسه؛ یاددهی سایر زبان ها (عربی و انگلیسی) در برنامه درسی؛ طرح مطالب قومی – زبانی در محتوا رسمی؛ گنجاندن آداب ورسوم و فرهنگ قومی- زبانی در محتوا رسمی؛ تدوین محتوای رسمی منطقه ای؛ بهره گیری معلم از روش های مختلف؛ به کارگیری هم زمان زبان رسمی و مادری؛ برخورد عادلانه و به دوراز تبعیض معلم نسبت به دانش آموزان دوزبانه؛ استفاده از ارزشیابی شفاهی؛ استفاده از کارپوشه در یادگیری و توجه به ارزشیابی روزانه و ماهانه را دارند. درنهایت مدل مفهومی پژوهش بر اساس داده های حاصل از پژوهش ارائه شده است.
بررسی برنامه درسی قصد شده دوره دوم ابتدایی بر اساس مطابقت با ملاک ها و نشانگرهای تفکّر جانبی دوبونو در کتاب های علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
80 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت ملاک های تفکّرجانبی دوبونو در برنامه درسی قصدشده دوره دوم ابتدایی است. روش: بدین منظور از رویکردی کمّی با استفاده از روش پیمایشی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که از کل ملاک های شناسایی شده تنها 25 درصد در کتاب علوم تجربی دوره دوم ابتدایی رعایت شده است و به رغم اهمیت و امکان آموزش مابقی ملاک ها، نسبت به ملاک هایی نظیر 1. بادبزن مفهوم 2. انگیزش اتفاقی 3. تحریک و جنبش 4. برداشت محصول 5. ایجاد انگیزه ها 6. قضاوت معوق 7.ایده های حاکم و عوامل قطعی 8.اشیاء اتفاقی 9.واژه تصادفی10. برخورد با ایده ها در تدوین این کتاب بی توجهی شده است. نتایج نشان داد که به رغم اهمیت تفکّرجانبی، متأسفانه نه تنها نسبت به ارائه کامل و متناسب ملاک ها و نشانگرهای تفکّرجانبی در کتاب علوم تجربی دوره دوم کم توجهی شده است، بلکه در ارائه آموزش های مناسب کم توجهی شده و این ملاک ها به دانش آموزان به طور کاربردی آموزش داده نشده است. این امر زمینه ای را فراهم آورده که دانش آموزان دوره دوم ابتدایی از میزان عملکرد متوسطی در تفکّرجانبی برخوردار باشند. به نظر می رسد، کم توجهی به آموزش رویه های تقویت کننده تفکّرجانبی در کتاب علوم تجربی و ارائه ناقص و غیرکاربردی این آموزش ها، زمینه ای را فراهم آورده که نظام آموزشی و اجتماع با چالش های مخاطره آمیزی در حوزه های نظیر افت خلاقیت، شکل نگرفتن روحیه تفکّر نقادانه، تفکّر مولد و ارزش آفرین مواجه گردد.
شیوه های تدریس معلمان با تأکید بر مهارت های تفکرانتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
143 - 163
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش بررسیشیوه های تدریس معلمان با تأکید بر رشد مهارت های تفکرانتقادی در دروس هدیه های آسمان دوره ابتدایی است. روش : روش تحقیق از نظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، آمیخته (کمی – کیفی) می باشد. جامعه آماری، کلیه کلاس های دروس هدیه های آسمان دوره ابتدایی استان قم در سال تحصیلی 1395بود. نمونه آماری شامل (50) کلاس (از هر پایه تحصیلی ده کلاس) که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار پژوهش، چک لیست محقق ساخته مشاهده تدریس معلمان حاوی بیست مؤلفه بر مبنای مهارت های تفکر انتقادی (تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و توضیح) بود که روایی صوری آن توسط متخصصین مورد تأیید قرارگرفت و پایایی آن86/. براساس آلفای کرونباخ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش آمارتوصیفی، از جداول فراوانی درصد، نمودارهای مناسب، محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی استفاده شده و در بخش آمار استنباطی به منظور تحلیل داده ها از آزمون (T) تک گروهی بهره گرفته شد. یافته ها: 1- میزان توجه به مهارت تجزیه و تحلیل در روش های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس هدیه های آسمان کمتر از میانگین است. 2- مؤلفه مهارت ترکیب در شیوه های تدریس معلمان دوره ابتدایی در دروس هدیه های آسمان پایین تر از میانگین است. 3- میانگین مهارت ارزشیابی در روش های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس هدیه های آسمان کمتر از میانگین است. 4- میانگین مهارت توضیح در شیوه های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس هدیه های آسمان گر چه نسبت به مؤلفه های دیگر در سطح بالاتری است ولی در مجموع پایین تر از میانگین است. 5- در کل توجه به مؤلفه های مهارت های تفکرانتقادی در دروس هدیه های آسمان دوره ابتدایی توجه چندانی نگردیده است. نتیجه پژوهش نشان داد که؛ شکل گیری تفکر انتقادی در دانش آموزان مستلزم تغییر رویکرد معلمان در روش های تدریس است.
اثربخشی آموزش گروهی خودتنظیمی هیجانی بر راهبردهای انگیزشی، اهمال کاری تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
208 - 181
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی خودتنظیمی هیجان بر راهبردهای انگیزشی، اهمال کاری تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه شهر کامیاران در سال تحصیلی 95-96 می باشند. نمونه موردمطالعه 30 نفر بود که از بین افراد شرکت کننده 30 نفر انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای انگیزشی (MSLQ)، پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) بود. گروه آزمایش آموزش خودتنظیمی هیجان را به مدت 8 جلسه دریافت نمودند. پس از اتمام جلسات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر اهمال کاری تحصیلی و برخی از مؤلفه های راهبردهای انگیزشی و برخی از سلامت روان مؤثر بوده است؛ و اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجان بعد از دو ماه همچنان باقی مانده است.
بررسی تاثیر جو مدرسه بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری سبک مدیریت کلاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
242 - 227
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر جو مدرسه بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد با میانجی گری متغیر سبک مدیریت کلاسی انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد تشکیل دادند با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و بر اساس جدول ( krejcie & morgan) تعداد 360 نفر به عنوان نمونه از میان دانش آموزان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه جو مدرسه Hopin &Croft (1963)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی Morgan and Jinks (1999)و پرسشنامه سبک مدیریت کلاسWolfgang and Glickman (1986) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که جومدرسه بر خودکارآمدی تأثیر مثبت داشت .همچنین سبک مدیریت بر خودکارآمدی تأثیر مثبت داشته و نقش میانجی برای تأثیر جومدرسه بر خودکارآمدی موردتاییدقرارگرفت.
تدوین مدل علّی سرزندگی تحصیلی بر اساس جوعاطفی خانواده، محیط یادگیری سازنده گرای اجتماعی و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
28 - 1
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، تدوین مدل سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس جو عاطفی خانواده، محیط یادگیری سازنده گرای اجتماعی و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی بود. روش : روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شهر ساوه در سال تحصیلی 99-1398 بود که نمونه ای به حجم 347 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده شامل پرسشنامه های محیط یادگیری سازنده گرایی اجتماعی Haghayeghi & Karshki (2015)؛ درگیری تحصیلی Reeve & Tseng (2011)؛ جو عاطفی خانواده (1964) Hill Bern؛ خودکارآمدی تحصیلی (Morgan & Jinks (1999 و سرزندگی تحصیلی Dehghanizadeh & Chari (2013) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج معادلات ساختاری نشان داد که ادراک از محیط یادگیری سازنده گرایی اجتماعی و جو عاطفی خانواده اثر مستقیم بر خودکارآمدی تحصیلی ندارند اما درگیری تحصیلی بر خودکارآمدی تحصیلی اثر مستقیم دارد. درگیری تحصیلی و جوعاطفی خانواده اثر مستقیم بر سرزندگی تحصیلی ندارند در حالی که ادراک از محیط یادگیری سازنده گرایی اجتماعی بر سرزندگی تحصیلی اثر مستقیم دارد. خودکارآمدی تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی اثر مستقیم و معنادار دارد. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که فقط درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی بر سرزندگی تحصیلی اثر دارد.
تجارب اعضای هیأت علمی از نخستین روزهای تدریس در دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
55 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب اعضای هیأت علمی از نخستین روزهای تدریس در دانشگاه از دیدگاه اساتید دانشگاه های دولتی غرب کشور انجام شده است. روش: رویکرد این تحقیق و راهبرد آن از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است. تعداد افراد مشارکت کننده در پژوهش شامل 54 نفر از اساتید دانشگاه های غرب کشور (بوعلی سینای همدان، لرستان، ایلام، رازی کرمانشاه و کردستان) بودند که به صورت هدفمند و نظری به مشارکت دعوت شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختمند بود که به صورت دیداری و شنیداری ضبط و محتوای آن ها به صورت متنی پیاده سازی شد. داده های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند تا مفاهیم و مقوله ها طبقه بندی گردند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که مقوله های اصلی برخاسته از مصاحبه ها عبارتند از 1) بهسازی عوامل درون زاد (شامل مفاهیم ویژگی های روانی فردی اساتید جدیدالورود؛ و تبادل تجارب حرفه ای بین همکاران)؛ و 2) توسعه عوامل برون زاد (شامل مفاهیم بازنگری در اجرای دوره های آموزشی؛ و اصلاح موانع و پشتیبانی دوره های آموزشی). با در نظر گرفتن این عوامل برخاسته از تجارب اعضای هیأت علمی از روزهای آغازین تدریس، یک الگوی مفهومی داده بنیاد ارائه شده است
تدوین و اعتباریابی مدل آموزش مجازی سوادآموزان دوره ی انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
237 - 214
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه و اعتباریابی مدل آموزش مجازی سوادآموزان دوره انتقال انجام شده است. روش: پژوهش حاضر با روش ترکیبی یا آمیخته از نوع اکتشافی متوالی انجام شده است. به دلیل استفاده از روش نمونه گیری نظری، در مراحل مختلف گردآوری و تحلیل داده ها، حجم نمونه و معیار نمونه گیری متغیر بود. در راستای تدوین مدل از تحلیل تماتیک استفاده شد و بر پایه مطالعات اسنادی و کتاب خانه ای، ابتدا 12 مؤلفه و 34 زیرمؤلفه از داده های کیفی استخراج و سپس مدل آموزش مجازی تدوین و به منظور اعتباریابی به متخصصان ارائه گردید. یافته ها:در این پژوهش مؤلفه های مدل شامل آموزش مجازی سوادآموزان، ویژگی های سوادآموزان بزرگسال، موقعیت یادگیری و عناصر آموزش، اصول یادگیری، فرهنگ یادگیری، محیط یادگیری، تجارب یادگیری، اهداف، محتوا، روش های تدریس، و ارزیابی است. تلفیق این مؤلفه ها منجر به تدوین مدل آموزش مجازی سوادآموزان گردید. نتایج آزمون t در سطح اطمینان 95/0 برای تمام سؤالات معنی دار بود. همچنین میانگین نظرات متخصص ها در خصوص کلیه مولفه های پرسشنامه 40/4 می باشد که نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد.
طراحی الگوی دانش معلمان علوم تجربی متوسطه اول استان کردستان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
161 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش ارائه الگویی برای دانش معلمان علوم متوسطه اول استان کردستان بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع خاصی از سنت پژوهش کیفی به نام گراند تئوری بود. جامعه آماری در این پژوهش معلمان علوم تجربی متوسطه اول بودند و نمونه انتخاب شده در این پژوهش، 16 نفر (8 زن و 8 مرد) از معلمان علوم بودند که درزمینهٔ دانش موردنیاز برای تدریس و آموزش علوم دارای تجارب زیسته ارزشمندی بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، عمیق و باز با معلمان علوم متوسطه اول جمع آوری شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از تکنیک کدگذاری اشتراوس و کوربین و سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی و با روش تحلیل محتوای متن مصاحبه ها، موردبررسی قرار گرفت. نتایج: یافته ها نشان داد محور اصلی دانش معلمان علوم متوسطه اول تحت تأثیر عواملی ازجمله شرایط علّی (مدیریتی ، عوامل فردی معلمان ، تدریس علوم و فرهنگ علمی )؛ راهبردهای کسب دانش معلمان علوم (برنامه ریزی سازمان، اجرای برنامه ، برنامه ریزی شخصی و عمل به آن )؛ زمینه ( شفاف سازی دانش معلمان علوم، عوامل اقتصادی معلمان، مدیریت مناسب و توانایی ومهارت معلمان ) و شرایط مداخله گر (عوامل مدیریتی معلم ، نگرش معلمان و خودسازی و هویت معلمان ) قرار داشت که در نهایت منجر به بهبود پیامدهای ( خود تنظیمی معلمان، افزایش شایستگی، ارتقای اخلاق حرفه ای و افزایش کارایی و اثربخشی آموزشی) معلمان شد.
شناسایی ابعاد یادگیری پوی پا در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
44 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش شناسایی ابعاد یادگیری پوی پا در دانشگاه بود. روش: روش پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش از رویکرد تحلیلی بافت نگاری و در بخش کمی از روش توصیفی- همبستگی استفاده شده است. در بخش کیفی پژوهش، مشارکت کنندگان پژوهش به روش هدفمند انتخاب و با 16 نفر از متخصصان حوزه آموزش عالی مصاحبه انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کمی، شامل 120 نفر برای مرحله اول و 378 نفر از اساتید دانشگاه های دولتی برای مرحله دوم بودند که به روش طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختمند بود. قابلیت اعتماد مصاحبه ها از طریق باورپذیری، انتقال پذیری، اعتماد پذیری و تأییدپذیری بدست آمد. در بخش کمی ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی صوری، محتوایی و سازه آن سنجیده شد و ضریب آلفای کرونباخ جهت سنجش پایایی برای پرسشنامه 93/0 بدست آمد. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد مؤلفه های یادگیری پوی پا در دانشگاه در چهار محور، یادگیری برای یادگرفتن، یادگیرى برای انجام دادن، یادگیرى برای با هم زیستن و یادگیرى برای زیستن دسته بندی می شوند. یادگیری پوی پا به عنوان یکی از سیاست های آموزشی در اکثر کشورها مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی قرار دارد.
مقایسه یادگیری زبان انگلیسی در مدارس، آموزشگاه های خصوصی، یا از طریق خودآموزی تکنولوژی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
106 - 92
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری خانواده ها فرزندان خود را برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی به ویژه برای تقویت مکالمه به آموزشگاه ها خصوصی می فرستند. علیرغم افزایش تقاضا برای شرکت در این کلاس ها، شواهد حاکی از این حقیقت است که این موسسات نیز موفقیت چندانی نداشته اند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی روشهای بهبود یادگیری زبان انگلیسی توسط نسل جدید انجام شده است. روش انجام این پژوهش از نوع روشهای تحقیق ترکیبی متوالی بوده که در آن نخست بخش کمی و سپس بخش کیفی به اجرا درآمده است. در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 87/0 شامل 30 آیتم و دربخش کیفی، مصاحبه شامل چهار سوال در رابطه با نقش مدارس، آموزشگاه های خصوصی، و خود آموزی تکنولوژی محور در یادگیری زبان انگلیسی بود. با استفاده از دو روش پرسشنامه حضوری و مصاحبه تلفنی که نمونه آنها بترتیب به روش تمام شماری و تعمدی انتخاب شده بود، داده ها از دانشجویانی که در ترم اول سال تحصیلی 1396-1395 در 17 کلاس زبان عمومی در دانشگاه بجنورد ثبت نام نموده بودند گردآوری شد. در بخش کیفی، با 10 نفر از دانشجویانی که بیشترین زمان را در آموزشگاه های خصوصی صرف زبان آموزی کرده بودند مصاحبه عمیق نیمه هدایت شده انجام شد. نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس (آنوا) یک طرفه تکراری و نتیجه مصاحبه نشان داد که بیشترین میزان یادگیری به ترتیب در آموزشگاه های خصوصی، از طریق خود آموزی و نهایتا در مدسه اتفاق می افتد.
توسعه حرفه ای گامی در راستای تدریس اثربخش (مطالعه موردی: معلمان ابتدایی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
197 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش از اهداف چندگانه ای مانند آزمون شاخصه های روایی و پایایی پرسش نامه «توسعه حرفه ای اثربخش»، شناسایی تفاوت ها بین نظرات معلمان بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی و کمک به بهبود توسعه حرفه ای معلمان از طریق شناسایی اولویت های توسعه حرفه ای اثربخش برخوردار بود. روش: رویکرد پژوهش حاضر پسااثبات گرایی و راهبرد آن پیمایشی -توصیفی بود. جامعه تحقیق شامل معلمان دوره ابتدایی شهر سنندج که 1258 نفر بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 300 نفر بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه سوین و لومپه (2014) تحت عنوان «ویژگی های توسعه حرفه ای اثربخش» استفاده شد. جهت آزمون فرضیه ها با توجه به نوع توزیع داده ها از آمارهای مناسب استنباطی استفاده شد. برای آزمون روایی محتوایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون پایایی از آزمون آلفای کرانباخ استفاده شد که آلفای به دست آمده 967/0 بود که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه بود. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پرسشنامه «ویژگی های توسعه حرفه ای اثربخش» دارای روایی و پایایی مطلوب برای استفاده در بین معلمان ایرانی است. در بین مؤلفه های توسعه حرفه ای اثربخش از نظر معلمان با توجه به نتایج آزمون فریدمن رتبه اول این مؤلفه ها تمرکز بر دانش محتوایی معلمان و نحوه یادگیری مطالب توسط دانش آموزان و در رتبه آخر یادگیری فعال فراتر از کلاس درس قرار داشت. همچنین بین مؤلفه های توسعه حرفه ای اثربخش معلمان تفاوت معناداری وجود دارد.
شیوه های درست و کارآمد آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان در راستای کاهش آسیب های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
121 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی شیوه های درست و کارآمد آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان در راستای کاهش آسیب های زندگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دوره های کاردانی و کارشناسی دانشکده فنی شریعتی که در سال تحصیلی1391-1390 در کلاس های آموزش مهارت های زندگی شرکت داشتند (تعداد 500 نفر) را شامل می شود. تعداد 217 نفر براساس جدول مورگان به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش: پژوهش حاضر به لحاظ روشی توصیفی پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و روایی و محتوایی آن به تأیید صاحب نظران رسید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 89% به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و رتبه درصدی) آزمون های t مستقل و t وابسته استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که از میان روش های آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان، روش تلفیقی در اولویت اول و پس از آن روش های الگوی ایفای نقش، بحث گروهی و حل مسأله قرار دارند. روش سخنرانی از پایین ترین رتبه در میان دانشجویان برخوردار است. همچنین نتایج اولویت بندی نوع ارائه آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی در میان دانشجویان بیانگر آن است که ارائه آموزش از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی در دانشگاه ها و استفاده از فیلم و تئاتر به ترتیب با بالاترین اولویت و در مقابل ارائه آموزش مهارت ها از طریق انتشار جزوات و بروشورها در پایین ترین اولویت قرار گرفته است. بر این اساس برای آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی دانشجویان بایستی شیوه و نوع ارائه آموزش های مهارت زندگی و اجتماعی مدنظر قرار گیرد.
استخراج ویژگی های عناصر اساسی برنامه درسی الگوی اشتاینر (یک مطالعه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
12 - 1
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش استخراج ویژگی های عناصر اساسی برنامه درسی بر مبنای الگوی اشتاینر بود. روش: روش پژوهش ترکیبی (کیفی-کمّی) بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی تعداد40نفر از متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و فلسفه تعلیم و تربیت بودند .با استفاده از روش نمونه گیری ملاک محور و بر اساس قاعده اشباع نظری تعداد مشارکت کنندگان تعداد 10 نفر متخصص بودند. جامعه ی آماری در بخش کمی 220 نفر از مربیان مراکز پیش دبستانی شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها تعداد 135 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. شیوه تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری بود و تحلیل با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. برای تحلیل داده های کمی، از آزمون آماری تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای بررسی روایی سازه پرسشنامه، از برآورد کفایت نمونه برداری (KMO) و آزمون کرویت بارتلت، استفاده شد. یافته ها: با توجه به تحلیل مصاحبه ها تعداد 78 کد باز، 4 کد محوری و یک کد انتخابی استخراج شد.از ویزگی های استخراج شده تعداد 10 ویژگی عنصر هدف ، تعداد 8 ویژگی عنصر محتوی ، تعداد 7 ویژگی عنصر روش و تعداد 5 ویژگی عنصر ارزشیابی از تناسب و اعتبار لازم برخو ردار بودند و این تعداد مؤلفه ها روی هم 084/55 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین کردند. نتایج این پژوهش می تواند چارچوب و راهنمای عمل نظام مند در زمینه تدوین اهداف، تولید محتوی، روش های آموزش و شیوه ارزشیابی فعالیت های یادگیری مراکز پیش دبستان فراهم سازد.
ارزشیابی سطح دانش و نگرش معلمان مدارس در ارتباط با پژوهش تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
46 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی سطح دانش، نگرش و میزان استفاده از پژوهش و یافته های آن در میان معلمان انجام شد . روش : از میان جامعه معلمان ابتدایی شهر ملایر، تعداد 169 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در پژوهش مشارکت نمودند. از یک آزمون پژوهشگر ساخته (45 سؤالی) برای سنجش سطح دانش پژوهش با مقدار پایایی 68/0 و از یک مقیاس نگرش سنج (19 سؤالی) برای ارزشیابی نگرش معلمان درباره نقش پژوهش در تدریس با مقدار پایایی 82/0 استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های خی دو و فریدمن استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که اگرچه سطح دانش معلمان در همه مراحل و ابعاد پژوهش تربیتی در سطح ضعیف و نامطلوب قرار دارد، اما نگرش آن ها نسبت به اهمیت پژوهش تربیتی در سطح متوسط قرار دارد. از دیدگاه معلمان شرکت کننده در این پژوهش، شناخت ناکافی معلمان از ماهیت و فرایند پژوهش تربیتی و فقدان انگیزه و علاقه در میان آنان از عوامل اصلی بازدارنده درگیری معلمان در فعالیت های پژوهشی و مطالعه نتایج پژوهش ها است.
تحلیل مفهوم تفکر انتقادی و تبیین روش های پرورش آن با تأکید بر آموزش عالی
منبع:
تدریس پژوهی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱
23 - 45
حوزه های تخصصی: