فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۶٬۰۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی اثر بخش برنامه درسی دروس آزمایشگاهی رشته های فنی و مهندسی دانشگاه های آموزش عالی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد مشتمل بر کدگذاری باز، کد گذاری محوری و کد گذاری انتخابی صورت پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده کیفی و از نظر اجرای پژوهش داده بنیاد است. شرکت کنندگان در پژوهش صاحب نظران و خبرگان در زمینه آموزش دروس آزمایشگاهی بودند. روش نمونه گیری به روش هدفمند گلوله برفی صورت پذیرفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مرحله کد گذاری باز با مطالعه ادبیات پژوهشی ملی و بین المللی و همچنین سند کاوی انجام شد و نتایج حاصله در کد گذاری انتخابی مورد دسته بندی قرار گرفت. سپس یافته ها با نظر 16 نفر از خبرگان این حوزه و به کمک فن دلفی و همچنین برگزاری جلسه بارش مغزی مورد ارزیابی قرار گرفت و الگویی شامل 84 گویه، 21 شاخص، 10 مولفه و 5 بعد منطق با نظر خبرگان پژوهش تدوین شد. در این پژوهش ابعاد: انتظارات دانشجویان، دانش پیش آزمایشگاهی، چرخه ی ارائه، ارزیابی و مقاصد نهایی برای برنامه درسی دروس آزمایشگاهی رشته های فنی و مهندسی پیشنهاد شد.
تاثیر آشنایی با تاریخ محلی در علاقه مندسازی مخاطبان به تاریخ
حوزه های تخصصی:
امروزه در مدارس و دانشگاه ها و در سطح عمومی جامعه، علاقه به خواندن کتاب های تاریخی کاهش یافته است، علاقه مندسازی مخاطبان و فراگیران به تاریخ یکی از مباحث حائز اهمیت می باشد، یکی از راه های علاقه مندسازی به تاریخ، آشنایی با تاریخ محلی به نوعی تاریخ نزدیک می باشد، تاریخ محلی دارای تاریخچه ی طولانی و اهمیت فراوان در دنیایی کنونی می باشد، در مقاله ی حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تاثیرات آشنایی با تاریخ محلی در علاقه مندسازی مخاطبان به تاریخ بوده و از تجربیات میدانی نگارنده در عرصه ی آموزش تاریخ در سطح مدارس استفاده شده است. آشنایی با تاریخ محلی تاثیرات زیادی در علاقه مند کردن نوجوانان و جوانان به تاریخ دارد و این امر با تغییر رویه ی معلمان و مدرسان تاریخ در استفاده از روش ها و ابزارهای تدریس مانند: استفاده از تصاویر، اسناد، فیلم ها، و صداها،(IT) و غیره، اتفاق می افتد و نتایجی در بر دارد، آشنایی با تاریخ محلی موجب: جذابیت تاریخ برای مخاطبان، ایجاد هیجان در فراگیران، رقابت علمی، همدلی و هم گرایی مردم، اهمیت بیشتر به تاریخ جزئی و شفاهی و توجه عامه مردم به تاریخ می شود.
چالش های آموزش جغرافیا؛ از نگاه دبیران (مطالعه موردی؛ متوسطه دوم رشته ی انسانی)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که آموزش جغرافیا کمک می کند تا دانش آموزان به درک مهارت های متنوعی همچون حساب کردن، درک بین فرهنگی، یادگیری تحقیق محور، کار گروهی، مهارت های ذهنی و به طور کلی صلاحیت های عمومی مختلفی را کسب کنند؛ لذا دارای اهمیت است؛ اما آنچه در یک دهه اخیر مشاهده شده حاکی از کاهش علاقه دانش آموزان نسبت به درس جغرافیا در میان سایر دروس رشته انسانی است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی چالش های آموزش جغرافیا از نگاه دبیران جغرافیای رشته ی انسانی می باشد. برای این منظور به جهت شناسایی مولفه ها، از روش پژوهش کیفی (تحلیل تفسیری) و با ابزار مصاحبه نیمه-ساختاریافته با 20 نفر از دبیران جغرافیای متوسطه ی دوم انسانی؛ استان خراسان شمالی استفاده شد. یافته های نشان داد حداقل پنج مقوله ی اصلی با عنوان 1-چالش فناوری با پنج مقوله ی میانی شامل؛عدم تجهیز مدارس به ابزارهای جغرافیا، نقشه های تعاملی، GIS، تصاویر ماهواره ای، آموزش آنلاین؛ 2- چالش ارتباط بین نظریه و عمل با دو مقوله ی میانی؛ عدم ارتباط مثال های مفهومی با دنیای واقعی و شکاف بین نظریه و عمل؛ 3- چالش روش تدریس با چهار مقوله ی میانی؛ عدم آگاهی دبیران از روش های موثر در آموزش جغرافیا، محدودیت زمان، عدم همراهی مدرسه در برگزاری بازدیدهای میدانی و عدم آگاهی از برنامه ی درسی جغرافیا؛ 4- چالش محدودیت و کمبود منابع با سه مقوله ی میانی؛ آموزشی، مالی و نیروی انسانی مجرب و در نهایت 5- چالش محتوایی با دو مقوله ی میانی؛ پیچیدگی مفاهیم و عدم آگاهی از تغییرات محتوایی از جمله چالش های اساسی در آموزش جغرافیا از نگاه مشارکت کندگان است؛ در نتیجه گیری توضیحات به همراه راهکارها آمده است.
تأثیر تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
121 - 142
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه انجام گرفت. طرح پژوهش کمی و روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1401-1400 و نمونه آماری دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی دبستان مرحوم نوایی شهرستان جویبار با جمعیت 25 نفر تعیین شده است. روش نمونه گیری بر اس اس ش یوه انتخابی یا جایگزین، که ی ک گروه 12 نفره از دانش آموزان به عنوان گروه آزمایش و گروه 13 نفره دیگر از همان دانش آموزان به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. در این پژوهش از کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی ششم دبستان در سال تحصیلی 1401-1400 استفاده شده و مداخله در 10 جلسه یک ساعته انجام گرفته است. مداخله در این پژوهش بدین صورت بود که به گروه آزمایش با روش تدریس سازنده گرایی طی ده جلسه و گروه گواه نیز با روش های معمول تدریس نظیر سخنرانی آموزش ارائه شد. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد علاقه به درس Keller and Sobia (1993)، سرزندگی تحصیلی Dehghanizadeh and Hossienchari (2011) و اشتیاق به مدرسه Wang (2011) بوده است. داده های کمی استخراج شده از پرسشنامه ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار SPSS20 تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس (36/19=F) تأثیر معناداری گذاشته است. همچنین تدریس به شیوه سازنده گرایی بر سرزندگی تحصیلی (14/6=F) و اشتیاق به مدرسه )94/23=F) نیز به طور معناداری اثرگذار بوده است. در تبیین یافته های پژوهش باید اذعان داشت نقش محیط و روش تدریس سازنده گرا در ایجاد و تقویت علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه قابل توجّه است. آنچه که در روش تدریس سازنده گرا زیاد به چشم می آید، تعامل و ارتباط بین معلّم و دانش آموز و سایر همسالان است. روابط دانش آموزان و معلّمان بر احساس علاقه آنان به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم داشته و باعث افزایش انگیزش آنان می شود. بنابراین، به معلّمان توصیه می شود از طریق استفاده از تکنیک های گوش دادن فعّال، روش های فعّال یاددهی-یادگیری نظیر روش سازنده گرایی به این امر بپردازند.
اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر میزان از خودبیگانگی تحصیلی و بهبود مؤلفه های هویت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر میزان از خودبیگانگی تحصیلی و هویت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر بندر ترکمن صورت گرفت. تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری نیز شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهرستان بندرترکمن سال تحصیلی 1401-1400، به تعداد 1250 بود که بصورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 2۵ نفر درگروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد از خود بیگانگی تحصیلی میو و روزالیند (1992)، هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008) بود و ابزار مداخله آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب را طی 13 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو بار در هفته بر اساس الگوی امینی و همکاران (1396) بود. داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS24 تحلیل شد .نتایج کوواریانس نشان داد ازخودبیگانگی تحصیلی (بی هنجاری، بی معنایی، بی قدرتی و انزوای اجتماعی) و بهبود مولفه های هویت تحصیلی (هویت تحصیلی موفق، هویت تدریس دیر رس، هویت تحصیلی سردرگم و هویت تحصیلی دنباله رو) در سطح 01/0>P تفاوت معناداری را دارند.
بررسی اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز پایه پنجم آذرشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
13 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، تعیین اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز پایه پنجم مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دیرآموز دختر پایه پنجم ابتدایی شهر آذرشهر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داده بودند. در فرآیند نمونه گیری، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد؛ به طوری که از بین دانش آموزان دختر دیرآموز پایه پنجم شهر آذرشهر 30 نفر انتخاب شده و به شکل جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار داده شدند. برای گردآوری داده ها، از ابزارهای مقیاس خودپنداره پیرز هریس، پرسشنامه خودادراکی هارتر، مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند استفاده شد. طرح کلی تحقیق بر اساس طرح نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود؛ به طوری که گروه آزمایش، برنامه بازی درمانی عروسکی را طی 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت داشته و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که خودپنداره دانش آموزان دیرآموز گروه مداخله بازی درمانی عروسکی بیشتر از گروه گواه بود. همچنین بر اساس نتایج آماری، مداخله بازی درمانی عروسکی توانسته بود میزان ادراک شایستگی دانش آموزان دیرآموز را در گروه آزمایش بهبود بخشد. به علاوه، نتایج نشان داد که رشد اجتماعی گروه آزمایش نیز بعد از مداخله بازی درمانی عروسکی بیشتر از گروه گواه بوده است. بر اساس یافته ها، چنین استنباط می شود که می توان از برنامه بازی درمانی عروسکی برای بهبود وضعیت خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز مقطع ابتدایی در کنار دیگر مداخله های آموزشی و درمانی استفاده کرد (05/0p<).
مدل علی سرزندگی تحصیلی بر اساس راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نقش واسطه ای اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
103 - 130
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی مدل علی سرزندگی تحصیلی بر اساس راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نقش واسطه ای اضطراب کرونا انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر اهواز در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که تعداد 350 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با پرسشنامه های راهبردهای تنظیم هیجان (CERQ)، پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (CDAS2) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای spss24 و Amos.24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مدل پژوهش دارای برازش بوده و تائید شد. راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و اضطراب کرونا به صورت مستقیم سرزندگی تحصیلی را پیش بینی نمودند و نتایج از نقش میانجی گری اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی حمایت کرد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای سازش یافته شناختی تنظیم هیجان می توانند سبب کاهش اضطراب کرونا و درنتیجه افزایش سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان شوند. درحالی که راهبردهای سازش نیافته شناختی تنظیم هیجان می تواند اضطراب ناشی از کرونا را افزایش و سرزندگی تحصیلی را بدین سبب کاهش دهد. بر اساس نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود معلمان و مسئولان آموزش وپرورش با اجرای کارگاه های آموزشی و مداخلات روان شناختی و آموزش و ارتقاء راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجانات با کاهش اضطراب کرونا در دانش آموزان سرزندگی و نشاط تحصیلی آنها را افزایش دهند.
The Effect of Mnemonic Technique and Digital Game-Based Task on Teaching Vocabulary to Iranian EFL Students through Distance Education
حوزه های تخصصی:
The purpose of this study was to provide additional research to investigate the effects of mnemonic techniques and digital game-based task on teaching vocabulary to Iranian EFL students through distance education. To that end, a quasi-experimental research method with a pretest posttest non-equivalent control group design was used . The participants of the study were 75 pre-intermediate EFL learners and were chosen from among female learners. After homogenizing the participants through the Oxford Placement Test (OPT), the vocabulary knowledge test (VKS), developed by Wesche and Paribakht (1996), was used as the pretest and the posttest. For measuring the reliability of the test, it was piloted with thirty students who were similar to main sample of the study, which was found to be acceptable in terms of Cronbach’s alpha. The only difference between the pretest and posttest was the order of the items to diminish the practice effect. Then the participants were randomly divided into three equal groups of 25 (two experimental groups and one control group). During a 30-day teaching period, students in the experimental groups were taught English vocabulary using mnemonic and digital game while students in the control group were taught lessons using the traditional methods. After 7 sessions, a posttest of vocabulary was administered. Results of data analysis showed that mnemonic and digital game-based task techniques had a significant effect on teaching vocabulary to Iranian EFL students through distance education. However, no statistically significant difference was found between the effects of the two techniques. The findings of this research may have implications for EFL learners, teachers and curriculum designers.
امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی در دروس علوم تجربی، علوم اجتماعی و تربیت بدنی دوره ابتدایی از نگاه معلمان و متخصصان برنامه درسی
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
40 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی در دروس علوم تجربی، علوم اجتماعی و تربیت بدنی دوره ابتدایی از نگاه معلمان و متخصصان برنامه درسی انجام پذیرفت. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه متخصصان برنامه درسی عضو ثابت انجمن مطالعات برنامه درسی ایران(500 نفر) و معلمان دوره ابتدایی شهر همدان(2149 نفر) که درسال تحصیلی 1399-1400 به تدریس اشتغال دارند می باشد. برای انتخاب نمونه ها درمورد متخصصان برنامه درسی 92 نفر و در بخش معلمان نیز 270 نفر از طریق فراخوان اینترنتی و به روش دردسترس با توجه به محدودیت تردد کرونا در پژوهش حاضر شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی بود که روایی آن از طریق روایی دلفی و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. در ادامه داده ها با استفاده از میانگین، انحراف معیار، آزمون های کالموگروف – اسمیرونوف، تحلیل واریانس، تی تک نمونه ای و آزمون خی تحلیل شد. یافته و نتیجه گیری: تحلیل های توصیفی و استنباطی داده ها با استفاده از آزمون های مذکور نشان می دهد که گروه معلمان و متخصصان هر دو تاکید داشتند که روش تلفیقی در هر سه حوزه اهداف، محتوی و روش تدریس امکان تلفیق وجود دارد. بنابراین می توان گفت تفاوتی بین نظر معلمان و گروه متخصصان وجود نداشته و این نظریه را مورد تأیید قرار داده است که این رویکرد، دانش آموزان را برای یادگیری بهتر و مداوم بر می انگیزد و قابلیت های لازم برای زندگی در قرن بیست و یکم را در آنان پرورش می-دهد.
نقش معلمان در تمدن سازی با تأکید بر هویت دانش آموزان مبتنی بر منظومه فکری رهبران انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
268 - 239
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر دستیابی به منظومه فکری و اندیشه های دو رهبر انقلاب اسلامی ایران درباره نقش معلمان در تمدن سازی است که هسته اصلی آن را دانش آموزان باهویت تشکیل می دهد. ازآنجاکه انقلاب اسلامی داعیه دار تحقق تمدن سازی است، این ویژگی ها در بیانات رهبران انقلاب اسلامی ایران مورد بررسی قرار گرفت. به این ترتیب که نمونه ای هدف مند از بیانات و پیام ها که در جمع فعالان حیطه تعلیم وتربیت انجام شده، انتخاب و به شیوه تحلیلی - استنتاجی در متن، یافته ها در دو بخش ارائه شد. بخش اول که مبتنی بر غوطه وری در بیانات است به ویژگی های هویت سازی در دانش آموزان به عنوان هدف تعلیم وتربیت پرداخته و در چهار رابطه با خویشتن، با خداوند، با جامعه و نسبت با بیگانگان دسته بندی شده است. بخش دوم بر شایستگی معلمان به عنوان سرمایه های سرمایه ساز اشاره دارد که به چهار مقوله ویژگی های اخلاقی، توانمندی ذهنی و باورها، دانش کاربردی و مهارت عملی می پردازد. این مقولات هریک در سه بُعد نسبت با خداوند، با جامعه و با بیگانگان مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتیجه آنکه تمدن سازی به عنوان آرمانی بلند نیازمند توجه به سرمایه انسانی است و ازآنجاکه نهاد رسمی تعلیم وتربیت میزبان و مولد چنین سرمایه ای است، معلمان به عنوان سرمایه ساز نیازمند بالندگی و تحقق شایستگی هایی هستند تا بتوانند عرصه را برای تربیت سرمایه انسانی مهیا کرده و با تربیت دانش آموزان باهویت و مستقل مسیر را برای تمدن سازی هموار نمایند.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامۀ درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دورۀ دوم ابتدایی
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
597 - 555
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دوره دوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی با روش سنتز پژوهی بود. جامعه آماری کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهش های حوزه های هنر پست مدرن و آموزش مبتنی بر هنر است. یافته های پژوهش، حاصل تحلیل 4 هنر مطرح در هنر پست مدرن و 15 نوع هنر مفهومی بوده است؛ از این بررسی ها 242 ویژگی به دست آمد که با روش سنتز پژوهی 39 مقوله اولیه و 36 مقوله ثانویه استخراج شد و در نهایت، 9 مقوله اصلی به دست آمد. مقوله ها شامل: استفاده از هنر در بستر اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی و توجه به نقد به منظور تغییر ادراک/ داشتن رویکرد زیبایی شناسی فرهنگی و فرا فرهنگی/ توجه به هنر به عنوان بستر ظهور خلاقیت در مسیر توسعه پایدار/ تعامل با مخاطب در تولید، معنابخشی، نقد و تغییر اثر هنری/ رویکرد پایداری زیستی در بعد جهانی و منطقه ای/ امکان تنوع در ماده، تکنیک و رسانه در رساندن پیام/ امکان تلفیق هنرها ورسانه ها/ استفاده از تکنولوژی های روز است. به منظور اعتباریابی نظری از روش کیفی گروه کانونی با حضور متخصصان: برنامه درسی، هنر و معلمان دوره دوم ابتدایی استفاده شد. از تلفیق ویژگی های هنر مفهومی با الگوی برنامه درسی اکر می توان در بخش هدف، به ایجاد فضای بروز و ظهور خلاقیت، توجه به مسائل زیست محیطی، استفاده معیارها و شیوه های زیبایی شناسی و قدرت تخیل و تجسم در طراحی فعالیت ها، در بخش محتوا، تلفیق محتوا با عناصر زندگی روزمره، استفاده از موقعیت های بومی، داشتن رویکرد تعاملی، در بخش ارزشیابی، داشتن نگاه نقادانه در موقعیت های یادگیری، ارزشیابی فرایندهای یادگیری، امکان انتخاب و مشارکت دانش آموزان در شیوه های ارزشیابی اشاره کرد.
بررسی نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین وفاداری سازمانی و سایش اجتماعی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
87 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه بین وفاداری سازمانی و سایش اجتماعی با میانجی گری تعهد سازمانی مدیران مدارس میاندوآب انجام شد. به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران مدارس شهرستان میاندوآب در همه مقاطع تحصیلی (ابتدائی، متوسطه اول، متوسطه دوم، کاردانش و فنی حرفه ای) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد که از میان آن ها، تعداد 262 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه های وفاداری سازمانی (Kumar & Shekhar, 2012)، تعهد سازمانی (Balfour & Wechsler, 1996)، سایش اجتماعی (Duffy et al, 2002) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی روابط علی بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری<sub> </sub>استفاده شد. نتایج نشان داد که وفاداری سازمانی بر سایش اجتماعی تأثیر منفی و معناداری (01/0 > p) و تعهد سازمانی بر سایش اجتماعی تأثیر منفی و معناداری (01/0 > p) دارد. همچنین تأثیر میانجی گری تعهد سازمانی در رابطه بین وفاداری سازمانی با سایش اجتماعی (01/0 > p) تائید شد؛ بنابراین می توان بیان کرد که برای کنترل و کاهش سایش اجتماعی مدیران مدارس و جهت جلوگیری از بروز رفتارهای مخرب، توجه به تعهد سازمانی و وفاداری سازمانی لازم و ضروری به نظر می رسد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و شاخص های نابرابری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
47 - 76
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده و از نوع پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عمومی که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، چک لیست محقق ساخته است. نتایج نشان داد که نابرابری آموزشی در سطح مدارس ابتدایی شهر تهران شامل 7 مضمون فراگیر، 28 مضمون سازماندهنده می باشد که عبارتند از: مولفه درونداد شامل 4 شاخص، مولفه فرایند مدرسه شامل 6 شاخص، مولفه زمینه خانوادگی شامل 6 شاخص، مولفه برونداد شامل 8 شاخص، زمینه فردی نابرابری شامل 4 شاخص، تاثیرات اجتماعی و سیاسی نابرابری ها در آموزش و پرورش شامل 4 شاخص، شاخص های جفرافیایی. همچنین از نظر میزان تاثیرگذاری مولفه ها و شاخص ها بر افزایش نابرابری اولویت یکم شرایط اقتصادی خانواده ها، اولویت دوم امکانات و فضای آموزشی، اولویت سوم وضعیت اجتماعی خانواده ها، اولویت چهارم شاخص های جغرافیایی، اولویت پنجم میزان دسترسی و میزان بهره مندی از آموزش، و اولویت های بعدی به ترتیب منابع انسانی(معلمان خوب)، سرمایه فرهنگی خانواده، آرزوی تحصیلی دانش آموزان، جمعیت کم خانواده، مدیریت مدرسه، انتظارات و آرزوهای والدین، وضعیت تحصیلی والدین، پیشرفت تحصیلی، وضعیت قبولی دانش آموزان در مدارس نمونه، مقام های ورزشی، فرهنگی و علمی، رسیدگی متولیان آموزشی، آموزش تبارگرایی، میزان توجه معلم به دانش آموزان، توجه به کیفیت آموزشی می باشند.
بررسی اثر محتوای رسانه های اجتماعی بر تصویر برند و قصد رفتاری کارآموزان (مورد مطالعه: آموزشگاه های آزاد فنی و حرفه ای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
۸۰-۵۳
حوزه های تخصصی:
در گذشته، کارشناسان ارتباطات همواره از تأثیر رسانه های جمعی در افکار عمومی سخن گفته اند، اما اکنون باید نقش این وسایل ارتباط جمعی جدید در بازاریابی، ایجاد ارزش مشتری، رضایت مشتری و قصد رفتاری را بررسی کرد. در رأس ابزارهای بازاریابی الکترونیکی، بازاریابی رسانه اجتماعی است و بسیاری از سازمان ها فعالیت های خود در زمینه ایجاد محتوا برای رسانه های اجتماعی را شروع کرده اند. بنابراین، هدف اصلی تحقیق حاضر این است که تأثیر محتوای تبلیغی و محتوای ترفیعی رسانه های اجتماعی بر مؤلفه های تصویر ذهنی برند و قصد رفتاری را آزمون کند. جامعه آماری تحقیق کارآموزان آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد مشهد هستند. به منظور انجام این تحقیق، ۳۸۸ پرسشنامه به دو صورت حضوری و الکترونیکی و به روش نمونه گیری غیراحتمالی بین اعضای جامعه توزیع گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار آموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل برآوردشده از برازندگی خوبی به داده ها برخوردار است، و همه فرضیه های تحقیق مورد تأیید قرار می گیرد. به طور مشخص، تأثیر محتوای تبلیغی رسانه اجتماعی بر تصویر لذت گرایانه تأیید می شود؛ تأثیر محتوای تبلیغی رسانه اجتماعی بر تصویر کارکردگرایانه تأیید می شود؛ محتوای ترفیعی رسانه اجتماعی بر تصویر لذت گرایانه تأثیر معنادار دارد؛ محتوای ترفیعی رسانه اجتماعی بر تصویر کارکردگرایانه تأثیر معنادار دارد؛ تصویر لذت گرایانه برند به طرز معناداری بر قصد رفتاری اثر می گذارد؛ و معناداری تصویر کارکردگرایانه برند بر قصد رفتاری نیز تأیید می گردد. بر مبنای این نتایج، بیشترین اثرات را محتوای ترفیعی بر تصویر کارکردگرایانه (۴۸/۰) و تصویر کارکردگرایانه بر قصد رفتاری (۷۰/۰) دارند.
پیش بینی عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه بر اساس مؤلفه های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۱۵۲-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، پیش بینی عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه دخترانه شهرستان سیرجان بر اساس مؤلفه های مدیریت دانش بوده که برای دستیابی به این هدف از پژوهش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل همه معلمان مدارس متوسطه دخترانه شهرستان سیرجان بود که با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 209 معلم انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده های موردنیاز، از دو پرسشنامه شامل مدیریت دانش لاوسون (2003) و عملکرد شغلی پاترسون (1922) استفاده شد. میزان پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت دانش 0/95 و برای پرسشنامه عملکرد شغلی 0/82 محاسبه شد. نتایج نشان داد که میزان کاربست مؤلفه ها در معلمان مدارس متوسطه پایین تر از متوسط است. همچنین میان معلمان در زمینه میزان کاربست مدیریت دانش و میزان عملکرد شغلی بر اساس تحصیلات و رشته تحصیلی تفاوت معنا دار وجود دارد، اما بر اساس سن و سابقه خدمت میان آنها تفاوت معنا دار وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که میان تمام مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که عملکرد شغلی معلمان بر اساس مؤلفه های مدیریت دانش قابل پیش بینی است. مؤلفه های انتشار دانش و جذب دانش به ترتیب بیشترین و کمترین سهم را در پیش بینی عملکرد شغلی معلمان داشتند.
رابطه رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با سازمان یادگیرنده در مدارس شهرستان فراشبند
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
102 - 112
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف این پژوهش رابطه رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با یادگیری سازمانی در مدارس شهرستان فراشبند بود. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و ابزار پژژوهش پرسشنامه یادگیری سازمانی،رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی بود که روایی و پایایی آنها توسط محققان پیشین مورد بررسی و تائید قرار گرفته است. جامعه تحقیق تمام معلمان مقطع ابتدایی و متوسطه اول و دوم در شهرستان فراشبند بود که به صورت تصادفی طبقه ای از هر مقطع تعداد مناسب انتخاب شد. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد بین رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با یادگیری سازمانی در مدارس شهرستان فراشبند رابطه معنی دار وجود دارد. رهبری تحول آفرین با یادگیری سازمانی با مقدار0/873 و مقدار ضریب تعیین 0/672 با فاصله اطمینان 99 صدم و در سطح 0/01 >P دارای همبستگی می باشد. همچنین بین مدیریت مشارکتی و یادگیری سازمانی با مقدار 0/763 و ضریب تعیین 0/582 با فاصله اطمینان 99 صدم دارای همبستگی می باشد. رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی پیش بینی کننده معنی داری برای یادگیری سازمانی هستند و در این میان رهبری تحول آفرین با بتای 0/656 تاثیر بیشتری بر یادگیری سازمانی معلمان دارد. بحث و نتیجه گیری: : به طور خلاصه، شواهد نشان می دهد که رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی به طور مثبت با یادگیری سازمانی مرتبط هستند. با ترکیب این دو سبک رهبری، رهبران می توانند محیطی ایجاد کنند که یادگیری، نوآوری و همکاری را تقویت می کند و به کارکنان کمک می کند تا مهارت ها و دانش خود را توسعه دهند.
روش نمونه سازی مشارکتی بازی های آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی: موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه اجرای روش نمونه سازی مشارکتی بازی های آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر جونقان در استان چهارمحال وبختیاری بود. نوع پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی بود. ابزار گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به این منظور با 20 نفر از معلمان دوره ابتدایی که این روش را اجرا کرده اند، مصاحبه به عمل آمد و تجربه زیسته آنان بیان شد. داده ها با استفاده از ترکیبی از روش های قیاسی و استقرایی تحلیل شد. موانع و تسهیل گرهای شناسایی شده، در پنج مرحله رویکرد تفکر طراحی شامل همدلی، تعریف، ایده پردازی، ساخت نمونه اولیه و ارزشیابی در برنامه درسی ریاضی دسته بندی شد. راهکارهای ادامه اجرای روش نمونه سازی مشارکتی شامل شش درون مایه اصلی ازجمله فعالیت های آموزشی و یادگیری، سازمان دهی محتوا، شرایط بازی، عوامل مربوط به معلم، عوامل مربوط به یادگیرنده و ارزشیابی از دیدگاه معلمان تحلیل شد.
واکاوی روحیه ی پژوهشگری در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه ی دهم دوره ی آموزش متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
27 - 43
حوزه های تخصصی:
امروزه جهان با تغییرات روزافزون و گسترده به افرادی نیازمند است که با دانش و توانایی های پژوهشی پاسخگوی نیازهای خود باشند. از این رو هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های روحیه پژوهشگری در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم دوره آموزش متوسطه می باشد. این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. منبع مورد تحلیل این پژوهش یک جلد کتاب درسی دوره متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا با توجه به مؤلفه های روحیه پژوهشگری می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مؤلفه های مورد نظر از آمار توصیفی و استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با توجه به نتیجه به دست آمده می توان بیان نمود که ضریب درگیری کتاب تفکر و سواد رسانه ای از منظر مؤلفه های روحیه پژوهشگری به صورت فعال و پویا می باشد. همچنین نتیجه حاصل از مجذور خی نشان داد که بین مؤلفه های روحیه پژوهشگری در کتاب یادشده تفاوت معناداری وجود ندارد. افزون بر این، مؤلفه پرسشگری با 50/7 درصد، بیشترین فراوانی و مؤلفه استقلال رأی با 09/3 درصد، کم ترین فراوانی را در مؤلفه های روحیه پژوهشگری به خود اختصاص داده اند؛ لذا پیشنهاد می شود ضمن بازنگری محتوای این کتاب به مؤلفه های استقلال رأی، ابراز وجود و خلاقیت توجه بیشتری شود.
رابطه ساختاری خود کنترلی و بی صداقتی تحصیلی: نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی صداقتی تحصیلی، به هرگونه رفتار نادرست در امور و تکالیف تحصیلی اطلاق می شود که پدیده ای نگران کننده و با پیامدهای منفی بسیار است. کارشناسان به منظور جلوگیری از این پیامدها، به بررسی عوامل مرتبط و تأثیرگذار بر بی صداقتی تحصیلی پرداخته اند. خودکنترلی و اهمال کاری تحصیلی به عنوان پیشایندهای بی صداقتی تحصیلی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضراز نوع همبستگی بود و ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودکنترلی تانجی، بامیستر و بونه (2004)، پرسشنامه بی صداقتی تحصیلی ﻣک کﺎﺑﻰ و ﺗﺮویﻨﻮ (1997) و پرسشنامه تعلل ورزی سولومون و راثبلوم (1984) بود. روابط بین سازه های مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS ویراست 24 تحلیل شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان اسکو، در سال تحصیلی 1401-1400 با تعداد نمونه 380 نفر بود. شاخص های برازندگی الگوی پیشنهادی مطابق با ملاک های مطرح شده توسط میرز، گامست و گارینو (2006) حاکی از برازش قابل قبولی با داده ها بود. نتایج نشان داد خودکنترلی بر اهمال کاری تحصیلی (01/0= P، 74/0- = ) و بی صداقتی تحصیلی (01/0= P، 36/0- = ) اثر مستقیم و معنادار دارد. ضمن اینکه اهمال کاری تحصیلی نیز دارای اثر مستقیم و معنادار بر بی صداقتی تحصیلی است (05/0= P، 29/0 = ). همچنین نتایج نشان می دهد که اهمال کاری تحصیلی در رابطه بین خودکنترلی دانش آموزان و بی صداقتی تحصیلی آنان نقش واسطه ای ایفا می نماید. بر این اساس پیشنهاد می شود متولیان عرصه تعلیم و تربیت، برنامه هایی در راستای ارتقای مهارت های خودکنترلی دانش آموزان در نظر گیرند.
بررسی عوامل موثر بر افت تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر ایلام و ارائه راهکارهایی برای پیشگیری از آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هر ساله به دلیل افت تحصیلی میزان زیادی از امکانات، منابع و استعدادهای بالقوه انسانی در سازمان آموزش و پرورش و خانواده ها هدر می-رود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر افت تحصیلی دانش آموزان در شهر ایلام صورت گرفت. برای تحقق این هدف، از روش کمی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان مقطع متوسطه 1 و 2 در شهر ایلام و در سال تحصیلی 99-98 بوده که با استفاده از فرمول کوکران 152 نفر انتخاب شده و بر مبنای نمونه گیری تصادفی ساده در بین آنان پرسشنامه استاندارد توزیع شده است. بعد از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل بر مبنای spss و lisrel صورت گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که عوامل درونی نظام آموزشی مانند نامناسب بودن محتوای برنامه ها با نیازها، استعدادها و علایق دانش آموزان؛ نامناسب بودن شرایط و فضای کلاس درس با نیازها و شرایط اجتماعی-روانی دانش آموزان؛ نامناسب بودن معلمان از نظر شایستگی ها و شیوه تدریس؛ تعامل معلم و شاگرد و همچنین عوامل بیرونی نظام آموزشی مانند فقر و محرومیت اقتصادی، وضعیت خانوادگی و فقر فرهنگی بر مساله افت تحصیلی دانش آموزان در شهر ایلام تاثیر معناداری دارد.