نظریه و عمل در تربیت معلمان - راهبردهای نوین تربیت معلمان
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال 8 بهار و تابستان 1402 شماره 15 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر عزت نفس دانش آموزان دختر کلاس ششم ابتدایی شهرستان خرم آباد است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش حاضر کل دانش آموزان دختر کلاس ششم شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 99/98 هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 30 دانش آموز انتخاب گردید و به قیدقرعه در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه آزمون عزت نفس (کوپر اسمیت) در گروه آزمایش و گواه قبل و بعد از مداخله است. افراد گروه آزمایش در 10 جلسه 50 دقیقه ای جهت آموزش تفکر انتقادی شرکت نمودند سپس از هر دو گروه (آزمایش و کنترل) پس آزمون گرفته شد. داده های گردآوری شده با آمار استنباطی، تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و نتایج نشانگر کارایی و اثربخشی روش بوده و تمام فرضیه های پژوهش تأیید گردید؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش تفکر انتقادی اعتمادبه نفس دانش آموزان را افزایش می دهد. همچنین پیشنهاد می شود در مدارس ساعاتی را به آموزش تفکر انتقادی اختصاص داد.
تأثیر کاربرد روش اسکمپر بر میزان پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان در آموزش مجازی درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کاربرد روش اسکمپر بر میزان پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان دختر در آموزش مجازی درس زیست شناسی پایه دهم دبیرستان طالقانی شهرستان رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 است. از جامعه آماری دو کلاس به صورت تصادفی با 64 نفر دانش آموز انتخاب شد که یک کلاس با روش اسکمپر و کلاس دیگر به روش سنتی توسط یک دبیر تحت آموزش مجازی به صورت آنلاین قرار گرفتند. پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون انجام شد. برای بررسی اثر روش اسکمپر بر خلاقیت از پرسش نامه خلاقیت تورنس استفاده شد. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد دو گروه آزمایش و گواه در متغیر پیشرفت تحصیلی، دارای تفاوت معنی داری نمی باشند؛ اما در متغیر خلاقیت، تفاوت معنادار است. به طورکلی نتایج نشان داد آموزش مجازی درس زیست شناسی به روش اسکمپر از نظر درک مفهومی مطالب و پیشرفت تحصیلی بدون تأثیر است و مداخله آن در تدریس فقط موجب افزایش میزان خلاقیت در دانش آموزان می شود.
نقش رشته تحصیلی دوره متوسطه با عملکرد حرفه ای فارغ التحصیلان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رشته تحصیلی دوره متوسطه با عملکرد حرفه ای فارغ التحصیلان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش کلیه فارغ التحصیلان رشته آموزش ابتدایی سال 95 تا 98 دانشگاه فرهنگیان کشور و مدیران آن ها بود که باتوجه به نوع رشته تحصیلی دوره متوسطه از هر یک از رشته های ریاضی، تجربی و انسانی ۴۰ نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند معلمان در بخش کمی به پرسش نامه استانداردهای ارزشیابی و عملکرد حرفه ای معلمان نولان و هوور (2011) پاسخ دادند که براساس پژوهش علوی فرد (1396)پرسش نامه از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. در بخش کیفی، معلمان و مدیران به مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس پرسش نامه باز پاسخ به صورت آنلاین پاسخ دادند. بر اساس نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری اثر تعاملی نوع رشته تحصیلی دوره متوسطه و جنسیت ازلحاظ آماری معنی دار نبود. همچنین نتایج تحلیل واریانس تکراهه اثر مستقل جنسیت، نوع رشته تحصیلی دوره متوسطه و میزان عملکرد حرفه ای معلمان ازلحاظ نوع استان ازلحاظ آماری معنی دار نبود. بر اساس یافته های کیفی؛ فارغ التحصیلان و مدیران تأثیر مثبت رشته دبیرستان را در عملکرد حرفه ای معلمان ابتدایی مؤثر دانسته اند.
مسئولیت پذیری دانش آموزان در کلاس های مجازی در عصر کرونا: چالش ها و راهکارها (تجربه زیسته معلمان، والدین و متخصصان تربیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی وضعیت و چالش ها در ارتباط با مسئولیت پذیری دانش آموزان در کلاس های مجازی در عصر کرونا و دستیابی به راهکارهای تجربه شده توسط معلمان و والدین و متخصصین تربیت جهت افزایش مسئولیت پذیری کودکان بود. در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی، در گام اول مصاحبه ای از 21 معلم شهر اردبیل درباره شناسایی چالش و مشکلات موجود در بحث مسئولیت پذیری انجام گردید که اکثریت بر وجود چالش مسئولیت پذیری باور داشتند. سپس برای غلبه بر چالش ها، راهکارهایی توسط معلمان جهت ارتقای مسئولیت پذیری دانش آموزان ارائه شد. در گام بعدی از تعداد 26 والدین، جهت شناسایی چالش ها در ارتباط با مسئولیت پذیری فرزندانشان مصاحبه ای صورت گرفت. یافته ها نشان داد که از نظر والدین، فرزندانشان مسئولیت پذیری بالایی داشتند. برای ارتقای مسئولیت پذیری دانش آموزان، والدین راهکارهایی نیز ارائه دادند. درنهایت از تعداد 10 متخصص تعلیم وتربیت مصاحبه ای درباره دلایل تضاد نظر والدین و معلمان و همچنین دستیابی به راهکارها جهت غلبه بر چالش ها مصاحبه ای صورت گرفت. از راهکارهای ذکر شده می توان به مواردی همچون ارائه الگوی مناسب مسئولیت پذیری، تفهیم مفهوم مسئولیت پذیری و تأثیر آن، تشویق به انجام کارها توسط کودک، مسئولیت سپاری در محیط خانواده و مدرسه، نوشتن قوانین مسئولیت پذیری، واگذاری مدیریت زندگی شخصی به خود فرد، عدم سرزنش و امرونهی در انجام کار ها، عدم محبت وافر به کودک و عدم تکلیف دهی و وظیفه سپاری به صورت کلی و مبهم اشاره کرد.
بررسی چگونگی ارزیابی مؤلفه های مصاحبه تخصصی داوطلبان ورود به حرفه معلمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی ارزیابی مؤلفه های مصاحبه تخصصی داوطلبان ورود به حرفه معلمی در ایران انجام شد. روش: روش پژوهش مورد استفاده ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو دانشگاه فرهنگیان بودند که در بخش کیفی تعداد 18 عضو هیات علمی و 20 مدرس مدعو با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی تعداد 372 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری داده های موردنیاز استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و جهت تحلیل داده های کمی از آزمون t تک گروهی و طیف مطلوبیت استفاده به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه اعضای هیات علمی و مدرسان مشکلات فرایند مصاحبه داوطلبان جهت ورود به حرفه معلمی از لحاظ محتوا در شش مقوله اصلی قرار دارد. همچنین وضعیت ارزیابی مؤلفه های مصاحبه تخصصی مناسب نبوده و نیاز به اصلاحاتی دارد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های مصاحبه تخصصی داوطلبان ورود به حرفه معلمی بنا به دلایل گوناگونی به طور دقیق توسط مصاحبه گران مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. لذا به منظور پذیرش داوطلبانی برخوردار از صلاحیت های حرفه ای، با انگیزه و علاقه مند، دارای سلامت جسمانی و روانی مناسب برای ورود به حرفه معلمی پیشنهاد می شود از نتایج آزمایش های پاراکلینیکی و آزمون های روانی در کنار مصاحبه تخصصی برای ارزیابی سلامت جسمانی و روانی، و ویژگی های شخصیتی داوطلبان استفاده شود.
بررسی برنامه درسی تجربه شده دانش آموختگان در دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تجربیاتِ فارغ التحصیلانِ رشته آموزش علوم اجتماعی از دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در دانشگاه فرهنگیان البرز است. روش پژوهش، روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی در سال تحصیلی 1400-1401 از دانشگاه فرهنگیان البرز هستند. نمونه های مورد بررسی 20 نفر از فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی هستند. نمونه ها به شیوه هدفمند انتخاب شدند و تعداد نمونه ها بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل اطلاعات، تکنیک تحلیل مضمون است. تجربیات زیسته فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی از دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در 5 مقوله و 2 مضمون اصلی دسته بندی شدند. مقولات تغییرات دانشی، تغییرات نگرشی و تغییرات مهارتی در مضمونِ تجربیات یادگیری از دروس تخصصی تقسیم بندی شدند. مقولات مسائل مرتبط با محتوای دروس و مسائل مرتبط با ارائه دروس، در مضمونِ مسائل آموزشی دروس تخصصی دسته بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد علی رغم اینکه دروس تخصصی موجب یادگیری و تغییرات شناختی، نگرشی و مهارتی در دانشجو معلمان شده است، اما دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در طراحی محتوا و ارائه دروس تخصصی با مسائل و مشکلاتی همراه بوده است.
بررسی رابطۀ بین شایستگی های مدرسان و تجارب دورۀ دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه شایستگی های مدرسان با تجارب دوره دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان بود. در این پژوهش از طرح پژوهش ترکیبی (کمّی - کیفی) از نوع آشیانه ای استفاده شد. در بخش کمی از روش توصیفی - همبستگی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش متشکل از 720 نفر دانشجویان سال آخر دانشگاه فرهنگیان استان کردستان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 30/0 از خوشه ها انتخاب شدند و به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از دو مقیاس محقق ساخته شایستگی (فنی، رفتاری و زمینه ای) و مقیاس محقق ساخته تجارب دوره تحصیلی دانشجویان استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل معادله ساختاری تجزیه وتحلیل شد. در بخش کیفی پژوهش نیز از مطالعه پدیدارشناسی استفاده شد و مشارکت کنندگان شامل 33 نفر از دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند. در این بخش از پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند از نوع «معیار» استفاده شد. روش جمع آوری داده های کیفی مصاحبه نیمه ساختمند با دانشجومعلمان بود که به منظور اعتبارسنجی نتایج کیفی از تکنیک های اعتبارپذیری و اتکاپذیری استفاده شد. جهت طراحی چارچوب رابطه بین شایستگی های مدرسان با تجارب دوره تحصیلی دانشجویان از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که شایستگی های مدرسان با تجارب دوره تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان رابطه مثبت و معناداری دارد و شایستگی های اساتید پیش بینی کننده تجارب تحصیلی دانشجویان بود.
ویژگی های مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، استخراج ویژگی های مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری بوده است. بدین منظور از روش کیفی تحلیلی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و مراجع موجود و مرتبط با آراء و اندیشه های فلسفی -تربیتی شهید مطهری است. از آ ن جا که در این تحقیق کلیه آثار مورد تحلیل قرار گرفته، نمونه گیری انجام نشده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به طور کلی دو دسته ویژگی حرفه ای و شخصیتی در اندیشه شهید مطهری برای مربیان قابل استنباط است. از جمله ویژگی های حرفه ای می توان به تربیت یافتگی، دغدغه و انگیزه، شناخت نظام تربیتی، بصیرت و انتخاب، و مهارت و توان اشاره کرد. در کنار ویژگی های حرفه ای مربی که در تعامل با متربی معنا می یابد، اکتساب ویژگی های شخصیتی نه تنها در فرایند تربیت موثر است که بدون در نظر گرفتن عمل تربیت نیز کمال محسوب شده و موجب رشد و تعالی مربی است. بندگی و عبودیت، خلوص و خیرخواهی، صداقت و تقوا، تواضع و خشوع برخی از ویژگی های شخصیتی مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری هستند.
تبیین رابطه استفاده از فضای مجازی با تربیت اخلاقی (بعد فردی) دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر همدان (سال تحصیلی 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین رابطه استفاده از فضای مجازی با تربیت اخلاقی دانش آموزان و از نوع توصیفی و همبستگی بوده که در جامعه دانش آموزان دختر متوسطه دوم همدان در سال تحصیلی 1401-1400 با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 364 نفر انجام گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته سنجش میزان استفاده از فضای مجازی و پرسش نامه تربیت اخلاقی عسگریان بیگدلی و همکاران (1397)، استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد 57 درصد از تغییرات متغیر ملاک توسط متغیرهای پیش بین قابل تبیین است و 43 درصد از تبیین متغیر ملاک به سایر مؤلفه ها بستگی دارد. همچنین نتایج آزمون مدل نشان داد تمامی چهار بعد استفاده از فضای مجازی بر تربیت اخلاقی دانش آموزان موردمطالعه قابل پذیرش است و تأثیر این متغیرها قابل پیش بینی است. همچنین 61 درصد از تغییرات موجود در شرم و حیا، 42 درصد از تغییرات موجود در غیرت، 11 درصد از تغییرات موجود در وقار و متانت، 3 درصد از تغییرات موجود در کرامت و 7 درصد از تغییرات موجود در عزت دانش آموزان ناشی از متغیرهای پیش بین مورد بررسی یعنی استفاده از فضای مجازی و ابعاد آن است. نتایج نشان دادند استفاده از فضای مجازی با چهار مؤلفه میزان آشنایی، مدت استفاده، میزان اعتیاد و حضور در انواع فضاهای مجازی بر روی بعد کلی تربیت اخلاقی و ابعاد شش گانه مورد اشاره تأثیر دارد. دراین بین میزان آشنایی با فضای مجازی موجب تقویت تربیت اخلاقی شده و سه بعد دیگر آن یعنی مدت استفاده، میزان اعتیاد و حضور در انواع فضاهای مجازی تربیت اخلاقی را دچار تنزل و افت می نمایند.
نقش معلمان در تمدن سازی با تأکید بر هویت دانش آموزان مبتنی بر منظومه فکری رهبران انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر دستیابی به منظومه فکری و اندیشه های دو رهبر انقلاب اسلامی ایران درباره نقش معلمان در تمدن سازی است که هسته اصلی آن را دانش آموزان باهویت تشکیل می دهد. ازآنجاکه انقلاب اسلامی داعیه دار تحقق تمدن سازی است، این ویژگی ها در بیانات رهبران انقلاب اسلامی ایران مورد بررسی قرار گرفت. به این ترتیب که نمونه ای هدف مند از بیانات و پیام ها که در جمع فعالان حیطه تعلیم وتربیت انجام شده، انتخاب و به شیوه تحلیلی - استنتاجی در متن، یافته ها در دو بخش ارائه شد. بخش اول که مبتنی بر غوطه وری در بیانات است به ویژگی های هویت سازی در دانش آموزان به عنوان هدف تعلیم وتربیت پرداخته و در چهار رابطه با خویشتن، با خداوند، با جامعه و نسبت با بیگانگان دسته بندی شده است. بخش دوم بر شایستگی معلمان به عنوان سرمایه های سرمایه ساز اشاره دارد که به چهار مقوله ویژگی های اخلاقی، توانمندی ذهنی و باورها، دانش کاربردی و مهارت عملی می پردازد. این مقولات هریک در سه بُعد نسبت با خداوند، با جامعه و با بیگانگان مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتیجه آنکه تمدن سازی به عنوان آرمانی بلند نیازمند توجه به سرمایه انسانی است و ازآنجاکه نهاد رسمی تعلیم وتربیت میزبان و مولد چنین سرمایه ای است، معلمان به عنوان سرمایه ساز نیازمند بالندگی و تحقق شایستگی هایی هستند تا بتوانند عرصه را برای تربیت سرمایه انسانی مهیا کرده و با تربیت دانش آموزان باهویت و مستقل مسیر را برای تمدن سازی هموار نمایند.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های آموزش عملگرا در درس علوم تجربی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، واکاوی ابعاد و مؤلفه های آموزش عملگرا (پراگماتیسم) در درس علوم تجربی مقطع ابتدایی به منظور ارائه مدل مناسب بود. روش پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون است. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی و معلمان ابتدایی بود که در موضوع تحقیق تخصص نسبی داشتند. نمونه گیری به تعداد قابل کفایت و با روش هدف مند بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد و 18 مصاحبه با 18 نفر از صاحب نظران انجام گرفت. ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای نظام مند و مصاحبه های اکتشافی ساختارمند بود. روایی ابزار بر اساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تأیید گردید. نتایج نشان داد که معلمان (وظایف معلمان، آموزش معلمان و ویژگی های رفتاری معلمان)، برنامه درسی، روش تدریس (انواع روش تدریس، اهداف روش تدریس و ماهیت روش تدریس) و مدرسه از جمله ابعاد و مؤلفه های آموزش عملگرا در درس علوم تجربی مقطع ابتدایی هستند که با به کارگیری آنها می توان مباحث درس علوم تجربی را به صورت آموزش عملگرایانه به دانش آموزان منتقل کرد.
شناسایی راهبردهای مؤثر بر توسعه کارآفرینی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای مؤثر بر توسعه کارآفرینی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش تحقیق، آمیخته اکتشافی بود، در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی از روش توصیفی - پیمایشی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل متخصصان حوزه کارآفرینی، مدیریت آموزشی، برنامه ریزی آموزشی و مدیریت آموزش عالی در کشور و مسئولان دانشگاه فرهنگیان در کشور بودند که از طریق روش نمونه گیری هدف مند تعداد 12 نفر به عنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمی، شامل تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه های فرهنگیان کشور بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 328 نفر از اعضای هیئت علمی جهت بررسی انتخاب شدند، داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار و در بخش کمی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شد. روایی محتوایی (CVR) 87/0 و شاخص روایی محتوایی (CVI) 68/0 برای پرسش نامه پژوهش به دست آمد، مقادیر ضرایب پایایی برای کل پرسش نامه 88/0 به دست آمد که نشان می دهد ابزار جمع آوری اطلاعات توانایی لازم برای سنجش متغیرهای پژوهش را دارا هستند. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه فرهنگیان کارگروهی، توسعه هویت آموزش، توسعه هنجارها، توسعه قوانین حمایت گرایانه، حمایت بیرونی است.