فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
رابطه کمال گرایی والدین با سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه کمال گرایی پدران و مادران با سبک های فرزندپروری آنان مورد بررسی قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ابعاد کمال گرایی خودمحور، دیگرمحور و جامعه محور با سبک های فرزندپروری شامل سبک های اقتداری، آمرانه و سهل گیر در نمونه ای از خانواده های ایرانی بود. تعداد 800 آزمودنی (400 پدر، 400 مادر) در این پژوهش شرکت کردند. از این افراد خواسته شد مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران TMPS)؛ بشارت، 1386) و پرسشنامه اقتدار والدینPAQ) ؛ بوری، 1991) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد کمال گرایی با سبک های فرزندپروری رابطه دارد. از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که ابعاد کمال گرایی والدین، ویژگی های مربوط به سبک های فرزندپروری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد.
رابطه الگوهای فرزند پروری با میزان سلامت روانی و موفقیت تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده مقدمه: مطالعة روابط والدین و کودک، یکی از بحثهای مهم روانشناسی را تشکیل میدهد. شیوه فرزند پروری یکی از مباحث مهم در این حوزه است. هر یک از روشهای فرزندپروری بر روی رفتار و شخصیت کودک تاثیر متفاوتی میگذارد. شیوه مستبدانه کودک را مضطرب و ناسازگار بار میآورد، شیوه سهلگیرانه کودک را تکانشی، متوقع و وابسته بار میآورد و چنین کودکانی عملکرد ضعیفی در مدرسه از خود نشان میدهند، بر این اساس در این مطالعه رابطه الگوهای فرزندپروری با سلامت روانی وموفقیت تحصیلی فرزندان مورد بررسی قرار گرفته است. روش: این پژوهش به روش همبستگی انجام شده و در آن رابطه بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 400 نفر از دانش آموزان سال سوم راهنمایی منطقه چهار، شامل 200 دختر و200 پسرکه به طور تصادفی انتخاب شده بودند، به پرسشنامه 28 سوالی سلامت روانی گلد برگ پاسخ دادند و 400 مادر این دانشآموزان نیز به پرسشنامه الگوهای فرزندپروری بامریند پاسخ دادند. دادههای بدست آمده با روشهای آماری تحلیل واریانس و تحلیل رگراسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد سلامت روانی و موفقیت تحصیلی در بین فرزندانی که با الگوی قاطع و اطمینان بخش تربیت میشوند بیش از سلامت روانی و موفقیت تحصیلی فرزندانی بود که با الگوی استبدادی یا سهلگیر تربیت شده بودند. نتیجهگیری: لازم است والدین، بویژه مادران از شیوههای فرزندپروری، تاثیر هر یک از الگوها بر وضعیت روانی، رفتاری و رشد شخصیت فرزندانشان آگاهیهای لازم داشته باشند.
"
مطالعه تاثیر رفتار معلم بر نظم پذیری دانش آموزان در مدرسه
حوزه های تخصصی:
" عدم تمایل به نظم پذیری در مدارس پیامدهای منفی گوناگون و فراوانی برای دانش آموزان در حیطه های آموزشی، اجتماعی و خانوادگی در بردارد. علاقه نداشتن به نظم پذیری حتی در دانش آموزانی که دچار مشکلات حاد و نابهنجار نیستند زمینه قانون گریزی، خود کم بینی و تخلفات بیشتری را در آنان فراهم می آورد. معلمان، درمقام اشخاصی که باید از آگاهی و توانمندی در شناسایی و ایجاد رابطه سازنده با دانش آموزان برخوردار باشند، یکی از مهمترین عوامل در شکل گیری شخصیت رو به رشد دانش آموزان به شمار می آیند. تحقیق حاضر تلاش می کند تا اهمیت این نقش را در ایجاد رفتارهای حاکی از نظم پذیری در دانش آموزان، تبیین نماید. این تحقیق فرضیه های زیر را مورد آزمون قرار داده است: 1. میان ارتباط دوستانه معلم با رعایت انضباط در دانش آموزان رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ 2. میان میزان احترام گذاشتن معلمان به دانش آموزان با نظم پذیری ارتباطی مثبت و معنادار وجود دارد؛ 3. میان تلاش معلمان در تفهیم مطالب آموزشی به دانش آموزان و نظم پذیری ارتباطی مثبت و معنادار وجود دارد و 4. میان میزان الگوی نظم پذیر بودن در معلمان با نظم پذیری از طرف دانش آموزان رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق، 200 تن از دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستانهای منطقه 15 تهران، به طور تصادفی، انتخاب شدند و از آنان خواسته شد تا به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دهند. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه دوستانه و صمیمی معلمان با دانش آموزان، نمونه برتر بودن معلمان برای دانش آموزان، تلاش در خور معلمان به منظور تفهیم مطالب آموزشی، احترام گذاشتن به دانش آموزان، و نیز موفقیت خانوادگی دانش آموزان موجب افزایش میزان نظم پذیری آنان می گردد.
"
«بررسی نقش برنامه درسی پنهان در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی 89-88»
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی نقش برنامه درسی پنهان، در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مقاطع راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی 89-88 می پردازد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی آشکارسازی عواملی است که از طریق برنامه برنامه درسی پنهان به دانش آموزان منتقل می شود. روش تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی، و از لحاظ نوع، توصیفی- همبستگی می باشد. در خصوص روائی پرسشنامه ها از نظرات متخصصین استفاده شده و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 0.91 می باشد. جامعه آماری به تعداد 140 نفر می باشد و در فرایند پژوهش 120 پرسشنامه معتبر به عنوان نمونه آماری به روش سرشماری مورد بررسی قرارگرفت. پرسشنامه محقق ساخته، برای بررسی تاثیر مولفه های برنامه درسی پنهان، که شامل ساختار فیزیکی مدرسه، جو اجتماعی مدرسه، ساختار سازمانی و روابط موجود در مدرسه، تشویق و تنبیه، فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط پاسخگویان تکمیل گردید. نتایج حاصله نشان داد که:1- بین ساختار فیزیکی مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.2- بین جو اجتماعی مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان در مدرسه رابطه معناداری وجود دارد.3- بین روابط موجود در مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.4- بین ساختار سازمانی و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.5- بین مکانیسم های تشویق و تنبیه و رفتار انضباطی دانش آموزان در مدارس رابطه معناداری وجوددارد.6- بین میزان کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس و یادگیرهای ناشی از برنامه درسی پنهان رابطه معناداری وجود دارد.
معرفی کتاب: روابط انسانی در آموزشگاه
حوزه های تخصصی:
رابطه «الگوهای ارتباطی زوجین» با «رضامندی زناشویی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه «رضامندی زناشویی» با «الگوهای ارتباطی زوجین» انجام گرفت. حجم نمونه که با روش خوشه ای چندمرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شد شامل 121 زوج (242 نفر) از دانشگاه تربیت معلم و حوزه علمیه شهر اصفهان بود. «پایبندی مذهبی» نیز متغیر تعدیل کننده بود.برای اندازه گیری متغیرهای پژوهشی از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی و پرسشنامه مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی جدیری و پرسشنامه پایبندی مذهبی جان بزرگی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین «الگوی ارتباطی سازنده متقابل» با «رضایت زناشویی» رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0 < p). میان الگوهای ارتباطی «توقع/ کناره گیر، توقع/ کناره گیر مرد/ زن»، «توقع/ کناره گیر زن/ مرد» و «الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل» با «رضایت زناشویی» در سطح (01/0< p) رابطه منفی معناداری وجود دارد. پس می توان رضایت زناشویی را از طریق الگوهای ارتباطی پیش بینی نمود؛ پایبندی مذهبی نیز یکی از عوامل پیش بینی کننده رضایت زناشویی است.
پیش بینی خیانت زناشویی براساس کیفیت زندگی زناشویی و پنج عامل بزرگ شخصیتی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل پیش بینی کننده خیانت بر اساس کیفیت زندگی زناشویی و پنج عامل بزرگ شخصیتی در میان افراد با تجربه خیانت زناشویی انجام شده است. در پژوهش همبستگی حاضر، 110 نفر (70 زن و 40 مرد) با استفاده از روش نمونه گیری انتخاب شدند و به نسخه کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیتی (BFI-SV، رامستد و جان،2007) مقیاس چند بعدی کیفیت زندگی زناشویی (W.H.O) و به پرسشنامه محقق ساخته خیانت زناشویی پاسخ داده اند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام مورد تحلیل قرارگرفتند. شواهد حاصل از بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی با خیانت زناشویی در دوگروه زنان و مردان با تجربه خیانت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که ابعاد شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی توان پیش بینی خیانت زناشویی را دارند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد بین پنج عامل بزرگ شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی با خیانت زناشویی رابطه وجود دارد و پنج عامل بزرگ شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی پیش بینی کننده خیانت زناشویی هستند. بنابراین پیشنهاد می شود در شاخص های بهزیستی روانی افراد با تجربه خیانت عوامل شخصیتی، کیفیت زندگی زناشویی به عنوان عوامل مهم تعدیل گر مورد توجه قرار گیرند.
بررسی رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی است. روش تحقیق از نوع توصیفی است. نمونه مورد مطالعه شامل 317 دانشجو که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین کلیه دانشجویان انتخاب شدند. بـرای گردآوری داده ها از پرسشنامه ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اختلال در عملکرد خانواده و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (381/0-r= ). بین اختلال در هر یک از ابعاد عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، کنترل رفتار و آمیزش عاطفی) و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (r به ترتیب 369/0-، 272/0-، 251/0-، 32/0-، 247/0-، 328/0-، 29/0-).
به منظور پیش بینی کیفیت زندگی از روی ابعاد عملکرد خانواده از تحلیل رگرسیون گام با گام استفاده شد که نتیجه نشان داد حدود 14درصد از تغییرات کیفیت زندگی در دانشجویان را ابعاد عملکرد کلی و کنترل رفتار تبیین می کنند. برای ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان می توان عملکرد خانواده آن ها را از طریق برنامه های آموزشی و مشاوره ای بهبود بخشید
نظری به ضرورت و اهمیت بررسی مدیریت کلاس درس
حوزه های تخصصی:
بررسی مهارت های ارتباطی در رفتار کلاسی معلمان و رابطه آن با درصد قبولی دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از این پژوهش بررسی چگونگی استفاده معلمان از مهارت های ارتباطی در برخورد با
دانش آموزان و رابطه آن با درصد قبولی دانش آموزان می باشد. نمونه آماری این پژوهش، 79 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران و 67 نفـر از معلمان آن ها در سال تحصیلی 88-1387 می باشد که به روش تصادفی چند مرحله ای انتخـاب شده اند. در این پژوهش از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است و ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته ای است که بر اساس مهارت های ارتباطی برگرفته از ویژگی های اثربخشی ارتباطات میان-فردی (گشودگی، همدلی، حمایتگـری، مثبت گـرایی و تساوی)، تنظیم شده است و شامل 49 عبارت می باشد. اعتبار پرسشنامه بر پایه آلفای کرونباخ برابر 959/0 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جدول فراوانی، آزمون تفاوت میانگین برای دو گروه مستقل، آزمون همبستگی، و جدول توافقی، تحت نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین نظر معلمان و دانش آموزان در مورد استفاده معلمان از مهارت های ارتباطی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین معلمان زن نسبت به معلمان مرد در استفاده از مهارت های ارتباطی به نحو بهتری عمل می کنند و درصد قبولی دخترها نسبت به پسرها بالاتر است. همچنین بین استفـاده معلمـان از مهـارت های ارتباطی و درصد قبولی دانش آموزان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
مشکلات انضباطی دانش آموزان و ارائه یک الگوی انضباطی مناسب در مدارس دخترانه ابتدایی شهرستان شهرضا
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی مشکلات انضباطی دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی شهرستان شهرضا در ابعاد آموزشی، رفتاری، مقرراتی و راهکارهای اصلاح و کاهش این مشکلات از دیدگاه مدیران و معلمان در سال تحصیلی 86 ـ 1385 پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش تمام مدیران (50 نفر) و معلمان (360 نفر) مدارس ابتدایی دخترانه شهرضا بودند. از بین جامعه آماری معلمان 179 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و تمام مدیران در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای شامل سؤالات مربوط به مشکلات انضباطی با ضریب پایایی 93/0 و سؤالات مربوط به راهکارهای اصلاح مشکلات انضباطی با ضریب پایایی 86/0 بود. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان تایید شد. به منظور تحلیل داده های این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که مشکلات انضباطی دانش آموزان در ابعاد آموزشی، رفتاری و مقرراتی کمتر از سطح متوسط بوده است. در مورد راهکارهای اصلاح مشکلات انضباطی، «مشورت معلمان و مدیران برای حل مساله»، «تذکر شفاهی خصوصی»، «جلسات آموزشی برای خانواده دانش آموز»، «انجام مشاوره فردی با دانش آموز»، «تشویق و پاداش به منظور اصلاح مشکل»، «دادن مسؤولیت به دانش آموز» و «علت یابی مشکل قبل از هرگونه برخورد» به ترتیب بالاترین میانگین را داشته است. بین نظرهای مدیران و معلمان برحسب متغیرهای جمعیت شناختی در رابطه با مشکلات آموزشی و رفتاری تفاوتی مشاهده نشد (05/0P<). اما در بعد مقرراتی از نظر مدیران مشکلات انضباطی دانش آموزان بیشتر از معلمان بود. بین نظر مدیران و معلمان در رابطه با راهکارهای انضباطی برحسب متغیرهای جمعیت شناختی تفاوتی مشاهده نگردید.
ارتباط بین شیوه های فرزندپروری مادر و فرزندپروری ادراک شده با مکان کنترل و خودپنداره فرزندان
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) و ادراک فرزند از آن شیوهها با مکان کنترل و خودپنداره فرزندان در شهر تهران، انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانشآموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 81 ـ 80 و همچنین مادران آنها که دارای حداقل تحصیلات پنجم ابتدایی و بالاتر بودهاند، تشکیل میدهد. تعداد 388 نفر دانشآموز و مادران آنان بهصورت تصادفی چند مرحلهای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. پرسشنامه اقتدار والدین بورای (30 سؤال)، پرسشنامه سبکهای فرزندپروری ادراک شده مکلون و مررل (18 سؤال)، مقیاس مکان کنترل نوویکی و استریکلند (40 سؤال) و آزمون خودپنداره تنسی (84 سؤال) اجرا شد. نتایج نشان داد که بین شیوههای فرزندپروری مادر با مکان کنترل و خودپنداره رابطه معناداری وجود ندارد (05/0P>). اما بین ادراک دانشآموزان از شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) با مکان کنترل و خودپنداره رابطه معناداری مشاهده شد (0001/0P<). یافتهها نشان داد که ادراک فرزندان از شیوههای فرزندپروری بهعنوان یک عامل اثرگذار بیرونی قدرت تبیین بهتری برای شکلگیری مکان کنترل و خودپنداره فرزند در مقایسه با نگرش مادر به این شیوهها میتواند داشته باشد.
"
رابطه الگو های ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و خلاّقیّت هیجانی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و خلاّقیّت هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز بود. بدین منظور160 دانش آموز دختر و پسر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده، پرسشنامه هوش هیجانی و پرسشنامه خلاّقیّت هیجانی استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد رابطه معناداری بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و خلاّقیّت هیجانی وجود دارد. چنانچه بین بعد گفت و شنود و هوش هیجانی و خلاّقیّت هیجانی رابطه مثبت و معنا دار و بین بعد همنوایی و هوش هیجانی و خلاّقیّت هیجانی رابطه منفی و معنا دار وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد بعد گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت و معنادار متغیرهای هوش هیجانی و خلاّقیّت هیجانی است. همچنین تفاوت های جنسیتی حاکی از آن بود که میان دختران و پسران در متغیر های الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و خلاّقیّت هیجانی تفاوت معنا داری وجود ندارد.
مقایسه سلامت روان و شیوه های فرزند پروری در بین افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده: مقدمه: امروزه مسئله اعتیاد علاوه بر مشکلات فردی، اجتماعی یک مشکل خانوادگی هم می باشد. معضل اعتیاد بر روی بهداشت روانی فرد معتاد و خانواده وی نیز اثر بدی می گذارد. بر این اساس مقاله حاضر می کوشد تا وضعیت کیفیت فرزند پروری و سلامت روانی افراد معتاد را با افراد غیر معتاد مورد مقایسه قرار می دهد. روش: روش تحقیق حاضر علی مقایسه ای (پس رویدادی) و مقطعی می باشد. به عبارت دیگر درپژوهش حاضر دو گروه افراد معتاد و غیر معتاد از نظر وضعیت فرزند پروری در گذشته و وضعیت سلامت روانی در حال حاضر مورد مقایسه قرار گرفته اند. تعداد 25 نفر معتاد و 25نفر از افراد عادی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از: چک لیست نشانههای روانی SCL90 و از پرسشنامه محیط خانوادگی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقیاسهای سایکوتیک، ترس مرضی، پر خاشگری، اضطراب، افسردگی، حساسیت بین فردی میزان علائم اختلال در افراد معتاد بیش از افراد غیر معتاد بوده ولی در مقیاسهای شکایت جسمانی، وسواس عملی ـ فکری و افکار پارانویا تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P<) از سویی دیگر در شیوه فرزند پروری، کنترل- آزادی بین دو گروه تفاوت معنی داری نبود در حالیکه شیوه فرزند پروری گرمی ـ سردی در بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد (0001/0P<). نتیجه گیری: هر یک از شیوه های فرزند پروری تأثیرات متفاوتی بر سلامت روانی فرزندان دارد. لازم است والدین از تأثیر هر یک از این الگوهای فرزند پروری بر وضعیت روانی و رفتاری فرزندانشان آگاهی داشته باشند تا بتوانید از آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد فرزند پیش گیری نمایند.
"
بررسی رابطه سبکهای تربیتی و تربیت دینی با میزان مذهبی بودن والدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین روش تربیت دینی و میزان مذهبی بودن والدین با تأکید بر سبکهای تربیتی در دختران و پسران طراحی و اجرا گردید. تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) به عنوان نمونه طبقهای نسبتی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه روش تربیت دینی؛ پرسشنامه محیط خانوادگی، پرسشنامه محقق ساخته، و پرسشنامه میزان مذهبی بودن والدین را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که میانگین نمرات میزان مذهبی بودن مادر در سبک تربیتی مقتدر نسبت به سایر سبکها بالاتر است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد که تفاوت معنادار در میانگین نمرات میزان مذهبی بودن مادر بین سبکهای تربیتی مقتدرانه و مسامحهکارانه وجود دارد. در مطالعة حاضر همچنین نشان داده شد که روش تربیت دینی برای دختران و پسران دارای تفاوت معنادار میباشد، به طوری که تعداد دختران در هر دو گروه والدین در روش تربیتی مقتدرانه بالاتر از فراوانی مورد انتظار و تعداد پسران در روش تربیتی مسامحهکارانه، بالاتر از فراوانی مورد انتظار میباشد. با استفاده از آزمون مجذورکای دوطرفه در بررسی دقیقتر نشان داده شد که سبکهای تربیتی کاربردی از سوی والدین برای دختران و پسران تفاوت معنادار دارد، به طوری که فراوانی دختران در سبک تربیتی مقتدرانه بالاتر از فراوانی مورد انتظار، و البته در روش تربیتی مسامحهکارانه، فراوانی پسران بالاتر از فراوانی مورد انتظار میباشد. در بحث و نتیجهگیری به بررسی نقش سبکهای تربیتی و نحوة آموزش آموزههای دینی با توجه به جزئیات نتایج تحقیق پرداخته شده است.
بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان های شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی - همبستگی است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای می باشد. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه شیوه های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش آموزانی که والدین آنها شیوه های فرزندپروری متفاوتی داشته اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. سلامت روانی دانش آموزانی که شیوه های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده اند، بصورت معنی داری با هم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش آموزان در رشته های مختلف متفاوت نمی باشد. دانش آموزانی که در رشته های مختلف تحصیل می کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی داری با هم ندارند. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
رابطه بین جو عاطفی خانواده و خلاقیت دانش آموزان کلاس چهارم و پنجم دبستان شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
"این تحقیق با هدف بررسی رابطه جو عاطفی خانواده و خلاقیت دانشآموزان (دختر و پسر) چهارم و پنجم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 85-1384 انجام گردید. روش مورد استفاده همبستگی بود، لذا برای انتخاب گروههای نمونه، به طریق تصادفی ساده، 90 دانشآموز دختر و 90 دانشآموز پسر انتخاب شدند. برای سنجش خلاقیت دانشآموزان از آزمون تداعی لغات محققساخته (میرلوحی، مولوی) و برای سنجش عملکرد خانواده از آزمون مقیاس عملکرد خانواده استفاده شد. روایی و پایایی آزمون مقیاس عملکرد خانواده قبلاً بهدست آمده بود (83/0 ). همچنین پایایی آزمون تداعی لغات در این پژوهش محاسبه گردید (79/0 ) و پاسخها براساس نظریات تارنس نمرهگذاری شد (روایی محتوایی). پرسشنامه جمعیتشناختی نیز شامل معدل، شغل والدین، تعداد فرزندان، ترتیب تولد و نوع و فضای منزل بود. مقیاس عملکرد خانواده 7 زیرمقیاس داشت: ارتباط، نقشها، حل مساله، پاسخدهی عاطفی، مشارکت عاطفی، عملکرد کلی و نظارت بر رفتار.
نتایج نشان داد که بین خلاقیت دانشآموزان با پاسخدهی عاطفی و مشارکت عاطفی رابطه معناداری وجود دارد (05/0P<). بین خلاقیت و سایر زیرمقیاسهای جو عاطفی خانواده رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین خلاقیت در دختران بهطور معناداری بیشتر از خلاقیت در پسران بود (05/0P<). از متغیرهای جمعیتشناختی، متغیر معدل با خلاقیت رابطه معناداری داشت (01/0P<). بین سایر متغیرهای فضای منزل، نوع منزل، شغل پدر و مادر، تعداد اعضای خانواده، ترتیب تولد با خلاقیت رابطه معناداری مشاهده نگردید.
"