فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۴۱۳ مورد.
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
رابطه عمل به باورهای دینی و سرمایه اجتماعی با وضیعت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه سرمایه اجتماعی و عمل به باورهای دینی با وضیعت تحصیلی دانش آموزان بود. روش تحقیق از نوع همبستگی و نمونه مورد مطالعه، تعداد 145 نفر از دانش آموزن مقطع متوسطه در شهر صائین قلعه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های سرمایه اجتماعی و عمل به باورهای دینی بر روی آنها اجرا شدند. برای اندازه گیری وضیعت تحصیلی، از معدل تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین عمل به باورهای دینی و وضیعت تحصیلی دانش آموزان و نیز بین سرمایه اجتماعی و وضیعت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه تحقیق نشان داد که 37 درصد از تغییرات (واریانس) متغیر وضیعت تحصیلی توسط دو متغیر عمل به باورهای دینی و سرمایه اجتماعی توضیح داده می شود و 63 درصد نیز وضیعت تحصیلی به تغییرات سایر متغیرها و عوامل است.
افزایش کارآیی تحصیلی با هیپنوتیزم
حوزه های تخصصی:
بررسی مطالعه غیر درسی دانشجویان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن از نظر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش سلامت خانواده و سبک های دلبستگی در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: باورهای فراگیران در مورد توانایی های خود در فرآیند تحصیل در قالب خودکارآمدی تحصیلی تعریف می شود که تحقق آن متاثر از عوامل مختلفی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش متغیرهای سلامت خانواده و سبک های دلبستگی در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی انجام شد.
ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- مقطعی با طرح همبستگی در جامعه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 94-1393 انجام شد و 335 دانشجو به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خانواده اصلی هاوشتات و همکاران، پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان اون و فرامن استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 22 و با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندمتغیره به روش گام به گام انجام شد.
یافته ها: خودکارآمدی تحصیلی با متغیرهای سلامت خانواده (274/0=r) و سبک دلبستگی ایمن (336/0=r) همبستگی مثبت و معنی دار و با متغیرهای سبک دلبستگی اجتنابی (413/0-=r) و سبک دلبستگی اضطرابی (402/0-=r) همبستگی منفی و معنی دار داشت (01/0p<). متغیرهای پیش بین سبک دلبستگی اجتنابی (828/4-=t؛ 0001/0=p)، سبک دلبستگی ایمن (108/5=t؛ 0001/0=p)، سبک دلبستگی اضطرابی (217/3-=t؛ 001/0=p) و سلامت خانواده (061/3=t؛ 002/0=p)، 3/۰ از واریانس خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان را تبیین کردند و به ترتیب در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی نقش بیشتری داشتند.
نتیجه گیری: سلامت خانواده و سبک دلبستگی ایمن باعث افزایش باور خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان و سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی باعث کاهش باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان هستند.
تبیین نقش خودکارآمدی تحصیلی بر عملکرد و انگیزش تحصیلی مبتنی بر حمایت اجتماعی، خودپنداره تحصیلی و ویژگی های شخصیتی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی مهم ترین پیشایندها و پیامدهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان شهر تهران بود. جامعة آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان شهر تهران بود که 480 نفر به عنوان نمونه از دانشگاه های علامه طباطبایی، صنعتی امیرکبیر، تربیت مدرس و تهران به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارها شامل آزمون های فرم کوتاه آزمون شخصیتی NEO (کاستا و مک کرا، 1992)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، انگیزش تحصیلی هارتر (1980)، خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) و خود پنداره تحصیلی دلاور (1372) بود. داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها حامی روابط ساختاری مفروض است که حمایت اجتماعی، خودپنداره تحصیلی و ویژگی های شخصیتی به طور مستقیم روی خودکارآمدی تحصیلی و به طور غیر مستقیم روی عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی تأثیر معناداری دارند. خودکارآمدی تحصیلی تأثیر مستقیم و معناداری بر عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی دارد. با بالا رفتن میزان متغیرهای مستقل و مؤلفه هایشان به جز روان رنجورخویی، میزان خودکارآمدی تحصیلی و متغیرهای وابسته افزایش پیدا کرد.
اثربخشی آموزش راهبردهای سازماندهی و خودآموزی بر کاهش مشکلات درسی دانش آموزان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین پژوهش به منظور اثر بخشی آموزش راهبردهای سازماندهی و خودآموزی بر کاهش مشکلات درسی دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شده است. روش پژوهش آزمایشی با طرح گسترش یافته می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه های سوم و چهارم دبستان مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری شکوفای گرگان در سال تحصیلی 93-92 می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 60 نفر انتخاب شدند، و بطور تصادفی به چهار گروه،دو گروه بعنوان گروه آزمایش و کنترل در طرح اول و دو گروه هم بعنوان گروه آزمایش و کنترل در طرح دوم جایگماری شدند .در طرح اول، راهبرد سازماندهی طی 8 جلسه و در طرح دوم، راهبرد خودآموزی را در طی 8 جلسه 45 دقیقه ای به مدت 4 هفته آموزش دیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته «سازماندهی» و «خودآموزی» بود. با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس یک متغیره ، گروهها مقایسه شدند.نتایج نشان داد ، هم راهبرد سازماندهی و هم راهبرد خود آموزی بر کاهش مشکلات درسی دانش آموزان دبستانی با اختلالات یادگیری تأثیر معناداری دارد.و بین این دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد.بنابراین استفاده از آموزش روش های شناختی بر افزایش توانایی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری تاثیر معنا داری دارد.
آثار نامطلوب سوءظن روی دانش آموزان
منبع:
پیوند ۱۳۶۸ شماره ۱۲۳
حوزه های تخصصی:
ماهیت منحصر به فرد مشاوره ی مدرسه ی دوره ی راهنمایی
حوزه های تخصصی:
تأثیر گرایش ها آسیب زای عاطفی با جنس مخالف در پسران بر عملکرد تحصیلی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر گرایش ها آسیب زای عاطفی دانش آموزان پسر (پایه ی اول دبیرستان) با جنس مخالف برافت تحصیلی آن ها هست. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ی اول دبیرستان های پسر شهر مرند در سال 93- 1392 است که از این جامعه آماری تعداد 60 نفر (30 نفر بدون گرایش عاطفی و 30 نفر دارای گرایش عاطفی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در پژوهش شرکت داده شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع علّی- مقایسه ای (پس رویدادی) هست. ابزار جمع آوری داده ها شامل؛ معدل (پیشرفت تحصیلی) دانش آموزان در دروس ریاضی، زبان انگلیسی و علوم زیستی و بهداشت و پرونده های مشاوره ای بوده است که از طریق دفتر مشاوره تهیه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی t مستقل جهت مقایسه گروه ها استفاده شده است. نتایج حاصله از تحقیق نشان داد؛ میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای گرایش عاطفی (1/27) کمتر از میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی (7/54) دانش آموزانی است که دارای گرایش عاطفی به جنس مخالف ندارند. درعین حال هرچقدر گرایش ها آسیب زای عاطفی دانش آموزان پسر (پایه ی اول دبیرستان) با جنس مخالف بیشتر بوده بر افت تحصیلی آن ها (در دروس ریاضی، علوم زیستی و بهداشت و زبان انگلیسی) افزوده شده است.
پیش بینی مهارت های مدیریت زمان انجام تکالیف درسی بر اساس مدل کوپر در دانش آموزان دختر دورة متوسطة اول تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهارت های لازم برای موفقیت تحصیلی دانش آموزان مدیریت زمان است. این مهارت از جمله مؤلفه های خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نقش عوامل مختلف مدل کوپر در مهارت مدیریت زمان دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی با روش همبستگی انجام گرفت. آزمودنی های پژوهش، شامل 400 دانش آموز دختر بودند که به وسیلة نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از نواحی آموزش و پرورش تبریز انتخاب شدند. از پرسش نامة پس خوراند فراهم شده از طرف معلمان (تراوتین و همکاران، 2006)، جهت گیری انگیزشی (ژو، 2010)، مقیاس تنظیم محیط (ژو، 2010) و مقیاس مدیریت زمان تکالیف (ماکان، 1994) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش های آماری آزمون معناداری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد که ابتکار عمل در تنظیم محیط، پس خوراند فراهم شده از طرف معلمان و جهت گیری انگیزشی یادگیری مطالب درسی پیش بینی کننده مهارت مدیریت زمان تکالیف درسی دانش آموزان است. این متغیر ها 26 درصد واریانس مهارت مدیریت زمان تکالیف درسی را تبیین می کنند.
نحوه ی مطالعه و برنامه ریزی در اردیبهشت
حوزه های تخصصی:
رابطه علّی بین کمال گرایی و هدف های پیشرفت با اضطراب امتحان با میانجیگری باورهای خودکارآمدی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی بین کمال گرایی، هدف های پیشرفت با اضطراب امتحان با میانجیگری باورهای خودکارآمدی است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهر اهواز در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل داده اند، که از میان آنها، تعداد 360 نفر با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیر های پژوهش از مقیاس اضطراب امتحان اهواز، مقیاس خودکارآمدی عمومی، مقیاس کمال گرایی چندبعدی (فرم کوتاه) و پرسشنامه تجدیدنظرشده هدف های پیشرفت استفاده شد. همچنین، برای آزمون برازندگی مدل پیشنهادی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم کمال گرایی خودمحور به خودکارآمدی و اضطراب امتحان از لحاظ آماری معنی دار بودند (05/0p<). همچنین، رابطه کمال گرایی دیگر محور و جامعه محور با خودکارآمدی غیرمعنی دار و کمال گرایی دیگرمحور با اضطراب امتحان معنی دار بود(05/0p<). علاوه بر این، رابطه هدف تبحرگرا، عملکردگرا و تبحرگریز با خودکارآمدی و رابطه هدف تبحرگریز با اضطراب امتحان معنی دار است(05/0p<). از سوی دیگر، رابطه هدف عملکردگریز با خودکارآمدی غیرمعنی دار و هدف عملکردگریز و خودکارآمدی به اضطراب امتحان معنی دار بوده است(05/0p<). همچنین، نتایج نشان داد که رابطه غیرمستقیم کمال گرایی خودمحور به اضطراب امتحان از طریق خودکارآمدی معنی دار، کمال گرایی دیگر محور و کمال گرایی جامعه محور به اضطراب امتحان از طریق خودکارآمدی غیرمعنی دار است. دیگر نتایج نشان داد که رابطه هدف تبحرگرا، تبحرگریز و عملکرگرا با اضطراب امتحان از طریق خودکارآمدی معنی دار و هدف عملکردگریز با اضطراب امتحان از طریق خودکارآمدی غیرمعنی دار بوده است.
رابطه راهبردهای مطالعه و یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: کنکاش در مورد راهبرد های یادگیری و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی، منجر به حرکت در جهت یادگیری مطلوب می شود. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین راهبرد های یادگیری با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل بود.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی که در سال 93-1392 در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد، 199 نفر (90 پسر و 109 دختر) از دانشجویان رشته های پزشکی، دندان پزشکی و پیراپزشکی به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. داده ها با تکمیل پرسش نامه راهبرد های مطالعه و یادگیری استاندارد لاسی و میانگین معدل تحصیلی دانشجویان جمع آوری و با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز رگرسیون چندگانه، آزمون Tمستقل و آنووا با کمک نرم افزار SPSS 18 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: میانگین تمامی زیرمولفه های اشتیاق، مهارت و خودنظم دهی در دختران به طور معنی داری از پسران بیشتر بود (05/0p<). تمامی مولفه های راهبرد های مطالعه به جز مهارت پردازش اطلاعات با پیشرفت تحصیلی دانشجویان ارتباط مثبت معنی دار داشتند. زیرمولفه های ایده اصلی (343/0=B)، پردازش اطلاعات (278/0=B) و راهبردهای آزمون (229/0=B) قوی ترین پیشگویی کننده مثبت پیشرفت تحصیلی بودند. همچنین این مدل، 7/24% واریانس معدل تحصیلی را پیش بینی کرد. دانشجویان با پیشرفت تحصیلی بالاتر نسبت به دانشجویان با پیشرفت تحصیلی پایین تر، در تمامی مولفه های راهبرد های یادگیری به جز مولفه پردازش اطلاعات، میانگین نمره بالاتری داشتند (05/0p<).
نتیجه گیری: راهبردهای مطالعه و یادگیری نقش زیادی در پیشگویی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارند.
نقش اخلاق تحصیلی در رابطه عدالت و بی عدالتی آموزشی با فریب کاری تحصیلی: مدل معادله ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش اخلاق تحصیلی در رابطه عدالت و بی عدالتی آموزشی با فریبکاری تحصیلی به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان تشکیل دادند. از میان آنها 357 نفر به شیوه ی نمونه گیری سهل الوصول برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اخلاق تحصیلی، عدالت و بی عدالتی آموزشی و فریبکاری تحصیلی از گل پرور (1389 الف و ب) بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری (SEM) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین عدالت آموزشی و اخلاق تحصیلی با فریبکاری تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که در مدل فریب کاری تحصیلی، عدالت آموزشی با اخلاق تحصیلی دارای رابطه مثبت و معنادار، اخلاق تحصیلی با فریبکاری تحصیلی دارای رابطه منفی و معنادار و بی عدالتی آموزشی نیز با فریبکاری تحصیلی دارای رابطه مثبت و معنادار می باشد (01/0p<). نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که عدالت آموزشی از طریق تقویت اخلاق تحصیلی موجب کاهش فریب کاری تحصیلی می شود. در مقابل بی عدالتی به طور مستقیم می تواند موجب تقویت فریبکاری تحصیلی شود.
12 نکته در ماه دوازدهم کنکور
حوزه های تخصصی:
مقایسه نگرانی های کودکان مضطرب و عادی در مدارس شهرستان دشتستان
حوزه های تخصصی:
تقلب در مؤسسات آموزشی: یک دهه پژوهش
حوزه های تخصصی:
این مقاله یک دهه تحقیقات در موضوع تقلب در مؤسسات آموزشی را مرور می کند. در این تحقیق نشان داده شده که تقلب موضوعی رایج در مؤسسات آموزشی است که بعضی از اشکال آن در سی سال اخیر به شدت افزایش پیدا کرده است. این تحقیق همچنین پیشنهاد می کند که اگر چه هم عوامل فردی و هم عوامل زمینه ای یا بافتی بر تقلب تاثیر می گذارد، عوامل بافتی از قبیل ادراکات دانشجویان یا دانش آموزان از رفتار هم سالان آن ها (همکلاسان) بیشترین میزان تاثیر را داشته است. بعلاوه برنامه ها و سیاست های صداقت آموزشی از قبیل مقررات افتخار، می تواند تاثیر معناداری را بر رفتار دانشجویان داشته باشد. سرانجام پیشنهاداتی برای مدیریت تقلب از نقطه نظر دانشجویان و اساتید ارائه شده است.