فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۲۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر در افزایش سن ازدواج در جوانان و راه حلهای مؤثر جهت رفع این مشکل پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی بوده است. جامعه آماری، کلیه دختران بالای 25 سال و پسران بالای 27 سال ساکن شهر زاهدان و نمونه آماری 120 نفر از این جامعه بوده است. گروه نمونه به روش تصادفی در دسترس انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آمار توصیفی و آمار استنباطی،آزمون خی دو، استفاده شده است.
نتایج نشان داد که فرصتهای ازدواج برای دختران دارای تاخیر در ازدواج نسبت به پسران بیشتر فراهم بوده است و دختران مهمترین دلیل ازدواج نکردن خود را نیافتن فرد مورد علاقه و ادامه تحصیل معرفی کرده اند. پسران مشکلات اقتصادی و بیکاری را دلیل عدم ازدواج خود مطرح کرده اند. میزان امید برای ازدواج در آینده در پسران نسبت به دختران بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که دختران و پسران، کاهش انتظارات والدین را به عنوان راه حل عمده معضل ازدواج می دانند. در اولویت دوم پسران و دختران رفع مشکلات اقتصادی و بیکاری را به عنوان راه حل مطرح کرده اند.
"
رابطه رضایت زناشویی و شادکامی با نوع اشتغال زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه رضایت زناشویی وشادکامی با نوع اشتغال زنان بود. در این تحقیق 90 زن شاغل در یکی از سه گروه شغلی علوم پزشکی ، هنر وفنی - مهندسی از بین کلیه زنان متاهل شاغل 44-24 سال با حداقل 2سال سابقه زندگی مشترک زناشویی و حداقل یک فرزند ، در یکی از سه گروه شغلی یاد شده به روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ وپرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای تحلیل اطلاعات از روش های تحلیل واریانس یک طرفه ، آزمون تی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان دادتفاوت رضایت زناشویی و شادکامی در سه گروه شغلی علوم پزشکی، فنی- مهندسی و هنر معنادار است، تفاوت شادکامی در گروه های (علوم پزشکی، فنی – مهندسی) و (فنی- مهندسی، هنر) معنادار نیست: ولی در گروه های(علوم پزشکی ، هنر) معنا دار است: تفاوت رضایت زناشویی در گروه های (علوم پزشکی، فنی- مهندسی) ، (علوم پزشکی، هنر) معنادار است ودر گروه های( فنی- مهندسی- هنر) معنادار نیست و بین شادکامی ورضایت زناشویی همبستگی مثبت وجود دارد.
بررسی رابطه بین میزان فعالیت های پرورشی مدارس و ابعاد هویتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمک به رشد ابعاد گوناگون هویت دانش آموزان، از جمله هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت دینی از رسالت های محوری امور تربیتی یا پرورشی است. در سندهای اخیر وزارت آموزش و پرورش که حاصل بازاندیشی ها و طرح های تحولی دهه اخیر است به کرات و در بندهای مهم روی واژه «هویت» تأکید شده است. بنابراین حوزه ای از پژوهش های کاربردی می تواند به توصیف و پایش وضعیت ابعاد هویت دانش آموزان و همچنین تبیین و توصیف رابطه بین فعالیت های گوناگون حوزه تعلیم و تربیت و ابعاد هویتی دانش آموزان مربوط باشد. در همین راستا پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین فعالیت های پرورشی مدارس استان خراسان شمالی و ابعاد هویت فردی دانش آموزان طراحی و اجرا شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 24 مدرسه بود که به شیوه تصادفی، مرحله ای انتخاب شدند. در بین این 24 مدرسه سهم متغیرهای جنسیت (دختر و پسر)، منطقه (روستایی و شهری) و مقطع (راهنمایی و دبیرستان) برابر بود. در هر مدرسه از بین کلاس های سوم، یک کلاس به عنوان خوشه انتخاب شد که در مجموع حدود 540 دانش آموز استان را شامل می شدند. به هر یک از این دانش آموزان چند پرسشنامه داده شد. پرسشنامه های مربوط به ابعاد هویت (فردی، اجتماعی و دینی). به مربیان پرورشی مدارس مذکور نیز پرسشنامه ای در جهت ارزیابی میزان فعالیت مدرسه در سال تحصیلی 89-90 ارائه شد. یافته های پژوهش در وهله اول نشان داد که دانش آموازن از بعد هویت فردی از وضعیت مطلوبی برخوردارند؛ اما در بعد هویت اجتماعی و دینی اگرچه میانگین نمره آنها بالاتر از متوسط بود اما با وضعیت مطلوب فاصله داشت. به گزارش مربیان پرورشی، سطح فعالیت پرورشی 34% مدارس بالاست و حدود همین مقدار در حد متوسط و پایین است؛ که نمی تواند خیلی مطلوب ارزیابی شود. در این میان، مدارس دخترانه از پسرانه، و مدارس شهری از روستایی عملکرد بهتری دارند. در رابطه با محور اصلی این پژوهش، تحلیل داده ها نشان داد که در حالت کلی، بین میزان فعالیت پرورشی مدرسه و سه بعد هویتی فردی، اجتماعی، و دینی، تنها بین فعالیت های پرورشی و هویت اجتماعی رابطه مثبت معنادار مشاهده شد و در دو مورد دیگر رابطه معناداری مشاهده نشد. بررسی همین رابطه به تفکیک متغیرها نشان داد که از مجموع24 رابطه، در 19 مورد رابطه معنادار مشاهده نشد، 3 مورد رابطه منفی را نشان داد و تنها در 2 مورد رابطه مثبت مشاهده شد. و این می تواند به معنای آن باشد که فعالیت های پرورشی سهم به سزایی در شکل گیری ابعاد هویتی دانش آموزان نداشته اند.توجه و نظارت بیشتر به مدارس پسرانه و روستایی از جمله پیشنهادهای پایانی این پژوهش است.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر آموزش روان درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی بر رضایت زناشویی زنان و مردان متأهل انجام گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه شاهد است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره الفبای زندگی در بهار و تابستان سال 1389 بودند. نمونه پژوهش شامل 32 زن و مرد متأهل بود که از بین داوطلبین شرکت در پژوهش، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. زنان و مردان متأهل گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه تحت آموزش به شیوه روان درمانی مبتنی برکیفیت زندگی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه رضایت زناشویی Enrich بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS و روش آماری تحلیل کواریانس و Mancova تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین نمرات رضایت زناشویی گروه آزمایش و شاهد در مرحله پس آزمون وجود داشت (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که کیفیت زندگی درمانی نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و شاهد را در پس آزمون در ابعاد تحریف آرمانی، رضایت زناشویی، روابط، حل تعارض، اوقات فراغت و جهت گیری مذهبی افزایش داده است (05/0 < P) و تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه شاهد و آزمایش در مرحله پس آزمون در ابعاد مدیریت مالی، رابطه جنسی، شیوه فرزندپروری، خانواده و دوستان و مساوات طلبی نقش ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر، شاهدی بر مفید و مؤثر بودن روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی، در مداخلات خانواده است.
مقایسه کیفیت زندگی (و ابعاد آن) در زنان مطلقه و غیرمطلقه و رابطه آن با ویژگیهای جمعیت شناختی در شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه کیفیت زندگی زنان مطلقه و غیرمطلقه در شهر شیراز و بررسی رابطه بین ویژگیهای جمعیت شناختی زنان مطلقه با کیفیت زندگی آنها بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهر شیراز که تا 24 ماه قبل از اجرای تحقیق، حکم قطعی طلاق آنها صادر گردیده بود و نیز کلیه زنان غیرمطلقه ساکن شهر شیراز تشکیل دادند. بدین منظور 65 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان زنان مطلقه و 63 نفر از میان زنان غیرمطلقه که از نظر ملاک های سن، تحصیلات و مکان زندگی با زنان مطلقه همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه 26 سوالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (68/0=α) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته بود. داده های تحقیق با استفاده از تحلیل آماری t و F و برنامه کامپیوتری SPSS11.5 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات کلیه ابعاد کیفیت زندگی (سلامت فیزیکی، روان شناختی، روابط اجتماعی و محیط زندگی) زنان مطلقه به طور معناداری کمتر از زنان غیرمطلقه است (01/0P<).همچنین در تحلیل داده ها از بین متغیرهای جمعیت شناختی، متغیر سن (در 2 بعد روان شناختی (01/0P<) و روابط اجتماعی(05/0P<)) و تحصیلات رابطه معناداری با ابعاد کیفیت زندگی زنان مطلقه داشت، اما رابطه بین سایر متغیرهای جمعیت شناختی و کیفیت زندگی معنادار نبود (05/0P>).
بررسی رابطه پنج عامل شخصیتی NEO-FFI با رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیت و رضایت زناشویی بود. جامعه آماری تحقیق، مردان و زنان متأهل شهر تبریز بودند که از بین آنها160 نفر(80 زن و 80 مرد) با روش نمونه گیری چندمرحله ای (تصادفی + خوشه ای) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (47 سؤالی) و پرسشنامه شخصیت (60سؤالی ) NEO-FFI جمع آوری شدند. تحلیل داده ها در ابتدا با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و سپس تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که رابطه معناداری بین ویژگی های شخصیت و رضایت زناشویی وجود دارد. از بین ابعاد شخصیت روان رنجورخویی و پذیرا بودن به ترتیب سهم بیشتری در پیش بینی متغیر رضایت زناشویی داشتند.
بررسی رابطه استرس شغلی با رضایت زناشویی در کارکنان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین استرس شغلی و رضایت زناشویی زنان شاغل در وزارت کار و امور اجتماعی انجام گرفته است. دو پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ ال رایس (1992) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1997) توسط 100 نفر از کارمندان زن شاغل در وزارت کار و امور اجتماعی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند تکمیل و بررسی شد. نتایج نشان داد که زنان شاغل دچار استرس شغلی می باشند. نتایج هم چنین نشان می دهد که ضریب همبستگی منفی (392/0- = r ، 001/0 >P) بین استرس شغلی و رضایت زناشویی وجود دارد. بین رضایت زناشویی و روابط بین فردی (328/0-= r، 5/0>(P در متغیرهای استرس شغلی ضریب همبستگی منفی وجود دارد. بین دیگر متغیرهای استرس شغلی یعنی وضعیت جسمانی و علائق شغلی و رضایت زناشویی رابطه ای وجود ندارد. بین متغیر استرس شغلی با متغیر رضایت زناشویی روابط دوتایی ضریب همبستگی منفی (364/0-=r، 05/0 > (Pوجود دارد، بین متغیر استرس شغلی با متغیر رضایت زناشویی روابط جنسی ضریب همبستگی منفی (315/0-= r، 05/0 >P) وجود دارد. بین متغیر استرس شغلی و دیگر متغیرهای رضایت زناشویی همبستگی مشاهده نشد.
آسیب شناسی شغلی
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کالبدشکافی سبک زندگی در جامعه سرمایه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن نظام سرمایه داری منجر به گسترش، نهادینه شدن و بازتولید ارزش های فرهنگی- اجتماعی این نظام در عرصه جهانی شده، که یکی از نتایج آن رسوخ و هنجار شدن مؤلفه های «زندگی روزمره» و «سبک زندگی»، براساس اصول و جامعه مطلوب نظام سرمایه داری است.به عبارت دیگر، نظام مذکور، صرفاً در یک مکانیسم تولید و شیوه مدیریت اقتصاد جامعه، تعریف و خلاصه نمی شود،بلکه به مثابه یک نظام فراگیر، شامل هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اقتصاد، سیاست، امنیت و نیز فرهنگ خاص و مطلوب خود است،که در نتیجه حاکمیت آن، طبیعتاً و الزاماً، سبک زندگی خاصی را توصیه، تبلیغ، نهادینه و بازتولید می کند. به عبارت دیگر، نظام سرمایه داری، انسان سازی و جامعه سازی می کند. هر چند به تعبیر «اسپیواک»، در تلاش برای انکار و اختفای تار و پود بافته خود و عدم افشای ابعاد فرهنگی- اجتماعی خویش است. دغدغه کنونی کشور در لزوم طراحی و تدوین سبک زندگی بومی و اسلامی، ابتدا ضرورت شناخت مؤلفه های سبک زندگی هژمون (سرمایه داری) را نشان می دهد. لذا مقاله حاضر،در نظر دارد با طرح این پرسش اصلی که مؤلفه های سبک زندگی مطلوب نظام سرمایه داری کدامند و چه ارتباط معنادار و مفصل بندی با هم دارند؟ به دنبال فهم و کالبدشکافی این مؤلفه ها کنکاش کند. در پاسخ و فرضیه نیز نگارندگان بر این عقیده اند که، لزوم بیشینه سازی و اصالت سود و رفاه و انباشت سرمایه در این نظام، مؤلفه هایی را در حوزه فرهنگ عمومی، جامعه سازی، شهرسازی، معماری و نهایتاً سبک زندگی در جامعه سرمایه داری ایجاد و بازتولید می کند که از جمله آنها می توان به: «سرعت»، «مصرف زدگی»، «کالایی شدن»، «ماتریس زیبایی شناختی سرمایه داری»، «نظام نشانه شناسی معنایی سرمایه داری»، «آرایش تکنولوژیکی»، «اصالت سود» و ... اشاره نمود.برای فهم و ارزیابی این مؤلفه ها، نگارندگان از چارچوب تئوریک ترکیبی شامل: مکتب فرانکفورت، مکتب گرامشی و نظریات مطالعات فرهنگی بهره جسته اند.
معنویت، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پرستاران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان و رابطه معنویت، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پرستاران شهر تهران بود. بدین منظور از یک طرح پژوهشی توصیفی از تحلیل رگرسیون استفاده شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه ای شامل 397 پرستار (307 زن، 75 مرد) از بیمارستان های تهران انتخاب شدند. آنها چهار پرسشنامه معتبر معنویت و مراقبت معنوی، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که پرستاران رضایت شغلی کم و در عین حال تعهد سازمانی متوسط و بالاتر از متوسط و همچنین احساس معنوی و مراقبت معنوی بالا و استرس شغلی بالاتر از متوسط داشتند. نتایج ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که استرس شغلی با سه متغیر دیگر پژوهش رابطه منفی دارد. علاوه بر این، معنویت، تعهد سازمانی و استرس شغلی پیش بین های معناداری (P<0.05) برای رضایت شغلی پرستاران بودند.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش آسیب های ناشی از خیانت همسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زوج درمانی متمرکز بر هیجان، یکی از شیوه های درمانی زوجین می باشد که بر چرخه های منفی تعاملی پایدار در اثر آسیب پذیری هیجانی عمیق توجه دارد. این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش آسیب های ناشی از خیانت همسر صورت گرفت.
مواد و روش ها: روش تحقیق، یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است. نمونه آماری شامل 30 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش (16 زوج) و شاهد (14 زوج) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه افسردگی Beck، پرسش نامه استرس پس از سانحه، پرسش نامه صمیمیت زوجین و پرسش نامه انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب بود. گروه آزمایش 8 جلسه زوج درمانی هیجان مدار دریافت کردند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA یا Multivariate analysis of variance) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: زوج درمانی هیجان مدار، افسردگی و علایم استرس پس از سانحه را کاهش داده است و باعث افزایش بخشودگی و صمیمیت شده است. نتایج پی گیری پس از یک ماه نشان داد که بین گروه آزمایش و شاهد در نمرات افسردگی، علایم استرس پس از سانحه، بخشش و صمیمیت تفاوت وجود دارد و اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بعد از یک ماه باقی مانده است (01/0 < P).
نتیجه گیری: زوج درمانی هیجان مدار در کاهش افسردگی و علایم استرس پس از سانحه و افزایش صمیمیت و بخشودگی همسران مردان عهدشکن زناشویی هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت مؤثر بود.
بررسی اثر کوتاه مدت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله-ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر کوتاه مدت آموزش مدیریت والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند می باشند.
نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب و شیوه فرزندپروری آن ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا باوم-ریند مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 22 نفر از مادرانی که دارای شیوه فرزندپروری ناکارآمد بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (12n=) و گواه (12n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در طول دوره آموزش، 3 نفر از مادران گروه آزمایش از شرکت در جلسات خودداری کردند، ولی تعداد افراد گروه گواه ثابت ماند. شیوه های فرزندپروری مادران دو گروه، بلافاصله پس از پایان جلسات آموزشی، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون ـ پس آزمون شیوه های فرزندپروری در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل-گیرانه مادران گروه آزمایشی پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغیرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (01/0P<)، در مقابل شیوه فرزندپروری مقتدرانه در گروه آزمایش نسبت به گواه افزایش یافته است (05/0P<). این نتایج نشان می دهند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای را تغییر می دهد. با توجه به این که روابط معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و بروز، شدت و تداوم بیماری کودکان وجود دارد، لذا با آموزش برنامه هایی که شیوه فرزندپروری والدین را مورد هدف قرار می دهند، می توان مشکلات رفتاری کودکان را کاهش داد.
سوءاستفاده از حق طلاق و راهکارهای قانونی مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موجب قانون مدنی، طلاق از اختیارات مرد است. تنها محدودیتی که در قانون ما نسبت به اعمال این حق وجود دارد لزوم مراجعه به دادگاه و رعایت شرایط اغلب شکلی می باشد. وجود حقی با چنین گستردگی خودبه خود ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد و اعمال یا عدم اعمال نابه جای آن موجب اضرار زوجه و تحمیل فشارهای ناموجهی بر او گردد. در این پژوهش کوشیده شده به سوءاستفاده از حق طلاق و راه های جلوگیری از آن پرداخته شود و طرق جبران خسارت از زنان مطلقه مورد بررسی قرار گیرد. آن چه از منابع فقهی استنباط می گردد آنست که اگرچه طلاق در دست مرد است اما طلاق های ناموجه و بی جهت امری مذموم و ناپسند دانسته شده اند. در قوانین نیز به طور پراکنده حمایت هایی از زنان در این خصوص صورت گرفته اما هیچ وقت کافی نبوده است. روش هایی که قانون گذار به منظور جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق مقرر کرده: طلاق خلع، مبارات و طلاق قضائی می باشد. این روش ها در مواردی اعمال می گردند که مرد با عـدم اعمال نابه جای حق طلاق، زن را وادار به ادامه زندگی مشترکی کند که برای او دشوار و غیرقابل تحمل است. به نظر می رسد بتوان جهت جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق خصوصاً در مواردی که با اعمال نابه جا و ظالمانه آن مواجه هستیم راهکارهای دیگری نیز ارائه داد. از جمله می توان به سلب اثر مورد نظر سوءاستفاده کننده از طلاق و الزام به جبران خسارت از زنی که در اثر وقوع طلاق متحمل صدماتی شده است، اشاره نمود.
تأثیر روابط قبل از ازدواج بر تعارضات زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روابط قبل از ازدواج بر تعارضات زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه های دولتی شهر تهران انجام شده است. حجم نمونه مورد بررسی 80 نفر می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و آزمودنی ها به دو پرسش نامه، پرسش نامه شماره یک که صرفا یک پرسش نامه اطلاعاتی، جمعیت شناختی است و عدم رابطه یا وجود رابطه قبل از ازدواج را می سنجد و دیگری پرسش نامه MCQ پاسخ داده اند. روش آماری مورد استفاده شامل آزمون T برای مقایسه بین میانگین های دو گروه مستقل می باشد. نتایج نشان داد که 1- تعارضات زناشویی در دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه داشته نسبت به افرادی که رابطه نداشته اند کمتر است و تفاوت بین این دو گروه معنادار می باشد. 2- کاهش همکاری زوجین در دانشجویانی که رابطه داشته اند نسبت به افرادی که رابطه نداشته اند کمتر بوده و نتایج حاصله نشان داد بین این دو گروه نیز تفاوت معناداری وجود دارد. 3- با وجود این که کاهش رابطه جنسی زوجین در دانشجویانی که رابطه داشته اند نسبت به افرادی که رابطه نداشته اند کمتر است ولی این تفاوت معنادار نمی باشد. 4- میزان افزایش واکنش هیجانی نیز در دانشجویانی که رابطه داشته اند کمتر از گروه دیگر بوده است و این تفاوت نیز معنادار می باشد. 5- در دو مولفه کاهش رابطه با خانواده همسر و دوستان و افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود گرچه تفاوت به نفع دانشجویانی که رابطه داشته اند می باشد ولی این تفاوت معنادار نیست و در مجموع بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد و دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه داشته اند نسبت به دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه نداشته اند کمتر امور مالی را از یکدیگر جدا می کنند.
بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و عوامل فردی – خانوادگی با رضایت زناشویی در کارکنان اداره های دولتی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه ویژگیهای شخصیتی (روان رنجورخویی، برونگرایی، بازبودن، توافق و وجدانی بودن) و عوامل فردی – خانوادگی (طول مدت ازدواج، وضعیت اقتصادی، تعداد فرزندان، تحصیلات، تفاوت سنی، نوع ازدواج و سن ازدواج) با رضایت زناشویی در کارکنان اداره های دولتی شهر اهواز اجرا شد. آزمودنیها در این پژوهش 339 نفر(168 زن و 171 مرد) بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنیها به پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، پرسشنامه شخصیتی نئو (Neo-FFI) و پرسشنامه اطلاعات فردی – خانوادگی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها علاوه بر روشهای توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، از ضریب همبستگی ساده، روش رگرسیون چند مرحله ای و رگرسیون با ورود مکرر برای آزمودن فرضیه ها استفاده شد. نتایج نشان دادند که: در کل آزمودنیها عامل شخصیتی روان رنجورخویی با رضایت زناشویی رابطه منفی دارد، ولی عوامل شخصیتی برونگرایی، بازبودن، توافق و وجدانی بودن با رضایت زناشویی رابطه مثبت دارند. عوامل فردی – خانوادگی سن ازدواج، فاصله سنی، نوع ازدواج و تحصیلات با رضایت زناشویی رابطه ای ندارند. بین وضعیت اقتصادی و رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد. عوامل فردی – خانوادگی تعداد فرزندان و طول مدت ازدواج و رضایت زناشویی رابطه منفی دارند. عوامل شخصیتی و فردی – خانوادگی با رضایت زناشویی رابطه چندگانه دارند
مشاوره چیست و مشاور کیست ؟
حوزه های تخصصی: