فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۴۲ مورد.
انطباق و استانداردسازی آزمون غیرکلامی هوش اسنایدرز– اومان برای کودکان 7- 5/2 سال -7 SON-R 2) (: گزارش پایانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف انطباق، استانداردسازی و هنجاریابی آزمون غیرکلامی هوش اسنایدرز-اومان برای کودکان 7-5/2 سال ) -7 SON-R 2 ( روی یک گروه از کودکان تهران با حجم 2852 نفر (1456 پسر و1396 دختر) که با روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای از بین کودکان مهدهای کودک تحت نظارت بهزیستی و آموزش و پرورش انتخاب شدند، اجرا گردید. برای تحلیل سؤالات، مدل کلاسیک آزمون و مدل 2 پارامتری مبتنی بر نظریه سؤال- پاسخ (IRT) مورداستفاده قرار گرفت. اعتبار خرده آزمونها (موزاییکها، طبقه بندیها، موقعیتها، پازلها، قیاسها و الگوها) با استفاده از فرمول λ2 و اعتبار مقیاسهای عملی و استدلال و کل آزمون از طریق فرمول آلفای طبقه ای، به تفکیک جنسیت و کل گروه برآورد گردید. دامنه ضرایب اعتبار خرده آزمونها از 81/0 تا 88/0 و مقیاسها و کل آزمون از88/0 تا 95/0 بدست آمد. در خصوص روایی نیز تحلیلهای مختلفی صورت گرفت. از جمله این تحلیل ها می توان به تمایزگذاری سنی، تمایزگذاری گروهی و تحلیل عاملی ساختار آزمون اشاره کرد. همچنین جداول نرم برای نمره های خرده آزمونها، مقیاسها و IQ در 10 گروه سنی به فاصله 6 ماه از یکدیگر از (3،2 تا 7 سال تمام ) تهیه گردید. بطور کلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون موردبحث از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و با اطمینان می توان از آن، جهت سنجش هوش کلی کودکان 7-5/2 سال استفاده کرد.
ارزیابی تراز تواناییهای شناختی ریاضی (فضا و عدد) و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی و سن عقلی و جنسیت
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی درک مفاهیم بنیادی ریاضی و بررسی رابطه بین تواناییهای شناختی ریاضی و عملکرد دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی استان مازندران براساس نظریه پیاژه انجام شده است. برای پوشش دادن کامل اهداف تحقیق 16 فرضیه فرعی بررسی شد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانشآموزان پسر و دختر پایههای اول تا پنجم مشغول به تحصیل در استان مازندران در سال تحصیلی 86 ـ 1385 تشکیل دادند. بهطور کلی تعداد 200 آزمودنی (100 پسر و 100 دختر) در پنج پایه تحصیلی ابتدایی مورد آزمون تشخیص تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه قرار گرفتند. از این تعداد از هر پایه تحصیلی 20 دانشآموز انتخاب شدند. در مجموع از هر پایه تحصیلی 40 دختر و پسر آزمودنیهای این مطالعه را تشکیل دادند. ابزارهای این مطالعه را آزمون تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه، آزمون هوشآزمای گودیناف و محاسبه میانگین نیمسال قبل تمامی دروس تشکیل دادند. یافتهها نشان داد که سطح عملکرد پایههای اول تا پنجم ابتدایی در مفاهیم دوازدهگانه ریاضی متفاوت است. بین پایههای تحصیلی در ادراک فضایی نقطه، مفهوم ضرب و مفهوم کسر تفاوت معنادار وجود دارد، ولی در مورد سایر تواناییها تفاوت معنادار نیست. بین تواناییهای شناختی ریاضی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزان پایههای تحصیلی مختلف دوره ابتدایی همبستگی وجود دارد. بین تواناییهای شناختی ریاضی و سن عقلی دانشآموزان پایههای مختلف مقطع ابتدایی همبستگی معنادار وجود ندارد. بین میزان توانایی شناختی ریاضی پسران و دختران تفاوت معنادار وجود ندارد سطح خطاپذیری در تمامی موارد تعیین شده است (P< 0/5).
پیش بینی ارزیابی معلم از عملکرد دانش آموز با استفاده از آزمون توانایی های شناختی میکر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی ارزیابی معلم از عملکرد دانش آموز در دروس تاریخ، اجتماعی، دیکته و انشاء با استفاده از آزمون توانایی های شناختی میکر بود.
روش: 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمون توانایی های شناختی میکر روی کلیه نمونه ها انجام شد و به علاوه عملکرد دانش آموزان در دروس مربوطه در یک مقیاس لیکرتی از یک تا پنج به وسیله معلم ارزیابی شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. متغیرهای پیش بین در پژوهش حاضر، زیرمقیاس های 26 گانه آزمون میکر و متغیر ملاک ارزیابی معلم بود.
یافته ها: تحلیل رگرسیون نشان داد که بهترین متغیرهای پیش بین ارزیابی معلم از دانش آموز در درس های تاریخ و اجتماعی به ترتیب زیرمقیا س های CMU (شناخت واحدهای معنایی) (001/0p<)، CSS (شناخت نظام های نمادی) (01/0p<) و NSS (تولید همگرای نظام های نمادی) (05/0p<) و بهترین متغیرهای پیش بین ارزیابی معلم از دانش آموز در دیکته و انشاء به ترتیب زیرمقیاس های NST (تولید همگرای تبدیلات نمادی) (001/0p<)، NSS (01/0p<)، CMU (05/0p<)، CSS (05/0p<) و DFU (تولید واگرای واحدهای تصویری) (05/0p<) بود.
نتیجه گیری: با استفاده از زیرمقیاس های آزمون میکر می توان توانمندی های دانش آموزان را شناسایی نمود و چنانچه در این زمینه ها نواقصی وجود داشته باشد با مداخله به موقع و آموزش نسبت به رفع آنها اقدام کرد.
ساخت و هنجاریابی آزمون هوش هیجانی بر اساس نظریه ای موجود و فرهنگ بومی برای دانش آموزان شهرستان ارومیه
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، پاسخ به این سوال است که آیا می توان بر اساس نظریه های موجود و فرهنگ بومی برای نوجوانان ایرانی آزمون هوش هیجانی ساخت و سپس آن را برای جامعه ایران هنجاریابی کرد؟ برای این منظور ابتدا نظریه های هوش هیجانی مورد مطالعه قرار گرفتند و با هم مقایسه شدند. سپس در حوزه های مختلف مولفه های انتخاب شدند. سوالاتی در ارتباط با مولفه ها نوشته شد و سعی شد که در محتوا و شکل ظاهری سوالات فرهنگ بومی در نظر گرفته شود. برای وقوف به مشکلات احتمالی، آزمون محقق ساخته، به 35 نفر از دانش آموزان دبیرستانی داده شد. بر اساس بررسی مقدماتی تعدادی از سوالات تغییر یافتند و تعدادی نیز حذف شدند. آزمون محقق ساخته به همراه آزمون بار-آن اجرا گردید. آزمونی ها 362 نفر دانش آموز دبیرستانی بودند (183 پسر و 179 نفر دختر) که بطور تصادفی از میان دانش آموزان کلاسهای دوم و سوم دبیرستان ها انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پژوهش، روشهای آماری، میانگین، انحراف استاندارد، رتبه درصدی، همبستگی پیرستون، آزمون های کرویت بارتلت، کفایت نمونه برداری (KMO)، تحلیل عاملی با چرخش واریماکس و آلفای کرانباخ بکار گرفته شد. یافته ها نشان داد که آزمون محقق ساخته ویژگی ها و ملاک یک آزمون هوش هیجانی معتبر را دارا می باشد. یافته ها همچنین عامل جدیدی را معرفی کرد که نشان دهنده تاثیرات فرهنگی می باشد.
مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی در مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر، آزمون دیداری حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت بود. پس از ارزیابیهای متعدد بر اساس تفاوت معنادار بین هوشبهر کلامی و عملی و نمرات مقیاس درجهبندی دانشآموزان: تشخیص اولیه کودکان دارای اختلالات یادگیری (مایکل باست، 1971) دو گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی از میان مراجعهکنندگان به مراکز اختلالات یادگیری سازمان کودکان استثنایی شهر شیراز شناسایی شدند. اطلاعات لازم بهمنظور انجام این پژوهش با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت از 52 آزمودنی دختر و پسر 6 تا 11 ساله دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی (23 نفر) و دارای اختلالات یادگیری کلامی (29 نفر) جمعآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آزمون T مستقل با روش تصحیح بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که:
1ـ میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در خردهآزمونهای اطلاعات، شباهتها، حساب و واژهها از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معنادار بالاتر است. و در خردهآزمون حساب برخلاف سایر زیرآزمونها میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه اختلالات یادگیری کلامی پایینتر است.
2ـ تفاوت معناداری در تمام خردهآزمونهای عملی مقیاس تجدیدنظرشده هوشی وکسلر بجز تطبیق علایم در دو گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و دارای اختلالات یادگیری کلامی وجود دارد. میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معناداری کمتر است.
3ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است.
4ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در تمام بخشهای مقیاس ریاضیات ایران کیمت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است.
با استفاده از نتایج فوق تشخیص اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی با استفاده از نیمرخ نمرات در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظرشده هوشی وکسلرکودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی مت امکانپذیر بوده و استفاده از هر سه مقیاس توصیه میشود.
"
" تهیه و بررسی روایی و اعتبار آزمون هجی کردن در دانش آموزان کلاس اول ابتدایی در تهران "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: این مطالعه با هدف تهیه آزمون هجی کردن و تعیین روایی و اعتبار آن در پایه اول ابتدایی به منظور بررسی تأثیر طول کلمه بر خطاهای هجی کردن انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی و از نوع ابزار سازی و اعتبارسنجی می باشد. جمعیت مورد مطالعه دانش آموزان کلاس اول ابتدایی (یک کلاس از مدرسه دخترانه و یک کلاس از مدرسه پسرانه) از منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران می باشند که به صورت آسان و غیر تصادفی انتخاب شدند. ابتدا کلمات کتاب «بنویسیم» پایه اول ابتدایی بر اساس طول کلمه (ساختار هجایی) مورد بررسی قرارگرفت. سپس از میان 494 کلمه موجود در کتاب فارسی، 241 کلمه که حاوی تمام ساختارهای هجایی بودند، برای انتخاب به صاحب نظران داده شد. بر اساس نظر آنان از میان 241 کلمه، 40 کلمه انتخاب گردید. این کلمات توسط دو آزمونگر در طی دو مرحله به تفکیک به دانش آموزان پایه اول ابتدایی به صورت دیکته گفته شد و خطاهای دیکته تعیین و با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که ضریب همبستگی بین اجراهای متوالی بالا است. همچنین مقایسه میانگین تعداد خطاها در نوبت های مختلف اجرا نشان می دهد که در پسران اختلاف میانگین از نظر آماری معنی دار نیست (مقدار p به ترتیب در دو مرحله اجرا توسط آزمونگر اول و دوم عبارت است از: 33/0 = P و 56/0 = P)، اما در دختران بین میانگین تعدادخطاهای مرحله اول و دوم از نظر آماری اختلاف وجود دارد (مقدار p به ترتیب در دو مرحله اجرا توسط آزمونگر اول و دوم عبارت است از: 002/0 P و 1= P).
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد آزمون مورد نظر از روایی و اعتبار بالایی برخوردار است و می توان از آن در پژوهشهای مورد نظر و بررسی ارتباط ساختار هجایی کلمه و خطاهای هجی کردن استفاده نمود.
"
ویژگی های روان سنجی آزمون محقق ساخته هوش کلاسیک
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظورتهیه مقیاسی برای ارزیابی هوش دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران انجام گرفته است.این مقیاس براساس نظریه ترستون تدوین شده است. سؤال ها به منظور سنجش هفت عامل هوشی؛ توانایی کلامی، سیالی کلامی، توانش عددی، سرعت ادراک، حافظه، استدلال قیاسی و درک فضایی طراحی شده است، این سؤال ها براساس تعاریف هریک از ابعاد، از میان مجموعه آزمون های بدست آمده ازمنابع و کتب موجود در زمینه آزمون های هوش گردآوری و با توجه به مسائل فرهنگی و عامل هوشی موردسنجش تغییراتی در آنها اعمال شد. مقیاس نهایی در ابتدا روی 50 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران در سه پایه تحصیلی اجرا شد. پس از اینکه روایی و پایایی اولیه آزمون مورد تأیید قرار گرفت، به منظور انتخاب گروه نمونه برای اجرای اصلی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. فرم نهایی آزمون بر روی 513 نفر از
دانش آموزان (277دخترو236پسر) شهر تهران اجرا شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS.11 تجزیه و تحلیل شد. پایایی آزمون با استفاده از روش بازآزمایی، دو نیمه کردن و کودرریچاردسون موردبررسی قرار گرفت، و برای تعیین روایی آزمون از روش روایی محتوایی، روایی ملاکی (روایی هم زمان)و روایی سازه (روایی افتراقی، همسانی درونی و تحلیل عاملی) استفاده شد. ضریب پایایی آزمون با استفاده از روش های فوق به ترتیب 85/0، 75/ 0و87/0بدست آمد. ضریب روایی پیش بین 89/0وضریب روایی همزمان با ریون 52/0بدست آمد. با توجه به معناداری T به دست آمده از مقایسه دو گروه تیزهوشان و دانش آموزان عقب مانده روایی افتراقی مقیاس نیز مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل عاملی به منظور تحلیل عوامل آزمون انجام گرفت. آزمون هوش کلاسیک هفت عامل نظریه ترستون را تأیید می کند.کلیه ضرایب بدست آمده از لحاظ آماری معنی دار می باشد.
انطباق و هنجاریابی آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: انطباق و هنجاریابی آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا برای دانشجویان
رشته های مختلف دانشگاه های شهر تهران (آزاد و دولتی).
روش: پس از ترجمه و اجرای اولیه آزمون رو ی تعدادی از دانشجویان، فرم اصلاح شده به وسیله 1000 دانشجو از پنج گروه تحصیلی علوم پزشکی، علوم انسانی، فنی و مهندسی، هنر و علوم پایه که به صورت دردسترس انتخاب شده بودند، تکمیل شد . برای تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی برای سه مهارت ارزشیابی، تحلیل و استنباط t و z دو رشته ای نقطه ای پیرسون، رتبه درصدی و نمره کل بر اساس جنس، برای هر یک از پنج گروه تحصیلی و کل دانشجویان و همچنین آزمون های همخوانی درونی (آلفای کرونباخ و دونیم کردن ) استفاده شد .
یافته ها: پایایی فرم انطباق یافته آزمون با استفاد ه از روش دونیم کردن 78/0 و با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ برای مهارت ارزشیابی 79/0 ، برای مهارت تحلیل 75/0 ، برای مهارت استنباط 91/0 و برای کل آزمون 83/0 به دست آمد. به علاوه میانگین نمرات مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان همه رشته های دانشگاه های تهران ا ز نمرات چند دانشگاه آمریکایی به طور بارز و معنی داری کمتر بود.
نتیجه گیری: پایایی فرم انطباق یافته آزمون مطلوب می باشد و هنجارهای آن برای دانشجویان شهر تهران محاسبه و ارایه شده است.
هنجاریابی، روایی و پایانی آزمون رشد ادراک دیداری فراستیگ در بین دانش آموزان پایه های اول و دوم دوره
پایایی،روایی و هنجاریابی آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون پیشرفته در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد خوارسگان
حوزه های تخصصی:
آزمون هوشی ماتریسهای پیشرونده ریون از آزمونهای معتبر هوشی است که بهمنظور سنجش و اندازهگیری هوش کلی (عامل g) از پایایی و روایی قابل قبولی برخوردار است. فرم پیشرفته این آزمون برای سنجش هوش افراد درخشان و برجسته (از نظر هوشی) و دانشجویان، ابزار سودمندی محسوب میشود. هدف این پژوهش آن بود که پایایی و روایی این آزمون برای سنجش هوش دانشجویان بررسی شود و سپس معادلهای بهره هوشی نمرات خام افراد بهدست آید. به همین منظور، از جامعه آماری دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال تحصیلی 85 ـ 1384 یک نمونه 707 نفری به روش تصادفی انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج بهدست آمده نشان داد که آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون پیشرفته بهمنظور اندازهگیری هوش عمومی دانشجویان از پایایی و روایی معناداری (01/0 P<) برخوردار است. با استفاده از روش محاسبه نمرات استاندارد (نمرات z)، معادلهای بهره هوشی در مقیاس هوشی وکسلر با میانگین 100 و انحراف معیار 15 به دست آمد. همچنین بین میانگین نمرات خام دختران و پسران در این آزمون تفاوت معناداری (01/0 P<) مشاهده نگردید. مقایسه میانگین نمرات خام آزمودنیها در سنین مختلف نشان داد که بعد از 18 سالگی تفاوت معناداری بین میانگین نمرات وجود ندارد.
بررسی روایی و اعتبار آزمون نظریة ذهن در گروهی از دانش آموزان عقب مانده ذهنی و عادی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هنجاریابی مقدماتی آزمون هوش هیجانی برادبری - گریوز "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
"هدف این مطالعه، هنجاریابی آزمون هوش هیجانی برادبری-گریوز در جامعه ی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رودهن و ساوه است. برای این منظور آزمون بر روی 600 دانشجو اجرا و ضرایب پایایی و اعتبار این آزمون و خرده مقیاسهای آن محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی اعتبار و پایایی قابل قبول در نمرات کل و خرده مقیاسهای آزمون هوش هیجانی گریوز-برادبری است.
"
انطباق و هنجاریابی آزمون هوش غیرکلامی (TONI-3)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر انطباق و هنجاریابی آزمون هوش غیرکلامی TONI-3 برای دانش آموزان 14-6 ساله شهر تهران است. بدین منظور به روش نمونه گیری چند مرحله ای از 10 منطقه آموزش و پرورش، تعداد 320 دانش آموز دختر و پسر 14-6 ساله برای اجرای فرم «الف» انتخاب و آزمون بر روی آنها اجرا شد. همین مرحله برای فرم «ب» آزمون تکرار گردید. پس از تجزیه و تحلیل سوالات به روش IRT تعداد 5 سوال از فرم الف و 5 سوال از فرم بد حذف و تعداد سوالات هر فرم به 40 مورد تقلیل یافت. در مرحله دوم تعداد 1600 دانش آموز برای هنجاریابی هر یک از فرمهای آزمون به روش نمونه گیری چند مرحله ای از 10 منطقه آموزش و پروش انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج مربوط به برآورد اعتبار آزمون نشان داد که ضریب آلفا برای فرم الف آزمون، برای سنین 14-6 سال به ترتیب 0.82، 0.83، 0.83، 0.87، 0.86، 0.81، 0.81، 0.80 و ضریب کل 0.85 بود و ضریب آلفا برای فرم ب، برای سنین ذکر شده به ترتیب 0.82، 0.79، 0.85، 0.85، 0.88، 0.80، 0.80 و برای کل آزمون 0.84 حاصل شد. همچنین ضریب همبستگی مربوط به بازآزمایی فرم الف و ب به ترتیب 0.89 و 0.90 است. در کل ضرایب مختلف نشان دهنده اعتبار نسبتا بالای این آزمون می باشد. همبستگی نمرات فرم الف و ب با آزمون ریون به میزان 0.78 و 0.74، و شواهد مربوط به روایی افتراقی حاصل از مطالعه تفاوت بین میانگین نمره های گروههای مختلف سنی، حاکی از افزایش میانگین نمرات آزمودنیها همراه با افزایش رشد آنها در دو فرم الف و ب آزمون بود، که نشانگر روایی مناسب آزمون است. در نهایت با تبدیل نمرات خام به نمرات استاندارد، جداول هنجار برای سنین 14-6 سال ارایه گردید.
انطباق و استاندارد سازی آزمون غیر کلامی هوش اسنایدرز - اومان برای کودکان 7 - 2.5 سال: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روان سنجی و عملی بودن فرم کوتاه آزمون غیرکلامی هوش اسنایدرز - اومان برای کودکان 2.5-7 سال( 7 - 2/1 SON-R 2) روی یک گروه از کودکان تهران با حجم 125 نفر ) 66 پسر و 59 دختر( که با روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای از بین کودکان مهدهای کودک تحت نظارت بهزیستی انتخاب شدند، اجرا گردید. برای تحلیل سوالات از مدل کلاسیک آزمون و مدل 2 و 3 پارامتری مبتنی بر نظریه سوال - پاسخ (IRT) استفاده گردید. اعتبار خرده آزمونها (موزاییکها، طبقه بندیها، موقعیتها و الگوها) با استفاده از فرمول ?2 و اعتبار مقیاسهای عملی و استدلال و کل آزمون از طریق فرمول آلفای طبقه ای برآورد گردید. ضریب اعتبار خرده آزمونها برای کل گروه به ترتیب 0.72، 0.71، 0.67 و 0.75 و ضریب اعتبار مقیاس عملی، استدلال و کل آزمون نیز به ترتیب 0.81، 0.76 و 0.84 است. در خصوص روایی نیز تحلیلهای مختلفی صورت گرفت. از جمله این تحلیل ها می توان به همبستگی درونی خرده آزمونها، همبستگی سوال - نمره کل، همبستگی خرده آزمون ها با مقیاس ها و کل آزمون، تمایز گذاری سنی و قدرت تمایز گذاری اشاره کرد. بطور کلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون مورد بحث از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و با اطمینان می توان از آن، جهت سنجش هوش کلی کودکان 2.5-7 سال استفاده کرد. با این حال، قبل از استاندارد سازی و هنجاریابی آن در مقیاس وسیع باید برخی از تصاویر سوالات A، 9، 10، 12، 13، 14، 8، و 15 خرده آزمون طبقه بندیها با تصاویری که برای کودکان ایرانی آشنا هستند، جایگزین گردند. علاوه بر این ترتیب سوالات نیز باید بر اساس دشواری آنها اصلاح گردد.
استاندارد سازی آزمون هوشی ویلیامز برای افراد دچار آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف انطباق و استاندارد سازی آزمون هوشی ویلیامز برای افراد دچار آسیب بینایی بر روی نمونه ای با حجم 439 دانش آموز (221 پسر و 218 دختر) شهرهای تهران و مشهد از 7 5;(پنج سال و هفت ماه) تا 6 15; (پانزده سال و شش ماه) اجرا گردید. این آزمون مشتمل بر آزمون واژگان(رهنمون) و آزمون اصلی است. همسانی درونی آزمون اصلی و رهنمون با استفاده از فرمول 20 کودر- ریچاردسون، به تفکیک گروههای سنی، برآورد گردید. دامنه ضرایب همسانی درونی آزمون اصلی 94% تا 87% (میانگین 91%) بود. ثبات زمانی آزمونها با استفاده از روش آزمون- بازآزمون مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور از بین کل نمونه هنجاری تعداد 70نفر به طور تصادفی انتخاب و مجددا توسط همان آزمونگران، آزمون شدند. فاصله بین دو اجرای آزمون 3 تا 4 ماه بود. ضریب همبستگی بین دو بار اجرای آزمون اصلی 0.88 و آزمون رهنمون 0.87 بود. اندازه ضرایب نشان دهنده این است که آزمونها از ثبات زمانی قابل قبولی برخوردارند و خطای نمونه برداری زمانی آنها اندک است.روایی محتوایی، ملاکی و سازه آزمون اصلی با استفاده از روشهای مناسب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحلیلها حاکی است که این آزمون یک ابزار روا در سنجش هوش کلی افراد نابینا و نیمه بینا است. جداول هنجاری برای نمرات خام آزمون اصلی و رهنمون در 20 گروه سنی به فاصله 6 ماه از یکدیگر (از 7;5 تا 6;15 ) تهیه گردید. علاوه بر این معادلهای سنی متناظر با نمرات خام آزمون اصلی محاسبه گردید. به طور خلاصه نتایج حاصل از بررسی ویژگیهای روان سنجی آزمون حاکی از معتبر و روا بودن استنباطهای حاصل از نمرات آن است و کاربران می توانند با اطمینان خاطر از آن استفاده کنند