فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۹۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه امنیت شغلی با تعهد سازمانی و رفتارهای ضدتولید بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود. از این جامعه، 312 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه امنیت شغلی، پرسشنامه تعهد سازمانی و مقیاس کجروی در محیط کار استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS-20 انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که امنیت شغلی با تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری دارد (0001/0 >p ، 43/0 = β). همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین امنیت شغلی و رفتارهای ضدتولید منفی و معنی دار است (003/0 >p ، 17/0- = β).
بررسی رابطه علی رفاه کارکنان با چابکی سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه علی رفاه کارکنان با چابکی سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ای کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان بود. از این جامعه تعداد 219 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه رفاه کارکنان و چابکی سازمانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی، الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری بیانگر آن بود که رفاه کارکنان اثر مثبت و معنی داری بر چابکی سازمانی دارد.
رابطه علی آموزش با قصد کارآفرینی: نقش انگیزه های کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه علی آموزش با قصد کارآفرینی با توجه به نقش انگیزه های کارآفرینی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان رشته های مهندسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که تعداد 328 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های آموزش کارآفرینی سوئیتاریس، انگیزه کارآفرینانه تائورمینا و کین می-لائو و قصد کارآفرینی لینان و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از نرم افزارSPSS23 و Smart PLS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش های کارآفرینی با انگیزه های کارآفرینی و قصد کارآفرینی رابطه مثبت و معنی دار داشت. همچنین انگیزه های کارآفرینی با قصد کارآفرینی نیز رابطه مثبت و معنی دار داشت. علاوه بر این، نتایج حاصل از بررسی اثرات غیرمستقیم نشان داد که آموزش کارآفرینی از طریق متغیر انگیزه های کارآفرینی با قصد کارآفرینی رابطه غیرمستقیمی دارد، لذا نقش میانجی گر انگیزه های کارآفرینی در رابطه بین آموزش با قصد کارآفرینی مورد تأیید قرار گرفت.
تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی: یک مطالعه فراتحلیل
حوزه های تخصصی:
کار و خانواده اجزای اساسی زندگی هر فرد هستند و هر کدام بخشی از هویت و رفتار فرد را شکل می دهند. فرد در اجرای الزامات نقش این دو بخش ممکن است دچار تعارض شود. پژوهش های مختلفی در مورد تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی، استرس شغلی و ترک شغل کارکنان انجام شده اند و ضرایب همبستگی متفاوتی به دست داده اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر ترکیب نتایج این پژوهش ها با استفاده از تکنیک فراتحلیل بود. در این فراتحلیل، ۱۵ پژوهش واجد شرایط که طی سال های ۱۳۹۰ تا 1395 انجام شدند، با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش های منتخب ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد فرسودگی شغلی مسلچ و تعارض کار-خانواده گرین هاوس و بیوتل بودند. نتایج ارزیابی آماری حاکی از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی برد. اندازه اثر ترکیبی ثابت و تصادفی متغیر تعارض کار-خانواده بر متغیر فرسودگی شغلی در حد نسبتاً قوی و به ترتیب به میزان 0.694 و 0.704 به دست آمد.
تأثیر قالب های فکری جنسیتی بر عدم ارتقاء شغلی در کارکنان زن
حوزه های تخصصی:
هدف در این پژوهش بررسی تأثیر قالب های فکری جنسیتی بر عدم ارتقاء شغلی کارکنان زن است. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. آلفای کرونباخ محاسبه شده، بیانگر قابلیت اعتماد خوب پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کارمندان زن در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 149 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین عدم ارتقاء شغلی زنان و قالب های فکری جنسیتی رابطه وجود دارد. در میان متغیرهای زمینه ای، فقط سطح تحصیلات به عنوان عامل تأثیر گذار بر عدم ارتقاء شغلی زنان و قالب های فکری جنسیتی است.
اثر تعارض کار-خانواده بر آمادگی به اعتیاد: نقش واسطه ای استرس شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تعارض کار-خانواده بر آمادگی به اعتیاد با میانجی گری استرس شغلی بود. نمونه 292 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری بودند که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه تحقیق را کامل کردند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. طبق نتایج حاصل الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار بود. اثر مثبت مستقیم تعارض خانواده-کار و استرس شغلی بر آمادگی به اعتیاد و تعارض کار-خانواده و تعارض خانواده-کار بر استرس شغلی مورد تأیید قرار گرفت. اثر مثبت مستقیم تعارض کار-خانواده بر آمادگی به اعتیاد مورد تأیید قرار نگرفت. اثر غیرمستقیم تعارض کار-خانواده و تعارض خانواده-کار بر آمادگی به اعتیاد از طریق استرس شغلی تأیید شد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در محیط کار بر تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران بیمارستان های شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر اهواز در سال 1397 بود. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 40 نفر از پرستاران با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس تعارض بین فردی در محیط کار و مقیاس بی نزاکتی در محیط کار بود. در مورد گروه آزمایش، مداخله درمانی شامل 3 جلسه آموزش مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد در محیط کار بود، درحالی که اعضای گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه ازلحاظ تعارض بین فردی (426/160 = F، 001/0 = p) و تجربه بی نزاکتی (485/164 =F ، 001/0= p) تفاوت معنی داری وجود دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی شده است.
رابطه خودشیفتگی مدیران با سکوت سازمانی کارکنان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه خودشیفتگی مدیران با سکوت سازمانی کارکنان شهر هشترود بود. حجم جامعه مورد مطالعه 319 نفر از کارکنان ادارات دولتی شهرستان هشترود بودند که 175 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین ابعاد خودشیفتگی مدیران با سکوت سازمانی کارکنان ادارات دولتی شهرستان هشترود رابطه مستقیم و معنی دار بود.
رابطه ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان نظامی شرکت کننده در دوره آموزشی عالی رسته ای تشکیل دادند که تعداد 76 نفر از آن ها به طور تصادفی ساده به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون بودند. نتایج محاسبه ضرایب همبستگی ساده پیرسون نشان داد بین تمام ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان ابعاد خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی تنها تاب آوری توانست به طور معناداری عملکرد شغلی را پیش بینی کند. 8/15 درصد از واریانس عملکرد شغلی توسط تاب آوری تبیین شد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و اهمال کاری سازمانی در کارکنان بیمارستان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین ویژگی های شخصیتی و اهمال کاری سازمانی در بین کارکنان شاغل در بیمارستان بود. نمونه شامل 100 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بخش های مختلف درمانی و اداری بیمارستان شهید باهنر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پرسشنامه 16 عاملی شخصیت کتل و اهمال کاری سازمانی بود. نتایج حاکی از آن است که عامل های N، Q 2 و Q 4 (01/0>p) از ویژگی های شخصیتی با خرده مقیاس ناکارآمدی از اهمال کاری، عامل های N و Q 4 (01/0>p) با خرده مقیاس های بیزاری از تکلیف و تشویش ذهنی و عامل Q1 (05/0>p) با خرده مقیاس تشویش ذهنی همبستگی مثبت معنی دار دارند. همچنین یافته های تحلیل آماری رگرسیون نشان می دهد عامل های N، Q 2 و Q 3برای خرده مقیاس ناکارآمدی و عامل های N، Q 1، Q 2 و Q 4 برای خرده مقیاس تشویش ذهنی و عوامل N و Q 4 برای خرده مقیاس بیزاری از تکلیف (05/0>p) پیش بینی کننده مناسبی هستند.
اثربخشی آموزش هوش سازمانی بر بهره وری سازمانی و جامعه پذیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش سازمانی بر بهره وری سازمانی و جامعه پذیری سازمانی کارکنان دچار استرس شغلی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر کارکنان تحت استرس بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گمارش شدند (20 نفر در هر گروه). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استرس شغلی، بهره وری و جامعه پذیری سازمانی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش هوش سازمانی باعث افزایش بهره وری و جامعه پذیری سازمانی کارکنان تحت استرس شده است.
رابطه تغییر سازمانی با فلات زدگی شغلی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، برسی رابطه تغییر سازمانی با فلات زدگی شغلی بود. جامعه آماری شامل 400 نفر از تمامی کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی ایلام بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی می باشد و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه استاندارد تغییر سازمانی و فلات زدگی شغلی بود. سنجش پایایی دو پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت که به ترتیب 95/0 و 90/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها ضرایب همبستگی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 بکار گرفته شد. یافته ها نشان داد که بین تغییر سازمانی و فلات زدگی شغلی با ضریب همبستگی 77/0 رابطه معنی داری وجود دارد. بنابراین، شاخص عاطفی با ضریب همبستگی 70/0، شاخص شناختی با ضریب همبستگی 69/0 و شاخص رفتاری با ضریب همبستگی 74/0 با فلات زدگی شغلی رابطه معنی داری دارد. تغییر سازمانی به عنوان متغیر ویژه تأثیرگذار بر شدت فشار روانی ناشی از فلات زدگی شناخته شد. در راستای تجدید ساختارها و تغییر در محیط سازمان ها، موضوع فلات زدگی شغلی به عنوان یک موضوع جدی برای سازمان ها مطرح می باشد.
شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های عصبی تحت تأثیر روابط افراد است و اگر روابط خوبی بین افرد باشد، روابط مطلوبی نیز بین اعصاب شکل خواهد گرفت. به منظور بهبود عملکرد سازمان ها هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب بوده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ نوع روش آمیخته است. جامعه آماری در بخش اول کلیه متون مربوط به رهبری مبتنی بر علم اعصاب است و در بخش دوم جامعه آماری خبرگان در حوزه مطالعاتی رهبری مبتنی بر اعصاب می باشند که تعداد 15 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با توجه به ماهیت موضوع جهت تأیید مؤلفه ها از نظرات آنان استفاده شد. سپس جهت تعیین مؤلفه های رهبری از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. بر اساس نظر خبرگان، 15 مؤلفه خلق چالش های جدید و تشویق به آن، همدلی، ایجاد فضایی برای تجربیات مثبت، رفتار اخلاقی در تصمیم گیری، امیدبخشی، آزادی عمل، اعتماد متقابل، ارتباطات سازنده و صمیمی، شفافیت، حمایت گری، شور و شوق، ارائه بازخورد عملکرد، طراحی سیستم پاداش دهی، قدردانی و عدالت شناسایی شدند. رهبری مبتنی بر علوم اعصاب با تحریک مؤلفه های رفتاری منجر به ترشح مثبت هورمون در مغز کارکنان می شود و در این شرایط شاهد بروز رفتارهایی مانند خلاقیت، مشارکت، تعهد و تعلق سازمانی و ارتقای هویت سازمانی و... هستیم و در نتیجه نفوذ رهبر در قلب و رفتار کارکنان افزایش می یابد.
رابطه رهبری اخلاق مدار، شادی در کار و احساس انرژی با رفتار شهروندی سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه بین متغیرهای رهبری اخلاق مدار، شادی در کار و احساس انرژی با رفتار شهروندی سازمانی در پرستاران شهر اصفهان بود. شرکت کنندگان در پژوهش 254 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های شادی در کار، رهبری اخلاقی، رفتارهای شهروندی سازمانی بودند. طرح پژوهش همبستگی بود و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند بین رهبر ی اخلاقی، شادی در کار و احساس انرژی با رفتارهای شهروندی سازمانی رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که بالا بودن رهبری اخلاقی در مدیران، شادی در کار و احساس انرژی با رفتارهای شهروندی سازمانی همراه است. با توجه به رابطه معنادار متغیر احساس انرژی و شادی در کار به عنوان متغیرهای مرتبط با رفتار شهروندی سازمانی به خصوص در فضای پر استرس شغل پرستاری انجام اقداماتی در ایجاد جوی شاد و پرانرژی و هم چنین کارگاه های آموزش روان شناسی شادی و شادی در کار پیشنهاد می گردد.
اثربخشی آموزش مهارت مثبت اندیشی بر اخلاق حرفه ای و رضایت شغلی کارکنان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت مثبت اندیشی بر اخلاق حرفه ای و رضایت شغلی کارکنان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوسنگرد در سال 1397 بود. با توجه به طرح تحقیق، داده ها در دو مرحله پیش و پس از آموزش و با استفاده از پرسشنامه اخلاق حرفه ای Cadozier و خشنودی شغلیSpector گردآوری شدند. از بین کارکنانی که کمترین نمرات را در اخلاق حرفه ای و رضایت شغلی کسب کرده بودند،30 نفر انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی از بین آن ها 24 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 12 نفر) جای گرفتند. اعضای گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت مثبت اندیشی را دریافت کردند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در معرض ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت مثبت اندیشی، بر افزایش اخلاق حرفه ای و خشنودی شغلی اثر دارد. طبق یافته های این پژوهش می توان گفت که آموزش مهارت مثبت اندیشی ابزاری مناسب برای افزایش اخلاق حرفه ای و خشنودی شغلی کارکنان می باشد.
بررسی رابطه مؤلفه های اخلاق حرفه ای با فرسودگی شغلی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اخلاق حرفه ای با فرسودگی شغلی معلمان به روش توصیفی- همبستگی انجام گردید. جامعه آماری این تحقیق 900 نفر از معلمان شهرستان نمین بودند که از بین آن ها 270 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و همکاران و پرسشنامه اخلاق حرفه ای پتی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون،آزمون تی، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند بین اخلاق حرفه ای و فرسودگی شغلی معلمان همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه های اخلاق حرفه ای در مجموع 3/48 درصد کل واریانس متغیر فرسودگی شغلی را پیش بینی می کند.
بررسی عوامل فردی، اجتماعی و سازمانی مؤثر بر رضایت شغلی معلمان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی و تحلیل الگوی روابط ساختاری عوامل فردی، اجتماعی و سازمانی مؤثر بر رضایت شغلی معلمان شهر کرج انجام شد. پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی بوده که در آن با استفاده از یک مدل ساختاری روابط بین متغیرها بررسی شد. تعداد 150 معلم مقاطع سه گانه آموزش و پرورش شهر کرج به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان و پرسشنامه رضایت شغلی بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 16 و روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که عوامل مزایای شغلی، توازن کار-خانواده و نگرش شغلی به طور مستقیم، عوامل توسعه حرفه ای، حمایت مدیران و حمایت همسر از طریق عامل نگرش شغلی و حمایت همسر و استرس شغلی از طریق عامل توازن کار خانواده بر رضایت شغلی مؤثر بودند. مدل پژوهش توانست 53 درصد واریانس رضایت شغلی معلمان را تبیین کند. پیشنهاد می شود جهت افزایش رضایت شغلی معلمان برنامه هایی برای بهبود نگرش های شغلی معلمان از طریق توجه به مؤلفه های فردی، اجتماعی و سازمانی مدل حاضر اجرا شود.
رابطه عزت نفس سازمان محور و تطابق شخص-شغل با رضایت شغلی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه عزت نفس سازمان محور و تطابق شخص–شغل با رضایت شغلی کتابداران انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کتابداران دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور بودند که 61 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش پرسشنامه های عزت نفس سازمان محور، تطابق شخص-شغل و رضایت شغلی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون چندگانه با روش گام به گام) تحلیل شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تطابق شخص-شغل با رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت دارد اما عزت نفس سازمان محور با وجود معنی دار بودن ضریب همبستگی ساده آن با رضایت شغلی، حائز وزن معنی دار در رگرسیون گام به گام نبود.
نقش میانجی انحرافات بین فردی در رابطه بی نزاکتی سازمانی با قصد تسهیم دانش
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انحرافات بین فردی در رابطه بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش انجام گرفت. نمونه پژوهش 104 نفر از کارکنان اداره آب منطقه ای فارس در شهر شیراز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از روش Smart PLS 2 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش رابطه منفی و معنی دار با انحرافات بین فردی رابطه مثبت دارد. نتایج همچنین رابطه منفی انحرافات بین فردی را با قصد تسهیم دانش تأیید کرد. نقش واسطه ای انحرافات بین فردی در رابطه بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش مورد حمایت واقع نشد.
حمایت سازمانی و سرمایه روان شناختی به عنوان پیش بین های عملکرد انطباقی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه حمایت سازمانی و سرمایه روان شناختی با عملکرد انطباقی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان یکی از بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان به تعداد 400 بود. از این جامعه آماری تعداد 212 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های حمایت سازمانی، سرمایه روان شناختی و عملکرد انطباقی بودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (به شیوه گام به گام) تحلیل گردید. نتایج نشان داد که تنها بین سرمایه روان شناختی با عملکرد انطباقی رابطه معنی دار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نشان داد که سرمایه روان شناختی توانست تا 13 درصد از واریانس عملکرد انطباقی را تبیین نمایند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که از طریق بهبود و ارتقای سرمایه روان شناختی می توان عملکرد انطباقی کارکنان سازمان ها را افزایش داد.