فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱٬۸۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مفهوم خداوند، تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین می کند. و در طول دهه گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر، مورد برسی پژوهش گران قرار گرفته است (هاید، 1990). تاثیر ادراک افراد از مولفه های مختلف این مفهوم بر بهداشت روانی افراد توجه بسیاری از متخصصان روان شناسی، را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر ادارک مفهوم خداوند بر احساس تنیدگی، اضطراب و افسردگی صورت گرفته است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های مفهوم خداوند گورسوچ و مقیاس DASS مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی داده ها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه به کار گرفته شد نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که ادراک خداوند به عنوان نیک خواه، ارزش مند و لایتناهی با افسردگی رابطه منفی و ادراک خدای نامربوط و خدای تنبیه گر با افسردگی رابطه مثبت داشت. تنیدگی نیز با ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند لایتناهی رابطه منفی و با مولفه خداوند تنبیه گر رابطه مثبت داشت. همچنین ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند تنبیه گر با اضطراب رابطه مثبت داشت.
نظریه نیازهای معنوی از دیدگاه اسلام و تناظر آن با سلسله مراتب نیازهای مازلو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: در این مقاله نخست مروری بر جایگاه و اهمیت نیازها در حوزة روانشناسی میگردد و در ادامه با توجه به ضرورت درنظر گرفتن نیازهای معنوی در سلسله مراتب نیازها، به بررسی اجمالی ادبیات تفکر ارزشی و نیز متون علمی موجود، درخصوص اهمیت و جایگاه نیازهای معنوی پرداخته میشود. در حوزة معرفت دینی گسترة نیازها از محدودة انسان و روابطش با خود و دیگران به وسعت خدا و همة هستی بسط مییابد. با این پیشفرض، نیازهای معنوی انسان متناظر با هرم نیازهای مازلو در پنج طبقه (نیازهای وجود، نیازهای ایمنیجویی معنوی، نیاز محبت و دوستی با خدا، نیاز کرامت نفس، نیاز خودشکوفایی معنوی و تقرّب به خدا) عنوان شده است. امید است این رهیافت، بتواند دریچة تازهای را به سوی روانشناسی مذهب بگشاید و بُعد دیگری از نیازهای انسان را که به روشنی در هرم نیازهای مازلو به چشم نمیخورد، برجسته نماید.
رابطه بین کارایی خانواده و دینداری و سلامت روان و مقایسه آن بین دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به رابطه بین کارایی خانواده و دینداری و سلامت روان در دانشجویان و مقایسه آن بین گروه های دختر و پسر پرداخته شد. با توجه به مساله پژوهش، فرضیه های تحقیق به این صورت مطرح گردید: بین کارایی خانواده و دینداری و سلامت روان دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین این رابطه در گروه های دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد. برای آزمون فرضیه های مذکور به کمک روش تحقیق همبستگی و با استفاده از پرسش نامه های کارایی خانواده (FAD) و دینداری و سلامت روان اطلاعات لازم جمع آوری شد. آزمودنی های این پژوهش 120 نفر بودند شامل 60 دختر و 60 پسر دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی که به صورت روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین کارایی خانواده و دینداری و سلامت دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد. اما بین این رابطه در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود نداشت.
تأملی در سازههای مذهبی و جایگاه آنها در روانشناسی سلامت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"چکیده: مجموعه در حال رشدی از پژوهش، اثرات مثبت رفتارها و باورهای مذهبی را بر سلامت جسمانی و روانی نشان دادهاند. همچنانکه شواهد افزایش مییابد، عناصر مذهبی و معنوی در مدلهای نظری پذیرش بیشتری مییابد. اگرچه مطالعات اخیر حکایت از خلاقیت فزایندهای دارد، باید برای روشن شدن روابط درونی میان سازههای مذهبی و اثرات همبسته آن با سلامت، مطالعات بیشتری صورت گیرد.
مقالة حاضر ضمن ارائه تعاریفی از مفاهیم سلامت و مذهب که با چهارچوب روانشناسی سلامت متناسب است، رابطه مشارکت مذهبی و جهتگیری مذهبی با سلامت روانی را مورد بحث قرار داده است. سپس مفهوم مقابله مذهبی را بررسی و به کنکاش در مدل مقابله مذهبی پارگامنت پرداخته و تلاش کرده است تا مکانیزمهای شناختی و رفتاری را که نقش واسطهای در ارتباط میان مذهب و سلامت روانی ایفا میکنند، مورد بررسی قرار دهد. این مقاله با ذکر مزایا و معایب مقابله مذهبی برای سلامت و ارائه پیشنهادهایی برای تلفیق متغیرهای مذهبی در عرصه پژوهشهای آتی به ویژه در قلمرو روانشناسی سلامت بالینی خاتمه مییابد. "
بررسی عوامل موثر بر گرایش به ماهواره و تاثیر آن بر باورها و رفتارهای دینی مردم مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تبیینی از نوع علی - مقایسه ای به بررسی عوامل موثر بر گرایش مردم مشهد به ماهواره و تاثیر آن بر باورها و رفتارهای دینی مردم پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل 400 نفر از شهروندان مشهدی واقع در سنین 15 سال و بیشتر در سال 1385 می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سن، جنس، سطح تحصیلات، محل سکونت، نحوه گذران اوقات فراغت و ارزیابی افراد از برنامه های تلویزیون داخلی در گرایش آنان به ماهواره تاثیرگذار می باشد. در سنجش بعد شناختی گرایش به ماهواره اکثریت پاسخگویان ماهواره را باعث افزایش دانش خود و پاسخگوی نیازهای مختلف گروه های سنی و جنسی دانسته و در بعد عاطفی گرایش به ماهواره هم اکثریت پاسخگویان برنامه های ماهواره را لذت بخش، سرگرم کننده و جالب می دانند. در بعد رفتاری اکثریت مردم به تماشای برنامه های ماهواره ای تمایل دارند و لیکن تشویق دیگران به تماشای ماهواره را وظیفه خود نمی دانند. همچنین میانگین اعتقاد به باورها و رفتارهای دینی در دو گروه کسانی که به ماهواره دسترسی دارند و کسانی که به ماهواره دسترسی ندارند، تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارد؛ به گونه ای که کسانی که از ماهواره استفاده نمی کنند بیشتر به باورها و رفتارهای دینی پایبند بوده اند.
گناه چیست؟ چرا آدمی مرتکب گناه می شود
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۶ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
سالمندی موفق در پرتو مذهب و باورهای دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رابطه بین اعتقادات اسلامی و سلامت روان دانشجویان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین سلامت روان و میزان اعتقادات اسلامی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان را بررسی کرده است. نمونه آمار 349 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان شاغل به تحصیل در سال اجرای تحقیق بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه سلامت روان (GH28) و مقیاس محقق ساخته اعتقادات اسلامی جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روان و اعتقادات اسلامی دانشجویان دختر و پسر همبستگی مثبت وجود دارد اما تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر از نظر میزان اعتقادات مذهبی مشاهده نشد. بعلاوه بین میزان اعتقادات اسلامی دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معناداری از نظر آماری به دست آمد. از سوی دیگر، در حالیکه بین سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت، اما تفاوت معناداری در این متغیر بین دانشجویان دانشکده های مختلف مشاهده نشد.
مقایسه نگرش دینی در دانشجویان مستعد و غیرمستعد سوء مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه نگرش دینی دانشجویان پسر مستعد و غیرمستعد سوء مصرف مواد بوده است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 386 دانشجوی پسر دوره کارشناسی دانشگاه تهران به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش دینی (خدایاری فرد و همکاران، 1385)، مقیاس تجدید نظر شده می بارگی مک اندرو، (MAC-R) و مقیاس پذیرش اعتیاد، (AAS) است. نتایج آزمون t نشان داد که گروه غیرمستعد سوء مصرف مواد از نگرش دینی بیشتری برخوردار هستند. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داده است که میانگین گروه غیر مستعد سوء مصرف مواد در سه مولفه شناخت دینی، باور دینی و التزام به وظایف دینی بیشتر از گروه مستعد سوء مصرف مواد است اما در مولفه گرایش و عواطف دینی بین دو گروه مستعد و غیر مستعد سوء مصرف مواد تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. بر اساس یافته های این پژوهش با تقویت باورهای دینی در نوجوانان و جوانان کشور می توان از سوء مصرف مواد در آن ها پیشگیری نمود. همسویی و عدم همسویی یافته ها در پایان مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی تأثیر گسترش هستیشناسی اسلامی بر فعالسازی مؤلفههای هوشبهر هیجانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گسترش هستیشناسی اسلامی بر فعالسازی مؤلفههای هوشبهر هیجانی میباشد. فرضیههای این پژوهش عبارتند از:
1. مداخلة درمانی مبتنی بر هستیشناسی اسلامی در فعالسازی مؤلفههای هوشبهر هیجانی مؤثر است.
2. مداخلة درمانی مبتنی بر هستیشناسی اسلامی در فعالسازی مؤلفههای هوشبهر هیجانی تأثیر متفاوتی دارد. ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته عبارت است از:
پرسشنامه هوشبهر هیجانی بار ـ آن (EQ-I) که در ایران توسط دهشیری (1381) هنجاریابی شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعة پژوهش حاضر، مراجعان 35ـ30 ساله زن داوطلب شرکت در برنامة گروهدرمانی بوده است. از بین مراجعان 18 نفر برای شرکت در این برنامه در نظر گرفته شدند که بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (n=9) و کنترل (n=9) جایگزین شدند.
دادهها توسط تحلیل واریانس چندمتغیره یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش نشان داد که این شیوه درمانی در فعالسازی مؤلفههای هوشبهر هیجانی شرکتکنندگان مؤثر بوده است."
مقایسه الگوی چند وجهی اسلامی با مدل شناختی بک در درمان افسردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل چندوجهی اسلامی دردرمان افسردگی ومقایسة آن با مدل درمانی شناختی بک است. دو مدل مذکور، از بهترین مدلهای مؤثر در درمان افسردگی شناخته شدهاند. این دو مدل برای دوازده نفر از مراجعان مرکز مشاوره که شرایط مساوی داشته و با مصاحبة تشخیصی براساس علائم DSM-IV افسرده شناخته شده بودند، به کارگرفته شد. چهار نفر با مدل بک و هشت نفر دیگر با مدل اسلامی درمان شدند. همة مراجعان مؤنث بودند. آزمودنیها (هردوگروه) در مرحلة پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسههای چهارم، هشتم و دوازدهم و پس از درمان و در مرحله پیگیری (سه ماه پس از اتمام درمان) مقیاس افسردگی بک را تکمیل کردند. مقایسة نمرات پیشآزمون و پسآزمون و مرحلة پیگیری نشان داد که هردو مدل مؤثر بودند، اما تفاوتهای عمدهای ازکاربردهای این دومدل مشاهده گردید. مقایسه نمرههای انفرادی وگروهی نشاندادکه مدل چندوجهی اسلامی درکاهش علائم افسردهخویی بیش ازشناختدرمانی بک مؤثر بوده است. همچنین این مدل، برخلاف مدل شناختی بک که تنها به فرآیندهای شناختی مراجعان میپردازد، به جنبههای شخصیتی ـ رفتاری و معنوی مراجعان نیز میپردازد. مدل اسلامی برخلاف مدل شناختی در درمان افرادی که گرایشات مذهبی دارند، بیشتر مؤثر واقع شد و در مورد افرادی که افسردگی معنایی یا وجودی دارند مفیدتر بود. در مدل چند وجهی اعتقادات مذهبی با مذهب مطابقت داده شده ولی در مدل شناختی، این افکار و اعتقادات کنار گذاشته میشود. این امور باعث تمایز چند وجهی در درمان افسردگی از روش بک گردیده است.
روان شناسی خداپرستی
رابطه نگرش دینی و همسازی اجتماعی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
"
پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه نگرش دینی و همسازی اجتماعی با توجه به جنس و وضعیت تأهل دانشجویان شکل گرفت. بدین منظور گروه نمونهای به حجم 424 (192 دختر و 232 پسر) دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب با روش نمونهبرداری چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس نگرش دینی و مقیاس همسازی اجتماعی بل بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون و آزمون t نشان داد بین نگرش دینی و سازشیافتگی اجتماعی تنها در دختران رابطه منفی معنادار (0/0 P <) وجود داشت و نگرش دینی دانشجویان دختر قویتر از پسران بود. در حالی که در همسازی اجتماعی تفاوتی از لحـاظ جنس به دست نیـامد. نتایج رگرسیون حـاکی از عدم پیشبینی سازشیافتگی اجتماعی بر اساس نگرش دینی و جنس بود. آزمون میانه نیز تفاوتی بین نمرههای دانشجویان متأهل و مجرد در میزان نگرش دینی و همسازی اجتماعی نشان نداد.
"
دین و روان شناسی
حوزه های تخصصی:
تلفیق دین و روان شناسی در درمان؛ مسائل و توصیه ها
حوزه های تخصصی:
مناسبات روان شناسی و علوم اسلامی
حوزه های تخصصی: