فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به لزوم درمان های مناسب روان شناختی در بیماری های مزمن نظیر هپاتیت ب، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر افسردگی، امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت نوع ب، انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل بیماران 40-25 ساله ی مبتلا به هپاتیت نوع ب در سطح شهر مشهد در سال 1391 می باشند که دارای همبودی اختلال افسردگی (بر اساس ملاک های چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و پرسش نامه ی افسردگی بک) و میزان پایین امید به زندگی (طبق آزمون امیدواری اشنایدر) بوده اند. تعداد 28 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 14 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون به مدت 3 ماه، هر هفته تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره، مجددا آزمون های مذکور به عنوان پس آزمون در تمام افراد اجرا گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSSنسخه ی 19 استفاده گردید.
یافته ها: تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد که اثر گروه درمانی شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی بیماران هپاتیت نوع ب، معنی دار بوده است (01/0>P). هر چند این درمان بر افسردگی بیماران اثربخش بوده اما از نظر آماری معنی دار گزارش نگردید (18/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد گروه درمانی شناختی رفتاری به عنوان یک رویکرد درمانی می تواند در بهبود افسردگی و به خصوص افزایش امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب موثر باشد.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در مبتلایان به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
141 - 160
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرطان تهدیدکننده زندگی و چالشی بزرگ برای بهزیستی افراد مبتلا است. هدف این پژوهش پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس راهبردهای تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در بیماران سرطانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به کمپین، مؤسسات و انجمن سرطان در سه ماه اول سال 1398 شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 119 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (گراس و جان، 2003)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010)، ذهن آگاهی (براوان و رایان، 2003) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. یافته ها به وسیله نرم افزار SPSS v.21 و روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای ارزیابی مجدد تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنا دار دارند و رابطه مؤلفه سرکوبی تنظیم هیجان با بهزیستی روان شناختی منفی و معنادار بود. نتیجه گیری: بهزیستی روان شناختی اثرات مثبتی بر سلامت روان و استقامت بیماران سرطانی در مقابله با بیماری دارد، ازآنجایی که تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی ارتباط دارند، ازاین رو لازم است این عوامل در درمان بیماران موردتوجه قرار گیرد و مداخله های مؤثر در این زمینه طرح ریزی گردد.
تغذیه مناسب روشی برای حفظ سلامت و پیش گیری از بیماری ها
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۹
حوزه های تخصصی:
فراوانی تشخیص های روانپزشکی در بیماران ارجاعی برای مشاوره روانپزشکی در یک بیمارستان عمومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تکنیک های آرامش
اختلالات ناشی از کمبود ید
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۰۶
حوزه های تخصصی:
روانشناسی: تنش در معلم
منبع:
تربیت ۱۳۷۳ شماره ۸۸
بررسی رابطه منبع مهار تحصیلی، خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع مهار تحصیلی، خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 90-89 بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی که در سال تحصیلی 1390-1389 در دانشگاه یزد مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش شامل 393 نفر از دانشجویان دختر بود، که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از پرسشنامه منبع مهار تحصیلی ترایس (ALOC)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (GSE)و پرسشنامه آزمون به-زیستی ذهنی بزرگسالان کی یز (SWB). جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. داده های پژوهش نشان داد که بین منبع مهار تحصیلی درونی دانشجویان و خودکارآمدی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین منبع مهار تحصیلی درونی و به زیستی روانشناختی در افراد نمونه، رابطه معنادار و مثبت است. بین خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین از نظر منبع مهار تحصیلی، خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی در بین دانشجویان مجتمع های علوم انسانی، فنی -مهندسی، علوم پایه و هنر و معماری تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/05).پیشنهاد می شود با برگزاری کلاس های آموزشی مهارت های زندگی برای دانشجویان به آنان آموخته شود که شکست های خود را ناشی از عدم تلاش و موفقیت هایشان را ناشی از توانایی های خویش بدانند که در این صورت به زیستی روانشناختی بیشتری را تجربه خواهند کرد.
نقش خودمهارگری در نحوه پاسخدهی به استرس ناشی از سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش فزاینده سرطان سینه در میان زنان و اثرات روان شناختی ناشی از اطلاع به ابتلا، شدت بدخیمی، و دورنمای بدخیم آن، یکی از مهم ترین شاخص های زنانگی می تواند استرس بالایی را در بیمار رقم بزند. در این پژوهش 116 نفر (85 بیمار مبتلا به سرطان سینه – 31 فرد سالم) مورد بررسی قرار گرفتند. برای این مطالعه آینده نگر مقیاس خودمهارگری، استرس ادراک شده (PSS)، و سلامت عمومی (GHQ) بکار گرفته شد. نتایج و یافته ها نشان داد فرآیند خودمهارگری نقش تعدیل کننده ی در ارتباط بین استرس ناشی از سرطان سینه و شاخص های سلامت روان دارد. در پایان این یافته ها بر مبنای اهمیت خودمهارگری در سلامت مورد بحث قرار گرفتند.
مقایسه بهداشت روانی مادران دارای فرزند ناشنوا و کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از انجام این پژوهش بررسی بهداشت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی و ناشنوا می باشد.
روش: در پژوهش حاضر تعداد 50 نفر از مادران (33 نفر ناشنوا و 27 نفر کم توان ذهنی) پرسشنامه ریف را تکمیل نمودند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میان بهداشت روانی مادران دارای فرزند ناشنوا و کم توان ذهنی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین تنها میان تحصیلات مادران و خرده مقیاس خودمختاری رابطه ی معنادار برقرار است و در نهایت میان بهداشت روانی مادران با یک فرزند با نیازهای ویژه و بیش از یک فرزند تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به بهداشت روانی مادران دارای فرزند استثنایی، ارائه خدمات مشاوره ای مناسب در این راستا تاثیرگذار خواهد بود. البته آموزش و پرورش به عنوان نهادی که ارتباط مستقیم باوالدین این دانش آموزان دارد، می تواند در ارائه این خدمات تاثیرگذار باشد.
برنامه های مداخله به هنگام و شیرخواران پر خطر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سرویس های مداخله به هنگام خدمات تشخیصی- درمانی درکودکان در معرض تکامل غیر طبیعی در سالهای اول زندگی هستند که در مواجهه با ناتوانی های مشخص یا عوامل خطرساز طبی و روانشناختی همانند نارس بودن یا بی توجهی والدین می باشند. در این بحث به انواع ساختار بین بخشی و برنامه های پیگیری شیرخواران پر خطر اشاره شده و نظرات رایج در خصوص اثربخشی این روندها در پیشرفت تکامل کودک عنوان می گردد. نقش متخصص کودکان در تیم پیگیری به عنوان مراقب، ارجاع دهنده، هماهنگ کننده تیم مداخله و در پاسخگویی به کودک- خانواده مطرح است.
تعیین سهم سبک های دلبستگی در پیش بینی میزان شادکامی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که روان شناسی مثبت نگر به ویژه به عنوان رویکرد تازه ای در روان شناسی بر فهم و تشریح احساس ذهنی بهزیستی و هم چنین پیش بینی دقیق عوامل موثر بر آن ، تمرکز یافته است، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی در پیش بینی میزان شادکامی دانشجویان صورت گرفت. روش کار: روش مطالعه، همبستگی و جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 93-1392 بودند که تعداد 357 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسش نامه های شادکامی و سبک های دلبستگی را تکمیل کردند. داده های پژوهش با آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: بین شادکامی با سبک دلبستگی ایمن، رابطه ی مثبت و معنی دار (44/0=r، 001/0=P) و با سبک اجتنابی (25/0-=r، 01/0=P) و دوسوگرا (19/0-=r، 05/0=P) رابطه ی منفی و معنی دار وجود دارد. از بین سبک های سه گانه ی دلبستگی، فقط سبک دلبستگی ایمن، قادر به پیش بینی میزان شادکامی دانشجویان مورد بررسی بود (001/0 =P ، 36/0=Beta). به گونه ای که به ازای یک نمره افزایش در سبک دلبستگی ایمن می توان پیش بینی کرد نمره ی شادکامی دانشجویان 36/0 افزایش می یابد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از مطالعه ی حاضر و نقش سبک دلبستگی ایمن در پیش بینی شادکامی، توجه به پیوند عاطفی ایمن و عمیق بین والد-کودک در دوران کودکی به جهت تاثیر در بزرگسالی، به والدین توصیه می گردد.