مرتضی بادله

مرتضی بادله

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افسردگی و امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی درمان شناختی ـرفتاری امید به زندگی هپاتیت ب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : 901 تعداد دانلود : 42
مقدمه: با توجه به لزوم درمان های مناسب روان شناختی در بیماری های مزمن نظیر هپاتیت ب، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر افسردگی، امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت نوع ب، انجام شد. روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل بیماران 40-25 ساله ی مبتلا به هپاتیت نوع ب در سطح شهر مشهد در سال 1391 می باشند که دارای همبودی اختلال افسردگی (بر اساس ملاک های چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و پرسش نامه ی افسردگی بک) و میزان پایین امید به زندگی (طبق آزمون امیدواری اشنایدر) بوده اند. تعداد 28 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 14 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون به مدت 3 ماه، هر هفته تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره، مجددا آزمون های مذکور به عنوان پس آزمون در تمام افراد اجرا گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSSنسخه ی 19 استفاده گردید. یافته ها: تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد که اثر گروه درمانی شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی بیماران هپاتیت نوع ب، معنی دار بوده است (01/0>P). هر چند این درمان بر افسردگی بیماران اثربخش بوده اما از نظر آماری معنی دار گزارش نگردید (18/0=P). نتیجه گیری: به نظر می رسد گروه درمانی شناختی رفتاری به عنوان یک رویکرد درمانی می تواند در بهبود افسردگی و به خصوص افزایش امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب موثر باشد.
۲.

اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری گروهی بر دلبستگی، نگرش های ناکارآمد و میزان سازگاری زناشویی افراد متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شناختی - رفتاری آموزش زناشویی نگرش دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 96 تعداد دانلود : 111
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری گروهی بر دلبستگی، نگرش های ناکارآمد و میزان سازگاری زناشویی افراد متاهل انجام شد. روش کار: شرکت کنندگان این کارآزمایی بالینی، 16 نفر از متاهلین با سبک دلبستگی ناایمن و سازگاری زناشویی پایین بودند که به صورت در دسترس از مراجعین به مجتمع بهداشتی-درمانی شهرداری مشهد در سال 1390 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفره ی آزمون و شاهد قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه با مقیاس های سبک های دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید (RAAS)، سازگاری زناشویی لاک و والاس (LWMAS) و مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS) ارزیابی شدند. گروه آزمون در 8 جلسه ی هفتگی گروه درمانی شناختی-رفتاری (2 ماه) در مجتمع بهداشتی-درمانی شهرداری مشهد شرکت کردند. گروه شاهد نیز هم زمان تحت 8 جلسه آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های مک نمار، تحلیل کوواریانس یک سویه و تی گروه های مستقل با کمک نرم افزارSPSSتحلیل شدند. یافته ها: آموزش شناختی-رفتاری گروهی باعث کاهش معنی دار نگرش های ناکارآمد (001/0P<) و اضطراب و افزایش میزان وابستگی در روابط می شود و می تواند به بهبود سبک دلبستگی بینجامد (005/0P<). هم چنین تعداد بیشتری از افراد گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد به سازگاری زناشویی رسیده اند. درصد بهبودی آزمودنی های گروه آزمون در تمام متغیرهای پژوهش بیشتر از درصد بهبودی آزمودنی های گروه شاهد بود. نتیجه گیری: آموزش شناختی-رفتاری گروهی به عنوان یک رویکرد درمانی می تواند در تغییر میزان وابستگی،اضطراب، نگرش های ناکارآمد و سبک های دلبستگی زوجین، موثر باشد.
۳.

مقایسه ی میزان اثربخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افزایش عزت نفس نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان شناختی ـرفتاری عزت نفس گروه درمانی هیپنوتیزم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 379 تعداد دانلود : 455
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هیپنوتراپی شناختی­رفتاری گروهی و درمان شناختی­رفتاری گروهی بر افزایش عزت نفس نوجوانان انجام پذیرفت. روش­کار: جامعه­ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام نوجوانان پسر ساکن در مدارس شبانه­روزی شهرستان تایباد در سال تحصیلی 91-1390 بودند که با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. از 250 نفر از نوجوانان ساکن در یک مرکز شبانه­روزی­، پرسش­نامه­ی عزت نفس کوپر-اسمیت به عمل آمد و با توجه به نمره­ی عزت نفس پایین­تر از 23، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و یک گروه شاهد جایگزین شدند. سپس گروه­های آزمون به مدت 2 ماه (در هر هفته یک جلسه­ی 2 ساعتی) تحت درمان هیپنوتراپی شناختی­رفتاری و درمان شناختی­رفتاری قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره جهت بررسی میزان تغییر در عزت نفس، مجددا آزمون مذکور به عنوان پس­آزمون در همه­ی افراد اجرا گردید. داده­ها با کمک نرم­افزار SPSS نسخه­ی 19، آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن­فرونی تحلیل گردیدند. یافته­ها: تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد که نمرات عزت نفس در گروه­های آزمون در مقایسه با شاهد افزایش معنی­داری داشته است (01/0P<) اما هیپنوتراپی شناختی­رفتاری منجر به افزایش بیشتر، اما غیر معنی­دار عزت نفس نسبت به درمان شناختی­رفتاری گروهی شد. نتیجه­گیری: هیپنوتراپی شناختی­رفتاری و درمان شناختی­رفتاری گروهی می­توانند عزت نفس نوجوانان را افزایش دهند اما بین این دو تفاوت معنی­داری دیده نشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان