فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۰۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پایایی، روایی عاملی، و روایی همگرا در پرسش نامه نیرومندی ایمان مذهبی سانتا کلارا (پلانته و پوکاچینی، a1997) در یک نمونه دانشجویی ایرانی بود. 300 دانشجوی دانشگاه تهران (131 دختر و 169 پسر) وارد مطالعه شدند. ضریب آلفای کرونباخ این مقیاس در نمونه حاضر معادل 92/0 و ضریب پایایی دونیمه آن نیز معادل 91/0 بدست آمد. هم تحلیل عاملی اکتشافی و هم تحلیل عاملی تأییدی نشانگر ساختار تک عاملی برای این مقیاس بودند. تمامی مواد این پرسشنامه با ضریب بار بالایی بر روی این عامل بار شدند (درصد پراکندگی تبیین شده = 35/61). هم چنین همبستگی این مقیاس با مقیاس های مشارکت و باورهای معنوی، معنای معنوی، مشارکت مذهبی، کنار آمدن مذهبی و بهزیستی روان شناختی معنی دار و در جهت پیش بینی شده بود که روایی همگرای مقیاس را مورد تأیید قرار می دهد. روی هم رفته نتایج پژوهش حاضر مبین آن است که این مقیاس در نمونه دانشجویی ایرانی از ویژگی های آماری مطلوبی برخوردار است.
درآمدی بر ضرورت پرداخت به رویکردهای تلفیقی و دلالت های آن در تبیین رویکرد چندرشته ای متقاطع روانشناسی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه امروزه مورد اتفاق نظر اغلب اقتصاددانان است ناتوانی اقتصاد متعارف در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخگویی به سوالات متنوع جامعه کنونی می باشد ، در همین راستا رویکردهای تلفیقی برای پاسخ به سوالاتی که یک رشته به تنهایی قادر به ارائه راه حل مناسب برای آنها نبوده، مطرح شده است . در این مقاله بعد از مرور اجمالی رویکردهای تلفیقی، چگونگی ترابط دو رشته اقتصاد و روان شناسی برای بهبود وضعیت زندگی انسان در قالب رویکرد بین رشته ای «روان شناسی اقتصادی» را مورد بررسی قرار می دهیم. از دستاوردهای مطالعه رویکرد روان شناسی اقتصادی می توان به معرفی شاخص های جدیدی که تاکنون در اقتصاد متعارف مورد مطالعه قرار نمی گرفتند، تغییر رویکرد عینی به ذهنی در مواجهه با مطلوبیت فرد، برای محاسبه مطلوبیت مفاهیمی نظیر دوستی، عزت نفس و احترام که تاکنون مورد توجه اقتصاد متعارف نبوده است و همچنین ارائه روش های کمی دقیق برای محاسبه میزان رفاه افراد اشاره کرد.
تأثیر درمان گروهی پذیرش و تعهد بر خودمدیریتی دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر خود مدیریتی دیابت نوع 2 می باشد.
روش: این پژوهش با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد 24 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان فوق تخصصی دکتر غرضی که حائز ملاک های پژوهش بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، درمان پذیرش و تعهد در 10 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه، پیش و پس از درمان، پرسشنامه بازبینی شده خود مدیریتی دیابت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر ارتقای خود مدیریتی دیابت نوع 2 مؤثر است و 66 درصد از واریانس خود مدیریتی دیابت، توسط درمان گروهی پذیرش و تعهد قابل تبیین است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود به منظور بهبود خود مدیریتی دیابت نوع 2 و نهایتاً کاهش عوارض و مرگ و میر ناشی از آن، از درمان گروهی پذیرش و تعهد استفاده شود.
رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زن و شوهر انجام گرفته است. حجم نمونه، شامل 121 زوج (242 نفر) از زوجین مراکز دانشگاهی تربیت معلم و حوزوی شهر اصفهان بود که با روش چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیر های پژوهشی از پرسش نامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی و پرسش نامه پایبندی مذهبی جان بزرگی استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش های آماری مختلف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که بین پایبندی مذهبی و نوع الگوهای ارتباطی زوجین در سطح (01/0 > p) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین الگوهای ارتباطی زوجین (ارتباط سازنده متقابل، ارتباط توقع/کناره گیری، ارتباط توقع زن /کناره گیری مرد و ارتباط اجتنابی متقابل)، در افراد پایبند به مذهب در مقایسه با افراد ناپایبند به مذهب تفاوت معناداری وجود دارد. میتوان از طریق پایبندی مذهبی، الگوهای ارتباطی زوجین را پیش بینی کرد و احتمالاً با تغییر آن، الگوهای ارتباطی را نیز تغییر داد.
هنر درمانی و بهداشت روان
حوزه های تخصصی:
رابطه صفات شخصیتی، جهت گیری مذهبی و وسواس مرگ: آزمون یک الگوی علّی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و وسواس مرگ با توجه به نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی است. براین اساس، به حجم 484 نفر (246 دختر و 238 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. مقیاس وسواس مرگ، پرسش نامه جهت گیری مذهبی و پرسش نامه پنج عاملی شخصیت نئو به روش گروهی توسط آزمودنی ها تکمیل شده است. اعتبار و روایی پرسش نامه های مذکور احراز شده است. نتایج اجرای همبستگی پیرسون نشان می دهد که مؤلفه های جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی)، صفات شخصیتی (روان رنجوری، سازگاری، گشودگی به تجربه، برون گرایی و مسئولیت پذیری) و وسواس مرگ (نشخوار مرگ، سلطه مرگ و عقاید تکراری مربوط به مرگ) دوبه دو با هم همبستگی دارند (01/0P<). با اجرای الگوی معادلات ساختاری برای آزمون، رابطه صفات شخصیت با وسواس مرگ از طریق متغیر میانجی جهت گیری مذهبی، مشخص شده که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی بهره مند بوده و وسواس مرگ از طریق بعد تجربه پذیری شخصیت و جهت گیری مذهبی پیش بینی و تبیین شده است (91/0GFI=)و (06/0RSMEA=).
برجستگی مرگ و حرمت خود: یک مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های مدیریت وحشت (گرینبرگ، پیزینسکی و سولومون، 1986) و ذهن پردازشگر هیجانی (لانگز، 2004) معتقدند که تهدید مرگ بنیادی ترین و مهمترین منبع ساختارهای روان شنـاختی سازش یافته و سازش نایافته مانـند حرمت خود بالا و پایین است. در این پـژوهش تاثیر روش برجستگی مـرگ (روزنبلات و دیگران، 1989) بر حرمت خود بررسی شد. یک نمونه شامل 91 دختر و 128 پسر دانشجوی دانشگاه تهران به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به دو پرسش در باره موضوع برجستگی مرگ و گروه کنترل به دو پرسش غیرمرتبط با موضوع برجستگی مرگ (پیزینسکی و دیگران، 1999) پاسخ دادند. سپس هر دو گروه مقیاس حرمت خود روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) را تکمیل کردند. یافته ها آشکار ساختند که حرمـت خود گروه آزمایشی به طور معناداری از گروه کنترل بالاتر بود (03/0=P). نتایج براساس نقش مرگ در ساختار روان شناختی فرد بحث شدند.
سبک آموزش دینی امام سجاد(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی سبک آموزش دینی امام سجاد(ع) انجام شد و در پی تبیین راهبردی «الگوی آموزش دینی آن حضرت بود»؛ به این منظور از روش توصیف و تحلیل نظریِ سخنان آن امام(ع) (صحیفه سجادیه و رساله حقوق) استفاده شد. از دستاوردهای این پژوهش عبارت بود از: 1) در هر شرایط، لازم است که دین آموزی به تناسبِ همان شرایط شکل گیرد و تعطیل نشود (جهل، اختناق و یأس مردم، فساد حاکمان، انزوای امام(ع))؛ 2) محتوا، باید طبق نیاز جامعه ارائه شود (امام به اموری؛ مانند عدالت، قیامت، قبر، حقوق افراد نسبت به یکدیگر، حقوق محیط زیست، فقه، خانه و خانواده، مسائل عمیق اخلاقی و عرفانی، امر به معروف و نهی از منکر... پرداختند)؛ 3) به لحاظ روش آموزش، باید از همه روش های ممکن سود جست (تربیت نیرو از میان مستضعفان، ارائه مناجات و دعا، آموزش های رفتاری برنامه ریزی شده، آموزش های گفتاری با زبان توده مردم، زبان عاطفی و فطرت گرا).
ارائه مدلی مناسب برای اجرای دوره های آموزش نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سیستمهای موجود آموزش نیروی انسانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و مدلی مناسب برای اجرای مطلوب دوره های آموزش نیروی انسانی تنظیم و پس از تایید در یک دوره به صورت آزمایشی ارائه شده است .نظام آموزش نیروی انسانی با عناصر اصلی شامل تعیین مقصدها، نیازسنجی آموزشی، مشخص کردن محتوا، تعیین روشها، مشخص کردن شرایط اجرا و در نهایت ارزشیابی معرفی شده است. براساس مدل پیشنهادی عناصر سیستم با یکدیگر مرتبط و در تعامل با آموزش دهنده ها و آموزش گیرندگان و اثر بخشی آموزشهاست. در این مطالعه ابتدا سعی شده است با مرور ادبیات آموزش، شناختی بهتر در زمینه تعریف آموزش، اهداف، انواع، وضع موجود آموزش نیروی انسانی در کشور و الگوها و رویکردهای جدید در آموزش نیروی انسانی در جهان به دست آید و براساس نتایج حاصل از پژوهش مدلی مناسب ارائه شود. سوابق و نتایج پژوهشهای مرتبط با موضوع، خلاصه شده و یافته های مشترک و مهم آنها مورد استفاده قرار گرفته است. ارزیابی و اعتبار بخشی مدل پیشنهادی، در یک دوره آموزش واقعی، عملیاتی و نتایج حاصل از آن گزارش شده است. در اجرای این پژوهش از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه و روشهای توصیفی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است و برای ارزیابی مدل پیشنهادی به صورت شبه آزمایشی، مدل در یک دوره آموزشی اجرا و نتایج مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت مدل پیشنهادی و راهکارها و پیشنهادات لازم برای کاربرد این مدل در اجرای مطلوب دوره های آموزش نیروی انسانی ارائه شده است.
ارتباط مؤلفه های فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. یافتهها: تحلیل روابط همبستگی و رگرسیون بیانگر روابط منفی معنیدار بین خلاقیت با نشانههای آسیبهای روانی بود. از بین مؤلفههای فراشناختی خلاقیت دو مؤلفه سیالی و ابتکار ذهنی 46 تا 57 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین میکرد. میزان خلاقیت و سلامت روان در بین رشتههای مختلف متفاوت بود. دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به بقیه رشتهها از خلاقیت و سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که در حوزه سلامت روان، خلاقیت متغیری تأثیرگذار است. بنابراین با تحریک و تقویت آن میتوان به ارتقای سلامت روان کمک کرد. یافتههای پژوهش نشاندهنده یک الگوی توانمندسازی خلاق برای دانشجویان است. الگو در شکل کاربردی شامل آموزشهای سیال سازی و ابتکاری سازی ذهن و شخصیت است که باعث میگردد دانشجویان بتواند از قدرت حل مساله و انطباق روانی بالاتری برای رویارویی با مشکلات برخوردار شوند.
زیست شناسی و آسیب شناسی دینی انسان
حوزه های تخصصی:
کاربرد تئوری عمل منطقی در پیشگیری از سوء مصرف اکستازی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تئوری عمل منطقی در پیشگیری از سوء مصرف اکستازی در بین دانشجویان شهر همدان انجام گردید.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که روی 140 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر همدان انجام شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود که با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم و وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد در دوبخش کلی آگاهی از عوارض سوء مصرف اکستازی و سازه های تئوری عمل منطقی بود که قبل و 2 ماه بعد از انجام مداخله آموزشی توسط دانشجویان تکمیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در بین سازه های تئوری عمل منطقی، هنجارهای انتزاعی قویترین پیش بینی کننده سوء مصرف اکستازی بود. اختلاف معنی داری برای میانگین نمرات سازه های این تئوری از قبیل نگرش نسبت به مصرف، هنجارهای انتزاعی ترغیب کننده و قصد مصرف اکستازی در گروه های مداخله و شاهد به دست آمد. همچنین ارتباط معنی داری بین بهره گیری از مداخله آموزشی در افزیش آگاهی دانشجویان از پیامدهای سوء مصرف اکستازی بین گروه مداخله و گروه شاهد مشاهده گردید.
نتیجه گیری: با توجه با یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که آموزش اختصاصی بر اساس تئوری عمل منطقی در بهبود نگرش، هنجارهای انتزاعی و قصد رفتاری دانشجویان موثر بوده است، لذا پیشنهاد می گردد از این الگو در آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد استفاده گردد.
اثربخشی برنامه آموزش مروج سلامت بر استرس تحصیلی، مهارت های زندگی و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:برنامه آموزش مروج سلامت در مدارس به منظور پیشگیری از سوءمصرف مواد، افزایش مهارت های تحصیلی، بروز رفتارهای پرخطر و کاهش اختلالات روانی در حال اجرا است. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی برنامه آموزش مروج سلامت بر استرس تحصیلی، مهارت های زندگی و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان بود.