فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی برنامه آموزش حس عدد بر بهبود مهارت های عددی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دیرآموز پایه اول دبستان پرداخته است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از میان دو مدرسه ویژه دانش آموزان مرزی منطقه ۷ شهر تهران، ۲۰ دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پس از همتاسازی به شیوه کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. به منظور ارزیابی مهارت های عددی، از فرم معلم آزمون حس عددی جردن (۲۰۰۷)، و برای ارزیابی میزان پیشرفت تحصیلی درس ریاضی، از یک آزمون محقق ساخته در دو فرم موازی، استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۵ هفته (۱۰جلسه ۴۵ تا ۶۰ دقیقه ای و ۲ بار در هفته) تحت آموزش یک برنامه حس عدد قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که برنامه مداخله آموزش حس عدد، بر مهارت های عددی و پیشرفت تحصیلی ریاضی آزمودنی های گروه آزمایش به گونه معنی داری تأثیر داشته و منجر به افزایش آن شده است (05/0p<). نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش حس عدد می تواند به عنوان یک روش مؤثر برای بهبود مهارت های عددی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز کلاس اول دبستان مورد استفاده قرار گیرد
طراحی و اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی تفکیکی برای دانش آموزان با استعدادهای درخشان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی تفکیکی برای دانش آموزان با استعدادهای درخشان شهر اصفهان انجام شده است. روش : برای طراحی الگوی برنامه درسی تفکیکی از روش تحقیق ترکیبی و برای اعتبارسنجی آن از روش دلفی استفاده شده است. جامعه این پژوهش در بخش طراحی شامل کلیه دانش آموزان با استعدادهای درخشان در مقطع متوسطه دوم و در بخش اعتباربخشی متخصصان برنامه درسی و آموزش دانش آموزان با استعدادها درخشان بوده اند. روش نمونه گیری در بخش طراحی الگو، موارد نوعی و تصادفی ساده و در بخش اعتباربخشی الگو، گلوله برفی بود. برای گردآوری داده ها در بخش طراحی الگو از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه محقق ساخته و در بخش اعتباربخشی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و پایایی داده ها به وسیله بررسی اعضا، روایی محتوایی، روایی سازه و آلفای کرانباخ تائید شده است. یافته ها: نتایج بیانگر این است که دانش آموزان محتوای دلخواه را دارای شرایطی چون وجود فعالیت عملی، توجه به خلاقیت، تخصصی کردن مطالب، همراهی با علم روز جهان، وجود کتاب های تکمیلی، استدلال و منطق زیر بنایی مباحث، توجه به نوجوان و چالش های پیش روی او و توجه به علایق و استعدادهای فردی می دانند. ویژگی های عنصر فرایند در برنامه درسی تفکیکی نیز شامل کاربردی بودن، استفاده از مواد کمک آموزشی، یادگیری فعال، روش اختصاصی برای هر درس، بعد علمی و اخلاقی معلم است. ویژگی عنصر فرآورده نیز شامل آزمون مستمر، توجه به خلاقیت، کاربردی بودن ارزشیابی، ارزشیابی پروژه ای، اصول فنی آزمون سازی و تأکید بر یادگیری عمیق است. بررسی اعتبار الگوی پیشنهاد شده مبین این است که متخصصان با حذف روش ویژه برای هر درس، اضافه کردن توجه به خلاقیت در تمام عناصر برنامه درسی، اضافه کردن حمایت از یادگیری مستقل به عنصر فرایند برنامه درسی تفکیکی، اضافه کردن ارزشیابی چندگانه و خودارزیابی به عنصر فرآورده، الگوی پیشنهاد شده را دارای اعتبار مطلوبی ارزیابی می کنند.
آزاردیدگی هیجانی: تعاریف، شیوع، پیامدها و مداخلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزاردیدگی هیجانی، الگوی تکراری از بدرفتاری هیجانی مراقب با کودک است به شکلی که به کودک القاء می کند که فاقد ارزش، ناقص، دوست نداشتنی و ناخواسته است. آزاردیدگی هیجانی می تواند طبقات مختلفی داشته باشد از قبیل توهین، ایجاد حس بی اعتمادی به خود، تهدید، خراب کردن دوستی های فرزند، بی توجهی/غفلت هیجانی، تحقیر، بی محبتی/طرد، اجبار و آشفتگی خانواده. آزاردیدگی هیجانی پدیده ای بسیار شایع و کمتر شناخته شده است. بررسی ها نشان می دهند که تا 75 درصد کودکان و نوجوانان می توانند در سطوحی با آزاردیدگی هیجانی روبرو شده باشند. مواجهه با سطوح متوسط و زیاد آزار هیجانی می تواند پیامدهای منفی داشته باشد. آزاردیدگی هیجانی می تواند بر رشد جسمی، هیجانی و شناختی کودکان اثر بگذارد و باعث مشکلات رفتاری، هیجانی و تحصیلی شوند. همچنین، پیامدهای آن به دوره بزرگ سالی نیز کشیده می شود. برخی از عوامل مرتبط با والدین، احتمال آزار گری هیجانی را افزایش می دهند مانند سن کم والدین، تجربه آزاردیدگی در دوره کودکی، نوع سبک دلبستگی، تجربه خشونت در خانواده فعلی، مشکلات روان شناختی و اعتیاد. همچنین سن و جنسیت کودک نیز در میزان آزاردیدگی هیجانی وی نقش دارد. می توان با ارتقاء عامل های حفاظتی فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد آزاردیده هیجانی، از تبعات منفی آزاردیدگی هیجانی کاست.
مقایسه اثربخشی قصه درمانی و درمان روان نمایشگری بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان دختر با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی قصه درمانی (شناختی- رفتاری) و درمان روان نمایشگری بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان دختر با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش : یک پژوهش آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود . جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ششم با اختلال یادگیری خاص ، مراجعه کننده به مراکز مشاوره (تحت نظارت آموزش و پرورش ) شهرستان بهارستان که در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ شاغل به تحصیل بوده اند که توسط ﻣﻘیﺎس ﻫﻮش وکﺴﻠﺮ کﻮدکﺎن نسخه ﭼﻬﺎر WISC-IV ( ۲۰۰۳) در بخش روانسنجی مراکز مشاوره ، شناسایی و مورد تشخیص واقع شدند . سپس ۴۸ نفراز دانش آموزان دختر پایه ششم با اختلال یادگیری خاص با پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (ویلکات و همکاران ، ۲۰۱۱) ، پرسشنامه خودتوانمند سازی اجتماعی( پرندین ،۱۳۸۵ ) و پرسشنامه ناگویی هیجانی ( تورنتو ، ۱۹۹۴) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه ( دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) قرار گرفتند . داده ها از طریق آمار توصیفی ( میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری(مانکوا) و یک متغیری ( آنکوا) و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایشی که تحت تاثیر قصه درمانی و روان نمایشگری قرار گرفتند در میزان خودتوانمندساری اجتماعی و ناگویی هیجانی تفاوت معناداری P <0/01) ( وجود دارد . نتیجه گیری : بر اساس یافته هامیتوان نتیجه گرفت با توجه به مقایسه تفاوت میانگین های دو گروه آزمایش ، در افزایش متغیر خودتوانمندسازی اجتماعی و در کاهش متغیر ناگویی هیجانی بیشترین تاثیر مربوط به قصه درمانی و سپس روان نماشگری می باشد.
مقایسه اکتساب بازنمایی درونی حرکتی توسط مشاهده یک نمایش نقاط روشن کودکان کم توان ذهنی خفیف و کودکان بهنجار با توجه به سطح دشواری تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : یادگیری مهارت های حرکتی توسط مشاهده مدل به ندرت در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی بررسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرین مشاهده ای با استفاده از نمایش نقاط روشن بر اکتساب بازنمایی درونی مهارت های حرکتی با دشواری های مختلف در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی انجام شده است. روش : بیست کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی متوسط و 20 کودک سالم آزمون مرتب سازی تصاویر مهارتهای حرکتی پرتاب آزاد بسکتبال و پرتاب بیسبال را قبل و بعد از مشاهده مدل نقاط روشن انجام دادند. تعداد تصاویری که به درستی مرتب شده بودند و زمان مرتب سازی این تصاویر به عنوان متغیرهای وابسته اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی عملکرد خود را در پرتاب آزاد بسکتبال از پیش آزمون تا پس آزمون به طور معنی داری بهبود دادند، اما در مهارت پرتاب بیسبال این بهبود مشاهده نشد. همچنین یافته ها نشان داد که کودکان سالم نسبت به کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در مرتب سازی تصاویر مربوط به مهارت پرتاب بسکتبال عملکرد بهتری نشان دادند، اما در مهارت پرتاب بیسبال تفاوت معنی داری در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری : با توجه به توانایی کودکان عقب مانده ذهنی برای یادگیری مهارت های حرکتی توسط مشاهده مدلهای نقاط روشن و همچنین نقش دشواری مهارت حرکتی مورد بحث قرار می گیرد.
فناوری های پوشیدنی برای افراد آسیب دیده بینایی: معرفی دستگاه هوروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی ابزارهای کمکی جابجایی برای افراد آسیب دیده بینایی، حرکت امن و مستقل در محیط است. بیشترین فعالیت هایی که تاکنون برای کاهش محدودیت های افراد دارای آسیب بینایی انجام شده، بر روی حرکت و جابجایی این افراد در محیط های آشنا و نا آشنا و مهارت های خواندن و نوشتن آن ها برای دستیابی به استقلال فردی متمرکز بوده اند. عصای سفید، سگ راهنما و ابزارهای جابجایی الکترونیکی از عمده ترین گزینه های مورد استفاده در جابجایی افراد آسیب دیده بینایی هستند و بریل، متن خوان های مختلف و درشت نما کننده ها جهت خواندن و نوشتن به کار می روند. اما هر کدام از این موارد مزایا و محدودیت های خاص خود را دارند. در این مقاله به مزایا و عملکردهای فناوری های پوشیدنی و سامانه هوروس پرداخته شده که بخش زیادی از محدودیت های این ابزارها را کاهش می دهد. نتیجه گیری : سامانه هوروس قابلیت هایی مانند مسیریابی و حرکت مستقل در حین فعالیت های بازی، آگاه شدن از موقعیت دوستان در کلاس و مدرسه، شناسایی متن و خواندن، شناخت چهره و شناسایی اشیا را با هم ادغام کرده است. این فناوری هم قابلیت مسیریابی و تشخیص مانع به صورت سه بعدی را دارد که به حرکت ایمن فرد آسیب دیده بینایی کمک می کند و هم قابلیت خواندن متن های نوشتاری و بریل را دارد که می تواند به استقلال فرد در فعالیت های آموزشی و یادگیری کمک کند.
عملکرد کودکان با اختلال یادگیری در حافظه کاری: نقش دو زبانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کارکرد حافظه فعال در کودکان دوزبانه، تک زبانه و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری بود. طرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. شرکت کنندگان 60 فرد تک زبانه، 34 فرد مبتلا به اختلال یادگیری و 62 فرد دو زبانه بودند. که مقیاس هوش وکسلر کودکان و آزمون وکسلر کودکان پیش دبستانی را تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین کودکان دوزبانه، تک زبانه و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در نمرات حافظه فعال تفاوت معنی داری وجود دارد. به گونه ای که کودکان دو زبانه از کودکان تک زبانه و اختلال یادگیری عملکرد بهتری در زمینه حافظه فعال داشتند. یادگیری زبان دوم با کارکردهای حافظه قویتری همراه است. هدف پژوهش حاضر کارکرد حافظه فعال در کودکان دوزبانه، تک زبانه و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری بود. طرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. شرکت کنندگان 60 فرد تک زبانه، 34 فرد مبتلا به اختلال یادگیری و 62 فرد دو زبانه بودند. که مقیاس هوش وکسلر کودکان و آزمون وکسلر کودکان پیش دبستانی را تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین کودکان دوزبانه، تک زبانه و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در نمرات حافظه فعال تفاوت معنی داری وجود دارد. به گونه ای که کودکان دو زبانه از کودکان تک زبانه و اختلال یادگیری عملکرد بهتری در زمینه حافظه فعال داشتند. یادگیری زبان دوم با کارکردهای حافظه قویتری همراه است.
پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت و ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
127 - 149
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت و ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 300دانش آموز تیزهوش (140تیزهوش پسر و 160 تیزهوش دختر) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس (2001)، پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران(1998) ، پرسشنامه ادراک از جّو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نشان داد بین درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و مولفه های اهداف پیشرفت تبحری و رویکردی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معنادار و بین اهداف اجتنابی از مولفه های اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. از میان متغیرهای پیش بین به ترتیب خودکارآمدی تحصیلی، اهداف اجتنابی، اهداف تبحری و رویکردی، بهترین پیش بینی کننده برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بودند. سطح معنی داری 05/0 P < بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت خودکارآمدی تحصیلی، اهداف تبحری و رویکردی با عملکرد تحصیلی رابطه دارد و مهمترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی خودکارآمدی تحصیلی است.
طراحی و اعتبار یابی مدل یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوری های دیجیتال برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه طراحی و اعتباریابی یک مدل یادگیری مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوری های دیجیتال برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه بود. در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع اکتشافی استفاده شد. برای به دست آوردن اجزای مدل، تحلیل محتوای استقرایی انجام شد و برای اعتباریابی درونی مدل، از روش توصیفی نظرسنجی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی مدل یادگیری شامل تمام مقالات، کتاب ها، گزارش ها و پایان نامه های مرتبط در زمینه رویکرد یادگیری تلفیقی برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ بود. نمونه آماری برای تعیین اجزاء مدل، ۲۳ مقاله ، ۷ پایان نامه و ۸کتاب و گزارش بود که به طور هدفمند انتخاب و تحلیل شدند . جامعه آماری برای اعتبارسنجی مدل شامل استادان دانشگاه در رشته های فنّاوری آموزشی، روانشناسی و آموزش ویژه بود. ۲۶ استاد دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته ۲۵ سوالی بود که ۲۳ گویه آن طبق مقیاس لیکرت ۷ امتیازی طراحی و تدوین شد و ۲ گویه آن بر اساس سوال باز پاسخ بود. روایی محتوایی پرسش نامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و اعتبار آن با آلفای کرونباخ ۹۴/۰بود. با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی، شش مولفه اصلی بدست آمد. همچنین ۴۹ زیر مولفه برای اجزای اصلی استخراج شد. پس از تجزیه و تحلیل محتوا و استخراج کدها، اجزاء و زیرمولفه ها در قالب مدل یادگیری طراحی شد. ابتدا یک مدل مفهومی طراحی شد و سپس مدل روندی طراحی و توسعه داده شد. یافته های اعتبار درونی از نظر متخصصان نشان داد که مدل های مفهومی و روندی اعتبار درونی بالایی دارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این مدل ها به عنوان استراتژی های نوآورانه برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه استفاده شود.
بررسی مقایسه ای ابعاد دلبستگی، ترس از ارزیابی منفی، سازگاری اجتماعی و تحصیلی بر اساس پیشرفت تحصیلی در دانشجویان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
215 - 232
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد دلبستگی، ترس از ارزیابی منفی، سازگاری اجتماعی و تحصیلی بر اساس سطوح مختلف پیشرفت تحصیلی در دانشجویان با آسیب بینایی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 211 نفر از دانشجویان با آسیب بینایی مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی کلیه دانشگاه های کشور در سال تحصیلی 97 – 1396 بودند که بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، هر یک از شرکت کنندگان مقیاس ابعاد دلبستگی کولینز (1996)، مقیاس کوتاه ترس از ارزیابی منفی لری (1983) و خرده مقیاس های سازگاری اجتماعی و تحصیلی پرسشنامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه بیکر و سیریک (1984) را تکمیل نمودند. روش تحلیل داده ها تحلیل واریانس چند متغیره بود. یافته ها نشان داد در تمامی متغیرهای پژوهش میان دانشجویان پیشرفت تحصیلی بالا و پایین تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). همچنین در اضطراب و اجتناب دلبستگی، ترس از ارزیابی منفی و سازگاری اجتماعی میان دانشجویان پیشرفت تحصیلی متوسط و پایین تفاوت معنی داری وجود داشته است. در گروه های پیشرفت تحصیلی بالا و متوسط هم تفاوت در تمامی متغیرها به جز اجتناب دلبستگی و سازگاری تحصیلی معنی دار بود. با توجه به اینکه افراد با آسیب بینایی به لحاظ دلبستگی، ترس از ارزیابی منفی و سازگاری با مسائل بیشتری نسبت به افراد بینا مواجه هستند، از سوی دیگر در دنیای پیشرفته امروزی یکی از علائم موفقیت فرد، پیشرفت تحصیلی اوست، از این رو توجه به حمایت های اجتماعی دانشجویان با آسیب بینایی در راستای پیشرفت تحصیلی آن ها الزامی است.
نقش تصویر بدنی در تبیین رضایت از زندگی، امید به زندگی، و سلامت روانی افراد با ناتوانی های جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر بازی های الکترونیکی جورچین بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر باهدف بررسی تأثیر بازی های الکترونیکی جورچین بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی شهر گرگان صورت گرفته است. روش: این پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی در دامنه سنی 7 تا 10 سال با اختلال نارساخوانی است که به مراکز دولتی شکوفا، دنا و مراکز غیرانتفاعی حکمت و باران در شهر گرگان مراجعه کرده اند. حجم نمونه با توجه به شبه آزمایشی بودن طرح، ۴۰ نفر در نظر گرفته شده که از این تعداد 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی ساده جایدهی شده اند. ابزار گردآوری داده ها آزمون خواندن نما (کرمی نوری، مرادی، اکبری، 138۷) است و ابزار مداخله بازی الکترونیکی جورچین تتریس است که به مدت چهار هفته و در شش جلسه 30 دقیقه ای اجرا شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان می دهد که بازی های الکترونیکی جورچین بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دختر نارساخوان شهر گرگان تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: انجام بازی های الکترونیکی جورچین توسط دانش آموزان نارساخوان شهر گرگان تأثیر مثبتی را بر مهارت های خواندن به ویژه مؤلفه های «نامیدن تصاویر و درک متن و خواندن کلمات» داشته است. بر این اساس می توان از این ابزار در مداخله های بازپروری خواندن استفاده کرد.
بررسی و مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و واقعیت درمانی بر کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی دانش آموزان دختر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی انجام شد. پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با انتخاب و گمارش تصادفی آزمودنی ها، در گروه های آزمایش و کنترل به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم استعدادهای درخشان شهر خرم آباد بودند که ابتدا همه دانش آموزان پرسشنامه کمال گرایی و استرس تحصیلی را تکمیل کردند. سپس تعداد 45 نفر که بالاترین نمرات را در مقایسه با سایرین کسب کردند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه مداخلات روان درمانی مثبت گرا و گروه آزمایش دوم هم به مدت 8 جلسه مداخلات واقعیت درمانی را دریافت کردند، اما گروه کنترل طی این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با آزمون کواریانس یکطرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو روش منجر به کاهش معنادار کمال گرایی و استرس تحصیلی آزمودنی های گروه های آزمایش شدند. از بین دو نوع درمان، روان درمانی مثبت گرا تاثیر بیشتری در کاهش استرس تحصیلی داشت. اما بین دو روش در کاهش کمال گرایی تفاوت معناداری به دست نیامد. بر اساس نتایج، واقعیت درمانی و روان درمانی مثبت گرا می تواند به منظور کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی دانش آموزان تیزهوش مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : وجود آهسته گام در کودکان، اثرات عمیقی بر کیفیت زندگی مادران می گذارد. شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کنترل این استرس گامی مهم در ارتقای سلامت روانی خانواده های دارای این کودکان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند آهسته گام در اهواز بود. روش : این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 350 نفر از مادران دارای کودک آهسته گام است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. روش برای جمع آوری داده راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران و پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربورن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره صورت گرفت. یافته ها : نتایج رگرسیون نشان داد که پیش بینی کیفیت زندگی مادران از روی متغیرهای راهبردهای مقابله ای (راهبرد مقابله مساله مدار، اجتناب مدار و هیجان مدار)، تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، فاجعه آمیز کردن، پذیرش، نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت) و ذهن آگاهی (مشاهده، توصیف، عمل توام با هوشیاری، غیر قضاوتی بودن و غیرواکنشی بودن )معنی دار می باشد و متغیرهای راهبرد مقابله مسئله مدار، راهبرد مقابله هیجان مدار، ارزیابی مجدد مثبت، عمل توأم با هوشیاری و غیر واکنشی بودن به ترتیب پیش بینی کننده کیفیت زندگی مادران می باشند . نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش هایی را در زمینه کاربرد راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی برای ارتفای سطح کیفیت زندگی مادران دارای کودک آهسته گام فراهم آورد.
تدوین برنامه مداخله حسی-حرکتی و بررسی اثر بخشی ان بر بهبود نیم رخ اجتماعی و علاقه اجتماعی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تدوین برنامه مداخله حسی- حرکتی و بررسی اثر بخشی آن بر بهبود نیمرخ اجتماعی و علاقه اجتماعی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا در شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بودند. تعداد ۲۰ کودک ۶ تا ۱۲ سال به صورت نمونه دردسترس از مرکز اتیسم دوم آوریل انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و کنترل (۱۰ نفر) تخصیص شدند. برنامه مداخله حسی حرکتی به مدت دو ماه و هفته ای دو جلسه و هر جلسه به مدت ۶۰ دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسشنامه علاقه اجتماعی (علیزاده، اسماعیلی و سهیلی، 1394) و نیمرخ مهارت اجتماعی (اسکات بلینی، 2006) برای گرداوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که برنامه مداخله ای بر بهبود علاقه اجتماعی و نیمرخ اجتماعی کودکان موثر بود. با توجه به اثربخشی برنامه مداخله ا ی حسی حرکتی، آموزش این برنامه برای همه سطوح کودکان با اختلال اتیسم توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی روش آموزشی سینا و ترکیب واج ها در اصلاح نارسانویسی کودکان دارای اختلال یادگیری پایه دوم و سوم ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی روش سینا و ترکیب واج ها در اصلاح نارسانویسی کودکان دارای اختلال یادگیری پایه دوم و سوم ابتدائی بود. روش: پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانش آموزان دارای اختلال یادگیری پایه دوم و سوم ابتدایی شهرستان تبریز بود که 45 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگذاری شدند (15 نفر در گروه مداخله به روش سینا، 15 نفر در گروه مداخله به روش ترکیب واج ها و 15 نفر در گروه کنترل بدون مداخله). آزمون دیکته نویسی سیف نراقی و نادری و آزمون هوش ریون بر روی کودکان اجرا شد. گروه های آزمایش در 15جلسه ی 45 دقیقه ای در عرض 3 ماه مورد مداخله قرار گرفتند و بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. در پایان مداخلات مجدداً آزمون دیکته بروی دانش آموزان انجام گرفت و نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان گروه های آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد (0/001 Sig= ). نتایج آزمون تعقیبی LSD نیز نشان داد که بین نمرات پس آزمون در گروه ترکیب واج ها و نمرات پس آزمون در گروه سینا تفاوت معنادار وجود دارد (0/01 Sig= ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هر دو روش آموزشی سینا و ترکیب واج ها در بهبود عملکرد کودکان نارسانویس اثربخش است، با این حال روش ترکیب واج ها در کمک به حل مشکلات این کودکان موثرتر است.
اثربخشی فعالیت های موسیقیایی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعالیت های موسیقیایی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان با کم توانی ذهنی آموزش پذیر 14-11 ساله در دو مدرسه استثنایی شهر کرج در سال تحصیلی 96-1395بود. از میان جامعه آماری، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص داده شدند. در طی مدت تحقیق 4 نفر از گروه آزمایش و 4 نفر از گروه گواه از ادامه مداخله انصراف دادند (11=N ). گروه آزمایش طی هشت هفته در 24 جلسه ی گروهی 1 ساعته فعالیت های موسیقیایی که هفته ای سه بار برگزار می شد، شرکت کردند. گروه گواه طی این مدت مداخله ای دریافت نکردند. همه شرکت کننده ها آزمون رایانه ای دسته بندی کارت ویسکانسین، برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی؛ آزمون برو/نرو برای ارزیابی کنترل مهاری؛ و خرده آزمون فراخنای ارقام از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان برای ارزیابی حافظه فعال را قبل و پس از اجرای مداخله انجام دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس، نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون در سطح 05/0= α تفاوت معنا داری وجود نداشت. بدین معنا که برنامه فعالیت های موسیقیایی مورد نظر بر بهبود عملکرد گروه آزمایش در آزمون های کارکردهای اجراییِ به کار رفته تأثیر معنا داری نداشته است.
اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تما می دانش آموزان سال سوم ابتدایی مدارس اختلالات یادگیری شهر مشهد، که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش 32 نفر (دو گروه 16 نفره) را تشکیل می داد که با توجه به وجود 10 مرکز ناتوانی یادگیری در سطح مشهد به روش نمونه گیری تصادفی منظم از روی لیست دانش آموزان مراکز اختلال یادگیری پایه های سوم ابتدایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق آزمون عملکرد خواندن نما (کر می ومرادی، 1384) به دست آمد. مداخله آموزشی شامل 10 جلسه بود که در خانواده های دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در آغاز هر هفته تمرینات متناسب نرم افزار را از مربی دریافت می کردند و در طول هفته با فرزند خود کار می کردند. نتایج به دست آمده نشان داد آموزش مبتنی بر نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن تاثیر معنادار دارد (05/0>P). بنابراین می توان گفت محتوای نرم افزار در کنار آموزش هایی که به خانواده ها برای استفاده آن در خانه داده شده بود توانسته روند بهبود مشکلات و ناتوانی های خواندن دانش آموزان با ناتوانی خواندن را تسریع بخشد.
آموزش مثبت نگری بر شفقت به خود و امید به زندگی مادران کودکان اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری بر شفقت به خود و امید به زندگی مادران کودکان اختلال طیف اتیسم سبزوار انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند اختلال طیف اتیسم سبزوار در سال تحصیلی 97-1396 بود. بدین منظور تعداد 36 مادر دارای فرزند مبتلا به اتیسم بر حسب شرایط ورود به پژوهش به عنوان نمونه انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش(18نفر) وکنترل (18نفر) جای دهی شدند. پس از انجام پیش آزمون به کمک پرسشنامه های شفقت به خود و پرسشنامه امید به زندگی، گروه آزمایشی ده جلسه (هرهفته یک جلسه) 75دقیقه ای برنامه آموزش مثبت-نگری را دریافت کرد. درحالی که گروه کنترل هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان دوره آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمارتوصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) باکمک نرم افزار spss) ویراست 23) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مثبت نگری بر شفقت به خود، امید به زندگی و مولفه های آن ها در مادران کودکان اختلال طیف اتیسم سبزوار تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین، آموزش مثبت نگری یک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به مادران کودکان اختلال طیف اتیسم است.
اثر بخشی برنامه حضوری – مجازی درمان تعامل والد-کودک بر اساس رویکرد آیبرگ بر اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه حضوری- مجازی درمان والد- کودک براساس رویکرد آیبرگ بر کودکان با اختلالات رفتاری مراکز پیش دبستانی در شهر تهران انجام شده است. روش : این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با 30 مادر کودکان با اختلالات رفتاری پیش دبستانی (15 مادر گروه آزمایشی و 15 مادر گروه گواه) و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه قبل از برنامه ، سیاهه رفتاری کودکان آیبرگ (ECBI) (آیبرگ، پنگوس،1999، آیبرگ، رابینسون، 1993) سیاهه رفتاری کودکان (CBCL) آخن باخ و رسکولار(2000) آزمون ملاک های اختلالات رفتاری بر DSM5 (2013) ( را کامل کردند سپس برنامه را طی 14جلسه فقط برای گروه آزمایش اجرا شد وگروه گوا ه هیچ برنامه ای را دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل از آزمون T مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان دادکه برنامه حضوری – مجازی درمان تعامل والد- کودک براساس رویکرد آیبرگ به طور معناداری در کاهش اختلالات رفتاری موثر بوده است. بحث : الگوی کلی نتایج حاکی از آن است که این برنامه درکاهش اختلالات رفتاری اثربخش بوده ، بنابراین می توان از آن به عنوان یک الگوی درمانی در مراکز پیش دبستانی استفاده شود.