فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان نارساخوان پسر پایه پنجم مقطع ابتدائی ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر یزد که در سال تحصیلی 1395-1394 در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. 30 دانش آموز نارساخوان با تائید متخصصان مرکز اختلال یادگیری با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، چک لیست تشخیص نارساخوان و پرسشنامه عصب شناختی کولیج بود. آموزش خودگردانی یادگیری در نهایت طی ۱4 جلسه 45 دقیقه ای به تواتر هفته ای دوبار بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی، سازمان دهی و بازداری) دانش آموزان نارساخوان مؤثر است. در نتیجه می توان از آموزش خودگردانی یادگیری برای بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان استفاده کرد.
اثر بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر عملکرد تکلیف تولید نیرو در دختران با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثر بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر
اجرای تکلیف تولید نیرو در دختران با کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح
پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی
شهرستان شیراز46 دانش آموز دختر به روش
نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس آزمون بیشترین انقباض ارادی
که در نخستین جلسه به وسیله دینامومتر دستی از آن ها به عمل آمد به دو گروه
آزمایشی 22 نفری در گروه بازخورد (هنجاری مثبت) و 24 نفری در گروه کنترل (بدون
دریافت بازخورد) تقسیم شدند. تحلیل کواریانس، عملکرد بهتر گروه آزمایشی را در
تکلیف تولید نیرو نسبت به گروه کنترل نشان داد. یافته های این پژوهش شواهدی را
برای اهمیت نقش انگیزشی بازخورد فراهم می آورد. بنابراین به علت تأثیر ویژه ای که
بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر عملکرد تکلیف تولید نیرو در دانش آموزان با کم توانی ذهنی
دارد، به عنوان یک راهکار آموزشی مؤثر در زمینه آموزش مهارت ها به مربیان دانش آموزان
آموزش ویژه توصیه می گردد.
آموزش فراگیر
حوزه های تخصصی:
مقایسه تاثیر تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی می توانند روش های موثر برای حل مشکلات رفتاری کودکان اتیستیک باشند. در این بین، مقایسه اثربخشی تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی موضوعی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان اتیسم انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی کودکان پسر مبتلا به اتیسم مراجعه کننده به مراکز روزانه تحت نظارت بهزیستی استان گیلان در دامنه سنی 6 تا 11 بود. حجم نمونه 30 شرکت کننده بود که به صورت تصادفی در سه گروه تحلیل رفتار کاربردی، بازی درمانی وکنترل (10= n ) جای گذاری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشکلات رفتاری استفاده شد. در انتها، داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین شاخص های مشکلات رفتاری گروه های آزمایش (تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی) در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است (01/0> p ). همچنین در مقایسه دو روش درمانی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0< p ). نتیجه گیری : با توجه به یافته ها، هر دو روش تحلیل رفتار کاربردی و روش بازی درمانی، به یک اندازه در کاهش مشکلات رفتاری این کودکان موثر بوده اند. در همین راستا، نتایج مطالعه حاضر حاکی از عدم وجود تفاوت مشخص در میزان تاثیرگذاری تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم است.
رابطه مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : اکتساب زبان یکی از مهم ترین مؤلفه های رشد است که تعامل اجتماعی نقش بنیادی را در این فرایند ایفا می کند. نتایج پژوهش های صورت گرفته در این زمینه حاکی از آن است که مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی ارتباط نیرومندی با هم دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در کودکان نارساخوان بود. روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. نمونه شامل 60 کودک با تشخیص اختلال نارساخوانی بود که به صورت نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر سنندج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون رشد زبان ( TOLD-P:3 ) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ( SSRS ) فرم والدین بود. داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در این کودکان وجود دارد. نتیجه گیری : نتایج حاکی از آن است که یک تعامل دوسویه بین مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در جریان تحول وجود دارد و با ارائه برنامه های آموزشی-تربیتی مقتضی می توان نسبت به ارتقاء سطح این مهارت ها در کودکان به ویژه کودکان نارساخوان اقدام کرد.
نقش شعرخوانی بر رشد عاطفی – اجتماعی نوزادان و خردسالان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: شعرها به عنوان نماد فرهنگی و ارزشی هر کشوری از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و از تجربیات لذت بخشی هستند که می توانند نقش مهمی در پیوند عاطفی والد-کودک و کمک به رشد عاطفی و اجتماعی کودکان داشته باشند. شعرهای کودکانه به ویژه در سال های ابتدایی که دوره حساس دل بستگی است نقش مهمی در ارتباط والد- فرزند ایفا می کند. این امر برای کودکان کم شنوا که به توان بخشی زودهنگام نیاز دارند از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش: مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و مطالعه کتابخانه ای انجام شد، بدین ترتیب که اطلاعات مختلف در مورد موضوع پژوهش از منابع اطلاعاتی مختلف شامل مقالات، کتاب های دانشگاهی و منابع علمی داخلی و خارجی از پایگاه های معتبر جستجوی علمی مانند Magiran ، Elsevier ، Wiley ، PubMed و موتور جستجوی Google Scholar اطلاعات مربوط به بازده زمانی سال های 1996 تا 2017، گردآوری و مورد توصیف، تبیین و بحث قرار گرفت. نتیجه گیری: شعرخوانی نقش مهمی در رشد عاطفی اجتماعی کودک دارد و به عنوان یک زبان ارتباطی می تواند پیوند عاطفی کودک والد را تحکیم ببخشد و مهارت های اجتماعی مختلف را به کودک آموزش داد. در این مقاله سعی شده است تا ضمن بررسی رشد عاطفی، هیجانی و اجتماعی در کودکان و نقش عوامل مؤثر بر آن، مهارت های اجتماعی/عاطفی را در کودکان ناشنوا بررسی کرده و با معرفی راهکارهای تسهیل کننده در رشد این مهارت ها به معرفی رویکرد شعرخوانی و تأثیر آن بر بهبود روند یادگیری در کودکان کم شنوا و ناشنوا بپردازد.
فناوری های پوشیدنی برای افراد آسیب دیده بینایی: معرفی دستگاه هوروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی ابزارهای کمکی جابجایی برای افراد آسیب دیده بینایی، حرکت امن و مستقل در محیط است. بیشترین فعالیت هایی که تاکنون برای کاهش محدودیت های افراد دارای آسیب بینایی انجام شده، بر روی حرکت و جابجایی این افراد در محیط های آشنا و نا آشنا و مهارت های خواندن و نوشتن آن ها برای دستیابی به استقلال فردی متمرکز بوده اند. عصای سفید، سگ راهنما و ابزارهای جابجایی الکترونیکی از عمده ترین گزینه های مورد استفاده در جابجایی افراد آسیب دیده بینایی هستند و بریل، متن خوان های مختلف و درشت نما کننده ها جهت خواندن و نوشتن به کار می روند. اما هر کدام از این موارد مزایا و محدودیت های خاص خود را دارند. در این مقاله به مزایا و عملکردهای فناوری های پوشیدنی و سامانه هوروس پرداخته شده که بخش زیادی از محدودیت های این ابزارها را کاهش می دهد. نتیجه گیری : سامانه هوروس قابلیت هایی مانند مسیریابی و حرکت مستقل در حین فعالیت های بازی، آگاه شدن از موقعیت دوستان در کلاس و مدرسه، شناسایی متن و خواندن، شناخت چهره و شناسایی اشیا را با هم ادغام کرده است. این فناوری هم قابلیت مسیریابی و تشخیص مانع به صورت سه بعدی را دارد که به حرکت ایمن فرد آسیب دیده بینایی کمک می کند و هم قابلیت خواندن متن های نوشتاری و بریل را دارد که می تواند به استقلال فرد در فعالیت های آموزشی و یادگیری کمک کند.
کودکان دشوار
منبع:
پیوند ۱۳۶۱ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
اگر فرزندتان ناشنواست
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۸۸
حوزه های تخصصی:
مقایسه خودتعیین گری و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون ناتوانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه خودتعیینی و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی در سنین 14 سال و بالاتراند که در سال تحصیلی 92- 91 در مدارس شیراز مشغول به تحصیل هستند. نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر120 دانش آموز دختر و پسر (60 دانش آموز با کم توانی ذهنی و 60 دانش آموز بدون کم توانی ذهنی) سنین 14 سال و بالاتر بودند که به روش هدفمند از مدارس مربوط به دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی انتخاب شدند. در این پژوهش خودتعیینی و ابعاد آن توسط مقیاس خودگزارش خودتعیینی گومز - ولا و همکاران (2012) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس دو طرفه و تحلیل واریانس طرح های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش آموزان با کم توانی ذهنی نسبت به دانش آموزان بدون کم توانی ذهنی در خودتعیینی و ابعاد آن نمره پایین تری به دست آوردند. در این پژوهش تفاوت معنی داری بر اساس جنسیت در نمره کل خودتعیینی و ابعاد استقلال رفتاری و توانمندسازی روانشناختی مشاهده نشد و تنها در بعد تحقق خود بود که بین دختران و پسران تفاوت معنی دار مشاهده شد. از دیگر نتایج پژوهش که در بین ابعاد مختلف خودتعیینی در میان دو گروه دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی، بالاترین رتبه به توانمندسازی روانشناختی و کمترین رتبه به استقلال رفتاری تعلق گرفت. همچنین با توجه به سطح تحصیلات والدین بین دو گروه دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی در نمره کل خودتعیینی و ابعاد آن تفاوت معنی داری وجود دارد.
مروری بر آسیب های گفتاری و زبانی در کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی چارچوب علمی تحقیقات مرتبط با آسیب های زبانی، گفتاری، و ارتباطی کودکان فلج مغزی و همچنین انجام یک جمع بندی مطلوب و ارائه مناسب تر اطلاعات از تحقیقات و مطالعات صورت گرفته پیشین است. روش: در این مطالعه جست و جوی منابع به صورت کتابخانه ای و بررسی سایت های اینترنتی مرتبط و معتبر انجام شده است. کتاب ها، مقاله ها و پایان نامه ها نیز ملاحظه شده است. یافته ها: گفتارفلجی از تبعات ابتلا به فلج مغزی در این کودکان است که بر اساس شدت آسیب نورولوژیکی ایجاد می شود. میزان گفتارفلجی در کودکان مختلف، متفاوت است. برخی از این کودکان علاوه بر آسیب های گفتاری به دلیل آسیب های ساختاری یا عصب شناختی، علایم اختلال بلع یا آبریزش دهان نیز نشان می دهند. معمولاً این کودکان آسیب های زبانی (هم درکی هم بیانی) نیز نشان می دهند که با توجه به شدت فلج مغزی، میزان آسیب زبانی نیز متفاوت است. نتیجه گیری: با توجه به وسعت آسیب در فلج مغزی و درگیری مسیرهای عصب شناختی لازم است که در برنامه درمانی این کودکان به جنبه های مختلف از جمله حس، حرکت، شناخت، زبان، گفتار، ارتباط، عواطف و مسایل روان شناختی توجه شود. طبیعی است که بهبود این کودکان نتیجه همکاری همه جانبه گروه درمانی شامل متخصصان توانبخشی، خانواده و اولیای مدرسه خواهد بود.
رابطه طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با درماندگی روانشناختی مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی است. روش: روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان استثنایی شهر اندیمشک و نمونه پژوهش شامل 210 نفر از این مادران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای (کارور، 1989)، طرحواره های هیجانی (لیهی، 2002) و فرم کوتاه مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی (لاوبوند و لاوبوند، 1995) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با افسردگی، اضطراب و استرس مادران کودکان استثنایی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای 28 درصد از افسردگی، 45 درصد از اضطراب و 36 درصد از استرس را تبیین می کنند. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد سلامت روانی افراد تاثیر طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای قرار می گیرد. طرحواره های هیجانی، راهبرد هیجان مدار و اجتنابی در کاهش سلامت روانی و راهبرد مسئله مدار در افزایش آن نقش دارد.
اثربخشی برنامه چندبعدی رسد بر مهارت های سه گانه رمزگشایی، سیالی و درک مطلب کودکان نارسا خوان ابتدایی شهرستان بهبهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه چندبعدی رسد بر مهارت های سه گانه خواندن (رمزگشایی، سیالی،درک مطلب) دانش آموزان نارساخوان پایه ی اول و دوم ابتدایی انجام گرفت. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی پژوهش شامل دانش آموزان نارساخوان دختر و پسری بودند که به مرکز اختلالات شهرستان بهبهان معرفی شده بودند. از بین این دانش آموزان ابتدا دانش آموزان پایه ی اول و دوم جدا شدند. سپس از بین آن ها 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند که به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. برای گروه آزمون برنامه ترمیمی چندبعدی رسد طی 21 جلسه یک ساعته انجام گرفت و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از آزمون هوش وکسلر و آزمون تشخیصی خواندن (جدول سمن) و برنامه چندبعدی رسد استفاده و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون آماری کوواریانس تک متغیری و چند متغیری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره های خواندن، رمزگشایی، سیالی و درک مطلب پس آزمون گروه آزمون با پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (001/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که برنامه چندبعدی رسد موجب بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان گردید.
فراتحلیل نقش جنسیت و سن آزمودنی ها بر اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی اختلال های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج پژوهش های مختلف و دستیابی به یک نتیجه ی کلی در خصوص اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلال های یادگیری و نیز تعیین نقش جنسیت و سن آزمودنی ها در میزان اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلالات یادگیری؛ با استفاده از روش فراتحلیل به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی مطالعات انجام شده و دسترس در خصوص اثربخشی مداخلات آموزشی، درمانی و روان شناختی بر انواع اختلال های یادگیری(اعم از نارساخوانی، نارسانویسی و اختلال ریاضی) بود که پس از اعمال ملاک های ورود و خروج در مجموع 128 پژوهش به عنوان نمونه انتخاب گردید. از این مطالعات تعداد 623 اندازه اثر استخراج گردید و با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد ، اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلال های یادگیری در هر دو مدل ثابت و تصادفی معنادار میباشد (001/0P≤) و بر اساس ملاک های تفسیری مقداری بزرگ ارزیابی گردید. همچنین نتایج فرارگرسیون و آزمون تی مستقل نشان داد تاثیر سن و جنسیت به عنوان متغیرهای تعدیل کننده معنادار نمی باشد (001/0P≥). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد مداخلات آموزشی ودرمانی که در مطالعات اولیه پژوهش حاضر به کار گرفته شده است از اثربخشی بسیار مناسبی برخوردار بوده اند و متغیرهای جنسیت و سن آزمودنی تاثیری بر میزان اثربخشی مداخلات ندارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری نوعی مشکل مزمن با پایه عصب شناختی و تحولی بوده که عموماً در اوایل دوره ی رشد شروع می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر ۱۵ - ۱۳ ساله ی با اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و بالینی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 99 - 98 بود. از بین جامعه ی آماری، 40 دانش آموز پسر با اختلال یادگیری خاص که افراد داوطلب واجد شرایط بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی ) 20 نفر ( و گواه ) 20 نفر ( جا گماری شدند. گروه آزمایشی به مدت 1۲ جلسه ۷۵ دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر، مقیاس خودتنظیمی تحصیلی کارل ما گنو و آموزش هوش موفق استرنبرگ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش موفق بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی آزمودنی ها تأثیر معناداری دارد ) 005 / .)P<0 نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد، از جمله روش های اثربخش در جهت افزایش انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص، آموزش مبتنی بر هوش موفق است.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و تاب آوری با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و تاب آوری با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مادران کودکان استثنایی (کم توان ذهنی، نابینا و ناشنوا) شهر خرم آباد در سال1394 بودند. نمونه پژوهش شامل 204نفر از مادران کودکان استثنایی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه های حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، تاب آوری کانر و دیوسون و درماندگی روان شناختی لاوبوند و لاوبوند استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین تاب آوری و حمایت اجتماعی با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی رابطه وجود دارد که همگی در سطح 001/0 معنی دار بود. همچنین نتایج نشان داد حمایت اجتماعی و تاب آوری 60درصد از افسردگی، 50درصد از اضطراب و 17درصد از استرس مادران کودکان استثنایی را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان با انجام مشاوره به مادران کودکان استثنایی کمک کرد تا احساس کنند از حمایت اجتماعی برخوردارند تا بتوانند با مشکلات حاصل از داشتن کودک استثنایی مقابله کنند.
تدوین برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ، به روز رسانی، توجه پایدار) و ارزیابی میزان اثربخشی آن برکاهش نشانه های کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزش بازداری پاسخ ، توجه پایدار و به روز رسانی و بررسی تأثیر آن بر نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در سال تحصیلی 95- 96 مدارس منطقه 1 ، منطقه 4 و کلینیک روان شناسی منطقه3 تهران بود. بعد از انتخاب 30 آزمودنی واجد شرایط به عنوان نمونه پژوهش، به شیوه تصادفی 15 کودک در گروه آزمایش و 15 کودک در گروه گواه قرار گرفتند. به منظور بررسی نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان از پرسش نامه تشخیصی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و برای ارزیابی کارکرد های اجرایی کودکان از آزمون های ان بک ، (CPT) ، آزمون برو- نرو استفاده شد. این برنامه توسط پژوهشگران طراحی شد و کودکان گروه آزمایشی در این برنامه16 جلسه ایی شرکت کردند و کودکان گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و آزمون تی نشان داد که بین میانگین نمره های گروه آزمایشی و گواه در نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برنامه آموزشی بازداری پاسخ، توجه پایدار و به روز رسانی باعث کاهش معنی دار نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در کودکان گروه آزمایشی شده است.
تأثیرتمرینات یکپارچگی حسی حرکتی بر کاهش رفتار کلیشه ای در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی بر کاهش رفتار کلیشه ای کودکان اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش تک آزمودنی از نوع طرح A-B با پیگیری بود. نمونه مطالعه شده شامل 4 کودک پسر مبتلابه اختلال طیف اتیسم بود که به روش نمونه گیری غیر تصادفی از نوع هدفمند، انتخاب شدند و طی 21 جلسه تحت درمان یکپارچگی حسی حرکتی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس گارز استفاده شد. داده ها با استفاده از نمودار تحلیل چشمی و آزمون اندازه اثر کوهن تحلیل شد. یافته ها: نتایج نمودارهای چشمی برای متغیر رفتار کلیشه ای و علائم کلی اتیسم، حاکی از تأثیر درمان یکپارچگی حسی حرکتی بر علائم اتیسم کودکان بود. نتایج بررسی تغییرات ایجادشده از طریق اندازه اثر کوهن، حاکی از بالا بودن سطح اندازه اثر درمان یکپارچگی حسی حرکتی در بهبود رفتار کلیشه ای و علائم کلی اتیسم برای هر چهار آزمودنی بود، فقط اندازه اثر یکی از آزمودنی ها در مرحله درمان –پیگیری، متوسط نشان داده شد؛ بنابراین می توان گفت که درمان یکپارچگی حسی حرکتی در بهبود علائم کلی اتیسم و کاهش رفتار کلیشه ای کودکان طیف اتیسم مؤثر است. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش حاضر می توان در راستای برنامه ریزی درمانی و مداخلات بالینی به منظور کاهش و درمان علائم اتیسم کودکان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع دبستان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
105-116
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری مادران کودکان کم توان ذهنی شهر اصفهان انجام شد. روش: این پژوهش دارای رویکردی کاربردی با روش پیش آزمون- پس آزمون بود. 60 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی به طور تصادفی انتخاب و به سه گروه آزمایش ، کنترل و خنثی (هر گروه 20 نفر) تقسیم شدند و گروه آزمایش مداخله آموزش ذهن آگاهی را دریافت نمودند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس بیانگر این بود که آموزش ذهن آگاهی بر کلیه ابعاد بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری مادران کودکان کم توان ذهنی از لحاظ آماری معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش گروهی ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری مادران دارای کودکان کم توان ذهنی تاثیر داشته و می توان از این شیوه برای کمک به بهداشت و سلامت روانی والدین استفاده نمود.