فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
مروری بر نقش مخچه در نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مقاله حاضر، شواهد و مستندات درباره ارتباط مشکلات نارساخوانی با نقص مخچه ارائه می شود. روش: در ابتدا، شواهد مربوط به نقش آشکار مخچه در مهارتهای حرکتی و مهارتهای شناختی، به ویژه در مهارتهای مبتنی بر زبان گفتاری مرور می شود. سپس برخی شواهد آزمایشگاهی مبتنی بر نقص عملکرد مخچه در افراد دارای نارساخوانی بیان می شود. یافته ها و نتیجه گیری: دو گروه از شواهد مد نظر قرار گرفته شده اند: شواهد رفتاری و شواهد تصویربرداری عصبی. شواهد نشان می دهند که افراد نارساخوان نسبت به گروه کنترل، تفاوتهای چشمگیری دارند. همچنین آزمونهای رفتاری مشابه روی کودکان دارای ضعف در خواندن و با بهره هوشی همسان اجرا شد. سرانجام بر مبنای نقص مخچه از زمان تولد، زنجیره ای علی تکوینی، از رشد نارساخوانی به دست داده شد.
مقایسه فعالیت نظام های مغزی/ رفتاری در بیماران مبتلا به پرفشاری خون دارای سابقه مصرف دارو و بدون سابقه ی مصرف دارو و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه میزان فعالیت نظام های مغزی/ رفتاری در سه گروه افراد مبتلا به پرفشاری خون با و بدون مصرف دارو و افراد بهنجار انجام شده است.
روش: از بیماران و ملاقات کنندگان از بیماران در بیمارستان بوعلی سینای قزوین 163 نفر که شامل 56 نفر گروه پرفشارخون (29 زن و 27 مرد) که سابقه مصرف داروی فشار خون داشتند، 51 نفر پرفشار بدون سابقه مصرف دارو (28زن و 23 مرد) و 56 نفر گروه بهنجار (26 زن و 30 مرد) با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پس از اندازه گیری فشارخون هر فرد، پرسشنامه شخصیتی نظام های مغزی/ رفتاری تکمیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه در نظام های بازداری رفتاری و ستیز/ گریز و مؤلفه های اجتناب فعل پذیر، رفتار روی آورد، اجتناب فعال و ستیز تفاوت معناداری وجود دارد. در نظام فعال ساز رفتاری و مؤلفه های خاموشی و گریز تفاوت معنادار نبود. پیگیری نتایج با آزمون توکی نشان داد که بین دو گرو پرفشار در هیچ یک از نظام ها و مؤلفه ها تفاوت معناداری وجود ندارد. گروه پرفشار با مصرف دارو در مؤلفه های اجتناب فعل پذیر، ستیز، نظام بازداری رفتاری و نظام ستیز/ گریز نسبت به گروه بهنجار نمره بیشتری داشتند و در مؤلفه اجتناب فعال حالت عکس بین این دو گروه وجود داشت. همچنین گروه پرفشار بدون مصرف دارو در مؤلفه های رفتار روی آورد، ستیز و نظام ستیز- گریز نسبت به گروه بهنجار نمره بیشتری داشتند اما در مؤلفه اجتناب فعال حالت عکس بین این دو گروه وجود داشت.
نتیجه گیری: افراد مبتلا به فشارخون در نظام بازداری و ستیز/ گریز فعالیت بیشتر و در سیستم فعال ساز رفتاری فعالیت کمتری دارند. بر این اساس با توجه نظریه گری افراد مبتلا به فشارخون بالا از نظر شخصیتی گرایش بیشتری به عواطف منفی دارند.
تاثیر ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی منفی بر ناقرینگی eeg پیشانی مغز بر اساس ابعاد نورزگرایی و برون گردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی منفی بر فعالیت ناحیه ای قطعه ی پیشانی مغز با نگاه به ابعاد برون گردی و نورزگرایی می باشد. بدین منظور، براساس نمرات انتهایی توزیع ابعاد بـرون گردی و نورزگرایی نسخه ی تجدیدنظرشده ی پرسشنامه ی شخـصیتی آیسنک و مـلاک های ورود، چهار گروه20 نفری (شامل برون گرد، درون گرد، نورزگرا و پایدار هیجانی) از جامعه ی دانشجویان پسر انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها راست برتر متجانس (در دست، پا و چشم) بودند. برای ارزیابی فعالیت نواحی پیشانی مغز در خلال ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی منفی، آزمودنی ها قطعه فیلم های برانگیزاننده ی هیجان های منفی را مشاهده نمودند. در حالت ارزیابی مجدد، از آن ها خواسته شد در حین تماشای فیلم، درباره ی فیلم به گونه ای غیرهیجانی فکر کنند و در حالت فرونشانی، به شیوه ای رفتار کنند که اگر شخصی آن ها را نگاه کند، به این نکته پی نبرد که چه چیزی را احساس می کنند. در طی این مراحل، EEG از نواحی مختلف قطعه ی پیشانی مغز ثبت شد. نتایج نشان داد که فرونشانی تجارب هیجانی منفی منجر به افزایش فعال سازی قطعه ی پیشانی راست مغز می گردد، این افزایش در افراد درون گرد و نورزگرا بیشتر از افراد برون گرد و پایدار هیجانی می باشد. همچنین نتایج نشان داد که ارزیابی مجدد تجارب هیجانی منفی موجب فعال سازی نقاط متفاوت قطعه ی پیشانی مغز براساس ابعاد شخصیتی می شود. در مجموع، یافته ها دلالت بر این دارند که ابعاد نورزگرایی و برون گردی نقش تعدیل گری در مکانیسم های فعالیت مغزی راهبردهای ارزیابی مجدد و فرونشانی نظم جویی هیجان دارند و این راهبردها تاثیر متفاوتی بر فعالیت ناحیه ای قطعه ی پیشانی مـغز دارند. باتوجه به نتــایج پژوهش، می توان گفت که راهبردهای متفاوت نظم جویی هیجان براساس ابعاد شخصیتی متفاوت و فعالیت مغزی متعاقب آن، چشم اندازهای جدیدی را در زمینه های آسیب شناسی، پیشگیری، درمان و سایر زمینه های پژوهشی به میان می آورد.
اثر سیستم کانابینوییدی ناحیه 1CA هیپوکامپ پشتی بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثر تزریق دوطرفه آگونیست و آنتاگونیست گیرنده های کانابینوییدی در هیپوکامپ پشتی (1CA) بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین.
روش: در این پِژوهش برای بررسی حافظه موش های صحرایی نژاد ویستار از روش اجتنابی مهاری (غیرفعال) با مدل Step-through و حافظه حیوان 24 ساعت بعد از آموزش بررسی شد.
یافته ها: تزریق درون مغزی آگونیست گیرنده های کانابینوییدی 2-212، 55WIN (µg/rat 6/0، 3/0) و آنتاگونیست اختصاصی گیرنده 1CB، 251AM (ng/rat 90، 60، 30) در روز آموزش به تخریب حافظه حیوانات منجر شد. تزریق درون مغزی 251AM، دو دقیقه قبل از تزریق درون مغزی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) اثری بر روی تخریب حافظه ناشی از 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) نداشت. اثر تخریبی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) و 251AM (ng/rat 60) مقادیر مختلف نیکوتین (mg/kg، S.C 6/0 و 4/0، 2/0)، 10 روز قبل از تزریق 2-212، 55WIN یا 251AM کاملاً از بین رفت.
نتیجه گیری: هیپوکامپ پشتی نقش مهمی در فراموشی ناشی از کانابینوییدها داشته، تزریق پنج روزه نیکوتین ممکن است به حساسیت گیرنده نیکوتینی منجر شده، از این طریق در فراموشی ناشی از داروهای کانابینوییدی اثر گذارد.
توانایی کودکان مبتلا به سندرم داون فارسی زبان در درک ساختارهای نحوی ساده و مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نحوه عملکرد دَه کودک مبتلا به سندرم داون فارسی زبان در درک ساختارهای نحوی ساده و مرکب برای شناسایی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت آنان می باشد. به این منظور، تشابهات و تفاوت-های عملکرد زبانی آنان با عملکرد ده کودک طبیعی به عنوان گروه کنترل مورد ارزیابی قرار گرفت تا الگویی درباره رشد و عملکرد زبانی گروه داون در زمینه درک نحوی حاصل گردد. آزمودنی های پژوهش از هر دو جنسیت بودند و بر اساس سن عقلی 7-8 سال هماهنگ شدند. برای بررسی توانایی های نحوی کودکان، آزمون درک زبانی به صورت مطابقت تصویر-جمله تدوین گشت. پس از تحلیل داده های آزمون درک زبانی مشخص گردید که گروه داون در درک ساختارهای ساده، مرکب، مرکب همپایه و مرکب ناهمپایه بسیار ضعیف تر از گروه طبیعی عمل کردند و این مسئله در میانگین امتیازهای ساختارهای مرکب نمایان تر بود.
تأثیر چند رسانه ای آموزشی، صدا و رنگ بر عملکرد امواج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر چند رسانه ای، صدا و رنگ بر عملکرد امواج مغزی دانشجویان پسر دوره کارشناسی صورت گرفت. روش پژوهش در چار چوب تحقیقات آزمایشی/ آزمایشگاهی و از نوع تحقیق درون آزمودنی است. جامعه آماری شامل دانشجویان کارشناسی پسر دانشگاه تربیت معلم تهران است. براساس نمونه گیری تصادفی تعداد 14 نمونه در دسترس که همگی مذکر بودند، برای این پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات به عنوان ابزار سنجش و ثبت امواج مغزی از دستگاه الکتروآنسفالوگرام دیجیتالی SD-C24 استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که چندرسانه ای بر انواع امواج مغزی تأثیر گذار است، گرچه بین صدا و چندرسانه ای ها در امواج آلفا و بتا تفاوت معنی داری وجود نداشت. رنگ نیز در مقایسه با دو متغیر دیگر تأثیر گذار بود. لذا در طراحی نرم افزار ها، فیلم های آموزشی و امور تبلیغاتی نقش هر یک از موارد ذکر شده باید در نظرگرفته شود. چون یادگیری پس از تغییر رفتار نمایان می شود و این ها تغییرات فیزیکی است که در نتیجه یادگیری در مغز انسان به وجود می ّآیند.
بررسی تاثیر دستکاری انگیزشی بر روی سرعت پردازش مغزی در افرادی با حساسیت بالا در سیستم های بازدارنده/فعال ساز رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر دستکاری انگیزشی بر روی سرعت پردازش مغزی در افرادی با حساسیت بالای BAS و افرادی با حساسیت بالای BIS بود. در واقع، این پژوهش به دنبال فراهم کردن حمایتی برای تاثیر همخوانی در یادگیری در مدل گری، در مقایسه با مدل آیزنگ، می باشد. برای این منظور، 35 آزمودنی BAS و 28 آزمودنی BIS انتخاب شدند و تحت سه مرحله دستکاری انگیزشی (مرحله فقدان دستکاری انگیزشی، مرحله تنبیهی، و مرحله تشویقی) قرار گرفته و زمان واکنش تمایزی آنها سنجیده شد. داده ها با استفاده از روش آماری MANOVA مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرعت پردازش افراد BAS در شرایط تشویقی و سرعت پردازش افراد BIS در شرایط تنبیهی افزایش می یابد. این نتایج تاییدی برای مدل همخوانی گری، در مقایسه با آیزنگ، فراهم نمود.
تأثیر کمبود و مکمل عنصر روی در رژیم غذایی موش های مادر بر یادگیری، حافظه و عملکرد حرکتی نوزادان آنها با استفاده از ماز آبی موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر دو نوع رژیم غذایی عنصر روی در دوران بارداری و شیردهی موش های ماده بر یادگیری، حافظه و عملکرد حرکتی نوزادان آنها بود. کمبود عنصر روی و مکمل عنصر روی در دوران بارداری و شیردهی مادر، ممکن است بر حافظه، یادگیری و عملکرد حرکتی نوزادان آنها تاثیر بگذارد. جامعة آماری تحقیق حاضر، موش های صحرایی ماده (نژاد آلبینو – ویستار) خریداری شده از انستیتو پاستور ایران بودند. بعد از مرحلة جفت گیری، 12 مادر باردار انتخاب و به 3 گروه تقسیم شدند و در هفتة آخر بارداری و کل دوران شیردهی رژیم غذایی مورد نظر را مصرف کردند. گروه اول، گروه کنترل بود که از غذای استاندارد استفاده کرد؛ گروه دوم، گروه دریافت کنندة مکمل روی که به مقدار ppm 10 مکمل روی به آب آنها افزوده شد؛ و گروه سوم، گروه کمبود روی که از غذای فاقد عنصر روی استفاده کردند. پس از اعمال متغیر مستقل، برای هر گروه 12 سر موش نر به عنوان نمونة آماری در نظر گرفته شد که در 56 روزگی تحت آزمون حافظه و یادگیری از طریق ماز آبی موریس قرار گرفتند و در 66 روزگی عملکرد حرکتی آنها به وسیلة دستگاه سنجش فعالیت حرکتی (Open Field) اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که کمبود عنصر روی در هفتة آخر بارداری و دوران شیردهی موجب تخریب یادگیری، حافظه و ضعف در عملکرد حرکتی می شود. به علاوه مکمل عنصر روی، سبب بهبود یادگیری و حافظه شد، اما تأثیر معنی داری بر عملکرد حرکتی نوزادان نداشت.
ضربه مغزی
حوزه های تخصصی:
احساس یا ادراک ؟
حوزه های تخصصی:
بررسی ارتباط بین کارکردهای شناختی اجرایی مغز با سلامت روان در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب روانی و اختلال شناختی از مشکلات شایع سالمندان است. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین سلامت روان و کارکردهای شناختی قطعه پیشانی مغز در سالمندان است.
این مطالعه به شیوه مقطعی مقایسه ای انجام شد. در این پژوهش از پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی و آزمون های ارزیابی عملکردهای شناختی اجرایی قطعه پیشانی مغز (آزمون ردیابی، آزمون فراخنای اعداد و آزمون روانی کلامی) استفاده شد. پس از آن ارتباط بین سلامت روان و کارایی آزمون های عملکرد های شناختی قطعه پیشانی مغز با استفاده از آزمون های همبستگی بررسی شد.
یافته ها نشان داد که بین آزمون فراخنای اعداد و افسردگی، اضطراب و درد جسمسی ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 004/0، 039/0 و 007/0) همچنین بین آزمون روانی کلامی و افسردگی، اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 006/0 و 001/0) همچنین بین آزمون ردیابی و اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی 014/0)
ارتباط بین افسردگی، اضطراب و سلامت شناختی، از نظریه تغیرات شناختی وابسته به سن قطعه پیشانی، نشات گرفته است مسیر قشری- استریاتومی- پالیدمی- تالاموسی- قشری قویاً مرتبط با عملکرد های شناختی اجرایی قطعه پیشانی در افراد افسرده و مضطرب به نا کارآمدی دچار می شود. نتیجه کاربردی که از این مطالعه و با کمک مطالعات آتی مداخله ای می توان گرفت این است که توانبخشی شناختی می تواند به عنوان درمانی برای افسردگی سالمندان مطرح شود.
مقایسه ویژگیهای عصب روان شناختی کودکان خردسال با ناتوانیهای یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی و عادی پیش از دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه ویژگیهای عصب روان شناختی کودکان خردسال با ناتوانیهای یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی و عادی پیش از دبستان، انجام شده است. روش: این پژوهش با روش علی- مقایسه ای انجام گرفته است. نمونه پژوهش 20 نفر از کودکان خردسال 6-4 سال با ناتوانیهای یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی و 20 نفر کودک خردسال 6-4 سال عادی (بدون ناتوانی یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی) پیش از دبستان شهر اصفهان بودند که پس از دو مرحله نمونه گیری، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و اجرایی آزمونهای تشخیصی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، عبارت از آزمون عصب روان شناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان پیش از دبستان وکسلر و فهرست وارسی نشانه های ناتوانیهای یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی کودکان خردسال پیش از دبستان بود. یافته ها: داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد کودکان خردسال با ناتوانی یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی و کودکان عادی (بدون ناتوانی یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی) در جنبه های عصب روان شناختی همچون کارکردهای اجرایی/ توجه، زبان، کارکردهای حسی- حرکتی، پردازش بینایی- فضایی، حافظه و یادگیری تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: کودکان خردسال مبتلا به ناتوانی یادگیری پیش از دبستان دارای نارساییهای عصب روان شناختی هستند که باید با ابزارهای معتبر تشخیص زودهنگام داده شوند تا مداخلات مناسب زودهنگام برای بهبود آن طراحی شود.
تأثیر مشاهده فیلم های ترسناک بر غلظت ایمونوگلوبولین ترشحی نوع A موجود در بزاق(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر فاصله و حذف نشانه های بینایی و چرخش سیستم آزمایشی بر جهت یابی فضایی موش های آلبینوس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
دست برتری خانوادگی و توانایی چرخش ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی رابطه دست برتری خانوادگی و توانایی چرخش ذهنی که به دلیل وجود نظریه های مطرح ژنتیکی و محیطی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: در پژوهش علی – مقایسه ای حاضر، 136 آزمودنی که در کلاس پنجم ابتدایی تحصیل می کردند (68 پسر و 68 دختر) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. میانگین سنی آزمودنی ها 11 سال و نه ماه بود. این دانش آموزان با استفاده از آزمون دست برتری چاپمن، آزمون آن لاین چی و آزمون محقق ساخته دست برتری خانوادگی مورد ارزیابی و سنجش پس رویدادی قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که اثر دست برتری خانوادگی بر توانایی چرخش ذهنی در سطح 005/0=α معنادار است (0015/0=p و 696/3=F). همچنین، اثر دست برتری خانوادگی (براساس جنسیت) بر توانایی چرخش ذهنی نیز تفاوت معناداری نشان داد (006/0=p و 006/3=F). نتیجه گیری: بر اساس آزمون های تعقیبی، بررسی نتایج، نظریه دست برتری آنت را تایید نکرد، اما دخالت عوامل محیطی و مدل سیستمی را در دست برتری مورد تایید قرار داد.