فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این تحقیق ارائه مدل توضیحی ادراک دانشجویان از اثربخشی مرکز مشاوره، میزان تلاش آنان و جهت گیری آنان به هدف موفقیت در دانشگاه چمران می باشد. جامعه آماری این تحقیقشامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران در کلیه گروه های تحصیلی علوم انسانی، علوم پایه و فنی- مهندسی است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از هر یک از گروه های تحصیلی 3 رشته انتخاب شدند.ابزارهای این تحقیق شامل ""پرسشنامهجهت گیری هدف""(میدلی و همکاران، 1998)، ""پرسشنامه تلاش""(ملتزر و همکاران، 2004)و""پرسشنامه محقق ساخته"" اثربخشی مرکز مشاوره دانشگاه می باشد. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه ها بین نمونه های مورد نظر توزیع و جمع آوری گردید. داده ها توسط نرم افزارهای SPSS18 وLISREL8.54 تحلیل شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: 1) بین ادراک دانشجویان از اثربخشی مرکز مشاوره و جهت گیری هدف موفقیت عملکردی رابطه معناداری وجود دارد.2) ادراک از اثربخشی مرکز مشاوره رابطه معناداری با تلاش دانشجویان دارد. 3) ادراک از اثربخش مرکز مشاوره به واسطه تلاش رابطه معناداری با جهت گیری هدف موفقیت عملکردی دارد.
ادراک دانش آموز از حمایت معلم از خود مختاری و خودکارآمدی انگلیسی: نقش واسطه ای نیازهای اساسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ادراک دانشآموز از حمایت معلم از خودمختاری بر خودکارآمدی دانش آموزان در درس انگلیسی، با واسطهگری نیازهای اساسی روان شناختی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) است. بدین منظور، 310 نفر از دانش آموزان شهر قم (177 پسر و 133 دختر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه جو یادگیری ویلیامز و دسی؛ نیازهای اساسی روان شناختی ایلاردی و همکاران؛ و خودکارآمدی میدلتن و میگلی پاسخ دادند. یافته های به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که ادراک از حمایت معلم از خودمختاری، اثر مستقیم مثبت و معناداری بر برآورده شدن نیازهای اساسی دارد و از این طریق، به صورت غیرمستقیم بر خودکارآمدی اثر می گذارد. همچنین، نیازهای اساسی خودمختاری و شایستگی اثر مستقیم مثبت و معناداری بر خودکارآمدی دانشآموزان دارند. اما اثر ارتباط بر خودکارآمدی دانشآموزان معنادار نبود. بطور کلی میتوان نتیجه گرفت که حمایت معلم از خودمختاری دانش آموزان، باعث برآورده شدن نیازهای اساسی روان شناختی و در نتیجه افزایش خودکارآمدی آنان می شود.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، باورهای انگیزشی و استراتژی های یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان گروه های علوم انسانی و علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، باورهای انگیزشی و استراتژی های یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. بدین منظور تعداد240 نفر از دانشجویان گروه های علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه تبریز به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت نئو و استراتژی های انگیزشی برای یادگیری استفاده شد و معدل کل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ها همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه اجرا شد. نتایج حاصل نشان داد که بین ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری یا وظیفه شناسی و عملکرد تحصیلی دانشجویان گروه های علوم پایه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. عملکرد تحصیلی با باورهای انگیزشی خودکارآمدی و همچنین استراتژی های یادگیری (استفاده از استراتژی های شناختی و خود نظم دهی) در هر دو گروه علوم انسانی و علوم پایه رابطه مثبت و معنی دار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که باور انگیزشی خودکارآمدی در عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته های علوم انسانی و ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری یا وظیفه شناسی در عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته های علوم پایه بیشترین سهم را دارند.
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
اهداف: شناخت عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی می تواند موجب بهبود برنامه ریزی های آموزشی و تقویت بازده تدریس و آموزش گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود.
روش ها: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم در 180 دانشجوی رشته ها و مقاطع مختلف یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در اردیبهشت 1391 انجام شد. شاخص پیشرفت تحصیلی، میانگین معدل دو نیم سال منتهی به مطالعه بود. ابزار گردآوری داده ها، 4 پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت از محیط آموزشی، رضایت از محتوای آموزشی و سبک یادگیری کولب بودند. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، T مستقل و همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: متغیرهای جنسیت، گروه سنی، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، علاقه به رشته تحصیلی و سبک یادگیری، تفاوت معنی داری را در شاخص پیشرفت تحصیلی شرکت کننده ها نشان دادند. میانگین نمره رضایت از محیط آموزشی 06/9±17/38 و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی 067/0- بود (05/0<p). میانگین نمره رضایت از محتوای آموزشی 11/3±93/11 و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی 006/0 بود (05/0<p). سبک های یادگیری واگرا، سازگار، جاذب و همگرا به ترتیب سبک یادگیری غالب بین 138 نفر (7/76%)، 23 نفر (8/12%)، 14 نفر (7/7%) و 5 نفر (8/2%) از شرکت کننده ها بود.
نتیجه گیری: سن، جنسیت، مقطع، رشته تحصیلی و سبک یادگیری می توانند نقش تعیین کننده ای در عملکرد تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی داشته باشند.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس مؤلفه های خودتنظیمی در دانش آموزان پایه ی اول دبیرستان های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمال کاری، پدیده ای شایع به ویژه در زمینه تحصیلی است. هدف پژوهش حاضر، تعیین راهبردهای خودتنظیمی پیش بینی کننده اهمال کاری تحصیلی و مشخص کردن تفاوت دختران و پسران در استفاده از راهبردهای خودتنظیمی و اهمال کاری است. از بین دانش آموزان اول دبیرستان های شهر تهران، نمونه ای به حجم 250 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. دو پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، و راهبردهای انگیزشی یادگیری پینتریچ و دی گروت (1991) که قبلاً اعتبار و روایی آن ها احراز شده بود، به روش گروهی و به وسیله آزمودنی ها تکمیل گردید. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که مولفه های ارزش گذاری درونی و بیرونی نسبت به هدف، سازماندهی، راهبردهای خودنظم دهی فراشناختی، مدیریت زمان و مکان مطالعه و تلاش برای خودتنظیمی به طور معناداری پیش بینی کننده اهمال کاری تحصیلی هستند. نتایج آزمون تی مستقل تفاوت معناداری در اهمال کاری میان دختران و پسران نشان نداد، در حالی که آزمون تحلیل واریانس چند متغیری در پاره ای از مولفه های خودتنظیمی این تفاوت را نشان داد. یافته های این مطالعه با یافته های پژوهش های قبلی همخوان است.
بررسی رابطه ی بین کمال گرایی و خودپنداره تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی کمالگرایی و خودپنداره ی تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان انجام شده است.این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. نمونه پژوهش حاضر شامل 187 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. میزان خودپنداره ی تحصیلی با مقیاس خودپنداره ی تحصیلی لی یو و وانگ (2005)، کمال گرایی با مقیاس کمال گرایی هویت و فلت (1991) و اهمال کاری تحصیلی با مقیاس اهمال کاری لی (1986) اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در بین متغیرهای پژوهش (کمال گرایی خود مدار، خودپنداره ی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین کمال گرایی خودمدار پیش بینی کننده بهتری نسبت به اهمال کاری تحصیلی، برای خودپنداره ی تحصیلی بود و کمال گرایی جامعه مدار نتوانست اهمال کاری تحصیلی و همچنین خودپنداره ی تحصیلی راپیش بینی کند. بنابراین تخصیص امکانات آموزشگاهی، جهت شناخت تاثیرات متغیر های مورد پژوهش و مشاوره مناسب با دانشجویان و دانش آموزان در این زمینه، در دانشگاه ها و مدارس ضروری می باشد.
انگیزه های درمان
حوزه های تخصصی:
رابطه انگیزش پیشرفت، خودپنداره تحصیلی و اضطراب امتحان در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای بررسی رابطه انگیزش پیشرفت، خودپنداره تحصیلی و اضطراب امتحان در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد 308 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی با استفاده از فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و سهمیه ای از تمامی دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شدند و آزمودنی ها به پرسشنامه های انگیزش پیشرفت هرمنس، خودپنداره بک و استیر، و مقیاس اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی، انگیزش پیشرفت و اضطراب امتحان، خودپنداره تحصیلی و اضطراب امتحان همبستگی معنی داری (P< 0.05 ) دارند. همچنین بین دو گروه از دانشجویان دختر و پسر تفاوت آماری معنی داری در هیچیک از متغیرهای پژوهش مشاهده نشد.
بررسی رابطه بین عادت های مطالعه و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهرستان بابل
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین متغیرهای عادت های مطالعه و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان سوم راهنمایی شهرستان بابل در سال تحصیل 90-89 مورد بررسی قرار گرفته است که به این منظور تعداد 180 نفر (90 نفر دختر و 90 نفر پسر) از دانش آموزان کلاس سوم راهنمایی شهرستان بابل به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق از طریق پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی جینگز و مورگان و پرسشنامه عادت های مطالعه پالسانی و شارما (PSSHI) جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماریِ ضریب همبستگی پیرسون به منظور مشخص کردن رابطه بین متغیرهای پژوهش، ازآزمون t مستقل جهت مقایسه دختران و پسران و از رگرسیون گام به گام برای تعیین میزان قدرت پیش بینی هر یک از متغیرها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با 4 مؤلفه، مؤلفه های استعداد و کوشش از متغیر خودکارآمدی تحصیلیP<0/01) ) و مؤلفه های حافظه (P<0/01) و امتحان ( (P<0/5از متغیر عادت های مطالعه رابطه معنی داری دارد. همچنین در مورد متغیرهای پژوهش در بین دو جنس تفاوت معنی داری یافت نشده است. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان می دهد که مؤلفه های استعداد، حافظه، وضعت فیزیکی و یادداشت برداری بر روی هم توانایی تببیین 29/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را در بین دختران دارا می باشند و همچنین در بین پسران نیز تنها دو مؤلفه استعداد و حافظه از توان تبیین واریانس متغیر پیشرفت تحصیلی برخوردار می باشند که این میزان برای این دو مؤلفه به طور کلی 16/0 می باشد.
بررسی رابطه بین اهمال کاری و عزّت نفس با انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان کاشان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین اهمال کاری و عزّت نفس با انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر در سال 1390 انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. به این منظور 255 نفر دانش آموز دختر، به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان کاشان (به تعداد 6000 نفر) انتخاب و پرسشنامه های اهمال کاری تاکمن، عزّت نفس کوپر اسمیت و مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس در اختیار دانش آموزان قرار گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و با بهره گیری از نرم افزار SPSS تحلیل گردید. نتایجی که بدست آمد به شرح زیر می باشد: یافته های پژوهش وجود ارتباط منفی بین هر دو متغیر عزّت نفس و انگیزش پیشرفت با اهمال کاری را نشان دادند. از طرفی بین عزّت نفس و انگیزش پیشرفت رابطه مثبت و معنی داری یافت شد. با توجه به تحلیل رگرسیون عزّت نفس، قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری برای انگیزش پیشرفت دارد.
رابطه باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و درگیری شناختی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه نگرش، اطلاعات کلامی و مهارت های ذهنی با پیشرفت تحصیلی درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری بین مهارت های ذهنی، اطلاعات کلامی و نگرش نسبت به علوم با پیشرفت تحصیلی علوم دانش آموزان سوم راهنمایی صورت گرفت. تعداد 700 دانش آموز (350 پسر ، 350 دختر) از بین دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر تهران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون محقق ساخته مهارت های ذهنی-اطلاعات کلامی و مقیاس نگرش سنج علوم آیکن (AASS) بوده است.نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های مربوط به مهارت های ذهنی (یادگیری تمیز، یادگیری مفاهیم، یادگیری قواعد و حل مساله) از روابط پیش نیازی برخوردار بوده و نگرش دانش آموزان نسبت به علوم به طور معنادار از مفاهیم یاد گرفته شده و اطلاعات کلامی دانش آموزان تاثیر می پذیرد. نتایج بیانگر آن است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تحت تاثیر میزان اطلاعات کلامی و مهارت های حل مساله آنان بوده و نگرش دانش آموزان نسبت به علوم نقش اثرگذاری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی آنان در این درس ندارد. به عبارت دیگر نتایج حاکی از آن است که مولفه های شناختی و مهارت های ذهنی و همچنین دانش کلامی حاصل شده در فرایند یادگیری تاثیر زیادی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ایفا نموده، به گونه ای که شاید بتوان تاثیر عوامل عاطفی و نگرشی را در مرتبه دوم و به عنوان منابع تعدیل کننده فرایند یادگیری مورد توجه قرار داد. نتایج، همچنین نشان داد که در فرایند یادگیری، دختران بیشتر از روش های حفظ مطالب و ذخیره سازی دانش و مهارت ها استفاده می کنند؛ در حالی که فرایند یادگیری پسران بیشتر از مهارت های مرتبط با استدلال و تفکر قیاسی تاثیر می پذیرد.
تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر خودپنداره و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین تأثیر آموزش راهبردهای خود تنظیمی بر خودپنداره و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دخترسال سوم راهنمایی شهرستان اراک انجام شد. به همین منظور نمونه ای به حجم 69 نفر (مشتمل بر دو کلاس سوم راهنمایی که به صورت طبیعی تشکیل شده بودند) از بین دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهرستان اراک به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب، و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. نخست از هر دو گروه پیش آزمون خودپنداره آهلووالیا به عمل آمد و نمرات مستمر ریاضی 45 روز ابتدای شروع سال تحصیلی، به عنوان پیش آزمون ریاضی محسوب شد. پس از آن آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه آموزش راهبردهای خودتنظیمی دریافت نمود، اما گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان دوره آموزش راهبردهای خودتنظیمی، از هر دو گروه پس آزمون خودپنداره آهلووالیا به عمل آمد و نمرات مستمر ریاضی3 ماه طول آموزش راهبردها، به عنوان پس آزمون ریاضی در نظر گرفته شد. تحلیل داده ها با تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات افتراقی نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی، خودپنداره، و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی را افزایش داده است و این افزایش به لحاظ آماری در سطح معنی داری کمتر از 01/0 معنی دار بود. همچنین آموزش راهبردهای خود تنظیمی بر همه خرده مقیاس های خودپنداره بجز خرده مقیاس رفتار دانش آموزان مؤثر بود و این تأثیر نیز به لحاظ آماری در سطح کمتر از 01/0 معنی دار بود.
بررسی رابطه ساختاری کارکرد خانواده و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در دختران دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به گونه های مختلف می تواند جهت گیری انگیزشی نوجوان را در راستای اهدافش متاثر سازد. ترک تحصیل، افت تحصیلی، گریز از مدرسه از جمله پدیده هایی است که توجه نظام آموزشی ـ تربیتی جامعه را به خود معطوف می سازد. به این لحاظ پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط ساختاری متغیرهای کارکرد خانواده و عزت نفس فرد با پیشرفت تحصیلی دختران نوجوان انجام گرفت.
این مطالعه به روش پس رویدادی (علی ـ مقایسه ایی) در جامعه پژوهشی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان در سال 88-87 و در نمونه ای تصادفی به حجم360 نفر که به شیوه خوشه بندی چند مرحله ای انتخاب گردیدند انجام شد. کلیه آزمودنی ها در دو گروه «با پیشرفت تحصیلی مستمر و دچار افت تحصیلی» قرار گرفته، و با دو مقیاس 1ـ عزت نفس الیس پوپ و 2ـ طرح ارزیابی خانواده (FAD) مورد پرسشگری قرار گرفتند. در نهایت رابطه متغیرهای اصلی پژوهش (کارکرد خانواده) و سایر متغیرهای زمینه ای با هر یک از ابعاد عزت نفس، در هر یک از گروه ها به تفکیک از طریق مدل رگرسیون چندگروهی متغیرهای پنهان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج حاکی از رابطه معنی دار کارکرد خانواده با هریک از ابعاد عزت نفس (تحصیلی، اجتماعی، خانوادگی، جسمانی) در هر دو گروه بود (05/0>P) که این ارتباط در گروه دارای افت تحصیلی بیانگر رابطه کارکرد ضعیف خانواده با عزت نفس پایین بود. همین طور متغیر سطح تـحصیلات والدین با ابـعاد عزت نفس تحصیلی، خانـوادگی و اجتماعی (1 0/0>P ) و با بعد عزت نفس جسمانی (05/0 > P ) ارتباط معنی داری داشت. از دیگر متغیرها، سن دانش آموز، رتبه تولد و تعداد فرزندان خانواده نیز در سطح ده درصد با متغیر عزت نفس ارتباط معنی دار داشتند.
با تکیه بر این یافته ها می توان دریافت، نوجوان برخوردار از حمایت خانوادگی مطلوب از فرصت و امکانات بیشتری برای خودمختاری، خودبیانگری، خودآگاهی، خودگردانی و خودافزایی برخوردار بوده که این سازه های روان شناختی بر انگیزش و عملکرد تحصیلی فرد تاثیر می گذارد.