فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ناگویی هیجانی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده های طلاق و عادی شهر بهبهان با کنترل وضعیت اجتماعی-اقتصادی بود. جامعه آماری تمام دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده های طلاق و عادی شهر بهبهان در سال 92-91 بودند و از میان آن ها نمونه ای 30 نفری با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از فرزندان طلاق و 30 نفر نیز از فرزندان عادی انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه ناگویی هیجانی (TAS-20)، پرسشنامه سلامت روان (GHQ-28) و معدل سال تحصیلی 92-91 استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که بین ناگویی هیجانی دخترهای خانواده های طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. ناگویی هیجانی در دخترهای خانواده های طلاق بالاتر از گروه عادی بود. سلامت روان دخترهای خانواده های طلاق پایین تر از خانواده های عادی بود. همچنین عملکرد تحصیلی دخترهای خانواده های طلاق پایین تر از خانواده های عادی بود.
مفهوم خود از دیدگاه روان شناسی انسان گرا و عرفان اسلامی با تاکید بر روش تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودشناسی از جمله محوری ترین ارکان تعلیم و تربیت به شمار می رود. مفهوم""خود"" به عنوان یکی از مباحث انسان شناسی، مفهومی بنیادی در روان شناسی به خصوص روان شناسی انسان گرا است. مکتب عرفان اسلامی نیز که ریشه در آموزه های اصیل اسلامی دارد، از جمله مکاتبی است که در سطح وسیع به موضوع ""خود"" و ""خودشناسی"" پرداخته است. هدف کلی این پژوهش، بررسی تطبیقی مفهوم خود از دیدگاه روان شناسی انسان گرا و عرفان اسلامی می باشد. با توجه با این هدف، ابتدا دیدگاه مازلو و راجرز به عنوان اصلی ترین نمایندگان روان شناسی انسان گرا و نجم الدین رازی و عزیزالدین نسفی به عنوان نمایندگان عرفان اسلامی بررسی و سپس به شباهت ها و تفاوت های این دیدگاه ها در خصوص مفهوم خود پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش تطبیقی انجام شده است.نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با وجود تفاوت ها، شباهت های زیادی نیز میان این دو دیدگاه در خصوص خود و خودشناسی وجود دارد. لذا تعامل و گفتگوی سازنده میان این دو دیدگاه امکان پذیر است.
انگیزه پیشرفت در دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با و بدون مصرف ریتالین و گروه عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش مقایسه انگیزهپیشرفت در دانش آموزان دارای اختلالنارساییتوجه/بیش فعالی مصرف کننده و غیرمصرف کننده ریتالین وگروه عادی است. طرح پژوهش انجام شده علّی- مقایسه ای بود، تعداد نمونه این پژوهش شامل60 نفر از دانش آموزان پسرمقطع پنجم و ششم ابتدایی (12-11) ساله دارایاختلالنارسایی/ بیش فعالی مصرف کننده و غیرمصرف کننده ریتالین و گروهعادی مشغول به تحصیل در مدارس دولتی منطقه 8 تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفیخوشه ای انتخاب ودرسهگروه مجزا مشتمل برمصرف کننده ریتالین ،بدون مصرف ریتالین وگروه عادی دسته بندی شدند. در این پژوهش از پرسشنامه انگیزهپیشرفت هرمنس استفاده شد؛و برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده نیز از مدل آماری تحلیل واریانس (برای مقایسهگروه هابراساس میانگین ) وtبرای دو گروه مستقل استفادهگردید،نتایج حاصل از یافته ها نشانبین سه گروه به لحاظ انگیزهپیشرفت تفاوت معناداری وجود دارد،بدین ترتیب که بیشترین انگیزه پیشرفت متعلق به دانش آموزانگروه عادی بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، سپس درگروه مصرف کننده ریتالین وکمترین میزان انگیزه پیشرفت در دانش آموزان دارایاختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بدون مصرف ریتالین بوده است؛بنابراین می توان نتیجه گیریکردکه احتمالاً ریتالین می تواند به عنوان یک عاملافزایش دهندهانگیزهپیشرفت در کودکان دارای اختلال نارساییتوجه/بیش فعالی مؤثر باشد.
تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارپوشه الکترونیکی مجموعه ای از شواهد و مستندات دیجیتالی و الکترونیکی دانشجویان است که کوشش، پیشرفت و موفقیت تحصیلی آنها را در یک دوره آموزشی یا در یک درس نشان می دهد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده، جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تشکیل داده اند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند.نمونه پژوهش هم شامل دو کلاس از مقطع کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب گردیده اند. تعداد دانشجویان هر کلاس 18 نفر، و کل تعداد نمونه 36 نفر بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شده اند. همچنین برای اندازه گیری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی آزمودنی ها از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (1990) استفاده شده است. درابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیش آزمونی به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض متغیر مستقل قرار گرفت و درنهایت در پایان ترم جهت بررسی تغییرات حاصله پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که کارپوشه الکترونیکی یکی از ابزارهای یاددهی، یادگیری و سنجش است که در آن یادگیرندگان به فعالیت بیشتر ترغیب شده و درنهایت به موفقیت های بیشتری در یادگیری و مهارت های مربوط به آن نائل می شوند.
روابط ساختاری بین اسنادهای علّی، هیجان های پیشرفت و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجیگر هیجان های پیشرفت در رابطه اسنادهای علّی و خودنظم جویی تحصیلی انجام شد 270 دانشجو (93 پسر و 177 دختر) به مقیاس هیجان های پیشرفت (پکران، گوئتز و پری، 2005)، پرسشنامه سبک اسنادی (پیترسون، سیمل، بی یر، آبرامسون، متالسکی و سلیگمن، 1982) و مقیاس خودنظم جویی تحصیلی (ریان و کانل، 1989) پاسخ دادند. در مطالعه حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری بین اسنادهای علّی، هیجان های پیشرفت و خودنظم جویی تحصیلی از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین اسنادهای علّی مثبت با هیجان های پیشرفت مثبت، مثبت و معنادار و با هیجان های پیشرفت منفی، منفی و معنادار؛ رابطه بین اسنادهای علی منفی با هیجان های پیشرفت مثبت، منفی و معنادار و با هیجان های پیشرفت منفی، مثبت و معنادار؛ در نهایت، رابطه هیجان های پیشرفت مثبت با خودنظم جویی تحصیلی مثبت و معنادار و رابطه هیجان های پیشرفت منفی با خودنظم جویی تحصیلی منفی و معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطه مندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی در رابطه اسنادهای علّی و خودنظم جویی تحصیلی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در هر دو مدل واسطه مندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در مدل های واسطه مندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی به ترتیب 25 و 21 درصد از پراکندگی خودنظم جویی تحصیلی تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر با تاکید بر واسطه مندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی به طور تجربی از آموزه های نظریه اسناد به عنوان یک نظریه شناختی انگیزش پیشرفت تحصیلی حمایت کرد.
اثر آموزش مهارت حل مسأله ابداعی بر تفکرخلاق، تفکرانتقادی، تفکرعلمی و خودکارآمدی دانشجویان علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، تحت شرایط بیوریتم فکری متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر آموزش مهارت حل مسأله ابداعی بر تفکرخلاق، تفکرعلمی، تفکرانتقادی و خودکارآمدی دانشجویان، تحت شرایط بیوریتم متفاوت انجام گرفت. برای این منظور نمونه ای به اندازه 120 نفر از دانشجویان دختر گروه علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به دو روش نمونه گیری تصادفی و داوطلبانه انتخاب شدند که در نهایت به علت افت آزمودنی تعداد 116 نفر، در شش گروه شامل گروه آزمایش 2 و 1، گروه کنترل 2 و 1 و گروه پلاسیبو 2 و 1 مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد که متشکل از یک متغیر مستقلِ آموزش تریز، یک متغیر تعدیل کننده بیوریتم فکری و متغیرهای وابسته تفکرخلاق، انتقادی، علمی و خودکارآمدی بود. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مهارت های تفکرانتقادی کالیفرنیا فرم ب(1977)، آزمون خلاقیت دکتر عابدی(1373)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه تفکرعلمی لیانگ و همکاران(2006) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد آموزش تریز تحت شرایط بیوریتم فکری بالا، باعث افزایش تفکرخلاق، تفکرانتقادی، تفکرعلمی و خودکارآمدی دانشجویان می شود. به عبارت دیگر درحالیکه آموزش تریز باعث افزایش ابعاد مختلف تفکر و خودکارآمدی می شود، بیوریتم فکری متفاوت(مثبت و منفی) باعث تعدیل آن می شود.
بررسی رابطه روش های سنجش کلاسی و ترجیحات سنجشی دانشجویان با رویکردهای یادگیری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه های یادگیری جدید سنجش کلاسی به عنوان عنصر مهم نه تنها در فرایند آموزش که در فرایندهای مطالعه و یادگیری نیز شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه روش های سنجش کلاسی(تکوینی و تراکمی) و ترجیحات سنجشی(چند گزینه ای و تشریحی) دانشجویان با رویکردهای یادگیری آنان است. روش این پژوهش همبستگی و خاصه مدل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 89-1388 بود. جامعه این پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران است که در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-91 در این دانشگاه مشغول تحصیل بوده اند(N=22000). دو ابزار، فرم دو عاملی پرسشنامه رویکردهای یادگیری بیگز و همکاران(2001) و پرسشنامه محقق ساخته برای اندازه گیری ترجیحات سنجش دانشجویان و رویکرد سنجش کلاسی مدرس طراحی شد. ضریب آلفای کرونباخ برای رویکرد عمقی (شامل10 سؤال) 88/0 و برای رویکرد سطحی(شامل10 سؤال) 75/0، ترجیحات سنجش(4 سؤال) 68/0 و برای رویکرد سنجش کلاسی(8 سؤال) 72/0 حاصل شد. جهت تحلیل و بررسی روابط مورد نظر در مدل مفهومی از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد سنجش تکوینی و سؤالهای چند گزینه ای رابطه مثبت و معنی دار با رویکرد یادگیری عمقی و رابطه منفی معنی دار با رویکرد سطحی یادگیری دارند.
تاثیر تیپ های شخصیتی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سیستم مدیریت یادگیری مودل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در یادگیری الکترونیکی، افراد با تفاوت های فردی وارد محیط آموزشی می شوند، بنابراین در سنجش بازده های یادگیری نیز تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاثیر تیپ های شخصیتی درون گرایی و برون گرایی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سیستم مدیریت یادگیری مودل انجام شد.
روش ها: این پژوهش به شیوه علی- مقایسه ای در سال 1392روی 86 نفر از دانشجویان ترم دوم حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در مقطع کارشناسی ارشد انجام شد. این افراد براساس جدول کرجسی و مورگان و به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. این دانشجویان برای درس آشنایی با کامپیوتر در کنار جلسات حضوری خود، برخی تمرین ها را در فضای مجازی انجام دادند. برای پژوهش از دو ابزار پرسش نامه تیپ های شخصیتی آیزنک (درون گرایی، برون گرایی) و رابریک ها بهره گرفته شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون های T مستقل و تحلیل واریانس دوراهه انجام گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمرات دختران و پسران از نظر تیپ های شخصیتی درون گرا و برون گرا و همچنین از نظر میزان مشارکت، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اما میانگین نمرات مشارکت دانشجویان در دو تیپ شخصیتی برون گرا و درون گرا با یکدیگر تفاوت آماری معنی داری داشت. تاثیر تعامل دو متغیر تیپ شخصیتی و جنسیت نیز بر میزان مشارکت دانشجویان معنی دار نبود (0/05).
نتیجه گیری: در فضای یادگیری الکترونیکی، افراد درون گرا از میزان مشارکت بیشتری نسبت به افراد برون گرا برخوردار هستند. به عبارتی در یادگیری الکترونیکی، افراد درون گرا میزان مشارکت بیشتری در فعالیت ها و تعاملات دارند.
رابطه چرخه شبانه روزی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع اول راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه چیز در جهان حرکت موزون دارد. با نگاهی دقیق به دنیای اطراف پی می بریم که حیات و زندگی به شکل فعالیت دوره ای با آهنگی منظم است. هدف این مقاله بررسی رابطه بین ریتم های شبانه روزی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی آنان است. روش این پژوهش می باشد. جامعه این تحقیق را دانش آموزان دختر اول راهنمایی منطقه 12 شهر تهران تشکیل می دهد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 70 نفر انتخاب شد. برای سنجش نوع ریتم شبانه روزی دانش آموزان اعم از نوع صبح گاهی و عصرگاهی از پرسشنامه هورن و استبرگ (1976) استفاده شد. عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیزاز طریق آزمون دقّت سنج تولزپیرون، آزمون محاسبات ریاضی، تست حافظه بینایی (دیداری) و تست حافظهکلامی (گفتاری) سنجیده شد. جهت مقایسه ی ریتم های شبانه روزی دانش آموزان (صبح کار و عصرکار) از آزمون t و به منظور مقایسه ی رابطه ریتم شبانه روزی و نوبت ارزیابی در دانش آموزان از تجزیه و تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نوع چرخه شبانه روزی و عملکرد تحصیلی شامل حافظه کلامی، عملکرد ریاضی و دقّت رابطه وجود دارد. لیکن با حافظه دیداری رابطه معناداری وجود ندارد. هم چنین بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان صبح کار و عصرکار تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین، لازم است مدیران و متصدیان آموزشی به منظور بهینه کردن فرایندهای یادگیری و یاددهی وبرنامه ریزی مفید از ساعات پربازده و کم بازده دانش آموزان اطلاع داشته باشند.
ارائه مدل پیش بینی پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی با تأکید بر نقش خودکارآمدی تحصیلی، درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی با تأکید برنقش واسطه ای متغیرهای درگیری شناختی، درگیری انگیزشی و رفتاری دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس می باشد. برای این منظور با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی ساده، تعداد 230 از دانشجویان انتخاب شدند. پس از تحلیل پرسش نامه، نتایج نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و تأثیر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی، درگیری عاطفی، درگیری شناختی و درگیری رفتاری بر پیشرفت تحصیلی تأیید شد. متغیر درگیری شناختی، نسبت به سایر متغیرهای بررسی شده در مدل، بیشترین اثر مستقیم را بر پیشرفت تحصیلی دارد. همچنین متغیر خودکارآمدی تحصیلی علاوه بر اثر مستقیم، از طریق متغیرهای واسطه ای درگیری عاطفی، درگیری شناختی و درگیری رفتاری، بر پیشرفت تحصیلی اثر غیرمستقیم دارد.
علاوه این نتایج نشان داد که، ضرایب مسیر در مدل دانشجویان دختر (خودکارآمدی تحصیلی، درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری با پیشرفت تحصیلی)؛ از لحاظ آماری معنی دارتر از ضرایب مسیر مدل دانشجویان پسر است اما در سایر ضرایب مسیر بین مدل دانشجویان زبان انگلیسی دختر و پسر ، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بررسی رابطه تیپ شخصیتی مادر با میزان خودآگاهی او در اولین دوره بارداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل به بچه دار شدن از منابع پیچیده زیستی – اجتماعی – فرهنگی و تجارب هشیارانه درون روانی نشأت می گیرد. در فرایند بارداری نه تنها جنین تحول می یابد، بلکه زن نیز دستخوش دگرگونی هایی، خواه جسمانی و خواه روانشناختی، می گردد. در این دوره عواملی چون شخصیت و درک از خود می توانند در حل بحران ها و مواجه شدن با آنها تأثیرگذار باشند. هدف این مقاله، تعیین رابطه بین تیپ شخصیتی مادر و میزان خودآگاهی او در اولین دوره بارداری می باشد. در این تحقیق با اذعان به مطالعات تجربی و میدانی، عواملی چون تیپ شخصیتی و خودآگاهی مورد بررسی قرار گرفت. مبنای نظری تحقیق، نظریه های خودآگاهی راجرز و تیپ شخصیتی یونگ می باشند. در مبحث روش تحقیق، روش تحقیق از نوع همبستگی و پرسشنامه های خودآگاهی راجرز و پرسشنامه تیپ شخصیتی آیزنک به عنوان مناسب ترین ابزار برای گردآوری و تحلیل اطلاعات مورد نیاز این تحقیق استفاده شده است. جمعیت آماری شامل زنان باردار در اولین بارداری شهر تهران و حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران 200 نفر برآورده شده است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در مجموع، نتایج به دست آمده نشانگر رابطه بین تیپ شخصیتی و میزان خودآگاهی مادر در اولین بارداری می باشد.
نقش هیجان های خودآگاه (استعداد شرم و استعداد گناه) و سبک های اسنادی در پیش بینی نشانه های عمومی روانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه هیجان های خودآگاه (استعداد شرم و استعداد گناه) و سبک های اسنادی در پیش بینی نشانه های عمومی روانپزشکی بود. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود که در راستای هدف مذکور تعداد 165 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون عاطفه خودآگاهی (TOSCA)، پرسشنامه سبک های اسنادی (ASQ) و سیاهه مختصر نشانه ها (BSI) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد آزمودنی های مونث بیشتر مستعد احساس شرم و گناه هستند و در موقعیت های شکست بیشتر از سبک های اسنادی کلی و پایدار استفاده می کنند. بین استعداد شرم با سبک های اسنادی افسرده ساز رابطه مثبتی وجود دارد. استعداد احساس گناه تنها با سبک اسناد کلی-جزیی رابطه دارد. سبک اسنادی کلی-جزیی، استعداد شرم و سبک اسنادی درونی-بیرونی به صورت معناداری نشانه های عمومی را پیش بینی می کنند. 20درصد از واریانس نشانه های عمومی روانی به وسیله این متغیرها تبیین شد. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که استعداد شرم، سبک های اسنادی کلی و درونی توانایی پیش بینی نشانه های عمومی روانی را دارند.
تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد نوشتن برای یادگیری (WTL) در ارتقاء سطح یادگیری و تفکر دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر تکالیف نوشتاری بر سطح یادگیری و تفکر تأملی دانشجویان انجام گرفت. آموزش مبتنی بر تکالیف نوشتاری به عنوان متغیر مستقل در دو سطح تکالیف کوتاه نوشتاری و مقاله نویسی تحلیلی اجرا شد. با استفاده از طرح گروه های نامعادل با پیش آزمون و پس آزمون، 115 نفر از دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان امیرکبیر کرج به طور تصادفی در 3 گروه گمارده شدند:
گروه آزمایشی1 (تکالیف کوتاه نوشتاری)، گروه آزمایشی2 (مقاله نویسی تحلیلی)، و گروه گواه (آموزش سنتی). نتایج تحلیل کوواریانس و واریانس بر داده های حاصل از اجرای ابزارهای پژوهش (آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسشنامهﯼ تفکر تأملی کمبر (2000))، در دو مرحلهﯼ پیش آزمون و پس آزمون، که قبل و بعد از ارائهﯼ 16 جلسه آموزش اجرا شد، نشان داد: 1- میانگین نمرهﯼ یادگیری دانشجویان دو گروه نوشتاری، در همهﯼ سطوح یادگیری به جز سطح به یادآوردن، بالاتر از گروه آموزش سنتی به دست آمد و میانگین گروه مقاله نویسی در سطح به کاربستن بیش از گروه تکالیف کوتاه بود. 2- میانگین نمرهﯼ تفکر تأملی دانشجویان دو گروه نوشتاری نیز در سطوح درک و فهم، تفکر بر عمل، و تفکر انتقادی بالاتر از گروه آموزش سنتی بود و میانگین گروه مقاله نویسی در سطوح تفکر بر عمل و تفکر انتقادی بالاتر از گروه تکالیف کوتاه بود. در مجموع، این یافته ها اثربخشی آموزش مبتنی بر نوشتن را بر ارتقاء سطح یادگیری و تفکر تأملی دانشجویان تایید کرد و نشان داد که مقاله نویسی تحلیلی نسبت به تکالیف کوتاه اثربخش تر است.
بررسی اثربخشی طرح غنی سازی تجارب یادگیری در دروس ریاضیات و علوم تجربی پایه اول راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای انجام این پژوهش، اطلاعات مورد نیاز با به کارگیری ابزارهای گوناگون گرد آوری شد. تعداد 100 مدیر مدرسه و 239 معلم، به پرسشنامه های محقق ساخته پاسخ دادند. 432 دانش آموز مشمول طرح و 385 دانش آموز غیرمشمول در آزمون پیشرفت دروس ریاضیات و علوم تجربی شرکت کردند و مدرسان آموزش دیده 46 کلاس درس را مشاهده کردند. یافته های پژوهش نشان داد که میان دانش آموزان مشمول طرح غنی سازی و غیرمشمول (گروه مقایسه)، از لحاظ عملکرد در دروس ریاضیات و علوم تجربی، تفاوت معنادار وجود ندارد. واکنش و نگرش مدیران و معلمان نسبت به اغلب جنبه های طرح غنی سازی تجارب یادگیری مثبت است. امّا، این دیدگاه مثبت با «اگر و امّاهای» فراوان همراه بوده و به انتزاع طرح از بستر و شرایط اجرای واقعی آن مشروط شده است. از سوی دیگر، نگرش بخش قابل توجهی از مدیران و معلمان مدارس تحت پوشش منفی است. 33 درصد معلمان و 2/18 درصد مدیران تصور می کنند که طرح «غنی سازی تجارب یادگیری» اثری محسوس بر بهبود روشهای آموزشی معلمان نداشته است و درباره مناسب بودن اجزای متفاوت برنامه (زمینه، منابع، فرایند و بازده) تردید دارند. ظرفیتهای طرح برای ارتقای کیفیت آموزش و پرورش غیرقابل انکار است ولی در مورد قابلیت اجرایی آن در شرایط کنونی تردید وجود دارد. وسعت و کیفیت اقدامات و فعالیتهای مدارس تحت پوشش و نیز سطح انگیزش و مهارتهای حرفه ای معلمان برای اجرای موفقیت آمیز طرح غنی سازی در حد مطلوب نبوده است. به ویژه، در زمینه کفایت زمان و مناسب بودن امکانات و شرایط لازم برای استفاده از روشهای فعال تردید جدّی وجود دارد. موفقیت طرح غنی سازی مستلزم هماهنگی اهداف این طرح با سایر انتظارات و اهداف نهایی برنامه های آموزش و پرورش است.
رابطه خوش بینی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان مدارس متوسطه پسرانه مناطق 6 و 9 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه خوش بینی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان مدارس متوسطه پسرانه مناطق 6 و 9 شهر تهران صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه پسرانه مناطق 6 و 9 شهر تهران می باشد، که تعداد آن ها برابر با 14304 دانش آموز است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 375 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع چندمرحله ای بوده است. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه خوش بینی تحصیلی دانش آموز (اسچنن موران و همکاران، 2013) و معدل نمرات دانش آموزان استفاده شده است. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ «923/0» ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1) بین خوش بینی تحصیلی دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی در مدارس متوسطه پسرانه مناطق 6 و 9 شهر تهران، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. 2) از میان سه مؤلفه خوش بینی تحصیلی دانش آموزان (تأکید تحصیلی دانش آموزان، اعتماد دانش آموزان به معلمان و احساس هویت دانش آموزان نسبت به مدرسه)، تأکید تحصیلی دانش آموزان بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دارد.
نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در اضطراب امتحان دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در اضطراب امتحان دانش آموزان بود. با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 330 نفر (165 دختر و 135 پسر) از دانش آموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند و توسط نسخه ی فارسی پرسش نامه ی نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون،2001) و مقیاس اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین راهبردهای سازگارانه ی نظم جویی شناختی هیجان، راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری هر دو مولفه ی نگرانی و هیجان پذیری اضطراب امتحان را مورد پیش بینی قرار دادند، درحالی که نمره ی کل اضطراب امتحان توسط راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی پیش بینی شد. از بین راهبردهای ناسازگارانه، راهبردهای ملامت خویش و فاجعه سازی مولفه ی نگرانی و نمره ی کل اضطراب امتحان را موررد پیش بینی قرار دادند. همچنین مولفه ی هیجان پذیری از طریق راهبردهای ناسازگارنه ملامت خویش، فاجعه سازی و نشخوارگری مورد پیش بینی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مقابله ی شناختی ناکارآمد یکی از دلایل بروز اضطراب امتحان است و با آموزش راهبردهای کارآمد نظم جویی شناختی هیجان می توان گام های اساسی در مداخلات مبتنی بر اضطراب امتحان برداشت.