فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ماهیت پیچیده رفتار کودکان، بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر بازی بر مبنای هوش میان فردی Gardner بر مهارت اجتماعی و شادی کودکان پیش دبستانی بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه شاهد انجام شد. ابتدا یکی از مراکز پیش دبستانی با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب گردید و تمام کودکان آن مرکز با استفاده از پرسش نامه مهارت هاي اجتماعي Matson (Matson Evaluation of Social Skills with Youngsters یا MESSY) جهت بررسی میزان مهارت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت، 24 نفر که نمره پایین تری کسب کردند، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار داده شدند. مادران همه آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، مقیاس هوش چندگانه Gardner، پرسش نامه شادی کودکان مبتنی بر مقیاس شادکامی آکسفورد
(Oxford Happiness Inventory یا OHI) تطبیق داده شده برای کودکان و مقیاس MESSY را تکمیل نمودند. گروه آزمایش 12 جلسه تحت آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر بازی بر مبنای هوش میان فردی Gardner قرار گرفتند.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین میزان شادی و مهارت اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد وجود داشت (050/0 > P).
نتيجه گيري: بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، توصیه می گردد از آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر مقیاس هوش میان فردی Gardner جهت افزایش مهارت های اجتماعی و شادی کودکان پیش دبستانی استفاده شود.
بررسی تأثیر رویکردهای آموزشی بر مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر1بررسی عملکرد رویکردهای آموزشی در تقویت مهارتهای اجتماعی فراگیران و پاسخ دادن به این پرسش است که هر یک از این رویکردها چه تأثیری بر تقویت مهارتهای عاطفی- اجتماعی کودکان می گذارد. برای این منظور پنجخرده مقیاس مهارتهای عاطفی- اجتماعی شامل خودکنترلی، خودکارآمدی تحصیلی، پشتکار، مهارت رهبری و توانایی ارتباط اجتماعی انتخاب شدند. این مقیاسها طی سال تحصیلی 94-1393در سه مرحله سه ماهه با توجه به تفاوتهای روش شناختی دو رویکرد آموزشی واحد کار و پروژه ای مقایسه شدند. چارچوب نظری این پژوهش بابهره گیری از الگوی مدارس رجیو امیلیا و نظریات مالاگاتزی و لیلیان کتز تنظیم شده است. روش تحقیق از نوع پیمایش مقطعیو ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه شامل 383 کودک7-6 ساله بودهکه در مراکز پیش دبستانی شهر کرمان تحت آموزش بوده اند.یافته های حاصل از آزمون T مستقل نشان داد که میانگین مهارتهای اجتماعی-عاطفی کودکان پروژه- محور در مقایسه با واحدکار بیشتر است.همچنین هر یک از مهارتهای عاطفی-اجتماعی طی دوره های زمانی متفاوت در کودکان بروز می کند، به طوری که توانایی روابط اجتماعی در رویکرد پروژه ای و توان رهبریدر رویکرد واحدکار بسیار بیشتر از دیگر خرده مقیاسها به دست آمد. در بعد مهارتهای خودکارآمدی، خودکنترلی و پشتکار کودکان تفاوتی معنادار دررویکرد پروژه ای نسبت به رویکرد واحد کار آشکار شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود والدین، برنامه ریزان و مدیران آموزشی ظرفیتها و ضعفهای کودکان را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهند تا خدمات آموزشی متناسب و هدفمند دریافت کنند.
مقایسة سبک های هویت و کیفیت دوستی در دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة سبک های هویت و کیفیت دوستی در نوجوانان دختر و پسر شهرستان خاش بود. بدین منظور تعداد ۴۰۰ دانش آموز دختر و پسر (۱۹۹ دختر و ۲۰۱ پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از سطح شهرستان خاش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامة سبک های هویت برزونسکی (۱۹۹۲) و پرسشنامة کیفیت دوستی ظهره وند و حجازی (۱۳۷۹) بود. به منظورِ تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t برای مقایسة میانگین دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهندة تفاوت معنادار بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران در کلیة مؤلفه های پرسشنامة سبک های هویت به غیر از سبک سردرگم- اجتنابی است. همچنین، بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران در نمرة کل پرسشنامة کیفیت دوستی و در مؤلفة رضایت مندی حداقل در سطح اطمینان، ۹۵ درصد تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی در مؤلفه های مجاورت، خود فاش سازی و اعتماد بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر کاهش مشکلات بین فردی و اجتناب تجربه ای دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT)، درمان جدیدی برای مشکلات بین فردی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روش ACT بر مشکلات بین فردی و اجتناب تجربه ای (Experiential avoidance) دانشجویان دختر دارای مشکلات بین فردی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی در دسترس بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در رشته های پرستاری، مامایی، علوم آزمایشگاهی، مدیریت، حقوق، حسابداری و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان بود که 66 نفر آن ها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. مداخله در گروه آزمایش بر اساس تحقیق McKay و همکاران، به صورت گروهی و در 10 جلسه 90 دقیقه ای توسط یک روان شناس بالینی آموزش دیده انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه های مشکلات بین فردی (32-Inventory of Interpersonal Problems یا 32-IIP) و پذیرش و عمل (Acceptance and Action Questionnaire-II یا AAQ-II) بود که اجتناب تجربه ای را مورد سنجش قرار داد. نمرات پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون کواریانس تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات مشکلات بین فردی (001/0 > P) و اجتناب تجربه ای (001/0 > P) بین دو گروه در مرحله پس آزمون مشاهده شد.
نتيجه گيري: روش ACT می تواند تأثیر مطلوبی بر مشکلات بین فردی و اجتناب تجربه ای داشته باشد.
مقایسه سبک های هویت دانش آموزان با رفتارهای قلدری، قربانی و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های هویت دانش آموزان قلدر، قربانی و عادی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع طرح های علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر دوره متوسطه بود که در سال تحصیلی 94- 93 در شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری پژوهش را، 372 نفر از دانش آموزان مدارس پسرانه با میانگین سنی 16 سال تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و از طریق سرند کردن برگزیده شدند. برای انجام این پژوهش نمونه مد نظر از طریق انتخاب معلمان و تکمیل پرسشنامه قلدر- قربانی الویوس انتخاب و به وسیله پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین سبک های هویت دانش آموزان قلدر، قربانی و عادی تفاوت معنا دار وجود دارد، به طوری که دانش آموزان قلدر، دارای سبک هویت اجتنابی/ سردرگم و دانش آموزان قربانی دارای سبک های هویت هنجاری و اطلاعاتی و دانش آموزان عادی دارای سبک های هویت هنجاری هستند؛ از نظر تعهد هویت بین سه گروه تفاوت معنا داری مشاهده نشد. یافته های پژوهش حاضر تأثیر ویژگی های قلدری و قربانی را در سبک های هویت برجسته نمود؛ لذا این یافته ها می تواند، راهگشای تحقیقات بیشتر، در خصوص متغیرهای پژوهش، در آینده باشند
پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر بر اساس ویژگی های شخصیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین اختلالات روان شناختی که همراه با تحولات اجتماعی، بیشتر خود را نشان داده، اختلال اضطراب اجتماعی است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران بر اساس ویژگی های شخصیتی آن ها صورت پذیرفت.\nروش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی، شامل تمام دانشجویان دختر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 94-1393 بود و تعداد 384 نفر دانشجو از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به اضطراب اجتماعی از مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (FNE,SAD) و برای ویژگی های شخصیتی از فرم کوتاه پرسش نامه ی شخصیتی (NEO) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 22 و به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه (هم زمان) انجام پذیرفت.\nیافته ها: نتایج نشان داد که بعد روان رنجورخویی، پیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی (000/0P<، 50/0=β) و ابعاد برون گرایی (000/0P<، 32/0- =β) و توافق پذیری (049/0P<، 10/0- =β)، پیش بینی کننده ی منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی هستند. ابعاد تجربه پذیری و وظیفه شناسی، توان پیش بینی اضطراب اجتماعی را ندارند.\nنتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از این است که ویژگی های شخصیتی مختلف پیش بینی کننده های متفاوت از سطوح اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر می باشند.
مشکلات زندگی خوابگاهی دانشجویان؛ یک مطالعه به روش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینهو هدف :مشکلات مختلفی در دوران دانشجویی، همواره گریبانگیر دانشجویان می باشد. یکی از این مشکلات، زندگی در شرایط خوابگاهی و دور از زادگاه، شهر و خانواده دانشجو است که می تواند مشکلات زیادی را برای وی به ارمغان بیاورد. علاوه بر آن، خود زندگی خوابگاهی نیز می تواند مشکلاتی داشته باشد که بر دشواری زندگی خوابگاهی بیافزاید. هدف این پژوهش بررسی مشکلات زندگی خوابگاهی به روش کیفی بود. مواد و روش ها:مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت. داده ها به صورت 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته با دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی جمع آوری شد. نمونه گیری به صورت هدفمند در سال 1394 آغاز و تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری داده ها و به روش آنالیز محتوای کیفی انجام گردید. یافته ها:تحلیل داده ها منجر به استخراج 13 درون مایه شد که تجارب مشارکت کنندگان را از پیامدهای مشکلات زندگی خوابگاهی نشان می داد. این مشکلات شامل امکانات، تغذیه، رفتار پرسنل و مسؤولان، فعالیت های فرهنگی، تفریحی و مذهبی، هم اتاقی ها، هزینه های خوابگاه، بهداشت و... بود که هر کدام از این مشکلات رنج هایی را برای دانشجویان به دنبال داشت. نتیجه گیری:مشکلات زندگی خوابگاهی تأثیرات منفی مستقیمی بر روند تحصیلی دانشجویان می گذاشت که می توان جهت رفع آن ها تلاش نمود.
بررسی نقش تمییزی بین جنسیت و تئوری ذهن در پیش بینی همدلی در بین دانش آموزان دختر و پسر 8تا 10 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تمییزی جنسیت و تئوری ذهن در پیش بینی همدلی در بین دانش آموزان دختر و پسر بود. برای اجرای این تحقیق از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان پایه دوم و سوم دوره ابتدایی شهر اردبیل در سالتحصیلی 95-94 تشکیل دادند. از این جامعه آماری تعداد 200 دانش آموز 100 دختر ( 50 درصد )و 100 پسر (50 درصد ) بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. علاوه بر آن برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه (همدلی – بهر و تحلیل ) کودکان، پرسشنامه ذهن خوانی از روی چشم های بار آن و کوهن استفاده شد. و نتایج بدست آمده با استفاده از روش رگرسیون چندگانه از طریق ورود همزمان و همبستگی پیرسون، و T مسقل تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین تئوری ذهن و همدلی و همدلی و جنسیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد .همچنین جنسیت و نظریه ذهن به خوبی توانستند همدلی را پیش بینی کنند و هم چنین معلوم شد تفاوت معناداری از لحاظ متغییر های تئوری ذهن و همدلی بین دانش آموزان دختر و پسر وجود دارد . بعبارت دیگر میانگین نظریه ذهن و همدلی در بین دانش آموزان دختر بیش از دانش آموزان پسر بود . بحث و نتیجه گیری: از آنجا که آموزش شناختی یکی از روشهای متداول آموزش است لذا برای افزایش همدلی می توان تئوری ذهن را خصوصا در بین پسران آموزش داد.
بررسی پیش بینی کننده های شناختی- اجتماعی سازگاری با دانشگاه در دانشجویان سال اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر با هدف بررسی پیش بینی کننده های شناختی- اجتماعی سازگاری با دانشگاه در دانشجویان سال اول انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی (الگویابی علّی) بود. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل همة دانشجویان تازه وارد مقطع کارشناسی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی93-92 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 330 نفر (187 دختر و 143 پسر) انتخاب شدند و به پرسش نامه های حمایت های محیطی، انتظارات خودکارآمدی، انتظارات پی آمد، پیشرفت هدف و پرسش نامه سازگاری با دانشگاه پاسخ دادند. داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که داده های به دست آمده برازش مناسبی با مدل تئوریکی شناختی اجتماعی دارد و مدل مورد نظر در نمونة اخیر مدلی روا و معتبر است.
بررسی ضرایب مسیر نشان داد که تمام مسیرهای علّی به طرف سازگاری با دانشگاه مثبت و معنا دار هستند. در این میان از بین متغیرهای آزمون شده در مدل، متغیر منابع و حمایت های محیطی بهتر و نیرومندتر از سایر متغیرها قادر به پیش بینی و سازگاری دانشجویان با دانشگاه است و می توان از آن برای ارتقای سطح سلامت روان و بهزیستی دانشجویان بهره گرفت.
تأثیر مداخله های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تأثیر مداخله های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران و پرسشنامه کمرویی استنفورد، 30 نفر از دانشجویان دختر که از احساس تنهایی و کمرویی بالایی برخوردار بودند، به طور تصادفی ساده انتخاب و به طور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه MBCT را به طور گروهی بر اساس بسته آموزشی سگال و همکاران (2002) دریافت نمودند و گروه کنترل مداخله ای در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای MBCT، مجدداً احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان هر دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تجزیه و تحلیل داد ه ها استفاده شد. F محاسبه شده برای فرضیه اصلی (11/18) و برای هر یک از متغیرهابه طور جداگانه، تفاوت معناداری را در رابطه با متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه نشان داد (001/0>P). نتیجه گیری: این پژوهش در همگرایی با نتایج تحقیقات مشابه بیان می دارد، MBCT در کاهش احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان دختر نقش مؤثری داشته است.
سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 395 نفر (196 پسر و 199 دختر) از دانشجویان گروه های فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و خوارزمی تهران بود، که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از پرسش نامه سبک های شوخ طبعی ( HSQ )، پرسشنامه هوش هیجانی پترایدز و فورنهام ( TEI ) و فرم تجدید نظر شده پرسشنامه کفایت بین فردی ( ICQ-R ). نتایج آزمون همبستگی نشان داد که سبک های مثبت شوخ طبعی (پیوند دهنده و خودفزاینده) با هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و خرده مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنادار دارند. سبک های منفی شوخ طبعی (پرخاشگرانه و خودشکن) با هوش هیجانی و خرده مقیاس های آن رابطه منفی معنادار دارند. سبک منفی خودشکن با کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارد و همچنین سبک های منفی شوخ طبعی با برخی از زیر مقیاس های کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارند. بین هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و همچنین بین زیر مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنا داری وجود دارد، به جز درباره زیر مقیاس های خود افشایی، کنترل عواطف و خوش بینی، که رابطه معناداری به دست نیامده است. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیر هوش هیجانی و سبک خودفزاینده شوخ طبعی پیش بینی کننده های کفایت اجتماعی دانشجویان هستند. و نتایج آزمون تحلیل واریانس دو راهه نشان داد که متغیر جنسیّت در سبک های منفی شوخ طبعی و متغیر رشته در سبک شوخ طبعی پیوند دهنده تأثیر دارد.
اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل فلنر بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان قربانی قلدری با توجه به نوع جهت گیری اهداف اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل فلنر بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان قربانی قلدری با توجه به نقش جهت گیری اهداف اجتماعی بود.طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه شامل دانش آموزان دختر قربانی قلدری در مدرسه بود که در پایه هفتم و هشتم دوره اول مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 96 دانش آموز قربانی قلدری بود که با توجه به نوع جهت گیری اجتماعی به طور تصادفی در گروه های آزمایش وکنترل منسوب شدند (گروه آزمایش= 48 نفر، گروه کنترل= 48 نفر). برای جمع آوری داده ها از مقیاس قربانی قلدری کالیفرنیا، جهت گیری اهداف پیشرفت اجتماعی و سازگاری اجتماعی استفاده شد. آموزش کفایت اجتماعی برای گروه آزمایش در 12 جلسه به مدت شش هفته ارائه گردید و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری دو راهه نشان داد که آموزش کفایت اجتماعی بر افزایش سازگاری دانش آموزان قربانی قلدری اثربخش است و این افزایش در گروه های تبحری اجتماعی و عملکردگرایی اجتماعی بود اما در افزایش سازگاری اجتماعی گروه عملکردگریزی اجتماعی تأثیری دیده نشد. در مجموع نتایج حاکی از آن است که می توان ازآموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل فلنر برای افزایش سازگاری دانش آموزان قربانی قلدری استفاده کرد.
نقش حمایت اجتماعی مدارس بر سازگاری تحصیلی: اثر میانجی رضایت از مدرسه، امیدواری و خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان با اثر میانجی رضایت از مدرسه، امید تحصیلی و خودکارآمدی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی همبستگی بود و جامعة آماری مشتمل بر همة دانش آموزان دختر دورة اول متوسطة ناحیة یک مدارس دولتی است که از جامعة حاضر حجم نمونة آماری به وسیلة جدول مورگان 380 نفر محاسبه و با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامة حمایت اجتماعی واکس، فیلیپس، هالی، تامپسون، ویلیامز و استوارت (1986)، پرسش نامة سازگاری بیکر و سیریاک (1984)، پرسش نامة رضایت مندی گیلمن هیرینر و لاگلین (2000) و پرسش نامة خودکارآمدی شرر (1982) و پرسش نامة امیدواری اسنایدر و همکاران (1991) بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (لیزرل) استفاده و برازش مدل با شاخص های برازش بررسی شد. اهم یافته ها نشانگر آن است که بین متغیرهای حمایت اجتماعی با امیدواری (38/0r=)، حمایت اجتماعی و خودکارآمدی (37/0r=)، حمایت اجتماعی و رضایت از مدرسه (16/0r=) و حمایت اجتماعی و سازگاری (18/0r=) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین متغیرهای امیدواری و سازگاری (19/0r=)، خودکارآمدی و سازگاری (23/0r=) و رضایت از مدرسه با سازگاری (27/0r=) رابطة مستقیم و معنی داری دیده شد. با بررسی مدل ساختاری حاصل از لیزرل و بر اساس معنی دار بودن ضرایب تأثیر، متغیر حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و مثبت برابر با سیزده درصد بر سازگاری تحصیلی با میانجی گری امیدواری دارد. اثر غیرمستقیم حمایت اجتماعی با میانجی گری خودکارآمدی بر سازگاری تحصیلی یازده درصد و با میانجی گری رضایت از مدرسه دوازده درصد است. از تحلیل همبستگی میان متغیرهای برون زا و درون زا می توان نتیجه گیری کرد که افزایش در حمایت اجتماعی منجر به افزایش در نمرات امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه می شود. به علاوه افزایش در امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه همراه با افزایش در نمرات سازگاری است. در نهایت مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه تأثیر حمایت اجتماعی را بر سازگاری تحصیلی میانجی گری می کنند. در پایان، پیشنهاد های کاربردی در راستای نتایج حاصل شده ارائه گردیده است.
طراحی و تدوین برنامه آموزش حل مسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و بررسی اثربخشی آن بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان سرآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تقویت مهارت حل مسئله بین فردی در دانش آموزان سرآمد می تواند به آن ها در مواجهه با مشکلات بین فردی و اجتماعی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حل مسئله برای دانش آموزان، به طراحی برنامه آموزش حل مسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارت های اجتماعی در دختران سرآمد پرداخته شد. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده هوش ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد-بینه تهران (افروز و هومن، 1375) ازمیان دانش آموزانی که دارای هوش بهر بالاتر از 120 تشخیص داده شده بودند، 42 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه (هر جلسه 60-45 دقیقه) در برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی شرکت کردند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. به منظور ارزیابی مهارت های اجتماعی این دانش آموزان، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که در تمامی خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی و حل مسئله، بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (p#,
مروری بر عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
سلامت اجتماعی تابعی از عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی است و دانشجو در طی دوران تحصیل با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو است که هرکدام می تواند به نوعی بر سلامت اجتماعی او خدشه وارد کند. زندگی دانشجویی همواره با تنش ها و فشارهای متعددی همراه است که به صورت های مختلف سلامت اجتماعی دانشجویان را تهدید می کند. سلامت اجتماعی در راستای پیشگیری از آسیب های اجتماعی دانشجویان یکی از ملاک های اساسی است. ارتقاء این پدیده در سطح دانشگاه ها با بهره وری، آگاهی بخشی، رشد سرمایه های انسانی و اجتماعی، افزایش مهارت های اساسی و اجتماعی دانشجویان همراه است. بر اساس یافته های بدست آمده از تحقیقات قبلی، شکوفایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی، پنج مؤلفه برای سلامت اجتماعی دانشجویان است. پایگاه اجتماعی- اقتصادی، عوامل جمعیت شناختی، عوامل روانی و اجتماعی، مهارت های ارتباطی، گرایش مذهبی، و شبکه های اجتماعی از مهم ترین عوامل مؤثر و پیوندهای ارتباطی با سلامت اجتماعی در میان دانشجویان محسوب می شوند. در نتیجه، سلامت اجتماعی دانشجویان از عوامل مختلف تأثیر می پذیرد و زمانی دارای کارایی و اثربخشی مطلوب خواهد بود که نیازهای دانشجویان لحاظ گردد.
بررسی رابطه شبکه های اجتماعی فردی با سلامت اجتماعی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های کلیدی سلامت، نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا کرده، و یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف محسوب می گردد؛ لذا هدف تمامی جوامع این است که شرایطی را فراهم نمایند تا سلامت اعضایشان را حفظ نموده و ارتقاء بخشند. جوانی زمانی مناسب برای شکل دهی هویت (احساس و مفهومی از خود) است که تاریخچه گذشته فرد و توانمندی های مورد نیاز برای سلامت اجتماعی در بزرگسالی را درهم می آمیزد.
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه شبکه های اجتماعی فردی با سلامت اجتماعی جوانان می باشد. روش بررسی در این پژوهش، تلفیقی از روش کتابخانه ای و پیمایشی است که جوانان 29-18 سال شهر تهران به عنوان جامعه آماری آن در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه 383 نفر هستند که از طریق نمونه گیری طبقه ای، اطلاعات پاسخگویان با استفاده از پرسشنامه سلامت اجتماعی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و از طریق نرم افزار Spss داده ها تحلیل شده اند. سلامت اجتماعی جوانان به صورت توزیع تقریباً نرمال و در حد متوسط به دست آمده است. بین شبکه های اجتماعی، منابع حمایت اجتماعی شبکه ها، ارتباط شبکه ای جوانان با میزان سلامت اجتماعی آنان ارتباط معنادار آماری به اثبات رسید و در تحلیل رگرسیونی متغیرهای وارد شده در مدل توانسته اند در حدود 27درصد تغییرات واریانس متغیر سلامت اجتماعی جوانان را تبیین کنند که قوی ترین پیش بینی کننده، متغیر ارتباط شبکه ای بوده است. سلامت اجتماعی جوانان به عنوان سازه ای اجتماعی از کمیت و کیفیت حضور و فعالیت در شبکه های اجتماعی تأثیر می پذیرد.
بررسی تطبیقی باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف بیماران کرونری قلب و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری های قلب و عروق در بین مردم کشورهای صنعتی و در حال توسعه در حال افزایش است. با وجود این، م طالعات اندکی تأثیر عوامل روانی و بخصوص عوامل شخصیتی را به عنوان عامل خطر در بیماری های قلبی مورد بررسی قرار داده اند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بیماران کرونر قلبی با گروه سالم از لحاظ باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف انجام شد. بدین منظور 100 نفر از مراجعه کنندگان به بیمارستان قلب حشمت شهر رشت در محدوده زمانی اردیبهشت تا شهریور 1389 با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هم چنین، 100 نفر از همراهان بیماران که فاقد بیماری قلبی بودند و از لحاظ برخی متغیر های جمعیت شناسی با گروه حائز بیماری قلبی همسان شده بودند، انتخاب گردیدند که به پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی (مؤلفه های نیاز به تأیید ، انتظار بالا از خود، تمایل به سرزنش خود، واکنش به ناکامی، اضطراب، ناامیدی نسبت به تغییر)، حمایت اجتماعی (مؤلفه حمایت خانواده) و سنخ شخصیتی الف بیماران کرونری قلب و افراد عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. از این رو، باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف ارتباط تنگاتنگی با بروز و تداوم بیماری عروق کرونری قلب دارند، بنابراین استفاده از مداخلات روانشناختی برای کنترل متغیرهای فوق ضروری به نظر می رسد.
مقایسه خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان پسر با رفتارهای پرخاشگرانه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از اختلالات رفتاری که شیوع آن به طور هشداردهنده ای بالا است، پرخاشگری است. کودکان دارای رفتارهای پرخاشگرانه خانواده، مدرسه و اجتماع را با مسائل گوناگونی مواجه می کنند که آن ها را در برابر آشفتگی های روانی-اجتماعی دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی آسیب پذیر می سازد. هدف این پژوهش مقایسه خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان پسر پرخاشگر و عادی پایه های پنجم و ششم دوره ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 94-1393 بود. روش: نمونه این پژوهش شامل 250 دانش آموز پسر (125 دانش آموز پرخاشگر و 125 دانش آموز عادی) بود که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش، علی-مقایسه ای بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خودکارآمدی کودکان در تعامل با همسالان، مقیاس شایستگی اجتماعی و پرسشنامه پرخاشگری کودک در مدرسه بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از لحاظ خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. به علاوه، میزان خودکار آمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در گروه پرخاشگر نسبت به گروه عادی کمتر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه ی حاضر، نقصان در خودکار آمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی می تواند به عنوان یکی از عوامل مهم در بروز رفتارهای پرخاشگرانه مورد توجه قرار گیرد.
اثر بخشی و مقایسه آموزش مهارت های اجتماعی به دو گروه کودکان و کودکان و مادرانشان در کاهش احساس تنهایی و افزایش پذیرش همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف، اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی به دوگروه کودکان وکودکان و مادرانشان درکاهش احساس تنهایی و افزایش پذیرش همسالان در آن ها است. روش نمونه گیری هدفمند است که از بین 6 مدرسه ناحیه 4 آموزش و پرورش شیراز، 2 مدرسه که از لحاظ آموزشی، فرهنگی و طبقه اجتماعی همتا بودند، انتخاب و دانش آموزان کلاسهای چهارم و پنجم (300نفر) با استفاده از مقیاس احساس تنهایی کودکان آشر و پرسشنامه پذیرش همسالان سنجیده شدند، 65 نفرکه بالاترین نمرات را در مقیاس احساس تنهایی و پایین ترین نمرات را درپذیرش همسالان بدست آوردند انتخاب، و به طورتصادفی در سه گروه (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند؛ در این مطالعه ی شبه آزمایشی، کودکان هر دوگروه به مدت هشت جلسه یک ساعته مورد آموزش قرارگرفتند؛ در گروه کودکان و مادران، مادران نیز در شش جلسه یک ساعته جداگانه مورد آموزش قرار گرفتند و از روند آموزش کودک خود آگاهی یافتند و در نهایت پس از اتمام جلسات، پس آزمون گرفته شد و از تحلیل کوواریانس در جهت آنالیز داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی به دوگروه کودکان و کودکان و مادرانشان در جهت کاهش احساس تنهایی و افزایش پذیرش همسالان در هر دوگروه بود، اما بررسی مقایسه ای اثربخشی دوگروه علی رقم اختلاف بالای میانگین دو گروه، معنادار نبود. عدم معناداری آماری در مقایسه دو گروه، به معنای عدم اهمیت بالینی در این حوزه نیست و نشان می دهد که والدین به خصوص مادران نقش بسیاری در آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان و ارتباط آن ها با همسالان داشته که این امر به نوبه خود احساس تنهایی درکودکان را تحت تاثیر قرار می دهد.
رابطه دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل مرتبط با منابع مقابله ای مادران کودکان استثنایی به علت در معرض تنیدگی بودن این افراد واجد اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن همه مادران کودکان استثنایی شهرستان آستارا بود. داده های پژوهش از 67 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های عمل به باورهای دینی، شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دینداری و راهبردهای مقابله با تنیدگی رابطه وجود دارد و رابطه بین حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله ای نیز معنادار بود. همچنین هر دو متغیر قادر به پیش بینی شیوه های مقابله ای در مادران کودکان استثنایی بودند. شیوه های مقابله با تنیدگی مادران کودکان استثنایی توسط متغیرهای دینداری و حمایت اجتماعی به خوبی قابل پیش بینی است. بنابراین، پیشنهاد می شود جهت کاهش تنیدگی و نیز ارتقاء شیوه های مقابله ای در این افراد، نقش دینداری و حمایت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.