فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۲۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی میزان اثر گروه درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری مدیریت خشم در نوجوانان موسسه ای می باشد.
روش: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی با گروه شاهد انجام شد و جمعیت مورد مطالعه آن نوجوانان بی سرپرست بودند که در موسسات تحت پوشش سازمان بهزیستی نگهداری می شدند. پیش از مداخله درمانی و همچنین یک هفته پس از جلسه هشتم، تمامی بیماران با استفاده از پرسشنامه مقیاس ارزیابی خشم نوجوانان (AARS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از تعداد 40 نوجوان، 16 نفر به گروه مورد و 24 نفر به گروه شاهد وارد شدند. پیش از مداخله، دو گروه از نظر سن، جنس، مقطع تحصیلی و مقیاس های سنجش خشم یکسان بودند.
یافته ها: در گروه مورد، گروه درمانی مدیریت خشم با کاهش مقیاس خشم واکنشی به میزان مرزی معنی دار و کاهش غیر معنی دار آماری در مقیاس نمره کلی خشم و خشم ابزاری همراه بود. میزان تغییر مقیاس های نمره کلی خشم، خشم ابزاری، خشم واکنشی و کنترل خشم در گروه های مورد و شاهد تفاوت معنی داری نشان نداد. در گروه مورد، میزان کاهش خشم واکنشی در دختران به میزان معنی داری بیشتر از پسران بود.
نتیجه گیری: اگر چه احتمالا به دلیل حجم کم نمونه، مداخله، در شاخص های مورد مطالعه کاهش آماری معنی داری نشان نداد، اما اکثر آنها کاهش داشتند. از آنجا که مطالعه حاضر نخستین مطالعه در این زمینه محسوب می شود، در مطالعات آتی می بایست از تجارب آن استفاده شود.
بررسی تفاوت دختر و پسر در متغیرهای مرتبط به عملکرد ریاضی (خودپنداره ریاضی، انگیزش یادگیری ریاضی و عملکرد قبلی ریاضی) و نقش آن بر پیشرفت ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تفاوت جنسیتی در متغیرهای خودپنداره ی ریاضی، انگیزش یادگیری ریاضی، پیشرفت ریاضی و عملکرد قبلی ریاضی در بین دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان می پردازد. بدین منظور نمونه ای تصادفی مرکب از 300 نفر از دانش-آموزان دختر و پسر از دانش آموزان دختر و پسر از دانش آموزان منطقه ی 6 تهران در سال تحصیلی 83-82 انتخاب شد و اطلاعات لازم از طریق اجرای مقیاس خودپنداره ریاضی و انگیزش یادگیری ریاضی و برای سنجش پیشرفت ریاضی و عملکرد قبلی ریاضی نمرات دانش آموزان استفاده شد. در بررسی اختلافات جنسیتی در اختلاف مدل ها در نحوه ی عملکرد دو جنس در متغیرهای مرتبط به یادگیری ریاضی از طریق بررسی ضرایب مسیر بین دو مدل این نتیجه به دست آمد که در مدل دختران برخلاف مدل کلی (هر دو جنس) و مدل پسران عملکرد قبلی ریاضی بیشترین اثر مستقیم را بر پیشرفت ریاضی دارد و در مدل پسران همانند مدل کلی، خودپنداره ریاضی بیشترین تاثیر را بر پیشرفت ریاضی دارد.
مواجهه با خشونت در نوجوانان: عوامل شناختی- رفتاری و انعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مواجهه با خشونت می تواند سبب ایجاد مشکلات متعدد بهداشت روان در کودکان و نوجوانان باشد. تاکنون مطالعات اندکی در این زمینه در جوامع شرقی انجام شده است. هدف از این مطالعه، شناسایی ارتباط میان مواجهه با خشونت و برخی از خصوصیات روان شناختی که نشانگر وجود پدیده انعطاف پذیری در فرد می باشند بوده است.
روش: 500 دانش آموز مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان شهرستان رودهن در این مطالعه شرکت نمودند. ابزار مورد استفاده در مطالعه پرسشنامه خود- گزارش ارزیابی سلامت روانی و اجتماعی (SAHA) بود که این مقاله بر اساس یافته های بدست آمده از برخی مقیاس های آن که عوامل مرتبط با انعطاف پذیری و عوامل حمایتی بوده اند، نوشته شده است. بر اساس پاسخ های داده شده به سوالات مرتبط با مواجهه با خشونت، دانش آموزان در سه گروه بدون مواجهه، شاهد خشونت و قربانی خشونت از نظر عوامل ذکر شده مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: میزان افسردگی، رفتارهای ضد اجتماعی و مصرف سیگار به تدریج از گروه بدون مواجهه تا گروه قربانی خشونت افزایش و امید به آینده در همین جهت کاهش نشان داد. گروه قربانی خشونت بیشترین گزارش را از جسمی سازی داشتند. شیوع علایم اضطرابی در بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه تاکید بر وجود ارتباط میان مواجهه با خشونت و بروز مشکلات روانی - اجتماعی در نوجوانان دارند. به نظر می رسد شاهد خشونت بودن به تنهایی می تواند خطر بروز برخی اختلالات را افزایش دهد و در پیش بینی قدرت انعطاف پذیری افراد موثر باشد.
عوامل موثر در برقراری ارتباط بین استاد و دانشجو؛ دیدگاه دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مهم ترین مهارت ضمن تدریس، برقراری ارتباط موثر استاد با دانشجو است. رابطه استاد با دانشجو در کلاس درس از نوع روابط پیچیده انسانی است که عوامل متعدد و گوناگونی در آن موثرند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر در برقراری ارتباط بین استاد و دانشجو از دیدگاه دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه انجام شد.
روش ها: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال تحصیلی 92-1391 انجام شد و براساس روش سرشماری همه دانشجویان (147 نفر) مورد مطالعه قرار گرفتند . برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته دارای 24 سئوال در پنج سطح اصلی گشودگی، همدلی، حمایت گری، مثبت گرایی، و تساوی و دو سطح فرعی تشابه و تضاد و محیط آموزشی استفاده شد. داده های جمع آوری شده به نرم افزار SPSS 16 وارد و با آزمون های T مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: حفظ حرمت و احترام دانشجو توسط استاد (83/0±60/3)، رعایت عدالت در برخورد با دانشجویان توسط استاد (97/0±40/3) و انتقادپذیری استاد (95/0±38/3) مهم ترین و پایبندی به اصول و اعتقادات مذهبی (41/1±97/1)، جنسیت (50/1±03/2) و سن استاد (39/1±19/2) کم اهمیت ترین عوامل موثر در برقراری ارتباط بین استاد و دانشجو از دیدگاه دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه بود .
نتیجه گیری: حفظ حرمت و احترام دانشجو، رعایت عدالت در برخورد با دانشجویان، انتقادپذیری و انعطاف پذیری از موثرترین عوامل در برقراری ارتباط استاد با دانشجویان هستند.
بررسی تاثیر آموزش مهارتهای حل تعارض بر کاهش تعارض های زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش اثر آموزش مهارت های حل تعارض بر کاهش تعارض های زناشویی زنان بررسی شده است. نمونه پژوهش، 35 نفر از بانوان مراجعه کننده به فرهنگ سرای همت اصفهان بودند که به روش نمونه گیری در دست رس گزیده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه دسته بندی شدند. برای گردآوری داده ها، گفت و گو و پرسش نامه تعارض های زناشویی به کار رفت. فرضیه اصلی پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های حل تعارض بر کاهش تعارض های زناشویی زنان بود که میانگین های مستقل با روش آماری t تحلیل و بررسی شد.
بر پایه نتایج پژوهش، میانگین های دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری با هم داشت. هم چنین داده های کیفی به دست آمده از گفت و گو، سودمند بودن آموزش مهارت های حل تعارض را در کاهش تعارض های زناشویی زنان نشان داد
"
اثر بخشی مشاوره گروهی بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر با دانش آموزان قربانی قلدری، به منظور افزایش توان مقابله با رفتارهای قلدرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی براساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر با دانش آموزان قربانی، به منظور افزایش توان مقابله با رفتارهای قلدرانه دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مناطق 22 گانه آموزش و پرورش شهر تهران را شامل بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای ابتدا یکی از مناطق انتخاب و سپس از آن منطقه یکی از مدارس انتخاب شد و سپس با اجرای مقیاس قربانی قلدری (B.V.S) از میان دانش آموزانی که بالاترین نمره را کسب کردند و به عنوان قربانی قلدری شناخته شده بودند، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جای گرفتند، سپس مشاوره گروهی به شیوه نظریه انتخاب به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای در میان گروه آزمایش اجرا شد. گرد آوری داده ها به کمک مقیاس قربانی قلدری، پیش از جلسات و پس از آن انجام شد و درباره نتایج بحث و بررسی شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون (t) گروه های مستقل، تجزیه و تحلیل شد و تفاوت معناداری بین میانگین نمرات در گروه آزمایش و کنترل مشاهده شد. مشاوره گروهی به شیوه نظریه انتخاب،برای مقابله با رفتارهای قلدرانه اثربخش بوده است و کاهش قربانی شدن دانش آموزان در مقابل رفتارهای قلدرانه را در پی داشته است.
نقش رگههای شخصیت و سبکهای تفکر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
"
هدف این تحقیق، بررسی نقش رگههای شخصیت و سبکهای تفکر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود. در نمونهای متشکل از 419 آزمودنی (214 پسر و 205 دختر) فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی و پرسشنامه سبکهای تفکر اجرا شد. همچنین برای متغیر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، میانگین کل نمرههای آنها از طریق دانشگاه مورد مطالعه، جمعآوری شد. با استفاده از تحلیل مسیر، آثار مستقیم و غیرمستقیم رگههای شخصیت بر سبکهای تفکر و پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که گشودگی بر سبک تفکر قضایی، کلی، آزاد اندیش و محافظهکار؛ روان آزردهواری بر سبک تفکر اجرایی، جزیی و محافظهکار؛ وظیفهشناسی بر سبک تفکر قانونی و سلسله مراتبی؛ برونگرایی بر سبک تفکر کلی، آزاد اندیش، سلسله مراتبی و بیرونی دارای اثری مثبت و معنادار بودند (تنها اثر عامل گشودگی بر سبک تفکر محافظهکار منفی و معنادار بدست آمد). اثر غیرمستقیم عامل گشودگی از طریق سبک تفکر قضایی؛ عامل روان آزردهواری از طریق سبک تفکر اجرایی؛ عامل وظیفهشناسی از طریق سبک تفکر قانونی؛ عامل گشودگی و برونگرایی از طریق سبک تفکر کلی و آزادمنشانه؛ عامل روان آزردهواری و گشودگی از طریق سبک تفکر محافظهکاری؛ عامل درونگرایی و وظیفهشناسی از طریق سبک تفکر سلسله مراتبی؛ عامل برونگرایی از طریق سبک تفکر بیرونی بر پیشرفت تحصیلی اثری معنادار نشان دادند. در مجموع نتایج پژوهش حاضر مؤید این است که توجه به نقش عوامل درون فردی رگههای شخصیت و سبکهای تفکر در مطالعه پیشرفت تحصیلی ضروری است. پیامدهای کاربردی یافتهها برای معلمان بحث شده است.
"
نگرش ، ویژگی ها و اجزای آن
حوزه های تخصصی:
ارتباط سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی با استرس ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط سبک های مقابله و حمایت اجتماعی با استرس ادراک شده انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی را شامل بود که در نیمسال اول سال تحصیلی 86-87 مشغول تحصیل در این دانشگاه بودند. تعداد140 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان جامعه آماری مورد نظر انتخاب و به پرسشنامه های استرس ادراک شده، سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی پاسخ دادند. به دلیل ماهیت موضوع از روش همبستگی از نوع پیش بینی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ادراک منفی از استرس با سبک های مقابله شناختی و رفتاری رابطه منفی و با شیوه مقابله اجتنابی رابطه مثبت دارد. در مقابل ادراک مثبت از استرس با سبک های مقابله شناختی و رفتاری رابطه مثبت داشت. حمایت اجتماعی با ادراک منفی از استرس رابطه منفی، ولی با ادراک مثبت از استرس رابطه مثبتی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین حمایت اجتماعی و شیوه مقابله رفتاری وجود داشت، ولی بین حمایت اجتماعی و سبک های مقابله شناختی و اجتنابی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 28 درصد از کل واریانس ادراک مثبت از استرس را سبک های مقابله و 9 درصد این واریانس را حمایت اجتماعی تبیین می کند. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استرس و نوع ادراکی که شخص نسبت به استرس دارد به میزان زیادی تحت تأثیر سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی است و با وجود سبک های مقابله شناختی و رفتاری و با دریافت حمایت اجتماعی از طرف خانواده و دوستان شخص ادراک مثبتی از استرس پیدا می کند.
تاثیر آموزش مدیریت خشم بر پرخاشگری و سازگاری اجتماعی دانش-آموزان پسر 15-12 ساله
حوزه های تخصصی:
دف این پژوهش تعیین درجه تاثیر آموزش مهارت های کنترل خشم بر پرخاشگری و سازگاری اجتماعی دانشآموزان پسر 15- 12 ساله در سال تحصیلی 88- 87 است. روش مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. 34 نفر از دانشآموزان در دسترس که نمره آنها در آزمون پرخاشگری (آیزنگ، 1975) بیشتر از دیگران و هم چنین پرخاشگری آنها مورد تایید مشاور و مدیر مدرسه بود، انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و آزمون شخصیتی کالیفرنیا (1939) بود. مهارتهای کنترل خشم در هشت جلسه یک و نیم ساعته هفتهای دو بار به گروه آزمایش آموزش داده شد، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. یافتهها نشان دادند پرخاشگری گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه کاهش و سازگاری اجتماعی آن ها افزایش یافته است. نتیجهگیری: میتوان آموزش مهارت های کنترل خشم را بهعنوان روش مؤثری برای کاهش پرخاشگری و بالا رفتن سازگاری اجتماعی در نظر گرفت.
بررسی رابطه میان پنج عامل بزرگ شخصیت سبک های مقابله ای و سلامت روانی در دانشجویان کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت سبک های مقابله با تنیدگی و سلامت روانی است فرم خلاصه شده پرسشنامه پنج عامل پرسشنامه مقابله با موقعیتهای تندیگی زا و پرسشنامه سلامت عمومی در مورد نمونه ای تصادفی از 235 آزمودنی اجرا شد و روابط صفات شخصیتی سبک های مقابله ای و سلامت روانی به کمک همبستگی و تحلیل رگرسیون مطالعه گردید نتایج نشان داد که 1) میان عامل های روان رنجور خویی پذیرش و برون گرایی با سلامت روانی رابطه معنی دار وجود دارد 2) میان سبک مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار با سلامت روانی رابطه معنی دار وجود دارد در حالیکه میان سبک مقابله ای اجتنابی و سلامت روانی رابطه ای وجود ندارد 3) میان عامل های پذیرش وظیفه شناسی برونگرایی و سازگاری با سبک مقابله ای مسئله مدار ربطه مثبت معنی دار وجود دارد و 4) از متغیر سبک های مقابله ای دو سطح و از متغیر پنج عامل شخصیت تنها یک سطح در پیش بینی متغیر سلامت روانی سهیم هستند در نهایت پژوهش نشان می دهد که صفات شخصیتی و سبک های مقابله ای آزمودنی ها بطور معنی داری با سلامت روانی آنها ارتباط می یابد.
بررسی نقش اخلاق تحصیلی، عدالت و بی عدالتی آموزشی در رفتارهای مدنی ـ تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش اخلاق تحصیلی، عدالت و بی عدالتی آموزشی با رفتار های مدنی ـ تحصیلی در دانشجویان به مرحله اجرا درآمد. از جامعه آماری دانشجویان دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی تعداد 396 نفر از ورودی های سال های مختلف به شیوه ی سهل الوصول برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اخلاق تحصیلی (با 8 سؤال)، پرسشنامه عدالت آموزشی (با دو زیرمقیاس عدالت و بی عدالتی با 28 سؤال) و رفتار مدنی ـ تحصیلی (با 21 سؤال) بودند. آلفای کرونباخ پرسشنامه های پژوهش از 6/0 تا 86/0 در نوسان بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها به شیوه تحلیل رگرسیون واسطه ای مورد تحلیل قرار گرفت. شواهد حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که: 1. اخلاق تحصیلی با عدالت آموزشی، بی عدالتی آموزشی و پای بندی به قواعد (یکی از زیرمقیاس های رفتار مدنی ـ تحصیلی) دارای رابطه معنادار (01/0P<) است. عدالت آموزشی نیز با بی عدالتی آموزشی، پای بندی به قواعد و روابط صمیمانه (یکی دیگر از زیرمقیاس های رفتار مدنی ـ تحصیلی) دارای رابطه معنادار (05/0P< و 01/0P<) بود. بی عدالتی آموزشی با پای بندی به قواعد و یاری رسانی و مشارکت اجتماعی دارای رابطه منفی و معنادار (01/0P<) بود. 2. تحلیل رگرسیون واسطه ای نشان داد که اخلاق تحصیلی فقط برای رابطه بین بی عدالتی آموزشی با پای بندی به قواعد به عنوان یکی از ابعاد رفتار مدنی ـ سازمانی نقش متغیر واسطه ای پاره ای را بازی می کند. به این معنی که بخشی از اثرات بی عدالتی آموزشی بر پای بندی به قواعد از طریق اخلاق تحصیلی به صورت غیرمستقیم اعمال می گردد.
رابطه بین تیپ شخصیتی و سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه تیپ های شخصیت با سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و علی- مقایسه-ای بود. 191 نفر از کارکنان جهاد دانشگاهی تهران به فرم Mتیپ نمای مایرز بریگز (بریگز و بریگز،1990)، پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) و یک پرسشنامه جمعیت-شناختی محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه به همراه آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان دادند که تیپ کلی نمونه حاضر برونگرای حسی با قضاوت تفکری است. رابطه بین ترجیحات برونگرایی، تفکری و قضاوتی با سبک-های حل مسئله سازنده مثبت و با سبک-های حل مسئله غیرسازنده منفی بود و رابطه بین ترجیحات درونگرایی، احساسی و ادراکی با سبک های حل مسئله سازنده منفی و با سبک های حل مسئله غیرسازنده مثبت بود. مردان نسبت به زنان کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می کردند. افراد 44-33 ساله نسبت به افراد 33-21 ساله کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می نمودند. افراد متاهل نسبت به افراد مجرد بیشتر از ترجیحات حسی، تفکری و قضاوتی و به تبع آن بیشتر از سبک حل مسئله سازنده استفاده می کردند. هم چنین با افزایش سطح تحصیلات استفاده از سبک حل مسئله غیرسازنده کاهش می یافت. نتیجه گیری: به طور کلی افراد هر چه برونگراتر، تفکری-تر و قضاوتی تر باشند، احتمال بیشتری دارد که از سبک حل مسئله سازنده استفاده کنند.
مقایسه آسیب پذیری فرهنگی و اجتماعی دختران و پسران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: آسیب شناسی و تعیین آسیب پذیری جوانان گام اساسی در مصون سازی آنها در برابر تعییرات ارزشی، فرهنگی و اجتماعی است. تحقیق حاضر درصدد برآمده است تا آسیب پذیریهای فرهنگی و اجتماعی را در بین نوجوانان و جوانان کشور مورد بررسی قرار دهد. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی و تحلیلی است. جمعیت مورد بررسی با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و شامل 1030 نفر از نوجوانان و جوانان شهرهای مختلف کشور بود. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t استفاده شد. نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد که 5/12% از نوجوانان و جوانان مورد بررسی دارای آسیب پذیری زیاد و خیلیزیاد هستند. همچنین ملاحظه شد که در ابعاد عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی، گرایش به اعتیاد، تصور از خود، ارتباط با دوستان ناباب، داشتن نگرش فمینیستی، گرایش به استفاده از ماهواره و رسانههای خارجی، لذت طلبی و مادیگرایی، ارتباط با جنس مخالف، ضعف هویت ملی و نحوه گذران اوقات فراغت در سطح 01/0>p و در غرب گرایی و قانون گریزی در سطح 05/0>p تفاوت معنیداری بین دختران و پسران از نظر میزان آسیب پذیری وجود دارد. بحث: با توجه به جمعیت جوان کشور و با توجه به اینکه آسیبپذیری نوجوانان و جوانان در واقع شروع آسیب پذیری حداقل دو نسل آینده جامعه است توجه بیش از پیش مسئولین امور فرهنگی ضرورت دارد ضمن اینکه در برنامه و اولویت مصون سازی لازم است به نوع تفاوت آسیبپذیری در بین دختران و پسران توجه شود.
مشکلات زندگی خوابگاهی دانشجویان؛ یک مطالعه به روش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینهو هدف :مشکلات مختلفی در دوران دانشجویی، همواره گریبانگیر دانشجویان می باشد. یکی از این مشکلات، زندگی در شرایط خوابگاهی و دور از زادگاه، شهر و خانواده دانشجو است که می تواند مشکلات زیادی را برای وی به ارمغان بیاورد. علاوه بر آن، خود زندگی خوابگاهی نیز می تواند مشکلاتی داشته باشد که بر دشواری زندگی خوابگاهی بیافزاید. هدف این پژوهش بررسی مشکلات زندگی خوابگاهی به روش کیفی بود. مواد و روش ها:مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت. داده ها به صورت 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته با دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی جمع آوری شد. نمونه گیری به صورت هدفمند در سال 1394 آغاز و تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری داده ها و به روش آنالیز محتوای کیفی انجام گردید. یافته ها:تحلیل داده ها منجر به استخراج 13 درون مایه شد که تجارب مشارکت کنندگان را از پیامدهای مشکلات زندگی خوابگاهی نشان می داد. این مشکلات شامل امکانات، تغذیه، رفتار پرسنل و مسؤولان، فعالیت های فرهنگی، تفریحی و مذهبی، هم اتاقی ها، هزینه های خوابگاه، بهداشت و... بود که هر کدام از این مشکلات رنج هایی را برای دانشجویان به دنبال داشت. نتیجه گیری:مشکلات زندگی خوابگاهی تأثیرات منفی مستقیمی بر روند تحصیلی دانشجویان می گذاشت که می توان جهت رفع آن ها تلاش نمود.
تاثیر آموزش مدیریت خشم بر مهارت های خودنظم دهی خشم و تعارضات والد نوجوان در دختران دوره راهنمایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای لزوم آموزش مهارت های «مدیریت هیجانی»، این پژوهش با عنوان «تاثیر آموزش مدیریت خشم بر مهارت های خودنظم دهی خشم و تعارضات والد ـ نوجوان دوره راهنمایی شهر تهران» انجام شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر اجرای برنامه آموزش مدیریت خشم برای گروه معینی از دانش آموزان دختر دوره راهنمایی و ارزشیابی اثربخشی آن بر افزایش مهارت های خودنظم دهی خشم و کاهش تعارضات دختران نوجوان در ارتباط با والدینشان است.در این موقعیت پژوهشی، از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دختر پایه های اول و دوم دوره راهنمایی شهر تهران تشکیل می دهند.
ابتدا 30 دانش آموز از طریق نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه غیرانتفاعی دوره راهنمایی دخترانه شهر تهران انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از مشخص شدن گروه های آزمایش و کنترل، برنامه آموزش مدیریت خشم به عنوان عامل آزمایشی، در 10 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفتگی بر گروه آزمایش اعمال گردید. در اواسط دوره یکی از دانش آموزان گروه آزمایش به دلیل غیبت حذف گردید و با حذف یکی از اعضای گروه کنترل، نمونه پژوهش به 28 دانش آموز رسید. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار این پژوهش شامل دو پرسشنامه بیان صفت و حالت خشم و راهبردهای تعارض است و هر دو از روایی و پایایی خوبی برخوردارند. یافته های این تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروه های آزمایش و کنترل در مهارت های خودنظم دهی خشم و تعارضات والد ـ نوجوان در سطح 05/0 معنادار بود. نتیجه گیری نهایی این است که آموزش مدیریت خشم، مهارت های خودنظم دهی خشم را افزایش داده و موجب کاهش تعارضات والد ـ نوجوان می شود.
"بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان نسبت به زنان در استان مازندران "
حوزه های تخصصی:
"خشونت نسبت به زنان در خانواده ، واقعیتی آزار دهنده است . این نوع خشونت ، عرصه زندگی را برای زن و شوهر تنگ می کند و اثرهای گوناگون و قابل توجهی برکودکان و نوجوانان شاهد این خشونت به جای می گذارد. صرف نظر از توجهات جهانی به مساله خشونت نسبت به زنان در خانواده ، آنچه که برا ی جامعه ایرانی دارای حساسیت وافر می باشد این است که خشونت به هر طریقی که در خانواده، تداوم یابد می تواند مهم ترین عامل از هم گسیختگی ساختاری بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده باشد.
پژوهش حاضر با توجه به مدل لسول ( ساروخانی 1376 به نقل از کازنو، 1367 ) در صدد پاسخ گویی به پنج سوال اساسی است : الف- ویژگیهای قربانیان خشونت (Whom ) ب- ویژگیهای عاملان خشونت (Who ): ج - شیوه های اعمال خشونت (How ) یعنی خشونت جسمانی، خشونت جنسی، خشونت کلامی، خشونت روانشناختی، خشونت اقتصادی و خشونت اجتماعی. د- علل خشونت علیه زنان (Why ) هـ - پیامد های خشونت علیه زنان ( Effects ). این تحقیق از نظر روش، پیمایشی است و جامعه آماری آن را کلیه زنان متاهل شهری استان مازندران ساکن در شهر های نکا، ساری ، قائمشهر ، بابل، نور و تنکابن تشکیل می دهند.
برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده شده است. واحد تحلیل آن فرد می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آماری توصیفی استفاده شده است.
"