فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی، از جمله شایع ترین مشکلات روان پزشکی محسوب می شود که در صورت عدم درمان، نتایج زیانباری را در عملکرد فرد به وجود می آورد. درمان رایج این اختلال شامل مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین (Serotonergic Substance Reuptake Inhibitors یا SSRIs)، ضد افسردگي های سه حلقه ای (Tricyclic Antidepressants یا TCAs)، چهار حلقه ای و مهار کننده های مونوآمین اکسیداز (Monoamin Oxidase Inhibitors یا MAOIs) می باشد. در بعضی منابع، درمان های گیاهی نیز برای درمان این اختلال توصیه شده است.
مواد و روش ها: مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی درمان های رایج و گیاهی درمان اختلال افسردگی انجام شد. مطالب مربوط به موضوع افسردگی از منابع مختلف پزشکی ایرانی جمع آوری و سپس با مشورت با استادان صاحب نظر، جمع بندی و تدوین گردید. روش های درمانی استاندارد مطرح در کتاب ها و مقالات پزشکی رایج نیز مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت، درمان های افسردگی از هر دو دیدگاه جمع بندی و ارایه شد.
یافته ها: در مطالعات مختلف، داروهای گیاهی اثرات قابل توجهی در درمان افسردگی نشان داده اند و می توانند انتخاب مناسبی برای درمان این اختلال در همراهی با داروهای رایج باشند.
نتيجه گيري: از میان درمان های مؤثر جهت درمان افسردگی بر حسب شدت آن، شغل، مدت افسردگی، عود افسردگی و سایر بیماری های همراه، پزشک معالج اقدام به استفاده از مناسب ترین و ارزان ترین روش موجود خواهد کرد. در این راستا، انجام مطالعات وسیع تر ضروری به نظر می رسد تا جنبه های بیشتری از اثربخشی و بی عارضه بودن درمان های مکمل را آشکار نماید.
تأثیرآموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:دیابت نوع یک بیماری خانواده نام گرفته است، چراکه ابتلای فرزند به دیابت سیستم خانواده را با فشارها و تنش های فراوانی مواجه می کند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مقابله با تنیدگی بر نشانه های بالینی مادران دارای نوجوان مبتلابه دیابت نوع یک بوده است.
اثربخشی روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روان درمانی تکمیلی یکی از درمان های مشتق شده از درمان شناختی-رفتاری است که از طریق کاهش آشفتگی های روانی و ایجاد روحیه مبارزه جویی، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را افزایش می دهد. در این مطالعه هدف این بود که تأثیر روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مورد بررسی قرار گیرد.روش: جامعه مورد مطالعه، بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی در سال 1394 بودند. در این پژوهش 5 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر آزمودنی پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستان را تکمیل کرد.یافته ها: نتایج نشان داد روان درمانی تکمیلی موجب کاهش معنادار اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی شد. نتیجه گیری: روان درمانی تکمیلی می تواند به کاهش آشفتگی های روانی بیماران کمک کند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های افسردگی بیماران زن مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral therapy یا CBT) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر کاهش نشانه های افسردگی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis یا MS) بود. مواد و روش ها:طرح پژوهش شبه آزمایشی بود که به شیوه پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه شاهد انجام گرفت. از بین بیماران زن مبتلا به MS دارای نشانه های افسردگی مراجعه کننده به انجمن MS در سال 1394، نمونه ای 45 نفره انتخاب شد و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره CBT، ACT و گروه شاهد قرار گرفتند. جلسات درمانی طی 8 جلسه و در هر جلسه به مدت 45 دقیقه برگزار گردید. داده ها به وسیله پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:هر دو روش CBT، ACT در کاهش علایم افسردگی بیماران مبتلا به MS مؤثر بود (001/0 > P). روش CBT نسبت به ACT اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری:دو روش CBT، ACT از راه های مؤثر در کاهش افسردگی بیماران مبتلا به MS محسوب می شوند. این نتیجه با توجه به اثربخشی بیشتر CBT، پیشنهاد می کند که CBT به عنوان درمان ترجیحی برای کاهش نشانه های افسردگی در بیماران مبتلا به MS در نظر گرفته شود.
رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عاطفه منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عواطف منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی بود. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر همبستگی از نوع مطالعات ساختاری بود. جامعه آماری شامل معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد استان آذربایجان غربی بود که در 6ماهه دوم 1394در مراکز بستری شده بودند (N=526). نمونه مورد مطالعه 216 نفر از افراد مذکور با استفاده از نمونه گیری دردسترس از جامعه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری، عاطفه منفی پاناس، مشکلات تنظیم هیجان، افسردگی بک و ولع مصرف پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد که ضرایب استاندارد مسیر مشکلات تنظیم هیجان به ولع مصرف (0/62 =β)؛ مسیر مشکلات تنظیم هیجان به افسردگی (0/35 =β)؛ مسیر عواطف منفی با ولع مصرف(0/59 =β)؛ مسیر عواطف منفی به افسردگی (0/41=β) و مسیر افسردگی به ولع مصرف (0/43 =β) در سطح آماری معنا دار بود؛ و همچنین حدپایین و حد بالای مسیرهای غیرمستقیم مشکلات تنظیم هیجان و عاطفه منفی به ولع مصرف از طریق افسردگی صفر را در بر نگرفت و این حاکی از معنا دار بودن این مسیرهای غیر مستقیم است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه یکی از مشکلات اساسی جامعه اعتیاد است واین معضل بیشتر افراد فعال جامعه را درگیر خود کرده، و افسردگی و کنترل هیجانات نقش اساسی در این مشکل دارد؛ پیشنهاد می شود خانواده ها و دستگاه های دولتی در پیشگیری از اختلالات رفتاری فعال تر عمل کنند و از مراکز مشاوره جهت درمان و آموزش مهارت های زندگی بهره مند شوند.
نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی و اضطراب تأثیر زیادی بر میزان عملکرد، کیفیت زندگی، مدت بستری و نتیجه درمانی بیماران مبتلا به سرطان دارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 250 بیمار مبتلا به سرطان بستری در بخش آنکولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس طرحواره های هیجانی Leahy ( Leahy Emotional Schema Scale یا LESS)، مقیاس اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventory یا BAI) و نسخه دوم مقیاس افسردگی Beck ( Beck Depression Inventory یا BDI-II) جمع آوری گردید و با استفاده از روش آماری همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رابطه معنی داری بین تمام زیرمقیاس های طرحواره های هیجانی با افسردگی و اضطراب مشاهده شد (05/0 > P). از بین طرحواره های هیجانی، راهبردهای غیر قابل کنترل بودن، ارزش های والا، گناه، خودآگاهی و تلاش منطقی، توانایی پیش بینی افسردگی بیماران مبتلا به سرطان را داشت که در مجموع، 38 درصد از واریانس و تغییرپذیری افسردگی توسط این متغیرها تبیین گردید. همچنین، راهبردهای غیر قابل کنترل بودن، سرزنش، تلاش منطقی و گناه در پیش بینی اضطراب بیماران مبتلا به سرطان نقش داشت و 24 درصد از واریانس و تغییرپذیری اضطراب توسط این متغیرها تبیین شد.
نتيجه گيري: طرحواره های هیجانی نقش مهمی در پیش بینی میزان افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به سرطان دارد. بنابراین، طراحی مداخلات روان شناختی در این زمینه توأم با شناسایی و تعدیل طرحواره های هیجانی منفی، می تواند منجر به کاهش افسردگی و اضطراب در این بیماران گردد.
پیش بینی میزان موفقیت جراحی پیوند دورزننده عروق تاج مانند قلب بر اساس اضطراب، افسردگی، عوامل طبی و جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از بین بیماریهای قلبی، بیماری عروق کرونر قلب (CAD) علت اصلی مرگ و میر جوامع انسانی می باشد و جراحی پیوند دورزننده عروق تاج مانند قلب (CABG) متداولترین مداخله درمانی است. دوره بستری بیمارستانی پس از جراحی، تخمینی از میزان موفقیت جراحی به حساب می آید که کاملا توسط عوامل طبی و جمعیت شناختی قابل توضیح نمی باشد. بلکه عوامل روانشناختی نیز در این میان مهم می باشند. بنابراین هدف پژوهش حاضر این بود تا علاوه بر این عوامل، به بررسی تاثیر عوامل روان شناختی بر طول دوره بستری بیمارستانی پس از این جراحی بپردازد. از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز قلب بیمارستان شهید رجایی تهران که کاندیدای این جراحی بودند، 150 بیمار (30 نفر زن و 120 نفر مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از بیماران خواسته شد پرسشنامه 21 سوالی DASS-21 را تکمیل کنند. تحلیل رگرسیون گام به گام متغیرهای روانشناختی، طبی و جمعیت شناختی نشان داد مهمترین متغیرها برای پیش بینی طول مدت بستری بیمارستانی پس از جراحی، اضطراب و افسردگی، دیابت و فشار خون بالا و سن و جنسیت هستند. نتایج نشان دادند که می توان با ارزیابی پیش از جراحی این متغیرها، به شناسایی بیمارانی نایل شد که ممکن است این نوع جراحی برای آنها موفقیت آمیز نباشد.
مقایسه نشخوار فکری افسرده ساز در مبتلایان به اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری همپوشی هایی با یکدیگر دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه نشخوار فکری افسرده ساز و ابعاد آن در مبتلایان به اختلالات افسردگی اساسی، وسواسی- جبری و افراد بهنجار بود. مواد و روش ها:طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی– جبری مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تبریز تشکیل دادند و از بین آن ها 30 نفر با تشخیص اختلال افسردگی اساسی و 30 نفر با تشخیص اختلال وسواسی- جبری با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 5 thEdition (DSM-5)، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به همراه 30 نفر گروه شاهد همتا مورد بررسی قرار گرفتند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نشخوار فکری افسرد ه ساز پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها:میانگین نمرات نشخوار فکری افسرده ساز در افراد مبتلا به دو اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری بیشتر از افراد عادی بود (001/0 > P). همچنین، تفاوت معنی داری در میانگین نمرات نشخوار فکری افسرده ساز در بین مبتلایان به افسردگی اساسی و وسواسی- جبری مشاهده نشد (330/0 > P). نتیجه گیری:نشخوار فکری افسرده ساز مؤلفه مشترک در اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری به شمار می رود و می تواند در آغاز، دوام و شدت دو اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری نقش داشته باشد. این یافته در فرایند تشخیص و درمان دو اختلال می تواند قابلیت کاربرد داشته باشد.
تأثیر درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب ها و رنجش های بین فردی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم اختلالات روانشناختی دارند. با توجه به یافته های پژوهشی مبنی بر ارتباط بین بخشیدن آسیب های بین فردی گذشته و کاهش علائم افسردگی، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی پرداخت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با حجم نمونه 16 زن بود. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس از یک مرکز درمانی روانپزشکی، بر اساس ملاک های ورود و تشخیص روانپزشک انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 8 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش درمان مبتنی بر بخشش به صورت گروهی در قالب 6 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) برگزار شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمود. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه افسردگی بک (BDI)، مقیاس انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب (TRIM-12) و مقیاس نشخوار فکری درباره یک ناراحتی بین فردی (RIO) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. ارزیابی پس از درمان نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی مؤثر بوده است و این تأثیر از لحاظ آماری (05/0 p<) معنادار بود. از یافته های بدست آمده از این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که می توان از درمان گروهی مبتنی بر بخشش برای کاهش علائم افسردگی و نشخوارفکری سود جست.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام.اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ام.اس از شایعترین بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی است. این بیماری باعث ایجاد اختلالات روانی متعددی در بیماران می گردد که درمیان آن ها افسردگی از شیوع بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به ام.اس انجام شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و ملاک داشتن حداقل نمره 14 در پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم، تعداد 24 بیمار از بین جامعه ی آماری شامل زنان مبتلا به ام.اس که عضو انجمن حمایت از بیماران ام.اس شهر زاهدان بودند، انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم و مقیاس امید اشنایدر بود. داده های پژوهش با نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید به طور معناداری (001/0P<) موجب افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس در مقایسه با گروه کنترل شده است.
نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید در افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس مؤثر است. بنابراین می توان آن را به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بهبود نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به ام.اس به کار برد.
مقایسه کمال گرایی، استحکام من، خشم و نشخوار خشم در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمال گرایی، استحکام من، خشم و نشخوار خشم در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و وسواس فکری- عملی انجام شد. تعداد 60 نفر (39 بیمار افسرده، 21 بیمار وسواسی) به مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس خشم چند بعدی تهران (TMAI) و مقیاس نشخوار خشم (ARS) پاسخ دادند. روش پژوهش علی- مقایسه ای و جامعه آماری تمام بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواس فکری- عملی مراجعه کننده به کلینیک های خصوصی شهر تهران بودند. برای تحلیل داده های پژوهش، از شاخص ها و روش های آماری مانند درصد، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد کمال گرایی در اختلال افسردگی و وسواس فکری- عملی دارای تفاوت معنادار هستند؛ در بعد کمال گرایی خودمحور و دیگرمحور نمرات بیماران مبتلا به وسواس از بیماران افسرده بالاتر بود، در بعد کمال گرایی جامعه محور بیماران افسرده نمره بالاتری کسب نمودند. استحکام من دو گروه تفاوت معناداری نداشت. در خصوص خشم، نتایج حاکی از آن بود که خشم درونی بیماران مبتلا به افسردگی بالاتر از بیماران مبتلا به وسواس بود. نتایج همچنین نشان داد که نمره نشخوار خشم بیماران افسرده بیشتر از بیماران مبتلا به وسواس بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان همبودی دو اختلال افسردگی و وسواس فکری- عملی را بر اساس مبانی آسیب شناختی مشترک تبیین نمود؛ در عین حال، مبانی آسیب شناختی متفاوت تمایز دو اختلال را توجیه می کنند.
تأثیر روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری بر کاهش علایم و نشانه های افسردگی غیربالینی- مطالعه تک آزمودنی چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری بر کاهش علایم افسردگی در افراد دارای افسردگی غیربالینی بود. برای انجام این پژوهش از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. ابتدا از بین افراد دارای افسردگی غیربالینی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند، 3 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس افسردگی بک، افسردگی هامیلتون-17 و مقیاس جهت گیری شادکامی در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و چهار ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری در 8 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر سه مراجع با شروع مداخله روند کاهشی را در طراز نمرات افسردگی بک (75 درصد)، هامیلتون (85 درصد) و روند افزایشی را در طراز نمرات احساس لذّت (84 درصد)، مجذوب شدن (70 درصد) و احساس معنا (215درصد) نشان دادند. بخش عمده ای از این نتایج در پایان دوره پیگیری چهار ماهه نیز حفظ شد. به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری یک مداخله کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم افسردگی باشد.
اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی بود.
روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود، جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی زنان مراجعه کننده به انجمن بیماران کلیوی بوشهر تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه 1 ساعته قرار گرفت، و گروه گواه، هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل؛ پرسشنامه افسردگی بک و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردیدند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین افسردگی و کیفیت زندگی گروه آزمایش در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در افسردگی و کیفیت زندگی بیماران دیالیزی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
اثر بخشی مصاحبه انگیزشی بر افسردگی و امیدواری بیماران همودیالیزی بیمارستان هاجر شهرکرد در سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی، شایع ترین اختلال روانی بین بیماران دیالیزی است و می تواند شرایط بیماری و سلامت فرد را به مخاطره بیاندازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افسردگی و امیدواری بیماران دیالیزی انجام شد.\nروش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دیالیزی بود که در تابستان سال 92 به بیمارستان هاجر شهرکرد مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بیماران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه درمان به مدت 5 جلسه هفتگی در جلسات مصاحبه انگیزشی شرکت کردند، در حالیکه گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه امیدواری اشنایدر گردآوری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.\nیافته ها: نتایج افزایش معناداری را برای نمره ی خرده مقیاس گذرگاه از مقیاس امیدواری و کاهش معناداری در نمره ی افسردگی در گروه آزمایش نشان داد (0.05> p).\nنتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن مصاحبه انگیزشی بر افسردگی و امیدواری بیماران دیالیزی و کوتاه مدت و مقرون به صرفه بودن آن، توصیه می شود از این روش برای بهبود سطح سلامت روان بیماران دیالیزی استفاده شود.
اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش نشانه های افسردگی کودکان در طبقه اجتماعی اقتصادی پایین.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش: هدف: این پژوهش با هدف بررسی کارایی شن بازی درمانی در کاهش نشانه های افسردگی کودکان طبقه پایین اجتماعی اقتصادی انجام شده است. روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع چندخط پایه استفاده شد. سه کودک هفت تا ده سال از طبقه پایین اجتماعی اقتصادی که دارای نشانه های افسردگی متوسط تا خفیف بودند با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پرسشنامه افسردگی کودکان (CDI)، مقیاس پنج سوالی افسردگی، پرسشنامه علام مرضی کودکان (CSI-4)، مقیاس خودپنداره کودکان (CSCS) برای آزمودنی ها به کار گرفته شد. شرکت کنندگان چهارده جلسه مداخله درمانی دریافت کردند و مرحله پیگیری نیز سه ماه پس از پایان درمان انجام شد. نتایج: نشان داد که شن بازی درمانی برای کاهش نشانه های افسردگی کودکان طبقه پایین اجتماعی اقتصادی موثر واقع شده است. نتیجه گیری: شن بازی درمانی برای کاهش نشانه های افسردگی کودکان از کارایی لازم برخوردار است. کلیدواژه ها: شن بازی درمانی، نشانه های افسردگی، طبقه اجتماعی اقتصادی
بررسی مقایسه ای اضطراب و افسردگی در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی و نوجوانان طبیعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر بیماری های غیر واگیر هم چون چاقی سهم عمده ای در بیماری ها و مرگ و میر جوامع بشری داشته اند. این بیماری ها با اختلال عملکرد دستگاه های مختلف بدن همراهی دارند. این مطالعه به منظور بررسی مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن در مقایسه با نوجوانان طبیعی انجام گردید.\nروش کار: این پژوهش تحلیلی مورد- شاهدی بر روی نوجوانان شهر بیرجند انجام پذیرفت. جهت تعیین میزان اضطراب در افراد مورد مطالعه از مقیاس خودسنجی اضطراب زانک و جهت سنجش میزان افسردگی از شاخص های افسردگی کودکان و نوجوانان استفاده شد. در این پژوهش داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار SPSS نسخه ی 15 وارد و با آزمون های آماری مجذور خی، آزمون دقیق فیشر و تی مستقل تحلیل گردیدند.\nیافته ها: تعداد 204 نوجوان به مطالعه وارد شدند. میانگین نمره ی اضطراب در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی به طور معنی داری بیشتر از نوجوانان طبیعی بود (1/37 در مقابل 1/31) (001/0>P). هم چنین میانگین نمره ی افسردگی در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی به طور معنی داری بیشتر از نوجوانان طبیعی بود (3/14در مقابل 49/5) (001/0>P).\nنتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بین وجود اضطراب و افسردگی و اختلال شاخص توده ی بدنی در نوجوانان، ارتباط معنی داری وجود داشته است و اختلال شاخص توده ی بدنی بر اضطراب و افسردگی نوجوانان، موثر است.
مقایسة اثر بخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسة اثربخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان دانشگاه «پیام نور» سمیرم است. آزمودنی های این پژوهش از طریق فراخوان و از میان کسانی که از طرف روان شناس بالینی قبلاً تشخیص افسردگی گرفته بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند. ابزار تشخیصی افسردگی آزمون «افسردگی بک» (BDI-II) است و برای سنجش معنویت، از شرح حال دینی و روایی (RSHI) استفاده شده است. آزمودنی هایی که دارای ملاک های مناسب برای گروه های درمان بودند به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. دو گروه درمانی در هشت جلسة شرکت کردند و گروه کنترل (فهرست انتظار) در هیچ گونه گروه درمانی شرکت نکرد. در پایان، مداخلات درمانی هر سه گروه بار دیگر با آزمون ا«فسردگی بک» (BDI-II) ارزیابی شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ، معنویت درمانی و طرحواره درمانی به طور معناداری در بهبود افسردگی دانشجویان مؤثر بوده است. در مقایسة دو روش درمانی نیز تفاوت معنا داری به چشم می خورد و معنویت درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به طرحواره درمانی در بهبود افسردگی نشان می دهد.