پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمال گرایی، استحکام من، خشم و نشخوار خشم در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و وسواس فکری- عملی انجام شد. تعداد 60 نفر (39 بیمار افسرده، 21 بیمار وسواسی) به مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس خشم چند بعدی تهران (TMAI) و مقیاس نشخوار خشم (ARS) پاسخ دادند. روش پژوهش علی- مقایسه ای و جامعه آماری تمام بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواس فکری- عملی مراجعه کننده به کلینیک های خصوصی شهر تهران بودند. برای تحلیل داده های پژوهش، از شاخص ها و روش های آماری مانند درصد، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد کمال گرایی در اختلال افسردگی و وسواس فکری- عملی دارای تفاوت معنادار هستند؛ در بعد کمال گرایی خودمحور و دیگرمحور نمرات بیماران مبتلا به وسواس از بیماران افسرده بالاتر بود، در بعد کمال گرایی جامعه محور بیماران افسرده نمره بالاتری کسب نمودند. استحکام من دو گروه تفاوت معناداری نداشت. در خصوص خشم، نتایج حاکی از آن بود که خشم درونی بیماران مبتلا به افسردگی بالاتر از بیماران مبتلا به وسواس بود. نتایج همچنین نشان داد که نمره نشخوار خشم بیماران افسرده بیشتر از بیماران مبتلا به وسواس بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان همبودی دو اختلال افسردگی و وسواس فکری- عملی را بر اساس مبانی آسیب شناختی مشترک تبیین نمود؛ در عین حال، مبانی آسیب شناختی متفاوت تمایز دو اختلال را توجیه می کنند.