فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵۴۴ مورد.
۲۰۲.

تدوین بسته ی روان درمانگری وجودی بر اساس اندیشه جلال الدین محمد مولوی و بررسی اثربخشی آن در درمان افسردگی و افزایش سطح تحول من(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۰۳.

رابطه ی افسردگی، اضطراب، عزت نفس، رضایت زناشویی و عوامل جمعیت شناختی با ترس از زایمان در زنان نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب عزت نفس رضایت زایمان ترس نخست زا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۲۴۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۳۸
مقدمه: در این مطالعه رابطه­ی افسردگی، اضطراب، عزت نفس، رضایت زناشویی، عوارض مادری زودرس و عوامل جمعیت­شناختی با ترس از زایمان در زنان نخست­زا بررسی گردید. روش­کار: این مطالعه از نوع همبستگی و روی 100 زن نخست­زا با سن حاملگی کامل( ترم ) که در تابستان و پاییز سال 1389 در بیمارستان ام­البنین (س) مشهد بستری شدند، انجام شد. از مراجعان پس از اخذ رضایت آگاهانه، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش­نامه­های مشخصات جمعیت­شناختی و اجتماعی، پرسش­نامه­ی ترس از زایمان خودساخته­ی پژوهشگر، پرسش­نامه­ی رضایت زناشویی انریچ، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، آزمون اضطراب اشپیل برگر و آزمون افسردگی بک، گردآوری شد. سپس سرنوشت زایمان آن­ها ثبت و اطلاعات حاصل توسط آزمون­های آماری همبستگی پیرسون و رتبه­ای اسپیرمن،یو من­ویتنی با استفاده از نرم­افزار SPSS نسخه­ی 13 تحلیل گردید. یافته­ها: میانگین سنی شرکت کنندگان 7/3± 54/22 با محدوده­ی سنی36-16 سال بود. بین سطح اضطراب آشکار و پنهان فرد با ترس از زایمان رابطه­ی مستقیم معنی­دار (05/0P<)، بین سطح آگاهی از فرآیند زایمان طبیعی، میزان همکاری در زایمان و نمره­ی آپگار نوزاد با ترس از زایمان، رابطه­ی معکوس و معنی­داری وجود داشت (05/0P<). بین میزان عزت نفس، افسردگی، رضایت زناشویی، سن، سطح تحصیلات، میزان درآمد و عوارض مادری زودرس با ترس از زایمان، رابطه­ی معنی­داری مشاهده نشد (5/0P>). نتیجه­گیری: ترس از زایمان در زنان نخست­زا با میزان اضطراب آشکار و پنهان آنان ارتباط مستقیم و معنی­داری دارد، اما با سطح آگاهی آنان از فرآیند زایمان طبیعی و میزان همکاری در زمان زایمان و آپگار نوزاد، رابطه­ی معکوسی وجود دارد.
۲۰۴.

تاثیر نمایش روانی برمیزان افسردگی اساسی وسلامت عمومی بیماران افسرده تحت درمان با دارو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی سلامت عمومی سایکودرام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۴ تعداد دانلود : ۶۹۰
نمایش روانی یکی از انواع هنردرمانی است که به صورت گروهی به فرد کمک می کند تا با تجسّم و بازی کردن مسئله به جای فقط صحبت کردن، مسئله را بازنگری کند، همراه با بازخورد اعضای گروه،راه حل مناسبی پیدا کند و آن را در زندگی به کار گیرد. هدف اصلی مطالعه حاضر تعیین تأثیر نمایش روانی بر کاهش شدت افسردگی و افزایش سلامت عمومی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی است. نوع تحقیق شبه آزمایشی همراه با گروه های آزمایش و گواه با پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه آماری را کلیه مردان افسرده شدید بستری شده در بخش اعصاب و روان بیمارستان لواسانی شهر تهران تشکیل می دادند. نمونه آماری 24 بیمار در دسترس که در دو گروه آزمایش و گواه به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. جلسات نمایش روانی برای گروه های آزمایش به مدت 10 جلسه شامل مراحل آمادگی،اجرا و تمرین رفتاری تشکیل شد.از سیاهه افسردگی بک و پرسش نامه سلامت عمومی از گلدبرگ استفاده شد.داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله درمانی به روش نمایش روانی باعث کاهش افسردگی اساسی و افزایش سلامت عمومی در گروه آزمایش شد. بنابراین اجرای روش نمایش روانی منجر به کاهش بیشتر علائم و بهبود سلامت عمومی در حیطه های افسردگی و کارکرد اجتماعی در مقایسه با گروه گواه شده است و نیز دارو درمانی در کاهش علائم افسردگی به طور اختصاصی عمل کرده است.
۲۰۷.

مقایسة بینش هیجانی، میزان عزت نفس و افسردگی در دختران بزه دیده و بزه ندیده 15 تا 18 سال شهر تهران در سال 89-90(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۰۸.

ارتباط التزام و اولویت به فریضه نماز با میزان شیوع افـسردگی و برخی پارامترهای جمعیت شناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی دانشجو التزام به فریضه نماز رعایت اولویت در نماز پارامترهای جمعیت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۹ تعداد دانلود : ۵۸۹
زمینه و هدف: نماز یکی از دستورات الهی و از جمله عباداتی است که در ایجاد آرامش روانی در انسان نقش اساسی دارد. متون زیادی در رابطه با دین، معنویت و شفا وجود دارد که در بسیاری از آن ها به ارتباط بین نماز و سلامت روان و اثر محافظتی و بازدارندگی این مفاهیم در این حوزه اشاره نموده اند. از طرفی دانشجویان از اقشاری هستند که در مقایسه با جمعیت عمومی بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی می باشند. افسردگی در بین دانشجویان مسأله ای با اهمیت است، زیرا از موفقیت و پیشرفت تحصیلی آنان می کاهد و آنان را از رسیدن به جایگاه ویژه و شایسته باز می دارد، از این رو به عنوان هدف پژوهش لحاظ گردید. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود که به شکل مقطعی در مدت 4 ماه اجرا گردید. 715 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی طبـقه ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسش نامه اسـتاندارد افسردگی Beck و چک لیست نماز بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 و روش های آماری آنالیز واریانس دو طرفه، t مستقل، ضریب همبستگی Pearson و Spearman مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان شیوع افسردگی در نمونه های مورد مطالعه 44 درصد تخمین زده شد. نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه بین التزام به ادای فریضه نماز و افسردگی ارتباط آماری معنی داری را نشان داد (001/0 = P). همچنین یافته ها نشان داد که بین میزان افسردگی با متغیر «رعایت اولـویت زمان انجام فریضه نماز» ارتباط آماری معنی داری وجود دارد (001/0 > P). نتیجه گیری: نماز خواندن و اهمیت دادن به ادای فریضه نماز در زمان مقرر موجب کاهش چشمگیر میانگین نمره افسردگی دانشجویان شد، از این رو پیشنهاد می شود که در راستای پیش گیری سطح اول و کاهش آمار اختلالات سلامت روان و از جمله افسردگی در نزد دانشجویان، نسبت به ترویج فرهنگ نماز در دانشگاه ها اقدامات جامع تری به صورت مدون و به شکل عملیاتی صورت پذیرد.
۲۰۹.

اثربخشی معنادرمانی گروهی برروی افسردگی و رضایت زناشویی زنان مبتلابه تعارضات زناشویی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی تعارضات زناشویی رضایت زناشویی معنادرمانی گروهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره بعد از ازدواج
تعداد بازدید : ۱۲۲۱ تعداد دانلود : ۵۵۷
تعارضات زناشویی اثرات مخربی بر روی سلامت روانی و جسمانی اعضای خانواده دارد و پژوهش به طور پایداری نشان داده است، که افسردگی با سطوح افزایش یافته رنج های ناشی از تعارضات زناشویی همبسته است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی گروهی بر روی افسردگی و رضایت زناشویی زنان مبتلابه تعارضات زناشویی انجام شده است. به همین منظور تعداد 30 نفر از افراد مبتلا به تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روانشناسی پاسارگاد شهرستان رشت، دردوگروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل). پرسشنامه افسردگی بک و رضایت زناشویی انریچ مورد استفاده قرار گرفت. گروه آزمایش تحت 8 جلسه معنادرمانی گروهی قرارگرفت و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت ننمود. نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که معنادرمانی گروهی باعث کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زنان مبتلا به تعارضات زناشویی شده است
۲۱۰.

اثر سبک های هویت بر افسردگی، اضطراب، و استرس دانشجویان: نقش واسطه ی تعهد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب استرس سبک های هویت تعهد هویت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۶۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۶۴
این پژوهش، با هدف تعیین اثرسبک های هویت بر افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان از راه تعهد هویت انجام شد. این پژوهشیک پژوهش همبستگی است، که در جامعه دانشجویان کارشناسی سال دوم دانشگاه تهران انجام شد. نمونه شامل150 دانشجو با میانگین سنی 09/20 و انحراف استاندارد 13/1 سال بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنان به سیاهه سبک هویت(ISI-4) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) پاسخ دادند. تحلیل مسیر نشان داد که سبک های اطلاعاتی و هنجاری دارای اثر مستقیم مثبت و سبک آشفته-اجتنابی دارای اثر مستقیم منفی و معنادار بر تعهد هویت است. اثر مستقیم تعهد هویت بر افسردگی و اضطراب منفی و معنادار و بر استرس منفی و غیرمعنادار است. اثر غیر مستقیم سبک های اطلاعاتی و هنجاری از راه تعهد هویت بر افسردگی منفی و معنادار و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی مثبت و معنادار است. هم چنین سبک های داده ای و هنجاری از راه تعهد هویت بر اضطراب اثر غیر مستقیم منفی و معنادار دارند و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی براضطراب مثبت و معنادار است. هیچ یک از اثرات غیرمستقیم سبک های هویت بر استرس معنادار نبود. به گونه کلی یافته ها واسطه گری تعهد هویت در اثر سبک های هویت بر سلامت روان دانشجویان را تایید می کند. بر اساس یافته ها، تدارک محیط های دانشگاهی به صورتی که امکان کاوشگری بیش تری برای دانشجویان فراهم آورد می تواند منجر به تعهد هویت بیش تر و درپی آن کاهش مشکلات روان شناختی دانشجویان شود.
۲۱۱.

تاثیر آموزش مهارت های حل مسئله بر شدت افسردگی بر حسب آزمون بک در زناندر دوره ی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: حل مسئله افسردگی پس از زایمان نشانه های افسردگی دوره ی پس از زایمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۹۱۰
مقدمه: مطالعه­ای حاضر با هدف تاثیر آموزش مهارت­های حل مسئله بر شدت افسردگی زنان در دوره­ی پس از زایمان انجام شد. روش­کار: این کارآزمایی بالینی طی دی 1388 تا خرداد 1389 روی 54 زن در دوره­ی پس از زایمان مراجعه­کننده به مراکز بهداشتی مناطق دو و سه مشهد صورت گرفت. با داشتن معیارهای ورود به پژوهش، کسب نمره­ی 10 و بالاتر از مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ و نمره­ی 28- 14 از پرسش­نامه­ی افسردگی بک و تایید افسردگی توسط روان­شناس بالینی، زنان به طور تصادفی به دو گروه آزمون (26 نفر) و شاهد (28 نفر) تقسیم شدند. در گروه آزمون، مهارت­های حل مسئله طی 6 جلسه­ی هفتگی (هر جلسه به مدت 50- 45 دقیقه) آموزش داده شد. در هر دو گروه، پرسش­نامه­ی افسردگی بک مجددا در هفته­ی 9 بعد از زایمان تکمیل گردید. تحلیل آماری با استفاده از آزمون­های تی مستقل و تی زوج در نرم­افزار SPSS ویرایش 14 صورت گرفت. یافته­ها: شدت افسردگی بر حسب آزمون بک در 9 هفته پس از زایمان بین دو گروه اختلاف معنی­داری داشت (00001/0>P). هم­چنین اختلاف میانگین شدت افسردگی بر حسب آزمون بک دو گروه، در ابتدای پژوهش و 9 هفته پس از زایمان تفاوت معنی­داری نشان داد (00001/0>P). کاهش شدت افسردگی بر حسب آزمون بک در گروه حل مسئله 6/77 درصد و در گروه شاهد 5/23 درصد بود. نتیجه­گیری: آموزش مهارت­های حل مسئله روشی موثر در کاهش شدت افسردگی پس از زایمان است. پیشنهاد می­گردد که این روش به عنوان یکی از راهکارهای بهداشت روان در مراکز بهداشتی به کار رود.
۲۱۳.

اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانه های افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه یک دوره افسردگی اساسی: طرح تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن اندیشناکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانه های افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه دورة پیشین افسردگی اساسی بود. روش: MBCT برای چهار بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در قالب یک طرح مطالعه تک موردی با خطوط پایه چندگانه به مدت هشت جلسه یک ساعتی با دوره پی گیری یک ماهه اجرا شد. برای ارزیابی تغییرات از پرسشنامه افسردگی، سیاهه افسردگی بک و مقیاس پاسخ به شیوه اندیشناکی استفاده شد. یافته ها: نتایج بررسی که درصد بهبودی بالینی برای نشانه های افسردگی و اندیشناکی برای کل شرکت کننده ها 78% و47% است. این نتایج برای سه بیمار از لحاظ بالینی معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که MBCT در قالب جلسات انفرادی درمان مؤثری در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی است.
۲۱۴.

اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر اضطراب و افسردگی کودکان دختر دارای اختلال اضطراب و افسردگی در دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب اختلال افسردگی بازی درمانی درمان کودک محور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی فعالیتهای هنری و بازی ها دبستانی
تعداد بازدید : ۳۴۶۰ تعداد دانلود : ۴۰۴۷
این پژوهش، با هدف اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر اضطراب و افسردگی کودکان دختر دارای اختلال اضطراب و افسردگی در دوره دبستان انجام گرفته است. طرح پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دارای اختلال افسردگی و اضطراب مقطع دبستان آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی91- 90 بود. بمنظور انجام این پژوهش،30 دانش آموز با نشانگان افسردگی و 30 دانش-آموز با نشانگان اضطراب از بین این کودکان، به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند(15دانش آموز دارای اضطراب در گروه آزمایشی اول، 15 دانش آموز دارای اضطراب در گروه گواه اول، 15 دانش آموز دارای افسردگی در گروه آزمایش دوم و 15 دانش آموز دارای اختلال افسردگی در گروه گواه دوم). ابزارهای مورد استفاده عبارت از پرسش نامه افسردگی کودکان (CDI)، پرسشنامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان(SCARED) بود. مداخلات مربوط به بازی درمانی بر روی گروه های آزمایش به صورت جدا از هم انجام گرفت. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله بازی درمانی بر کاهش نشانه های افسردگی و اضطراب کودکان دارای اختلال افسردگی و اضطراب موثر بود.P<0.001و P<0.001
۲۱۵.

اثربخشی تحریک مکررمغناطیسی از روی جمجمه در بهبودی بالینی و فرآیند کاهش علائم در اختلال افسردگی اساسی عودکننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اساسی تحریک مغناطیسی علائم افسردگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
تعداد بازدید : ۱۴۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۶۷
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه در بهبودی بالینی و کاهش علائم بیماران مبتلا به افسردگی اساسی عود کننده انجام گرفت. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی، 32 بیمار افسرده بر مبنای ملاک های چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و مصاحبه بالینی ساختار یافته، آزمون افسردگی بک انتخاب شدند و به طورتصادفی در دو گروه (کنترل و آزمایش) جای گرفتند. گروه آزمایش 20 جلسه تحت تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه و 12 جلسه تحت رواندرمانی و دارودرمانی، و گروه کنترل فقط تحت رواندرمانی و دارو قرارگرفت. در پایان هر هفته و پس از پایان مداخله از هر دو گروه آزمون بک گرفته شد تا تأثیر مداخلات صورت گرفته بر متغیر وابسته (افسردگی) مشخص شود. داده ها با استفاده از آزمون خی دو و اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل نتایج مقیاس افسردگی بک و مصاحبه بالینی ساختار یافته نشان داد که درمان با تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه اثر معنی داری در بهبودی بالینی دارد و همین طور میانگین پس آزمون در شاخص افسردگی بک در مقایسه با پیش آزمون کاهش یافته، ولی مقدار این کاهش در گروه آزمایش بیشتر بود. و بر اساس روش اندازه گیری مکرر و آزمون کرویت موچلی فرآیند کاهش علائم افسردگی در طی جلسات درمان با تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه معنی دار می باشد و میزان کاهش علائم در طی مراحل درمان در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است. که این نشان می دهد تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه موجب کاهش بیشتر در علائم افسردگی نسبت به درمان های معمول می شود. و با مقایسه جدول تعقیبی مشخص می گردد که از جلسه دهم درمان تغییرات معنی داری آماری مداخله با TMS آشکار شده و تا انتهای درمان ادامه دارد. نتیجه گیری: تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه در درمان مبتلایان به افسردگی عودکننده مؤثراست، و می تواند به عنوان درمان ترکیبی در افسردگی مورد استفاده قرار گیرد.
۲۱۶.

اثربخشی مداخله ی شناختی رفتاری گروهی کوتاه مدت بر افسردگی، اضطراب و تنش بیماران کرونری قلب مزمن: یک آزمایه ی کنترل شده ی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب مداخله تنش بیماری کرونری قلب شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۴۸۷ تعداد دانلود : ۶۰۱
مقدمه: هدف از مطالعه­ی حاضر تعیین اثربخشی مداخله­ی شناختی­رفتاری گروهی کوتاه­مدت برای بیماری کرونری قلب (CBGI-CHD) بر تنش، افسردگی واضطراب بیماران مبتلا می­باشد. روش­کار: با استفاده از طرح پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه شاهد، بیماران کرونری قلب مزمن به طور تصادفی به یک برنامه­ی مداخله­ی 12 هفته­ای (جلسات 5/2 ساعته) شناختی­رفتاری گروهی (24 نفر) و یا به گروه شاهد (20 نفر) که تنها مراقبت معمول را دریافت می­کردند، وارد شدند. بیماران گروه آزمون به مدت 3 ماه (از اول خرداد تا پایان مرداد 89) تحت برنامه­ی CBGI-CHD در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد قرار گرفتند. نشانه­های افسردگی، اضطراب و تنش بیماران، توسط نسخه­ی­های فارسی پرسش­نامه­های افسردگی بک 2، اضطراب زونگ و خرده مقیاس تنش از مقیاس­های افسردگی، اضطراب و تنش (42-DASS) قبل از مداخله (پیش­آزمون) و بلافاصله بعد از مداخله (پس­آزمون) مورد اندازه­گیری قرار گرفت. یافته­ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد، کاهش معنی­داری در تنش در پس­آزمون داشت (05/0P<). اگر چه مداخله، منجر به کاهش افسردگی و اضطراب در بیماران گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد در پس­آزمون شد اما این کاهش، معنی­دار نبود (05/0P<). نتیجه­گیری: برنامهCHD-CBGI می­تواند منجر به کاهش تنش بیماران قلبی شود. اما در خصوص کاهش افسردگی و اضطراب، نیاز به بازبینی در محتوای مداخله و افزایش جلسات درمان افسردگی و اضطراب دارد. تحقیقات بعدی با دوره­های طولانی­مدت پی­گیری به منظور حصول اطمینان از تداوم اثربخشی پیشنهاد می­گردد.
۲۱۷.

نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب نگرانی منبع کنترل نشخوار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۰۳۳ تعداد دانلود : ۴۲۶
هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در دانشجویان بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد. تعداد 154 دانشجو (88 دختر و 66 پسر) از دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه منبع کنترل راتر (RLCS)، مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS)، پرسشنامه نگرانی (PSWQ)، مقیاس افسردگی بک (BDI) و مقیاس اضطراب بک (BAI) بود. نتایج با استفاده از روش تحلیل مسیر و ماتریس واریانس- کوواریانس تحلیل شدند. ضرایب همبستگی نشان داد که منبع کنترل با افسردگی (05/0P<) و اضطراب (05/0P<) رابطه معنادار داشت و نشخوار و نگرانی با افسردگی (01/0P<) و اضطراب (01/0P<) رابطه معنادار داشت. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. شاخص هایGFI و CFI و RESMA حاکی از برازش مدل فرضی پژوهش است. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه ای داشته باشند.
۲۱۸.

مقایسه میانگین سطح لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین های سرم بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی اساسی لیپوپروتئین آپولیپوپروتئین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۴ تعداد دانلود : ۸۳۳
زمینه و هدف: افسردگی اساسی از شایع ترین اختلالات خلقی در جوامع مختلف محسوب می شود و تاکنون مطالعات وسیعی در مورد جنبه های مختلف آن انجام شده است. با توجه به این که یکی از فاکتورهای شناخته شده بیماری های قلبی- عروقی، میزان لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین ها و همچنین ابتلا به افسردگی اساسی می باشد، از این رو پژوهش حاضر جهت بررسی میانگین لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین ها در سرم بیماران مبتلا به افسردگی اساسی اجرا گردید. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک بررسی Case-control است و جامعه آماری این پژوهش، کلیه افراد مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز روان پزشکی نور در سال 1385 بودند. تعداد 32 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی (بر اساس معیار DSM-IV یا Diagnostic and statistical manual of mental disorders) و 32 فرد سالم (همراهان بیماران از طریق فراخوان انتخاب و پرسش نامه Hamilton توسط روان شناس بالینی برای آن ها تکمیل شد)، انتخاب شدند. سپس سطح سرمی کلسترول توتال (TC یا Total cholesterol)، تری گلیسیرید (TG یا Triglyceride)، لیپوپروتئین های با دانسیته بالا (HDL-C یا High density-lopoprotein cholesterol)، لیپوپروتئین های با دانسیته کم (LHL-C یا Low density lipoprotein cholesterol)، آپولیپوپروتئین A (APoA یا Apolipoprotein A)، آپولیپوپروتئین B (APoB یا Apolipoprotein B) در دو گروه بررسی و مورد مقایسه قرار گرفت. در پایان، اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون t و 2χ مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: میانگین سطح سرمی APoB و LDL-C در بیماران افسرده به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (05/0 < P)، در حالی که میانگین سطح سرمی آپولیپوپروتئین A و HDL-C در بیماران افسرده به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (05/0 < P). نتیجه گیری: بیماران مبتلا به افسردگی اساسی دارای ریسک بالایی برای ابتلا به اختلالات قلبی- عروقی بودند و به همین دلیل ارزیابی سطح لیپیدهای خون این بیماران برای تشخیص و پیش گیری از آترواسکروز به عنوان اولین اقدام جهت کاهش شانس ابتلای آن ها به بیماری های قلبی- عروقی پیشنهاد می گردد.
۲۱۹.

تأثیر شناخت درمانی مذهب محور و معنا درمانگری بر کاهش نشانگان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۲۰.

پیش بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس رضایت زناشویی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی زایمان سلامت روان رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۶۳
این پژوهش از نوع همبستگی است، که با هدف تعیین رابطه بین سلامت روان و رضایت زناشویی با افسردگی پس از زایمان صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان باردار مراجعه کننده به متخصصان زنان و زایمان در شهر شیراز (در سال 1390) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش روش تصادفی بود و با استفاده از این روش 10 مرکز پزشکی انتخاب و تعداد 100 نفر از مراجعه کنندگان به این مراکز که در ماه دو تا سه بارداری به سر می بردند به صورت تصادفی انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1998)، پرسش نامه 28 پرسشی سلامت روان گلدبر و هیلر (1979) و پرسش نامه افسردگی ادینبورگ (1987) داده های مورد نیاز جمع آوری شدند. با استفاده از روش آماری رگرسیون به فرضیه های پژوهش پاسخ گفته شد. نتایج پژوهش نشان داد رضایت زناشویی و سلامت روان پیش بین متغیر افسردگی پس از زایمان هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان