فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زندگی پس از طلاق برای بسیاری از افراد نا ممکن به نظر می رسد. بعد از طلاق و جدایی از همسر تازه همه چیز شروع می شود. زنان از روز طلاق به بعد احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه خواهند کرد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر خودکنترلی و تنظیم هیجان زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی منطقه 7 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط Darbani & Parsakia (2022) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان Gross & John (2003) و پرسشنامه خودکنترلی Tangney et al. (2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر تنظیم هیجان (56/7 = F و 002/0 = P) و خودکنترلی (91/6 = F و 002/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (رویکرد مبتنی بر توانمندی) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (تنظیم هیجان و خودکنترلی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای رویکرد مبتنی بر توانمندی بر گروه آزمایش بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد تأثیرات ناشی از رویکرد مبتنی بر توانمندی بر متغیرهای پژوهش پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر تنظیم هیجان و خودکنترلی زنان مطلقه مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
تأثیر گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری- عملی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به وسواس بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی را به صورت گروهی، هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل واریانس یک-راهه در متن مانکوا نشان داد که درمان مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی باعث کاهش معنادار نمرات فرونشانی و اجتناب شناختی و افزایش معنادار نمرات مؤلفه ارزیابی مجدد شناختی افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می گردد که جهت مدیریت راهبردهای تنظیم هیجان و کاهش اجتناب شناختی بیماران وسواسی از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی به عنوان یک روان درمانی مدرن در مراکز مشاوره و درمانی بهره برد.
رابطه سبک های فرزندپروری و خودکارآمدی با گرایش به مواد مخدر در دانشجویان: نقش میانجی تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۶۴-۴۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و خودکارآمدی با گرایش به مصرف مواد مخدر و با در نظر گرفتن نقش میانجی تکانشگری بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در سال اول 98-1397 تشکیل دادند (7248 نفر). برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و تعداد 376 نفر (216 دختر و 160 پسر) انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه تکانشگری، مقیاس استعداد اعتیاد، پرسشنامه خودکارآمدی و مقیاس شیوه های فرزندپروری بود. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوب قرار داشتند. خودکارآمدی و سبک های فرزندپروری اثر مستقیم معنی داری بر گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان داشتند. همچنین، تکانشگری توانست بین متغیرهای سبک های فرزندپروری و گرایش به مواد مخدر و بین خودکارآمدی و گرایش به مواد مخدر نقش میانجی ایفا کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. پیشنهاد می شود در شناسایی و تجزیه وتحلیل اختلالات بالینی از جمله وابستگی به مواد، به نقش تکانشگری، خودکارآمدی و سبک های فرزندپروری توجه شود.
رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش تعدیل کننده تاب آوری و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۴۸-۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تاب آوری و ذهن آگاهی در رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد بود. روش : طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت پوشش بهزیستی شهر مشهد در سال 1399 تشکیل دادند. از این بین، 253 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر، پرسشنامه غربالگری رویدادهای استرس زای زندگی، و مقیاس ذهن آگاهی، توجه و هشیاری بود. داده ها با روش تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی تعدیل کننده رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد بود، اما تاب آوری تعدیل کننده این رابطه نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که ذهن آگاهی به عنوان یک عامل محافظت کننده نقش مهمی در کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد دارد. بنابراین، می توان از رویکردهای درمانی یا آموزشی متمرکز بر ذهن آگاهی از جمله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس برای کاهش پریشانی روان شناختی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد استفاده کرد.
نظام معنایی مصرف کنندگان ماری جوانا از اعتیاد: ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۷۹-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف نظام معنایی اعتیاد از دید مصرف کنندگان ماری جوانا بود. روش: روش پژوهش نظریه زمینه ای بود که با 20 نفر از جوانان شهر رشت که سابقه مصرف ماری جوانا داشتند، مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد و با شیوه نمونه گیری هدفمند-نظری داده ها جمع آوری و با کدگذاری باز، محوری، و گزینشی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: برای عوامل تاثیرگذار در اعتیاد خوشایند: الف) عوامل زمینه ساز شامل ناهنجارشناخته شدن و تمایز دیدگاه، ب) عوامل زمینه ای شامل بینش اجتماعی فردی، گسترش جهان بینی، و فردیت محوری، و ج) عوامل مداخله گر شامل جامعه پذیری دوستان و افزایش کیفیت دوستی شناسایی و استخراج گردید. همچنین، راهبردها شامل آگاهی به مرغوبیت ماده، خودمهارگری، و چارچوب مصرف بین مصرف کنندگان ماری جوانا بود. نتیجه گیری: عوامل نهادی، اجتماعی، و فردی در نظام معنایی مصرف کنندگان از اعتیاد مؤثر است. کنشگران با توجه به نوع مصرف، همچنین با عقلانی و آگاهانه در نظر گرفتن کنش خود و کارکردهای مناسب ماری جوانا در حیات اجتماعی شان، و اتکا به این ایده که کاش ماری جوانا در ایران هم آزاد بود، مصرف ماری جوانا را یک کنش اعتیادآور در نظر نمی گیرند. از سوی دیگر، تعریف اعتیاد که از جامعه و ساختارها نشات گرفته است را به مثابه یک برچسب می دانند که منجر به از دست دادن موقعیت اجتماعی کنونی شان می شود. افزون بر این، نظام معنایی مصرف کنندگان از اعتیاد در فرایند یادگیری و الگوسازی کنار همسالان نیز خلق و تقویت می شود و بر این باور هستند که ماری جوانا متمایز از دیگر مواد مخدر است و آن را یک فعالیت عادی در نظر می گیرند.
نقش خودکنترلی، عواطف و شفقت به خود در پیش بینی آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۳۳۲-۳۱۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی آمادگی به اعتیاد در دانشجویان بر اساس خودکنترلی، عواطف، و شفقت به خود بود. روش: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود که در سال 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از این بین، 279 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد، شفقت به خود، خودکنترلی، و عواطف پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین آمادگی به اعتیاد در دانشجویان با عاطفه منفی رابطه مثبت و با خودکنترلی، عاطفه مثبت، و شفقت به خود رابطه منفی وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از این بود که 67 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد دانشجویان بر اساس خودکنترلی، عواطف و شفقت به خود پیش بینی شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد که متخصصانی که با افراد وابسته به مواد سروکار دارند و در فرایند درمان آن ها حضور دارند می توانند عوامل همراه با اعتیاد مانند خودکنترلی، هیجانات، و شفقت به خود را در نظر گرفته و به طور همزمان با درمان اعتیاد، برای ارتقاء سطح این متغیرها نیز گام بردارند.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۹۶-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی حافظه، انعطاف پذیری شناختی و کنترل مهاری بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های اعتیاد شهر تبریز بود که از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت توانبخشی شناختی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از تکلیف برو/نرو، آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین و آزمون فراخنای کلمه مستقیم و وارونه استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی حافظه، انعطاف پذیری شناختی و کنترل مهاری تاثیر معنادار داشت اما بر مولفه خطای درجاماندگی آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین تاثیر معنادار نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از توانبخشی شناختی در راستای درمان اعتیاد و توانبخشی افراد وابسته به مواد بهره برد.
اثربخشی روایت درمانی بر سرمایه روان شناختی و حس انسجام همسران افراد در حال ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۲۱۸-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روایت درمانی بر سرمایه روان شناختی و حس انسجام همسران افراد در حال ترک اعتیاد بود. روش: این پژوهش یک مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همسران افراد در حال ترک اعتیاد در شهر تهران در سال 1397 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و حس انسجام را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش 8 جلسه مداخله روایت درمانی شرکت کردند و پس از اتمام جلسات درمانی، افراد هر دو گروه تحت انجام پس آزمون قرار گرفتند. پس از دو ماه آزمون پیگیری نیز صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مختلط تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که روایت درمانی بر بهبود سرمایه روان شناختی و حس انسجام در همسران افراد در حال ترک اعتیاد تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: روایت درمانی نقش مهمی در سرمایه روانی و احساس انسجام همسران افراد در حال ترک اعتیاد و برقراری روابط مناسب خانوادگی دارد. همچنین، از این روش می توان جهت افزایش سلامت روان همسران افراد در حال ترک اعتیاد بهره جست.
مدل یابی روابط علّی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۴۸-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در کمپ های ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر تهران در سال 1398 بود که 400 نفر (200 نفر مرد و 200 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه ذهن آگاهی، پرسشنامه بهزیستی ذهنی، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. همچنین، نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که متغیرهای تنظیم هیجان، تاب آوری و ذهن آگاهی نقش مهمی در بهزیستی ذهنی دارند. همچنین، نتایج نشان داد تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی دارای نقش میانجی می باشد.
پیشبینی راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیشبینی راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی در نوجوانان بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره مناطق 1 تا 5 شهر تهران بود. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش آماری و برای اطمینان بیش تر 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری در دسترس با مراجعه به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناسی کودک و نوجوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه زودباوری معرفتی کمپل و همکاران (2021) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس (1988) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد اعتماد معرفتی می تواند 6/10 درصد از راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و زودباوری معرفتی می تواند 2/10 درصد از راهبردهای مقابله ای هیجان مدار نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند (01/0>p). همچنین نشان داد اعتماد معرفتی می تواند با ضریب بتای 16/0 راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و زودباوری معرفتی می تواند با ضریب بتای 15/0 به طور معنادار و مستقیم راهبردهای مقابله ای هیجان مدار را پیش بینی کند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی قابل پیش بینی است.
اثربخشی درمان فراشناختی بر وسواس-فکری عملی رابطه ای (ROCD) و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر وسواس-فکری عملی رابطه ای (ROCD) و اجتناب تجربه ای بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز روان درمانی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فراشناختی ولز (2009) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند و همکاران (2007) و پرسشنامه وسواس فکری-عملی رابطه ای دورون و همکاران (2012) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر اجتناب تجربه ای (29/6 = F و 001/0 = P) و وسواس فکری-عملی رابطه ای (45/6 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان فراشناختی) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (اجتناب تجربه ای و وسواس فکری-عملی رابطه ای) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان فراشناختی بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای و وسواس فکری-عملی رابطه ای زنان متأهل مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۸۴-۶۵
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی گرایش به مصرف مواد در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد انجام شده است. روش: نمونه پژوهش را کلیه مصرف کنندگان اپیوئید استان تهران و البرز که به منظور ترک اعتیاد به درمانگاه اختلالات مصرف مواد بیمارستان روانپزشکی ایران در تابستان سال 1397 مراجعه می کردند، تشکیل دادند. از میان آن ها، نمونه ای به حجم 190 نفر به صورت هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت هگزاکو و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ بود. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه در مردان مبتلا به مصرف اپیوئید همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین، ابعاد شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه توانستند 54/76 درصد ازگرایش به مصرف مواد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: ابعاد شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه نقش مهمی در گرایش افراد به مصرف مواد دارد. بنابراین، سیاست گذران حوزه سلامت و درمانگران لازم است به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند.
نقش الگو های ارتباطی خانواده، حمایت اجتماعی، تاب آوری و استرس در پیش بینی خودکارآمدی ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۶۶-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش الگو های ارتباطی خانواده، حمایت اجتماعی، تاب آوری و استرس در پیش بینی خودکارآمدی ترک اعتیاد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را درمانجویان کلینیک های ترک اعتیاد شهر اهواز در سال 1398 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، تعداد 213 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی، الگو های ارتباطی خانواده، حمایت اجتماعی، تاب آوری و استرس ادراک شده بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین الگوی ارتباطی گفت و شنود، حمایت اجتماعی و تاب آوری با خودکارآمدی ترک اعتیاد درمانجویان تحت درمان رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین مشخص گردید که خودکارآمدی ترک اعتیاد با الگوی ارتباطی همنوایی و استرس ادراک شده دارای رابطه منفی معنی دار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 28 درصد از واریانس خودکارآمدی ترک اعتیاد براساس الگو های ارتباطی خانواده، حمایت اجتماعی، تاب آوری و استرس قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: وجود عواملی نظیر الگوی ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت و شنود، حمایت اجتماعی و ویژگی فردی مانند تا ب آوری و همچنین حذف عواملی مانند الگوی ارتباطی از نوع همنوایی و عوامل استرس زا از محیط زندگی افراد وابسته به مواد می تواند به خودکارآمدی ترک آن ها کمک کرده تا در مقابل وسوسه مصرف مجدد مقاومت کنند.
روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون: نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۹۸-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون با توجه به نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی بود. روش: طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی از توع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون شهر رشت درسال 1398 بودند. تعداد 260 نفر به روش نمونه گیری متوالی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون های انعطاف پذیری شناختی، تحمل آشفتگی، دشواری در نظم بخشی هیجانی، خطرجویی و مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد انجام شد. یافته ها : الگوی نهایی پس از اصلاح (یعنی حذف مسیر دشواری در نظم بخشی هیجان به سمت گرایش به عود اعتیاد) و آزاد کردن تعدادی از خطاهای کوواریانس برازش خوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم بین خطرپذیری با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار و با گرایش به عود اعتیاد، مثبت و معنی دار است. همچنین مسیر مستقیم بین دشواری در نظم بخشی هیجان با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار بود. رابطه متغیرهای میانجی، یعنی انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی با گرایش به عود اعتیاد، منفی و معنی دار بود. مسیرهای غیرمستقیم خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان به سوی گرایش به عود اعتیاد از طریق میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی معنی دار بودند. نتیجه گیری: رفتارهای خطرجویانه و توانایی اندک در تنظیم هیجانات شدید، ماشه چکان عوداعتیاد هستند و پیشنهاد می شود در برنامه درمانی معتادان تحت درمان مهارت های تقویت کننده کنترل رفتاری و تنظیم هیجان گنجانده شده و مداخلاتی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی و افزایش تحمل آشفتگی طرح ریزی گردد.
مقایسه اثربخشی درمان چند وجهی لازاروس و درمان ماتریکس بر شاخص های درمان سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۲۲۲-۱۹۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان چندوجهی لازاروس و درمان ماتریکس بر شاخص های درمان سوءمصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس آزمون) و جامعه آماری شامل همه معتادان تحت درمان شهر اصفهان در سال 1399 بودند که از بین آن ها، 45 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرار داده شدند. ابزار گرداوری شامل مقیاس خلق مثبت- منفی، پرسشنامه اهداف شخصی، پرسشنامه سنجش وسوسه مصرف مواد پس از ترک و آزمون تفکرات غیرمنطقی بود. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان چندوجهی لازاروس باعث بهبود در همه شاخص های درمان به جز وسوسه ی مصرف مجدد و درمان ماتریکس باعث بهبود در همه شاخص ها به جز تفکر غیرمنطقی توقع تأیید از دیگران و وسوسه ی مصرف مجدد شده است. نتایج همچنین نشان داد که بین میانگین گروه درمان چندوجهی لازاروس و میانگین گروه درمان ماتریکس در خلق مثبت، خلق منفی، تفکر غیرمنطقی درماندگی در برابر تغییر، تفکر غیرمنطقی توقع تأیید از دیگران، تفکر غیرمنطقی اجتناب از مشکل و تفکر غیرمنطقی بی مسئولیتی هیجانی تفاوت معنی داری به نفع گروه درمان چندوجهی لازاروس وجود دارد. در حالی که بین میانگین گروه درمان چندوجهی لازاروس و گروه درمان ماتریکس در انگیزش انطباقی و وسوسه ی مصرف مجدد تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: در نتیجه پیشنهاد می شود که روان شناسان مراکز ترک اعتیاد از روش درمان چندوجهی لازاروس بر حسب متغیرهای مورد بررسی، استفاده نمایند.
مدل یابی گرایش به اعتیاد بر اساس صفات مدل پنج عاملی شخصیت با میانجی گری تاب آوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۲۸۴-۲۶۷
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی گرایش به اعتیاد بر اساس صفات مدل پنج عاملی شخصیت با میانجی گری تاب آوری انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد شهر مسجد سلیمان در سال 1398 بود. 217 نفر از دانشجویان با استفاده از فرمول کوکران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه تاب آوری، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی و همچنین پرسشنامه گرایش به اعتیاد را پاسخ دادند. همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و بوت استروپ روش های مورد استفاده برای تحلیل داده ها بودند. یافته ها: نتایج برازش مدل فرضی پژوهش را تایید کرد. تنها صفت دلپذیرخویی برازش خوبی با مدل نشان نداد که بعد از اصلاحات حذف گردید و مدل بهبود یافت. چهار ویژگی مدل پنج عاملی شخصیت شامل روان رنجورخویی، برونگرایی، گشودگی نسبت به تجارب و باوجدان بودن به صورت مستقیم با تاب آوری رابطه داشتند. همچنین این ویژگی ها رابطه غیرمستقیمی با میانجی گری تاب آوری، با میزان گرایش به اعتیاد داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که ویژگی های شخصیتی با تعدیل تاب آوری موجب کاهش گرایش به اعتیاد در دانشجویان می شود و داشتن تاب آوری در برابر استرس می تواند نقش صفات شخصیت بر میزان گرایش دانشجویان به اعتیاد را تعدیل کند.
اثربخشی روش دوازده قدم انجمن معتادان گمنام بر تعارضات زناشویی و تعارضات والد- فرزندی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۳۵۸-۳۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش دوازده قدم انجمن معتادان گمنام بر تعارضات زناشویی و تعارضات والد- فرزندی افراد سوءمصرف کننده در انجمن معتادان گمنام شهرستان استهبان بود. روش: این مطالعه از نوع طرح های شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه شامل کلیه افراد وابسته به مواد حاضر در انجمن معتادان گمنام استهبان بود که از طریق نمونه گیری در دسترس از میان آن ها 20 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و به دو گروه (آزمایشی و گواه) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های تعارضات زناشویی و تعارض والدین بود. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که روش اجرای دوازده قدم انجمن معتادان گمنام موجب بهبود تعارضات زناشویی و تعارضات والد- فرزندی و کاهش فراوانی و شدت تعارضات والد- فرزندی شده است. نتیجه گیری: برنامه دوازده قدمی انجمن معتادان گمنام نقش مهمی در فرآیند بهبودی فرد به روال یک زندگی سالم و برقراری روابط مناسب خانوادگی و اجتماعی ایفا می کند.
فراتحلیل عوامل موثر بر قاچاق مواد مخدر و راهکارهای مقابله با آن طی سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۶ در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر فراتحلیل عوامل موثر بر قاچاق مواد مخدر و راهکارهای مقابله با آن طی سال های 1385 تا 1396 در شهر تهران بود. روش : روش پژوهش فراتحلیل بود. در مجموع 18 مطالعه در حوزه قاچاق مواد مخدر از طریق جستجوی اینترنتی در بانک های اطلاعاتی داخلی و در سازمان ها و دانشگاه های شهر تهران شناسایی شد و نهایتاً پایان نامه ها، طرح ها و مقاله هایی که ملاک ها و اطلاعات لازم برای فراتحلیل را داشتند، انتخاب شدند. یافته ها: مطالعات انجام شده، از لحاظ ملاحظات نمونه گیری، آزمون های آماری و روش شناسی دارای مشکلات اساسی بودند. از لحاظ نظری، سطح تحلیل برخی از نظریات به کار رفته در مبانی نظری پژوهش با متغیرهای مورد بررسی در تحقیق همخوانی نداشت. نتایج قسمت فراتحلیل نشان داد که شاخص اندازه اثر ترکیبی در حوزه ی قاچاق مواد مخدر در مدل ثابت 0/53 و در مدل تصادفی 0/56 بود. اما در بررسی جداگانه، اندازه اثر مقوله عوامل محیطی- اجتماعی بیشتر از عوامل انتظامی بود. نتیجه گیری: با توجه به ضعف نظری و روش شناختی پژوهش های انجام شده، وجود چارچوب نظری مشخص برای تحقیقات دارای فرضیه و همچنین ملاحظات روش شناسی امری مهم و ضروری است. همچنین با توجه به اندازه اثر بزرگتر عوامل محیطی- اجتماعی نسبت به عوامل انتظامی، می توان گفت که این یافته تاحدودی نشان از توسعه نیافتگی شهر تهران می باشد. این توسعه نیافتگی و نتایج حاصل از آن به همراه ویژگی های طبیعی و جغرافیایی و سیاسی شهر تهران (مرکزیت) در نهایت منجر به سوق دادن شهروندان و سایر افراد مهاجر به قاچاق مواد مخدر شده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۰۲-۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مردان وابسته به مواد در حال ترک در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. مداخله درمانی بر اساس پروتکل لطیفی، مروی و لوید (1397) در ۱۴ جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک، اثربخشی معناداری داشت و این اثربخشی در طول زمان نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر می توان درمان خودشفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید مثبت نگر جهت افزایش خودکارآمدی، کاهش باورهای ناسالم مرتبط با مواد و پیشگیری از بازگشت مجدد افراد وابسته به مواد مخدر در مراکز درمانی مرتبط با ترک مواد مخدر با اثرات نسبتا پایدار برای بهبود مهارت های خودمراقبتی به کاربرد.
صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی: نقش میانجی حساسیت به تقویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۲۶-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی با در نظر گرفتن میانجی گری حساسیت به تقویت (سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری) بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه زنان دارای همسر دارای اختلال مصرف مواد شهرستان سنقر در سال 1400 بود. از این بین، 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از شاخص هم وابستگی هالیوک، پرسشنامه شخصیت راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-ویرایش پنجم و مقیاس سیستم فعال ساز/بازداری رفتاری استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی مرضی بر هم وابستگی اثر مستقیم و معناداری داشت و سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری در این رابطه دارای نقش واسطه ای معناداری بودند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری نقش مهمی در افزایش یا کاهش رابطه ی صفات شخصیتی مرضی با هم وابستگی دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود در زمینه ی پیشگیری، تشخیص و مداخلات درمانی، هم وابستگی مورد توجه قرار گیرد.