فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل ساختاری خوردن هیجانی در افراد مبتلا به چاقی بر اساس خودتنظیمی با نقش میانجی پردازش هیجانی انجام گرفت. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران در سال 1397 بودند، که از میان آن ها، تعداد 378 نفر با روش نمونه گیری مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: خوردن هیجانی داچ (1986)، خودتنظیمی کری و همکاران (2004) و پرسشنامه پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010). به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودتنظیمی با خوردن هیجانی اثر مستقیم و منفی وجود دارد. بین خودتنظیمی با پردازش هیجانی اثر غیرمستقیم و مثبت وجود دارد و بین پردازش هیجانی با خوردن هیجانی اثر غیرمستقیم و منفی وجود دارد. بنابراین از نتایج می توان چنین استنباط کرد که خودتنظیمی بر خوردن هیجانی با نقش میانجی پردازش هیجانی در افراد مبتلا به چاقی تاثیر دارد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
اثر بخشی آموزش مهارتهای هوش ادراکی برکاهش فرسودگی تحصیلی و کیفیت شناسایی استعداد های تحصیلی-شغلی در دانش آموزان پسر پایه ششم دارای اختلال نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارتهای هوش ادراکی برکاهش فرسودگی تحصیلی و کیفیت شناسایی استعداد های تحصیلی-شغلی در دانش آموزان پسر پایه ششم دارای اختلال نقص توجه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی منطقه 3 تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز دارای اختلال نقص توجه از جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش) 15 نفرآموزش مهارتهای هوش ادراکی ( و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش مهارتهای هوش ادراکی را طی 12 جلسه دریافت نمودند و برای گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی برسو وبرای استعداد سنجی از پرسشنامه استعداد سنجی تحصیلی – شغلی ماهر سعادتی شامیر و زحمتکش (1402) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که نمرات فرسودگی و میزان موفقیت در شناسایی استعداد تحصیلی – شغلی ماهر دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری بهبود یافت. بنابراین آموزش مهارتهای هوش ادراکی و بر کاهش فرسودگی تحصیلی و شناسایی بهتر استعداد تحصیلی – شغلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه اثربخش بود. پس، می توان نتیجه گیری کرد که از آموزش مهارتهای هوش ادراکی برای افزایش مهارت دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه در شناسایی بهتر و دقیق تر استعداد تحصیلی- شغلی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه استفاده کرد. همچنین کاربست مهارتهای هوش ادراکی در بهبود مهارت های تحصیلی و فرآیندهای استعداد سنجی در دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه اثر بخش بود .
مقایسه اثربخشی بازی های توانبخشی شناختی رایانه ای (بازی آرام) و بازی های توانبخشی عملی (بازی های توجهی) بر حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی، یکی از شایع ترین اختلالات یادگیری است که امکان سرایت به دیگر حوزه های تحصیلی و افت تحصیلی دانش آموزان دبستانی را در پی دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی های توان بخشی شناختی رایانه ای (آرام) و بازی های توانبخشی عملی (بازی های توجهی) بر حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون شامل دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه فعال بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در پایه های دوم تا پنجم مقطع ابتدایی شهرستان اندیمشک در سال 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس 60 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه فعال) جایدهی شدند. برای گروه یکم بازی توانبخشی شناختی رایانه ای و برای گروه دوم بازی توانبخشی عملی در 11 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد؛ در حالی که گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. هر سه گروه در پیش آزمون و پس آزمون به آزمون های حافظه کاری وکسلر، برو-نرو، و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما)، پاسخ دادند و داده های به دست آمده از این ابزارها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون مقایسه زوجی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بازی های توانبخشی شناختی (رایانه ای و عملی) باعث بهبود حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان می شوند (0/05 >p). همچنین نتایج آزمون بنفرونی نشان داد که توانبخشی رایانه ای در مقایسه با بازی های عملی از اثربخشی بالاتری برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، بازی های توانبخشی (رایانه ای و عملی) می توانند به عنوان یک روش کارآمد در درمان اختلالات یادگیری توسط مشاوران و متخصصان به کار گرفته شوند.
رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای: نقش واسطه ای استحکام من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. جامعه آماری شامل دانشجویان کلیه مقاطع دانشکده های دانشگاه تهران، و حجم گروه نمونه مشتمل بر 430 دانشجو (324 زن، 106مرد) بود که مقیاس استحکام من (بشارت، 2017)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتون و دیگران، 2007) و سیاهه وسواس بی اختیاری رابطه ای (دورون و دیگران، 2012) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی، برازش خوبی با داده های پژوهش نشان داد. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای و همبستگی منفی معناداری بین استحکام من و وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و استحکام من، شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای را پیش بینی می کنند و استحکام من، واسطه ارتباط بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای است. در نتیجه در نظر گرفتن این متغیرها در فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای دارای اهمیت است.
تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها بر عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عملکردهای مهم در بازی فوتبال، عملکرد تصمیم گیری است که باید به دنبال بهبود و ارتقای آن بود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها بر عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بدون گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه همه دانش آموزان پسر 10 تا 12 سال شهر تهران در پایه های تحصیلی چهارم تا ششم ابتدایی بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون سنجش عملکرد بازی (گیوتیرز و همکاران، 2011) بود که عملکرد بازی را از جنبه های مختلف از جمله تصمیم گیری (پاس، دریبل و شوت) مورد ارزیابی قرار می دهد. گروه آزمایش اول با روش آموزش بازی برای درک و گروه آزمایش دوم با روش آموزش ورزشی به مدت 15 جلسه آموزش دید و گروه آزمایش سوم با روش ترکیب آنها آموزش دید. داده ها با روش های آزمون تی همبسته، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS نسخه 25 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر سه روش آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها باعث بهبود عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان شد (001/0P<). همچنین، بین سه گروه از نظر عملکرد تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود داشت؛ به طوری که اثربخشی آموزش بازی برای درک در مقایسه با آموزش ورزشی و ترکیب آنها بیشتر بود و علاوه بر آن، اثربخشی آموزش ترکیبی در مقایسه با آموزش ورزشی بیشتر بود (001/0P<). با توجه به نتایج پژوهش حاضر برای بهبود عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان می توان به ترتیب از روش آموزش بازی برای درک، روش ترکیب آموزش بازی برای درک و آموزش ورزشی و در نهایت، روش آموزش ورزشی استفاده کرد.
مقایسه همدلی و شناسایی هیجان بین افراد سالم و افراد وابسته به مواد تحت درمان بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۳۸-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات همدلی و درک هیجانی افراد وابسته به مواد محرک و مخدر بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال درمان و مقایسه آن با افراد سالم بود. روش: پژوهش حاضر حاضر علی-مقایسه ای و از نوع مطالعات طولی بود. جامعه آماری شامل همه افراد وابسته به مواد تحت درمان در کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1400 و افراد سالم از خانواده آنها بود. نمونه ای به حجم 102 نفر (شامل 34 نفر وابسته به مواد مخدر، 34 نفر وابسته به مواد محرک، و 34 فرد سالم از خانواده های آنها) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون همدلی و تکلیف بازشناسایی هیجان چهره بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در طول زمان درمان، همدلی افراد وابسته به مواد افزایش یافت و پس از گذشت یک سال تفاوتی بین گروه وابسته به مواد مخدر با گروه سالم وجود نداشت، درحالی که همدلی گروه وابسته به مواد محرک کماکان هنوز به سطح افراد سالم نرسیده بود. همچنین، مشخص شد که در طول زمان درمان، درک هیجان در هر دو گروه وابسته به مواد افزایش یافت، اما حتی پس از گذشت یک سال، بین دو گروه وابسته به مواد و افراد سالم در نمرات درک هیجان تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که از جمله آسیب های بلندمدت شناختی مصرف مواد، اثرات مربوط به توانایی های شناخت اجتماعی مانند همدلی و درک هیجان است. این امر اهمیت توجه به اثرات بلند مدت مصرف مواد و اقدامات درمانی و توانبخشی شناختی طولانی مدت را مشخص می نماید.
اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۴۸-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در سال 1397 بود. از این بین، 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه نگرش ناکارآمد و پرسشنامه مهارت های مقابله ای را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله بازآموزی اسنادی در 7 جلسه 120 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و مداخله بازآموزی اسنادی باعث بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از مداخله بازآموزی اسنادی بر بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار تأکید کنند.
نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در رابطه بین ارزیابی های شناختی و راهبردهای مقابله شناختی با رفتارهای سلامت و بهزیستی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون تعیین نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در رابطه بین ارزیابی های شناختی و راهبردهای مقابله شناختی با رفتارهای سلامت و بهزیستی هیجانی بود روش این پژوهش همبستگی بود و برای این منظور از طریق روش نمونه برداری در دسترس 500 دانشجو (250 پسر و 250 دختر) انتخاب شدند و به پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپیناون، 2001)، مقیاس ارزیابی تنیدگی (رویلی، رویسچ، جاریکا و واگن، 2005)، مقیاس تاب آوری نوجوان (اُشیو، ناکایا، کانیکو و ناگامنی، 2002)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت (والکر، سیچریست و پندر، 1995) و فهرست عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلگن، 1988) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که مدل مفروض واسطه مندی کامل تاب آوری روان شناختی در رابطه ارزیابی های شناختی و راهبردهای مقابله شناختی با رفتارهای سلامت و بهزیستی هیجانی در دانشجویان با داده ها برازندگی مطلوبی داشت. نتایج تخصیص جنسی روابط در مدل مفروض بر حسب مقادیر کواریانس های ساختاری، وزن های ساختاری و وزن های اندازه گیری در دانشجویان زن و مر هم ارز بودند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بین دانشجویان بخشی از پراکندگی مشترک دوایر مفهومی ارزیابی های شناختی و راهبردهای مقابله با رفتارهای سلامت و بهزیستی هیجانی از طریق تاب آوری قابل تبیین است.
اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و انسجام درونی زنان مبتلابه سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و انسجام درونی زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران در سال 1402 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد نارسایی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه استاندارد انسجام درونی (کیمیایی و همکاران، 1392) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای پرسشنامه نارسایی هیجانی 81/. و پرسش نامه انسجام درونی بالای 0.7 به دست آمده آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد نتایج نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش "نارسایی هیجانی" زنان مبتلابه سرطان سینه شد. همچنین نتایج نشان داد طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث بهبود انسجام درونی در زنان مبتلابه سرطان سینه شد. بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نارسایی هیجانی و افزایش انسجام درونی بیماران مبتلابه سرطان سینه مؤثر می باشد.
اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شفقت محور بر کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب در بیماران وسواس فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شفقت محور بر کاهش نشخوار ذهنی، اضطراب افراد با نشانه های طیف وسواس فکری انجام شد. روش پژوهش حاضر از لحاظ گردآوری داده ها روش آزمایشی از نوع شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود و ازلحاظ هدف در زمره مطالعات کاربردی و از لحاظ روش در زمره پژوهش های کمّی بود. جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه مراجعه کنندگان زن که با تشخیص علائم طیف وسواس فکری- عملی به کلینیک های مشاوره و روان شناختی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 99- 1398. به استناد مطالعات پیشین مجموعاً 45 نفر(هر گروه 15 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل دو بسته آموزش درمان فراشناختی و آموزش درمان شفقت محور و سه پرسشنامه نشخوار فکری یوسفی (1384)، اضطراب ساراسون (1957) بودند. جهت تشخیص مراجعان با نشانه های وسواس فکری- عملی پرونده سنجش مراجعان در کلینیک مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش بر اساس نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که هر دو درمان موجب کاهش نشخوار ذهنی، اضطراب و نگرانی افراد با نشانه های طیف وسواس فکری- عملی بویژه وسواس فکری می شوند. همچنین نتایج نشان داد که درمان فراشناختی و شفقت محور، به یک اندازه می توانند بر کاهش نشخوار ذهنی، اضطراب و نگرانی موثر باشند. در نتیجه وقتی مراجعان با نشانه های طیف وسواس فکری – عملی نسبت به مهارت ها، احساسات و توانمندی های شناختی و اجتماعی و غیره آگاهی پیدا می کنند بر نشخوار ذهنی، اضطراب و نگرانی خود فایق می آیند، در نتیجه عملکرد مناسبی خواهند داشت.
تجربیات زیسته دانش آموزان دارای پدر وابسته به مواد: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۴۶-۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نظام مند و مطالعه تجربیات زیسته دانش آموزان دارای پدر وابسته به مواد بود. روش: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناختی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای پدر وابسته به مواد شهر تبریز بود که 21 نفر از آن ها با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته بود. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل با روش کلایزی انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تجربیات زیسته این گروه از دانش آموزان شامل 6 بعد تجربه کلی روان شناختی، تجربیات اجتماعی، تجربیات خانوادگی، تجربیات اقتصادی، تجربیات تحصیلی، تجربیات رفتاری، تجربیات مذهبی، و 24 زیرمقوله بود. نتیجه گیری: مداخلات جامع شامل حمایت های خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و روانی به این گروه از دانش آموزان پیشنهاد می شود.
همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان: فراترکیب از شواهد تجربی 2023- 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۶۵-۳۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف و استخراج همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان در شواهد تجربی ۲۰۱۶ الی ۲۰۲۳ انجام شد. روش: مطالعه حاضر کاربردی و کیفی بود که با استفاده از روش فراترکیب انجام شد. حوزه بررسی این مطالعه مقالات پژوهشی بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ برای تحقیقات بین المللی و ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ برای تحقیقات ایرانی بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل فراترکیب سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷)، ۱۵۶ مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی ۶۱ مقاله نهایتا انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی و در نرم افزار 18 maxqda تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبسته های روان شناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، خانوادگی (الگوهای ارتباطی، ابعاد والدین، جوعاطفی خانواده)، تحصیلی (هیجان های تحصیلی، ابعاد مدرسه، روابط بین فردی درمدرسه)، اجتماعی (ابعاد جامعه، ابعاد بین فردی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی)، و تعدیل کننده (فردی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی) با مصرف مواد دانش آموزان در شواهد تجربی مرتبط بودند. مقدار شاخص کاپا در این پژوهش ۸۹/۰ بود. نتیجه گیری: با توجه به ابعاد استخراج شده طراحی مداخلات، برنامه ریزی و اجرای سیاست های آموزشی، درمانی و اجتماعی به شکل سیستمی جهت کاهش مصرف مواد در دانش آموزان ضروری است.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر مبنای انتظارات پیامد، نظارت والدینی و پایداری در برابر تاثیرات همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۶-۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر مبنای انتظارات پیامد، نظارت والدینی و پایداری در برابر تاثیرات همسالان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1399-1398 تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 419 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خطرپذیری جوانان، ارزیابی شناختی وقایع خطرساز، پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و راهبردهای نظارت والدینی بود. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین انتظارات پیامد مثبت با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت و معنادار و بین پایداری در برابر تاثیرات همسالان، نظارت والدینی، کنترل والدینی، و درخواست والدینی با گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که 56 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد بر اساس انتظارات پیامد مثبت، پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و نظارت والدین قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان اقداماتی در راستای اصلاح انتظارت افراد در زمینه پیامدهای مثبت در مورد مصرف مواد، افزایش پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و افزایش نظارت والدین انجام داد که در نهایت منجر به کاهش مصرف مواد شود.
اثربخشی درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به مراکز درمانی منطقه 5 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فلورتایم ولز (2009) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر سیستم فعالساز رفتاری (15/6 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان فلورتایم) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیر وابسته (سیستم فعالساز رفتاری) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان فلورتایم بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
اثربخشی آموزش خرد بر سلامت معنوی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با عنوان بررسی اثربخشی آموزش خرد بر سلامت معنوی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 انجام شد.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان گردآوری داده ها مقطعی و به لحاظ روش گردآوری داده ها یا ماهیت پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم بندی شدند گروه آزمایش تحت آموزش خرد 8 جلسه 90 دقیقه ای (بر مبنای پروتکل طراحی شده توسط پژوهشگر) قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون، 1982) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خرد باعث افزایش سلامت معنوی و مولفه های آن سلامت مذهبی و سلامت وجودی دانش آموزان شد. همچنین نتایج نشان داد آموزش خرد بر سلامت معنوی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در طول زمان اثربخش است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، می توان استنباط کرد که آموزش خردمندی سبب افزایش سلامت معنوی دانش آموزان می شود، خردمندی را می توان به عنوان یک روش مناسب، برای ارتقای سلامت معنوی دانش آموزان مورد استفاده قرار داد.
بررسی رابطه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و روش تحقیق آن توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری 96 نفر از دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر تهران در سال 1400 هستند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه کمال گرایی35 سوالی فراست است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از شاخص های توصیفی (میانگین، واریانس، انجراف استاندارد و نمودارهای فراوانی) و شاخص های استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) و جهت سنجش رابطه بین متغیرها از نرم افزار spss22استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بعد نگرانی درباره اشتباهات سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد. بعد تردید نسبت به اعمال سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ایی ندارد. بعد انتظارات والدینی سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه دارد. بعد انتقاد والدین سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه دارد. بعد استانداردهای فردی سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد و در آخر خود نظم و ترتیب (سازماندهی) سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد. بنابراین توصیه میگردد جلساتی با موضوع خانواده و فرزند برای والدین به همراه فرزندشان برگزار شود تا والدین متوجه شوند که در صورت داشتن توقعات زیادی از فرزندانشان می توانند تاثیراتی منفی زیادی در آن ها ایجاد کند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سطح اضطراب و کیفیت زندگی زنان با اختلال مصرف مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۳۷۹-۳۵۹
حوزه های تخصصی:
نیازهای آموزشی کارکنان برای پیشگیری و کنترل مصرف مواد مخدر و روان گردان در زندان: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۶۰-۳۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان زندان در حوزه مواد مخدر و روان گردان بود. روش: پژوهش از نوع کاربردی-اکتشافی با رویکرد مطالعه موردی بود. نمونه آماری در چهار زندان تهران شامل خبرگان و روسای زندان ها (11 نفر) و معاونین و کارشناسان (52 نفر) به تفکیک حوزه شغلی بود که همگی به صورت هدفمند و گلوله برفی تا اشباع نظری انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و چهار جلسه گروه کانونی انجام شد. یافته ها: 26 نیاز آموزشی برای کارکنان در ابعاد نگرشی، دانشی و مهارتی و 4 نیاز آموزشی برای مدیران به دست آمد. از جمله نیازهای کارکنان عبارت بود از آشنایی با مواد روان گردان و عوارض آن، روش های کشف و جاسازی، مهارت های چهره زنی پیشگیری از اعتیاد، خودکنترلی، رفتار با زندانیان، روان درمانی و درک مضرات مصرف مواد. نیازهای مدیران عبارت بود از آشنایی با قوانین، درمان اعتیاد، مهارت پیشگیری و درک اعتیاد به عنوان بیماری. نتیجه گیری: مدیران و کارکنان در نیاز «روش های پیشگیری از اعتیاد» با یکدیگر مشترک بودند و ضروری است هرگونه برنامه ریزی و طراحی دوره آموزشی کارکنان با لحاظ کردن نیازهای دانشی، نگرشی و مهارتی شناسایی شده انجام گیرد.
اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و پردازش هیجانی در افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۹۶-۷۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان وابسته به مواد در کلینیک های ترک اعتیاد شهر ارومیه، در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد و پرسشنامه پردازش هیجانی را در پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش، در 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ولع مصرف و پردازش هیجانی تاثیر معنی دار داشت و این اثربخشی در دوره پیگیری دو ماهه نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود ولع مصرف و پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی از این مداخله استفاده نمایند.
مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر عود مجدد به سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۰۷-۲۷۹
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف انجام یک مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر عود و بازگشت مجدد به سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد با رویکردگراندد تئوری انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، روش کیفی گراندد تئوری بود. جامعه پژوهش حاضر شامل همه افراد مراجعه کننده به یک کلینیک ترک اعتیاد در شهرستان قروه در سال 1399 بود که بعد از یک دوره مصرف مواد مخدر به مدت حداقل 4 ماه دوره پرهیز داشتند، اما مجدد دچار عود شده بودند. از این بین، 17 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه ی نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. به منظور تسهیل در فرآیند کدگذاری و تحلیل از نرم افزار MAXQDAاستفاده گردید. یافته ها: عوامل تاثیرگذار در عود مجدد به سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد شامل: الف) عوامل زمینه ساز شامل عوامل فردی، روانی و بین فردی؛ ب) عوامل آشکارساز شامل عوامل خانوادگی؛ ج) عوامل تدوام بخش شامل عوامل اجتماعی، فرهنگی و عوامل محیطی؛ و د) عوامل تشدیدکننده شامل عوامل درمانی، شناسایی و استخراج گردید. نتیجه گیری: عوامل متعددی در عود مجدد به سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد نقش دارند که می توان با شناسایی آن ها در محیط ها، فرهنگ ها و جوامع مختلف اقدامات پیشگیرانه را تنظیم و تدوین نمود و زمینه آگاهی عمومی را ایجاد نمود.